بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام-با توجه به موضوع واسطه فیض بودن امام،چه لزومی دارد امام به طور فیزیکی روی زمین باشد؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی حقیقت انسان کامل در تمام مراتب عالم ظهور دارد و ظهور زمینی آن شخص حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» هستند در حالی که در تمام مراتب عالم وجود حاضرند. موفق باشید
758

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید. استاد گرامی, ما معتقدیم که ائمه سلام الله علیهم دارای علم لدنی هستند و نیاز به کسب علوم از جایی ندارند, اما گاهی در روایات واصله به مطالبی برمیخوریم که خلاف این را ثابت می کند مثلا در تحف العقول در نامه ای که امام هادی علیه السلام به مردم اهواز می نویسند در نامه چیزی تقریبا به این مضمون( دقیق جملات را خاطرم نیست) امام نوشته اند که: " در اخبار رسیده و مطالب گذشته نظر کردم و فهمیدم که ..." آیا نیاز بوده امام به منابع مراجعه کنند؟ و بعد از مراجعه مطلبی را بفهمن؟ دیدگاه تشیع این است که امام خودش کاملا از جانب خدا به مسائل آگاهی دارد؟ آیا این گونه نیست و من در مورد علم ائمه که لدنی و کسب نکردنی است اشتباه می کنم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: ائمه«علیهم‌السلام» در راستای هدایت مردم دارای علم لدنی هستند زیرا در علمی که با مطالعه به‌دست آید تدریج هست و علمی که به تدریج به‌دست آید همواره وجهی از نقص را به همراه دارد و این با هدایتی که باید به سوی حقیقت باشد نمی‌سازد و در همین رابطه خود ائمه می‌فرمایند آن‌که با آن‌ها ارتباط دارد «اَعْظم مِنْ جبرائیل و میکائیل» از جبرائیل و میکائیل برتر است. اما ائمه«علیهم‌السلام» در امور شخصی سعی می‌کنند مثل همه‌ی انسان‌ها زندگی کنند و از علم لدنی خود استفاده ننمایند که در مباحث «علم امام» می‌توانید موضوع را دنبال بفرمایید. موفق باشید
19337
متن پرسش
باسلام: و عرض تبریک به مناسبت میلاد حضرت حجت عجل الله فرجه، با توجه به اینکه در آستانه ی انتخابات مهم ریاست جمهوری هستیم و متاسفانه شاهد رفتارهای زشت و تبلیغاتی دولت مستقر که چوب حراج به ارزش ها و آبروی نظام زده تا به هرترتیبی رای کسب نماید و متوسل به انواع و اقسام دروغ ها گردیده و این موضوع باعث رنجش خیلی از طرفداران نظام شده است. در حال حاضر راهنمایی و ارشادات حضرتعالی و اینکه از چه کاندیدی حمایت می فرمایید می تواند کمک حال حقیر و خیلی دوستداران نظام و حضرتعالی باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال‌های شماره‌ی 19333 و 19335 و 19336 در این رابطه شد. عنایت بفرمایید که دو طرف این مناظره و منازعه یکسان نیستند. یک طرف مردم را متذکر انحراف دولت می‌کند که بنا دارد ارزش‌های انقلاب را زیر پا بگذارد برای تبدیل اهداف الهیِ انقلاب اسلامی به موضوع حاشیه‌ای، تا ارزش‌های اشرافی‌گری را به میان آورد و رانت‌هایی برای خود و گروه‌شان شکل داده است را ادامه دهد. و جریان دولت تلاش دارد جبهه‌ی مقابل خود را متهم کند به تندروی و گازانبری عمل‌کردن تا آراء جریان خاکستری را با این نوع ترس ایجادکردن به نفع خود و به سوی خود بکشاند و از این جهت باید مواظب بود دو طرف را یکسان ندانست و گرفتار تبلیغات رسانه‌های بیگانه شد که طوری القاء می‌کنند که دو طرف منازعه هر دو در یک حدّ در خطا و انحراف هستند. در حالی‌که یک طرف منازعه به عنوان نمونه 300 میلیاردتومان وام با صفر درصد به یکی از افراد خود می‌دهد. و این در جبهه‌ی اصلاح‌طلبی یک رویه است و لذا باید متوجه‌ی خطری شد که از طریق این جریان برای انقلاب به‌وجود آمده. و بحمداللّه در این منازعه برای مردم روشن شد با چه دولتی روبه‌رو هستند و اگر بخواهند مشکلات خود را حلّ کنند به چنین جریانی نمی‌توانند امید داشته باشند. موفق باشید  

15834
متن پرسش
سلام خسته نباشید: این حدیثی که شما می فرمائید محبت حضرت امیرالومنین (ع) حسنه ای هست که گناهی بهش ضرر نمیزنه آیا شامل شخصی که یکی که از بزرگترین حق از حقوق بندگان خدا رو ضایع کرده و براش چندان اهمیتی نداره که اندازه یه معذرت خواهی جبران کنه شامل این حدیث میشه؟ به نظرم این شخص اینقدر این حدیث و اینکه همه اتفاقات خواست خداست رو از شما شنیده که هیچ احساس گناهی نمیکنه، علاوه بر این با وجود این که شما میدونید همچین شخصی بین شاگرداتون هست اما مداوم با عبارت دوستان مورد خطاب قرارشون میدید که با کمال وقاحت خودشو خیلی مومن و انقلابی و از یاران امام زمان بدونه و برا بقیه منبر بره و اظهار فضل کنه، اگه قراره زمینه سازای ظهور امثالهم و یا مثل بقیه شاگرداتون که از شدت اینکه خودشونو آدم حسابی میدونند میخواند زمین رو بشکافند از امامم میخوام ما رو از مشئ شما جدا کرده و اینطور نباشیم که دین رو وسیله ای برای سوار شدن به گرده ی مردمی که از دسترسی به امامشون محرومند و با تمام وجود به شما برای پیداکردن گمشده شون رجوع می کنند قرار نده و ما رو از رجوع به شما بی نیاز کنه. واقعا آدم برای کسایی که به این کلاسای شاگرداتون مراجعه می کنند احساس خطر میکنه، که بی تقوایی بعضیاشون قراره چه ضربه ای بهشون بزنه. اگه قرار باشه شما هم از لحاظ انجام گناه محب حضرت امیرالمومنین معرفیشون کنید خب دیگه مانعی برای از بین بردن حق الناس باقی نمیمونه فقط عجیبه آیا مشئ امام زمان صلوات الله علیه هم همینه که وظیفه تحقق تمدن اسلامی رو به عهده شما گذاشته؟ حداقل کاری که از شما برمیاد اینکه کسایی که لایق احترام زیاد نیستند رو اینقدر محترم نشمارید مگه احترام و ارزش به تقوا نیست پس این آدم چرا تو دستگاه شما محترمه که گناهش هیچ اهمیتی براش نداره حفظ شاگردتون به قیمت از بین رفتن حقوق مردم میارزه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحث «حق‌النّاس» در همه‌ی این موارد جدا است و رعایت حقوق افراد و احترام به انسان‌ها – حتی اگر مؤمن نباشند – سیره‌ی امامان معصوم«علیهم‌السلام» بوده  2- ملاک دوری و نزدیکی به این حقیر، تقوا و رعایت دستورات شرع مقدس است، از طرفی بنده برای خودم هیچ حسابی باز نکرده‌ام که حتی خاک در بارگاه قدسی مولایمان باشم، چه رسد که کار تحقق تمدن اسلامی را به عهده گرفته باشم!! موفق باشید

