بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10990
متن پرسش
با سلام: از اول انقلاب تا امروز هم حضرت امام و هم حضرت آقا در مورد این‌که حوزه باید قضاوت را در این نظام مقدس بر عهده بگیرد و برای این منصب قاضی تربیت کند در شرایط امروز ساز و کار ورود طلاب به این منصب خیلی هم آسان شده اما با توجه به روایات خیلی تند در مورد تصدی قضاوت و با توجه به این‌که شرایط قوه قضائیه در امروز ما بسیار وخیم است و احتمال جهنمی‌شدن بسیار زیاد است، نظر شما در مورد این‌که طلاب برای ادای دین به انقلاب در این پست خطرناک مشغول شوند چیست؟ آیا از نظر شما سن و سال و شرایط خاصی در نظر دارید؟ مجددا عرض کنم که اگر طلبه‌ای هر چقدر با تقوا هم وارد این عرصه شود باز هم در این وادی هضم می‌شود و این‌که بتواند تأثیرگذار باشد، خیلی بعید است. ولی از طرفی نظام هم نظام اسلامی است و این مسئولیت بیشتر متوجه حوزه است تا افراد دیگر. با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بعضی طلاب عزیز که خداوند در قلب آن‌ها از این جهت مسئولیت انداخته و بنا دارند در راستای سلوک إلی اللّه در این مسیر قدم بزنند، در کنار آن عده از قضات در قوه‌ی قضائیه قرار ‌می گیرند که به عنوان سربازان امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ره صدساله را یک‌شبه طی کرده‌اند، ما هم اکنون در نظام قضایی خود از این نوع قضات هم داریم. موفق باشید
9519
متن پرسش
با سلام: آیا عقل می تواند حجیت خود را خود ثابت کند؟ این امر دور نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: «دور» در موضوعات حصولی مطرح است، ادراک – چه حسی و چه عقلی – موضوع حضوری است، شما عقل خود را حسّ می‌کنید و به عنوان یک امری بدیهی متوجه حقانیت ادراک عقلی خود می‌شوید. موفق باشید
8038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام واحترام استادارجمند اگرلطف کنیدباتوجه به دانایی وتجربه وسرعت عملی که خدادر درون سرشارتان به ودیعه گذاشته نکات صرفی ونحوی نامه سی ویک نهج البلاغه ی مولای عاشقان به صورت کامل و واژه به واژه برام بفرستید ممنون ودعاگویتان خواهم شد.فقط چهارپنج صفحه ی اول نامه ی سی ویک کافی است.به ترجمه یاتفسیرهم نیازی نیست.فقط صرف ونحوباشدتابتوانم ازآن درتطبیق بانکات دستوری فارسی بهره بگیرم.اگرمرحمت فرموده این کاررادرعرض جندروزبرام بفرستیددعایمان راارمغان مهربانی تان خواهم کرد.خداکندکه بتوانیم علوی اندیشیدن وعلوی زندگی کردن راتمرین کنیم وملکه ی وجودخودسازیم.آمین یارب العالمین.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این کار از من ساخته نیست. فکر می‌کنم شرح نهج‌البلاغه‌ی ابن میثم بحرانی تا حدّی کمک‌تان کند. موفق باشید
7452
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد نقل است که کسی که برای اولین بار به مکه می رود وچشمش به کعبه می افتد دعایش مستجاب می شود میخواستم بدانم بهترین دعایی که می شود درآن موقعیت انجام داد چیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس برای خود آرمانی متعالی می‌شناسد و تحقق آن‌را از خدا می‌خواهد. به نظرم اگر تمدن اسلامی ظهور کند استعدادهای انسان‌ها به عالی‌ترین شکل شکوفا می‌شود و در منظر خود ظهور انسان کامل را خواهیم داشت. پس دعا کنید رهبری عزیز"حفظه‌اللّه" در اهداف متعالی‌شان موفق شوند. موفق باشید
6754
متن پرسش
با سلام و خداقوت بنده لیسانس معماری دارم و بخاطر علاقه های مذهبی که خدا عنایت کرده در طول تحصیل چند تحقیق در زمینه معماری در اسلام انجام داده ام که در آنها از آثار شما هم بسیار بهره برده ام اول اینکه: چگونه میتوانم بصورت حضوری آنها را به شما عرضه کنم تا از راههنماییهایتان استفاده کنم؟ دوم: با وجود مخالفتهای بسیار اطرافیان برای کارشناسی ارشد خودم را برای رشته حفاظت و مرمت ابنیه تاریخی آماده کرده ام چرا که تصور میکردم به مبانی دینی ما نزدیکتر باشد ولی الان که چند هفته به امتحان مانده سخنی از شما شنیدم که گفته بودید :«حفظ میراث فرهنگی ما حفظ میراث طاغوتی است.» بهمین دلیل میترسم که راه درستی را انتخاب نکرده باشم.آیا می توان با فعالیت در این زمینه به تدوین نوعی علم مرمت اسلامی کمک کرد؟ بنظر شما امکان کار با ایدئولوژی دینی در این زمینه وجود دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در رویکردها است. معماری اسلامی که ملکوت را در ناسوت ظهور می دهد و شهرها را مأمن روح قرار می‌گردد و میل به زیبایی رجای میل به شهوت‌رانی قرار می‌گیرد، ارزشمند است و حفظ آثار این رویکرد ارزشمند است. ولی روح غربی می‌خواهد با بسط فرهنگ ظلمانی غرب، معماری‌های سنتی را به باستان‌شناسی علمی تبدیل کند و نه این‌که بشر را در ناسوت به ملکوت متصل نماید و از این جهت عرض کردم:«حفظ میراث فرهنگی ما حفظ میراث طاغوتی است.» که زندگی ما را از آن اثا جدا می کند . موفق باشید
6135

