بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11703
متن پرسش
سلام خسته نباشید: آیا نفسه ناطقه من در تمام مکان ها حضور دارد؟ یک خواهشی هم داشتم اگر امکانش هست فایل صوتی هر کتاب رو تو سایت قرار بدین. بنده نمیتونم سی دی های شمارو تهیه کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جواب‌گرفتن نسبت به این سؤال زحمت بکشید کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» را مطالعه فرمایید، در ضمن همه‌ی کتاب‌ها فایل صوتی ندارند و سایت هم ظرفیت همه‌ی صوت‌ها را ندارد. موفق باشید

11431
متن پرسش
با سلام: آیا موجودات، مخلوقات خداوندند که آنها را بعد از آن که نبودند ایجاد کرده است؟ یا اینکه موجودات، خود خداوندند که بصورت ایشان ظهور و تجلی نموده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند موجودات را خلق کرده به آن معنا که به آن‌ها وجود داده، در حالی‌که به صورت علمی در علم خداوند بودند و خداوند به آن‌ها خطاب می‌کند که بشوند و می‌شود و این مغایرتی با آن ندارد که مخلوقات مظهر اسماء و انوار الهی باشند. موفق باشید

10390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم حالتون خوب باشه. می خواستم نظرتون را در مورد سر کتاب گرفتن های بعضی افراد بپرسم. لطفا شرح دهید؟ آیا رفتن به سراغ این افراد اشکال دارد؟ (به این صورت که اسم فرد و مادرش را، و تاریخ تولد را به او میگویی و او در مورد زندگی تو می گوید.) این گونه افراد با اجنه در ارتباط اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی در این موارد داشته‌ام، هرچه هست کار صحیحی نیست. موفق باشید
10015
متن پرسش
سلام علیکم ما از برخی از رفقایمان گله داریم هر چه به آنها محبت می کنیم آنها لحاظ نمی کنند و گاهی دیده می شود اصلا از ما دوری می کنند چکار کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست در محبت‌کردن شرکت تعاونی باز کنید و در مقابل محبت به رفقا منتظر محبت باشید. شما ملکه و منش خود را محبت‌کردن قرار دهید بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی. موفق باشید
9152
متن پرسش
سلام علیکم: سوال بنده اینه که ما در دینداری باید توجه و نقطه تمرکز خودمون رو روی چه چیزی بذاریم؟ یعنی وقتی که مثلا تصمیم گرفتیم از صبح که از خواب بیدار می شیم دستورات دین رو رعایت کنیم و به فکر رضای خدا باشیم باید برای انجام این کار به چه تنها چیزی! توجه کنیم؟ به عبارت واضح تر اگر بخواهیم تمام دستورات دین و تمام راه های به دست آوردن رضایت خدا را در یک کلمه خلاصه کنیم آن یک کلمه چیه؟ (البته اجمالا می دونم اگر کسی عاشق خدا و اهل بیت (ع) شد به جهت تمرکز حاصل از عشق، هموم او واحد شده و تمام نیروهایش متمرکز بر به دست آوردن رضایت خدا می شود. ولی اولا باید دانست ما قبل از این که این عشق را پیدا کنیم چه تکلیفی داریم؟ و ثانیا سوال من بیشتر ناظر به توجه و تمرکز فکر ما بود که ان شاءالله با آن کار به مرور زمان عشق خدا هم در دل ما جا بگیرد) از سوال طولانیم بی نهایت عذر می خوام و ضمنا اگر بیان نارسای من جای سوالی باقی گذاشته بفرمایید تا روشن کنم. با عرض تشکر فراوان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حضرت حق، حقیقت حیات مطلق و علم و اراده‌ی مطلق است، هدف ما در همه‌ی امور باید قرب به حضرت حق به همان معنایی که حضرت حق هست، باشد و به نور علم و حیات و اراده‌ی حق زندگی کنیم. موفق باشید
8452

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم به نظر شما ساده ترین و روان ترین کتابی که در موضوع " زندگینامه چهارده معصوم ( ع) " موجود است ، چیست؟ ( برای رده سنی جوان ) با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از آخرین کتاب‌ها که در این مورد به بازار آمده اطلاع ندارم. ولی مجموعه‌ی کتاب‌هایی که مرحوم آیت‌اللّه اشتهاردی تألیف کردند خوب بود. کتاب آقای مهدی پیشوایی هم خوب است. موفق باشید
6669

