بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8822

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم در سوال 8794 پاسخ خود را در مورد نظر حدیث امام حسین (ع) دریافتم. ولی آیا خداوند فقط هر صبحگاه و دوشنبه و پنجشنبه بر اعمال ما نظر تفصیلی دارند؟ آیا این برداشت درست است که خداوند هر لحظه نظر تفصیلی به اعمال ما دارند و همانطور که فرمودید منظور آن روایت نظر خاص است؟ با تشکر از پاسخگویی جنابعالی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: حضرت حق همواره در همه‌ی ابعاد ما حاضر است، حضور تفصیلی‌اش نسبت به عالمی است که در آن زمان و مکان مطرح است. مثل آن‌که شب قدر در یک شب از سال ظهور می‌کند. موفق باشید
7852
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به پاسخی که به سوال 7837 داده اید آیا افسردگی ناشی از دوری از خداست؟چرا این بیماری در همه افرادی که ایمانشان به خدا کم است دیده نمیشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتما این طور است که هر کسی از مقصد اصلی جانش فاصله داشته‌باشد احساس بی ثمری می‌کند منتها عده‌ای که می‌توانند برای مدتی خود را فریب دهند، آن افسردگی درونی را بروز نمی‌دهند ولی در عین ظاهری امیدوار از درون گرفتار غمی عمیق هستند و به همین دلیل هم همواره به دنبال دنیا می دوند. موفق باشید
7722
متن پرسش
با سلام و آرزوی توفیقات روز افزون خدمت استاد عزیز در دستگاه دین، در سیر الی الله آیا رفع حجب همان مبارزه با هوای نفس است؟ یعنی آیا همه حجاب های بین عبد و رب از جنس هوای نفس عبد است؟ و می‌توان سیر نفس را فقط در مبارزه با هوای نفس خلاصه کرد؟ به عبارت دیگر آیا وقتی پرده ای برای عبد کنار می‌رود این در واقع بخشی از هوای نفس او بوده که زائل شده است؟ و آیا اگر در عبادتی مبارزه با هوای نفس نباشد سیری هم صورت نمی‌گیرد؟ آیا توجه به حق چیزی جز سرکوب هوای نفس است؟ آیا برای نزدیک شدن به خدا کاری به جز مبارزه با هوای نفس هم لازم است؟ مثلا کسی که نفسش به نماز علاقمند شده است و میلش به نماز است اگر بخواهد سیر بیشتری داشته باشد باید به دنبال سرکوب هوای نفس دیگری در نماز بگردد و از این طریق رفع حجاب کند یا همان نماز با علاقه هم می‌تواند عامل سیر باشد؟ چگونه؟ یا تکرار ذکر که در آن مبارزه با نفسی نباشد حاصلی ندارد؟ به بیان دیگر سیر به سوی خدا ناشی از چیست؟ آیا سیر الی الله فقط به دلیل رفع هوای نفس است؟ یا اگر نفس هیچ هوایی هم نداشته باشد باز هم سیر ادامه دارد؟ برخی از دوستان ما میگویند: خدا که حاضر است پس فقط ما باید رفع حجاب کنیم و این حجاب ها فقط هوای نفس ما هستند، آیا صحیح است؟ آیا نفس برای ملاقات خدا فقط باید هوایش را سرکوب کند یا نیاز به تغییرات دیگری هم دارد؟ به عبارت دیگر آیا نفس ما همین الان ظرفیت ملاقات با خدا را دارد و فقط مشکلش هوای نفسش است؟ ببخشید که سوال را به اشکال مختلف تکرار کردم. امیدوارم خداوند منظور من را به قلب شما برساند. با تشکر فراوان از شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حقیقت انسان که همان فطرت یا قلب اوست خدا را می‌شناسد و هم‌اکنون توان اُنس با خدا را دارد و مرتبه‌ی بالاتر از قلب، روح است که مقام مشاهده‌ی حضرت حق است. یک قاعده‌ی کلی داریم و آن این‌که توجه به غیر حق، حجاب بین ما و خدا می‌شود و عموماً این توجهات را نفس امّاره ایجاد می‌کند. پس اگر بتوانیم به جای نظر به غیر حق به حق نظر کنیم به عالی‌ترین مقصد و هدف نظر کرده‌ایم و از آن به‌بعد به نور حق به قرب بیشتر نایل می‌شویم. در این دستگاه معلوم است که باید تکلیف خود را با میل‌های نفس امّاره تعیین کنیم تا در مسیر صحیح قرار بگیریم و دستورات شریعت برای همین امر است. موفق باشید
6990
متن پرسش
سلام علیکم من عضو یک گروه در آموزش و پرورش هستم که روی مسئله حجاب کار می کنیم. طرح محرم سازی (در مدارس دخترانه دانش آموزان به شرط عدم وجود نا محرم بتوانند در کلاس مقنعه خود را بردارند)طرحی است که از چند سال پیش شروع شده و با صلاح دید مسولین مدرسه در بعضی از مدارس اجرا میشود.سوال بنده این است که این طرح مورد تایید دین می باشد یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مورد تأیید دین است زیرا هرچقدر زن و مرد کمتر با نامحرم مرتبط باشند به همان اندازه با محرم واقعی خود که حضرت حق است بیشتر مرتبط خواهند بود. موفق باشید
3120

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
پریشان‌حالی غرب، به کدامیک از جهات زیر است؟ الف) به جهت اهداف پوچی که دارد. ب) به جهت ناهماهنگی میان اجزاءش. ج) به جهت ناهماهنگی میان اجزاء با هدفش.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جناب آقای دکتر قدوسی گویا این سؤال را بنده جواب داده‌ام، همچنین سؤال‌های 3121 و 3122 را.
