بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14090
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شما بخیر. 1. در پاسخ به سوال 13948 که فرمودید به شرط اینکه خواندن قرآن حامل معرفتی باشد از این جهت هست که شیطان می تواند آیات قرآن را بر ما بخواند بدون داشتن محتوای معرفتی. درست است؟ 2. خواستگاری که پارسال به هم خورد و در قالب چندین کشف معلوم شد نجات من بود و عقلا هم حضرتعالی قبل از مکاشفات نظر منفی داده بودید من ازحضرت امیر خواستم اصلاح شوند آیه ای که پارسال باز کرده بودم مبنی بر درست شدن رابطه در حادثه ای ربط آن با شواهد بیرونی در قالب حدس روشن شد، دوباره شک کردم که شیطان مرا بازی داده و چنین چیزی امکان ندارد و این بنده خدا مشکل دارد. شب آیات قرآن الهام شد که برخی آیات حکم انجام شدنی اند استادم فرمودند شبهه دارد. رفتم امامزاذه تا ایشان مطلب را کشف بفرمایند ضمن خواندن قرآن همزمان با مطلب دیگر آیات آن شب تفسیر شد. اینها شیطانی است یا ممکن است علی رغم حکم به ظالم بودن کسی خداوند توفیق توبه نصیبشان نمایند آن وقت می شود مکاشفات اخیر را که خلاف قبلی هاست توجیه کرد؟ چنین چیزی امکان دارد؟ سپاس
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از این نوع کارها سر در نمی‌آورم. اگر سؤال عقیدتی دارید و بتوانم جواب دهم، در خدمتتان هستم. موفق باشید

13566
متن پرسش
سلام جناب استاد: با آرزوی قبولی عزاداری تان. بنده در شبکه اجتماعی تلگرام کانالی را جهت بازخوانی آثار و دیدگاه های شما بزرگوار و بحث و پیگیری بیشتر راه اندازی کرده ام که اگر شما اجازه بدهید فعال شود. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده برای جنابعالی و سایر عزیزان که در فضای مجازی متذکر معارف الهی و اخلاق ربّانی هستند، آرزوی موفقیت دارم و مسلّم چیزی نیست که بتوان از آن چشم‌پوشی کرد و میدان را به دشمنان اسلام داد. موفق باشید

13296

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر با توجه به مطالب مطرح شده در کتاب «ده نکته از معرفت النفس»، آیا صحیح است که برای دل کندن از چیزی چند سوره قرآن یا هر چیز دیگری نذر جناب عزراییل کنیم تا در دل کندن به ما کمک کند؟ می گویند اگر فاخته در خانه ی کسی تخم بگذارد، صاحب خانه نفرین می شود! نظر شما چیست؟ سپاس و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کار خوبی است که در عبادات‌ مستحبی جهت مدد از حضرت عزرائیل ایشان را در عباداتمان شریک کنیم 2- فکر نمی‌کنم ما وظیفه داریم به این حرف‌ها توجه کنیم. موفق باشید

13295

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: کامپیوتر که یکی از محصولات تکنولوژیک است نفی و انکار خودش را در ذات خود دارد(پارادوکسیکال)، یعنی چه؟ لطفا مفصل توضیح فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم نمی‌دانم این جمله به چه نکته‌ای از نکات کامپیوتر اشاره دارد! و روی‌همرفته در این موارد باید کتاب‌های مربوطه را مطالعه فرمایید مثل کتاب‌های مرحوم مددپور یا شهید آوینی و یا دکتر داوری. موفق باشید

11457
متن پرسش
سلام علیکم: بنده چندین سال پیش مسیر زندگیم را با اطمینان و شوق انتخاب کرده و وارد حوزه شدم در همان چند ماه ابتدایی طلبگی به دلیل یکسری مشکلات که حلش از عهده خودم خارج بود و فکرم را کامل به خود مشغول کرده بود، مجبور به ترک حوزه شدم که مبادا از امکانات حوزه بدون درس خواندن استفاده کنم و جای کس دیگری را که بهتر از من است بگیرم، و همش از خودم می پرسیدم چرا من در این موقعیت ناب باید دچار این مشکل شوم که البته الان می فهمم این چرا گفتن از حیله های شیطان بوده و باعث بی صبری و زمین خوردنم شده، همیشه در حسرت آن موقعیت از دست رفته هستم، و سالهاست که پشیمانم که چرا حوزه را آن هم از همان ابتدا ترک کردم، الان به این نتیجه رسیده ام که آن مشکلات طاقت فرسا امتحان الهی بوده که شاید اگر طاقت می آوردم و عجولانه حوزه را ترک نمی کردم قطعا مورد عنایت خداوند قرار می گرفتم و خداوند مشکلاتم را با ید قدرت و حکمتش حل می نمود، بعد از آن بنده از طریق دانشگاه در یک رشته فنی مسیر زندگیم را ادامه دادم اما حسرت حوزه همیشه در دلم هست و حس می کنم حوزه را کم دارم، نمی دانم چرا بعد از آن هر موقع می خواهم به سمت حوزه و علوم دینی حرکت کنم یکسری مشکلات فکری برایم پیش می آید که دست و پایم را می بندد، که البته این هم فهمیده ام که از ترفند های شیطان است چون خودم رفتاری کرده ام که شیطان فهمیده که با ایجاد آن مشکلات فکری و یکسری القائات می تواند مرا از پیگیری علوم دینی و حوزه دور کند. استاد گرامی از شما می خواهم به بنده کمک کنید و بنده را راهنمایی کنید تا بنده بتوانم از شر شیطان و این القائات خلاص شده و بتوانم وارد حوزه و تحصیل علوم دینی شوم که یقین دارم بهترین و شاید تنها راه رستگاری لااقل برای بنده ورود به حوزه و تحصیل علوم دینی است، می دانم اگر نتوانم از طریق حوزه تحصیل علوم دینی کنم حسرتش تا آخر عمر در دلم خواهد ماند، لطفا بنده را راهنمایی کنید و بگویید برای حل این مشکل چه کنم؟ لطفا بنده را خیلی دعا کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. همان‌‌طور که به رفقایی که در موقعیت شما هستند عرض کرده‌ام اگر علاقه و استعداد درس حوزه در شما هست و رویهم‌رفته خانواده هم همراهی می‌کنند به خدا توکل کنید و نگران سایر مشکلاتی که در جلو شما سبز می‌شوند نباشید. موفق باشید