15333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام و تبریک سال نو: استاد معزز مدتی است که با خط شما و مشی شما آشنا شده ام و خدا را بیش از پبش شاکر و سپاسگزارم که توفیق این آشنایی را فراهم آورد و روزی این حقیر اینگونه رقم خورد. قبلا" نیر سوالی از محضرتان پرسیده بودم در رابطه با رزق که مرحمت فرموده و پاسخ داده بودبد. در یکی از جلسات سخنرانی حضرت عالی به نام برکات تسلیم حق بودن و دوری از کبر در رابطه با مهندس بازرگان و نهضت ملی مذهبی بیاناتی فرمودید که این حقیر در کمال تواضع خواستم جسارت کرده سوالی نمایم که: آیا اگر بخواهیم کسی را (کسی که در انقلاب نقش مستقیم و موثر داشته و قرآن فهمی و قرآن فهمانی او بر کسی پوشیده نیست) نقد کنیم بهتر نیست که وی خود حضور داشته و از نظراتش دفاع کند. بنده بارها و بارها شاهد بوده ام که خطیبان جمعه و جماعت از این دست صحبتها به صورت مطول و مشروح داشته اند اما به دلابلی انتقادی نکرده ام ولی از آنجایی که جناب عالی در دل و قلب دوستدارانتان جای دارید نتوانستم از این چند خط صرف نظر کنم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می‌فرمایید إلاّ این‌که مطمئن باشید جواب اشکالات داده شده و شخصیت آن افراد از نظر فکری برای انسان مشخص گردیده است. آقای بازرگان بعد از فتح خرمشهر و با نوشتن کتاب «انقلاب اسلامی در دو جهت» مواضع خود را به طور رسمی اعلام کردند. به طوری که نه انقلاب اسلامی را به عنوان یک هویت ضد استکباری پذیرفته‌اند، و نه ولایت فقیه را قبول دارند. موفق باشید

14509
متن پرسش
سلام: وقت بخیر و خسته نباشید. ببخشید مزاحم میشم. من از استان فارس هستم و خیلی علاقه به سیر و سلوک و عرفان دارم و کتاب در این مورد هم زیاد خوندم اما بعضی ها یه حس بدبینی ایجاد میکنن و هشدار میدن که اصلا وارد عرفان نشو و حذر کن می خواستم شما راهنماییم کنین ممنون میشم لطف کنین راهنمایی کنین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با سیر مطالعاتی روی سایت یعنی پس از مطالعه‌ی «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح «رسالة الولایه» علامه و شرح تفسیر حمد امام و شرح «مصباح الهدایه» حضرت امام إن‌شاءاللّه در افق شخصیت خود مطلوب خود را لمس خواهید کرد. آن عرفان زنده‌ای که مورد نیاز ما است در چنین جاهایی پیدا می‌شود. موفق باشید

13643
متن پرسش
سلام استاد: جواب شما در سوال ۱۳۶۳۵ رو تا حدودی متوجه شدم اما در زمینه نفس در آیه وارد شده (لاتکونوا کالذین نسوا الله....) یعنی اگر خدا را فراموش کنیم خودمان را از یاد بردیم اما در حدیث آمده (من عرف نفسه عرف ربه) یعنی اگر خودمان را فراموش کنیم خدا را فراموش کردیم این اختلاف چگونه قابل حل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در آیه‌ی مذکور می‌فرماید: اگر خدا را فراموش کنید خودتان را و موضوعات مهم خود را فراموش می‌کنید و به امور فرعی می‌پردازید، لذا از آن‌هایی نباشید که خدا را فراموش کردند. و روایت مذکور می‌فرماید: حال که نباید خدا را در امور خود فراموش کنید، اگر می‌خواهید ربوبیت ربّ را بشناسید، خود را باید بشناسید. موفق باشید