2802
متن پرسش
با سلام با توجه به مطالعه کتاب جنابعالی با نام فرهنگ مدرنیته و توهم و مطالعه مباحث مطرح شده در سایت خواهشمندم به سوالات اینجانب پاسخ دهید: 1- آیا برداشت اینجانب درست است که از نظر جنابعالی به دلیل تفکر و روح اومانیستی حاکم بر تکنولوژی، تکنولوژی نمی توان اسباب خوشبختی انسان را فراهم کند و لذا باید جایگزینی یافت؟ 2- اگر این تفکر را بپذیریم پس نمی توان گفت "فعلا" باید از این تکنولوژی استفاده کرد تا عقب نمانیم. چون مادامیکه از لفظ "فعلا" استفاده کرده ایم گویی بطور ضمنی تکنولوژی را تایید کرده یا حداقل قاطعانه رد نمی کنیم 3- اگر ما فعلا از این تکنولوژی استفاده کنیم ممکن است هیچگاه فرصت ایجاد جایگزین را پیدا نکنیم. آیا بعد از ظهور حضرت مهدی این جایگزین پیدا خواهد؟ 2-به نظر می رسد می توان در بسیاری از موارد با اصلاحاتی تکنولوژی را به گونه ای استفاده کرد که به طبیعت آسیب کمتری بزند. آیا اگر استفاده خیر و در جهت رضای الهی از این تکنولوژی شود باز می توان با این قاطعیت کلیت تکنولوژی را رد کرد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- آری باید به نوعی از تکنولوژی نظر کرد و آن را به‌وجود آورد که متوجه حکیمانه‌بودن نظام عالم باشد تا در تخریب عالم قدم برندارد 2- ما در شرایطی هستیم که تاریخ گذشته‌ی خود را با تکنولوژی موجود شکل داده‌ایم اگر بدون جایگزینی بخواهیم به‌کلی با این تکنولوژی فاصله بگیریم امکان ادامه‌ی تاریخی را از خود سلب کرده‌ایم 3- بستگی دارد که با خودآگاهی به این تکنولوژی نظر کنیم تا آثار منفی آن را احساس نمائیم و شیفته‌ی آن نشویم 4- اگر بتوانیم چه بهتر، باید نمونه نشان دهید. موفق باشید
2278
متن پرسش
جایگاه گفتگو با خداوندبایدپاک و مقدس باشدطبق مضمون کدام آیه است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قرآن می‌فرماید «َ عَهِدْنا إِلى‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ» یعنی ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: «خانه مرا براى طواف‏کنندگان و مجاوران و رکوع‏کنندگان و سجده کنندگان، پاک و پاکیزه کنید» سوره‌ی بقره آیه125. موفق باشید.