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام لطفا در مورد قلب و ماهیت ان توضیح فرمائید وکتابی اگر لازم میدانید معرفی نمائید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» خوب باشد. کتابی در این رابطه به یاد ندارم. موفق باشید
4159
متن پرسش
با عرض سلام علاقه مند به شروع مطالعه در علم فلسفه هستم به نظرتان از کجا شروع کنم و چه سیری را پیشنهاد می کنید؟(پیش از این مطالعه ای در این زمینه نداشته ام)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همان سیری که در سایت هست شروع کنید إن‌شاءالله نتیجه می‌گیرید. موفق باشید
3774

فرهنگبازدید:

متن پرسش
سلام به نظر شما فرهنگ شخص زاده جامعه است یا فرهنگ جامعه زاده اشخاص جامعه یا اینکه در رابطه ای دوار شخص از فرهنگ جامعه میگیرد وبر فرهنگ ان می افزاید ودوباره از نو؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگ جامعه بستری است تا انسان متذکر آرمان‌هایش شود و متقابلاً برای هرچه بیشتر آن آرمان‌ها فرهنگِ مناسب را در جامعه ایجاد کند. موفق باشید
3712

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
1- آیا آنچه ما در «مشهورات زمانه» برداشت کرده‌ایم صحیح است؟ مثال مشهورات زمانه، تمامی مصادیق عقاید غیرکامله است و همة ما به همة مشهورات زمانه گرفتاریم و هر کس به اندازة ایمانش از مشهورات زمانه عبورکرده‌است؛ یعنی «عبور» تشکیکی خواهدبود. مثلاً یکی از مشهورات زمانه این است که: «اگر ماشین‌مان را دزدببرد، خیلی ضررمی‌کنیم.» و لذا خیلی ناراحت می‌شویم. در حالی که اگر قلب‌مان از این مشهورات عبورکرده‌باشد و پذیرفته‌باشد که این عالم دست خداست و خدا هم حکیم است، دزدیدن ماشین با هدیه‌گرفتنِ یک ماشین صدمیلیونی برایش فرقی نمی‌کند، و این، همان مبنای «زهد» است. پس یکی از مشهورات زمانه این است که: این عالم، دست خدا نیست. و خدای حاکم بر این عالم، حکیم و قادر مطلق نیست. و ما هم این مشهورات را قلباً پذیرفته‌ایم، چقدر پذیرفته‌ایم؟ به اندازه‌ای که ایمان‌مان ضعیف است. چه بسا که یکی از مشهورات زمانه این باشد که اصلاً خدایی وجود ندارد؛ به همین دلیل است که در پاسخ به سؤال نکیر و منکر همه مشکل دارند مگر آن کسی که قلباً از این عقاید باطله عبور کرده‌باشد. در این قسمت (فکرقلبی) مشهورات زمانه و عقاید باطله، همان مبادی غلط است. و عقاید حقه و بر خلاف مشهورات باطله، مبادی صحیح برای درست‌اندیشیدن است. پس مشهورات و مبادی در فکر قلبی، یک چیز است. لکن مشهورات، مبادی غلط است. و عکس مشهورات، مبادی صحیح. حتی شاید بتوان گفت: در فکر قلبی، مقدمات و نتایج استدلال هم یک چیز است، اختلاف در شدت و ضعف است؛ مثلاً من با این مقدمه که پذیرفته‌ام خدای قادر حکیم مسلط بر این عالم است، قلباً فکرکرده همین اعتقاد را در خودم تقویت می‌کنم. 2- آیا این نتیجه درست است؟ پس اولاً فکر قلبی و نتایج این فکر، تشکیکی است. و ثانیاً علاوه بر فکرکردنِ عادی، برخی افعال (مثل نماز و روزه) هم باعث فکر قلبی می‌شود؛ چرا که این عبادات هم باعث تصحیح عقاید باطله و عبور قلب از مشهورات زمانه می‌شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشهورات زمانه یک نحوه گرفتار اعتباریات شدن است که مسلّم ریشه در عقاید باطل دارد ولی صورت‌های آن بسیار زیاد است. موفق باشید
3482

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام آیا ازدواج با همسن ایرادی دارد؟
متن پاسخ
.باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خیر. موفق باشید
1763