معنای حکیمبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. استاد گرامی، در جای جای متون دینی ما صحبت ازحکمت و حکیم و راههای حکمی است و هر یک از بزرگان معنایی برای حکمت ارائه داده اند.1. استاد تعریف حضرتعالی از حکمت چیست؟2. اسم حکیم خداوند به کدامجنبه از صفاتش برمی گردد؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حکیم کسی است که جایگاه هرچیزی را می‌داند و هدف آن چیز را می‌شناسد و مصداق کامل این صفت حضرت حق است و مبنای حکمت الهی علم و ربوبیت اوست که می‌داند جایگاه هرچیز در هستی کجا است و چگونه آن را به هدف مطلوبش برساند. موفق باشید
5923
متن پرسش
با سلام ایا فرشتگان حرکت جوهری دارند؟لطفا توضیح دهید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: خیر، زیرا همان‌طور که در بحث حرکت جوهری روشن شد حرکت جوهری تنها مربوط به ذات مادی است. موفق باشید
5374
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات حضرتعالی. استاد همیشه در تفسیرهای شیعی پیامبران و انبیاء الهی معصوم معرفی شده اند که هر گز گناه نمی کردند. استاد همانطور که خودتان مستحضرید در سوره قصص آمده که حضرت موسی قتل نفس کرد و بعد استغفار کرد و خداوند اعلام میدارد که از خطایش درگذشت. چس حضرت موسی گناه کرد و توبه کرد. بعد دوباره آن شخص حضرت را به استمداد طلبید این بار حضرت نرفت(یعنی دفعه اول هم اشتباه شد که رفت). استاد این آیات با عصمت کلیه رسل چگونه قابل جمع است؟اگر قبلا نیز به پرسش پاسخی داده اید لطف نمایید آدرس آن را دقیق بفرمایید تا استفاده کنیم. استاد من ترسم این است که ما بخواهیم از جانب خود معصومیت را به انبیا بچسبانیم؛ چرا که سیاق آیات قرآن به گونه ای نیست که بخواهد انبیاء را معصوم معرفی کند. و واقعا برداشت کسی که آیات قران را بخواند این است مگر اینکه با تفسیر بخواند. استاد عزیز لطف می کنید توضیح دهید.تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بحثی در رابطه با عصمت انبیاء هست و این اشکال هم آن‌جا مطرح شده، کتاب زیر چاپ است، اگر نمی‌خواهید تا آن‌وقت صبر کنید در جزوه‌ی کلام 2 همان بحث شده به آن جزوه رجوع فرمایید. در هر حال موضوعی است که خوب است آن را دنبال کنید تا روشن شود معنای عصمت انبیاء به چه معنا است. موفق باشید
5088
متن پرسش
سلام علیکم . بنده آشنایی چندانی با مباحث فلسفی ندارم ولی علاقمند مباحث فلسفه و حکمت می باشم .قبل از مطالعه اسفار چه کتابایی باید مطالعه کرد (برای بهتر فهمیدن اسفار).
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی که در سایت هست شروع خوبی است. موفق باشید
4774
متن پرسش
با سلام به استاد گرامی اگر یک موسیقی برای اولین بارست که میشنویم نمیدانیم که این موسیقی حرام است یا نه البته با رقص همراه نبست ودر من حالت خاصی بوجود نیاورده حکم چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالات فقهی را از دفتر مرجع تقلیدتان سؤال بفرمایید. موفق باشید
4150
متن پرسش
در استدلال عقلی بر وجود امام زمان (یا همان استدلال سومِ شما در اثبات لزوم سلوک ذیل شخصیت حضرت امام)، سؤال و جواب‌های بسیاری بین ما رد و بدل شده‌است. وقتی شما این استدلال را برای معصوم به کار می‌برید، می‌فرمایید: «وجود امام زمان را هم اثبات می‌کند»، وقتی دربارة حضرت امام به کار می‌برید، می‌فرمایید: «فقط وجود سیره‌اش را ثابت می‌کند.»! اگر این استدلال لزوم وجود مصداقش را هم ثابت می‌کند، حضرت امام مصداقش نیست. و اگر لزوم وجود مصداقش را ثابت نمی‌کند، نمی‌توان وجود امام زمان را از طریق این استدلال ثابت کرد!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود مقدس حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به عنوان یک حقیقت صاحب اصلی همه‌ی نوری است که زعیمان الهی در زمان غیبت به بشریت می‌رسانند و لذا طبق قاعده‌ی صاحب و تابع، اشخاصی مثل حضرت امام به نور تابعیت خاص از حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در صحنه‌اند و به همان دلیل که عالم هستی امام می‌خواهد حکمت خداوند اقتضاء می‌کند در زمان غیبت نور هدایت الهی توسط زعیمی ظهور کند، هرچند آن به تبع صاحب اصلی هدایت دوران یعی حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» باشد و سیره‌ی آن زعیم مدت‌ها در حکم حضور آن زعیم است تا تاریخی جدید ظهور کند و تا خود حضرت ظهور بفرمایند که بنده معتقدم بعد از نور جامع حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» جهان آماده‌ی ظهور خود حضرت است و بی‌حساب نبود که حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرمود: این انقلاب را به صاحب اصلی‌اش تقدیم می‌کنیم. حضرت روح الله معارفی را برای ما به یادگار گذارد که با رجوع به آن‌ها إن‌شاءاللّه ظرفیت فهم مقام حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» فراهم می‌شود. موفق باشید
4036
متن پرسش
خواهم چاره ای نداشتم امام خمینی ره در بحث مکاسب محرمه در باره پیروان ادیان انها را دو قسم عوام و غیر عوام تقسیم کرده و می فر ماید( اما عوام انان پس ظاهر است که خلاف مذ اهبی که دارند به ذهنشان خطور نمی کند بلکه انان مانند عوام ما به صحت مذهب خویش و بطلان سا یر مذاهب قطع دارند پس هما نطور که عوام ما به سبب تلقین و نشو ونما در محیط اسلام به صحت مذهب خویش و بطلان سایر ادیان علم دارند بدون این که خلا ف ان به ذهنشان خطور کند عوام انان نیز چنین هستند و این دو گروه از این جهت با هم تفاوتی ندارند و قا طع در پیروی از قطع خود معذور است و گناهکار نیست و نمی توان او را به موجب این پیروی عقاب کرد) در مورد غیر عوام هم می فر ماید اما غیر عوام غا لبا به واسطه تلقیناتی که از اغاز کودکی و نشو نما یشان در محیط کفر وجود داشته است به مذهب با طل خویش جا زم و معتقد شده اند به گونه ای که هر گاه چیز مخا لفی به انان برسد ان را با عقو ل خویش که از اغاز نشو و نما بر خلاف حق پرورش یا فته است رد می کنند پس عا لم یهو دی با مسیحی مانند عا لم مسلمان ادله دیگر را صحیح نمی دانند و بطلان ان برای وی ضروری شده است زیرا مذهب او نزد خودش ضروری است و خلاف آنرا احتمال نمی دهد) ایشان دید گاه خود را در نهایت چنین جمع بندی میکند ( خلاصه اینکه کفار مانند جهال مسلملن برخی قا صرند و انان اکثریت دارند و برخی مقصر و تکا لیف از اصول و فروع بین همه مکلفان از عا لم و جاهل و قا صر و مفصر مشترک است و کفار به سبب اصول و فروع عقاب می شو ند و لی با اقامه دلیل بر ضد آنان نه بطور مطلق پس همانطور که عقاب مسلمانان به سبب فروع به این معنا نیست که انان خواه قاصر با شند خواه مقصر عقاب می شوند کفار نیز به حکم عقل و اصول مذهب عدل دقیقا چنین وضعی دارند) مکاسب محرمه ج 1 حا ل سئو الات این حقیر این که اگر طبق سخن امام ره قا طع در پیروی از قطع خود معذور است و نافرمان و گناهکار نیست و نمی توان اورا به موجب این پیروی عقاب کرد پس آن وهابی که با مواد منفجره به میان زائران ابا عبدالله می اید و خود و بسیاری از زائران را شهید می کند نباید عقاب شدو چرا که او به صحت مذهب خویش و عمل خود یقین دارد و به همین خا طر جان خود را فدا می کند با لاتر از آن کسانی که به کربلا امدند نیز عقاب و عذاب ندارند چرا که آنان نیز طبق سخن آیت الله جوادی محض رضای خدا دست به چنین جنایتی زدندو در عمل خود قاطع بودند(ان ها به زعم خود برای رضای خدا امدند و امام حسین ع را شهید کردند کل یتقربون الی الله بدم الحسین فقط سران انها می دانستند چه خبر است و گرنه این جمعیت عظیم فقط برای رضای خدا و رسیدن به بهشت امام حسین و یارانش را شهید کردند در محضر ایت الله جوادی صفحه 38 اگر کفته شود امام حسین ع اتمام حجت کرد می گوئیم طبق سخن امام ره اینان به سبب تلقین و نشو و نما در محیط خو دشان به صحت مذهب خویش جازم بودند پس به نظر می رسد طبق سخن امام در این که قاطع در پیروی از قطع خویش معذور است و نا فرمان و گنه کار نیست و عقاب نمی شود معیار برای عذاب یا عدم عذاب دین حق و پیروی از ان نیست بلکه قطع قاطع ووجزم عقیده معتقد است ولو این که موش پرست باشد چرا که در ان محیط پرورش نموده و به مذهب خویش جازم است و خلاف ان حتی به ذهنش خطور نمی کند و اگر هم بکند ان را با عقل خویش که از اغاز بر خلاف حق پرورش یا فته می سنجد و رد می کند جا لب این که امام حتی غیر عوام را نیز به گونه ای تبروئه نموده و فرموده انان نیز با عقول خویش رد می کنند و علم مسیحی و یهودی مثل عالم مسلمان ادله طرف مقا بل را رد می کند چرا که مذهب خو دش نزد خو دش ضروری می داند ایا این سخنان امام ره با سخن آیت اله جوادی که می فرما ید این ایه( ایه ذر ) از نشئه ای سخن می گوید که انسان در ان نشئه به ربوبیت خدا و عبودیت خود اگاه شد و پیمان بست و تعهد سپرد..... تا کسی بهانه نیاورد و نگوید من در محیط غیر مذ هبی تر بیت شدم و سنت های قومی در من اثر گذاشت به ایت ترتیب بهانه های سیاسی جغرافیایی قومی و نژادی بی تاثیر خواهد بود از طرفی مگر اعتقاد به وجود خدا علم حضوری و فطری نیست چطور امام اکثر کفار را قا صر می داند و ایا این همه دعوت قران و خطابهایش به کفار و وعده عذابش به عده قلیلی است که به قول امام (اری در میان انان کسی مقصر است که خلاف مذهب خود را احتمال دهد و از روی عناد و تعصب ادله ان را بررسی نکند) براستی فرقی بین عوام شیعه و عوام یهود هندو و حتی کافر نیست؟ و در پرده غیب اعیان ثابته عالم ذر وجهی برای این موضوع وجود ندارد با کمال تشکر و عرض معذرت از استاد عزیزم خواهشمندم به جوانب مختلف اشکا لات بنده عنا یت فرموده و پاسخ فرماید مخصوصا این که ایا از سخن امام بر نمی اید ملاک عذاب یا عدم آن جزم عقیده طرف است حا ل هر عقیده ای می خواهد باشد؟والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در آخر سؤال متذکر شده‌اید انسان‌ها حقیقتی به نام فطرت دارند که در فطرت خود پروردگار خود را شناخته‌اند و به ربوبیت او اقرار نموده‌اند و از آن طرف فطرت انسان‌ها حق‌جو و حق‌شناس است و لذا هرکس به اندازه‌ای که به فطرت خود نزدیک باشد به حقیقت خود نزدیک است و وقتی پرده‌ها کنار رفت از خود گریزان نیست. بر اساس فطرتی که همیشه مطلق را می‌خواهد انسان‌ها اگر خود را مشغول امور دنیایی نکنند به‌راحتی می‌توانند متوجه موضوعات و اعمالی شوند که « احتمال خلاف مذهب خود در آن ها هست» و به این اندازه مقصرند که چرا مثلاً عالی‌ترین خداشناسی را دنبال نکردید و در عقل عملی چرا عالی‌ترین عدالت را دنبال ننمودید. در همین دنیا هم فطرتشان به آن‌ها نهیب می‌زند که چرا مطابق حقیقت خود عمل نکردی ولی آنچنان خود را سرگرم کرده‌اند که نهیب فطرت را جدّی نمی‌گیرند تا وقتی که بیرون از مشغله‌های دنیایی در برزخ با خودشان روبه‌رو شدند و بر این اساس افراد را دو قسمت می‌کنیم یکی آن‌هایی که به صورتی کاملاً روشن فطرت خود را زیر پا می‌گذارند مثل لشکر عمر سعد که در مقابل آن‌همه خیرخواهی حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» بی‌تفاوت بودند، یا آن‌هایی که خود را در بین مردم بی‌گناه منفجر می‌کنند، این‌ها نیز به صورتی کاملاً روشن پیام فطرت خود را زیر پا گذاردند. ولی آن‌هایی که به طور علنی مقابل پیام فطرت خود نباشند بلکه در شرایط تذکر به جنبه‌های عالی فطرت نیستند. قضیه این ها فرق می‌کند این‌ها را می‌توان مستضعف فکری دانست و بگوییم قاصرند ولی در هر حال در برزخ و قیامت با فطرتی روبه‌رو می‌شوند که آن‌طور که شایسته است به فعلیت نرسیده حال یا مقصر نبوده‌اند که در درجات پایین بهشت هستند و یا مقصر بوده‌اند که در درکات بالای جهنم قرار می‌گیرند. موفق باشید
2930

رزقبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید استاد آیا در مبحث رزق می شود گفت که با توجه به اسم رزاق الهی هر انسان با اعمال خود ، خود را در مرتبه ای از این اسم قرار می دهد و رزق او بنا بر آن مرتبه است و رزق هر مرتبه معلوم و مشخص است و وسعت رزق و یا تنگی رزق مربوط به مرتبه ای است که ما با اعمال خود شامل آن شده ایم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ظاهراً صرف این‌که انسان نیاز به رزق دارد خداوند رزق او را به عهده گرفته. تعالی انسان ممکن است مسیر رسیدن رزق را آسان کند ولی چون اسم رزاق، صفت فعل الهی است و مربوط به ذات او نیست تشکیک‌بردار و دارای مراتب نمی باشد ، اگر هم مرتبه‌ای برای آن اسم قائل باشیم به اعتبار مرتبه‌ی مرزوق است. موفق باشید
2437
متن پرسش
سلام علیکم! خدا در آیات متعددی فرموده هدایت و ضلالت دست منه و اگه کسی من هدایتش کنم کسی نمی تونه گمراهش کنه و اگه کسی رو من گمراه کنم کسی نمی تونه هدایتش کنه حتی خطاب به پیامبر ص نیز می فرمان حتی تو هم کاره ای نیستی از طرفی ما میگیم مثلا ما با عملکرد بد خودمون نباید موجب گمراهی و از دین گریزی یه عده ای بشیم حالا طبق اون آیات می تونیم بگیم اگه با عملکرد بد فرضا من نوعی یکی گمراه شد اگه من اون عملکرد بد رو هم نداشتم بازم اون گمراه میشد اما با یه طریق دیگه ای!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خداوند از یک طرف می‌فرماید: «یُضلّ من یشاء و یهدی من یشاء» هرکه را خواست گمراه می‌کند و هر که را خواست هدایت می‌نماید و از طرف دیگر می‌فرماید: «یهدی الیه من اناب» خداوند هرکس را به سوی او برگردد هدایت می‌کند. پس تنها کسانی را گمراه می‌کند که به سوی او برنگردند. و در این رابطه کسی که نمی‌خواهد به سوی خدا برگردد تحت تأثیر افرادی قرار می‌گیرد که او را دعوت به گمراهی می‌کنند و لذا در عین آن‌که آن کسی که طرف را دعوت به گمراهی کرده مقصر است، گمراهی آن فرد که تحت تأثیر قرار گرفت به خودش برمی‌گردد. موفق باشید
934

