بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8088
متن پرسش
باعرض سلام وطول عمرباعزت برای استاد 1)درخصوص تربت فرزندچه منبع یاکتابی را پیشنهادمی فرماییدوتوصیه تان چه می باشد؟ 2)درفقراتی از دعای کمیل حضرت سبقت خودشان را درمیادین بندگی طلب می نمایندوجلوزدن از سایرین را جمع بین این تقاضا با سجایای اخلاقی همچون مواساه وایثاروازاین قبیل چه می باشد؟ 3)دراسلام توصیه بعلم ودانش آموزی فراوان شده است ودرایه قران علم را نوری می داندکه خداوندبه قلب کسی که مستعدمی باشدمی تاباندوبه نوعی ان طرفی می باشدپس جایگاه مطالعه وتحقیق چه می شود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- این در تخصص من نیست از کارشناسان رادیو معارف سؤال بفرمایید 2- در بندگی خدا باید از خدا خواست عالی‌ترین شکل بندگی‌اش را به ما مرحمت کند ولی ایثار و مواسات مربوط به رعایت مردم است در امورات زندگی‌شان 3- مطالعه و تحقیق باید زمینه باشد برای مستعدشدن تا خداوند نور علم را بر قلب انسان بتاباند. موفق باشید
7331
متن پرسش
با عرض سلام و احترام و ادب خدمت استاد بزرگوار و آرزوی سلامتی برای شما و خانواده گرامیتان 1- ببخشید چرا امام سجاد سلام الله علیه در جملات ابتدایی مناجات خائفین اینطور می گویند که : ...اللشقاء ولدتنی امی ام للعناء ربتنی فلیتها لم تردنی و لم تربنی ...آیا این جملات (مثل:کاش مرا نمی زایید و نمی پرورید) نوعی گله و شکایت به خداوند و در کار خدا نیست؟ 2- عرض دیگر اینکه ظاهرا در یکی از جلسات اولیه سیدی صوتی شرح آداب الصلوه فرموده بودید سجود و رکوع رامی توانید 3ویا 5 و یا 7 بار بخوانید وهمین مطلب را در مورد تسبیحات اربعه نیز فرموده بودید در صورتیکه ظاهرا تسبیحات اربعه را بیش از 3 مرتبه نمی توان خواند.لطفا در صورت امکان تغییر لازم را اعمال فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت در فضایی که متوجه‌اند همه‌چیز در قبضه‌ی حضرت حق است، در اوج چنین توجهی عرضه می‌دارند خدایا حتی من نمی‌دانم برای شقاوت و عناء آفریده شده‌ام یا برای سعادت و بندگی، خدایا آن‌قدر از معصیت تو بیزارم که اگر برای معصیت آفریده شده‌ام ای کاش متولد نمی‌شدم 2- همین طور است که می‌فرمایید در مورد تسبیحات اربعه اشتباه کرده‌ام. موفق باشید
7107
متن پرسش
سلام.باتوجه به اینکه حضرات معصومین درعالی ترین درجت انسانی و الهی بوده اند چرا به اسباب مثلا جهت رفع بیماری متوسل میشدند وحال اینکه حضرت استادمیفرمایند بارسیدن یقین به افضل یقین انسان از ابزار بریده شده وفقط به حضرت حق واصل است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در زندگی طبیعی و در راستای رفع حوائج بدن، ائمه«علیهم‌السلام» دوست دارند در بستر طبیعی خود باشند. یقین آن‌ها آن است که نقش استقلالی برای این امور قائل نبودند نه آن‌که از آن استفاده نمی‌کردند و می‌دانستند خداوند فرموده: «أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَاب‏» خداوند ابا دارد امور را جاری کند مگر به اسباب. موفق باشید
6529
متن پرسش
آیا کمالاتی که به انسان نازل میشود به تدریج از عین ثابت او نازل میشود و به او میرسد یا همه کمالات او (تا آخر عمر) به مراتب عقلی و مثالی نازل میشود و به تدریج از مثال به انسان میرسد؟ تفاوت این دو، در شهودات مثالی است، که به فرض دوم انسان میتواند از عین ثابته خودش به نحو مثالی و نازله آگاهی یابد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حقیقت کلّیِ هر موجود، مقام عین ثابته‌ی اوست به هر نحوی که ما در سیر ترتیبی با انوار وجود روبه‌رو شویم مطابق عین ثابته‌ی خود بر ما تجلی کرده و در صورتی که آن تجلیات حجاب سالک نگردد و او را به مرتبه‌ای بالاتر منتقل کند توانسته است به عین ثابته‌ی خود از وجهی نظر کند. موفق باشید
5973
متن پرسش
یا سلام خدمت استاد عزیز خدا حفظتون کنه به جق زهرا سلام الله علیها شب شهادتی جضرت امام باقر علیه السلام سؤالی ذهنمو به خودش مشغول کرد اینکه لقب حضرت باقرالعلوم شکافنده علوم است به چه معناست؟ آیا فقط علوم الهی است اگر علوم تجربی را شامل نمی شود پس چرا گفتند علوم؟ و اینکه برایم دقیقا نقش حضرت در شکوفا شدن علوم در جامعه اسلامی روشن نیست و به نظر میاد که نقش امام صادق علیه السلام در نشر علم بیشتر بوده پس چرا به امام صادق نگفتند باقرالعلوم؟ سر این لقب چیه؟ و واقعا نقش امام چه بود که گویی پنهان مانده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در زمان حضرت باقر«علیه‌السلام» شرایط طوری شد که حضرت باقر«علیه‌السلام» توانستند گوهر علم را بنمایانند وحضرت صادق«علیه‌السلام» آن را ادامه دادند. وقتی علوم به نحو صحیح تفهیم شود رازهای ملکوتی طبیعت نیز درست ظهور می‌کند و فرش رازهای عرشی خود را می‌نمایاند و از این لحاظ نمی‌توان گفت وجود مقدس حضرت باقر«علیه‌السلام» فقط متذکر علوم الهی بودند. آن حضرت و همه‌ی امامان ما را به شرایطی می‌رسانند که در زندگی زمینی – بدون آن‌که این‌همه گرفتار نیازهای مادی‌مان باشیم – آسمانی شویم. به امید ارادت بیشتر به رهبری عزیز و ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه». موفق باشید
5573
متن پرسش
با سلام خدمت استاد در رابطه با فردوسی و شاهنامه چیز هایی شنیده ام که بحث عرفانیست لکن مهجور واقع شده است مثلا رستم نماد انسان کامل و اسفندیار نماد توهم و.... در باره چه می فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً همین‌طورها است ولی همین‌طور که می‌گویید از این دیدگاه روی شاهنامه کم کار شده هرچند شواهدی در تأیید این امر هست، حتی اسم‌ها در شاهنامه روی حساب انتخاب شده. موفق باشید
5369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. استاد گرانقدر بنده جزوه مربوط به خنده و قهقهه را خواندم نوشته بودید کسانی که بدون دلیل خنده شان می گیرد باید قوه عاقله را رشد دهند و در امور حکمی تدبر کنند؛ استاد من گاهی سر موضوعی خنده ام می گیرد نمی توانم خودم را کنترل کنم تا آبرویم می رود.چه کنم؟در چه اموری تدبر کنم؟لطفا راهنماییم کنید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی کتاب‌های امثال شهید مطهری«رحمت‌اللّه‌علیه» کمک می‌کند. موفق باشید
5196
متن پرسش
سلام.قسمت سیر مطالعاتی غیر فعال است. لطفا بفرمایید رسیدگی کنند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فعال است.
1268