1732

عقل دینیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم 1-ایا عقل انسان یکی از جلوات قلب اوست و ایا بحث از عقل غربی یا عقل دینی یا عقل قدسی به همین مسئله بر می گردد یعنی با توجه به این که انسان دل در گرو چه چیزی دارد نحوه تعقلش و میزان درکش تغییر می کند 2-مگر تقوا نور نمی اورد پس چرا در قرون اخیر زهاد عالمی را می بینیم که در بعضی ابعاد کاملا خالی هستند صرفا برای وضوح مطلب این را عرض می کنم یکی از زهاد و مجتهدین که از مشاهیر اصفهان است حاج اقا رحیم ارباب است که تقوای ایشان معروف هم هست یکی از دوستان می گفت که ایشان در زمان حکومت شاهنشاهی در نامه ای به شاه او را با چندین لقب مورد خطاب قرار می دهد به طوری که خاطر او مکدر نشود مثال هایی از این دست کم نداریم ایا مشکل عمیق نبودن اعتقادات این بزرگان است یا در عملشان یا در تقوایشان یا ...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- حرف خوب و دقیقی است و لذا امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: چه بسیار عقلی که اسیر هوسی است که بر او حاکم است 2- تقوا به معنی کنترل امیال در راستای رسیدن به اهداف بلند توحیدی است و در همین راستا علمایی مثل حاج‌آقارحیم ارباب که در آن زمان متوجه بودندشرایط تاریخی ما شرایطی نیست که بتوان به جای نظام شاهنشاهی به دموکراسی غربی رو آورد، سعی می‌کردند شاه را در مسیر اصلاح امور مردم تشویق کنند که به نفع جامعه‌ی مسلمین کارکند و در همین راستا القابی را به شاه می‌دادند. از شرایط تاریخی علماء نباید غفلت کنیم. موفق باشید
1183

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. السلام و التحیّة و الرحمة و البرکات خدمت جناب استاد طاهر زاده. ببخشید استاد ، بنده ی حقیر هرسال در ماه های رجب و شعبان بسیار به خود سختی می دادم تا بتوانم خود را برای ماه مبارک رمضان آماده کنم اما متاسفانه امسال مشکلاتی برایم ایجاد شد که نتوانستم و می ترسم به این واسطه در ماه مبارک رمضان نتوانم آمادگی لازم جهت درک شب قدر را پیدا کنم. خواهشمندم من را راهنمایی بفرمایید که چه باید بکنم؟ لازم به ذکر است که به واسطه امتحان خداوند با این مشکلی که داشتم ، بسیار از خداوند دور شدم. با تشکر و سپاس فراوان . خیلی برای ما دعا کنید.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی همان خدایی که به شما گفته‌ا ست در شب قدر ملائکه و روح را نازل می‌کند همه‌ی مشکلات شما را در نظر داشته و اگر نمی‌خواست به شما بدهد خبر آن شب را به گوش شما نمی‌رساند. به خود منگرید؛ به اکرام الهی بنگرید. موفق باشید
16327
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: ببخشید چند سوال از محضرتان داشتم: 1. در پاسخ بعضی سوالات دیدم که نوشتید، مثلا خداوند زردآلو را زردآلو نکرد بلکه فقط او را وجود بخشید. خواستم بدانم یعنی خداوند قدرت خلق کردن زردآلو را ندارد؟ آخه اینطور قدرت خدا محدود میشه که فقط خداوند میتونه یه چیزی رو موجود کنه ولی اون چیزی که موجود میشه دیگه دست خدا نیست که چی باشه و به ذات اون موجود بستگی داره که زردآلو بشه یا...؟ 2. در همین موضوع سوال دیگری ازتون دارم که عین ثابت و سعه وجودی انسان ها هم آیا باز خداوند به آن ها وجود میبخشه؟ یعنی مثلا آقای قاضی (ره)، با سعه وجودی مثلا 20، آیا خداوند اراده کرد سعه وجودی ایشون بشه 20 یا نه بلکه اقتضای ذات و روح آقای قاضی این سعه وجودی (20) است و مثلا با سعه وجودی 19 نمی تواند به عالم دنیا وارد شود و متولد شود؟ خوب اگه اقتضای ذات ایشون باشه خوب باز قدرت خدا محدود میشه؟ 3. ببخشید ابهامی برام پیش اومده که میگم مگه خداوند عادل نیست پس چرا مثلا اقتضای ذات آقای قاضی مثلا 20 باشه که فقط در این سعه وجودی می تواند متولد شود ولی سعه من مثلا 5 باشه. اگه اقتضای ذات اون 20 است چرا مال من نباشه. آیا اینکه اقتضای هر ذاتی چه عین ثابت و چه مقدار سعه وجودی داشته باشد را خدا تعیین میکنه؟ یعنی خداوند اراده می کند سعه وجودی من چقدر و سعه وجودی آقای قاضی چقدر باشد؟ خواهشا به همه سوالات جواب بفرمایید تا شاید با کنار هم گذاشتن جواب ها، ابهام و شبهه ام حل شود. خداوند خیرتان دهد. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع از موضوعات ظریف فلسفی و کلامی است. مرحوم شهید مطهری تا حدّی در کتاب ارزشمند «عدل الهی» موضوع را مورد مداقّه قرار داده‌اند. زیرا «امکان»، ذاتیِ هر شیئی است و حضرت حق، امکانِ هر شیئ را «وجود» می‌دهد. به همین جهت می‌فرماید: « قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» حجت بالغه از آن خداوند است. بدین معنا که فردای قیامت کسی نمی‌تواند بگوید چرا من چنین شدم که هستم. زیرا در جواب گفته می‌شود خداوند آن‌چه تو بوده‌ای را، وجود داده است. که البته این بحث، عرضِ عریضی دارد. موفق باشید

15395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سوالی که مدتهاست ذهنم رو مشغول کرده این است که چرا غرب با این همه ضعف هایی که ما از نگاه اسلام می بینیم و برای اونها ضعف نیست هنوز یک قدم جلوتر از دنیای اسلام است در حالی که مسلمان ها اگر کامل نه نیمی از احکام و دستورات اسلام را عملی کردن ولی هنوز ضربه های غرب و حتی خود مسلمان ها پس به سر خودشان می خورد. نمونه بارز مشکلات امروزی مسلمان ها. و در ادامه یه سوال دیگه هم هست چرا زنان اسلام عقب مانده تر از زنان غربی ها هستند این در حالی است که اگر زن مسلمانی در غرب بوده پیشرفت های نادری داشته مثلا بهترین فزیکدان دنیا یک زن ایرانی که در غرب درس خونده و همچنان تعدادی از پزشکان دنیا که مسلمان هستند ولی در غرب زندگی کردند و پیشرفت کردن ولی زنان مسلمان ها زیر چادر از احکام دینشون هم مطلع نیستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این ضعف‌ها را باید برگردانید به غفلتی که ما از صفویه به بعد داشتیم و درست وقتی غرب در رنسانس خود قرار دارد ما ملاصدرا را که می‌توانست منشأ تحولی مطابق روح اسلامی در آن تاریخ باشد، تبعید می‌کنیم. به همین جهت شخصی مثل حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌‌تعالی‌علیه» متوجه شدند برای رهایی از این ضعف تاریخی، تنها با روح انقلابی و تأکید بر اسلام باید اقدام کرد و از غرب عبور نمود وگرنه همچنان‌که متوجه‌اید در بستر غرب، زن و مرد ایرانی نیز می‌تواند نشان دهد که اهل تفکر و پیشرفت است. ولی در پازل غرب ما یکی از مهره‌های غرب خواهیم بود و هویتی که باید داشته باشیم را به‌دست نمی‌آوریم. موفق باشید

13863
متن پرسش
با سلام: استاد می خواستم نظرتون رو درباره این علوم روانشناسی که تحت عنوان علوم موفقیت شخصی هستند بدانم. در این علوم مطالبی که گفته می شود که انسان را به موفقیت و ثروت می رساند و مدرسان این جور دوره ها در مورد قدرت خلق کردن مغز انسان صحبت می کنند که انسان می تواند با استفاده از مغزش یک زندگی عالی برای خودش خلق کند ولی بحث من سر این است: 1. انسان موفقیتش دست خودش است یا دست خدا؟ اگر در مورد ضمیر ناخودآگاه اطلاعاتی دارید لطفا بگوئید. 2. ضمیر ناخودآگاه چنین قدرتی تحت عنوان خلق موفقیت دارد یا نه؟ 3. و اینکه آیا به نظر شما خلق موفقیت های شغلی و درسی در این دنیای فانی که هدف لقاءالله است و نظام آن «انا لله و انا الیه راجعون» است مهم است یا انسان فقط باید به آخرتش فکر کند؟ استاد نظر شما برای من خیلی ارزشمند است لطفا جوابم را سریع تر بدهید. اگر امکان دارد جواب سوال 3 را خیلی کامل بدهید که یک سری مسائل برایم روشن شود و اگر کتابی در این زمینه دارید معرفی کنید با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» تا حدّی جایگاه سوبژکتیویته تبیین شد و این‌که انسان در این نگاه، به جای رجوع به حق و متصل شدن به منبع لایزال کمال مطلق، گرفتار یک‌نوع خودشارژی می‌شود و این عملاً یک‌نوع توهّم‌زدگی است، حال چه تحت عنوان ضمیر ناخودآگاه از آن یاد کنیم یا به آن نام  قدرت خلق‌کردن مغز بدهیم. موفق باشید

11961
