بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز آیا این درست است که برای رسیدن به اعتقادی راسخ در اصول دین ، کتاب های مختلف با عقاید مختلف را خوانده و با عقل به اعتقادی درست برسیم ؟ اگر نه در این مورد چه کنیم ؟
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی فرموده‌اند؛ پراکنده‌خوانی نکنید، باید کتاب‌های عالِمی که «عالَم‌دار» است را مطالعه نمود. در بحث «ضرورت مطالعه و نحوه‌ی آن» در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» سعی شده به این‌گونه سؤالات جواب داده شود. موفق باشید
19823
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: همچنان که مستحضر هستید، ارتباطات کلامیِ نامحرم با نامحرم به ویژه در فضای کاری و فضای فامیلی راحت گشته!! نکته قابل تامل آن است که یک طرف این ارتباطات گاها خواهران متدینه و برادران متدین هستند و نیز برادران و خواهران معمولی که تقیدی به دین ندارند! و انصافا بنده وقتی به این روابط و به این افراد توجه می کنم، هیچ سوء نیت و ذهنیت ناشایستی از هر دو قشر برداشت نمی کنم و اکثراً به دلایل خاص و حُسن قصد دیگه ای این طور راحت هم کلام می شوند و اغلب هم ملاحظه کردیم به هیچ اتفاق و امر مذموم و نابهنجاری هم کشیده نشده است. نظر مبارکتان را از این پدیده که در متن فوق تا اندازه ی توصیف شد را بفرمایید؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ارتباط غیر معمول با نامحرم از هر نوعی که باشد، بدون این‌که انسان‌ها در ابتدای امر متوجه باشند قوه‌ی واهمه را بر قلب و عقل انسان غالب می‌کند، و از یک طرف صفای باطن او را که می‌توانست با معنویت مأنوس باشد، از بین می‌برد و از طرف دیگر او را گرفتار بدترین انتخاب‌ها در زندگی می‌نماید. موفق باشید

17253
متن پرسش
ضمن عرض سلام و ادب بنده می خواستم نظر خودم رو راجع به قضیه ذوالقرنین بیان کنم من کتاب جناب آقای مستحسن رو بطور کامل خوندم و همچنین تفسیر المیزان رو در مورد همین قضیه و می خوام چند ایراد وارد کنم: 1. ضمن اینکه نگرش ایشان نگرش خیلی خوب و در تفسیر آیات خیلی خوب وارد شدند در عین حال از بعضی قضایا غفلت کردند یکی اینکه قرآن می فرماید «یسئلونک عن ذی القرنین» اول اینکه چه کسی سوال کرد؟ پرسش کنندگان یهودی بودند که سه سوال جهت اثبات نبوت پیامبر اسلام (ص) بواسطه از ایشون پرسیدند: 1. اصحاب کهف 2. جریان حضرت موسی (ع) و خضرنبی(ع) 3. ذو القرنین و این نشون میده یه شخصیت تاریخی قبل از اسلام بوده به نام ذوالقرنین ولی آقای مستحسن اصلا به این نکته توجه نداشتند 2- نکته دیگه اینکه بنا بر قول معصوم هر آیه قرآن هفت وجه داره این دلیل نمیشه چون آقای مستحسن این نظر رو بیان کردن پس نظر دیگری باطله اگه اینجور باشه پس در مورد سایر وقایع قرآنی مثل توفان نوح و اصحاب کهف و حمله ابرهه به کعبه و سپاه فیل سوار نیز باید شک کرد بطور یقین هدف قرآن از نقل چنین داستانهایی عبرت آموزی و پند گرفتن و هدایت بشر بوده بنابراین هر واقعه می تونه هم وجه تاریخی داشته باشه و هم وجه آخرالزمانی و نباید به سادگی شخصیتی مثل علامه طباطبایی رو زیر سوال برد چون خود علامه هم نظر ابوالکلام ازاد رو خالی از اشکال نمی دونه تشکر منتظر پاسخ شما هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید نگاه جناب آقای مستحسن به موضوعِ سخت‌پیچیده‌ی آیات مربوط به ذی‌القرنین، نگاهی است در کنار سایر نگاه‌ها که از بعضی جهات، بعضی از ابعاد آیات را روشن می‌کند و همان‌طور که المیزان در حدّ خود به این موضوع پرداخته است ولی با نظر به تفسیر المیزان در این موضوع باز ابهاماتی در میان است؛ عیناً همین مسئله در مورد نگاه جناب آقای مستحسن هست. خوب است اگر فرصت کردید به عرایضی که بنده از سوره‌ی کهف در این مورد داشته‌ام و در قسمت کتاب‌ها، متن آن هست رجوع فرمایید. موفق باشید

16294

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در مناظره ای جدید (برنامه پرگار بی بی سی فارسی) دکتر سروش گفته الفاظ قرآن کریم از جانب پروردگار نیست بلکه پیامبر انچه را که دیده اند با توجه به مخاطبی که داشتند بیان کرده اند لذا مثلا اگر پیامبر در فرانسه بودند گونه‌ای دیگر پیام خود را ابلاغ می گردند. (نقل به مضمون) پاسخهایی داده شده و جوابهایی دکتر سروش داده که ضمیمه است. لطفا تبیین بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عده‌ی قلیلی نسبت به الفاظ قرآن چنین تصوری را دارند ولی شواهد قرآنی این نگاه را تأیید نمی‌کند به‌خصوص که قرآن، صورت الفاظ را نیز به عنوان معجزه معرفی می‌نماید.  عرایضی در جزوه‌ی «غفلت از مقام نبوت در پوشش تمجید از حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه» بر روی سایت هست. موفق باشید

