بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13767

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت، به استاد بزرگوار، استاد طاهرزاده: بنده حدود هفت سال هست مشغول تحصیل در حوزه هستم، دو سال بخاطر داشتن فرزند نتونستم سر کلاس برم، و الان که فرزندم کلاس اول دبستان هست، بعد از هفت سال تحصیل دست و پا شکسته دو سال دیگه از تحصیلم مونده، برایم دو سوال پیش اومده که بین دو راهی موندم و ازتون میخوام راهنماییم کنید. اول اینکه خیلی تلاش می کنم تحصیلم رو ادامه بدم. برای دومین بار هست امتحان بازپذیری میدم که ادامه بدم، اما هر بار با مشکلات عدیده ای مواجه میشم، یا مشکلات خود دروس، یا خانواده همسر و... اما هر بار عزم کردم حتما حداقل سطح دو رو به پایان برسونم و الان در فکرم این موضوع هست که امکان داره آقا نخوان من درس رو تموم کنم. شاید صاحب الزمان راضی نباشن از سهم ایشون بنده گناهکار بجایی برسم برای همین مشکلات زیاد میشه. دوم سوالم اینه در صورتیکه درسم تمام بشه، چه وظیفه ای دارم؟ بنده خیلی دوست دارم ادامه تحصیل بدم یا حوزه یا دانشگاه، اما میخوام از لحظات زندگیم کمال استفاده رو بکنم، از طرف دیگه افزایش جمعیت یکی از مسئولیت هایی است که به عهده ما خانمها گذاشته شده، و اگر بخوام به این مسئولیت برسم، علایقم اون طور که دوست دارم نمیتونم ادامه بدم. همونطورکه میدونید تربیت فرزند اونهم طوریکه مورد رضای خداوند قرار بگیره خیلی سخته. تحصیل علم هم مشکل هست. حال میخوام لطف کنید و راهنماییم کنید. سوم اینکه خیلی خیلی درنماز صبح کاهلم. راههای زیادی هم رفتم اما نفسم اجازه نمیده نماز صبح بخونم یا شیطان. همیشه شش و نیم تا هفت بیدارم اما نماز صبح.... یک معظل بزرگی در زندگیم شده. کمکم کنید. باعث شده به بقیه عباداتم هم امیدوار نباشم چون میدونم نماز صبح از چه جایگاهی برخورداره. حتی به همسرم گفتم شده آب بریزند روی صورتم بریزند اما بیدارم کنند. ایشون چند روز این کار رو کردند و دیگه کمکی نکردند. التماس دعای فرج و شهادت برای حقیر ان شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید به عنوان مادر خانه با تعمق در معارف الهی و تفسیر قرآن و تدبّر در روایات، کار را جلو ببرید و با آرامش خاطر به امور همسرداری بپردازید. با تعمق در روایات مثل «اصول کافی» و «تحف‌العقول» مشکل سوم هم إن‌شاءاللّه حل می‌شود. عرایضی در شرح روایت «یابن‌الجندب» شده است، می‌توانید با صوت آن، آن روایت را دنبال کنید. موفق باشید

13018
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد برای بنده این مسئله خوف از خدا و ترس از خدا که در قرآن و روایات آمده مقداری نامفهوم است. برخی موارد ترس از خدا جهت محرومیت از نگاه و نظر خدا و لقای خدا می باشد اما روایات وایاتی است که ترس از عذاب را مطرح می کند و خوف از خدا جهت مجازات نشدن که حالت اول مثل ترس از معشوق است ولی دومی مثل ترس از حاکم این مسئله در اصل به چه شکل مطرح می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس مطابق نظری که به حضرت حق و الطاف او دارد و با تصور از محرومیت از آن الطاف، ترسِ از خدا برای او معنا می‌یابد. یکی می‌ترسد که اگر خدا را تبعیت نکند، از بهشت محروم می‌شود و یکی می‌ترسد که اگر خدا را تبعیت نکند، از نظر الهی محروم می‌گردد و این را حرمان بزرگ می‌داند در آن حدّ که آن برایش از جهنم و عذاب آن سخت‌تر است. موفق باشید

