باسمه تعالی: سلام علیکم: ارتباط غیر معمول با نامحرم از هر نوعی که باشد، بدون اینکه انسانها در ابتدای امر متوجه باشند قوهی واهمه را بر قلب و عقل انسان غالب میکند، و از یک طرف صفای باطن او را که میتوانست با معنویت مأنوس باشد، از بین میبرد و از طرف دیگر او را گرفتار بدترین انتخابها در زندگی مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید نگاه جناب آقای مستحسن به موضوعِ سختپیچیدهی آیات مربوط به ذیالقرنین، نگاهی است در کنار سایر نگاهها که از بعضی جهات، بعضی از ابعاد آیات را روشن میکند و همانطور که المیزان در حدّ خود به این موضوع پرداخته است ولی با نظر به تفسیر المیزان در این موضوع باز ابهاماتی در میان است؛ عیناً همین مسئله در مورد نگاه جناب آقای مستحسن هست. خوب است اگر فرصت کردید به عرایضی که بنده از سورهی کهف در این مورد داشتهام و در قسمت کتابها، متن آن هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عدهی قلیلی نسبت به الفاظ قرآن چنین تصوری را دارند ولی شواهد قرآنی این نگاه را تأیید نمیکند بهخصوص که قرآن، صورت الفاظ را نیز به عنوان معجزه معرفی مینماید. عرایضی در جزوهی «غفلت از مقام نبوت در پوشش تمجید از حضرت محمد«صلواتاللّهعلیه» بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعضاً میشود چنین نسبتی را پذیرفت ولی نباید آن را یک قاعده بهحساب آورد زیرا درجهی نزدیکی شاگردان به استاد متفاوت است و علاوه بر آن، روحیهها یکسان نیستند 2- عقلانیتِ سلوکی بسیار بسیار متفاوت با عقل فلسفی و عقل کلامی است. آن عقلی است که حقّانیت سخن حق را تصدیق میکند و با رفع تعلقات و اصلاح نفس به صحنه میآید. لذا جناب حافظ که منوّر به آن عقل قدسی است اینچنین میگوید: «حديث از مطرب و میّگو و راز دهر کمتر جو / کهکس نگشود و نگشايد به حکمت اين معما را» یعنی باید در این دنیا از مطرب و میّ که همان شادی و مستی عارفانه است، سخن گفت زیرا معمای هستی به گونهای نیست که با فلسفه و علم بتوان آن را گشود. راز دهر یا معمای هستی چیزی نیست که با تفکر گشوده شود، چیزی است که بر قلبِ آماده ظهور میکند بدون آنکه لازم باشد انسان رویکرد رازجویی بر عالم داشته باشد که مجبور شود با نگاه فلسفی به عالم بنگرد. حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» در این رابطه دارند: «اهل دل عاجز ز گفتار است با اهل خرد / بی زبان با بیدلان هرگز سخنپرداز نیست». 3- حضرت استاد علامه حسنزاده به عنوان یک استادِ صاحبِ سبک در سلسلهی عرفایی که به عرفای قبلی متصل است، صاحب همان عقل قدسی است که حق را به سبک و سیاق انبیاء تصدیق میکند غیر از کسانی است که به عنوان یک معلم معارف تلاش دارند تشنگان معارف اسلامی را در حدّ خودشان سیراب کنند تا إنشاءاللّه افراد به بزرگانی که صاحب سبک در معارفاند، دسترسی پیدا کنند 4- علامه جوادی با همان حکمت و عرفانشان، امام و انقلاب اسلامی را خوب فهمیدند و در حال پیریزیِ تمدنِ واقعی اسلامی هستند. تفاوت سلیقهی ایشان در امور سیاسی چندان بزرگ نیست، زیرا بهخوبی توانستهاند رهبری را تصدیق کنند. آری! بصیرت تاریخی ایشان موجب شد که بهراحتی نتوانند آقای احمدینژاد را در فضای مقابله با آقای هاشمی تأیید نمایند و این به معنای تأیید آقای موسوی نبود و نیست. همانطور که ایشان معتقد به نفیِ آقای هاشمی نیستند که ظاهراً مقام معظم رهبری نیز چنین اعتقادی دارند. در هرحال هنر ما آن است که در امور اجتماعی