10176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: روایات طینت منافات با اختیار ندارد؟ خواهشا توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در سؤال شماره‌ی 10046 داشته‌ام. موفق باشید
9943
متن پرسش
سلام علیکم: برای حال معنوی در سفر کربلا چه کنیم؟ آیا کتابی را پیش از رفتن پیشنهاد می کنید؟ اکثر کسانی که رفته اند به من می گویند اشک چشمشان خشک شده و... من می خواهم اولین سفرم با معرفت و به یاد ماندنی باشد. یا الله. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ای در رابطه با دعا و زیارت عرض کرده‌ام. قسمت زیارت‌اش را مطالعه نمایید. جزوه‌ای هم تحت عنوان «همراه با زائر عتبات در نجف» در رابطه با حضور در نجف اشرف هست؛ إن‌شاءاللّه کارساز است. موفق باشید
8977
متن پرسش
سلام استاد: 1) استاد به نظر شما مصداق فعلی این دو آیه از سوره بقره میتونه یک حزب یا جریان سیاسی مشخصی تو کشورمون باشه؟ وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿۱۱﴾ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لاَّ یَشْعُرُونَ ﴿۱۲) 2) ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت مصداق حافظ از این بیت میتونه امام زمان (عج) باشه و اگه هست میتونیم بگیم حافظ دیدگاه تشیع در موضوع مهدویت رو قبول داشته؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قصه‌ی جریان نفاق که آیات مذکور بدان اشاره دارد همیشه به این شکل است که در ظاهر قیافه می‌گیرند که می‌خواهند امورات جامعه را اصلاح کنند ولی چون به روش‌های دینی عمل نمی‌کنند و نظرشان به عموم مردم نیست، به جای اصلاح ، افساد می‌کنند و نباید این را به یک جریان خاص محدود کرد 2- همین‌طور است. در جای دیگر می‌گوید: تو خود چه لعبتى اى شهسوار شیرین کار که در برابر چشمى و غایب از نظرى‏ هزار جان مقدس بسوخت زین غیرت‏ که هر صباح و سما شمع مجلس دگرى‏ موفق باشید
8816
متن پرسش
سلام. به نظر شما سه مورد از مشکلات مهم جهان اسلام و سه مورد از مشکلات مهم ایران که از همه بیشتر حودنمایی میکنه چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: مشکل جهان اسلام عدم تدبّر کامل در قرآن است و مشکل ما غفلت از جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی است، حالا شما هر اندازه می‌خواهید فرعیات به آن اضافه بفرمایید. موفق باشید
7572

صله رحمبازدید:

متن پرسش
استاد گرانقدر با سلام و آرزوی سلامتی، متاسفانه برادران شوهرم، همسرانی بی حجاب دارند و خودشان هم اهل نماز و رعایت احکام دین نیستند، از آنجا که امکان قطع ارتباط وجود ندارد، در مراوده با ایشان چه باید کرد که هم بر خودمان(بویژه پسرکوچکم) اثر منفی نداشته باشد و هم ذره ای آنان را مقید تر کنیم. بطور کلی اکنون شرایط در خانواده ها بگونه ای شده که جو فامیل یک دست نیست و خانواده های متدین مجبور به ارتباط با اقوام نزدیکی هستند که رعایت احکام دین را نمی کنند آیا قطع رابطه اگر امکان پذیر باشد را توصیه می فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ابداً فکر قطع رابطه نکنید، با خوش‌رویی تمام با آن‌ها برخورد کنید. خودشان بد نیستند، کارهایشان بد است. همین را به فرزندتان تفهیم کنید، إن‌شاءاللّه فضای عالم طوری است که این افراد متنبه می‌شوند. موفق باشید
7338
متن پرسش
باسلام. استاد با توجه به اینکه خواب هر فرد به نوعی برزخ حیات اوست اما با اینکه بنده حتی المقدور طبق سیر شما در حال سیر و سلوک هستم و بسیاری اعمال و آداب و احکام را در طول روز رعایت میکنم مثل سکوت و ... و شب هم با انجام بیشترِ اعمال خواب به بستر میروم و به نظرم ظاهر کار درست است ولی اکثرا یا خواب معلومی نمیبینم یا با جنابت مواجه میشوم و البته در بعضی خواب ها هم به حرم ائمه مشرف میشوم و... . آیا این نشان از مشکل داشتن کار بنده و نابود بودن برزخ بنده است؟چون ابن سینا ره هم فرموده اگر در راه بودی در قیلوله ها هم به تو کمک میشود ولی بنده برعکسم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ذهن انسان به این زودی‌ها از خطورات گذشته پاک نمی‌شود به همین جهت قرآن بر صبر در دین‌داری تأکید دارد. موفق باشید
7315
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام خدمت استاد عزیز پیرو سوالات مدیریتی از حضرتعالی (4549 و 6875) مطلبی در یکی از کتب جناب داوری اردکانی دیدم و برایم سوال پیش آمد خدمتشان ایمیل کردم جوابی فرستاد که فهمش برایم سنگین است لذا تقاضا دارم جواب ایشان را برایم باز کنید و بفرمایید منظور ایشان از روش چیست و آیا علم محض مرادشان است؟ همچنین تحلیل خودتان را بیان فرمایید؟ سوال از دکتر داوری: در کتاب سیر تجدد و علم جدید در ایران صفحه 306 اشاره فرموده اید که اصل اساسی علم جدید، سکولار بودن آنست. 1- منظور از علم جدید علوم طبیعی یا علوم انسانی است؟ 2- اگر امکان دارد موضوع را کمی باز کنید؟ پاسخ دکتر داوری: علم باید از روش پیروی کند و هیچ رأی و اعتقادی در علم مدخلیت داده نمی شود. معنی سکولار بودن هم همین است که ملاحظات اخلاقی و دینی دخالت داده نشود. علم ضد دین و ضد اخلاق نیست اما چون از حیث ماهیت با این هر دو تفاوت دارد و از اصول و قواعد روش پیروی می کند سکولار است
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روش علمی غیر از هدفی است که در یک علم دنبال می‌شود. می‌فرمایند در روش بحث اخلاق و دین مطرح نیست مثل آن‌که شما می‌خواهید آب را تجزیه کنید ولی در هدف‌گیری و نگاه به موضوع رویکردها فرق می‌کند، یکی ممکن است در تعامل با طبیعت نظر به حکمت الهی داشته باشد و یکی ممکن است طبیعت را یک پدیده‌ی مرده و بی‌هدف بداند. در کتاب‌های «مدرنیته و توهّم» و «عالَم انسان دینی» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
7121
متن پرسش
باسلام. روایتی را که می‌فرماید: «مَا تَقَرَّبَ عَبْدٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِشَیْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ الْمَشْیِ» فقط در باره‌ی سفر حج و تشرفات دیگر فرموده‌اند یا به طور کلی پیاده روی در سلوک تاثیر دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیاده‌روی و مشی در سفرهای زیارتی مدّ نظر این نوع روایات است، هرچند نفس پیاده‌روی در جای خود روح را متعالی می‌کند. موفق باشید
6646

عقل زن و مردبازدید:

متن پرسش
سلام عیلکم؛ آیا در تلاش برای برابر جلوه دادن سطح عقل و فهم و استعدادِ سلوکی زن با مرد کمی افراط نشده است؟آنچه بزرگان در کتبشان و شما در کتاب زن خود نوشته اید به زن ایده آل برمیگردد و ما آن را قبول داریم،اما آیا چقدر یافت می شود؟در عمل می بینیم بسیار کم، زیرا بسیاری از مذهبی ها هم آنچنان که در بیشتر سوالات میبینیم از دست بسیاری از کارهای خلاف عقل و تجملاتی زنانشان مینالند.و جالب اینست که این امور تقریبا مشترک بین همه زنان است!(تقریبا را نوشتم که اگر تک و توکی جز این موارد نیستن استثنا شوند!).ولی در مقابل گویا مردان سلوکشان عقلی تر و سریع تر پیش میرود و اسارت های کمتری دارند. بنده قصدم نالیدن نیست؛ قصد بنده اینست که آیا غیر از اینکه فقط بگوییم تفاوت زن و مرد در بدن آنهاست نباید یکسری تفاوت های اصیل روحی را هم جستجو کرد؟شما هم گاهی که بحث تفاوت می شود از روح سخن به میان می آورید نه جسم>مثلا جواب سوال 6559 اینست: زیرا (روحِ زن) ، (روح) حساس است و در مقابل برخوردهاى خشن شدیداً فرسایش‏ مى‏بیند و ...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که روح زن با روح مرد از بعضی جهات متفاوت است بحثی نیست. حتی همان روح موجب شده است که بدنی مناسب روح‌اش برای خودش بسازد. بحث در این است که باید با عقل مردانه همه‌چیز را ارزیابی کرد یا لطائف روح زنان را نیز در نظر گرفت. کار خلاف چه در مورد زن و چه در مورد مرد، خلاف است ولی باید متوجه بود یک جامعه‌ی کامل – اعم از هسته‌ی خانواده و یا یک کشور- وقتی صورت می‌گیرد که عقل زن و مرد هر دو در ساختن آن نقش داشته باشند و هر دو نیز باید به فهم دیگری و جایگاه فهم جنس مخالف احترام بگذارد تا رحمت خدا بر آن جامعه سرازیر شود. موفق باشید
5849
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم مدتی است شبهه ای رامطرح کردند به این مضمون که :بعد ازورود اسلام به عربستان خرید وفروش برده منع شد .چرا اهل بیت کنیز وغلام داشتند که صاحب اختیار آنها بودند وبه بهانه های مختلف آنها را در راه خدا آزاد میکردند.مگرنه اینکه خرید وفروش برده منع شده بود وارزطرف دیگر اراده وآزادی انسان چه میشود؟باتشگر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به هیچ وجه امکان نداشت در آن زمان خرید و فروش برده منع شود زیرا نظام اجتماعی اقتصادی آن زمان برای چنین کاری آماده نبود و اولین ضربه به خود برده ها وارد می‌شد که بحث آن مفصل است. موفق باشید
3158
متن پرسش
با سلام و احترام مطالعه آیات 17 تا 33 سوره رعد بطور ضمنی قیام امام حسین و یارانش را بیاد می آورد ، گوئی این آیات بعد از واقعه عاشورا نازل شده است .نظر استاد در این باره چیست؟ ضمنا پرسش قبلی من در مورد تزلزل غرب و کتاب حق و باطل استاد مطهری پاسخش دریافت شد ولی قابل خواندن نبود اگر لطف کنید یکبار دیگر ارسال نمائید ممنون می شوم مطلب دیگر اینکه استاد بزرگوار آیت الله جوادی آملی شعر مولانا را می خواندند که: خود هنر دان دیدن آتش عیان نی گپ دل علی النار دخان آیا ما بطور قطع باید کوشش کنیم که به مقام عین الیقین برسیم ؟ و اگر نرسیدیم آیا مجازیم به سخن آنها که به این مقام رسیده اند چشم و گوش بسته یقین پیدا کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- مسلّم از مصداق‌های عالیه‌ی اولوالالباب حضرت سیدالشهدا«علیه‌السلام» و یارانشان هستند 2- اگر جواب سؤال‌تان را نتوانستید بر روی ایمیل خود بخوانید از روی سایت بخوانید چون ما نمی‌دانیم سؤال شما چه شماره‌ای داشته 3- از آن‌جایی که عقل و قلب مخالف هم نیستند اگر انسان چیزی را با عقل‌اش پذیرفت می‌تواند به آن اعتماد کند هرچند قلبش تصدیق نکند. موفق باشید
2020
متن پرسش
سلام علیکم در کتاب "امام ومقام تعلیم ملائکه"ص 59 روایتی از حضرت امام صادق ذکر شده وامام فرموده اند : . . . نحن اثنا عشر . . . . اولنا محمد واوسطنا محمد واخرنا محمد سوال: نام سه نفر از ائمه محمد است ( امام باقر امام جواد و امام زمان منظور از اولنا کیست؟ ایا منظور حضرت رسول اکرم است؟ در این صورت چرا عدد را 12 فرموده اند نه 13 ؟ و اگرنه اولین ایشان که حضرت امیرالمومنین میباشند و اگر بگوئید حضرت امیرالمومنین طبق ایه مباهله نفس پیامبرند که هیچگاه در روایات نام ایشان بصورت محمد ذکر نشده پس منظور از 12 و اولنا محمد چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در آن روایت که حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «. . نحن اثنا عشر . . . . اولنا محمد واوسطنا محمد واخرنا محمد» ما دوازده نفر هستیم که اول و آخر و بین ما محمد است؛ نظر به مقام امامان دارد که همه از جهت درک حقیقت در مقام حضرت محمد«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» هستند. موفق باشید
1820