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم ممنون از این که جواب سوال بنده رو می دید.بنده در رابطه با ولایت سوال داشتم که ملاک ولایت چیست ؟ یعنی چه چیزی سبب ولایت شخصی بر شخصی دیگر می شود؟ و ما چگونه می توانیم این را تشخیص دهیم؟و از این مهمتر رفتار در قبال ولی به جز ولی فقیه منظورم است چیست؟یعنی اگر یک مورد پیش آمد که یک ولی به نظر بنده اشتباه کرد من باید چه کنم؟اطاعت یا سرپیچی یا مقابله یا ... ؟ و رفتار در قبال ولیان با سطوح مختلف آیا یکی است؟مثلا خوب داریم ... المومنون بعضهم اولیاء بعض... این یعنی این که ممکن است دوست من بر من ولایت داشته باشد حال آیا رفتار در قبال این ولی با رفتار در قبال ولی ای دیگر ک سطحش خیلی بالاتر است مانند ولی فقیه یکی است؟در رابطه با نقد ولی چی؟آیا می توان عملکرد ایشان را نقد کرد یا نه ؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی ملاک هرگونه ولایتی حاکمیت ولایت الهی است، چون «فالله هو الولیّ» تنها خدا ولی است. در ولایت امامان که موضوع روشن است چون آن‌ها مسیر ارائه‌ی حکم خدا هستند و ولیّ فقیه نیز از آن جهت که کارشناس کشف حکم خدا است، ولایت دارد. ولایت پدر و یا جدّ پدری و شوهر به آن اعتبار است که خداوند چنین ولایتی را به آن‌ها داده تا واحدهای اجتمایی مثل خانواده از مدیریت لازم محروم نگردد ولی شرط این ولایت‌ها عدم امر به معصیت الهی است. چون فرموده‌اند: «لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیَةِ الْخَالِق‏...» هیچ طاعتی از هیچ مخلوقی در راستای معصیت خالق نباید انجام شود. ولایت مؤمنین بر مؤمنین نیز در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر است از آن جهت که معروف و منکر را خداوند تعیین می‌کند. موفق باشید
796