12691
متن پرسش
سلام علیکم: آیا این بار شما در مورد خوشبینی در مورد مذاکرات شکست خوردید؟ ما که از حرص تمام ناخنهایمان را خوردیم البته بعد از افطار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چرا باید این اندازه حرص بخورید؟! و این‌که باید حکیمانه و از سر درایت تمام وجوه موضوع را در این تاریخ بنگریم، گوارایتان باد. در هر صورت موضوع بسیار حساس و پیچیده و کثیرالأضلاع است. نه آن‌چنان است که ما مجبور به پذیرش محدویت‌هایی نشده‌ایم، و نه آن‌چنان است که تماماً موضوع را به عنوان یک شکست تلقی کنیم، هرچند که آن سخن هنوز پا برجا است که خطر نفوذ آرمان‌های آمریکایی به اسم ارتباط با آمریکا در فضایی که بعضی از دولتمردان ایجاد می‌کنند قابل توجه است. موفق باشید

12494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوي قبولي طاعات: آيا شرح كتاب نهج الولايه (بررسي مستند در شناخت امام زمان (عج)) اثر علامه حسن زاده آملي در برنامه هاي آتي شما قرار خواهد گرفت؟ اگر در اين مورد كتاب يا فايل صوتي وجود دارد، ممنون مي شوم حقير را راهنمايي بفرماييد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مجموعه عرایضی که در رابطه با مهدویت شده، بر مبنای عرفان نظری است که حضرت علامه حسن‌زاده نیز بر آن تأکید دارند ولی به طور مشخص بنایی بر شرح کتاب «نهج‌الولایه» حضرت ایشان در حال حاضر ندارم. موفق باشید

11714
متن پرسش
با سلام و ادب محضر استاد عزیز و آرزوی سالی سرشار از موفقیت و سربلندی: بنده از ارادتمندان و شاگردان قدیمی شما هستم، خواهش می کنم در صورت امکان بنده را در باره این سوال راهنمایی جامع و کاربردی و نه صرفا اصطلاحی و نظری بفرمایید. تأمل در آیات قرآن کریم از اهمیت علم تعبیر خواب پرده می دارد. علم تاویل احادیث می تواند کشور مصر را از قحطی نجات دهد و سرنوشت دو زندانی را برایشان مشخص کند و ابراهیم (ع) را آزمایش کند و ... در سوره یوسف (ع) خدا علم تاویل را از نعمتهای خاص خود بر بنده مخلصش نام می برد. کشف رابطه بین 7 سال قحطی و 7 گاو به نظر امر پیچیده ای نمی آید. کتابهای تعبیر خواب بجز بخش احادیث معتبرش قابل اعتماد به نظر نمی رسد. آیا برای کشف این رابطه ها راهی هست؟ آیا خواب نماد است؟ آیا این علم اکتسابی است یا موهبتی و در هر صورت راه دستیابی به آن چیست؟ چگونه می توانیم به این علم دست یابیم؟ سپاس فراوان و ارادت و آرزوی توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که حضرت یوسف«علیه‌السلام» با طرح علم به تعبیر خواب خواستند پیامبری خود را اثبات کنند بزرگان معتقدند علم به تعبیر خواب اکتسابی نیست، باید انسان در مقابل آن خواب به حقیقت باطنی و واقعی آن منتقل شود – چه در مقابل خواب خود یا خواب دیگران - که این از الطاف الهی است. تقدیر مردم مصر آن بود که از آن طریق راهنمایی شوند. موفق باشید

11696

رزق‌بازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: در مورد علت حسادت میگن دلیلش اینه که شخص فکر میکنه خدا عادل نیست یا اینکه نمی دونه هر کسی روزی ای داره یا اینکه فکر میکنه روزی دیگران مانع رزق او میشه. سؤال من اینه که برخی دوستان مذهبی بنده که با پارتی رفتند سرکار دولتی... مثلا دوستی با وجود ترم دوم دانشگاه و ۲۰ سال سن که نه مدرک لیسانسی داره نه هیچی و به عنوان حراست یک شرکت دولتی با پارتی استخدام میشه... این آیا رزق طرف بوده؟ یعنی رزق تقدیر شده یک بچه مذهبی اینه که اینطور بره سر کار دولتی؟ ۲_ اساسا حقوقی که این شخص میگیره حلاله؟ ۳_ در این موارد ما باید خوشحال باشیم که یک بچه مذهبی کار گرفته است یا اینکه متعجب باشیم از چنین پارتی بازی ای؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی در مسیر صحیح به دنبال رزق‌اش باشد، رزق او به همان اندازه می‌رسد که از طریق پارتی‌بازی خواهد رسید، منتها چون از طریق غیر صحیح رزق خود را به‌دست آورد آن رزق برای او حرام می‌شود 2- از نظر فقهی باید از فقیه سؤال کند که وضع این رزق چگونه است ولی از نظر سلوکی این نوع رزق‌ها برکت ندارد 3- اغماض کنیم و دنبال موضوع را نگیریم چون همه‌ی مطلب را نمی‌دانیم. موفق باشید

