بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم.جناب استاد خداقوت.در خانواده ای زندگی میکنم که در حال حاضر فقط چندپسر مجرد به همراه یک مادر در خانه هستیم وتاحدودی ازنظر معیشتی درتنگناد هستیم وبرادر بزرگتر ی داریم که ازدواج کرده و از نظر مالی هم فوق تامین میباشد و در بیرون از شهر ما زندگی میکند و انتظار کمک مالی که ما از این برادر داریم و عدم اجابت ایشان باعث شده که مدام برادران در پشت سر ایشان از او بدگویی کنند وحتی چندین بار باخود او هم صحبتهایی شده ولی علی الظاهر دست خانم او در این قضیه دخیل است و شاید هم اصلا دوست نداشته باشند از نظر مالی کمکی به مادر و برادران خود بکند چیزی که هست بدگویی بیش ازحد متمادی و نتیجه نگرفتن است نحوه ی برخورد و رویکرد ما طبق تعالیم اسلامی با این موضوع چگونه باید باشدخواهش میکنم مفصلا در این مورد بابی از معارف اسلامی را به روی بنده بگشایید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حضرت سجاد«علیه‌السلام» می‌فرمایند: یکی از خصوصیات انسان باید این باشد که امیدش به آنچه در دست بقیه است نباشد. وظیفه‌ی شما است که هیچ انتظاری از برادر خود نداشته باشید و به آنچه خداوند برایتان قرار داده راضی باشید. کاملاً برخوردتان با برادرتان طبیعی و خوب باشد و مواظب باشید گرفتار غیبت او نشوید. موفق باشید
824

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. می خواستم نظر شما را در مورد طب سنتی بطور کل جویا شوم؟ 1- با توجه به دستورات طب سنتی بسیاری از مواد غذایی که ما در قرن کنونی استفاده می کنیم ممنوعه است. از طرفی رعایت کردن این مسائل باعث به سختی افتادن خانواده و اطرافیان می شود و از طرف دیگر با توجه به دانسته هایم و اینکه مثلا ماکارونی یا رب صنعتی یا شیرینی و شکر و قند فلان تاثیرات بد را بر بدنم می گذارد دچار عذاب وجدان می شوم که حق النفس را چه کنم. 2- مورد بعدی در مورد غذاهای ممنوعه از نظر طب سنتی اینست که مثلا در حکایات عرفا آمده است که آنها چای و قند می خورده اند و ... آیا چشم بزرخی آنها متوجه مضر بودن این مواد غذایی نمی شده است یا اینکه قضیه چیز دیگریست؟ 3- آیا تحت دستور آب درمانی قرار گرفتن بیماران سرطانی که از آنها قطع امید شده است مجاز است. (دستورات آب درمانی که خوردن 40 روز آب و عسل و تنقیه کردن می باشد برای برخی از بیماران موجب تولد مجدد بدن شده است و برخی را هم به کما و نهایتا مرگ برده است) 4- آیا زیر بار قرص و شربت نرفتن و تنها به داروهای گیاهی روی آوردن در صورتیکه بیمار شویم مجاز است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: موضوعی که سؤال فرموده‌اید موضوع گسترده‌ای است که در حدّ سؤال نمی‌توان به همه‌ی ابعاد آن پرداخت. ولی به نظر بنده طب سنتی با روح و خلقت انسان بهتر هماهنگ است تا طب جدید. 1- همین طور که می‌فرمایید بعضی از غذاها روی‌هم‌رفته برای بدن مضرّ است ولی به این معنی نیست که مثلاً این حبه قند نقش یک قاشق سمّ را داشته باشد که مضر بودن آن برای همه در هر شرایطی محرز نیست و عرفا نیز بر همین اساس از چای استفاده می‌کنند به‌خصوص که استفاده‌ی زیادِ این نوع مواد تبعات مورد بحث را به همراه دارد. 2- روی‌هم‌رفته آب‌درمانی برای کسانی که بیماری اساسی دارند یک کار مفید و تجربه‌شده است مگر برای کسانی که تقدیر آن‌ها مرگ باشد . 3- اساساً نقش دارو و درمان بیماری‌ها نقش علت معدّه است و نقش اساسی را نفس ناطقه به عهده دارد و بهترین دارو به قول رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» پرهیز است. می‌فرمایند: « الْمَعِدَةُ بَیْتُ کُلِّ دَاءٍ وَ الْحِمْیَةُ رَأْسُ کُلِّ دَوَاءٍ فَأَعْطِ نَفْسَکَ مَا عَوَّدْتَهَا» معده خانه بیمارى و پرهیز سرآمد همه دارو ها است و به نفس خود آنچه را که عادت داده‏اى بده‏ ، و لذا تا آنجا که ممکن است باید از داروهای شیمیایی کم‌تر استفاده کرد ولی چون ما بدن خود را از قبل به داروهای شیمیایی عادت داده‌ایم به‌کلی نمی‌توان از آن‌ها فاصله گرفت. موفق باشید
670
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی بنده یک دانشجوی رشته مهندسی هستم که که پس از اشنایی با مباحث حکمی و فلسفی شما به این مباحث علاقه پیدا کردم ودر صدد پیگیری این مباحث بیش از انچه که شما مطرح می کنید هستم لطفا در این باره سیری را به بنده معرفی کرده ومرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: سیر مطالعاتی که در سایت هست إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
16997
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد آن کسانی که در مسیر عرفان قدم می زنند ادعای دیدار مکرر حضرت ولی عصر (عج) را می کنند البته در محافل بسیار خصوصی، بسیار در رعایت دین مقیدند اهل کشف و شهود و.... هستند و به نظر می رسد واقعا این طور است و اهل دکان باز کردن نیستند ولی کاری به مسائل سیاسی و انقلاب ندارند، تا چه حد مسیرشان درست و قابل اطمینانند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را گم کرده‌اند و با خیالات خود زندگی می‌کنند، فردا هم که حضرت تشریف بیاورند این‌ها مشغول امام زمانی هستند که رؤیت کرده‌اند. موفق باشید

13799

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید من به فلسفه و منطق علاقه زیادی ندارم و در حد فلسفه پیش دانشگاهی خوندم اما علاقه به ادامه فلسفه دارم ولی نمیتونم به دانشگاه برم اما دوست دارم فلسفه رو بخونم لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ادامه‌ی فلسفه لازم نیست به دانشگاه بروید. مقدمتاً مباحث «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» که شرح صوتی آن نیز روی سایت هست را دنبال کنید و سپس با شرح «بدایة الحکمه» از طریق اساتید حوزه، کار را ادامه دهید. موفق باشید