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم، مدرسه ی ما وام هایی را برای کمک در اختیار طلاب علوم دینی قرار می دهد. آیا از لحاظ شرعی اشکال دارد بنده از آن وام استفاده کنم و آن را در اختیار برادرم که غیر طلبه هست و به آن وام احتیاج دارد قرار دهم؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: نمی‌دانم. موفق باشید
16407
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: آیا این عدالت است که کسی چون صدام با آن خونریزیش بتواند در لحظه اعدام شهادتین بگوید، آن هم جند بار، اما ما که ادعای محبت اهل البیت (ع) را داریم در احوالات مختلف و در حادثه ها گاها حتی می ترسیم و چه بسا به عقاید شک کنیم؟ آیا از محبت به اهل بیت (ع) کار نمی آید؟ چرا ما در حوادث نمی توانیم تنبیهات توحیدی را به خود متذکر شویم و همیشه یک یا چند قدم عقبیم و همیشه باید بعدا نتیجه گیری خوب کنیم؟ صدام با شهادتین رفت ما با کفر نرویم عقیده صحیح پیشکش.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها چیست؟!! قصه‌ی حضور ما در محضر حق، مربوط به جهت‌گیری‌های روح و روان ما است که باید در دنیا و در اعمال خود آن را شکل دهیم. موفق باشید