11563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: 1- شما در جواب سوال 11521 فرمودید خداوند همواره در حال خلقت مخلوقات است پس می توان گفت خداوند محتاج و نیازمند مخلوقات است. آیا این برداشت من صحیح است؟ 2- با توجه به اینکه فرمودید علت و معلول همسنخ هستند پس لازم است خداوند و انسان هم همسنخ باشند؟ و چون معلول همیشه ناقصتر از علت است پس به این ترتیب جهان رو به نقص و کاستی می رود نه بسوی تکامل. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم است جهت رفع این اشکالات مباحث برهان صدیقین را از روی کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن دنبال کنید تا انشاء الله تصوراتتان نسبت به وجود و ماهیت تصحیح شود. موفق باشید

11391
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: با توجه به سوال و جواب بنده در زیر: "سوال شما: با سلام با توجه به جواب سوال 11382، بنده می دانم که عالم خارج بدیهیست چون بدون اینکه به وجود ذهنی و وجود خارج از من و ... فکر کنیم بصورت بدیهی و وجدانی همه عالم خارج از من را می فهمند و یقین دارند این عالم خرج از من است، بنده ام همینطور هستم وقتی به این چیزها فکر نمی کنم یا سرگرم کاری هستم هیچگونه فکری آزارم نمی دهد و در یقین کامل هستم، اما مشکل از آنجاست که وقتی این فکر که در سوال 11382 به سراغ من می آید نمی دانم به خودم چه بگویم که این فکر دست از سر من بردارد و چگونه بطلانش را اثبات کنم، چون این فکر بدون دلیل و سمج می آید، آیا سمج بودن این فکر می تواند به دلیل مشکلی در مغز باشد؟ آیا نیاز به داروی روانپزشک هست؟ آیا این فکر از القائات شیطان است؟ در ضمن بنده وقتی این فکر می آید جوابی در حد فهم خودم می دهم که کمی تاثیر دارد مثلا همینکه بدون فکر کردن و وجدانی به عالم خارج از ذهن یقین داریم پس این فکر سوال 11382 باطل است یا همینکه تفاوت خیال یا وجود ذهنی را با عالم خارج از من می فهمم پس این چیزهایی که می بینم و درک می کنم خارج از من است حالا هرچه می خواهد باشد می خواهد خیال یا ساخته ی هرکس دیگری باشد، چیزی که یقین دارم اینه که اینها که می بینم خیال و در ذهن من نیست یا به خود می گویم علت وجودی من پدر و مادرم هستند پس قبل از اینکه من موجود شوم آنها بوده اند پس قبل از وجود من که ذهن من نبوده که بخواهم وجود ذهنی داشته باشم و پدر مادرم را تصور کنم چون وجود نداشته ام یعنی تقدم وجودی پدر و مادرم دلیل بر عالم خارج از من است همینطور وقتی هم که بمیرم همین منوال است و هیچ چیزی نابود نمی شود پس عالم خارج از من ثابت است و خارج از من هم چنان باقیست یا اینکه بصورت بدیهی می دانم خیال یا وجود ذهنی یعنی تصویری از واقعیت پس واقعیتی باید باشد که هرگونه خیالی به آن نسبت داده شود یعنی لفظ خیال بدون واقعیت و بلعکس معنی ندارد پس همینکه خیال را فهمیده ام به ناچار واقعیت را هم فهمیده ام و این دست من نیست چه بخواهم چه نخواهم و چه فکر کنم و چه فکر نکنم واقعیت را درک می کنم و می فهمم لطفا برای حل مشکل اینجانب برای بنده دعا کنید چون معتقدم حل هر مشکلی به دست خداست، خواهشا به بنده طرز فکری آموزش دهید که بتوانم مشکلم را حل کنم و این فکر آزار دهنده را از ذهنم خارج کنم و حل شود پاسخ: باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) به نظرم بهترین راه، بی‌توجه‌شدن نسبت به آن توهّم است که بعضاً سراغ شما می آاید تا قدرت حضورش کم شود. موفق باشید" سوال جدید: بنده می خواستم بدانم چگونه نسبت به این توهم بی توجه شوم، راه بی توجهی به این توهم چیست تا قدرت حضورش کم شود؟ لطفا برای حل مشکل بنده در نمازهایتان دعا کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگوی شما هستم. این‌که در آخرین جواب عرض کردم؛ بهترین راه بی‌توجه‌شدن نسبت به آن توهّم است، یکی از بحث‌های مهم در سلوک است که می‌فرمایند همان‌طور که نباید بپرسی نور کو؟ و با همین پرسیدنت نور از منظرت در خفا می‌رود، نباید در امور بدیهی سؤال کنی فقط باید ببینی و احساس کنی. مولوی می‌گوید:

مشکل کار در این است که آنچه از همه پیداتر است را نمى‏بینیم. گفت:

چون گهر در بحر گوید بحر کو؟ / وآن‏ خیالِ‏ چون‏ صدف‏ دیوار او.