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی حضرتعالی در یکی از سخنرانی ها فرمودید رامین جهانبگلو که پسر خاله آقای نصر است غیر از رامین جهانبگلو است که به جرم براندازی دستگیر شد در صورتیکه در کتاب شوالیه های ناتو فرهنگی پیام فضلی نژاد تصریح دارد که رامین جهانبگلو برانداز پسر خاله نصر می باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: اشتباه از بنده بود و در سی‌دی‌های جدید این قسمت حذف شد. موفق باشید
658
متن پرسش
با سلام استاد گرامی اینکه فرمودید در قبر میپرسند " نظرتان راجع به این شخصی که در بین شما آمد ومیگفت پیغمبرم" چیست؟ این در بین شما بودن یعنی فقط از اعراب میپرسند؟ یا پیامبر در بین فارسها هم آمد؟ پس چرا در قرآن آمده دررهر قومی پیغمبری از خودشون آمد؟ یعنی پیغمبر فارسها کیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: به‌جز پیامبران اوالعزم که «نذیراً للعالمین» هستند و برای هدایت همه‌ی مردم آمده‌اند، سایر پیامبران مأمور هدایت قوم خود بودند. لذا در قبر در مورد پیامبر اسلام«صلی‌الله‌علیه‌وآله» از همه‌ی مردم می‌پرسند. موفق باشید
496