13446
متن پرسش
سلام استاد گرامی: استاد من الان که به المیزان مراجعه می کنم می بینم هنوز برایم زود است. از طرفی خیلی دوست دارم وارد دریای المیزان بشم برای همین منظور قصد دارم کارهای زیر را انجام بدم تا فهم المیزان برایم راحت تر بشه: 1. مطالعه کتاب از برهان تا عرفان همراه با شرح «ده نکته را خوانده ام» 2. مطالعه کتابهایی از امام از قبیل آداب الصلاه و اربعین حدیث «اندکی از آنها را خوانده ام» 3. مطالعه کتاب اصول فلسفه علامه با شرح شهید مطهری «2مقاله اول را خوانده ام» استاد به نظر شما این کارها میتونه به من کمک کنه؟ چون کار نسبتا زمان بری است به دلگرمی و راهنمایی شما نیاز دارم. بی زحمت اگه پیشنهاد دیگری دارین بفرمائید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نیاز به اصول فلسفه نداشته باشید و آداب الصلواة امام را با شرحی که بنده عرض کرده‌ام، دنبال بفرمایید. اربعین حدیث، مردافکن است، به مراتب از تفسیر المیزان مشکل‌تر می‌باشد. بحث معاد را با شرح بنده دنبال فرمایید و سپس صوت سوره‌های روم، شوری، زمر، عنکبوت را با حوصله دنبال کنید و آرام‌آرام وارد المیزان شوید. موفق باشید

13086
متن پرسش
سلام: امام خمینی، جهاد اکبر ص۲۳ : چه طور شد فقه و اصول به مدرس نیاز دارد، درس و بحث می خواهد، برای هر علم و صنعتی در دنیا استاد و مدرس لازم است، کسی خودرو و خودسر در رشته ای متخصص نمی گردد، فقیه و عالم نمی شود، لکن علوم معنوی و اخلاقی که هدف بعثت انبیا و از لطیف ترین و دقیق ترین علوم است، به تعلیم و تعلم نیاز ندارد و خودرو و بدون معلم حاصل می گردد؟! لطفا توضیح بفرمایید که این تعلیم و تعلمی که امام (ره) می فرمایند چیست؟ یعنی در همان حد که ما وظیفه خود را بشناسیم و مثلا عرفان را دقیق مطالعه کنیم و صوت اساتید مجربی مثل شما را گوش دهیم و کتب معتبر را مطالعه کنیم، صرفِ همین ما را سیر می دهد؟ آیا منظور از معلم اینست که مدام به محضرش برویم؟ حالات خود را بیان کنیم و خوابهایمان را برایش بگوییم؟ یا اینکه خود امام با تفسیر سوره حمد این را فهماندند که در این زمان دیگر می شود بدون رجوع خاص هم راه رفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در آخر سؤال خود متذکر هستید واقعاً شرایط تاریخی صحبت امام در کتاب «جهاد اکبر» با آن فضای بسیار سنگینی که برای عرفا ایجاد کرده بودند، با شرایط تاریخی که حضرت امام به‌وجود آوردند و در متن آن، سوره‌ی حمد را تفسیر فرمودند زمین تا آسمان فرق می‌کند و حقیقتاً امروز به‌خوبی نسل ما اشارات عرفا را می‌فهمند و از این جهت تمام عالم شده است استادِ سلوکی ما. فرزانگی در یگانه‌ماندن با عالَمی است که انسان نیز جزیی از آن عالَم است و انسان باید در این وجود یگانه‌ی خود باقی بماند و تنگاتنگ با آن ادامه‌ی حیات دهد. امروز بعد از آن‌که مدرنیته خواست به نام پیشرفت به جنگ طبیعت برود بشر، جمله‌ی غرب را می‌فهمد. مگر در عرفان عارفان نداریم: «اگر آزادی برای آدمی معنا داشته باشد، نه در اجتماع و نه در زندگی بلکه در نسبت او با وجود و با حضرت حق است. این آزادی با سپردن حیات خویش با خداوند به‌دست می‌آید». آیا امروز که آزادی‌های دروغین رسوا شدند این جمله بهتر فهمیده نمی‌شود؟!! موفق باشید  

12131
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام: می خواستم در مورد یکی از مشکلات زندگی‌ام از شما مشورت بگیرم. من روحیه‌ای پیدا کردم که اصلا نمی‌توانم برای خودم برنامه ریزی کنم و آن را به انجام رسانم. مقداری که بررسی کردم چند دلیل برای آن پیدا کردم که دلیل اول را صرفا برای هم‌فکری بیشتر عرض می کنم و بیشتر منظور سوالم روی چگونگی برنامه ریزی و بررسی دلیل دوم است: 1. ضعف بدنی که از اولی هم که به یاد دارم این ضعف و سرگیجه با من همراه بود و بعد از آن، از کلاس اول دبیرستان که بودم تا الان که حدود ۱۲سال می گذرد دچار یک بیماری مضمن معدوی شده و از آن به بعد هم سه بار به دلیل دیگری که احتمالا آن هم منشا در ضعف دارد عمل جراحی داشتم. و سرماخوردگی های پی در پی و ضعف اعصاب و ضعیف شدن حافظه، به طبیب که مراجعه کردم دلیل بسیاری از این ها را غلبه‌ی سودا می‌دانست. الان ذهنیتی پیدا کردم که دائم انتظار دارم یک مریضی به سراغم بیاید. 2. روایاتی شنیدم یا خواندم مثلا از حضرت علی (ع) نقل شده که «من خدا را این گونه شناختم که هر چه برنامه ریزی کردم برنامه ام را به هم زد» و یا روایتی که «خدا برای جلوگیری از گناه بزرگ عجب و کبر انسان را دچار گناهان کوچک تر می کند» خوب به هم ریختن برنامه ها که بزرگ‌تر از گناه نیست و روایات دیگری که الان به خاطرندارم. الان به گونه‌ای شده که اصلا جرئت برنامه‌ریزی و اراده ی اجرای آن را برای زندگی خودم ندارم و فقط در کاری موفقم که آن را کس دیگری مدیریت کند. استاد چه کنم که: ۱- این ذهنیتی که از برنامه‌ریزی برای من درست شده، صحیح شود و ۲- در مورد تفسیر روایات بالا و دستگاهی که این روایات در آن قرار می گیرند توضیح دهید. شاید این هم از برکت ماه رجب باشد که این مسئله را تا این حد متوجه شدم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از روایتی که از حضرت علی«علیه‌السلام» آوردید برمی‌آید که حضرت برنامه‌ای که لازم بوده می‌ریختند و در متن آن برنامه متوجه می‌شدند اراده‌‌ای متعالی جهت دیگری را تقدیر می‌نموده و از این طریق متوجه حضور حضرت حق در عالم می‌شدند. و در مورد روایت دوم ،حضرت حق برای نجات مؤمنین از عجب گناهی را جلو آن‌ها قرار می‌دهد تا گمان نکنند هرچه اراده کنند عملی است، ولی نه به آن معنا که مؤمنین نسبت به وظایف ایمانی خود کوتاهی کنند. در هرحال شما نیز بر اساس توانایی خود نسبت به وظایف شرعی خود وظیفه‌تان را انجام دهید و بقیه را به خدا واگذارید و بدون دلیل خود را گرفتار دغدغه‌های بی‌جا نکنید. موفق باشید  