گفتن آن کو، حجابش مى‏شود / ابر تابِ آفتابش مى‏شود.

بندِ چشم اوست هم چشم بدش‏ / عین رفع سدّ او گشته سدش‏.

چون چشم خود را از حقیقت منحرف کرده است، همان چشمى که باید وسیله رؤیت او شود، حجاب او شده است و همان هوشى که باید وسیله هوشیارى او نسبت به حقیقت شود، مانع شنیدن صداى حقیقت شده است.

بند گوش او شده هم هوش او / هوش با حق دار، اى مدهوش او.

موفق باشید

10459
متن پرسش
سلام: مشکلی که دارم این است که قلبم ربوبیت مطلقه الهی را نمی پذبرد و متاسفانه امیدم به کسی است که از من نفرت دارد! خواهشا راهکاری به من ارائه دهید که قلبم ربوبیت مطلقه الهی را باور کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آرام‌آرام هر اندازه در مباحث توحیدی و اخلاقی جلو بروید تأثیر مخلوقات ضعیف و نقش حضور ربوبیت مطلق حق بیشتر برایتان ظهور می‌کند. تدبّر در قرآن با استفاده از تفاسیر کمک می‌کند. موفق باشید
9478
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام خدمت استاد عزیز: پیرو سوالات مدیریتی یکی دیگر از مبانی فکری مدیریت غربی اخلاق پروتستانی است. نظریه های کلاسیک سازمان و مدیریت بر سازمان عقلایی تأکید داشتند. یکی از جلوه های عقلانیت جوامع مدرن غربی، سازمانهای عقلایی هستند که ضرورتاً به صورت سازمانهای بوروکراتیک ظاهر شده اند. ظهور شکل مدرن سرمایه داری صنعتی با سازمان عقلایی در ارتباط بوده است و این دو هم به شدت تحت تأثیر آیین کالوین [از فرقه‌های پروتستان]، پیوریتن [پیوریتنیسم یکى از شاخه هاى کالونیسم] و اخلاق پروتستان بوده اند. ماکس وبر عمده ترین مسئله توسعه سرمایه داری را «بسط روح سرمایه داری» می داند. او در جواب به این پرسش بزرگ که چرا نطفه های سرمایه داری، که در دیگر تمدن ها نیز موجود بوده است، فقط و فقط در مغرب زمین در جهت تحولی چنین عظیم و نظام یافته انعقاد یافته اند به خلقیات بورژواها توجه پیدا کرده است و می گوید آنچه را که دیگر تمدن ها کم داشته اند باید در همین جا جُست: آمادگی اخلاقی برای بسط روح سرمایه داری. 1- با توجه به نقش اخلاق پروتستانی در بوجود آمدن نظام سرمایه داری و در نتیجه سازمان و نظریه های مدیریت غربی خواهشمند است تحلیلتان را در این خصوص ارائه بفرمایید. 2- ما در مدیریت اسلامی به جای اخلاق پروتستانیسم چه چیزی داریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته که می‌فرمایید نکته‌ی بسیار مهمی است و حقیقتاً وقتی کلیسا به نام مقدس‌مآبی چهره‌ای از خود نشان داد که مردم از کلیسای کاتولیک دلسرد شدند و از طرفی نمی‌توانستند از دین دست بردارند عکس‌العمل آنها یک نوع دنیاطلبی شد با ظاهری دینی و در پروتستانتیسم جواب خود را می‌گرفتند که آن جواب‌دادن به روح دنیاطلبی بود بدون ظاهر دینی، و این است آن نکته‌ای که در سایر ملت‌ها اتفاق نیفتاد و در غرب اتفاق افتاد و ما در مدیریت اسلامی باید از این موضوع مهم که ارتباط عالم ناسوت با عالم ملکوت است غافل نگردیم تا رویکرد اصلی جامعه هرچه بیشتر معنوی‌شدن افراد باشد و اقتصاد جامعه بر اساس حکمت اداره شود و نه بر اساس عقل اقتصادی کلاسیک. موفق باشید
6668
متن پرسش
ضمن سلام و احترام. نظر حضرتعالی راجع به استفادۀ چارلز داروین از یزدان‌شناسی در خاستگاه انواع چیست ؟ با تشکر. http://tarjomaan.com/archives/3413/?q=استفاده چارلز داروین از یزدان http://tarjomaan.com/archives/3448/?q=استفاده چارلز داروین از یزدان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که داروین خودش دانشمندی نیست که منکر وَحیانی‌بودن کتاب مقدس باشد ،ولی مارکس و انگلز سعی کردند از تکامل انواع داروین در جهت نیّات خود استفاده کنند و در همین رابطه انگلز نامه‌ای به مارکس دارد که می‌توانند از نظریه‌ی تکاملی داروین در جهت جبر تاریخی مورد نظرشان را بهره گیرند. و البته نظریه‌ی تکامل انواع ایشان در جای خود اشکالات خود را دارا می‌باشد. موفق باشید
5813
متن پرسش