15722
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد و حکیم فاضل یکی از علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی روحیه استثمارگری آمریکا و اروپا است. ولی آنها اراده قویی برای ظلم دارند. آنها به افغانستان و عراق و... حمله می کنند. ولی برخی از مسلمانان حوصله و ارراده زیادی برای پیشرفت سازی کشورشان ندارند. چرا آنها در ظلم اراده و توان بالایی دارند؟ در حالی که ظالم بخاطر عدم ارتباط با خداوند باید توانشان کم باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قدرت ظالمان از ضعف مسلمانان است که حقِ اسلام را با اُنس با حضرت حق به شکل حضوری و قلبی ادا نکرده‌اند تا غیر حق را به چیزی نگیرند. موفق باشید

15512
متن پرسش
با سلام و تحیت خدمت استاد طاهر زاده: بابت راهنمایی که کردید ممنون و کاملا درست می فرمایید که باید به مطالعه عرفان نظری به طور تفصیلی البته زیر نظر استاد خبیر پرداخت تا این مسایل به طور کلی واضح و فهمیده شود ولی بنده در وضعیتی و شرایطی هستم که امکان خواندن عرفان نظری ندارم ولی قصد دارم که در یکی دو سال آینده زیر نظر استاد شروع به خواندن عرفان کنم. ولی از شما خواهشمندم فقط به این دو سه سوال من تا جایی که امکان دارد به صورت مفصل پاسخ دهید و من هم دیگر در این مورد سوالی نمی کنم تا ان شاءالله خداوند توفیق بده در تحت اشراف یک استاد شروع به خواندن عرفان کنم. 1. در جایی خواندم. ان اولیا الهی که علاوه بر جنبه سلوکی، عالم و درس خوانده هم باشند، وقتی که به کمال می رسند در عالم بقا که عرفا بر اساس سعه وجودی مقام دارند و هر که سعه بالاتری داشته باشد، در عالم بقا مقام بالاتری دارد؛ نسبت به اولیا الهی که درس خوانده نیستند و فقط به ضروریات دینی اکتفا کرده اند، اولیا درس خوانده در عالم بقا مقام بالاتری دارند. خواستم از شما بپرسم که آیا طبق این حرف، در عالم بقا سعه عرضی هم تاثیر زیادی دارد و آنهایی که با کسب علوم زیادی، سعه عرضی خود را زیاد کرده اند، مقام بالاتری دارند؟ 2. آیا سعه ذاتی همانند سعه عرضی، تغیر می کند و یا زیاد می شود؟ 3. مقام عرفا در عالم بقا بر اساس سعه ذاتی است یا سعه عرضی یا هر دو با هم تاثیر دارند؟ 4. آیا خداوند سعه وجودی و عین ثابت افراد را بر اساس حکمت و علم خود تعین کرده که مثلا یکی سعه وجودی بالایی دارد ولی دیگر سعه کمی؟ یا اینکه خود شخص در همان عالم الست و عالم قبل از دنیا، سعه و عین ثابت خود را تعین کرده که مثلا من در دنیا سعه بالایی دارم و دیگری سعه پایینی انتخاب کرده؟ یا اصلا هیچکدام نیست و اینطور است که امکان ذاتی هر انسانی فقط در یک عین ثابت مشخصی می تواند لباس وجود را به تن کند و به دنیا بیاید و در غیر آن سعه و عین ثابت نمی تواند به این دنیا بیاید و لباس وجود به تن کند؟ کدام یک از این تقریر ها درست است؟ 5. اگر افراد با کسب علوم می توانند سعه عرضی خود را زیاد کنند و در عالم بقا مقام بالاتری داشته باشند، خواستم از شما بپرسم مگر نه علوم بی نهایت هستند پس یعنی شخص می تواند همینطور سعه وجودی خود را زیاد کند؟ مگر عین ثابت محدود کننده سعه وجودی نیست که اجازه می دهد سعه انسان تا حدی رشد کند. پس چگونه است؟ در دفعه قبل به این سوال آخر جواب دادید ولی مقداری مبهم بود. لطفا اگه ممکنه مقداری مفصل تر مطلب را باز کنید. با تشکر. خواهش می کنم اگر می شود از جواب دادن سوالات دریغ نفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- علم واقعی که نظر به حقیقت دارد، مسلّم انسان را در دنیا و آخرت وسعت می‌دهد و با جان انسان متحد می‌گردد و لذا دیگر عرضی و ذاتی در میان نمی‌ماند. بر عکس اطلاعات، که همه‌ی این‌ها تا دم برزخ هست و از آن به بعد، مائیم و عقاید و اراده‌های ما 2- انسان‌ها در قیامت با چیزهایی روبه‌رو می‌شوند که فکرش را هم نمی‌کردند و به یک معنا برایشان رفع حجاب می‌شود و با تجلیّات جدیدی روبه‌رو می‌گردند به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ» (47/ زمر) برای آن‌ها از طرف خدا چیزهایی آشکار می‌شود که حسابش را هم نمی‌کردند. 3- هر دو موجب تجلیّات جدید می‌شود 4- امکان ذاتی هر شخص مشخص است و در آن محدوده می‌تواند سیر کند. مثل این‌که یک زن در محدوده‌ی زن‌بودن خود به کمالات عالیه‌اش دست پیدا می‌کند، ولی نمی‌تواند مرد شود و برعکس 5- عرض شد قلب انسان، ظرفیت گرفتن بی‌نهایت تجلیّات الهی را جهت قرب دارد و محدودبودن عین ثابته، در رابطه با سیر إلی اللّه نیست؛ این راه برای هرکس باز است. موفق باشید