رجا و توبهبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده حضرت آیت الله قرهی (حفظه الله)-شاگرد آقای مولوی قندهاری(رحمه الله)- در درس اخلاق شان می فرمودند که مرحوم آقای شاه ابادی(رحمه الله) یک روز به جوانی که به درس اخلاق ایشان می آمده فرموده بودند که: می خواستید به مقاماتی برسید ولی دیگر نمی رسید چرا که دیروز پای خود را جلوی پدرتان دراز کرده اید . همچنین از قول استادشان می فرمودند که اگر کسی حتی فقط یک بار به والدینش بی احترامی کند حتی از سربازان درجه دو حضرت حجت (ارواحنا له الفدا) نمی تواند باشد. از وقتی که این صحبت ها را شنیده ام دچار نوعی یاس شده ام چرا که در گذشته از روی جهل و نادانی و ندانستن حرمت والدین مرتکب بی احترامی هایی به ایشان شده ام . می خواستم نظرتان را در رابطه با این صحبت ها جویا شوم و این که پس این همه که در قرآن از غفران ذنوب آمده و از یاس و قنوط منع داده شده پس چیست ؟ یعنی راهی را که رفته ایم دیگر نمی توانیم جبران کنیم ؟ یعنی تقدیر امثال من این است که باید تا آخر عمر بسوزند؟ همچنین می خواستم بدانم که اولیای خدا مثل حضرت امام و یا آقای بهجت(رحمه الله علیهم) از همان قبل از تکلیف استاد سلوک داشته اند و به حلال و حرام آگاه بوده اند و وجودشان به گناهی آلوده نشده بود اما ما که تازه در مسیر هدایت قرار گرفته ایم و گذشته مان همراه گناه بوده تکلیفمان چه می شود ؟ آیا ما دیگر از رسیدن به این مقامات باز مانده ایم ؟ یعنی راهی برای توبه نیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام شما در هر حال این وعده‌ی الهی را فراموش نکنید که در آیه‌ی 53 سوره‌ی زمر فرمود: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» ای پیامبر بگو: ای بندگان من که در مورد خود زیاده‌روی کردید و حریم‌های الهی را نگه نداشتید، از رحمت خدا مأیوس نشوید، خداوند همه‌ی گناهان را می‌بخشد – آری همه را – زیرا که او غفور و رحیم است. شاید آنچه آیت‌الله شاه‌آبادی فرموده‌اند مورد خاص بوده برای فردی خاص. موفق باشید
22537
متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش 22523 پس آن زمان که رهبری اجازه مذاکره دادند اینگونه تفسیر می کردند که اگر رهبری اجازه نمی دادند و مشکلی پیش می امد همه را به حساب رهبری می گذاشتند و می گفتند رهبر اجازه نداد و....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه‌ی کلی رهبری یک بحث است، این‌که آقایان از خط قرمزها عبور کردند و اعتمادهای بیجا به آمریکا داشتند در حدّی که رآکتور اراک را از کار انداختند به امیدِ وعده‌های آن‌ها؛ بحثِ دیگر است. مشکل آقایان در این‌جا است که رهنمودهای رهبری را عمل ننمودند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار فرمودند: «در قضیه‌ی برجام، بنده اشتباه کردم اجازه دادم که وزیر خارجه‌ی ما با آن‌ها صحبت کند، ضرر کردیم.» در حالی‌که در اجازه‌ای هم که رهبری به وزیر امور خارجه دادند ایشان خط قرمزها را رعایت نکردند. و علت ضرر اصلی را باید در عدم رعایت خط قرمزها دید. موفق باشید

17495

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تسلیت ایام سوگواری امام حسین (ع): می خواستم در یک مورد با شما مشورت کنم: تا یک ماه دیگر خداوند دختری به ما عنایت خواهد کرد که تصمیم گرفتیم نام ایشان را زینب بگذاریم. منتها خانواده شوهرم که کمی خرافاتی هستند به شدت مخالفت می کنند و معتقد اند این نام باعث می شود دختر در زندگی بسیار سختی بکشد! خواستم نظر شما را نیز بدانم؟ سوال دیگرم اینکه آیا ممکن است القائات و موج افکار منفی اطرافیان در رابطه با این نام گذاری، بر زندگی دخترم اثر منفی بگذارد؟ تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم این حرف‌ها درست نیست و هیچ نقشی هم آن نام مبارک در سرنوشت آن دختر ندارد، مگر برکاتی که برای او پیش می‌آید. منتها از آن طرف هم نمی‌شود خیلی به مخالفت مستقیم با این سخنان پرداخت إلاّ این‌که با احترام بشود از کنار این حرف‌ها گذشت. موفق باشید