سلام بر اساس برهان فارابی که می فرمایید هر مابالعرض به ماب الذات ختم میشود حالا ان قلت: پس شیطان هم وجود است این شیطان از آن شیطان شیطان تر است پس به شیطان کل که همان ابلیس است ختم می شود به این افراد با این تفکر چه پاسخی باید داده شود؟سوال دوم قبول دارید حضوری کردن انسان چقدر سخت است چه تمرین هایی در این خصوص که انسان حضوری شود سراغ دارید در رساله ولایت علامه طباطبایی می فرماید به عدد یک فکر کن و سعی کن هیچ چیزی در آن موقع به آن فکر نکنی دیگر چه باید کرد.؟ سوال سوم استاد ارجمند دسترسی ما به شما از طریق 15 تا دی وی دی است که به تهران رسیده است که به نظر می رسد برای چندین سال قبل است خواهشی که دارم سایر دی وی دی ها را توزیع فرمایید سوال چهارم کسانی را می شناسم که پیگیر تفکرات آقای طاهری هستن که الان در زندان اوین است در یک کلام زندگی را به صورت یک چرخه می بیند که کسی که در این چرخه دنیا می افتد در سوال خداوند جواب می دهد من نمی گوید من با خدا خدا هستم حتی ائمه اطهار را اینگونه می بیند و این تفکر را ندارد که این سروران دائم الفیض هستد چه کارکنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- سخن مرحوم فارابی نظر به چیزهایی دارد که وجودی‌اند، آری اگر موجودی هست که وجودش ذاتی‌اش نیست وجودش به وجودی برمی‌گردد که وجودبرای آن ذاتی‌است ولی موضوعات اعتباری و یا معدومات که وجودی نیستند که اگر وجودشان بالعرض است به وجودی برگردد که وجودبرای آن ذاتی‌ باشد. وجود شیطان مثل وجود هر موجودی به عین وجود برمی‌گردد ولی شیطنت شیطان به جهت انقطاع از حق است و جنبه‌ی وجودی در میان نیست 2- بنده یادم نیست که علامه چه می‌فرمایند ولی فکر می‌کنم می‌خواهند از جنبه‌ی نسبت‌ها و اعتباریات به جنبه‌ی وجودی منتقل شویم 3- فرمایش شما را به مسئول محترم گروه فرهنگی المیزان عرض خواهم کرد 4- به این افراد باید متذکر شد فرق خرافه با عقیده‌ی صحیح آن است که عقیده‌ی صحیح بر مبنای استدلال عقلی و یا بر مبنای سخن شریعت و سخن امامان معصوم است که از طریق علماء دین به ما می‌رسد وگرنه با خیالات و احساسات خود زندگی کرده‌ایم، حال آن افراد مبنای این سخنانشان کجا است؟ آیا می‌توانند بگویند ما این‌طور احساس می‌کنیم؟ مگر همه‌ی خرافه‌گراها همین را نمی‌گویند؟ موفق باشید
3733
متن پرسش
سلام استاد گرامی، شرمنده شما هستم که وقت عزیزتان را می گیرم. امیدوارم خداوند در این زمان که ما را از برکات ظهور امام برحقش محروم کرده بر توفیقات استادانی چون شما بیافزاید که پشت ما جوانان بی کس و تنها را خالی نمی کنید. استاد مادری دارم از سادات طباطبایی است و متاسفانه به خاطر مشقات فراوانی که در زندگی متحمل شده دچار بیماری روحی شده. به طوری که دیگر آنگونه که باید و شاید حواسش به کارهایش نیست.مثلا وقتی برای درمان و معالجه نزد پزشک میبریمش در ملا عام داد و بیداد می کند و یک حرف را صدبار تکرار می کند. در خانه هرچه به او می گوییم نمیخواهیم ظرف بشویی و ... بلند میشود و آب را باز کرده گل آشپزخانه را به گند می کشد و ظرفا را یعنی می شوید و... البته بنده خدا تقریبا همین دو سه مدل اذیت را دارد اما به حدی من ناراحت می شوم که حد و حساب ندارد. به خودم مدام می گویم فلانی هدف از آمدن تو به این دنیا این نبوده که در خانه مرتب زندگی کنی و ...بلکه هدف این بوده که مادرت رو بداری و به نیکی تحمل کنی....اما استاد گاهی ناراحت می شوم و جلوی مادرم به خودم غر میزنم و از خدا مرگم را از دست مادرم میخوام...استاد خداوکیلی شما بودید چه می کردید؟من چه باید بکنم چه ذکری بخوانم که حلم و صبرم بالا رود و چیزی به مادرم بگم. باتوجه به اینکه این بنده خدا از ذریه رسول الله است و زن مظلومی است و جالب اینکه هرکس چیزی بهش میگه بلایی سر طرف می یاد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از پیگیری درمان او، حوصله و صبر خود را به میان آورید و از این طریق راه بهشت را به سوی خود بگشایید. اشکال ندارد به روش‌های معقول او را کنترل کنید ولی بی‌حرمتی نکنید. موفق باشید
3468
متن پرسش
باسلام. 1.چرا کار خیری که می کنیم نسبت به خدا می دهیم اما کار شر را نه؟ 2.در بحث تشکیک وجود شما در پاورقی کتاب از برهان تا عرفان فرمودید که معنی اش این است که وجود شدت و ضعف دارد یعنی خدا شدیدترین وجود است این چگونه قابل جمع است که ما گفتیم خداوند عین وجود است نه وجود؟ 3.خداوند یک صفات ذاتی دارد و یک صفات فعلی:اولاً آیا صفات ذاتی هم تجلی می کندثانیاًاگر تجلی کند صفات ذاتی خب انسان خدا می شود؟ 4. آیا اسماء خداوند عین ذات اوست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- چون خداوند عین کمال است پس از او جز خیر صادر نمی‌شود 2- خداوند عین کمال است پس هر مرتبه از وجود که عین کمال نیست دیگر خدا نیست، مخلوق خدا است. در شرح برهان صدیقین در سی‌دی‌های مربوطه این را شرح داده‌ام. 3- صفات ذاتی مثل علم و حیات و صفات فعلی مثل رزاق‌بودن. صفات ذاتی مثل علم تجلی می‌کند ولی اصل علم از آن خدا است و اوست که عین علم است پس اگر آن صفت بر قلب انسان تجلی کند و آن شخص منور به نور علم الهی شود، علم او عین علم نیست تا او خدا شود 4- اسماء الهی عین ذات او نیست بلکه ذات حضرت حق وقتی با صفتی خاص جلوه کند آن صفت را اسم می‌گویند. موفق باشید