14688
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: ببخشید اگر وقتتان را می گیرد ولی واقعا پاسختان برای دردمندی چون من دواست: سوال 1) نسبت بین «شاگردان یک استاد» با «خود آن استاد» در عرفان چیست و آیا می توان از ویژگی های شاگردان استاد به ویژگی های خود استاد پی برد؟ اگر منشی در شاگردان استادی عمومیت به نحو اکثر باشد آیا می توان به دستگاه فکری استاد تعمیم داد؟ سوال 2 ) عقلانیتی که باید با آن سلوک کرد و مقدمه ی سلوک است چه نوع عقلی است و به طور عملی و روشن و مشخص میشه بفرمایید منظور از شروع سلوک با "عقل" چیست ؟ (آیا منظور مباحث کلامی یا شاید فلسفی یا احیانا استدلال های موجود در این علوم ... ؟) و خواهشا بفرمایید که آیا وجود این عقلانیت برای سلوک ضروری است یا صرفا مطلوب است؟ سوال 3) نسبت دستگاه های عرفانی ای مثل دستگاه فکری علامه حسن زاده آملی یا دستگاه فکری بعضی دیگر که در این راه تلاش می کنند، با عقل سلوکی چیست؟ آیا چنین عقلی ، "ثمره ی" سلوک با دستگاه فکری این حضرات است؟ و می شود این عقل، به جای مقدمه ی سلوک، در جایگاه "ثمره" باشد؟ سوال 4) از مواضع سیاسی بزرگانی چون علامه جوادی عاملی یا ...، کدام نتیجه حاصل می شود؟ میشه نتیجه گرفت با اشتباهات فاحش خودمون، همچنان میتونیم عارف باشیم؟ یا نتیجه بگیریم به بقیه ی گذاره های عارفان هم باید با وسواس بیشتری نگریست؟ یا مثلا بگوییم شاید ما مطلق گرا هستیم که حق را در یک جبهه ی سیاسی یافته ایم و اشتباه است که فتنه گران را به کل رد می کنیم و این نقص از ماست؟ استاد بزرگوار این سوال خیلی برایم مهم است چون اشتباهات فاحشی در برخی مواضع از بزرگان دیدم و می خواهم بدانم چه جایی باید برای آن اشتباهات قائل باشم. سوال 5) اگر انسان بزرگی، همه ی همه ی حرف هایش خلاف رهبری باشد (مثلا در زمینه ی سیاست و ازدواج و فرزندآوری و مسکن مهر و حجاب و ... ) و در لیست آقای هاشمی باشد آیا می توان حدس زد که نفوذی است یا خیر؟ آیا ضرورتی دارد برای اعتماد به بزرگان، حرف آنها را با حرفهای رهبری بسنجیم؟ یا باید فکر کنیم روی حرفشان که شاید درست باشد هرچند به مذاقمان خوش نیاید؟ باتشکر. واقعا ملتمس دعایتان هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعضاً می‌شود چنین نسبتی را پذیرفت ولی نباید آن را یک قاعده به‌حساب آورد زیرا درجه‌ی نزدیکی شاگردان به استاد متفاوت است و علاوه بر آن، روحیه‌ها یکسان نیستند 2- عقلانیتِ سلوکی بسیار بسیار متفاوت با عقل فلسفی و عقل کلامی است. آن عقلی است که حقّانیت سخن حق را تصدیق می‌کند و با رفع تعلقات و اصلاح نفس به صحنه می‌آید. لذا جناب حافظ که منوّر به آن عقل قدسی است این‌چنین می‌گوید: «حديث از مطرب و میّ‌گو و راز دهر کمتر جو / که‌کس نگشود و نگشايد به حکمت اين معما را» یعنی باید در این دنیا از مطرب و میّ که همان شادی و مستی عارفانه است، سخن گفت زیرا معمای هستی به گونه‌ای نیست که با فلسفه و علم بتوان آن را گشود. راز دهر یا معمای هستی چیزی نیست که با تفکر گشوده شود، چیزی است که بر قلبِ آماده ظهور می‌کند بدون آن‌که لازم باشد انسان رویکرد رازجویی بر عالم داشته باشد که مجبور شود با نگاه فلسفی به عالم بنگرد. حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه» در این رابطه دارند: «اهل دل عاجز ز گفتار است با اهل خرد / بی زبان با بی‌دلان هرگز سخن‌پرداز نیست». 3- حضرت استاد علامه حسن‌زاده به عنوان یک استادِ صاحبِ سبک در سلسله‌ی عرفایی که به عرفای قبلی متصل است، صاحب همان عقل قدسی است که حق را به سبک و سیاق انبیاء تصدیق می‌کند غیر از کسانی است که به عنوان یک معلم معارف تلاش دارند تشنگان معارف اسلامی را در حدّ خودشان سیراب کنند تا إن‌شاءاللّه افراد به بزرگانی که صاحب سبک در معارف‌اند، دسترسی پیدا کنند 4- علامه جوادی با همان حکمت و عرفان‌شان، امام و انقلاب اسلامی را خوب فهمیدند و در حال پی‌ریزیِ تمدنِ واقعی اسلامی هستند. تفاوت سلیقه‌ی ایشان در امور سیاسی چندان بزرگ نیست، زیرا به‌خوبی توانسته‌اند رهبری را تصدیق کنند. آری! بصیرت تاریخی ایشان موجب شد که به‌راحتی نتوانند آقای احمدی‌نژاد را در فضای مقابله با آقای هاشمی تأیید نمایند و این به معنای تأیید آقای موسوی نبود و نیست. همان‌طور که ایشان معتقد به نفیِ آقای هاشمی نیستند که ظاهراً مقام معظم رهبری نیز چنین اعتقادی دارند. در هرحال هنر ما آن است که در امور اجتماعی و سیاسی، سلیقه‌هایی که ذیل امام و انقلاب و رهبری هستند، همه را بفهمیم و محترم بشماریم 5- همان‌طور که حضرت رضا«علیه‌السلام» می‌فر مایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ‏ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده ‏اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينه ‏ى او را گشاده مى‏ گرداند. تا در مديريت خود كوچك‏ترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مى‏ شود كه در جواب‏گويى به نيازهاى جامعه در نمى‏ ماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مى ‏گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] پس او در كار خود موفق و محكم و مورد تأييد الهى است. با توجه به این دو امر می‌فهمیم ما از طریق حضرت امام وارد تاریخ دیگری خواهیم شد که آن تاریخ، تاریخی است جدایِ تاریخی که فرهنگ مدرنیته در مقابل بشر امروز قرار داده. مقام معظم رهبری در چنین موقعیتی هستند. بنده معتقدم هرکس نتواند حقّانیت امروزینِ رهبری را تصدیق کند، در نورِ این زمانه به‌سر نمی‌برد و با محفوظات و اوهام خود در عرفانِ «انتزاعی» به‌سر می‌برد و این آن عرفانی نیست که راه ما را به سوی خدا بگشاید. موفق باشید