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی 1. آیا در قیامت زمان و مکان برچیده می شود؟ 2. آیا خداوند «شرّ» را هم آفریده است یا هر چه که خداوند آفریده است خیر است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- زمان و مکان به این معنا که مخصوص عالم ماده است در آن‌جا نیست ولی اعمال ما در برزخ و قیامت جسم و صورت دارند مثل صورت‌های ذهنی که جسم دارند ولی جنس آن‌ها مادی نیست 2- از آن جهت که هرچه در عالم هست در قبضه‌ی اختیار خداوند است می‌توان گفت آنچه خداوند خلق کرده وجهی از شرّ هم دارد که شما در قرآن دارید: «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ» یعنی به خداوند پناه ببرید از شرّ آنچه او خلق کرده ولی همان‌طور که حضرت امام در ابتدای کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» می‌فرمایند: لازم نمی‌آید خداوند مستقیماً شرّ را خلق کند، بلکه همین‌که خیر را و رحمت را خلق نکرده، شرّ موجود می‌شود مثل آن‌که نبود نور موجب ظلمت است، حال بر اساس چه مصلحتی بعضاً رحمت و خیر خود را ظهور نمی‌دهد، بحث دیگری است که شهید مطهری«رحمة‌اللّه‌علیه» در کتاب «عدل الهی» بدان پرداخته‌اند. موفق باشید

11215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: استاد آقای رائفی پور در شبکه ی ولایت گفتن که مباهله انجام دادن و بحث آتش گرفتن فرد درخواست کننده مباهله رو مطرح کردن که البته گفتن آیت الله قزوینی ازشون خواستن که رسانه ای کنن. شما این مطلب رو تایید می کنید؟ در کل نظر شما چیه؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست متوجه نشدم چه می‌فرمایید؟ ولی علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» فرموده بودند هنوز هم جای مباهله هست و تعبیر «این گوی و این میدان» را به‌کار برده بودند بدین معنا که حاضر به مباهله با مخالفان اسلام هستند. موفق باشید
10076

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من می خواستم در مورد چشم زخم بپرسم ازتون، فکر و ذهن من رو فلج کرده، همش می ترسم کاری رو انجام بدم چشمم بزنن، همش از شکست می ترسم و شکست می خورم، اصلا آرامش ندارم. لطفا در مورد قانون جذب هم من رو قانع کنید روی باورم به خدا خیلی اثر بدی گذاشته، میدونم که وجود داره.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! بنده این‌همه وقت گذاشتم و کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را نوشتم و به لطف خداوند به طور مبنایی جایگاه چشم‌زخم و امثال آن را روشن کردم تا شما بتوانید در آغوش حضرت حق و با پیداکردن نور رب‌العالمین زندگی آرامی داشته باشید، حالا انصاف است که آن کتاب را نخوانید و بخواهید بنده این سؤال را به صورتی جزئی جواب دهم؟! موفق باشید
9673
متن پرسش
سلام علیکم: ان شااله عازم حج هستم چه کنیم نهایت استفاده را داشته باشیم و دچار کسالت نشویم و بهترین استفاده از وقت را بکنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در دو جزوه‌ی «حقیقت حج» و «وظایف حجاج پس از برگشت» داشته‌ام خوب است مطالعه بفرمایید و جزوه‌ی «حقیقت حج» را با خود ببرید. به هیچ‌وجه نگران نباشید با امیدواری تمام بروید و با رضایت کامل برگردید. بعد از وظایف واجب خود، هرچه توانستید طواف کنید با آدابی که آموخته‌اید. در حین طواف مناجات شعبانیه و یا دعای مکارم الاخلاق خوب است. بعد از طواف هرچه توانستید نماز بخوانید و بقیه‌ی فرصت‌ها را یا قرآن بخوانید یا به کعبه نگاه کنید. در زیارت ائمه«علیهمالسلام» هر روز زیارت جامعه‌ی کبیره را بخوانید لازم نیست نزدیک پنجره‌‌ها ی قبرستان باشید، با فاصله هم که باشد نتیجه‌بخش است، طرف صورت‌تان به سوی ائمه‌ی بقیع باشد. زیارت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فراموش نشود. فرصت های باقی‌مانده در مسجد النبی را قرآن بخوانید با تدبّر و یا نماز بخوانید. موفق باشید
9641

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب حضور گرانقدر شما: اگر فردی بخشی از قرآن را به نیت استفاده از یکی از امتیازاتی که برای حافظان قرآن قرار داده اند و به آن نیاز دارد؛ حفظ کند بهتر است یا اینکه اصلا حفظ نکند. البته اگر این حفظ کردن همراه با تدبر نیز باشد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این هم بهانه‌‌ی خوبی است که بالاخره با قرآن آشنا شود و با آن زندگی کنند. موفق باشید