13136
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه بنده با نوجوانان سر و کار داریم ممنون می شوم به سوالات ما پاسخ دهید: ۱. در مطالب چند بزرگوار دیدم که قبل از بلوغ شخص چه واجبی را ترک کند و چه گناهی مرتکب شود برای او گناهی ثبت نمی شود در مورد ترک واجبات که مشخص است تکلیف ندارند ولی اگر گناهی مرتکب شوند درست است که برایشان گناه ثبت نمی شود ولی اینجا دو سوال پیش می آید اولا برای آنها هم حالت ظلمات در اثر گناه ایجاد می شود یا ظلمات و حجاب ایجاد نمی شود بلکه فقط آن نورانیت که در اثر ترک می توانند بدست بیاورند کسب نمی کنند؟ اگر آن اعمال ظلمات برایشان ایجاد می کند ظلماتشان در چه حدی است چون ظاهرا نباید مثل افراد بالغ برایشان ظلمت ایجاد شود. ۲. ترک گناه و انجام کارهای نیک مثل نماز برای قبل از بلوغ هم ثواب دارد؟ ۳. قوه اختیار و انتخاب از چه سنی در انسان ایجاد می شود؟ ۴. بعد از بلوغ که انسان مکلف می شود معمولا عقلش کامل نیست مثلا دختر ۹ ساله و پسر پانزده ساله اگر غیبت کند یا گناه دیگر انجام دهد کامل نبودن عقل آنها یاعث نمی شود گناه برای آنها ثبت نشود؟ اگر گناه ثبت می شود آثار آن با شخصی که همان گتاه را در سنین بالاتر مثلا ۳۰ سالگی مرتکب می شود متفاوت است؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قبل از تکلیف انتخاب‌های منفی انسان آنچنان در شخصیتش نفوذ نمی‌کند که با آن انتخاب‌ها شخصیت فرد ساخته شود ولی انتخاب‌های مثبت او زمینه می‌شود که در حین تکلیف، با جدّیت بیشتر انتخاب‌های مثبت را ادامه دهد 2- مسلّم با توجه به عرض بالا، انتخاب‌های مثبت که قبل از بلوغ انجام می‌دهد، نقش‌آفرین است و به همین جهت اگر به جوانان خود متذکر شویم که رعایت دستورات دین قبل از بلوغ چه اندازه مفید است آن‌ها از آن غفلت نمی‌کنند 3- اختیار از همان سنین کودکی در انسان شکل می‌گیرد ولی انتخاب‌های شخصیت‌ساز از سنّ تکلیف به بعد می‌باشد 4- اگر بستر صحیحی برای رشد دختران فراهم شود و گرفتار انواع بازی‌های خیالی که در کارتون‌ها هست، نشوند؛ به‌خوبی در سن 9 سالگی و پسران در سن 15 سالگی می‌توانند با زندگی جدّی برخورد کنند و بنده این را در فرزندان خود تجربه کرده‌ام  5- مسلّم تأثیر گناه بر شخصیت انسان در حدّی است که آن شخص گناه را، گناه بشمارد و لذا برای انسان 30 ساله تأثیر گناه، بیشتر است.

11833
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: در چند روز اخیر و با توجه به اتفاقات مرتبط با کشور عربستان و افزایش تنش ها شعری منتشر شده است که آن را به فردوسی نسبت می دهند. با مضمون: عرب ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﺞ ﺍﻧﺪیش ﻭ ﺑﺪ ﺧﻮﯼ ﻭ ﺍﻫﺮیمن ﺍﺳﺖ ﭼﻮ ﺑﺨﺖ ﻋﺮﺏ ﺑﺮ ﻋﺠﻢ چیرﻩ ﮔﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯ ﺍیرﺍنیاﻥ تیرﻩ ﮔﺸﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﺭﺳﻢ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺗﻮ ﮔﻮیی ﻧﺘﺎﺑﺪ ﺩﮔﺮ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺎﻩ ..... بنده در انتساب این شعر به فردوسی شک دارم چون این شاعر ارادت خاصی به پیامبر (ص) داشته است. آیا این مطلب حقیقت دارد؟ در صورت منفی بودن تقاضامندم که پاسخ را به همراه ذکر سند بفرمایید. ممنون از زحمات شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعی ندارم. در هر صورت اسلام آمده که ما خوبی و بدی افراد را بر اساس تقوا بسنجیم نه بر اساس قومیت. قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير»، اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است‏. موفق باشید

10429

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی: من کنترل رویاها و افکارم را همیشه ندارم. گاه افکار گناه به مغزم هجوم می‌آورند و منجر به گناه می‌شود. از دست رویاها و خیالات باطل و گناه چگونه رها شوم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم علاوه بر مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» سخنانی که در روز تاسوعا تحت عنوان «حرّ یعنی تجسم توبه در تاریخ پر از گناه» عرض کردم را دنبال بفرمایید، إن‌شاءاللّه راه‌کاری در جلوی شما قرار می‌گیرد. موفق باشید
9665