[1] - تحف العقول، ص 443

14379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خوبید. من از خبر شهادت آیت الله نمر ناراحت شدم و البته خاطرجمع که این خون حکومت آل سعود را به زیر خواهد کشید. الا ای حال استاد در شرح زندگی ایشان متوجه شدم که شیعیان عربستان را به تجزیه طلبی فرا می خوانده است. استاد به هرحال من مخالف اعدام این بزرگوار هستم ولی این اتفاق در هرجا و حتی کشور ما هم هم می افتاد فرد محارب و مخل امنیت ملی قلمداد و به اعدام محکوم می شد اینطور نیست؟ بیکران سپاس و التماس دعای ویژه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این نوع موضع‌گیری‌های آن شهید نیستم. آن‌چه مشخص است ایشان روش مبارزه‌ی منفی یا تذکر لسانی را انتخاب کرده است. نهایتاً معتقد است مثل جدایی‌خواهانِ ایرلند منطقه‌ی شیعه‌نشین را از منطقه‌ی وهّابیون جدا کند. مگر این نوعی از محاربه است و حکم آن قتل می‌باشد؟ موفق باشید

13684

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: همانطور که در پاسخ به سوالات فرموده بودید برای مطالعه اسفار به استاد حاذق باید مراجعه کرد، بنده ساکن تهران هستم چون طلبه نیستم دسترسی به اساتید ندارم، و از طرفی فهم عمیق این متون همانطور که فرموده بودید، نیاز به همراهی به استاد دارد. در این باره چکار کنم؟ به صوت و کتب اساتید بزرگ اکتفا کنم؟ (برای مطالعه نهایه از صوت اساتید بهره می گیرم )
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه امروزه صوت شرح «اسفار» و «حکمت متعالیه» از استادان ارزشمندی در دست است. این فرصت را از دست ندهید. اساتیدی مثل آیت اللّه جوادی، آیت اللّه مصباح، استاد یزدان‌پناه، استاد امینی‌نژاد، استاد صمدی آملی که همه در این مسیر می‌توانند کمک‌کار شما باشند. موفق باشید