16127

جایگاه دعابازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت استاد عزيز: جناب استاد با توجه به سوال 16057 و جواب حضرتعالي، من جواب سوالم را نگرفتم و احساس کردم پاسخ شما بیشتر ناظر به مقام رضا و حکمت است، ولی سوال اين است با توجه به روايات فراوان که مثلا امام کاظم می فرماید دعا برمی گرداند آنچه مقدر شده و آنچه نشده .... و یا روایت «لا یرد القضا الا الدعا» و یا روایت زیاد دعا کن که دعا کلید رحمت و رسیدن به هر حاجت است و جملات بزرگانی چون شهید مطهری که می فرماید دعا قضا و قدر را عوض می کند. یا پاسخ که در سایت اساتید و طلاب آمده که دعا و توسل و شفاعت در رتبه بالاتر از مقدرات قرار داشته و بر آنها احاطه دارد و آنها را تغییر می دهد. حال با توجه به این مطلاب آیا شما معتقدید چیزی که مقدر نشده می شود با دعا مقدر شود و یا فقط کارکرد دعا در این حوزه این است که ظهور آنچه مقدر شده را خوب می کند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با نظر به همان نکات که جنابعالی می‌فرمایید و با نظر به مباحث «قضا و قدر» و با نظر به آیه‌ی 22 سوره‌ی حدید که می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ» هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى‏ دهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است؛ و اين امر براى خدا آسان است‏. عرض خود را خدمت‌تان نوشتم. لذا با توجه به این موارد می‌توان گفت امثال روایات «الدّعا یردّ القضاء و لو ابرم ابراما» می‌خواهد بگوید آن قضایی که شما را از تقدیر شما محروم می‌کند، از طریق دعا می‌توانید دفع کنید، نه آن‌که تقدیر الهی را تغییر دهید. موفق باشید

14406
متن پرسش
سلام: برای اینکه تصاویر قبلی ذهنمان برود چه کنیم؟ به صورت خواطر اذیت می کنند بعضی وقتها. مخصوصا هنگام عبادات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه خود را مشغول معارف الهی و اخلاق فاضله کنید آن تصاویر بیشتر و بیشتر بی‌رنگ می‌شوند. موفق باشید

13392
متن پرسش
سلام: سوالی که خدمت استاد داشتم این است که سپاهی که زمان خلیفه دوم به ایران حمله کردند، خوب بودند یا بد؟ تو کتابی مثلا کتاب دینی مدرسه، نوشته که اون مسلمانان به خاطر ایمان قویشان بود که پیروز شدند، شهید مطهری هم در کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام آورده اند که سپاه ایران اون موقع بسیار قوی بود و مسلمونا چون ایمان و روحیه شهادت طلبی داشتن تونستن پیروز بشن! پس مسلمونای خوب بودن؟ آخه همیشه هر کسی بهم می گفت مسلمونا ببین چیکار کردن با ایران، ریختن سر بردین و به زنان به صورت وحشینه تجاوز کردن، من میگفتم نه، اونا مسلمون واقعی نبودن، اون موقع زمان خلافت خلیفه دوم بوده و مسلمونای واقعی با امام علی (ع) بودن. اما این طور که کتابا نوشتن، پس مسلمونای خوب بودن؟ ایمان و شهادت طلبی و ... پس یعنی اسلام با حملات وحشیانه آغاز گرایانه، کشتن و سربریدن وحشیانه، رحم نکردن به کودکان، و از هم بدتر که منو آزار میده تجاوز به زنان مثه حیوون، موافقه؟!! حالا اگه اون قوم اصلا کافر باشن، اخه بنظرم وحشیانس به زور بخوان به یک زن تجاوز کنن، مگه چه گناهی کرده؟ خب مگه به اون کشور چقدر اسلام تبلیغ شده؟ پیامبر یه نامه زدن و پادشاه پاره کرد. مردم چه گناهی گردن؟! اصلا الان، تو زمان حاضر، مثلا ما میتونیم به سوئد کافرن دیگه، حالا هر کشور کافر دیگه، حمله کنیم و مثه حیوون به زناشون تجاوز کنیم؟ ممنون از اینکه به همه سوالات هر چند سوالات سطحی پاسخ میدید. یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ‌های دقیق ابداً بحث تجاوز لشکر اسلام را به ایران و ایرانی ثبت نکرده است، در حدّی که نوشته‌اند سربازان یزدگرد نیز هرشب به مسلمانان می‌پیوستند و پای سربازها را با زنجیر به هم بسته بودند که فرار نکنند و آن‌قدر کشور ایران آماده‌ی عبور از حاکمان ساسانی و افکار مغان ذرتشتی بود که شهرهای ایران به‌راحتی تسلیم لشکر اسلام شدند. موفق باشید