13532
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در بحث اصالت وجود مطرح می شود که وجود اصیل است و آنچه متن واقع و جهان بیرون را پر کرده است وجود است و ماهیت امری است اعتباری. سوالم اینجاست که آیا اعتباری بودن ماهیت در خارج به معنای مجازی و دروغی بودن آن است یعنی چیزی به نام ماهیت در بیرون نداریم ذهن است که از وجود، مفهومی به نام ماهیت را استخراج می کند؟ یعنی برای مثال این درخت که در بیرون موجود است موجودیت آن همین مولکول های آن است و چیزی به نام ماهیت درخت در خارج نداریم؟ اگر ماهیت امری صرفا اعتباری و ذهنی است به چه مناسبتی ذهن از وجود مفهوم ماهیت را اعتبار می کند؟ آیا مثل ماهیت و وجود مانند زوجیت و چهار بودن است که در خارج ذهن چیزی مستقل به نام زوجیت نیست اما این زوجیت ملازم چهار است و بر آن عارض نیست (منظورم مانند معقولات ثانی مثل وحدت و امکان و . . . )
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر به ماهیت ما باید متوجه باشیم که آن‌چه در صحنه است «وجود» است در ظهورات مختلف. و ماهیات همان‌طور که فیلسوفان معتقد به اصالت وجود می‌فرمایند، حدّ وجود است و این حدّ در نگاه عرفانی همان اعیان ثابته‌ی مخلوقات یا مقام امکانی آن‌ها است که از جهتی به جهت ذات ممکن‌الوجودشان، هیچ وجود استقلالی ندارند. ولی از جهت امکان ذاتی، خداوند در حدّ امکان آن مخلوقات، آن مخلوقات را خلق می‌کند و به آن‌ها می‌فرماید «بشوند» و «می‌شوند». و لذا باید متوجه بود که اعتباری بودن ماهیت در مقابل اصالت‌دادن به وجود است نه آن‌که متوجه‌ی محدودیت آن‌ها و تشخص آن‌ها نگردیم و گمان کنیم فیلسوفان و عارفان منکر وجود خارجی پدیده‌ها هستند. آن‌ها با تربیت نگاه عقلانی و یا نگاه شهودی خود، مواظب‌اند اصالت را به ماهیات ندهند و از مظهریت آن‌ها که محل تجلی اسماء الهی است، غفلت کنند. موفق باشید