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. اتفاق جالبی واسم افتاد. قسمت یادداشت های ویژه سوال «جایگاه اشرقی قرآن» رو خوندم و بیشتر مسائل و کج روی های سروش رو فهمیدم، و این رو کامل می فهمم که سروش هیچی از دین و قرآن نفهمیده، و فقط بازار گرمی واسه روشنفکرها رو عهده گرفته، و بیش از این که حرفهاش مبنایی باشه سحنانش ناشی از غرب زدگی و ذلیل دانستن خودش در مقابل غرب هستش. با این حال وقتی کامل متن رو خوندم یجورایی فکرم مشغول شد و به بعضی حرفهاش فکر می کردم و فکر می کردم سروش از کجا به فهم چنین شاهکارهایی نایل شده! از پای کامپیوتر بلند شدم و به سمت قرآن لب طاقچه رفتم و پیش خودم می گفتم ببینم قرآن چی میگه؟! وسط قرآن رو باز کردم و نگاهم به آیه «لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید... ولو جعلنه قرآنا اعجمیا لقالو لولا فصلت آیاته ئ اعجمی وعربی ...» سوره فصلت. وقتی دیدم دقیقا همون نکته ای رو داره با جزئیات شرح میده که منم درگیرش بودم یهو جا خوردم، و یجورایی هم حالت خوبی بهم دست داد، دوست داشتم در مورد اتفاقات این مدلی یه خورده شرح بدهید که آیا برخورد با این موارد در زندگی که بعضی وقتها پیش می آید، به شانس ربط داره و یا واقعا حقیقتی در کار است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که خداوند در هر حال و به هر بهانه‌ای ما را مشمول الطاف خود می‌کند و در این مسیر هر چقدر جلوتر روید با الطاف شیرین‌تری روبه‌رو می‌شوید، با این همه باید همواره شخصیت عقلانی خود را محفوظ بدارید. موفق باشید
9269
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام: چندین بار مبحث اصالت وجود رو خوندم اما هر بار کمتر متوجه میشم. یه جا گفته میشه خارج تنها توسط وجود پر شده و ماهیت از وجود توسط ذهن انتزاع می شود. در جای دیگر از اتحاد ماهیت و وجود در خارج سخن میگن. به نظر من این 2 کاملا با هم متفاوتن. آیا این دیدگاه دوم که به اتحاد ماهیت و وجود در خارج معروفه درسته و اصلا چگونه با دید گاه اول قبل جمع هست؟ ممنون میشم واضح توضیح بدین و به ایمیلم بفرستین. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روشن شد تنها «وجود» در میان است نکته‌ی دوم نیز روشن می‌شود که آنچه به صورت ماهیات در عالم هست صورت‌های مختلف وجود است و اتحاد ماهیت و وجود به همین معنا است که ماهیات حدّ وجودند. در این مورد سعی کنید برهان صدیقین را با سی‌دی شرح آن دنبال کنید یا برهان صدیقین را با یک استاد پیگیری کنید. موفق باشید
2953
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام استاد عزیز. . .جسارته این صحبت رو میکنم،ما کجا،فکر باز و سرشار شما کجا،و تحلیلات ناب شما هم همینطور. . . بحث سلوک ذیل اندیشه امام رو مطرح کردید،و مقام معظم رهبری رو شخصی دونستید که آگاهانه به عنوان یگانه مرد در این مسیر قدم برمیدارن. . .استاد عزیز،این واقعا برامون شیرینه،همین صحبتای شما،ولی به نظرتون مقام معظم رهبری واقعا مظلوم واقع نشدن؟نمیشه مثلا امثال شما که بسیار در این مسیر فعالیت میکنید،در راستای نشان دادن درایت ناب ایشون بیاید مخاطراتی که ما ازش رد شدیم رو باز کنید؟مثلا تحلیلی خوندم در مورد فاجعه ای که آقای هاشمی با اون فرهنگ غربی به سر ما آوردن؛تحلیل دکتر رزاقی از اقتصاد زمان هاشمی،خب ما دیدمون باز میشه که این یگانه مرد،چطور با اونکه یک نفر بود،در بین اون همه اصلاح طلب و غیر اصلاح طلب نخاله،این انقلاب رو مدیریت کردو مارو به اینجا رسوند،من که گاه گداری یا بیشتر بگم اکثر اوقاتم میشینم فکر میکنم،دیگه به حدی دیوانه این مرد میشم که به تصویرش که نگاه میکنم اشکم در میاد . . . چرا نباید جوون ما مثل من که 24 سالمه،که زمانی که ایشون رشادت میکردن،زمانی که مدیریت میکردن،ما بچه بودیم،الان نباید خبر داشته باشه که با چه گوهری روبروئه؟به نظرتون کوتاهی نمیشه؟بلا تشبیه شدیم مثل نسل سوم زمان امیر المومنین که اصلا از رشادت زمان حضرت خبر نداشتن،الانم فتنه ها بدجور غالب شده،ولی الحمد لله که والله یتم نوره ولو کره الکافرون. . .ولی خب چه کنیم که دوست داریم همه دوستش داشته باشن. . . مدیریت سایت، این سوالو به استاد برسونید،مثل اون سوال بعضی چیزاشو حذف نکنید.2920. . .امیدواریم شما هم بیشتر ورود کنید در این قضیه،خیلی حرف داریم،خیلی. . .جسارت کردیم وقتتون رو گرفتیم. . .موفق باشید،یا علی.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده هم به‌واقع با شما موافقم که باید مقام معظم رهبری را از همه‌ی جهات بازخوانی کرد، هم از جهت سوابق فوق‌العاده درخشان ایشان در مسیر مبارزه با نظام شاهنشاهی که تا حدی کتاب «شرح اسم» زحمت طرح آن را کشده و هم از جهت رهنمودهایی که به ملت ایران می‌دهند ولی عده‌ای از سیاسیون که اصول‌گرا نیز هستند متأسفانه نپذیرفته‌اند که مبنای تفکر و تحلیل‌هایشان را رهنمودهای مقام معظم رهبری قرار دهند و از این جهت به جامعه ضرر می‌خورد. ما سوال شما را حذف نکردیم ،تنها قسمت‌هایی از سؤال شما را که مربوط به زندگی خصوصی‌تان بود حذف کردیم. موفق باشید
2309

تفقه در دینبازدید:

متن پرسش
هو با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات در این ماه گرانقدر در تفسیر حدیثی که در زیر می آورم سوال داشتم: قال الباقر علیه السلام : الْکَمَالُ‏ کُلُ‏ الْکَمَالِ‏ التَّفَقُّهُ‏ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَةِ. الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص32 منظور از تفقه در دین به مصداق چیست؟ اندیشیدن در آن یا آموختن تخصصی آن و یا ... و همین طور گمان می کنم منظور از "تقدیر المعیشه" چیزی بیش از "اندازه نگه داشتن در معاش" باشد، لطفا را هنماییم بفرمائید با سپاس فراوان التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حضرت می‌فرمایند: کمال و همه‌ی کمال در این سه نکته نهفته است 1- تفقه و تعمق در دین – چه در امور عقیدتی و اخلاقی و چه در اموری مثل عبادات 2- شکیبائی در مقابل مصائب و مشکلات بر این مبنا که خداوند بنا به مصلحتی آن مشکلات را ایجاد کرده تا صبر ما را بیازماید 3- مدیریت در خرج و اندازه نگه‌داشتن و ولخرجی نکردن، تقدیر در معیشت است و انسان را متوجه هدفی بالاتر از پول‌درآوردن و خرج‌کردن می‌کند. موفق باشید
1629

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز طبق سخن شما در جزوه سلوک...... چند سوال برایم پیش امده 1.آیا میشود این که میفرمایید تکامل طولی نمیباشد بلکه ادواری است توضیح یا منبعی در مورد آن معرفی کنید 2.جایگاه تاریخ اسلام ؛تاریخ وشناخت اهل بیت (علیه السلام) (غیر از جایگاه نوری آنها) مثلا فضایل یا کرامتهای ایشان در تفکری که برای تمدن سازی وسلوک میباشد کجاست اصلا جایگاه این علوم را در عالم امام عزیزمان لطفا مشخص کنید تا انگیزه برای خواندن آنها فراهم شود
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- موضوع تاریخ ادواری را به صورت پراکنده در کتاب‌های نقد مدرنیته می‌توانید دنبال کنید. مرحوم مددپور در کتاب‌هایش اشاراتی دارد 2- با توجه به این‌که ارزش تاریخ، به حاکمیت ائمه«علیهم‌السلام» است شیعه بر غدیر تأکید می‌کند. وقتی جامعه با حاکمیت انسان‌های قدسی اداراه شد، جامعه علاوه بر راهنمایی‌های تشریعی از مددهای تکوینی نیز بهره‌مند می‌شود. ما امروز با در دست‌گرفتن این علوم ،زمینه را فراهم می‌کنیم تا بر اساس اهداف خودمان علوم را جهت دهیم و تا بر این علوم مسلط نشویم نمی‌توانیم جهت‌گیری لازم را به‌دست آوریم. موفق باشید
801