12065
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: آیا متن زیر درست است در صورت اشتباه لطفا درستش را مرحمت بفرمایید: قسمت الف: انسان مخلوقی است که اگر با نگاه تکثر مورد بررسی قرار گیرد مجموعه ای از چسم و نفس و روح می باشد، که با وحدتی که در آفرینش او وجود دارد، همه ی این ابعاد وجودش تبدیل به انسان می گردد که خداوند او را جانشین خود در زمین معرفی می کند و به خودش تبارک می گوید. اول از همه، جسم خلق می گردد و خداوند با توجه به آیه ی نفخت من روحی و آیه «و نفس و ما سواها و الهمها فحورها و تقواها»، روح و نفس را، در او می دمد. این انسان جسمی دارد که از نظر نباتی و حیوانی با گیاهان و حیوانات نقاط اشتراک دارد و آن حیات است. اما چون صاحب نفس و اختیار و روح الهی می باشد، شرایط او با دیگر موحودات متفاوت می شود. نفسی که در انسان وجود دارد، دارای قوای چهارگانه ی عقل و شهویه و غضبیه و وهمیه می باشد که همه ی این قوا برای زندگی انسان ضرورت دارد. اما این قوا باید تحت فرماندهی قوه ی الهیه عقل قرار گیرد تا با بهره بردن از آنها در تعالی و تکامل خود بکوشد و غبار از روح الهی که خداوند در وجود او قرار داده است، بشوید و به تعالی و تکامل خود برسد. همانطور که در سوره ی شمس خدا فرموده است، نفس هم خوبی و هم بدی را کامل می شناسد، اما نفس قابلیت اماره گی (تشویق به بدی ها) و هم لوامه گی (منع از بدی ها) و هم مطمئنه (نفس به تعالی رسیده) را دارد .... و با اختیاری که دارد می تواند از هر کدام از این درجاته نفس بهره ببرد. اگر نفسی مطیع اماره گی شد، آلوده می گردد و غباری بر روی روح الهی او کشیده می شود. طوری که به شیطان متمایل می گردد و در نهایت اسیر و بنده ی او می گردد. و اگر تابع نفس لوامه ی خود گردد، این نفس (وجدان) او را از زشتی ها منع می کند و پله ی پرواز به مرحله ی مطمئنه خواهد شد. نفسی که مطمئنه گردید، با روح الهی که در وجودش است، به مقام راضیه مرضیه خواهد رسید. جایی که او از خدا راضی است و خدا هم از او راضی. در اینجا وحودش همه الهی می گردد و با تجلی اسماء خداوند، آیننه ی تمام نمای حق می گردد و به لقاء الله نایل می گردد. قسمت ب: در قیامت هم روح از جسم جدا می گردد و به اصل خودش بر می گردد و این جسم و نفس است که عذاب می بیند. البته روح ما هم تحت تاثیر این عذاب است و حسرت می خورد که چرا نفس بسوی او حرکت نکرد. بعد از تمام شدن عذاب جسم و نفس، روح دوباره به جسم باز می گردد و نزد خداوند حیات ابدی دارد. بیشتر قسمت سوال که متوجه نمی شوم قسمت «ب» است از اینکه وقت می گذارید سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت اول سؤال خوب است، ولی قسمت دوم اشکال دارد زیرا در قیامت همان اخلاق و عقاید ما که مربوط به روح است صورت پیدا می‌کند و انسان بد اخلاق و بد عقیده به صورت خوک در می‌آید که همان روح اوست که به صورت خوک درآمده و از آن جهت که انسانی است که خوک شده و چنین شخصیتی را نمی‌خواهد، معذّب است. موفق باشید