13170
متن پرسش
۱. آیا این عبارت درست است که حقیقی بودن محبت خدا به این معنی نیست که محبت منحصر به خداست؟ زیرا محبت به اهل البیت (ع) که جایگاه والای خود دارد ولی ما به مومنین و پدر و مادر و فرزند و همسر و حتی سایر مخلوقات خدا نظیر پرنگان محبت داریم. ۲. جایگاه محبت خدا و محبت دیگران در دستگاه توحیدی چگونه قایل جمع است؟ با تشکر صادقانه از جنابعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق را فقط می‌توان در مظاهرش مورد توجه و محبت قلبی قرار داد وگرنه با خدای عقلی و انتزاعی که محلی برای دوست‌داشتن ندارد زندگی می‌کنیم و به همین جهت در روایت از حضرت صادق (ع) داریم که مى‏فرمايند: «نَحنُ‏ وَالله‏ الأسماءُ الحُسنى»[1] به خداوند سوگند مائيم اسماء حسناى الهى. «اسم الله» مبدأ جامع اسماء الهى است و انسان كامل مظهر اسم الله است و لذا آنچه در عالم به فرق و كثرت هست در انسان كامل به نحو جامع موجود است، بنابراين شناسايى حقيقت انسان موجب شناسايى همه‏ ى اسماء الهى خواهد شد. اگر كسى بخواهد همه‏ ى اسماء حق را بشناسد، يا بايد در همه‏ ى عوالم هستى سير كند و يا به انسان كامل معرفت پيدا نمايد كه همه‏ ى آن اسماء به صورت بالفعل در او هست. عرایضی در کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل‌البیت» هست. خوب است که به آن‌ رجوع فرمایید. موفق باشید

 

 


[1] ( 1)- الكافى، ج 1، ص 144.

12644

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: من قبول دارم که زن و مرد با توجه به تفاوت هایی که در آفرینش شان وجود داره مسلما بایستی وظایف مختلفی در خانواده داشته باشن اما گاهی کتاب های دینی مربوط به وظایف زنان در خانواده و اهمیت نقش هایی مثل همسرداری و همچنین تربیت فرزند رو مطالعه می کنم و اون رو با واقعیت های بیرون مقایسه می کنم به نظرم گاهی اهمیت این وظایف رو خیلی بیش از آنچه که در عالم واقع هست بیان می کنن. مثلا چه اشکالی داره یک زن با وجود اولویت قرار دادن وظایف مربوط به خونواده اش مثل تربیت فرزند و همسرداری، برای پی گیری اهداف علمی و تحصیلی اش گاهی در نگه داری فرزندانش مثلا از مادر خودش کمک بگیرد و ساعاتی از هفته فرزندان کنار او باشند البته نه خیلی زیاد بلکه نسبتا کم تا وی بتواند به فعالیت های اجتماعی اش برسد، البته نه تا آن حدی که سلامتی و تربیت کودک اش با مشکل مواجه شود. خیلی ممنونم، منتظر جوابتان هستم. فقط در آخر سر بنا به دلایلی که ذکر اون ها رو درست نمیدونم بی زحمت نظر مراجع اسلامی غیر کشور ایران رو هم درباره ی این سوالم با ذکر دقیق منبع بهم بگین ممنون میشم. فعلا خدانگهدار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد این مسئله‌ای نیست که بین علما اختلاف باشد یک موضوع منطقی و پذیرفتنی است که زنان می‌توانند در کنار خانواده فعالیت های اجتماعی هم‌شأن خود داشته باشند و عده‌ای را در امورات تربیت فرزند به کمک بگیرند که از همه بهتر مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها هستند. موفق باشید