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد طاهرزاده 1-در مورد عرش و کرسی توضیحی بفرمایید.2-نظر شما در مورد مصداق یابی در عصر ظهور چیست
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: در مورد عرش و کرسی می‌توانید به کتاب «مقام لیلة‌القدری حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیها» رجوع فرمایید که متن کتاب روی سایت المیزان هست و در مورد مصداق‌یابی در زمان غیبت کاری است پر از لغزش و نباید وارد شد. موفق باشید
21317
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد عزیز: استاد بی تردید سخن حضرت امیر را پس از این که لشکریان معاویه خلخال از پای یک زن یهودی که در ذمه حکومت علی می زیست را در آوردند، خوانده اید که فرمود اگر انسان طلب مرگ کند او را ملامت نکنید و حتما خبر دختر دو ساله کرمانشاهی که بر اثر سرما جان داد را نیز خوانده اید، حال نباید گفت بمیرند مسئولان کشور؟ واقعا بمیرند مسئولانی که در ولنجک، لواسان، زعفرانیه و... در خانه های ملیاردی پر زرق و برق استخر دار مشغول خوش گذرانی هستند. استاد جان عجب انقلاب و حکومتی شد. پر واضح است این آشی است که هاشمی برای این انقلاب پخت. اما استاد جان خودمان را جر می دهیم تا ثابت کنیم که این ها کاری به انقلاب و رهبری ندارد اما در مقابل پاسخهایشان دیگر کاملا لال شده ایم. می گویند و انگار کم کم داریم باور می کنیم راست هم می گویند این چه رهبری است که نتوانست انحراف هاشمی را جلوگیری کند؟ بر فرض شرایط اجازه نمی داد این همه تعریف و تمجید برای چه بود؟ استاد: هاشمی اول و دوم نکنید متن حکم تنفیذ هاشمی در دور دوم را بخوانید اگر دور اول بود می گفتیم رهبری نمی دانست او چه فکری دارد اما هاشمی چهار سال فکرش را نشان داد پس این همه تعریف در تنفیذ دور دوم او را تائید می کرد (خداي بزرگ را سپاس كه در اين نوبت نيز، رأي مصيب ملت، مسؤوليت را به دستهاي تواناي مردي سپرد كه در ميدانهاي دشوار، لياقت و امانت و صلاحيت و كارداني و برجستگي او را آزموده بود. مردي بزرگ از سابقينِ اوّلينِ انقلاب و از حوارييّن و انصار ديرين امام راحل. عالِمي متفكّر، سياستمداري هوشمند، فقيهي زمان شناس، مجاهدي خستگي نشناس، برادري مهربان براي ضعيفان و مديري كاردان براي كشور.) جالب این که این القاب و شلغاب در حکم دوره اول به مراتب کم رنگ تر است. راستی هاشمی فقیهی زمان شناس بود که تا هم فیها خالدون تفکر لیبرالی را در این کشور که دکتر شهریار زرشناس اخیرا مبسوط در یک مصاحبه آن را توضیح دادند، نهادینه کرد. خدائیش هاشمی در دوره اول ریاست جمهوری برادری مهربان برای ضعیفان بود او و همفکرانش که معتقد بودند از لوازم نا خواسته توسعه له شدن اقشار ضعیف است و اگر در شخص هم بود در تفکر و برنامه اقتصادی که بانی فقر و فساد و تبعیض و اشرافیت و اختصاصی سازی و کاخ سعد آباد و هزار کوفت و زهرمار دیگر بود واقعا دولت هاشمی شایسته لقب دولت کریمه امام زمان بود؟ استاد این شبهه های بی جواب که هیچ کجا جوابش را نیافتیم دارد دمار ما را در می آورد. وقتی به دوستی می گفتم رهبری بعضی صحبتها را مجبور بود بگوید برایم این مثال را آورد. با عرض معذرت. جوانی در عروسی در جمع رقصید، پدر خبر دار شد و او را مواخذه کرد که بی غیرت مگر تو را نیاموختم که رقص در دین مبین کاریست حرام و سبک، پسر گفت پدرجان مرا به زور بلند کردند. پدر خشمگینانه فریاد کشید بی مروت اگر به زور بلندت کردند پس دیگر آن قر و قمیش ها چه بود؟ استاد چه کسی پس از هشت سال که کار تمام شده بود گفت هیچ کس برای من هاشمی نمی شود. استاد نگوئید خودش فرموده منظور رابطه دوستی بوده آخر در آن موقعیت که بحث اجرا و ریاست جمهوری بود چه ربطی به رفاقت داشت؟ برداشت مردم هم کاری به رفاقت نداشت. به یاد دارم به امام جمعه شهرمان درباره هاشمی سخنی گفتم بی درنگ در پاسخ گفت رهبری فرموده هیچ کس برای من هاشمی نمی شود و مرا ساکت کرد. تک تک فسادها و جنایاتی که به خاطر فقر و مهمتر از آن تبعیض و دنیا پرستی در این مملکت می شود پای آنانی است که این شرایط را فراهم ساختند. شخصی از بجه های جبهه جمله درد آوری می گفت 2500 سال حکومت شاهنشاهی نتوانست دین را از مردم بگیرد و این آخوندها گرفتند. باور کن استاد فوج فوج مردم خصوصا جوانان نسبت به دین بدبین می شوند و می گویند اگر جایی خبری بود خود اینها اینقدر دروغ نمی گفتند و نمی دزدیند و اینچنین تجملاتی و دنیا دوست نمی شدند. باز هم بگویم بمیرند مسئولین جمهوری اسلامی که در حکومتشان رئیس مجمع تشخیص این مملکت با بنز می رود در استخر وی آی پی فرح سکته می کند و مفسر قرآنش مصداق خلق عظیمش می خواند و رئیس جمهورش در خانه 800 متری در ولنجک تهران زندگی می کند و ... و از طرفی کودکانی بر اثر سرما در چادر می میرند و زنانی برای سیر کردن شکم بچه هایشان زنا می دهند و.... کجایی امام که صحبتهایت دیگر شبیه به افسانه شده. در شعارهای انقلاب می گفتیم بگذرد این روزگار تلخ تر از زهر بار دیگر روزگار چون شکر آید. چه قدر روزگار شکری شد ؟ اگر یک بار به مردم حق می دادند این روزگار چون شکر را می خواهند یا آن تلخ تر از زهر آن وقت متاسفانه نتیجه عجیبی را مشاهده می کردیم. کجایی امیرالمومنین که با نام شما چه جنایاتی نمی کنند؟ استاد ایملیم مثل حالم خراب است. شبهه ما مخصوصا درباره رهبری را پاسخ بده. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  1- دوره‌ی دوم آقای هاشمی که عملاً تحول اساسی در افکار جریان منتسب به آقای هاشمی پیش آمد از اواسط حضور ایشان در مجمع تشخیص مصلحت بود با طرح نظریات امثال اقای سریع‌القلم که توانست با زمینه‌ای که از قبل در آقای هاشمی بود آن جریان را به این نتیجه برساند که باید با عقلِ مدرن موضوعات را تجزیه و تحلیل کرد و چون آن جریان حتی امثال آقای روحانی که در آن جلسات شرکت می‌کردند به معنی واقعی با معارف قدسی امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آشنا نبودند و توجه به تقدیر الهی و معنی تقدیر و نحوه‌ی تقدیری که با انقلاب اسلامی به‌وجود آمد؛ در آن‌ها نبود، به‌راحتی جهت اصلی خود را نسبت به قبل تغییر دادند و این‌جا است که حتی می‌بینی آقای روحانیِ اول غیر از آقای روحانیِ دوم است 2- آن‌چه پیش آمد معلوم کرد ما برای حضور اسلام در این تاریخ به چیزی از اسلام نیاز داریم که آن ماوراء موضوعاتِ رسمی است که در حوزه‌های علمیه مطرح می‌شود که در جای خود نه‌تنها لازم، بلکه ضروری است و در زمان خود که فرهنگ مدرنیته چهره‌های نهایی خود را بروز نداده بود و به ظهور نیاورده بود، کافی بود. ولی امروز اگر آموزه‌های قدسی حضرت امام در کنار حرکت سیاسی ایشان برای حفظ هویت دینی و انقلابی ما به صحنه نیاید، همین است که می‌بینید 3- عمده عرض من در این قسمت نهفته است که اگر بخواهیم حقیقتاً تمدنی بیرون از آن‌چه غرب برای عالَم و آدم تعریف کرده است؛ به میان آوریم، تنها محتوایِ قدسی کافی نیست، باید به روشی بیندیشیم که چگونه در چنین تاریخی آن تمدن به میان آید. اگر بخواهم رفقا را به طور اختصار در این مورد اخیر به تفکر دعوت کنم، به علت رازِ نیامدن نامِ حضرت علی«علیه‌السلام» در قرآن دعوت می‌کنم که به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی شرایط تاریخی هرگز اجازه نمی‌داد این مسئله‌ی بسیار مهم به صراحت مطرح شود، وگرنه آن‌چنان سیطره‌ی اصالت‌دادن به فرهنگ جاهلیت قوی بود که به‌کلّی به اسلام و دیانت خدا پشت می‌شد. حال به من بگو! در این شرایط جز این است که باید کاری کرد که نه از حضور تاریخی علی«علیه‌السلام» غفلت شود، و نه وفاداران به فرهنگ جاهلیت در عین پذیرفتن نبوت حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» به‌کلی به جاهلیت گذشته برنگردند؟ بنده همه‌ی مدیریتِ رهبری را از همین جنس می دانم که از یک طرف، اصالت‌های انقلاب زیر پا گذاشته نشود و از طرف دیگر، جریانی که هم می‌خواهد انقلابی باشد و هم نمی‌تواند از آن نوع زندگی که غرب برای بشر امروز تعریف کرده؛ دل بکند، به تقابل کلی دست نزند تا إن‌شاءاللّه انقلاب به مرور فرزندان خود را که از جمله شما هستید، با همه‌ی عصبانیت که دارید؛ بپروراند و مسلّم بدانید این کارْ شدنی است و می‌شود. پیشنهاد جدّی بنده آن است که به موضوع اخیر بسیار فکر کنید. به‌خصوص به سخنان اخیر رهبری در دیدار با خانواده سردار شهید علی ییلاقی فرمانده اسبق لشکر 25 کربلای استان مازندران که می‌فرمایند:

«اوّلاً جوان این نسل، جوان نسل سوّم، از جوان نسل اوّل امیدبخش‌تر است درصورتی‌که بتواند ایمانش را حفظ کند. جوان نسل اوّل، کسانی بودند که از روی احساسات، از روی هیجان [کار کردند]؛ احساسات بود، احساسات خوبی هم بود و همان احساسات کار کرد، یعنی یک نظام کهن را سرنگون کرد و اسلام را رو آورد؛ این را ما کوچک نمی گیریم، امّا غالباً دانه‌دانه افراد - نمی‌گویم همه - از روی احساسات لانه‌ جاسوسی را آن روز رفتند و با شجاعت تمام گرفتند، امّا بعداً رفتند با آمریکایی‌ها صحبت کردند و عذرخواهی کردند؛ این ناشی از چیست؟ ناشی از کم‌عمق بودنِ آن انگیزه است. آن انگیزه متّکی به یک زیرساخت محکم نبود؛ انگیزه بود، امّا زیرساختش محکم نبود. جوان‌های امروز  - [هرچند] بعضی [از آنها] هستند که بی‌خیال در خیابان راه می روند؛ زمان جنگ هم بودند، نه اینکه نبودند - امّا آن [جوانی] که دنبال وظیفه می‌رود، می فهمد چه‌کار دارد می‌کند. یک نمونه‌اش همین حججی است و صدها نمونه، بلکه هزارها نمونه از این قبیل وجود دارد.
لذا من به جوان امروز درصورتی‌که انگیزه و ایمانش درست باشد، اعتمادم و امیدم بیشتر است تا به جوان آن روز. شماها آن جوان امروز هستید. آینده مال شماها است، این مملکت مال شماها است. ما می‌رویم، ما نقشمان تمام شده، ما خواهیم رفت؛ آنکه می‌ماند و این کشور را باید به اوج برساند، شماها هستید. هرچه می توانید خودتان را بسازید، هم از لحاظ فکری بسازید، هم از لحاظ ایمانی بسازید؛ هم فکر را درست کنید، هم ایمان و دل را درست کنید. با خدا اُنس داشته باشید، اگر می‌توانید، تا آنجایی که می‌توانید، نماز شب بخوانید؛ نماز را خوب بخوانید، با توجّه بخوانید، قرآن را بخوانید. اینها چیزهایی است که می‌تواند جای این شهدا را پر کند؛ این کارها لازم است. من به شماها بیشتر امید دارم، به همین جوانِ نسل شما؛ [البتّه] ‌اشخاص شما را نمی‌خواهم بگویم، چون آشنایی ندارم، امّا به این نسل من بیشتر اعتماد دارم و بیشتر امید دارم تا آن (نسل قبلی)». موفق باشید