13682
متن پرسش
سلام استاد عزیز: من وارد گروه ده نکته از معرفت از نفس شدم که استادش یکی از شاگردان به نام شماست (حاج آقا حسینی) هدفم یادآوری مباحث بود اما 3 جلسه که ادامه دادم دچار سوالاتی شدم از خواب و برزخ و ... که جواب قانع کننده دریافت نکردم و حسابی پشیمون شدم که وارد چنین گروهی شدم اشکال از طرف حاج آقا نیست اشکال از طرف من هستش که نتونستم حرفها و مباحث ایشون را درک کنم حالا لطفا شما منو راهنمایی کنید کل سوال و جواب ها را می نویسم. سوال: 1. سلام استاد شما می فرمایید اگر مسيري براي ما بسيار مهم بشود و جديت در راه پيدا كنيم خواب ها شروع مي شوند تا شما در آن راه راسخ شويد (و استاد طاهر زاده می فرمایند بعدا خواب برداشته می شود و اما شما می فرمایید ما همچنان خواب می بینیم) از طرفی هم می فرمایید که چون اصولا خوابهاي ما مخلوط از دروغ و راسته اعتنا كردن و جدي دانستن اين خواب ها بيشتر دردسر سازه. ما مثل اولياي الهي نيستيم كه خوابمان عين حق باشد پس زياد جدي نيستند به آنها اعتنا نکنیم این مطالب را چطور با هم جمع می شود؟ 2. اصولا در خواب نفس با عالم برزخ ارتباط برقرار مي کند اما چون نفس های ما خيلي ضعيفند چيزی از عالم برزخ بدستش نمي آید اگر نکته ارتباط با برزخ را بپذیریم با این توضیح شما روبرو می شویم که اکثر خوابهای ما تکرار روزمان هستند لذا بي اهميتند؛ و ما وقتي از خواب بيدار مي شویم؛ چيزی بياد نمي آوریم پس این ارتباط با برزخ نیست هر نفسی بر اساس شدت و ضعف باید با برزخ ارتباط داشته باشه یعنی وارد عالم دیگر شده باشه ولی روزمرگی ها یادآور ورود به عالم دیگه نیست. 3. وقتی دوره برزخ تمام می شود از فرد می پرسند چقدر در این دوران بودی میگ وید نصف روز یا شاید کمتر آیا این هم مثل عالم خواب است و ما به یاد نمی آوریم یا برای ما مهمترینش تو یادمان هست و یا........؟ به این اعتقاد هستم که آنجا زمان و مکان ندارد. متشکرم جواب ایشان این بود خوابها جدی نیستند صرفا مشخص کننده راه هستند آن هم در صورتی که راهی شروع شده باشد و گرنه اصلا در همین حد هم مهم نیستند پس به آنها زیاد اهمیت ندهید. هر خوابی از دریچه خیال است و خیال هر کس کانالی است به عالم خیال که همان برزخ می باشد و این برزخ مقید مختص به خودتان می باشد. علت ندانستنش نه بخاطر بیاد نیاوردن است بلکه بخاطر بی زمانی عالم خواب و برزخ است. سوال: لطفا رابطه بین عالم برزخ و خیال را توضیح دهید؟ 2. بعد از برزخ قیامت هست در قیامت هم بی زمانی وجود داره توضیح شما فقط منوط شده به عالم خواب و برزخ این را هم توضیح بفرمایید. جواب: برزخ و خیال یک چیزند خیال منفصل را عالم برزخ می گویند وخیال متصل را همان خیال خودمان می گویند. در برزخ و قیامت هر دو تجرد وجود دارد و لذا هر دو بی زمانند. خواب بهترین نمونه ای است که همه آن را تجربه کرده اند و لذا اگر تجربه دیگری سراغ دارید شما بفرمایید. سوال: من تجربه بهتر ندارم اما پاسختون منو توجیه نمیکنه هرچند قبول دارم. جواب: اگر از این طریق نمی توانید با این مبحث ارتباط بگیرید می توانید با مباحث عقلی این بحث مرتبط بشوید تا با استدلالهای عقلی مساله برایتان حل گردد و گرنه یا باید به تجربه عام همگی تکیه کنید یا خودتان اهل کشف و شهود باشید.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواب؛ صورت خیال در مقام مرتبه‌ی برزخی انسان است. اگر خیال پاک باشد، خواب‌های انسان قدسی است، مثل خواب اولیاء. و اگر در مسیر صحیح قرار گیریم آن نوع خواب‌ها که صورت توهّمات است، برداشته می‌شود 2- اکثر خواب‌ها به جهت منتقل‌شدن از عالَم حسّ به عالَم مثال یا مرتبه‌ی برزخیِ انسان است، صورت‌های محسوسات اوست که در آن عالَم ظاهر می‌شود. ولی اگر کسی از غلبه‌ی صورت‌های حسّی خود آزاد باشد، در عالَم برزخی خود و یا عالَم مثال، با صورت هایی روبه‌رو می‌شود که نازله‌ی حقایق عقلی می‌باشند 3- مکان و زمان در برزخ نیست لذا این‌که می‌گوییم یک‌روز و یا نصفه روز در دنیا بوده‌ایم، به جهت عادت‌های فکری است که این مفاهیم را در خود داریم. عالَم خیال و عالَم برزخ از نظر مرتبه‌ی وجودی فرق نمی‌کند. آن‌جا عالمی است که صورت دارد ولی آن صورت‌ها جرم ندارند. با کمی توجه به خود و احوالات خود می‌توانید عالَمی را غیر از عالَم مادی در خود حسّ کنید. موفق باشید