11961
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی 1. آیا در قیامت زمان و مکان برچیده می شود؟ 2. آیا خداوند «شرّ» را هم آفریده است یا هر چه که خداوند آفریده است خیر است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- زمان و مکان به این معنا که مخصوص عالم ماده است در آن‌جا نیست ولی اعمال ما در برزخ و قیامت جسم و صورت دارند مثل صورت‌های ذهنی که جسم دارند ولی جنس آن‌ها مادی نیست 2- از آن جهت که هرچه در عالم هست در قبضه‌ی اختیار خداوند است می‌توان گفت آنچه خداوند خلق کرده وجهی از شرّ هم دارد که شما در قرآن دارید: «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ» یعنی به خداوند پناه ببرید از شرّ آنچه او خلق کرده ولی همان‌طور که حضرت امام در ابتدای کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» می‌فرمایند: لازم نمی‌آید خداوند مستقیماً شرّ را خلق کند، بلکه همین‌که خیر را و رحمت را خلق نکرده، شرّ موجود می‌شود مثل آن‌که نبود نور موجب ظلمت است، حال بر اساس چه مصلحتی بعضاً رحمت و خیر خود را ظهور نمی‌دهد، بحث دیگری است که شهید مطهری«رحمة‌اللّه‌علیه» در کتاب «عدل الهی» بدان پرداخته‌اند. موفق باشید

10510
متن پرسش
سلام: در جلسه دوشنبه گفتید برای شخص با تقوا کار یک نوع سلوک است. ۱- لطفا بیشتر توضیح دهید که هدف کار کردن رو چگونه در خود اصلاح کنیم بگونه ای که در سلوک موثر باشد؟ ۲- اگر در محل کار بعضا بیش از حدی که معصومین فرمودند از ما انتظار کار کردن داشته باشند مثلا ۱۲ الی ۱۶ ساعت در این جور مواقع نیت ما چگونه باید باشد اگر به آنها بله بگوییم نشان دهنده این است که ما رزق رو دست آنها می بینیم و تن به کار بیش از حد داده ایم. (یقینمان هنوز آن قدر کامل نشده که جرات نه گفتن داشته باشیم) اگر جواب نه به آنها بدهیم که مثلا مساوی است با از دست دادن کار (البته می دانم که اشکال در کمی تقوا ست) بنده فکر می کنم با شرایط موجود فعلا طبق مسیری که موجود هست پیش برویم و به صورت جدی سعی در حفظ تقوا و ورع داشته باشیم تا به لطف خدا به مرحله ای برسیم که جز الله نبینیم و اگر کسی خواسته بیجا داشت با قاطعیت جرات نه گفتن را داشته باشیم. آیا این فکر بنده درست است؟ لطفا توضیح بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی با کار خود یک نیاز جامعه را جواب می‌دهید و انگیزه‌ی شما بیش از آن‌که پول باشد خدمت است آن کار سلوک الی اللّه خواهد بود 2- بالاخره خداوند فعلاً این کار را برای شما مقدّر کرده و چون ترک آن یک نوع بیکاری است آن را به فال نیک بگیرید. موفق باشید
10306
متن پرسش
سلام: من 23 سالمه اهل قم در یک خانواده نسبتا معمولی به دنیا اومدم مدتی دارم کتاب آشتی با خدا رو میخونم، در کنار کتابهای دیگه ای که دارم مطالعه می کنم الان احساس بدی دارم، احساس پوچی واقعا احساس می کنم خیلی خالی هستم، همه ی زندگیم فکر و تمرکز روی تعلقات دنیاییم بوده، پول، رفاهیات، آدمی که عاشقانه دوستم داشته باشه، جلب توجه دیگران و... اینها حجابهای زخیمی بین من و پروردگارم کشید. اینقدر خواستم زخیم باشه که حتی روزنه ی کوچکی از این نور به درونم نتابه حالا که همه ی وجودمو سیاهی گرفته دنبال نور می گردم و پاره کردن این پرده ها از وجودم و پیدا کردن اون نور مطلق برام آرزو شده، یه آرزویی که می ترسم بهش نرسم. زندگی بیهوده داشتن سخته و سخت تر از اون اینکه حس کنی دیگه راه نجاتی برای خودت باقی نذاشتی. نمیدونم چرا اینطور وجودمو نابود کردم دنبال چی بودم؟ حالا من گمراه میخوام این راهی رو که رفتم برگردم اما خیلی طولانیه آیا میتونم از نو شروع کنم؟ معنی اخلاص با خدا چیه؟ وجودم تاریک شده، اون نوری که منتظرشم کجاست؟ من خودم همه ی پرده هارو کشیدم تا نوری بهم نتابه، ولی گم شدم تو این سیاهی، به کجا دارم میرم نمیدونم. هر چی در مقابلم می بینم تاریکیه. نماز که میخونم هیچ لذتی نمی برم، از خودم بدم میاد که اینقدر وقیحانه در مقابل پروردگارم می ایستم ولی هیچ توجهی بهش ندارم اون میفهمه ولی به روم نمیاره بجایی که مچمو بگیره دستمو می گیره و این لطف اونو که اینقدر منو از خودم متنفر میکنه. چکار کنم چطوری بهش وصل بشم باهاش آشتی کنم؟ دلم می خواد با اون باشم تا از همه دنیا آزاد بشم. کمکم کنید لطفا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه‌اید که حضرت حق از ما دور نیست ما هر اندازه در جدّی‌نگرفتن غیر خدا موفق شویم به همان اندازه به خدا نزدیک می‌شویم، پس باید آرام آرام متوجه شد که همه‌ی کمالات و همه‌ی برکات در زیر سایه‌ی حضرت حق محقق می‌شود. سعی کنید در معارف الهی جلو بروید تا سؤالاتتان یک‌یکی جواب داده شود. مباحث معرفت نفس شروع خوبی است. موفق باشید
9601