18565

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیک استاد: خدا قوت. بنده طلبه هستم. می خواستم بپرسم برای شروع اسفار از آنجایی که شما با سیر درسی حضرت استاد جوادی آملی آشنا هستید به نظرتان با سی دی درسی ایشان درس را بخوانم یا اینکه شرح رحیق مختوم ایشان که به طور کامل موجود است و چه بسا مطالبی بیش تر از کلاس در آن باشد؟ کدام یک بهتر است برای فهم معارف اسفار؟ و جایگاه شرخ فارسی اسفار علامه حسن زاده چطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار استفاده از صوت درس‌ها، کتاب «رحیق مختوم» را نیز جهت تطابق در معرض دید داشته باشید. شرح فارسی آیت اللّه حسن‌زاده را ندیده‌ام. بد نیست تطبیق کنید تا بیشتر مطالب در ذهن‌تان بماند. موفق باشید

18115
متن پرسش
سلام استاد: استاد در سوال 18086 شما فرمودید که در دنیای جدید بیماری های جدیدی به وجود اومده که طب جدید بهتر این بیماری ها رو میشناسه. ولی استاد همین بیماری های جدید هم درمانش توسط اساتیدی مثل آیت الله تبریزیان و دکتر روازاده بهتر درمان میشه. راستش اون مکالمه ای که در یک شبکه ی اجتماعی رخ داد و یکی از برادرا نظر شما رو خواست در مورد اون مکالمه. اون حرفا رو در مورد انجام ندادن واکسیناسیون بچه من زدم ولی بنده برای بیماریه خودم و بچه ام به اساتید طب اسلامی مثل آیت الله تبریزیان رجوع می کنم. خواستم نظر شما رو در مورد آیت الله تبریزیان بدونم. استاد پارسال 55 هزار نفر از سرطان مردند و الان هم 500 هزار سرطانیه ثبت شده داریم و سالی 90 هزار تا اضافه میشه. 8 میلیون دیابتی ثبت شده داریم که بالای 50 هزار قطع پا به خاطر دیابت داشتیم همین الان بالای 10 میلیون نازا داریم. ما توی جنگ 300 هزار نفر شهید دادیم ولی به گفته خود آمریکایی ها بعد جنک ما 25 میلیون ایرانی رو کشتیم به وسیله ی همین غذا و دارو. ما 500 روایت در مورد حجامت داریم اون وقت وزارت بهداشت ما مراکز حجامت رو تعطیل میکنه و خیلی حرفای دیگه با سیاست های دولت ها امروز تعداد کلاس اولی های ایران شیعه و سنی برابر شده. استاد با همه ی این وجود آیا من به این سیستم بهداشتی صهیونیستی اعتماد کنم و بچمه ام را واکسیناسیون کنم؟ آیا این نشانه ی افراطی بودن منه؟ تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بنده بیش از جنابعالی از وضع بهداشت و درمان کشور دل‌گیر باشم آن‌هم از جهات مختلف. آری! نظام مدرن مسلّم با روح نفس امّاره شکل گرفته است و آماری که دادید در همین رابطه است. ولی باز بر روی عرض بنده به صورت کلی فکر کنید و این به معنای آن نیست که روش واکسیناسیون را روش مفیدی می‌دانم. موفق باشید    

17506
متن پرسش
با عرض سلام و تحیت خدمت استاد: بنده چند وقتی است با مطالعه متون فلسفی سوالی در ذهنم متبادر شده است؛ اینکه چه تفاوتی است بین «تشکیک وجود در فلسفه و وجود ممکنات را رقیقه وجود حق دانستن» و «وحدت شخصیه وجود در عرفان که همه چیز را تجلی و نمود حضرت حق می دانند نه عین حق و خدا» توضیح اینکه؛ در عرفان تلویحا پذیرفته شده است که وجود ممکنات وجه تمایزی با حضرت حق دارند (چرا که عین حق نیستند) و تنها تجلی و ظهور وی هستند و در فلسفه نیز همین مطلب بگونه ای دیگر است که تفاوت را ناشی از شدت و ضعف وجود می دانند. اگر در تقریر وحدت شخصیه وجود معتقد به همه خدایی نباشیم باید وجه تمایز موجودات از ذات حق را چه چیزی بدانیم؟ چیزی غیر از شدت و ضعف وجود؟ که این همان مطلب فلسفه اسلامی است. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث مهمی است. همین اندازه عنایت داشته باشید که در وحدت شخصی وجود کسی نمی‌گوید آن‌چه از ممکنات در صحنه است، خداوند است بلکه گفته می‌شود حق، از طریق ممکنات و در محدوده‌ی ممکنات ظهور می‌کند و عارف بصیر از یک طرف متوجه‌ی محدوده‌ی ممکنات است و از طرف دیگر متوجه‌ی ظهور حق در آینه‌ی ممکنات، و بدین لحاظ می‌گوید حق در صحنه است، نه این‌که ممکنات حق‌اند. در تشکیک وجود تنها وجودِ مطلق حق است و سایر وجودات به نحوی غیر حق و جدای از حق می‌باشند و این با بی‌نهایت‌بودنِ خدا نمی‌سازد. موفق باشید    