12504

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب: احتراماً، بنده در حال تحقیق در باب اساطیر و آزمونهای پاکی که نقش اول آنرا «آتش» بر عهده دارد، هستم. در شاهنامه سیاوش از آتش می گذرد، در راماین سیتا در درون آتش قرار می گیرد و به این وسیله بی گناهی این دو ثابت می شود . آتش حضرت ابراهیم (ع) را نمی سوزاند و همچنین حضرت موسی (ع) را. استنباط بنده این است که آتش به گوهر پاک این افراد نمی تواند صدمه ای وارد کند، هر چند بی گناهانی هم بوده اند که در آتش سوخته اند مانند ژاندارک و همچنین بارها در بسیاری از مقالات خوانده ام که گناهکاران در جهنم با آتش تطهیر می شوند. حضرت استاد راز این نسوختن در آتش و تطهیر به واسطه این عنصر چیست؟ و راز سوخته شدن بسیاری از بی گناهان در آتش چیست؟ لازم به ذکر است که اینجانب دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد زبان آلمانی می باشم و هدف از این پرسش تحریر مقاله ای در این راستاست. در صورت امکان پاسخ این پرسش را سریعتر برایم ارسال فرمائید. با تشکر و تقدیم احترام
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خیلی از این حرف‌ها سر در نمی‌آورم. تنها می‌توان گفت چون سوزندگی آتش برای مردم ملموس است آن‌جایی که خداوند بخواهد تاریخ دیگری را ظهور دهد و اراده ی دیگری در میان نباشد، سوزندگی آتش را خنثی می‌نماید که در مورد حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» ملاحظه می‌نمایید که خداوند از این طریقه ربوبیت خود را ظهور داد. ولی آن‌جایی که اراده‌ی دیگری در کار است مثل شهادت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» و در متن این شهادت رسوایی بنی‌امیه اراده شده است، موضوع فرق خواهد کرد. موفق باشید

11289

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام اقا لطفا به ما هم یه محلی بذارید هر چی سوال میکنم جوابم را نمیدهید اقا من ۱۸ سالمه تورو خدا بگید چی کار کنم ای کاش ای کاش به این دنیا نمیامدم یا همین حالا میمردم اقا تنها امیدم به شماست شمارابه امام حسین بیش از ۸ خط جوابم را دهید تازه شمارا پیدا کردم ۰۱ اقا اگر شما سرایدار یک جایی باشید و نصفه های شب یکی زنگ را بزند و بگوید من از طرف فلانی امدهام و بخواهد یک چیز با ارزشرا ببرد چه میکنید ۰۲ اقا ما ها برای گرفتن حق خود باید دعوا کنیم یا نه دعوا با ارازل و اوباش چه طور شمارا به خدا قسم میدهم نگویید با اطرافیانتان مشورت کنید مثل بعضی از سوال ها از تجربه شخصی و رفتار خودتان در این امور بگویید برای رهایی از این ترس و همه ی ترس های این طوری چه کنیم کلا صد در صد از بین میرود این ترس و اضطراب لعنتی یا نه خواهش میکنم این مورد اخر ارا مفصل برایم شرح دهید خواهش میکنم این جان من فدایتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! این موارد هرکدام در جای خود یک وظیفه را به همراه دارد. یک‌جا باید دعوا کرد و حق خود را گرفت و یک‌جا برای حفظ جان باید اموال را داد و جان خود را حفظ کرد. یک جا وقتی پای دین در میان است باید تا پای جان ایستاد. یک‌جا باید چیز مهمی را فدای چیز مهم‌تر کرد. دین مقدس اسلام یک حزب نیست با یک راه‌کار یک دین است به وسعت همه‌ی عوامل هستی. موفق باشید
11215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: استاد آقای رائفی پور در شبکه ی ولایت گفتن که مباهله انجام دادن و بحث آتش گرفتن فرد درخواست کننده مباهله رو مطرح کردن که البته گفتن آیت الله قزوینی ازشون خواستن که رسانه ای کنن. شما این مطلب رو تایید می کنید؟ در کل نظر شما چیه؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست متوجه نشدم چه می‌فرمایید؟ ولی علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» فرموده بودند هنوز هم جای مباهله هست و تعبیر «این گوی و این میدان» را به‌کار برده بودند بدین معنا که حاضر به مباهله با مخالفان اسلام هستند. موفق باشید
11198

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز معنی این حدیث پیامبر اسلام (ص) چیست؟ «ان الماء طهور لا ینجسه شی» (نهج الفصاحه باب الف تنظیم هاشم صالحی ترجمه ابراهیم احمدیان)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحث فقهی است. «طَهور» یعنی چیزی که خودش پاک است و بقیه‌ی چیزها را پاک می‌کند. مثل خون نیست که خودش نجس باشد، آب خودش نجس نیست بلکه چیز نجس که با آن مخلوط شود نجس است، به همین جهت آب کُر در صورتی که رنگ و بو و طعم چیز نجس را نداشته باشد پاک است. موفق باشید
11083
متن پرسش
سلام: ببخشید با اینکه ما خودمان می گوییم فقره اشهد ان علیا ولی الله جزء اذان نیست _ آیا صرفا با قصد اینکه جزء اذان نگیریم بدعت گزاری برداشته می شود؟ آیا این عمل باعث نمی شود که خیلی جاهای دیگر با همین قصد اعمالی را بنیان کنیم مثل دست دادن بعد از نماز (برای قبولی) بدون قصد ورود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سنت‌های حسنه بدعت نیست، این‌که شیعه در اذان خود نظر به ولایت علی«علیه‌السلام» می‌کند و آن را در جامعه‌ی خود متذکر عموم می‌گرداند، یک سنت حسنه‌ است مثل ساختن حسینیه‌ها. امام صادق (ع) فرمود شش چیز است که مؤمن پس از مرگ خود از آن سود برد، فرزند صالح که برایش آمرزش خواهد قرآنى که خوانده شود، چاه آبى که بکند و درختى که بکارد و صدقه آبى که مجرى سازد و سنت حسنه ای که از آن پیروى شود. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ خِصَالٌ یَنْتَفِعُ بِهَا الْمُؤْمِنُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ وَلَدٌ صَالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ یُقْرَأُ مِنْهُ وَ قَلِیبٌ یَحْفِرُهُ وَ غَرْسٌ یَغْرِسُهُ وَ صَدَقَةُ مَاءٍ یُجْرِیهِ وَ سُنَّةٌ حَسَنَةٌ یُؤْخَذُ بِهَا بَعْدَه‏( أمالی الصدوق، ص: 169 ).موفق باشید
9738