حرکت و قدرتبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی،سلام خدمت استاد گرامی بنده دو سوال مربوط به بحث حرکت جوهری داشتم، اول اینکه در مباحث فیزیکی چرا جسمی که سرعت بیشتری می گیرد، قدرت بیشتری هم پیدا می کند،مگر نه آنکه خداوند قدرت مطلق است و تقرب به او سبب افزایش قدرت می شود نه ذات ماده؟ دوم اینکه نظرتان درمورد دویدن چیست،چون دویدن یعنی همان پیاده روی منتها با سرعت زیاد که خود یک نوع نزدیکی به ذات عالم ماده است و اگر ملاحظه بفرمائید در ورزشهای هم که از طرف معصوم سفارش شده ثبات دیده می شود تا تحرک زیاد و دویدن مثل تیراندازی، شنا و اسب سواری.با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام در مورد قسمت دوم سؤال‌تان عنایت داشته باشید که انسان در نفس ناطقه‌ی خود دارای قوه‌هایی است که باید در زندگی دنیایی آن‌ها را به فعلیت برساند و از آن‌جایی که جوهر و ذات ماده عین تبدیل قوه به فعل است با ارتباط انسان با عالم ماده مسیر تبدیل قوه به فعل در انسان به انتها می‌رسد و به فعلیت لازم می‌رسد و اما در قسمت اول؛ ما در عالم ماده با ذاتی روبه‌روییم که عین حرکت است ولی در هر شرایطی آن را نمی‌تواند ظاهر کند حال اگر شرایطی فراهم شود که بتواند آن را ظاهر کند ما با حرکتی سریع‌تر و شدیدتر روبه‌رو می‌شویم و این ربطی به قدرت به معنای واقعی ندارد، بلکه با ظهورِ بیشتر حرکت روبه‌روییم که به نحوی ظهور تبدیل قوه به فعل است این غیر از آن قدرتی است که برای خداوند قائل می‌باشیم که عین فعلیت است. موفق باشید
897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی در مبحث برهان حرکت جوهری شما در یه قسمت برای اینکه اثبات کنید که حرکت ذات جسم است از زمانمند بودن اونها استفاده می کنید و بعد هم میگید که زمان رو نمیشه ازونا جدا کرد (حدا از مفهوم انتزاعی بودن زمان) پس چون زمان هم تقدم و تاخر است که از حرکت زمین ناشی میشه پس همه ی اجسام حرکت در ذاتشونه اما حالا من همین بحث رو یه جور دیگه مطرح میکنم میدونیم که وقتی دو تا ترن با سرعت یکسان در حال حرکت باشند و ما هیج چیزی که مبنای مقایسه باشه نداریم پس احساس می کنیم که این دو تا ثابتند (همونطور که خودتون فرمودید) حالا چون همه ی اجسام مادی موجوذ روی زمین با اون حرکت می کنند و ما مبنای مقایسه ای نداریم احساس می کنیم که ثابتند اما در حال حرکتند در واقع با همون سرعتی که زمین داره حرکت می کنه و مثلا وقتی میگیم سن این جسم 2 زوزه یعنی از وقتی که به وجود اومده 2 بار زمین به دور خودش گشته. پس در واقع زمین در حال حرکت بوده و اینو نمیشه به همه ی اجسام نسبت داد. حالا سوالی که اینحا ذهن منو درگیر کرده اینه که اگه این جسم در خلا باشه چی اونوقت نه زمانمند هست و نه اینکه حرکتی میکنه (البته من نمیدونم که اگه جسمی در خلا باشه آیا تغییری میکنه یا نه)یعنی در واقع ما تونستیم زمانمند بودنش رو جدا کنیم در اینجا چه طور میشه حرکت را در اعراض دید و سپس در جوهر توجیح کرد؟یچون مسلما اگه حرکت جوهری باشه باید در تمام عالم ماده این برقرار باشه ممنون میشم اگه راهنمایی بفرمایید با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: هر پدیده‌ی مادی زمان مخصوص به خود را دارد. اگر ما از منظومه‌ی شمسی خارج شویم زمانِ عَرَضیِ پیش آمده نسبت به حرکت خورشید را نداریم،‌ نه این که از زمان خارج شویم تا بگوییم زمان‌مند بودن اشیاء در آن شرایط از شیء جدا شده و علت این‌که اشیاء دارای ذاتی هستند دارای تقدّم و تأخر ، پذیرش زمان و زمان‌مند بودن آن‌ها ربطی به نسبت آن‌ها با زمان مربوط به زمین و خورشید ندارد، بر فرض که زمین در حرکت خود متوقّف شود، آیا تغییر و گذشته‌ و آینده‌ داشتن عالم هم از بین می‌رود و یا ملاک مقایسه یعنی حرکت زمین تغییر می‌کند؟ در حالی که هنوز تغییر و تقدّم درجای خود موجود است و این نشان می‌دهد ذات عالم ماده دارای چنین پذیرشی است. موفق باشید
19553
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات بدرگاه حضرت حق ان شاء الله. استاد در ارتباط با بیانات رهبر انقلاب در دیدار با تشکلهای دانشجویی در تاریخ ۱۸ خرداد ۹۶ و نکاتی که ایشان اشاره فرمودند به نظر می رسد نیاز به تبیین وجود دارد. لطفا در زمینه کلید واژه ی «آتش به اختیار» که خطاب به گروههای فرهنگی و جهادی خصوصا در دانشگاهها اشاره شده و نیز در مورد اختلالی که در قرارگاه مرکزی از آن یاد شده توضیح بفرمایید. آیا این یک فرمان یا حکم جهادی است؟ و اگر چنین است در حال حاضر دقیقا وظیفه ی امثال بنده که هم در جایگاه دانشجویی و هم در جایگاه تدریس در دانشگاه فعالیت دارم و از طرفی دغدغه هایی شبیه به آنچه که انقلابیون نسل دهه ۶۰ دارند را در ذهن دارم، چیست؟ لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن امروزین مقام معظم رهبری به یک معنا همان سخن حضرت امام خمینی در وصیت‌نامه‌شان است که می‌فرمایند: «ما برای ادامه‌ی انقلاب نمی‌توانیم معطل کسی باشیم و از وظیفه‌ی مهم حفظ انقلاب غفلت کنیم». آری! نهادی که باید چهره‌ی فرهنگی انقلاب را بنمایاند، به صدا و سیما نامه می‌نویسد که چرا صوت «ربّنای» کسی را نمی‌گذارند که نشان داده هیچ نسبتی با انقلاب اسلامی ندارد؛ ما می‌توانیم مسئلیت نمایاندن چهره‌ی انقلاب را به عهده‌ی آن نهاد بگذاریم؟ یا باید به حکم وظیفه، جلوه‌های فرهنگی انقلاب اسلامی را در همه‌ی عرصه‌های لازم اعم از دانشگاه و صدا و سیما و حوزه به صحنه آوریم. بنده چند سال پیش عرایضی در این مورد داشتم که شاید امروز بتواند برای رفقایی که بنا دارند سخنان رهبری را در عرصه‌های مذکور مدّ نظر قرار دهند، مفید باشد. موفق باشید

عرایض بنده این‌چنین بود:

نسبت‌ها و تمایزات «انقلاب اسلامی» با «دولت اسلامی»

باسمه تعالی

1- در طول مدتی که از انقلاب  می‌گذرد همواره این سؤال برای بعضی از افراد مطرح بوده که چگونه  انقلاب اسلامی از یک طرف بر مبانی قدسی تکیه دارد و مردم را  به آن مبانی دعوت می‌نماید که حقانیت آن ماوراء نظر مردم و در زمره‌ی ثابتات عالم هستی است، و از طرف دیگر بر نقش مردم و آراء آن‌ها تأکید دارد.