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم آیت الله محمد شجاعی در کتاب بسیار خوب مقالات که به طریقه عملی تزکیه پرداخته است در زیر عنوان امر هشتم یکی از مهمترین مراقبات سالک را مداومت بر عرض طاعت و تبعیت ,تجدید عهد و بیعت و اظهار مودت و محبت نسبت به حضرت ولی عضر بیان کرده است و اما مشکلی که می خواهم مطرح کنم گویی از غرایب روزگار است و آن اینکه مدت نسبتا طولانی است که با آشنایی با مباحث جنابعالی حال و هوایم تغییر کرده است و طریق مراقبه را پیش گرفته ام به نحوی که به اندازه توان به ترک مکروهات و انجام مستحبات قیام دارم به خصوص اخیرا. اما هیچگاه و در هیچ مرحله ای وجدانا عرض ارادتی به حضرتش حس نمی کنم مثلا همیشه از خواندن دعای عهد و حتی دعای سلامتی آن حضرت اکراه دارم در حالی که مناسب تر می بینم که در جایی آن دعایی کمیل و تعقیبات نماز رابه جا آورم شاید به اندازه انگشتان دو دست دعایی ندبه نخوانده باشم و خلاصه اگرچه اخیرا به صورت کاملا ظاهری عرض ارادت هایی می کنم (مثلا) در هنگام بردن نام مبارک ایشان قیام می کنم و دعایی عهد را هر چند با اکراه می خوانم) اما در درون هیچ ابراز علاقه ای به ایشان حس نمی کنم جالب این است که این مشکل برای بقیه ائمه نیز وجوددارد مثلا من حدود 7 سال است مشهد نرفتم و دلم هم نمی خواهد که بروم هرچند به صورت ظاهری به مقام و منزلت ایشان واقفم ولی صحیح نیست که انسان خود را گول بزند و همچنین صحیح نیست که دردی چنین بزرگ را پیش طبیب نبرد و اما غریب تر از آن اینکه هرگاه حرم عالم غیر معصوم را می بینم دلم هوایی میشود و حتی عکس حضرت امام (ره) را مشاهده می کنم چشمانم بارانی می شود و خضوع و خشوع فوق العاده ای درخود احساس می کنم یا مثلا بر خود واجب می دانم که هر بار سلامی خدمت سید شفتی عرض کنم و یا هر شب جمعه مزار ایشان را زیارت کنم لطفا پاسخی عملی و ریشه ای بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: نوری که از علماء با زیارت قبرشان می‌گیرید بهره‌ای از نور حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است. و انگشت اشاره‌‌اند به آن نور اصلی، منتها همان‌طور که در شرح زیارت آل‌یس باب آن باز شد تا طلب ما طهارتی و کمالی در حدّ طهارت و کمال امامی معصوم نشود، آن‌ها را از طریق قلب، نقطه‌ی آرمانی خود احساس نمی‌کنیم، در حالی که در عمق جانمان چنین تمنایی به صورت بالقوه هست، اگر همین راه را ادامه دهید إن‌شاءالله به جایی می‌رسید که جز با زیارت امام معصوم و با توسل به حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» جانتان سیراب نمی‌شود، وقتی مطلوب انسان، انسان کامل شد با تمام وجود نظر به آن‌ها می‌اندازد. همین راهِ رعایت حرام و حلال را ادامه دهید، تا در افق خود اهل عصمت و طهارت – که نمایش کامل رعایت حرام و حلال‌اند – ظاهر شوند. موفق باشید
19645