درمان حسادتبازدید:

متن پرسش
با سلام: درمان حسادت چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم نراقی در کتاب بسیار ارزشمند «معراج السعاده» به خوبی حسد را تعریف کرده اند و راه های درمان آن را نیز نشان داده اند. خوب است که این کتاب را داشته باشید و با آن در موضوعات مختلف اخلاقی مأنوس گردید. در ضمن بنده در جلسات 46 و 47 از شرح دعای مکارم الاخلاق عرایضی در مورد درمان حسد داشته ام که صوت آن در قسمت فایل های صوتی در قسمت جلسات دوشنبه در شرح دعای مکارم الاخلاق در سایت هست. موفق باشید
9673
متن پرسش
سلام علیکم: ان شااله عازم حج هستم چه کنیم نهایت استفاده را داشته باشیم و دچار کسالت نشویم و بهترین استفاده از وقت را بکنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در دو جزوه‌ی «حقیقت حج» و «وظایف حجاج پس از برگشت» داشته‌ام خوب است مطالعه بفرمایید و جزوه‌ی «حقیقت حج» را با خود ببرید. به هیچ‌وجه نگران نباشید با امیدواری تمام بروید و با رضایت کامل برگردید. بعد از وظایف واجب خود، هرچه توانستید طواف کنید با آدابی که آموخته‌اید. در حین طواف مناجات شعبانیه و یا دعای مکارم الاخلاق خوب است. بعد از طواف هرچه توانستید نماز بخوانید و بقیه‌ی فرصت‌ها را یا قرآن بخوانید یا به کعبه نگاه کنید. در زیارت ائمه«علیهمالسلام» هر روز زیارت جامعه‌ی کبیره را بخوانید لازم نیست نزدیک پنجره‌‌ها ی قبرستان باشید، با فاصله هم که باشد نتیجه‌بخش است، طرف صورت‌تان به سوی ائمه‌ی بقیع باشد. زیارت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فراموش نشود. فرصت های باقی‌مانده در مسجد النبی را قرآن بخوانید با تدبّر و یا نماز بخوانید. موفق باشید
9480
متن پرسش
سلام: عیدتان مبارک: استاد عزیز اگر کسی تمایل داشته باشد در اسلام شناسی مطالعه کند ابتدا باید چه مراحلی را بگذزاند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید ادبیات عرب را خوب بگذراند و تفسیری مثل تفسیر المیزان را نیز با دقت دنبال کند تا آرام‌آرام صورت مطالعه‌ی مطالب دیگر برایش پیش آید. موفق باشید
8288
متن پرسش
به نام خدا با سلام و ارادت خدمت استاد عزیز 1- اگر امکان دارد توسعه و مدرنیته را به طور خلاصه و جداگانه تعریف فرمایید 2- آیا این دو مفهوم با هم متفاوتند یا ارتباطی بین آنها می توان برقرار کرد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: توسعه در معنای خاص عبارت از برنامه‌هایی است که بشر مدرن در راستای اهدافی برای خود تعیین کرده، ولی مدرنیته یک فکر و فرهنگ است که معنای خاصی برای انسان قائل است و انسان در متن آن معنا خود را موجودی آزاد از عالم قدس و آزاد برای هرگونه تصرفی در طبیعت می‌داند و حال با توجه به این معنا اهدافی برای خود تعریف می‌کند و برنامه‌هایی که برای این اهداف می‌ریزد توسعه می‌نامند. ولی معنای پیشرفت که رهبری بر آن تاکید دارند ،با نظر به انسان قدسی صورت می‌گیرد و اهدافی مدّ نظر انسان قرار می‌گیرد که برای حفظ رابطه‌ی خود با عالم قدس با طبیعت تعامل دارد و خود را آزاد نمی‌داند که هرگونه تصرفی در طبیعت داشته باشد. موفق باشید
7498
متن پرسش
سلام لطفا خاستگاه سکولاریسم.خطر سکولاریسم.جایگاه سکولاریسم. تبیین کنید.امروز ما دچار چه نوع سکولاریسم هستیم؟سکولاریسم پنهان یا عریان؟لطفا توضیح مبسوط دهید که ما در جلسات مطالعاتی می خواهیم بحث داشته باشیم.چه طور رو این مسئله تحقیق کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد سکولاریسم را باید از طریق کتاب‌هایی که در این مورد نوشته‌ شده دنبال کنید. بنده هم عرایضی در کتاب«گزینش تکنولوژی» داشته‌ام. در مورد سکولاریسم پنهان؛ بحث در این است که وقتی شرایط تاریخی عوض می‌شود عرصه‌هایی ظهور می‌کند که دین و دین‌داران باید در آن صحنه‌ها حاضر شوند، حال اگر فکری پیدا شود که بخواهد دین را از آن صحنه‌ها جدا بداند، از آن‌جایی که سکولاریسم به معنای جدایی دین از سیاست واز امور اجتماعی است، آن نوع موضع‌گیری را سکولاریسم پنهان می‌گویند چون متوجه نیست آن نوع حضور اجتماعی در آن شرایط تاریخی عین دین‌داری است. رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» در بجنورد فرمودند اگر امروز روحانیت نسبت به مسائل انقلاب حساس نباشد، گرفتار یک نوع سکولاریسم پنهان هستند. موفق باشید
4847