و سیاسی، سلیقههایی که ذیل امام و انقلاب و رهبری هستند، همه را بفهمیم و محترم بشماریم 5- همانطور که حضرت رضا«علیهالسلام» میفر مایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينه ى او را گشاده مى گرداند. تا در مديريت خود كوچكترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مى شود كه در جوابگويى به نيازهاى جامعه در نمى ماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مى گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] پس او در كار خود موفق و محكم و مورد تأييد الهى است. با توجه به این دو امر میفهمیم ما از طریق حضرت امام وارد تاریخ دیگری خواهیم شد که آن تاریخ، تاریخی است جدایِ تاریخی که فرهنگ مدرنیته در مقابل بشر امروز قرار داده. مقام معظم رهبری در چنین موقعیتی هستند. بنده معتقدم هرکس نتواند حقّانیت امروزینِ رهبری را تصدیق کند، در نورِ این زمانه بهسر نمیبرد و با محفوظات و اوهام خود در عرفانِ «انتزاعی» بهسر میبرد و این آن عرفانی نیست که راه ما را به سوی خدا بگشاید. موفق باشید
[1] - تحف العقول، ص 443
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این نوع موضعگیریهای آن شهید نیستم. آنچه مشخص است ایشان روش مبارزهی منفی یا تذکر لسانی را انتخاب کرده است. نهایتاً معتقد است مثل جداییخواهانِ ایرلند منطقهی شیعهنشین را از منطقهی وهّابیون جدا کند. مگر این نوعی از محاربه است و حکم آن قتل میباشد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه امروزه صوت شرح «اسفار» و «حکمت متعالیه» از استادان ارزشمندی در دست است. این فرصت را از دست ندهید. اساتیدی مثل آیت اللّه جوادی، آیت اللّه مصباح، استاد یزدانپناه، استاد امینینژاد، استاد صمدی آملی که همه در این مسیر میتوانند کمککار شما باشند. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواب؛ صورت خیال در مقام مرتبهی برزخی انسان است. اگر خیال پاک باشد، خوابهای انسان قدسی است، مثل خواب اولیاء. و اگر در مسیر صحیح قرار گیریم آن نوع خوابها که صورت توهّمات است، برداشته میشود 2- اکثر خوابها به جهت منتقلشدن از عالَم حسّ به عالَم مثال یا مرتبهی برزخیِ انسان است، صورتهای محسوسات اوست که در آن عالَم ظاهر میشود. ولی اگر کسی از غلبهی صورتهای حسّی خود آزاد باشد، در عالَم برزخی خود و یا عالَم مثال، با صورت هایی روبهرو میشود که نازلهی حقایق عقلی میباشند 3- مکان و زمان در برزخ نیست لذا اینکه میگوییم یکروز و یا نصفه روز در دنیا بودهایم، به جهت عادتهای فکری است که این مفاهیم را در خود داریم. عالَم خیال و عالَم برزخ از نظر مرتبهی وجودی فرق نمیکند. آنجا عالمی است که صورت دارد ولی آن صورتها جرم ندارند. با کمی توجه به خود و احوالات خود میتوانید عالَمی را غیر از عالَم مادی در خود حسّ کنید. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خیلی از این حرفها سر در نمیآورم. تنها میتوان گفت چون سوزندگی آتش برای مردم ملموس است آنجایی که خداوند بخواهد تاریخ دیگری را ظهور دهد و اراده ی دیگری در میان نباشد، سوزندگی آتش را خنثی مینماید که در مورد حضرت ابراهیم«علیهالسلام» ملاحظه مینمایید که خداوند از این طریقه ربوبیت خود را ظهور داد. ولی آنجایی که ارادهی دیگری در کار است مثل شهادت حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» و در متن این شهادت رسوایی بنیامیه اراده شده است، موضوع فرق خواهد کرد. موفق باشید