9562
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: بنده در سؤال اخیری که درباره خودداری جناب عالی از مطرح کردن بحث تعدد زوجات پیش آمد دقیق متوجه نشدم که علت آن خودداری چه بوده چه آن که در جریان جلسات تفسیر حضرت عالی نیستم. اما با این حال اگر مسئله مربوط به عدم پذیرش تعدد زوجات توسط بانوان است به نظر بنده پاسخ روشنی به این دسته از بانوان وجود دارد و آن این است که در مواردی که برای تعدد زوجات توجیه عقلی و شرعی وجود دارد مخالفت بانوان چیزی جز پیروی از هواس نفس و شیطان نیست. مگر ما نمی دانیم که حسادت از رذائل اخلاقی است پس چه طور یک مؤمن می تواند در برابر این حکم الهی به خاطر حسادت سرکشی کند؟ اما این استدلال که تعدد زوجات می تواند باعث عدم عدالت شود به نظر بنده این جا در مفهوم برقراری عدالت در چند همسری باید دو معنای را تمیز دهیم. 1- عدالت به معنی ادای حقوق تمام زوجات 2- عدالت به معنای برخورد کاملا برابر و یکسان با همه زوجات بدون توجه به فضیلت های آنها. به نظر بنده آن عدالتی که مورد نظر اسلام است اولی است نه دومی چه آن که پیامبر (ص) هم همه زنان خود را به یک اندازه دوست نداشتند و البته این تفاوت مبتنی بر این حقیقت بود که گرچه پیامبر تمام همسران را به حکم انسان بودن به طور کلی دوست دارند اما آن دسته از انسان ها و تبعا همسران ایشان که بندگان خالص تری برای خدا بودند را بیشتر دوست داشتند و راز محبت بیشتر ایشان نسبت به حضرت خدیجه (ع) نیز همین بود. این را عرض کردم که بگویم عدالتی که در قرآن برای چندهمسری ذکر شده به این معنی نیست که تمام همسران را باید یکسان دانست چه آن که هیچ دو انسانی مثل هم نیستند و حتی خدا نیز محبتش نسبت به همه انسان ها بر اساس تفکیکی که بین معنای رحمان و رحیم می کنیم یکسان نیست. پس چه طور انتظار داریم که یک شوهر تحت هر شرایطی همه زنانش را به یک اندازه دوست داشته باشد؟! عدالتی که در چند همسری باید لحاظ شود چیزی جز عدالت در احقاق حقوق اساسی همه زنان نیست و این منافی این است که شوهر آن همسری که با تقوی تر و فاضل تر باشد را بیشتر دوست داشته باشد به شرطی که معیار اختلاف در دوست داشتن همین معیارهای دینی و الهی باشد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد چند همسری، موضوع همین طور است که می‌فرمایید ولی موضوع تعدد زوجات رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» چیز دیگری است و در بحث و تبیین آیات 50 تا 52 سوره‌ی احزاب عرض بنده آن بود که تعدد زوجات رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» به جهت آن بود که دست آن حضرت باز باشد، زیرا هرکدام از ازدواج‌های پیامبر«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» در آن شرایط، قدمی در راستای شکل‌دادن به نظام نوپای اسلام نهفته است و نمونه‌های آن را عرض کردیم و وقتی هم که نظام مورد نظر شکل گرفت آیه‌ی 52 سوره‌ی احزاب نازل شد که دیگر ازدواج مجدد را برای رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» ممنوع فرمود. موفق باشید
7828
متن پرسش
با سلام برای کسی که احساس تنهایی شدید میکند و باید با احساس وجود خدا آنرا پرکند چه رهکار عملی ای وجود دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اول معارف و بعد عبادت با رویکرد اُنس بیشتر به امید تجلی نور خدا و پشت‌کار در عبادات تا به لطف الهی آن نور تجلی کند. در آن صورت آنچنان بین عبد و سالک صفا برقرار می‌شود که نگران است با حضور غیر خدا آن صفا از بین برود و در این حال به حکم وظیفه با بقیه ارتباط پیدا می‌کند. موفق باشید
7498
متن پرسش