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: 1. آیت الله مصباح فرمودند: «ثواب حرکت پیاده به سمت مرقد امام را مساوی ثواب پیاده روی بسوی بارگاه نورانی امام حسین علیه السلام میدانیم» به نظر شما این حرف درست است؟ لطفا توضیح بفرمایید. 2. شما می فرمایید پشت هر تکنیکی فرهنگ خاص خوابیده است، آیا این عمومیت دارد چون برای مثال ما چگونه بگوییم پشت تکنولوژی میکروفون یا دوش حمام فرهنگی خوابیده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چرا چنین نباشد؟ بستگی به نیّت شخص دارد که با چه نیتی این کار را انجام دهد. اگر متوجه شود از این طریق حضرت امام را تجلیل و تعظیم کرده و موجب تبلیغ اسلام شده، به نتیجه‌ی مورد نظر می‌رسد 2- این را باید در کتاب «گزینش تکنولوژی» دنبال کنید. بحث از روحی است که این تکنیک را در نسبتی که با طبیعت برقرار می‌کند ایجادکرده. موفق باشید
9386

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و ارادت: در صوت جلسه اول معرفت نفس شما فرمودید طبق آیه 42 سوره ی زمر خداوند در خواب نفس ما را میگیرد و تا خودمان اراده میکنیم بخوابیم نمی توانیم بخوابیم. پس چرا داروهای بیهوشی باعث میشود توجه نفس از بدن قطع شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: داروهای بیهوشی موجب می‌شود که عرصه‌ی حضور نفس در بدن تنگ شود و نفس را بدون اختیارش از بدن بیرون می‌کنند. در کتاب «خویشتن پنهان» این موضوع بحث شده است. موفق باشید
8888
متن پرسش
سلام علیکم امام خمینی (ره) در کتاب شریف شرح چهل حدیث ص: 289 میفرمایند: «چنانچه تذکر آیات حق و ملکه شدن آن، بصیرت باطنى را به قدرى قوّت دهد که جلوه جمال حق را در آیات مشاهده نماید، و تذکر اسماء و صفات موجب شود که حق را در تجلیات اسمائیه و صفاتیه شهود کند، و تذکر ذات بى‌حجاب آیات و اسماء و صفات رفع جمیع حجب کند و یار بى‌پرده تجلى نماید.» حال سوال اینجاست که ۱- مکانیزم رفع حجاب توسط ذکر چگونه است و چه قدرتی در ذکر است که توان خرق جمیع حجب را دارد؟ ۲- آیا راه دیگری هم برای این کار وجود دارد؟ مثلا مبارزه با نفس؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: ذکر خدا یعنی نظر به حضرت حق در آینه‌ی آیات و اسماء الهی و مسلّم بعد از مبارزه با نفس و آزادشدن از لذّات نفسانی پیش می‌آید. شاید مباحث دو جلسه اخیری که در مورد آیات 40تا 44 سوره‌ی احزاب بحث ذکر کثیر مطرح شد کمک کند. در هر حال یک کار اساسی است که نیاز به مقدمات دارد. خواجه عبداللّه انصاری در منزل 47 از کتاب «منازل‌السائرین» نکات ارزنده‌ای گفته‌اند. اگر استادی را پیدا کردید که آن را درس دهند راه خوبی در جلوی شما قرار می‌گیرد. موفق باشید
6960
متن پرسش
سلام علیکم ایا برای شاگرانتان دعا هم میکنید اگر اینطور هست به اجابت دعایتان زیادحساب نکنید چون نمیدانم چرا هر روز جانورتر میشوم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که هر روز بیشتر متوجه می‌شوید باید یک کار اساسی بکنید، نشان آن است که لطف خدا با شما است. موفق باشید
5953
متن پرسش
سلام استاد عزیز. ولایت تکوینی ائمه علیهم السلام به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» و کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
5437
متن پرسش
سلام،نمیدونم چطوری منظورم رو برسونم..مدتیه(حدود دو سه ماه)که دچار ادبار شدید روحی شدم تا همین چند ماه پیش فردی کاملا مذهبی بودم و حتی از انجام مکروهات هم خودداری میکردم و به شدت دقت داشتم ک مبادا عملی جلوی حرکت من به سمت خدا رو بگیره ولی نمیدونم یهو چی شد که انگار از وسط یک شهر ناگهان وسط بیابون افتادم و هیچ حسی نسبت به این مسائل ندارم و به شکل خیلی بدی نسبت به انجام محرمات بی تفاوت شدم و اعمالی رو که تا قبلها حتی فکرش را هم نمیکردم گرفتارش شدم .واقعا نمیدانم چه بکنم ! و مشکل اصلی اینجاست که اصلا توان جستجو رو در خودم نمیبینم یعنی دنبال راه حل و تلاش برای عوض کردن اوضاع نیستم و اینکه اینجا این سوال رو میپرسم و ابراز نگرانی میکنم فقط به خاطر قسمتی از عقل منطقیم هست ک در طول سالهای گذشته حقانیت دین و دستورات برایش جا افتاده. منظورم اینه که قلبم هر چیز جدی ای رو پس میزنه و نمیتونم بهش راه درست رو ارائه بدم ! و اگر این کار رو بکنم گویا نفس جواب میده باشه حرف تو درست ولی اصلا نمیخام عمل کنم و راحتم بزار !واقعا تحمل نداره ! مث یه آدم گرسنه ای شده که هر غذایی بش بدی همه رو همونجا بالا میاره و حتی غذا رو بیبینه حالش بهم میخوره !کمکم کنید ، چکار بکنم ! اصلا با این وضع پس زدن راه حلها توسط روحم اصلا لازمه کاری بکنم یا بگذارم همینطور بماند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر دینداری تا یک جا عقل است که اظهار نظر می‌کند و ما را با اعمال شرعی جلو می‌برد ولی از یک جا به بعد قلب به میدان می‌آید، حال انسان متوجه می‌شود از نظر قلبی دست‌اش خالی است و به تعبیر شما احساس می‌کند در یک بیابان است که هیچ‌یک از گرایش‌های شرعی را در خود ندارد. از این‌جا به بعد، بعد از آن ادباری که فرمودید، آرام‌آرام به خود می‌آیید و از طریق قلب وارد وادی ایمان می‌شوید و به لطف الهی برزخ شما شروع می‌شود و آنچه را مؤمنین متوسط در برزخ با آن روبه‌رو می‌شوند و 7000 سال طول می‌کشد که به خود آیند و با پای قلب که تنها وسیله‌ی سیر در برزخ است بروند، شما إن‌شاءاللّه در این‌جا شروع خواهید کرد لذا اولاً: صبر در دینداری را فراموش نکنید و مواظب حرام و حلال الهی باشید. ثانیاً: صبر کنید تا از این حالت بگذرید خیلی بی‌تابی نکنید. موفق باشید
5327
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشد و تشکر. چند سوال در مورد مباحث معرفت نفس داشتم: 1- سوالی که در مثال هایی که برای اثبات نفس مجرد به کار می رود پیش می آید این است که مثلا در خوب دیدن یا پرت شدن حواس سر کلاس درس این ذهن انسان است که به خاطر فعل و انفعالاتی که در مغز اتفاق می افتد متوجه جای دیگری می شود؟(این شبهه ای است که ممکن است از طرف کسانی که نفس مجرد را قبول ندارند خیلی مطرح شود) 2- جایگاه مغز انسان در ادراکات انسان چیست؟ چون شما در بحث دیدن و شنیدن تنها به چشم و گوش اشاره می کنید و حرفی از مغز انسان نمی زنید. 3- بعضی خوابها است که انسان خودش را در آن خواب می بیند مثل بقیه افرادی که در خواب می بیند؟ چنین چیزی چطور توجیه می شود؟ 4- چرا بعضا حالاتی که در خواب برای انسان پیش می آید مثل ترس و دلهره در همان زمان به صورت نفس زدن شدید یا عرق کردن یا صحبت کردن در جسم انسان ظاهر می شود؟ 5- عالم خواب همان عالم ماده است یا عالم دیگری است؟ مثلا انسان هایی که در خواب مشاهده می کنیم همین بدن مادی شان را می بینیم یا چیز دیگری است؟ یا مثلا خیابان و ساختمان هایی که می بینیم؟ 6- آیا انسانی که به طور مادر زادی کور است اگر خواب ببیند چه چیزهایی را در خواب می تواند مشاهده کند؟ 7- بعضی هستند که مثلا قبل از خوب تصمیم می گیرند که نیم ساعت بیشتر نخوابند و دقیقا سر نیم ساعت از خواب بیدار می شوند، چنین چیزی چطور امکان دارد؟ 8- اگر حضور نفس در بدن به معنی تدبیر بدن توسط نفس و توجه نفس به آن است پس چطور در خواب که نفس تماما دریافت می شود، نفس همچنان به قلب و ریه اش توجه دارد و آنها را تدبیر می کند؟ 9- تدبیر حرکات غیر ارادی بدن مثل تپش قلب توسط نفس چگونه است؟ آیا واقعا هیچ اراده ای در کار نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره چه موضوع را به ذهن نسبت دهیم و چه به مغز، آنچه انسان در این موارد احساس می‌کند آن است که خودش را در آنجا می‌یابد. مثل این‌که حالا خودتان را در این‌جا می‌یابید. مگر همین حالا ذهن شما در احساس شما که خودتان را در این‌جا می‌یابید در صحنه نیست؟ ولی باز خودتان هستید که این‌جا هستید 2- مغز ابزار است برای نفس، ادراک‌کننده همچنان که در شماره‌ی 1 و 2 ده نکته روشن شد نفس انسان است، این‌که از مغز مثالی نمی‌زنیم چون موضوع را مبهم می‌کنیم وگرنه فرقی بین چشم و مغز نیست، در هر حال وقتی نفس در میان نباشد هیچ ابزاری به خودی خود هیچ ادراکی ندارد 3- به این معنا است که انسان با تصور خود در خواب روبه‌رو می‌شود 4- این یکی از عظمت‌های نفس است که به کمک قوه‌ی واهمه‌ی خود صورت‌سازی می‌کند و ملاصدرا در بحث معاد در این مورد نکات دقیقی دارد 5- در خواب با صورت‌های مثالی روبه‌رو هستیم چه آن صورت‌ها را ذهن ساخته باشد و چه از عالم برزخ بیاید 6- آن صورت‌هایی است که ذهن او می‌سازد 7- آری! نفس انسان زمان را در رابطه با دنیای بیرون خود می‌شناسد 8- در نوارها و در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شده که تدبیر نفس گاهی از راه دور انجام می‌شود، مثل کاری که مرتاض‌ها در نگه‌داشتن قطار می‌کنند 9- مربوط به بُعد تکوینی نفس است به این معنا که آن کار در حوزه‌ی نفس شما هست ولی در حوزه‌ی اراده‌ی جزئی و شخصی شما نیست. موضوع بُعد تکوینی و تشریعی نفس در کتاب «خویشتن پنهان» بحث شده. موفق باشید
4197
متن پرسش
باسلام خدمت شما استاد عزیز 1-بنده میخواستم بدانم که چه چیزی باعث شده تا ما در عالم الست هر کدام متفاوت انتخاب کنیم یعنی بر چه اساسی کسی در عالم ذر جز شیعه هاست ودیگری جز کافران ایا این انتخاب فطری بوده یا اینکه خود فرد نمیخواسته جز این گروه باشد ایا در عالم الست جبر در کار بوده است 2-اولین کار خدا چه بوده است 3-اگر حقی را که از حضرت علی گرفته شده بود گرفته نمیشد ایا باز هم وجود امام زمان پررنگ بود یا کم رنگ میشد 4- ایاحادثه کربلا بداء پذیر است واگر رخ نمیگرفت زنده امام هم همان کار یعنی نجات بشر را انجام میداد لطفا به همه سوالات پاسخ کامل دهید میخواهم از زبان خودتان بشنوم باتشکر از شما استاد عالی قدر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- انسان در ذات خود ممکن‌الوجود است و ممکن‌الوجود‌بودنِ انسان عین مختاربودن اوست چون دارای جنبه‌های امکانی متفاوتی است و باید یکی از آن جنبه‌ها را ترجیح دهد. با توجه به این نکته است که گفته می‌شود هرکس خودش را انتخاب کرده که چگونه باشد و همان‌طور که می‌خواسته باشد در علم خداوند است و خداوند جنبه‌ی امکانی او را وجود می‌دهد 3- احتمالاً جهان در مسیر خود نیاز داشت که مدتی در فراقت امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» بماند تا آمادگی لازم را جهت ظهور آن حضرت بیابد. مقام معظم رهبری در این باره می‌فرمایند: « این خود یک معجزه‏ى بزرگ بود، که پیغمبر توانست این نظام فکرى و عملى را واقعیت ببخشد و بر روى زمین واقعیت، آن را بنا کند؛ آن هم در دشوارترین جاها. خودِ این‏که در دشوارترین جاها توانسته این بنا پیاده شود و قرار بگیرد، نشان‏دهنده‏ى این بود که در همه‏ى نقاط زندگى بشر و جغرافیاى انسانىِ آن روز دنیا و بعد از آن، این بنا قابل تحقق است. این شکل علمى را در مقام عمل، در دشوارترین صورت، پیغمبر توانست تحقق ببخشد. اگر این حادثه اتفاق مى‏افتاد که حفظ و گسترش کمّى و گسترش کیفى در این موجود خلق شده‏ى الهى - یعنى جامعه‏ى اسلامى نبوى - مى‏توانست به قدر ده، دوازده نسل، پى‏درپى حراست و حفاظت بشود، آن وقت مسلّم بود که این حرکت در طول تاریخ بشر، شکست‏ناپذیر مى‏ماند. معنایش این نبود که بشر، دوران انتظارى نخواهد داشت و خود در طول این دوازده نسل، به نهایت مطلوب خود خواهد رسید. اگر آن‏طورى که پیغمبر معین کرده بود، امیرالمؤمنین، بعد امام حسن، بعد امام حسین، بعد ائمه‏ى دیگر، یکى پس از دیگرى مى‏آمدند، باز به گمان بیشتر، بشر نیاز به یک دوران انتظار داشت تا بتواند آن جامعه‏ى آرمانى را تحقق ببخشد. اما در آن صورت اگر این تعاقب معصومین، این دست‏هاى امین و کارآمد، مى‏توانستند این حادثه‏ى ایجاد شده‏ى در واقعیت را حفظ کنند، آن وقت مسیر بشر، مسیر دیگرى مى‏شد. امروز بشر عیناً همان نیازهایى را دارد که پنج‏هزار سال پیش، این نیازها را داشت؛ نیازهاى اصولى بشر، هیچ تفاوتى نکرده است. آن روز هم بشر از نفوذ قدرت‏هاى ستمگر رنج مى‏برد؛ امروز هم شما - شماها چشمتان باز است - اگر دنیا را از نفوذ قدرت‏هاى ستمگر و ویرانگر نگاه کنید، خواهید دید که بشر دارد رنج مى‏برد. آن روز هم نیاز بزرگ بشر عدالت بود و برترین رنج او بى‏عدالتى؛ امروز هم شما نگاه کنید، در دنیا بزرگترین مشکل بشر، بى‏عدالتى است. خطاست اگر خیال کنیم که این آزادى فردى - که لیبرال دمکراسى غرب به بشر هدیه داده - این نیاز بشر بوده که قبلاً نبوده؛ چرا؛ به این شکل‏هایى که امروز آزادى‏هاى فردى هست، در بسیارى از دوره‏هاى تاریخ و در بسیارى از مناطق تاریخ وجود داشته است. همین محدودیت‏هایى که امروز به شکل پنهان اراده‏ى انسان‏ها را به زنجیر مى‏کشند، اینها یک روز به صورت آشکار بوده است. این تور احاطه‏کننده‏ى بر اراده، حرکت و حیات انسان، امروز ریزتر بافته شده، از خیوط و نخ‏هاى باریکترى استفاده شده و با مهارت بیشترى به آب انداخته مى‏شود. آن روز این مهارت‏ها نبود؛ اما آشکارتر و قلدرمآبانه‏تر بود. پس نیازهاى بشر تفاوتى نکرده است. اگر آن دست به دست شدن امانت نبوى و گسترش کمّى و کیفىِ متناسب و درست، انجام مى‏گرفت، امروز بشر این نیازها را گذرانده بود (نیازهاى فراوان دیگرى ممکن بود براى بشر پیش بیاید که امروز ما آن نیازها را حتى نمى‏شناسیم) آن نیازها ممکن بود باشد؛ اما دیگر این‏قدر ابتدایى نبود. امروز ما و جامعه‏ى بشرى، همچنان در دوران نیازهاى ابتدایى بشرى قرار داریم. در دنیا گرسنگى هست، تبعیض هست - کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست - زورگویى هست، ولایت نابحق انسان‏ها بر انسان‏ها هست؛ همان چیزهایى که چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش به شکل‏هاى دیگرى وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگ‏ها عوض شده است. «غدیر» شروع آن روندى بود که مى‏توانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله‏ى دیگرى وارد کند. آن وقت نیازهاى لطیف‏تر و برترى، و خواهش‏ها و عشق‏هاى به مراتب بالاترى، چالش اصلى بشر را تشکیل مى‏داد. راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیون‏ها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایه‏هاى اصلى خراب است؛ این پایه‏ها را پیغمبر اسلام بنیانگزارى کرد و براى حفاظت از آن، مسأله‏ى وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلّف شد. اگر تخلّف نمى‏شد، چیز دیگرى پیش مى‏آمد. «غدیر» این است. در طول دوران دویست‏وپنجاه ساله‏ى زندگى ائمه (علیهم‏السّلام) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکرى، دویست‏وپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانسته‏اند و خودشان را آماده کرده‏اند تا این‏که به همان مسیرى که پیغمبر پیش‏بینى کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برهه‏ى از زمان، به میدان آمده‏ایم و همّتى هست به فضل و توفیق الهى و ان‏شاءاللَّه که به بهترین وجهى ادامه پیدا کند. » 4- ائمه‌ی ما «علیهم‌السلام» موضوع بداء را در بعضی امور جاری می‌دانند لذا بنده نمی‌دانم در موضوع کربلا امکان اجرای بداء بوده یا نه، ولی در هرحال اگر حضرت بر یزیدیان از نظر ظاهری پیروز می‌شدند و شرّ امویان را کم می‌کردند شهید نمی‌شدند. ولی همان‌طور که مطلع هستید امام حسین«علیه‌السلام» قبل از خروج از مدینه رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را در خواب می‌بینند که می‌فرمایند: حسین خروج کن که خدا تو را کشته می‌خواهد ، که بحث آن در جاهای دیگر شده است. موفق باشید
4059