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با سلام و خدمت شما: من یک طلبه از پاکستان هستم که الان در ایران جامعه المصطفی درس می خوانم. ترم دوم شروع می شود. لطفا یک سیر مطالعاتی از آثار مقام معظم رھبری را بہ من معرفی کنید تا از استفادہ کنم. یک سیر مطالعاتی دربارہ تاریخ اسلام ھم لطف معرفی کنید. والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مقام معظم رهبری، سیر مطالعاتی خاصی نمی‌توان پیشنهاد کرد. بیشتر باید با دقت کامل سعی کرد سخنان و رهنمودهای ایشان را دنبال نمود 2- در مورد تاریخ اسلام، مطلب و کتاب زیاد است. ولی فکر می‌کنم اگر مباحث حجت‌الاسلام و المسلمین جناب آقای غنوی را در سایت‌شان دنبال بفرمایید، نکات ارزشمندی در اختیار شما قرار می‌گیرد. در قسمت جزوات موجود در سایت، جزوه‌ی «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» برای شروع خوب است. البته کتاب «بصیرت فاطمه زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» شما را با کدهایی در مورد فضای تاریخیِ صدر اسلام آشنا می‌کند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

16363

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی و آرزوی قبولی طاعات: با تشکر از سایت خوبتان و اینکه برای پاسخ دادن به پرسشها وقت می گذارید سوالم اینست که: آیا برای فرزندآوری باید همه جوانب را بررسی و سپس اقدام نمود؟ شرایطی مثل شرایط اقتصادی - وضعیت روحی - جسمانی و سن پدر و مادر - بیماری هایی که ممکن است پدر و مادر داشته باشند و ... یا همه چیز را به خدا بسپاریم و اقدام کنیم؟ آیا تعداد فرزند را باید محدود نگه داریم؟ بنده دارای یک فرزند هستم ولی ایمانم ضعیف است و تردید دارم با این روحیه بتوانم تربیت خوب و اسلامی برای فرزندم داشته باشم. همچنین وضعیت اقتصادی و فساد جامعه تردیدم را دو چندان می کند ولی همسرم به شدت بر این امر اصرار دارد. متاسفانه دولت نیز بر خلاف منویات مقام معظم رهبری در امر فرزندآوری از نظر اقتصادی خانواده ها را یاری نمی کند تنها کاری که کرده ممنوع کردن وازکتومی بوده است. در یک مثال سوالم را خلاصه می کنم مثلا اگر من فردی کافر در فقیرترین کشور بودم باز هم باید تولید مثل می نمودم با توجه به اینکه با اینکار فرد یا افراد کافر و فقیر دیگری به این گروه اضافه می شود؟ یا اینکه ما باید روال طبیعی را طی کنیم (هر تعداد که خواستیم فرزند بیاوریم) و خدا خودش هر که را بخواهد هدایت می کند و ربطی به ما ندارد؟ از اینکه وقت با ارزشتان را گرفتم پوزش می طلبم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت ما در هر شرایطی موظف به فرزندآوری نباشیم، ولی در شرایطی که فعلاً کشور ما گرفتار خطر پیریِ نسل‌های آینده است و روی‌همرفته فضای کشور، فضای عبور از فرهنگ مدرنیته می‌باشد، باید در فرزندآوری، نگران بقیه‌ی جوانب نبود. و همان‌طور که مکرراً روایات ما متذکر می‌شوند در مورد رزق فرزند باید به خدا توکل کرد. موفق باشید

15373
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: 1. شما در بحث نبوت فرمودید: مقام عصمت پیامبر موهبتی است به خاطر لیاقت این موهبت به او شده است. سوال اینجاست همان امکان ذاتی و عین ثابته پیامبر در عین ثابته ی خود طلب چنین مقامی کرده و حضرت رب برای او قرار داده است یا ناشی از رعایتهای پدر و مادر پیامبر بوده و لایق دریافت چنین فرزندی از طرف خدا شده اند چگونه بحث عین ثابته با معداتی که ما فراهم می کنیم جمع می شود از یک طرف می گوییم هر نفسی در عین ثابته طلب چنین بودنی داشته است و می بینیم در یک خانواده خوب یک فرزند بد متولد می شود و برعکس مثلا امام زاده، آدم بدی می شود در حالی که پدرش امام است و معداتی که امام برای دریافت فرزند صالح فراهم کرده نقصی ندارد که بگوییم مشکل از طرف امام بود که صاحب چنین فرزندی شد یا برعکس، در یک خانواده نامناسب بچه ی متولد می شود که در آینده انسانی متعالی می شود در حالی که این خانواده لایق دریافت چنین فرزندی نیستند توضیح فرمایید؟ 2. حال که فرزند امام معصوم در عین ثابته بد بودن خود را انتخاب کرده و در عالم ماده بروز داده است اما بالاخره فرزند امام شده یعنی امام هم در عین ثابته خود صاحب چنین فرزند شدنی را انتخاب کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت آیت اللّه حائری شیرازی در کتاب «تربیت اسلامی»شان نکاتی در مورد نقش شرایط دارند مبنی بر این‌که شرایط یا معدّات، تنها در آن حدّ مؤثرند که انسان‌ها بخواهند از آن استفاده کنند. در موضوع رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» باید بین ولایت آن حضرت و مقام قربی که دارند، با مقام نبوت آن حضرت که مربوط به نیاز زمان خاصی است که حضرت در آن زمان متولد شده‌اند، تفکیک کرد 2- چه مشکلی پیش می‌آید که شخصی در عین آن‌که فرزند امام است نتواند از شرایط خود استفاده کند؟ شاید حکمتی هم در این موضوع باشد که صرف محیط و شرایط، تعالی و کمال محقق نمی‌شود. موفق باشید