2- مسلّم حقیقت آرمانی انقلاب اسلامی که نظر به ابعاد ثابت عالم هستی دارد و فطرت انسان‌ها نیز بر آن مبنا سرشته شده، آن حقیقت چیزی نیست که حقانیت آن با رأی مردم دست‌خوشِ تغییر شود، هر چند بنیان و بقا و استمرار نظام اسلامی به استقبال و پذیرش مردم بستگی دارد. در همین راستا یعنی در راستای حقیقت آرمانی انقلاب اسلامی و نقش مردم است که جایگاه نظام اسلامی و دولت اسلامی روشن می‌شود بدین نحو که نظام اسلامی ایران صورت انقلاب اسلامی در محدوده‌ی ایران است، و دولت اسلامی صورت انقلاب اسلامی در محدوده‌ی آراء مردم می‌باشد.[1]

سه امر فوق اگر از جهتی وجوه اشتراکی فراوان دارند ولی تمایزاتی نیز نسبت به همدیگر در آن‌ها موجود است به طوری که دولت اسلامی از یک طرف در ذیل انقلاب اسلامی در نظام اسلامی ایران به صحنه می‌آید، و از طرف دیگر بر اساس آراء مردم شکل می‌گیرد و رئیس دولت در محدوده‌ی چهار سال و یا نهایتاً هشت سال بر اساس فهم و برنامه‌ی خود از انقلاب اسلامی امور اجرایی کشور را مدیریت می‌کند و از این لحاظ است که نه می‌توان دولت را آینه‌ی تمام‌نمای انقلاب و آرمان‌های آن دانست و به محدودیت آراء مردم نظر نداشت، و نه بر اساس یک نگاه سکولاریستی می‌توان امور اجرایی دولت اسلامی را بیرون از آرمان‌های انقلاب اسلامی تعریف نمود.

3- تفاوت نسبت رئیس دولت با انقلاب اسلامی و نسبت رهبری انقلاب اسلامی با انقلاب اسلامی، به تفاوت جایگاه دولت اسلامی و انقلاب اسلامی بستگی دارد و حقیقت رهبری انقلاب اسلامی در رابطه با انقلاب اسلامی و وسعتی که انقلاب اسلامی در جهان اسلام دارد تعریف می‌شود که البته یکی از شئون حوزه‌ی رهبری، دولت اسلامی است ولی نه رهبری ِرهبر محدود به دولت اسلامی است و نه او دخالت مستقیم در امور اجرایی دولت را به عهده می‌گیرد، بدون آن‌که از حفاظت دولت نسبت به آرمان‌های انقلاب اسلامی کوتاهی نماید.[2]

4- از این‌جا به بعد با توجه به مقدماتی که گذشت هرکس می‌تواند جایگاه خود را تعیین نماید که چگونه سرباز انقلاب اسلامی باشد و در راستای اهداف انقلاب نسبتِ خود را با رهبریِ انقلاب روشن کند، هرچند نسبت به فهم و برنامه‌هایی که رئیس دولت برای چهار سال ریاست جمهوری خود دارد متفاوت فکر نماید. آری از آن‌جایی که دولت اسلامی نسبت به اهداف انقلاب اسلامی بی‌تفاوت نیست هرگز از طرف سربازان انقلاب اسلامی مورد بی‌مهری و تضعیف قرار نمی‌گیرد ولی از آن‌جایی که شدت حساسیت دولت‌ها نسبت به اهداف تمدن‌ساز انقلاب اسلامی متفاوت است، به همان اندازه شدت تعلّق نیروهای وِلاییِ انقلاب اسلامی نیز نسبت به دولت‌ها متفاوت خواهد بود و اندازه‌ی ارزش دولت‌ها نزد نیروهای وِلایی، به اندازه‌ی حساسیت آن‌ها نسبت به آرمان‌های تمدن‌ساز انقلاب اسلامی می‌باشد.

5- آن‌چه در این نوشتار باید به عنوان فتح باب گشوده شود نظر به تمایزاتی است که به طور طبیعی بین انقلاب اسلامی و نظام اسلامی و دولت اسلامی هست تا گمان نشود اگر دولت اسلامی آینه‌ی تمام‌نمای انقلاب اسلامی نبود، بر آینه‌ی انقلاب اسلامی گردی افشانده شده ‌‌است؛ چرا ‌که هر دولتی با هر سلیقه‌ای در موقعیت خاص خود وجهی از وجوه انقلاب را در محدوده‌ی زمانی مشخص و در اجرا می‌نمایاند ولی پس از مدتی در نظام اسلامی ایران دولت دیگری متولد می‌شود که با بازخوانی از آن‌چه گذشت و تجربیاتی که کسب شده، نظام اسلامی ایران خود را در راستای نظر به دولتی دیگر «بازتعریف» می‌کند و چهره‌ی دیگرِ انقلاب اسلامی را در نظام اجرایی به نمایش می‌گذارد و باز نیروهای انقلاب نسبتِ خاص خود را با آن دولت مشخص می‌کنند بدون آن‌که اراده کرده‌باشند همان نسبتی را که با انقلاب اسلامی و نظام اسلامی دارند با دولت اسلامی داشته‌ باشند.

با نظر به انقلاب اسلامی نظر به حضور فرهنگ تمدن‌ساز شیعه در همه‌ی جهان داریم و با نظر به نظام اسلامی ایران، نظرها متوجه حضور  آرمان‌های انقلاب اسلامی در مجموعه‌ی قوای سه‌گانه و نهادهای کشور است و با نظر به دولت اسلامی نظر به برنامه‌های رئیس دولت است در راستای اهداف انقلاب اسلامی در امور اجرایی و تلاش برای انتخاب اصلح‌ترین فرد جهت این امر در عین محدودیت‌هایی که نظام اجرایی با خود دارد.

6- نمونه‌ی این خودآگاهیِ تاریخی که مردم نسبت متمایز و متفاوتی بین انقلاب اسلامی و دولت اسلامی قائل‌اند را درحضور میلیونی مردم در سالگرد‌های انقلاب اسلامی می‌یابید. شما هر سال ناظر حضور بیشتر مردم در این مراسم هستید به طوری که راهپیمائی‌های 22 بهمن ها محل نمایشِ نسبت تنگاتنگ مردم با انقلاب اسلامی شده است و شما ملاحظه می‌فرمایید که چگونه مردم فارغ از تنگناهای اجرایی و معیشتی که با آن روبه‌رو هستند کوچک‌ترین سستی نسبت به حضور خود در راهپیمایی‌های سالگرد انقلاب از خود نشان نداده‌اند در آن حد که حضور مردم در راهپیمایی امسال موجب حیرت همه‌ شد و تعبیر مقام معظّم رهبری «حضور گرم‌تر» بود در حالی‌که دشمنان انقلاب با انواع تحریم‌هایی که اعمال کرده‌ بودند انتظار دیگری داشتند. عرض بنده آن است که راز حضور چشم‌گیر مردم در راهپیمایی‌های 22 بهمن‌ را در عهدی بدانید که مردم ماوراء هر دولتی، با خودآگاهی تاریخی خود، با انقلاب اسلامی بسته‌اند و دشمنان انقلاب اسلامی از آن عهد قلبی که مردم با انقلاب اسلامی بسته‌اند غفلت دارند از این‌رو جایگاه انقلاب اسلامی در نزد مردم آن‌چنان نیست که دشمنان گمان می‌کنند با مشکلاتی که برای دولت‌ها به‌وجود می‌آورند تا دولت نظام اسلامی را ناکارآمد نشان دهند، مردم از انقلاب اسلامی خود دست بردارند.