«مکر»بازدید:

متن پرسش
سلام علیکم 1- استادعزیز در مورد صفت مکاریت در آیات متعدد قرآن کریم درمورد خداوند وانسان یک نتاقضی و جود دارد .علامه جوادی (خدا حفظشان کند )ظاهرا اعتقاد دارند که مکر خوب داریم ومکر بد داریم . اما می دانیم حداقل مکر در لغت به معنای حیله به کار بردن در کار حالا در مورد خداوند وقتی می خواهیم به کار ببریم می توانیم بگویم که کافران مکر می کنند یعنی فکر می کنند که از قدرت وحکمت خداوند فرار کرده اند ولی خداوند مکر می کند واز همانجا که کافران فکر می کنند که از دست خدا در رفته اند گرفتار شان می کنیم (مکرو ومکرالله والله خیر ماکرین ).می بینیم مکر از جنبه و زاویه دید انسان ها بیان شده است و گرنه خداوند هم در علمش می دانست که این انسان با اراده خودش از این راه می رود به نتیجه دلخواهش نمی رسد . و شان خداوند متعالی از اینکه هدفی را دنبال کند اجل است . خدا را شاکرهستم برای همه نعمت هایش از جمله نعمت ولایت . انشالله خدا کمک کند که شکر مان را وحمد ما را هروز کاملتر کند خداخیرتتان دهد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر «مکر» را به معنای چاره‌جویی بگیریم یک واژه‌ی غیر ارزشی نخواهد بود حتی آن‌جایی که خداوند از قول عزیز مصر نقل می‌کند که می‌گوید: مکر زنان عظیم است. ولی خداوند آن را نقد نکرده. چون به این معنا است که زنان توان چاره‌جویی عظیمی در کار خود دارند. با این توصیف که مکر به معنای چاره‌جویی باشد معنای مکر الهی به این شکل است که خداوند در مقابل چاره‌جویی کافران برای نفی تأثیر نبوت ، چاره‌جویی می‌کند و خدا بهترین چاره‌‌جوها است زیرا به تعبیر علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» دستِ طرف مقابل را می‌خواند. موفق باشید
3463