11059
متن پرسش
برای شناخت فلسفه ما بعدالطبیعه از کجا باید شروع کنیم؟ کدام کتاب ها را برای شروع پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با صوت شرح آن، و «برهان صدیقین» با صوت شرح آن، به کتاب «معاد» با صوت شرح آن رجوع کنید و خود را آماده کنید برای مطالعه‌ی کتاب «بدایة الحکمة» علامه‌ی طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیه». موفق باشید
10572
متن پرسش
با سلام: در ادامه ی سوال قبل شما در یکی از پاسخ ها فرموده بودید که: «در سکرات علومی که «وجودی» نبوده بلکه صورت و مفهوم معلوم است و جزء نفس ناطقه‌ی ما در نیامده، باقی نمی‌ماند.» آیا دلیل عقلی هم می توان برای آن آورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت انسان با قلب خود روبه‌رو است و عقاید و نیت‌هایی که دارد، همان‌طور که در پیری بسیاری از علوم و نسبت‌هایی را که مربوط به دنیا است از دست می‌دهیم در قیامت به‌کلّی این نوع علوم و اطلاعات که مربوط به دنیا است از بین می‌رود زیرا خود دنیا به این معنایی که محل اطلاعات ما باشد در میان نیست. وقتی زمین قیامتی نه گرانیتی و نه آهکی است، علم زمین‌شناسی بنده آن‌جا چه معنایی دارد؟ موفق باشید
10460
متن پرسش
سلام علیکم: 1. از دوستانی که سیر مطالعاتی شما را دنبال می کنند بعد از چند وقت انتظار دارید که از بیشتر 24 ساعت شبانه روز را بدانند منشان کجاست و به چه نظر دارد؟؟ و آیا باید این اتفاق بیفتد و برسیم به اینکه این عمل در نزدمان باشد و ملکه مان باشد؟ هنوز این عمل در من رخ نداده و مقدار بسیار جزیی از دقایق متوجه مفهوم وجود و ظهور و نه حتی خود وجود هستم در حال نا امیدی هستم. نه اینکه این موضوع حق نباشد من شاید مردش نیستم؟ 2. چرا سیر مطالعاتی دارید اما توصیه سیر عبادی خاصی ندارید شاید این موضوع گمشده خاصی در بین دوستان است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی باید ما را به توحید برساند و آرام‌آرام حبّ دنیا در ما ضعیف شود و در انجام عبادات شرعی که همه می‌دانند با عمق بیشتری وارد شویم. عمده‌ی کار، رجوع الی اللّه است این هم آرام‌آرام و با کم و زیادش إن‌شاءاللّه برای رفقا پیش می‌آید. موفق باشید
9039
متن پرسش
سلام محضر استاد: در جلسه تفسیر به این مضمون فرمودید که حضرت امام (ره) بدون نیاز به سلاح انقلاب را جلو بردند و آنهایی هم که از سلاح استفاده کردند کار به جایی نبردند - اگر توجه به روایات ظهور بکنید میبینید که تعداد زیادی از آنها اشاره به کشتن و سر بریدنهای امام زمان (عج) از دشمنانشان و مخالفانشان دارد - تا آنجا که من در مورد ظهور فکر کرده ام به این نتیجه رسیدم که زمانی ظهور صورت میگیرد که قلبها و فطرتهای بشری حضرت را صدا میزنند که نمونه ی کوچکش را در انقلاب دیدیم و چه زیبا هم بود - استاد چطور آن روایات را با فریاد فطرت بشر که لبیک یا مهدی سر میدهد میشود جمع کرد؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همان‌طور که متوجه هستید فطرت‌های بشر ظهور حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را صدا می‌زنند. می‌ماند موانعی که اجازه نمی‌دهند مردم به امام‌شان متصل شوند برخورد قهرآمیز تنها با آن موانع است. موفق باشید
8649
متن پرسش