15147

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد و خدا قوت: استاد بنده کتاب سلوک ذیل امام رو مطالعه کردم اما چند سئوالی ذهنم رو در گیر کرده بود؟ با توجه به این که امام یک شخص نبودند و یک مکتب بودند اگر بخواهیم رجوع به این مکتب داشته باشیم با چه روشی باید به آن در مقتضیات زمانه داشته باشیم یعنی: 1. برای فهم مکتب امام یک روش وجود دارد و یک چگونگی رسیدن به مکتب امام، از کجا متوجه بشویم که به چه روشی باید رجوع داشته باشیم به امام تا به تمام امام رجوع داشته باشیم؟ و ثانیا چگونه باید به آن برسیم؟ (چگونه رو حضرت عالی در بخش آخر کتاب توضیح دادید ولی روش شناسی فهم سخنان امام و رهبری رو بنده کاملا متوجه نشدم) 2. مکتب امام یعنی امام دارای یک منظومه فکری بودند؟ منظومه ی فکری امام رو چه طور می شود بدست آورد و تبیین کرد؟ آیا کسی مبانی نظری مکتب امام رو به دست آورده است؟ 3. اگر امام دارای یک مکتب بودند، مکتب یعنی این که برای تمام نظام ها برنامه دارد دیگر؟ آیا امام نیز دارای مکتب سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و.....بودند؟ و اگر بودند چه طور باید این مکاتب رو در صحبت هایشان بدست آورد؟ آیا کسی این کار را کرده است؟ 4. در آخر تفاوتی بین مکتب و نظریه پردازی و منظومه فکری و نظام ها و پارادایم وجود دارد؟ با تشکر فراوان با عرض پوزش لطفا کلی جواب ندهید و شماره ای به سئوالات جواب دهید، با عرض معذرت و آرزوی سلامتی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ی 16 کتاب سلوک با طرحِ بحث «هندسه‌ی فکری» عرایضی شده است و در کتاب دوم یعنی کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» به تفصیل، موضوعات مطرح شده است. آثار حضرت امام در این موارد بسیار کارساز است. و در همین رابطه بنده وظیفه‌ی خود دانستم تفسیر سوره‌ی «حمد» حضرت امام و کتاب «مصباح‌الهدایه» شرح شود. حضرت امام ذیل فرهنگ تشیع و فقه آل‌محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مکتب خود را مطرح می‌کنند و از این جهت نیاز به مکتب دیگری نیست، مهم رویکردِ درستی است که حضرت امام در این تاریخ مدّنظرها قرار داده‌اند. موفق باشید

15080

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: برای هدیه دادن کتاب به جوانان بین 15 تا 22 سال چه کتابی واقعا مناسب است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» و «فرزندم این‌چنین باید بود» و کتاب «نامه‌های بلوغ» مرحوم صفائی حائری خوب است. موفق باشید

14973

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد با مطالعه آثاری از پوپر سروش و مجتهد شبستری به این نتیجه رسیدم دو شخص آخری که نام بردم از پوپر تقلید می کنند. بحث قرائت نبوی هم ریشه در نظریات پوپر دارد. می توان گفت پوپر اندیشه های سستی دارد که در فکر سروش و پیروانش غرغره می شود. آیا به نتیجه صحیحی رسیده ام یا خیر؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر دکتر فردید و دکتر داوری در مورد دکتر سروش نیز همین است. موفق باشید

14928
متن پرسش
سلام استاد: داشتم صوت گوش می دادم از آیت الله مشکینی. در مورد معرفت النفس. خیلی تعجب کردم. چون چیزایی رو می گفت که شما و علامه حسن زاده میگید!! تعجبم به خاطر اینه که ایشون مگر بجز فقه اینهارم خونده بودن؟ خیلی خوب توضیح میدادن!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلِ زلال این مرد الهی از هزارهزار کتاب معرفت النفس زلال‌تر بود. خداوند ما را از چنین عالِمانِ باللّهی هرگز جدا نکند. بر سر مزار مبارک ایشان و زیر سایه‌ی ایشان به خداوند توسل جویید. موفق باشید

14912
متن پرسش
سلام و ادب خدمت شما استاد عزیز و گرامی: استاد من در مورد رزق و روزی مطالبی جمع آوری کردم و تصمیم دارم اجرا کنم. متاسفانه به شما دسترسی ندارم. در صورت امکان این محتوا را ببینید و اگر قسمتی را می‌دانید که اشکال دارد به من بگویید تا حذف کنم و اگر شما مطلبی مدّ نظرتان است که در این مورد برای عموم مردم خوب و تاثیرگذار است؛ بیان فرمایید ممنون دارتان می‌شوم. اگر مطالب ساختار ادبی ندارد عذر خواهی می‌کنم قصدم نشان‌دادن محتواست. بسم الله الرّحمن الرّحیم: عوامل گشایش رزق و روزی: امام باقر«علیه‌السلام» فرمودند: کسی که دهان خود را به سوی آسمان باز کرده و می‌گوید خدایا مرا روزی بده، در حالی‌که برای به‌دست‌آوردنِ روزی تلاش نمی‌کند، دشمن دارم. عوامل افزایش رزق: 1. درستکاری؛ رعایت تقوای الهی (و من یتق الله یجعل له مخرجا) 2. استغفار (اکثر الاستغفار تجلب الرزق) 3. خوش اخلاقی 4. انفاق (مفتاح الرزق الصدقه) 5. با وضو بودن 6. نشسته شانه زدن 7. انگشتر عقیق در دست داشتن 8- شکر نعمت (الحمد الله رب العالمین) 9. دست کشیدن از کار هنگام صدای اذان 10. نماز شب (ان صلاه الیل تضمن الرزق نهار ) 11. شستن دست قبل و بعد از غذا. 12. صله رحم 13. نیکی به پدر و مادر (پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم» هرکس دوست دارد عمرش افزوده شود و روزی‌اش فراوان باشد، به پدر و مادرش صله و احسان کند) ( پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم» هرکس عهد کند به پدر و مادرش نیکی کند و صله‌ی رحم به‌جا آورد ضمانت می‌کنم مال و عمرش افزایش یابد) 14. قرائت سوره‌ واقعه هنگام خواب 15. کمک به مومنان 16. خلال‌کردن دندان 17. انجام تعقیبات نماز (به‌خصوص نماز صبح و عصر) 18. همسایه ی خوب‌بودن 19. مهمان نوازی 20. قرائت آیه‌ی «ما شاءالله لا قوة الا بالله» 21. زیاد صلوات فرستادن. عوامل فقر: 1. گناه‌کردن (ان العبد لیذنب فیروی عنه الرزق) (اللهم غفر لی ذنوب التی تغیر النعم) 2. اسراف 3. ظاهر به فقر 4. نفرین پدر و مادر 5. تنبلی و کسالت (کثرت النوم و الکسل یورث الفقر حضرت امیر«علیه‌السلام») 6. گوش‌کردن موسیقی حرام 7. بی توجهی به نیازمندان 8. ترک نهی از منکر 9. خوردن و آشامیدن در حالت جنابت 10. ترک رابطه‌ی خویشاوندی 11. خواب قبل از طلوع آفتاب 12. بی‌حرمتی به نان 13. باقی‌گذاشتن تار عنکبوت در خانه 14. شستن اعضای بدن در دستشویی 15. نشستن ظرف‌ها در منزل 16. سخن دروغ‌گفتن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنظیمی است بسیار عالی در موضوع رزق. حقیقتاً هر اندازه انسان به رعایت این نکات توفیق بیابد، به همان اندازه رزقی پاک و با برکت نصیب او خواهد شد. موفق باشید

نمایش چاپی