15229
متن پرسش
سلام علیکم: دوستی این متن را برای من ارسال کرده و این را دلیل بر ناسالم بودن افکار علامه حسن زاده آملی دانسته. این متن به چه معناست لطفا توضیح دهید؟ علامه حسن زاده آملی در شرح مطلبی از فصوص بن عربی که در مورد جماع با خدا آمده چنین می فرماید: هنگامی که مرد با زنش جماع می کند در واقع با خدا جماع می کند، چون حق تعالی غیورتر از آن است که اجازه دهد مرد فکر کند از غیر خدا لذت می برد!! فان الحقّ غيور على عبده أن يعتقد أنّه يلتذ بغيره، فطهره بالغسل ليرجع العبد بالنظر إليه فيمن فني فيه، إذ لا يكون إلّا ذلك. پس از اين جهت رسول اللّه (ص) محب نساء بود كه كمال شهود حق در نساء است. ممدالهمم فی شرح فصوص الحکم/ص607
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه عارفان جز خدا به نور اسمِ «هو الظاهر» در صحنه نیست. هر کمالی به خدا برمی‌گردد و در همین رابطه در سوره‌ی «فاتحة الکتاب» اظهار می‌دارید: «الحمد للّه» یعنی حمدگفتن و هر زیبایی را ستودن؛ عملاً زیبایی خدا را در آن چیز ستوده‌اید. در این دستگاه، عارف جز خدا را در صحنه نمی‌یابد و لذا بعد از جماع، غسل می‌کند تا اگر به غیر حق هم نظر کرده است، روح خود را پاک گرداند. موفق باشید

14412
متن پرسش
به نام خدا: سلام خدمت استاد گرانقدر: پس از مطالعه برخی از کتب شما سوالات زیر همچنان بر اینجانب پوشیده است. در صورت امکان راهنمایی بفرمایین: 1. آیا نیاز است تا ما با طبیعت انس بگیریم؟ 2. در صورت انس گرفتن چه اتفاقی بر ما می افتد؟ 3. در مورد صورت حقیقی طبیعت که بایستی در طراحی ها آن را به ظهور رساند نیاز به توضیح بیشتری دارم. 3. در مورد نحوه به ظهور رساندن «صورت حقیقی طبیعت» هم کمی بیشتر توضیح بفرمایین تا در طراحی (رشته ام معماری است) هم سعی کنیم با آن سمت میل کنیم. خدا شما را حفظ کند و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- طبیعت از آن جهت که صنع الهی است تابلوی نمایش اسماء حسنا و نور وحدانیت حضرت حق است و انسان با اُنس با طبیعت اگر آمادگی لازم را از نظر قلبی داشته باشد به جنبه‌ی ملکوتی طبیعت منتقل می‌شود 3- در رابطه با به ظهور رساندن حقیقت طبیعت، مباحث گسترده‌ای در میان است. بد نیست از کتاب «تمدن‌زایی شیعه» شروع کنید و مباحث هنر مقدس که بزرگان مطرح فرموده‌اند افق خوبی را در مقابل شما می‌گشاید. موفق باشید  

14408

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: 1. شمس تبریزی چگونه شخصیتی است؟ قابل استفاده است؟ اتهاماتی وارد می کنند به او. آیا وارد است یا مانند مولوی حرفش را چون نمی فهمند متهم می کنند؟ 2. کتاب مقالات شمس چگونه است؟ جایگاهش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شمس تبریزی عارف ارزشمندی است، ولی هر سخنی که به او نسبت می‌دهند را نباید مربوط به او دانست. موفق باشید

13394

بدون عنوان@بازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا هر بی عدالتی به معنای ظلم است؟ مثلا شخصی به دو نفر فقیر با شریط یکسان تفاوت می گذارد و به یکی کمتر و به یکی بیشتر کمک می کند. (البته مثالم بخاطر روشن شدن سوال بود و سوال کلی ام همان بود که اول عرض کردم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دوکس دارای شرایط مساوی باشند، ولی متفاوت با آن‌ها برخورد شود ظلم است. ولی اگر متفاوت‌اند ولی متفاوت با آن‌ها برخورد شود، ظلم و بی‌عدالتی نیست. مرحوم شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» در این مورد نکات ظریفی دارند. موفق باشید

نمایش چاپی