2963
متن پرسش
سلام.استادچندروزپیش سوالی را پرسیدم من باب تفسیر آیه213بقره وارتباط احتمالی آن با ظهور حضرت امام عصر(عج)که شمافرمودیدکه ربط قسمت اول آن را با قسمت دوم متوجه نشدید که مطمئنا اشتباه از بیان بنده بوده است که پوزش می طلبم.سوال این حقیر در اصل این بود با توجه به اینکه در این آیه مبارکه سبب نزول کتب آسمانی وشریعت را اختلافی که بین مردم به وجود آمده می داندکه در تفسیراز زمان حضرت نوح به بعد ذکر شده است وقبل ازآن مردم امت واحده ای بودند که بر اساس فطرت که اصیل تر از شریعت می باشد زندگی فردی واجتماعی می کردند ودر منازعات احتمالی به انبیا رجوع می کردند سوال اصلی اینجاست که باتوجه به ظهور حضرت وبرکات حتمیه ی ظهور ایشان وبلوغ بشریت ویگانه شدن ناس با فطرتشان وبا توجه به این که شیعه معتقد به ولایت تشریعی هم می باشد آیا می توان گفت که شریعت به حداقل میرود وبه نوعی انسان ها به همان فطرت خداجوی خود با حضور حضرت صاحب، دیگر به شریعت به تفصیل الان نمی باشد وآیا شریعت به همان معنای احکام شرعیه در زمان حضرت به تقلیل می رسد ویا نه حداکثری می شود ویانه به گونه ای دیگر؟اجرتان با صاحب الزمان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از آن جهت که مسیر بشر به سوی تمدن و اجتماع است شاید در زمان حضرت برگشت به قبل نباشد بلکه شعوری در بشر پیدا شود که در عین وجود اجتماع و تضادهایی که بالتبع در اجتماع ایجاد می‌شود، آن شعور تقیّد بشر را به شریعت بیشتر کند. موفق باشید
2678
متن پرسش
سلام دوستی ازبنده سوال داشتند بر این مبنی که : دچار پوچی و نا امیدی از خودش شده و به خاطر وسواس های فکری گویی نمیداند و نمی فهمد . هیچ چیز برایش ارزش ندارد .حالا باید تا به باوری درست از خود و از همه چیز برسد ؟ میخواستم پاسخ استاد طاهر زاده را بدانم متشکرم موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شاید کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» برایش مفید باشد. موفق باشید
2220
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم ، با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما داشتن شبهه در ذهن نسبت به مسائل اعتقادی تا چه حدی مجاز است؟ آیا برخورد وسواس گونه با اعتقادات ، شیطانی است یا حاصل ذهن فعال و حقیقت یاب است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شاید لطف خدا باشد که می‌خواهدشما را در عقایدتان محکم‌تر کند. موفق باشید.
16119
متن پرسش
با سلام: بنده مدتی است در جلسات معرفت النفس شرکت می کنم اما سوال و مشلکی زندگی مرا تحت تاثیر بسیار قرار داده است. من و همسرم چندین سال است که ازدواج کرده ایم ولی تا کنون بچه دار نشده ایم. مباحثی که در جلسات گفته می شود همواره به توکل بر خدا و مثبت اندیشی تکیه دارد از سوی دیگر پایان نامه خودم نیز در این باره بوده است. به نزد متخصصان زیادی رفته ایم و آنها هر بار ما را امیدوار کرده اند از طرف دیگر خودم نیز با توجه به آموزه های دینی هر بار کار را انجام یافته می دیدم و ایمان قوی داشتم که تلاش ها و توکل و توسلم بی پاسخ نمانده است. اما هر بار پس از گرفتن جواب منفی از لحاظ روحی و جسمی بسیار درمانده می شدم و اکنون به جایی رسیده ام که تمام تصوراتم درباره خوشبینی نسبت به خدا و ائمه را از دست داده ام؛ با اینکه هنوز درمان را ادامه می دهم ولی هر دفعه به خودم می گویم مثل دفعات قبلی است و بیهوده دلخوش نکنم تا رنجیدگی کمتری پیدا کنم. لطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّ معقول می‌توانید درمان را ادامه دهید ولی متوجه باشید اگر جواب نمی‌گیرید، مصلحت شما در همین است. به زیباترین شکل در ارتباط با خدا که همان تسلیم و راضی‌شدن است، اقدام نمایید. موفق باشید