سلام لطفا خاستگاه سکولاریسم.خطر سکولاریسم.جایگاه سکولاریسم. تبیین کنید.امروز ما دچار چه نوع سکولاریسم هستیم؟سکولاریسم پنهان یا عریان؟لطفا توضیح مبسوط دهید که ما در جلسات مطالعاتی می خواهیم بحث داشته باشیم.چه طور رو این مسئله تحقیق کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد سکولاریسم را باید از طریق کتاب‌هایی که در این مورد نوشته‌ شده دنبال کنید. بنده هم عرایضی در کتاب«گزینش تکنولوژی» داشته‌ام. در مورد سکولاریسم پنهان؛ بحث در این است که وقتی شرایط تاریخی عوض می‌شود عرصه‌هایی ظهور می‌کند که دین و دین‌داران باید در آن صحنه‌ها حاضر شوند، حال اگر فکری پیدا شود که بخواهد دین را از آن صحنه‌ها جدا بداند، از آن‌جایی که سکولاریسم به معنای جدایی دین از سیاست واز امور اجتماعی است، آن نوع موضع‌گیری را سکولاریسم پنهان می‌گویند چون متوجه نیست آن نوع حضور اجتماعی در آن شرایط تاریخی عین دین‌داری است. رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» در بجنورد فرمودند اگر امروز روحانیت نسبت به مسائل انقلاب حساس نباشد، گرفتار یک نوع سکولاریسم پنهان هستند. موفق باشید
6049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.آیا شما آیت الله فائزی را می شناسید که مرحوم شده اند؟از شما خواهش می کنم چند خط راجع به ایشان بگویید و بگویید کار اصلی ایشان در زمان حیاتشات چه بوده و چه اثری از خود بر جای گذاشته اند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده ایشان را نمی‌شناختم. موفق باشید
5942
متن پرسش
با سلام. بنده از حرف‌های شما این‌طور برداشت کرده‌ام که امام معصوم فقط برای دیدن و رسیدن به افق هایی است که دیگران نمی توانند آن جا را به ما نشان دهند و به آن جا برسانند. یادم هست جایی دیدم یا فرموده بودید که مدتی روی متفکرین شرقی مثل کنفسیوس کار کرده‌اید و دیده‌اید آن‌ها هم حرف برای گفتن دارند اما در سطح خودشان. اگر حرف‌های شما را دست فهمیده باشم می توان این نتیجه را گرفت که رجوع به امام و تحت ولایت امام فقط برای رسیدن به بعضی مراتب عالی است و برای رسیدن به خیلی جاها می‌توان تحت ولایت بسیاری عرفا حکما متفکرین و فلاسفه بود، چون بسیاری ارآن ها چه شرقی و چه غربی دیدگاه‌های عمیقی نسبت به انسان و هستی و زندگی دارند. اگر کسی به جای ولایت حضرت علی(علیه‌السلام) ولایت یک پیر طریقت را بپذیرد در نهایت می تواند او بشود نه امام علی. اما آیا پس از این نشئه مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت؟ اگر عارفی ذیل ولایت عارفی دیگر به مقامات برسد(هرچند نه آن افقی که ائمه خواسته‌اند و ما را بدان جا رهنمون می شوند) در آخرت از یک مومن معمولی که می‌دانسته امامش علی(ع) است و باید نماز بخواند و کار بد نکند مقام کمتری خواهد داشت؟ یا به او گفته خواهد شد تو ذیل ولایت علی(ع) نبودی پس از همه چیز محرومی؟ اساساً آیا ولایت امام من را به قله‌ی کوه می برد و مثلا ولایت ابن عربی به دامنه آن؟ اصلا مگر چند نفر به آن نقطه ای که امام به آن اشاره می‌کنند نگاه می‌اندازند؟ (رفتن و رسیدن به آنجا پیشکش) معلوم است انگشت‌شماری در هر عصری. با این توضیحات من ذیل ولایت امام هم نباشم چیزی از دست نداده‌ام چون من آن چند نفر انگشت شمار نیستم و نمی‌خواهم هم باشم. این مقدمات نتایج دیگری هم خواهد داشت. پس من می توانم یک یهودی باشم و ذیل ولایت موسی بن عمران. اتفاقی نمی‌افتد که می‌افتد؟ من که یک آدم معمولی خواهم بود و مرتبه ای از قرب به حق را خواهم داشت هزاران فرسخ هم از موسی(ع) دور، دیگر پیامبر خاتم و اینها بماند. می خواهم بگویم فرقی نمی کند من الان موسوی باشم یا محمدی(ص)، حالا شکل خم و راست شدنمان متفاوت می‌بود و إلاّ اخلاق و رفتار و گفتار و نیکی و بدی که تغییری نمی‌کرد فقط افق آن گسترده می شد(که آن افق هم هدیه برای همان چند نفر انگشت شمار)آیا اعمال من مورد قبول نخواهد افتاد؟ آیا پیروی از شریعت محمدی(ص) برای این است که به آن افق آن چند نفر انگشت شمار پنهان در اعصار برسیم؟ من همه‌اش مثال زدم تا إنشاء الله غرض من را بفهمید