سلام استاد. از آنجایی که به عنوان یک مسلمان باید قرآن کلام خدا رو یاد بگیریم و از آن‌جایی که به صورت مستقیم خیلی سخته با آیات ارتباط بر قرار کرد، و حتما باید از یک تفسیر استفاده کرد. می‌خواستم ببینم برای شروع شما از بین تفاسیر موجود کدام تفسیر رو پیشنهاد می‌کنید؟ (اینو بگم من مبتدی هستم) من شنیدم المیزان سنگینه و تخصصی. و اگر شما المیزان رو پیشنهاد می‌کنید نحوه‌ی صحیح مطالعه‌اش را هم بگید تا بتونیم در حین مطالعه باهاش ارتباط برقرار کنیم تا خسته کننده و غیر قابل فهم نشه.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: جزوه‌ی چگونگی کار با تفسیر المیزان ان‌شاءالله راه کار ارتباط با المیزان را نشان می‌دهد. موفق باشید
8498
متن پرسش
بنام خدا و با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی استاد یزدان پناه در بحث منازل السایرین منزل تذکر در توضیح استعداد فطری گفنتد همه انسان ها استعداد توحیدی و فطری برای سیرالی الله دارند اما استعداد ها متفاوت است بعضی فقط در حد فعلیت اخلاقی پیش می روند و بعضی قدم در سیر عرفانی هم می گذارند و این افرا د هم متفاوت اند و هر کسی به مرحله ی تجلی ذاتی نمی رسد. چون استعداد آن را ندارد . از طرفی در مباحث نفس داریم که همه ی انسان ها از مقام انسان کامل نازل شده و استعداد باز گشت به همان مقام را هم دارند . حال سوال این است که اگر همه ی انسان ها استعداد وصول به مقام انسان کامل را دارند دیگر جایی برای فرمایش استاد یزدان پناه باقی نمی ماند آیا وجه جمعی به نظر جنابعالی می رسد ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فکر می‌کنم باید بین استعداد ذاتی انسان‌ها به ما هُو انسان و بین انسان بما هو حسن و رضا فرق گذاشت. همان‌طور که می‌فرمایید هرکس بنا به تعریفی که برای خود کرده همتی را برای خود در مسیر توحید شکل داده که از این جهت معلوم نیست همت او تا فنای ذاتی باشد، هرچند در ذات خود به عنوان «لا تبدیل لخلق اللّه» هیچ تفاوتی در مخلوقات خدا نیست. موفق باشید
6801
متن پرسش
سوالی داشتم در خصوص مباحث نامه ی 31. در آنجا به بهترین شیوه ریاضت شرعیه را ذیل سیره نبوی و علوی توضیح میدهید و ریاضت شرعیه را وسیله ای برای رسیدن روح به عالم تجرد و رهایی از انانیت ها و تعلقات میدانید که من هم از آن استقبال میکنم مثلا در جایی فرموده بودید که خانه پیامبر حیاط نداشت و فقط یک اتاق داشت که به داخل مسجد باز میشد و خانه ها و مهمانسراهای امروزی از سبک زندگی اسلامی خارج است , در جای دیگر عرض کرده بودیدروزی خلیفه دوم پیامبر را دید و دید که حضرت بر روی لیف های خرما خوابیده اند و تکه تکه های کوچک چوب به پشت اشان فرور فته بود .در جایی دیگر فرموده بودید مرکب عیسی پاهایش بود و دستهایش بالش او .و یا جایی دیگر عرض کردید حضرت امیرفرموده بودند موسی کلیم الله آنقدر سبزی را بعنوان غذا مصرف کرده بود که شکم اش سبز شده بود ( البته منظورتان نبود که ما اینگونه باشیم . منظورتان این بود که حالا آدمی قرار است مقداری بخورد تا به حرکت ادامه بدهد نه اینکه صرفا خوردن برای خوردن باشد ) من این مثالهای شما که از دل احادیث هست و به ریاضات شرعیه اشاره دارد را بسیار دوست میدارم و تا جایی که بشود به آنها عمل میکنم و به لطف حضرت باری تعالی گاهی تاثیرات مثبت اش را حس میکنم و یا داستانی در مورد مرحوم امام خمینی شنیدم که شخصی برای ایشان اتوموبیل می خرد ولی ایشان میگوید اگر ماشین را برای من خریده اید آن را بفروشید و پول اش را انفاق کنید .