7- در فضای نظر به نسبت‌ها و تمایزاتِ «انقلاب اسلامی» با «دولت اسلامی»، نه‌تنها انتظارهایی بیش از ظرفیت دولت‌ها از آن‌ها پیش نمی‌آید که منجر به تضادّ بین نیروهای ارزش‌مدار و دولت گردد و ناظر دوقطبی‌شدن جریان‌های وفادار به انقلاب گردیم، بلکه توجه به این امر انقلاب اسلامی را از جهت تاریخی جلو می‌برد تا در تاریخی قرار گیرد که نیروهای انقلاب در عین تفاوت سلیقه بتوانند همدیگر را درک کنند، که این نیاز تاریخی امروز و آینده‌ی ما است تا نه‌تنها از سوء تفاهم‌هایی که گرفتار آن هستیم عبور کنیم، بلکه به قلمرو تفکری وارد شویم که بنا است از طریق انقلاب اسلامی به جامعه‌ی ما برگردد.

8- وقتي ملتي بتواند درست به خود بينديشد و متوجه جايگاه تاريخي خود شود، داراي تاريخ مي‌گردد. ما از طريق انقلاب اسلامي توانستيم به خود بينديشيم و متوجه جايگاه تاريخي خود شويم. از طريق انساني بزرگ مثل امام خميني«رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» توانستيم بفهميم در کجاي تاريخ قرار داريم و از رنجِ بي‌تاريخي رهايي يابيم. وظيفه‌ي ماست که از شناخت بيشتر اين موضوع غافل نباشيم.  و این به شرطی است که نسبت‌ها و تمایزات بین انقلاب اسلامی و نظام اسلامی دولت اسلامی را درک کنیم.

9- درست است راه رسیدن به خدا به عدد انفاس خلایق است، ولی امروز همه‌ی این راه‌ها از مسیر انقلاب اسلامی می‌گذرد، انقلابی که می‌خواهد دوران نسیان بشر از خدا را پشت سر گذارد. موقعی می‌توان جایگاه انقلاب اسلامی را در این دوران درست ارزیابی کرد که انقلاب اسلامی را در محدوده‌ی اجرائی دولت‌ها معنا نکنیم. کافي است براي شما مسلّم شود انقلاب اسلامي اراده‌ي خاص الهي است که به صورتي اشراقي بر قلب حضرت امام خميني«رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» تجلي کرده، از آن به بعد در نسبت شما با اين انقلاب تحولي اساسي رخ خواهد داد که از يک طرف از تمام پوچي‌هاي دوران رهايي مي‌يابيد و از طرف ديگر زندگي شما در زير سايه‌ي انقلاب اسلامي و در اتحاد با ملکوت حضرت امام خميني ظهور خواهد کرد و از اين طريق به همه‌ي آن معنايي که بايد برسيد دست مي‌يابيد. از این جهت هرگز نباید بین انقلاب اسلامی و نظام اجرایی کشور خلط نمود.

10- رهبران واقعي ملت‌ها اصول کلي تاريخ خود را در درون خويش به الهام دريافته‌اند و در صدد تحقق‌بخشيدن به آن‌ اصول کلّي بر مي‌آيند. قدرت رهبرانِ تاريخي ملّت‌ها نتيجه‌ي پيوند آن‌ها با مشيت الهي است که به آنان الهام و اشراق شده‌است و لذا راهي که چنين رهبراني در تاريخ مي‌گشايند مسير ساير انسان‌هاي آن دوران خواهد بود و آن الهام و اشراق، منشأ تحولات بزرگ خواهد شد، هر چند با رنج‌هاي بزرگ همراه باشد ولي آن رهبران بزرگ براي پيوند خود با مشيت الهي به رنج‌ها و سختي‌ها اهميت نمي‌دهند و خواهند گفت: «خمينى را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد كرد....».[3]  و عهد ما با انقلاب اسلامی در راستای تجدید عهد با مشیت الهی این دوران است و از آن‌جایی که سياست در هرحال، مبنا و اساس حقيقي مي‌طلبد، اگر سياست از ديانت و مشيت الهي که در درون ملت جريان دارد، فاصله بگيرد به امري انتزاعي و غير واقعي تبديل مي‌شود و با انقلاب اسلامي است که مي‌توان به سياستي دست يافت که ريشه در حقيقت داشته باشد.

11- وظيفه‌ي اهل تفکر آن است که در تاريخِ خود نقش‌آفريني کنند و آن‌چه را که منسوخ است و دورانش به پايان رسيده نشان دهند تا جامعه گرفتار بي فکري و کودني فرهنگي نشود. کودني فرهنگي چيزي نيست جز مشغول‌شدن بر اموري که مربوط به تاريخ گذشته است. وقتي تاريخ جديدي در حال وقوع است آن کس که هنوز در گذشته زندگي مي‌کند و در نتيجه منزوي مي‌شود، بايد خود را در انزواي خود مقصر بداند زيرا نگاه نکرد که اراده‌ي الهي در اين دوران به چه چيز اشاره دارد تا امروز نيز وارد ساحت آگاهي گردد و نسبت خود را با انقلاب اسلامی عین نسبت خود با امور اجرائی نداند وگرنه چه بخواهد و چه نخواهد گرفتار بی‌فکری می‌شود. زیرا  هر زمانه‌اي مسائل خاص خود را دارد، متفکران بزرگ با توجه به آن مسائل متوجه‌ي مشيت الهي در آن زمانه مي‌شوند و راه حلي ارائه مي‌کنند که جوابگويي به همه‌ي مسائل آن زمانه در آن راه حل مي‌گنجند؛ از اين لحاظ مي‌گوييم هر زماني، متفکر و فکر زمانه‌ي خود را مي‌طلبد بدون آن‌که از افقي که متفکران گذشته گشوده‌اند روي برگردانند. این است جایگاه انقلاب اسلامی.