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم لطفا شرح دعای ندبه را برامون بفرستید چون شما در سخنرانی سیزده رجب فرمودید به خاطر اینکه مقام ثابت حصرت علی علیه السلام رادرک کنید بایدجامعه کبیره را بفهید و قبلش باید شرح دعای ندبه را متوجه بشین در قسمت فایل های صوتی شرح دعای ندبه نبود و در فروشگاه شهر خودمون که نمایندگی لب المیزان هست تمام سی دی ها بود ولی سخنرانی شرح دعای ندبه نبود؟ خدا خیرتون بده به خاطر این سایت پربار و پربرکت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح دعای ندبه به صورت کتاب است تحت عنوان «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی». موفق باشید
4626
متن پرسش
سلام استادگرامی : شما در ده نکته معرفت سی دی شماره 8 فرق بین حضور و ظهور فرمودین که مخلوقات ظهور خدایند در آیات هم یا ظاهر و در جوشن کبیر ذکر یا ظاهر آمده ولی کلمه حاضر هزار نام خدا نیامد گر چه حاضر نام دیگر اون حق فرمودین ولی خود کلمه چه اشکالی داره که در جوشن نیاوردن دلیل داره؟ کلمه ی عربی ودر دعا نیاوردند؟ ممنون که وقت با ارزشتون را برامون می ذارین خدا خیرتون بده اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن در توصیف حضرت حق می‌فرماید خداوند « وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیم‏ » است همه‌ی حرف را زده چون واسِعٌ عَلیم یعنی در همه‌ جا به صورت آگاهانه و عالمانه حاضر است. واژه‌ی «واسع علیم» کامل‌تر از واژه‌ی «حضور» است. ما حضور را در مقابل ظهور به‌کار برده‌ایم. موفق باشید
4245
متن پرسش
با سلام. 1. استاد آیا در منایع اهل سنت حدیث حدیث لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علیماخلقتک لولا فاطمه....به طور کامل آمده است؟ اسنادش کدام است؟ در کدام کتب ؟برخی میگویند قسمت دوم و سوم حدیث در منابع اولیه نبوده است درست است؟2.در سایتی از قول ایت الله خویی آمده بود که قضیه کتک زدن حضرت زهرا را انکار کردند؛ درست است؟ایشان انکار کردند؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این در تخصص بنده نیست 2- آیت‌اللّه طهرانی در کتاب‌های امام شناسی این طور می‌گویند: در مورد آتش ‏زدن درِ خانه فاطمه (س) و آن برخورد عجیب با على (ع) علاوه بر متون شیعه، حتّى مورخین اهل‏ سنّت که سخت تحت‏ فشار بودند نیز هر چند ناقص واقعه را ذکر کرده‏ اند. ابن‏ ابى‏ الحدید در شرح نهج‏ البلاغه (ج 1، ص 134 و ج 2، ص 19) پس از ذکر سند مى‏گوید: ابابکر به دنبال على (ع) فرستاد و از او بیعت خواست، و على (ع) بیعت نکرد و با عمر شعله‏ اى از آتش بود. فاطمه (س) عمر را در خانه خود دید و گفت: «یابْنَ‏ الْخَطّاب! اراکَ مُحَرِّ قاً عَلَى بابى؟ قالَ: نَعَمْ، وَ ذلِکَ اقْوى فیما جاءَ بِهِ ابُوکِ وَ جاءَ عَلِى (ع) فَبایع»؛ یعنى فاطمه (س) عمر را در درب خانه خود دید و گفت: اى پسر خطاب! مى‏بینم که مى‏خواهى در خانه مرا آتش بزنى؟ گفت: آرى، و این آتش‏ زدن در آنچه پدر تو آورده، استوارتر است، و على (ع) آمد و بیعت کرد. با توجه به این‏که مورخین اهل سنّت عادتشان آن است که در آنچه روایت مى‏کنند، مقدار همراه با دردسر را ذکر نکنند و اگر متوجّه شوند در روایت خود علیه خلفاء روایت مى‏کنند از روایت خود دست مى‏کشند، باید در چنین فضایى روایات آن‏ها را بررسى کرد. چنانچه ابراهیم بن سعید ثقفى با طرح سند روایت مى‏گوید: «وَاللهِ ما بایعَ عَلِى حَتّى رَأى الدُّخان قَدْ دَخَلَ بَیتِهِ‏»؛ یعنى به خدا سوگند على با ابابکر بیعت نکرد، مگر این‏که دید دود داخل خانه شد (امام‏ شناسى، آیت الله حسینى تهرانى، ج 10، ص 395) .. با ید متوجه بود مقابله با فاطمه (س)، با هر بهانه‏ اى که باشد، نشانه موجودبودنِ شرایطى است که چنگ بر روى معنویت زده شده‏ و وجود فاطمه (س) چنین پیامى را در پشت این حادثه‏ ها به گوش ما مى‏رساند. موفق باشید
4243
متن پرسش
ایا جهت تزکیه ویا بازگشت به خدا ویا یادگیری معارف دینی سن خاصی مشخص گردیده ویا در هر سنی میتوان دست به تزکیه و خودسازی زد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ محدویت سنی برای ورود به آستانه‌ی اُنس با خدا نیست. مرحوم جهانگیرخان قشقایی در سن چهل‌سالگی وارد زندگی خاص دینداری شد و حاصل کارشان شهید مدرس و حاج‌آقارحیم ارباب و فاضل تونی- استاد عرفان آیت‌اللّه جوادی و حسن‌زاده آملی - و مرحوم آیت‌اللّه بروجردی- شد. موفق باشید
3032