من این عکس العمل امام را در فطرت خود پیدا کردم و خیلی کار زیبایی است که انسان بخواهد اتوموبیلی بخرد که حتی اگر به آن دل هم نبندد باز هم وقت اش را بیهوده میگیرد چون من دیدم اشخاصی را که اتوموبیل دارند و خود مسائل اتوموبیل خیلی وقت اشان را میگرد و یا خیلی از موارد دیگر که در این سوال کوتاه نمیگنجد. اما یک سوال پیش میاید اول آنکه مگر خود آل الله مرکب سواری نداشتند چرا مرحوم امام آن اتوموبیل را قبول نکرد ویکی دیگر هم آن هم مناظره ی مولانا امام صادق با ثفیان ثوری . از طرف دیگر هم به مناظره ی امام صادق و ثفیان ثوری برخورد کردم که ثفیان ثوری برای اینکه امام صادق لباس سفید و زیبایی پوشیده بودند ایشان را مذمت میکند و میگویند شما از سیره ی نبوی خارج شده اید و... ( که متن کامل مناظره را داستان راستان میتوان دنبال کرد ) امام هم تمام شبهات ثفیان ثوری را به زیبایی جواب میدهد و در قسمتی از جملاتشان می فرمایند در زمان حیات حضرت رسول مردم ابتدائی ترین وسایل را برای زندگی نداشتند و از همین حیث نبی مکرم اسلام اینگونه زندگی میکرد . حال که مردم اوضاع اقتصادی اشان بهتر شده است چرا من از این نعمات خداوند که طیب و طاهر است و حقی بر آن نیست استفاده نکنم؟؟ ( البته متن دقیق حدیث را میتوان در کتب روائی دنبال کرد ) البته باید به یک نکته هم اشاره کرد و آن اینکه اگر امام از لباس نو و یا نعمتی استفاده میکند به خودشان اطمینان دارند که این نعمت دنیوی حتی گوشه ای از قلب اشان را اشغال نکند ولی ما که کوچکترین نعمت و موهبتی دنیوی به ما میرسد به راحتی در قلب امان برایش جا باز میکنیم . و یا در داستانی دیگری شنیدم که حضرت امیر به شخصی گفت این چه مدل لباس پوشیدن و غذا خوردن است ؟ شخص گفت یا امیرالمومنین من از شما تقلید میکنم و حضرت به ایشان جواب میدهد من حاکم مردم هستم و باید اینگونه زندگی کنم اما تو میتوانی راحت تر از این زندگی کنی . در جایی دیگر دیده ام که حضرت رضا وقتی در بین مردم ظاهر میشدند لباس های نسبتا مناسبی میپوشیدند و قیمت عطر ایشان نسبتا چشمگیر بوده است که متصوفه ایشان را مذمت میکردنده . و یا اگر اشتباه نکنم در کتاب مفاتیح الحیات دیدم که حضرت به شخصی میفرماید این چه خانه ای است که تو داری ؟ شخص مثل اینکه میگوید یادگارپدرم است سپس امام جمله ای میفرمایند که یادم نیست و سپس میگویند برو خا نه ای بگیر که در شأن تو باشد و .... حال جمع این احادیث چگونه است ؟ میتوانید من را راهنمایی کنید . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با دقت‌های امثال شما در این‌گونه سؤالات روبه‌رو می‌شوم بسیار مسرور می‌گردم از آن جهت که متوجه‌اید هر دستوری از اسلام نظر به وجه خاصی دارد که جمع آن دستورات است که انسان را متعادل می‌کند. آری وقتی همه‌ی آنچه فرمودید را دانستیم و معنای ساده‌زیستی را از صوفی‌بازی جدا کردیم می‌توانیم در صراط مستقیم قرار گیریم تا نه بیجا زندگی خود را به اسم ساده‌زیستی گرفتار تنگنا کنیم و نه اسیر انواع تجملات گردیم. وقتی نیاز به ماشین سواری داریم و می‌توانیم بخریم در آن حدّی که اسیر تجملات نشویم ماشین می‌خریم و وقتی باید به عنوان یک مسلمان شیعه شخصیت اجتماعی خود را حفظ کنیم هرگز به اسم سادگی لباس‌های مندرس و ظاهر ژولیده به‌خود نمی‌گیریم و زندگی را بر خود سخت نمی‌کنیم و در همه‌ی این حالات سادگی را بر اشرافیت ترجیح می‌دهیم تا فرصت‌های ما در مسیر برآوردن آرزوهای دنیایی از دست نرود و با دست خالی وارد برزخ و قیامت نشویم. موفق باشید
نمایش چاپی