12- کمالِ آگاهي انسان با ارتباط با خدا به ظهور مي‌رسد و از طرفي خدا در مظاهرش ظهور دارد که از جمله‌ي آن مظاهر، انقلاب اسلامي است و در نتيجه کمالِ آگاهي ما در امروزِ تاريخ‌مان با نظر به انقلاب اسلامي محقق مي‌شود. زيرا تاريخ، محلّ تحقق عنايت و مشيّت ربّاني است، همان‌طور که طبيعت عرصه‌ي ظهور مشيت خداوند است. آيا مي‌توان گفت تفکر، چيزي جز مطالعه‌ي تاريخ است از آن‌ جهت که خدا در آن نمايان شده؟ در اين رابطه قرآن مي‌فرمايد: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي‏ الْأَرْضِ‏ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا»(46 / حج). آيا منكران حقيقتِ نبوى در زمين سير نكرده ‏اند و سرنوشت منكران نبوت را ملاحظه نكرده ‏اند تا در اثر آن سير، قلب‏هايى پيدا كنند كه به كمك آن قلب، تعقل كنند و گوش‏هايى به‏ دست آورند كه به كمك آن‏ها سخن حق را بشنوند؟

13- اگر با نگاهي وجودي به انقلاب اسلامي به عنوان مظهر اشراقِ سنت الهي در اين دوران بنگريم و مقدمات اين نوع نظر کردن را در خود فراهم کنيم، انقلاب اسلامي خود به خود بر ما آشکار مي‌شود و به خوبی بین جایگاه انقلاب اسلامي با نظام اجرائی کشور امتیاز قائل خواهیم شد.

14- همه‌ي حرف در نسبت ما با انقلاب اسلامي نهفته است و اين نسبت بايد بدون هرگونه تقليدي کشف شود و از آن‌جايي که خروس خانگي تازه پس از طلوع فجر خواندن را آغاز مي‌کند، اهل فکر با نظر به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامي تازه مي‌توانند تفکّر را شروع کنند و به استقبال اراده‌ي الهي در اين دوران بروند.

15- فراتر از انقلاب اسلامي در اين زمانه ممکن نيست، با فهم انقلاب اسلامي در ذيل شخصيت امام خميني«رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» به دَرْکِ حضوريِ مشيّت الهي نايل خواهيد شد و اين بالاترين تفکري است که امروز مي‌توان به آن دست يافت. مگر واقعي‌ترين تفکر، تفکر بر واقعي‌ترين واقعيات نيست؟ هرچند ظاهربينان هميشه از ديدن آن محروم‌اند و مستکبران سعي در نديدن آن دارند. لذا هرچه بهتر جایگاه انقلاب اسلامی را در هستی بشناسیم راحت‌تر می‌توانیم جایگاه سایر قوا و نهادها و از جمله دولت را درک کنیم و با تمام وجود مواظب باشیم آن عهدی را که با انقلاب اسلامی بسته‌ایم دست‌خوشِ موضوعات موسمی که در انقلاب پیش می‌آید و می‌گذرد، نشود.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

 

 


[1] - هر آرمانی صورت خود را در تاریخ نشان می‌دهد و کامل می‌‌کند لذا نباید گفت نظام اسلامی نه جزء انقلاب اسلامی است و نه در عرض آن. نظام اسلامی صورت انقلاب اسلامی و به تعبیری شأنی از شئونات آن انقلاب است در کشوری به نام ایران. با توجه به این‌که انقلاب اسلامی به عنوان آرمانی متعالی در محدوده‌های مختلف صورت‌های مختلفی از خود ظاهر می‌کند نظام اسلامی ایران صورت انقلاب اسلامی در ایران است و محدود به ایران نیست. همچنان‌که دولت اسلامی ایران صورت انقلاب اسلامی است در محدوده‌ی اجرا در کشور ایران.

[2] - البته نسبتی بین امت و امامت در نظام اسلامی مدّ نظر است که آن نسبت ماوراء نسبتی است که بین دولت و رهبری به عنوان پاسدار انقلاب اسلامی در میان می‌باشد. آن نسبت بین وفاداران به انقلاب اسلامی و رهبری انقلاب همیشه و همه‌جا مطرح و جاری می‌باشد.

[3] - صحيفه‌ي امام، ج‏1، ص 269.

18626
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خسته نباشید. این سوال یکی از دوستان طلبه ام هست از محضر شما: استاد بنده طلبه پایه پنج هستم و ۲۴ ساله و حدود پنج ماه از زندگی متاهلی ام می گذرد کتاب های شما و شهید مطهری را کامل خوانده ام، همچنین کتاب های زیادی را به صورت پراکنده از حضرت علامه آیت الله طهرانی و آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح و آقای صفایی حایری و همچنین علمای بزرگ دیگر مطالعه کرده ام. استاد نمی دانم چرا به وحدت نمی رسم. چرا حیران و گیجم، چیزی که دائم ذهن مرا فراگرفته این است که نکند مصداق آیه «ان الانسان لفی خسر» شوم. استاد خسته ام، حیران و سرگردانم. راهنمایی ام کنید. متشکرم استاد عزیز و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود این عطش و این حساسیت هر دو خوب است. به امید آن‌که بتوانید به آن، جهتی دهید به سوی عرفانِ حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که در مقابل ما گشوده‌اند، از جمله تفسیر سوره‌ی حمد. البته به شرطی که از دروس رسمی حوزه کم نگذارید. موفق باشید   

17672
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید: من چند سالی در محیط کارم با همکارانم خیلی بحث سیاسی می کردم اونها که در اکثریت نیز هستند از کمترین حوادث و اتفاقاتی و حتی اجتماعی که در سطح جامعه می افتد، رهبر و نظام را زیر سوال می برند ولی بزرگترین جنایات اسرائیل و آمریکا رو توجیه می کنند یا سعی می کنند از کنار آن عبور کنند و حرفی نزنند. چند سال خیلی بحث کردم سعی کردم روشنشان کنم و از مطالب کتابهای شما استفاده کنم ولی دیدم واقعا به دنبال حقیقت نیستند و صرفا همه چیز از دید سیاسی می بییند فقط به دنبال محکوم کردن رهبر و نظام هستند. چند وقتی است که خیلی بحث نمی کنم ولی از حرفهایی که پشت سر رهبری می گویند فوق العاده ناراحت می شوم از طرفی می بینم بحث کردن نتیجه خوشایندی نداره و پیرو بحثهای ماهواره ها هستند و هر اتفاق بدی برای نظام بیافتد خوشحال می شوند. خواستم بدانم اولا تکلیف من چیست در ثانی چکار کنم که از لحاظ روحی، روانی به هم نریزم و خودخوری نکنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً» (72) /فرقان» چون با اموری لغو روبه‌رو شدید خود را همسنگ آن امور نکنید. و وقتی می‌فرماید: «فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذي يُوعَدُونَ (83) /زخرف» آن‌ها را به خود واگذار کن تا در فرورفتن در امور باطل و سرگرمی‌های پوچ بمانند تا آن‌گاه که با روزی ملاقات کنند که به آن‌ها وعده داده شده. دیگر شما را چه جای نگرانی است؟! موفق باشید  