11018

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیا می شود گفت که در عصر ظهور قیمت هر چیز به اندازه مرتبه وجودی آن و به میزانی که حقیقت را منکشف کند است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است به نظرم همین‌طور است. موفق باشید
9690
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز: بنده مباحث عرفانی را تا حدودی دنبال کردم و همینطور مباحث اخلاقی شما بزرگوار را، ولی استاد عزیز نم یدانم چرا اصلا گنجایش و فهم عرفان را ندارم و مرا خیلی ناامید می کند بطوری که مباحث اخلاقی رو هم کار نمی کنم آیا نمی توانم بدون عرفان جلو برم و آیا برای دنبال کردن تفاسیر شما عرفان لازم است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بصیرت خوبی است که متوجه‌اید روح شما از طریق عرفان جلو نمی‌رود. بحمداللّه با روایاتی مثل «یابن‌الجندب» و «نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه» بار خود را ببندید و إن‌شاءاللّه زودتر از بقیه به مقصد برسید. البته مباحث معرفت نفس را از دست ندهید. برای دنبال کردن تفاسیر بعضا نیاز به مباحث معرفت نفس هست. موفق باشید
9553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: ببخشید استاد می خواستم بدانم با توجه به مسائلی که راجع به بانک ها وجود دارد آیا با شرایط کنونی گرفتن وام از آن ها اشتباه است؟ چون برای خیلی از موارد از جمله همین خرید خانه نیاز به وام گرفتن از بانک است آیا این کار اشتباه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل بانک‌ها از این جهت نیست، مشکل در جای دیگر است. موفق باشید
7663

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام عرض خدا قوت خدمت استاد عزیز و گرانقدر ، بنده مدتی بود به دنبال بهترین شیوه فرهنگ سازی و مهندسی فرهنگی بودم و میخواستم بدانم که تکلیف ما در مقابل کج فهمی ها و مشکلاتی که در جامعه اطراف خود مشهود است چیست. بهترین چیزی که بدان بر خوردم این بود که در طریقه و شیوه عملی (و فرهنگ سازی) رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در دوران و محدوده سنی بنده نگرشی بیندازم و ببینم حضرت رسول صلّی الله علیه و آله در حدود سنی 17 الی بیست سالگی به چه سان عمل میکردند. سوال اول بنده این است که اولا نظر استاد در رابطه با مدیریت فرهنگی چیست؟ ثانیا با وجود جهل حقیر در رابطه با تاریخ پیش از بعثت ایشان توضیحی درباره سیره ایشان برای بنده بدهید. در پناه حضرت حق یاعلی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده هم برای جامعه‌مان دغدغه‌ی شما را دارم. طرح کلی آن را در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض شده ولی در هرحال کار خوبی است که در سیره‌ی رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» نظر کنید. از لابه‌لای کتاب‌های سیره ،مثل الکامل ابن اثیر که ترجمه شده و یا سیره‌ی ابن هشام می‌توانید نکاتی را به‌دست آورید. بنده در کتاب «صلوات» نکاتی از سیره‌ی آن حضرت عرض کرده‌ام. موفق باشید
7235
متن پرسش
سلام علیکم. درپاسخ سوال قبلی فرمودید حرام وحلال الهی را رعایت کنم.اما هر چه درکارهایم فکر میکنم این طوری نیست.شما در صوتهای از برهان تا عرفان به یک نکته شیطان که وسوسه میکند اشاره کردید : شیطان در ظاهر وسوسه میکند اما در اندیشه میگویدرهایش کن.تمام کارهای من نیز بدین ترتیب است.وسوسه می اندازد که خدا نیست تا اثبات میکنم یا می گوید رهایش کن یا هم می گوید قبول نمیکنم.هرکلکی که بگویید زده ام تا رها شوم.اما نمیشود.گاهی میخواهم خودکشی کنم اما ازکی؟از یک طرف هم شهوت و غضب.دیوانه شده ام.دانشجوام نمی دانم چه کنم؟نه میتوانم درس بخوانم نه...گاهی نیز میگویم خدا را رها کن.اما چگونه زندگی کنم؟راستی توسل وذکر وقرآن را نیز رها نکرده ام اما باز نمیشود. ازدست بوس میل به پابوس کرده ام خاکم به سر ترقی معکوس کرده ام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل عقلی در رابطه با عقاید خود ندارید. مشکل قلبی هم با رعایت دستورات شرعی و صیقل‌دادن آن رفع می‌شود، عجله نکنید. تغذیه‌ی خوب و ورزش هم فراموش نشود. موفق باشید
6945
متن پرسش
در کتاب مبانی نظری نبوت و امامت ص 73 آورده اید :" پیامبر (ص) چون نگران بودند نکند آن الفاظِ دقیق فراموششان شود آیات را تکرار می‌کردند، و لذا آیه آمد ای پیامبر! آیات را طوری بر تو می‌خوانیم که هرگز فراموش نکنی، «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی» دغدغه‌ی رسول‌ خدا(ص) این بود که نکند صورت و هندسه‌ی الفاظ فراموششان شود، در حالی‌که برای حفظ معانی چنین دغدغه‌ای در این حد لازم نیست که دائماً آیات را تکرارکنند". لطفا توضیح بیشتری دهید.آیا وقتی چیزی به جان انسان القاء شد دیگر نگرانی از فراموشی وجود دارد؟ منظور از هندسه الفاظ چیست؟ آیا هندسه الفاظ جدای از چیزی است که به قلب نازل شده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هندسه و نظم الفاظ قرآن منحصر به قرآن است، در مورد سایر انبیاء معانی به قلب مبارک‌شان می‌رسید و آن‌ها با الفاظی که خودشان تشخیص می‌دادند آن معانی را به مردم می‌رساندند. ولی در مورد قرآن الفاظ و شکل و اندازه‌ی آن‌ها نیز وَحی است و از این جهت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» تلاش داشتند ظاهر الفاظ نیز محفوظ بماند که آیه آمد: «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسى‏». موفق باشید
6172
متن پرسش
سلام.ارزش یک عمل نزد خداوند به میزان خلوص عمل کننده است یا معرفت او؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقدمه‌ی خلوص معرفت است و هرچه معرفتِ حضوری بیشتر باشد خلوص بیشتر است و هرچه انسان انانیت‌اش شدید باشد معرفت او به حقیقت ضعیف‌تر است و به همان اندازه خلوص‌اش کم‌تر است. موفق باشید
6137
متن پرسش
عرض سلام بنده همان پرسشگر سوال 6082 هستم.ضمن تشکر از پاسختون میخواستم بگم گریه با این رویکردی که شما فرمودید گریه برای خود مون و رسیدن به خود برتر میشه که نه برای اباعبدلله.درسته؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» مثل همه‌ی اولیاء و انبیاء می‌خواهند ما به مقام بالاتری از انسانیت برسیم و از این طریق به آن انسان‌های کامل نزدیک شده‌ایم. موفق باشید
3061
متن پرسش
سلام اشکال کوفیان این بود که با این که دنبال حق بودند در تشخیص حق اشتباه کردند یا چیز دیگری باعث شد جلوی امام حسین بایستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این‌که می‌فرمایید در مورد کوفیان درست است ولی همین‌طور که حضرت سجاد«علیه‌السلام» فرمودند علت آن‌که حق را نتوانستند تشخیص دهید حرام‌خواری آن‌ها بود. موفق باشید
1315