تفسیر قرآنبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله!بنده دانشجوی لیسانس هستم و تقریبا حدود یکسال است که به لطف خدا علاقه ی وافری به تفسیر قرآن پیدا نموده ام تا حدی که مشتاقیم که تا سرحد یک مفسر پیش رویم اینک سؤال حقیر از حاج آقا اینست که اگر بخواهیم بدون ورود به حوزه بصورت ریشه ای به تفسیر بپردازیم چه دروسی را باید مطالعه کنیم؟ باتشکر-لطفا پاسخ استفتائم رو خود حاج آقا بدهند!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: برای فهم قرآن روایات مربوطه لازم است و برای فهم روایات علم رجال و درایه و حدیث و فقه در کنار ادبیات نیاز می‌باشد. ولی یک‌وقت می‌خواهید از تفسیر علمایی استفاده کنید که این امور را طی کرده‌اند در آن صورت تفسیر المیزان و تسنیم مفید است. موفق باشید
2137

هایدگربازدید:

متن پرسش
با سلام.آقای طاهر زاده، اگر امکان دارد نظرتان را به صورت مشروح در مورد هایدگر بیان فرمایید.ایشان چقدر می تواند راهگشای ما به سمت خداوند باشد؟بالاخره ایشانن یک دیندار است؟اهل حضور و توحید است؟یا صرفا یک فیلسوف و متفکر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مسلماً هایدگر یک فیلسوف است ولی موضوعی که در فلسفه‌اش مدّ نظر دارد «وجود» به همان معنایی که خودش مطرح می‌کند و سعی دارد روشن کند تمام تاریخ غرب تاریخ غفلت از وجود بوده و از این جهت یک نوع هم‌زبانی با مباحث اصالت وجود ملاصدرا در فلسفه‌ی او هست و از آن جهت که روشن می‌کند «وجود» در حضور و خفا می‌رود می‌توان گفت فلسفه‌ی وجود به نگاه توحیدی نزدیک است ولی هیچ فیلسوفی به اعتبار فلسفه‌اش دیندار نیست بلکه هرکس با عهدی قلبی که با خدا و شریعت الهی پیدا می‌کند دیندار می‌شود،‌آری دین الهی انسان را دعوت به تعقّل می‌کند تا بهتر متوجه مقاصد دین بگردد و گرفتار خرافه نشود. موفق باشید
1732

عقل دینیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم 1-ایا عقل انسان یکی از جلوات قلب اوست و ایا بحث از عقل غربی یا عقل دینی یا عقل قدسی به همین مسئله بر می گردد یعنی با توجه به این که انسان دل در گرو چه چیزی دارد نحوه تعقلش و میزان درکش تغییر می کند 2-مگر تقوا نور نمی اورد پس چرا در قرون اخیر زهاد عالمی را می بینیم که در بعضی ابعاد کاملا خالی هستند صرفا برای وضوح مطلب این را عرض می کنم یکی از زهاد و مجتهدین که از مشاهیر اصفهان است حاج اقا رحیم ارباب است که تقوای ایشان معروف هم هست یکی از دوستان می گفت که ایشان در زمان حکومت شاهنشاهی در نامه ای به شاه او را با چندین لقب مورد خطاب قرار می دهد به طوری که خاطر او مکدر نشود مثال هایی از این دست کم نداریم ایا مشکل عمیق نبودن اعتقادات این بزرگان است یا در عملشان یا در تقوایشان یا ...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- حرف خوب و دقیقی است و لذا امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: چه بسیار عقلی که اسیر هوسی است که بر او حاکم است 2- تقوا به معنی کنترل امیال در راستای رسیدن به اهداف بلند توحیدی است و در همین راستا علمایی مثل حاج‌آقارحیم ارباب که در آن زمان متوجه بودندشرایط تاریخی ما شرایطی نیست که بتوان به جای نظام شاهنشاهی به دموکراسی غربی رو آورد، سعی می‌کردند شاه را در مسیر اصلاح امور مردم تشویق کنند که به نفع جامعه‌ی مسلمین کارکند و در همین راستا القابی را به شاه می‌دادند. از شرایط تاریخی علماء نباید غفلت کنیم. موفق باشید
نمایش چاپی