وظیفه مابازدید:

متن پرسش
با سلام. استاد بزرگوار و عزیزتر از جان و محبوب قلب تیره و تارم ، به راستی اگر شما نبودید از شیطنت غرب و ناتوانی خود دق می کردم و از حکایت حال زارم امیدی نبود و خداوند را به خاطر بودن شما سپاسگذارم . همان طور که مستحضر هستید در دنیای وانفسا و شیطانی امروز، شبکه های اینترنتی و ماهواره ای هر گونه حرمتی که قابل تصور بوده باشد را شکسته است . با یک فیلم ساده در ماهواره ، میراث فرهنگی که از سالها قبل به جوانان این مملکت به ارث رسیده است را به تاراج می برند. هر شخصی در منزل خود با فشردن چند کلید ، چشم و گوشش از طریق اینترنت با کثافاتی مواجه می شود که ابدا در دستگاه الهی تعریف نمی شود و حتی زندگی مادی او را نیز به خطر می اندازد. هر فیلم خصوصی اعم از سیاسی ، جلسات محرمانه ، خانوادگی و ... از هر انسانی که تصورش را هم نمی کنید در سایت های ویدئویی با رکیک ترین عنوان ها در دسترس همگان است، هر توهینی بدون هیچ هزینه ای در شبکه های مذکور صورت می گیرد. از توهین به مقدسات تا بزرگترین علمای اسلام و رهبران اسلامی در طول تاریخ. استاد، بنده می توانم قسم بخورم که 95 درصد افکار و اعتقادات موهوم نسبت به نظام اسلامی و شخص مقام معظم رهبری ، محصول تلاش شبانه روزی این شبکه های مجازی است که غرب به خورد ملت شریف ایران داده است و دهان به دهان گشته است تا منبع اصلی توهین ها گم شده است و عده ای فکر می کنند بی اعتقادی به نظام اسلامی ، نظر شخص خودشان است نه تلقین ماهواره ها و تبلیغات اینترنتی. – شاهدش کپی برداری اصطلاحات ضد نظام ها و بی اعتقادها و سست مذهب ها از این شبکه هاست- این هم در زمانه ای که اگر اعتقادات شخصی مانع نباشد حتی در روستاها، فیش ماهواره از مطبخ و مبرز واجب تر است و اینترنت و فیلترشکن در دسترس بچه ها هم هست. غالب فیلم های ماهواره ای که از طریق اینترنت هم قابل مشاهده و در اختیار همه ی جوانان این مرز و بوم است ، به تضعیف بنیان خانواده و افزایش توقعات کاذب ظاهر الصلاح و نزول اهداف و تغییر امیال و گرایش ها به سمت غرب زدگی و مصرف گرایی منجر می شود که غالبا اثرات خود را به طور ناخودآگاه بر روح و روان بیننده می گذارد. جهت اختصار از مثال خودداری می کنم. تنها دیدن یک قسمت از سریال های کاذبشان ، در زمانه ی کنونی که بزرگتر ها در انتقال فرهنگ ایرانی و اسلامی به نسل جوان ، ناتوان هستند ،کافی است تا نسل جوان سبک زندگی خود را با گرایشات غربی سامان بدهد. ارائه ی ممالک غربی به مخاطبان به بهترین رنگ و لعاب که به اذعان خود غربی ها دور از واقعیت امروز غرب است ، کار عمده ی این شبکه هاست و .......... سپاه و وزارت اطلاعات محترم و هر نهاد مسئولی هم کاری جز فیلتر کردن نمی کند که با یک فیلتر شکن ساده و قابل دانلود از اینترنت ، همه ی تلاش هایشان در زمینه ی فیلتر کردن اینترنت نقش بر آب می شود. استاد ، رشته ی حقیر کامپیوتر است و به اقتضای رشته ام خوب می فهمم که نیروهای زحمت کش این نهادها چقدر بی سوادند که به راحتی توسط شیطنت جوانانه ی برخی ، دور می خورند. استاد ، شنیده ام سپاه ایران به اعتراف دوست و دشمن خیلی قوی است هم به لحاظ دانش روز هم به لحاظ تکنیک. این را اخیرا از خود مقامات آمریکایی در سایت های خودشان هم شنیدم. استاد، من سالها بحث های شما رو کار کردم و با رویکرد فرهنگی دین ناب محمدی (ص) از طریق مباحث شما آشنایی دارم و با برخوردهای ضربتی و چکشی در مسائل فرهنگی به شدت مخالفم. اما به نظر شما آیا واقعا اگر سپاه و وزارت اطلاعات و دیگر نهادهای مسئول اراده کنند ، دانش توقف شبکه های بیگانه در ایران را ندارند ؟ به نظر حقیر این کار قابل انجام است اما عدم تحقق آن ناشی از جهل مسئولان نسبت به ضربه ای است که تا کنون نظام اسلامی از ماهواره ها و اینترنت ( فیلترشکن) خورده است. 1) به نظر شما واقعا وظیفه ی بنده به عنوان دانشجو و جوجه طلبه ی آینده در قبال این مسائل چیست ؟ 2) استاد بزرگوار، قصد دارم برم سپاه قم و این مسئله رو پیگیری کنم و حداقل در فیلتر کردن فیلترشکن ها به آن ها یاری برسانم و ببینم چه اقداماتی انجام می دهند و در حد وسعم به آن ها کمک کنم ، نظرتان چیست ؟ قطعا این کار مقداری از وقت بنده رو میگیره و وقت من برای کسب معارف حقه ی الهی کم است و خودم هم از نظر سلوکی و وجودی بسیار اوضاعم خراب است و نیازمند راهنمایی شما هستم. دعا کنید و لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر و دعای خیر برای عروج لحظه به لحظه ی شما و دستگیری اهل البیت به واسطه ی شما از ما.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- ما در هرحال وظیفه داریم مانع اشاعه‌ی فحشاء شویم و ثواب و برکات زیادی برای ما دارد و به هر ارگانی که بخواهد در این مسیر قدم بردارد باید کمک کنیم منتها باید وقت معینی برای آن تعیین کنید تا همین‌طور که می‌فرمایید از کسب معارف الهی محروم نشوید. موفق باشید
3060
متن پرسش
سلام علیکم. استاد آیا میتوان در یک کار گروهی تشکیلاتی که مثلا یک نشریه داده میشود و در آن برای اسلام و به خاطر دغدغه ی دینی،مطلبی اشتباه را که به نظر ما رسیده به خاطر اینکه به نظر من رسیده که اشتباه است کمک نکرد یا باید به کلیت کار نگاه کرد و اگر مطلب اشتباهی در آن بود هم آن را نشر دهیم؟اگر در آن احساس کردیم که این حرف در نشریه یک نسبت خلاف واقعی به یک فرد است و یا یک نوع توهین به کسی باشد ولی کلیت بحث دفاع از اسلام باشد چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عموماً باید به کلیت امور نگاه کرد ولی اگر این طور که می‌فرمایید ظلمی در کار است و شما در نشر آن ظلم شریک خواهید بود نباید وارد شد. موفق باشید
2672