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در حال حاضر و در شرایطی که امروز دنیا و بشریت دارد کامل‌ترین شریعت برای قرب الهی هست آیا می‌توان به کمتر از آن نظر کرد؟ آیا معقول است؟ آری اگر کسی متوجه وجود کامل‌ترین شریعت نیست و خود را به دین حضرت موسی«علیه‌السلام» می‌سپارد از آن‌جایی که از کامل به ناقص عدول نکرده به همان اندازه که به نور توحید دین حضرت موسی«علیه‌السلام» منوّر می‌شود در قیامت از آن نور بهره‌مند است، می‌ماند که در آن‌جا با خلأهایی روبه‌رو است که در زمان خود با آخرین شریعت برآورده می‌شده و او از کمالات آن دین محروم است. ولی این‌که می‌فرمایید مگر چند نفر به آن نقطه‌ای که امام به آن اشاره می‌کنند می‌توانند برسند؟ عنایت داشته باشید بحث رویکردها و جهت‌گیری‌ها مطرح است. آیا کسی که امام خود را امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» قرار داد و سعی کرده در طول زندگی به مرور و آرام‌آرام شخصیت خود را با آن حضرت هماهنگ کند، با کسی که امام خود را خلیفه‌ی اول و دوم و یا کنفوسیوس قرار داده یک رویکرد در زندگی دارند؟ گذشته از آن‌که ائمه‌ی ما«علیهم‌السلام» دارای ولایت تکوینی هستند و در جان شیعیان خود تصرف می‌کنند و شیعیان خود را به نور عصمت‌شان به تعادل لازم می‌رسانند و شما در زیارت امامان این را در خود احساس می‌کنید. موفق باشید
4853
متن پرسش
باسلام و احترام. برخی معتقدند بکار بردن اصل مفهوم تمدن سازی با حکمت متعالیه نمیسازد و نوعی غرب زدگی است. اقای عبدالکریمی اخیرا در پاسخ به اقای دهقان بر ان صحه گذارده اند. با عنایت به نکات شما در کتاب سلوک که یک بال تمدن سازی را حکمت متعالیه میدانید این مساله را توضیح دهید. سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در همان کتاب سلوک از حضرت امام به‌عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی شاهد آوردم که حضرت امام در جواب «حسنین هیکل» یکی از عواملی که مبنای حرکت‌شان را تشکیل می‌دهد فلسفه‌ی ملاصدرا یا حکمت متعالیه معرفی کردند. از طرفی اگر بخواهیم تمدن اسلامی داشته باشیم آن تمدن نیاز به یک تفکر و برداشت منسجم از اسلام دارد که چون خونی در همه‌ی ابعاد آن تمدن جاری باشد که به اصطلاح آن تفکر را فلسفه‌ای می‌دانند که آن تمدن براساس آن بنا می‌شود و عالم و آدم را در آن تمدن معنا می‌کند تا آن تمدن مبتنی بر آن خود را معنا کند و جلو برود، همان‌طور که تمدن غربی بر مبنای اومانیسم خود را معنا می‌کند و به زعم خود جلو می‌رود و این چیزی نیست که مربوط به غرب باشد بلکه یک موضوع عقلی است که همیشه این‌طور بوده حتی امویان و عباسیان برای خود برداشتی از اسلام داشتند که ترکیبی از اسلام و جاهلیت و یک نحوه یونان‌زدگی بود و بر آن مبنا تمدنی ناقص برای خود شکل دادند و لذا اگر شیعه بخواهد به عنوان یک تمدن به میان آید در کنار فقه شیعی باید تفسیری فلسفی از عالم و آدم به میدان آورد که بنده فکر می‌کنم خداوند حکمت متعالیه را جهت این منظور بر ملاصدرا اشراق کرده است تا عقل‌ها در فضای فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» آنچنان پرورش بیابد که بتوانند برای خود و دیگران حرف داشته باشند. موفق باشید
4815

عبور از جبربازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید سوالم این بود که آیا قانون تجربی قابل نقض است؟منظورم اینه که وقتی شخصی از دوران کودکی تحت یک شرایط خاص تربیت و بزرگ میشه حتی اگر قاتل باشه آیا این شخص کاری جز کشتن نداره؟ یعنی نمیتونه از اون محیطی که بزرگ شده از لحاظ فکری خارج بشه و شخصیت جدیدی درست کنه؟ اخه استاد روانشناسان میگن تجربه ثابت کرده که اکر شخصی در یک محیط رشد کنه صددرصد قابل تغییر نیست.........با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جزوه‌ی «جبر و اختیار» و در تفسیر آیه‌ی 172 سوره‌ی اعراف عرایضی در نقض این حرف‌ها داشته‌ام. موفق باشید
4677
متن پرسش
سلام ما بالاخره نفهمیدیم حاج آقا طرفدار مشائی هستند یا نه؟ پاشون میلرزه از حرفاش یا نه؟، اومدن آقای مشائی و رئیس جمهور شدنشون رو آباد کردن ده میدونن و میگن به خاطرش نباید یه شهرو خراب کرد یا اصلا آباد کردن نمی دونن؟ یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرض کردم آوردن آقای مشائی توسط آقای احمدی‌نژاد، به‌کلی گفتمانی را که آقای احمدی‌نژاد طرح کردند به حاشیه برد و آن‌چه را نیروهای ارزشی برای آن از آقای احمدی‌نژاد دفاع می‌کردند برای سال‌ها به فراموشی سپرده خواهد شد. موفق باشید
نمایش چاپی