17037
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شریف بخیر. در متکثر نبودن حقایق، می توان گفت با تدبر در هر بطن نه فقط حقایق آن بطن که حقایق بطون بالاتر هم پیش ماست مثل اینکه روبروی خورشید شیشه های متعدد گذاشته شود میزان نور و میزان درک خورشید بستگی به موقعیت ما دارد و مقصود از اینکه طهارت شرط صعود به بطن بالاتر است می خواسته شرط بهره مندی بیشتر از خورشید و نیز انوار شدیدتر را بیان بفرمایند و حضور در هر بطنی به معنای محرومیت از انوار بطون بالاتر نیست وگرنه به نتایج اشتباهی می رسیم. و این اصل در مورد حضور در عوالم مختلف وجود هم صادق است. البته اگر درست متوجه فرمایشات سوال 17013 حضرتعالی شده باشم. 2. می توان گفت در مسیر سلوک دو مانع وجود دارد 1) مانع تکوینی (هبوط به اسفل السافلین) 2) موانع تشریعی ناشی از گناه؟ 3. ریشه تغییر حالت موقع گرفتن برخی حقایق چیست؟ ظرفیت پایین سالک یا بزرگی حقیقت؟ گاهی حقایق نابی داده می شود اما تغییر حالت نیست و گاهی یک مطلب ساده مثل نزول رحمت بخاطر خدمت به خلق. 4. پیش شرط بهره مندی از برخی مراتب کشف حدسی ایجاد ظرفیت در عقلمان هست. درست است حضرت استاد؟ 5. بعضا قشر زن ما، در فراگیری دین بسیار کوتاهی می کنند حوصله هم ندارند که یاد بگیرند بهتر نیست در ازدواج سراغ زنان مشتاق برویم که بخشی از اشتیاقشان ریشه در احساس مسولیتشان نسبت به تربیت فرزند دارد؟ آیا نتیجه کوتاهی ما، در تفکر نابودی فرزندانمان در برابر طوفان شبهات نیست؟ آیا این، پرتوقع بودن در ازدواج محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این سخن درستی است که حضور در عالم مادون مثل عالم مثال، حضور وجودی در عالمِ بالاتر است به صورت اجمال 2- درک حقایق و متأثرشدن از آن‌ها به عوامل گوناگونی بستگی دارد از جمله عواملی که شما فرموده‌اید به اضافه‌ی اراده‌ی الهی جهت تغییردادن و جهت‌دادن به تاریخ 3- زنان در تعریفی که نسبت به وظایف خود کرده‌اند، عموماً کوتاهی نمی‌کنند؛ بلکه نیازی نمی‌بینند در تعریفی که مردان برای زندگی فردی خود کرده‌اند، وارد شوند. مادرانِ متدین، روحانیت لازم را جهت عبور از شبهات به فرزندان خود می‌دهند و این غیر از باسوادبودن و یا بی‌سوادبودن آن‌ها است؛ بلکه با تعهدی که نسبت به تاریخ خود دارند می‌توانند بهترین فرزندان را تحویل جامعه دهند. موفق باشید

16865

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظر جنابعالی را در مورد حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی در مورد جایگاه علمی و فقه ای خواستارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که بنده در این موارد تخصص لازم را ندارم، همین اندازه ایشان را یکی از ستون‌های فقه آل محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و در خدمت اسلام و مسلمین می‌دانم. موفق باشید

15061

معنای نفوذبازدید:

متن پرسش
سلام: خسته نباشید استاد. بحمدلله تا عیدِ انتخابات کم مانده است. بهمین منظور سوالی داشتم: 1. همانطور که آقا فرمودند: نفوذی فقط کسی نیست که خودش بداند چه می کند. برخی نفوذی اند و نمی دانند چه می کنند. حال با توجه به این جمله. ما اگر ببینیم آقای «ه‌» که برای خودش از لحاظ علمی عالِمی است. از لحاظ سیاسی هم کم سابقه نیست که بگوییم ندانسته و گولش زده اند. به این افراد و امثال آن هم ما باید بگوییم نفوذی که خودشان نمی دانند؟ بنظر بنده کاملا واضح است که خودِ طرف می داند. چطور می شود که از کسی هم سعودی ها حمایت کنند. هم شبکه کلمه. هم بی بی سی. هم برخی عناصر ضد دینی. هم برخی عناصر ضد انقلابی. هم طرفداران داعش. هم انگلیسی ها. هم امریکایی ها و... بعد ما بگوییم این آدم نفوذی است که خودش نمی داند؟! اصلا امکان ندارد. به نظرم مصداق حرف حضرت آقا به سران فتنه و بزرگان فتنه باز نمی گردد و فقط به آنهایی که گول اینها را خوردن باز می گردد. خواستم نظر شما را هم بدانم. ممنون. بنده که در این چند وقت چه در سخنان خود چه خصوصی چه عمومی به مردم فهماندم که: حواستان باشد از کسی که حمایت شده ی دشمن باشد هیچ خیری در نمی آید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور حضرت آقا نفوذ فرهنگی است که فرهنگ سکولار را حتی ناخودآگاه مورد اهمیت قرار می‌دهد دشمن برای نفوذ کاری می‌کند که دیگر انسان‌ها جویای حقیقت نباشند تا جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی که در مقابل فرهنگ تجدد، تأکید بر حقیقت است، برای انسان‌ها بی‌معنا شود. دشمن در امر استحاله انقلاب، کاری می‌کند تا آن‌چه را ملت ما بر اساس آن انقلاب کرده‌اند از درون پوک کند. برای رسیدن به این هدف، سعی دارد حقیقت را نسبی نشان دهد تا عملاً انسان به جای خدا بنشیند و اهداف نفس امّاره‌ی انسان‌ها اصالت پیدا کند. در این حال جایگاه انقلاب اسلامی برای چنین انسانی معنا ندارد تا ولایت فقیه که رکن رکین نظام است معنا داشته باشد. آن‌چه می‌ماند ولایت علوم تجربی و تکنولوژی است. این نوع نگاه، نگاه کسانی است که خودی نیستند و خداوند در مورد آن‌ها توصیه می‌کند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفي‏ صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ.....‏» اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! محرم اسرارى از غير خود، انتخاب نكنيد! آن‌ها از هرگونه شرّ و فسادى در باره‌ی شما، كوتاهى نمى ‏كنند؛ آن‌ها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشيد، نشانه‌ی دشمنى‌هاى‌شان ‏از كلام آن‌ها آشكار است؛ و آنچه در دل‌هايشان پنهان مى ‏دارند، از آن مهم‌تر است. (آل عمران/118). موفق باشید  

نمایش چاپی