سبک زندگیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم نظرتان در مورد صحبتهای اخیر رهبری در دیدار جوانان و دانشجویان استان خراسان شمالی و طرح مسائلی پیرامون سبک زندگی دینی چیست؟ چقدر این سخنان را با نظرات خودتان نزدیک میبینید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بسیار سخنان به‌جایی بود تا إن‌شاءالله رجوع ما از غرب به تمدن نوین اسلامی معطوف گردد و ایشان در این امر از همه‌ی نخبگان و اهل فکر و جوانان طلب یاری کردند تا در این امر ایشان را تنها نگذارند و موضوع را جدّی بگیرند. قسمت دوم سؤال را بنده نباید جواب دهم شما باید بررسی کنید. موفق باشید
17406
متن پرسش
سلام استاد عزیز و گرامی: در بحث ولایت فقیه: وقتی رد امام معصوم رد پیامبر (ص) و رد حق تعالی است که در این سیستم عصمت یقینی وجود دارد. اما چطور در ولایت فقیه بپذیریم که رد ولایت فقیه رد ولایت امام زمان (عج) می باشد در حالیکه خود فقیه - چه حضرت امام (ره) و چه امام خامنه ای - به برخی تصمیمات خود اظهار پشیمانی می کنند؟ مثلا دربحث کنترل جمعیت آقا فرمودند رهبری هم قصور دارند. آیا می شود به این سیستم اعتماد کرد که بعد از چندین دهه باز متوجه شویم در یک سیاستی کلان رهبری اشتباه کرده اند؟ با تشکر و آرزوی طول عمر حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی آیت اللّه مشکینی«رحمة‌اللّه‌علیه» ولیّ فقیه «قلیل الاشتباه» است. زیرا با اجتهاد و تخصص خاص خود به متون دینی رجوع دارد و از این جهت، عاقلانه‌ترین کار آن است که در زمان غیبت امام معصوم، جهت حکم خدا در امور حکومتی به کارشناسی رجوع کرد که قدرت کشف حکم خدا را از متون قابل اعتماد داشته باشد و خبرگان او را در این کار توانا تشخیص دهد. موفق باشید  

16228
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با بند بند وجودم معنی «لئن کفرتم ان عذابی لشدید» را احساس می کنم ... در اثر اشتباهاتی که در زندگی داشته ام دچار مشکلات زیادی شده ام و مقدار زیادی بدهکارم. در اثر شراکتی که با خانواده همسرم کردم و سرم کلاه گذاشتند و مسائل دیگر من با خانواده و فامیل همسرم قطع رابطه کرده ام و او نیز به تلافی با خانواده و فامیل من قطع رابطه کرده است نه کسی به منزل ما می آید و نه ما به منزل کسی می رویم که شرح آن وقت گیر است. همچنین دچار افسردگی شدید شده ام و از رحمت و کمک خدا هم ناامیدم و معتقدم خدا در جاهای حساسی می توانست کمکم کند تا راه را اشتباه نروم ولی این کار را نکرده است. پس چه دلیلی دارد که الان که دچار عذاب الیم شده ام کمکم کند. هر کار می کنم این افکار از ذهنم خارج نمی شود. همسرم 39 ساله و دارای یک دختر 10 ساله هستم به دلیل قطع روابط دچار تنهایی شدیدی شده ایم. به همین دلیل اخیرا همسرم بطور مکرر اصرار و التماس می کند که یک فرزند دیگر می خواهم. همچنین فرزندم نیز از تنهایی شدیدا رنج می برد و بطور مستمر آن را اظهار می نماید. آنها می گویند اگر فرزند بیاید رزق خود را نیز می آورد ولی من شک دارم چون کارمندم و دولت نمی تواند و یا قصد آن را ندارد که در وضعیت معیشت کارمندان گشایشی ایجاد کند حتی اگر برای یک عید مذهبی مبلغی واریز کنند از اضافه کار کم می کنند و بالعکس ... برای هر فرزند 30 هزار تومان واریز می کنند که هزینه یک روز نوزاد نیز نمی شود با این شرایط نمی دانم چکار کنم؟ خودم بچه دوست دارم و می دانم باعث شادی خانواده می شود ولی خیلی می ترسم هم به دلیل مسائل اقتصادی و هم مشکلات روحی و خانوادگی که عرض کردم و فکر می کنم اگر فرد جدیدی را به خانواده اضافه کنم در حقش خیانت کرده ام. با وجود آنکه معتقدم خدا مرا فراموش کرده و کمکم نمی کند، آیا در این مورد می توانم به استخاره پناه ببرم؟ اگر جواب مثبت است نزد چه کسی برای استخاره بروم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید خود را در زیر سایه‌ی شریعت الهی قرار دهید. همین‌که قطع رابطه با ارحام کرده‌اید – چه ارحام سببی و چه ارحام نسبی – فعل حرام انجام داده‌اید. اغماض و چشم‌پوشی از افراد را فراموش کرده‌اید. از رزّاق‌بودنِ حضرت حق غفلت دارید. این ضعف‌ها کارها را به این‌جا کشانده است و روز به روز، مشکلات بیشتر می‌شود. پیشنهاد بنده آن است که اولاً: مباحث دعای مکارم را که در قسمت صوتِ سایت هست، دنبال بفرمایید و ثانیاً: گتاب «جایگاه رزق در هستی» را که در قسمت نوشتاری سایت می‌باشد، دنبال کنید. إن‌شاءاللّه زندگی با معنای دیگری شروع خواهد شد. موفق باشید 

نمایش چاپی