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید و تشکر فراوان از زحماتی که در راه پیشرفت سطح معرفتی جوانان متحمل میشوید. مدتی است خدا خواسته است بتوانم در راه دانستن قدم بردارم آن هم قدمهایی لرزان و تماما با امید به اینکه خودش صراط مستقیم را هر روز بیشتر نشانم میدهد. مدتی گذشت تا با شما از طریق آثارتان آشنا شدم و معجزه کلامتان را روی قلب و سیر (اگر بشود آنرا نامید) معنوی خود دیدم. چندی است این احساس رهایم نمیکند که علمم کافی نیست , پایه های باورهایم ضعیف است, اعتقاداتم آنجور که باید استوار نیست نتوانسته ام پشتوانه محکمی برای عقایدم داشته باشم و ... نمیدانم شما بتوانید کمکم کنید یا حتی میتوانید کمکم کنید نه از آن لحاظ که قادر نباشید از آن لحاظ که من نتوانم... ببخشید شاید یک موضوع کاملا شخصی است و نباید با شما با این همه مشغله در میان میگذاشتم. باز هم تشکر میکنم اجرکم عند الله 11/7/1390
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام راه خود را با هدف نزدیکی هرچه بیشتر به قرآن و روایات ائمه«علیهم‌السلام» ادامه دهید هر آنچه جهت سعادت نیاز دارید به صورت مکفی به‌دست می‌آورید. موفق باشید
نمایش چاپی