15548
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: سوال: به نظر حضرتعالی نفس هم حرکت جوهری داره یا نه؟ اگه ممکنه نظر علامه طباطبایی و ملا صدرا را هم در این مورد بفرمایید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم است بحث «حرکت جوهری» را دنبال بفرمایید در آن‌جا گفته می‌شود که نفس به جهت تعلق به بدن، به تبع حرکت جوهریِ بدن دارای حرکت جوهری است ولی در مقامِ نفسیت. بحث «حرکت جوهری» را در کتاب «از برهان تا عرفان» که روی سایت هست، همراه با شرح صوتی آن چنان‌چه دنبال بفرمایید، نظر علامه و ملاصدرا را می‌یابید. موفق باشید

14974
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی را در خصوص موسیقی به یکی از عزیزان جواب داده بودید. بنده قسمتی از جواب را نفهمیدم و این قسمت که فرموده بودید: «جریان فارابی چیز دیگری است. او توانسته با ارتعاشاتی که ایجاد می‌کند همان چیزی را در نفس و روان انسان پدید آورد که پدیده‌های مادی به نحوی آن را پدید می‌آورد.» حال سوال این جاست که یعنی چه که چیزهایی که پدیده های مادی در نفس انسان ایجاد می کند. آن چیزها چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مطلعید که مواد مخدّر به عنوان پدیده‌های مادی بر روی اعصاب تأثیر می‌گذارند و حالاتی را برای روح و ذهن افراد شکل می‌دهند. افرادی مثل جناب آقای فارابی توانسته بودند با نبوغ خاصی که دارا هستند، از طریق ایجاد ارتعاشاتی خاص، حالاتی را برای روح و ذهن ایجاد نمایند. لذا با ایجاد نوعی از موسیقی، همه را در یک جلسه خنداندند، و با نوعی دیگر همه خوابیدند. البته امروز مطابق آن‌چه بعضی از سایت‌ها می‌گویند؛ به روشی شیطانی، موسیقی‌هایی ایجاد شده که روی سلسله‌ی اعصاب، همان کاری را می‌کند که موادّ مخدّر انجام می‌دهد. موفق باشید

12675

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: منظور از فتح باب در کلام عرفا چیست؟ آیا منظور بقای بعد از فناست؟ این که امثال آیت الحق سید علی قاضی بعد از سی سال مجاهده می فرمایند که تازه فتح باب شد، منظور چه فتح بابی است؟ آیا آن هدف برای سالک است و یا نشانه ای برای دانستن این که در مسیر هست یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فتح باب در هر موردی یعنی انتقال از علم حصولی در آن مورد به علم حضوری. موفق باشید

12482
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزگوار و ارجمندم: بنده معلم معارف در دانشگاه هستم و در باب تدریس درس معاد بر سر دوراهی هستم با توجه به اینکه علامه طباطبایی (ره) فرموده اند هنوز جامعه بشری به آن درجه از رشد نرسیده که بتوان حقیقت معاد را رسما تدریس کرد (ص ۲۴۷ معاد در قرآن حضرت استاد جوادی آملی) آیا بحث معاد را به صورت کلام سنتی تدریس کنم یا اینکه حقیقت معاد را که در کتاب شریف جناب عالی نیز مرقوم است تدریس کنم؟ در بحث امامت نیز دقیقا همین مشکل وجود دارد آیا حقیقت امامت به معنای واسطه فیض بحث شود یا امات کلامی به معنی جانشینی پیامبر؟ از اینکه وقت شریفتان را می گذارید بی نهایت متشکرم التماس دعای ویژه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ما امروز که کفر به شدید‌ترین چهره‌ی خود به صحنه آمده‌است چاره‌ای نداریم که شریعت الهی را در عمیق‌ترین شکل که جنبه‌ی عرفانی آن است به صحنه آوریم و در این راستا نگاه حِکمی و اقناعی صدرالمتألهین در امر معاد بسیار کارساز است و در امر امامت روش عرفانی حضرت امام در «مصباح الهدایه» به خوبی جواب‌گوست به خصوص که با نسلی روبرو هستیم که با عمق بیشتری دین را طلب می‌کند. موفق باشید

11866

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ضمن تشکر از شما: سوالی از حضورتان داشتم در رابطه با تکلیف و حق پدر و مادر. بنده در خانواده مذهبی نبودم و مدام از جانب فامیل و خانواده بابت اعتقادات و افکارم مورد تمسخر و سرزنش قرار می گیرم و یکی از این موارد که بارها و بارها باعث بحث و رفتار نه چندان خوبی بین من و پدرم شده است مسئله پرداخت خمس است یا شرکت در مجالس گناه و... بارها بابت پرداخت خمس صحبت کردم اما منجر به عصبانیت و ناراحتی ایشون شده است و حتی باعث توهین و بدرفتاری با من هم شده و البته ایشان اخلاق تندی هم دارند و با هر امری که مخالف میلشان باشد رفتار اینگونه دارند بارها سعی کردم تحمل کنم اما گاهی اوقات من هم رفتاری می کنم که ناراحتی را بیشتر می کند واقعا در اینگونه موارد تکلیف چیست؟؟ به هر حال هرکس عزت و شخصیتی دارد و در برابر تخریب آن واکنش نشان می دهد و این نگرانی هم مدام همراه من است که این اخلاق و تضاد فکری بسیار من با ایشان در امر ازدواج هم مشکل ساز شود چرا که اولویتها و ملاکهای من برای ایشان بی معنی و اولویتهای ایشون هم برای من اصلا اولویت نیست. بسیار لطف می فرمایید اگر به بنده کمک کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روشن است که شما نمی‌توانید پدرتان را متذکر وظایف شرعی‌اش بکنید، تکلیفی ندارید که بخواهید دعوا راه بیندازید. درگیر نشوید و احترام‌شان را حفظ کنید. موفق باشید

11850
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم استاد گرامی: در مبحث ده نکته فرموده اید راههایی وجود دارد که انسان خوابهای راست ببیند و خوابهایش را فراموش نکند. اگر ممکن هست راهکاری که در این زمینه ها وجود دارد را بفرمایید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه با رعایت دستورات اخلاقی و کنترل خیال جلو ببریم، به همان اندازه رؤیاهای ما صادق می‌شود. موفق باشید

11710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ذکر یونسیه در سجده برای اوایل چند تا گفته شود بهتر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه جوادی می‌فرمودند یا 400 مرتبه، یا نیم ساعت. موفق باشید

نمایش چاپی