بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12821
متن پرسش
سلام مومن: شما با کتاب «جایگاه رزق انسان در هستی» نظام کمونیستی و لیبرالیستی وجود منو از هم پاشوندید باریک الله استاد طاهر زاده احسنت به نفس و قلمتون. اما منو در یک ابهام بزرگ فرو بردید و اون اینکه حال که قراره بنده باشم باید چیکار کنم؟ حال که قراره در کسب رزق تعادل به خرج بدم و به بندگیم برسم چطوری باید برسم؟ صبح که از خواب بیدار میشم باید چیکار کنم که اون بندگی که شما در کتاب ذکر کردید محقق بشه؟ آخه مومن آدم کتاب مینویسه کامل مینویسه میدونین با خوندن این کتاب چند وقتیه خمارم نمیدونم حالا که باید بندگی کنم باید چیکار کنم، هر روز نگرانم آیا دارم بندگی می کنم یا نه. در کل بگم استاد برا یه آدم یه لا قبا که تا حالا جوونیش رو با هوس بازی و خودپرستی و حب مال و مقام تباه کرده توضیح بدید حالا که دغدغه رزق نباید باشه اول اینکه چه دغدغه هایی باید باشه دوم اینکه من برا این بندگی باید از کجا شروع کنم و چطوری بندگی کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده که فقط یک کتاب ننوشته‌ام که لازم باشد علمِ «کانَ و ما یکون» رادر آن مطرح کنم. در حالی‌که توصیه‌ی فوق‌العاده ارزشمند مولایمان به فرزند جوانش در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» در جلوی شما است که در آن تمام راه‌های بندگی بدون یک نقطه کم  و زیاد در آن مطرح است. موفق باشید

12261
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: در مورد مطلبی که یک نفر از کاربران در مورد سیر مطالعه فلسفه و عرفان گذاشته اند باید گفت ایشان از نقش حد واسط کتب امثال جنابعالی غفلت کرده اند به این منظور که کتب جنابعالی چکیده روان و خوبی از آن سیر است که باعث می شود ضمن اشنایی اجمالی و خوب در مخاطب میل فراگیری مطالب عمیق فلسفی و عرفانی بوجود آید این چیزی است که خود ما تجربه کردیم، از طریق کتب شما متمایل شدیم به مطالعه فلسفه و منطق در حالیکه به نسل امروز نمی توان به طور مستقیم گفت برو آن سیر استاد رمضانی را فرا بگیر حتی طلاب هم انگیزه چندانی ندارند در حالی که کتب شما حد واسط خوبی است برای آن سیر هر چند آن کتب به خودی خود هم دارای ارزش و اعتبار است و میل به فراگیری فلسفه و عرفان یکی از نتایج مطالعه کتب شماست. در مورد مولوی و موسیقی هم جالب است در مثنوی مولوی هیچ سفارشی نسبت به موسیقی ندارد حتی بعضی جاها آن را تخطئه هم می کند مثل داستان پیرچنگی که می گوید تو حجاب من بدی از اله البته دیوان غزل ملاک نیست چون زبان غزل زبان خاصی است حتی در اشعار مرحوم حاجی سبزواری هم خیلی از الفاظ موسیقی استفاده شده در حالیکه شرح حال آن مرحوم مشخص است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در هر دو مورد با جنابعالی موافقم زیرا اگر انسان رویکرد خود را نسبت به فلسفه و عرفان درست کند و سپس به آن‌ها رجوع نماید می‌داند برای چه هدفی فلسفه و عرفان بخواند و شاید در مباحث بنده این نتیجه، حاصل آید. و در مورد مولوی به نکته‌ی بسیار دقیقی اشاره فرمودید که اینان هرگز تشویقی به موسیقی به معنای معمول آن ندارند بلکه نظر به شرایط آهنگین نظم عالم قدس می‌کنند و هر آن‌چه که این نگاه را برای آن‌ها فراهم کند، ارج می نهند. موفق باشید

11199
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به سوال 11175منظور بنده این بود که اصلا موطن حقیقت اگر ذهن باشد چه اشکالی پیش می آید نه اینکه موطن حقیقت خارج باشد و سپس با علم به ذهن بیاید، به نظر بنده هیچ راهی برای اثبات رئالیسم نیست حتی هیچ راهی برای اثبات ایده الیسم، یعنی ما نمی توانیم به طور قطع بگوییم جهانی خارج از ذهن وجود دارد یا ندارد بلکه فقط چیزهایی را ادراک می کنیم که رئالیسم اسمش رو گذاشته جهان خارج و ایده الیسم اسمش رو جهان ذهنی می گوید، حال ممکن است که یک سوال پیش بیاید که بالاخره این جهانی که ادراک می شود را خودم با اختیار خودم نساختم بلکه معلول علتی است که به نظر بنده این سوال حتما دلیل آن نیست که جهان خارجی موجود باشد و آن را خداوند ساخته باشد بلکه به زعم بنده ممکن است ذهن ناخودآگاه من آن را ساخته باشد که تحت اختیار من نبوده حالا اسم آن ذهن ناخودآگاه رو می ذاریم خدا آیا به نظر شما این تحلیل درست نیست؟ چه دلیلی است که بگوییم این حرف شهید مطهری درست است که با انکار جهان خارج علم ما می شود جهل مرکب؟ نه اصلا ممکن است علم ما علم به ساخته های ذهنی ما باشد نه نفس الامری که حتما باید در خارج باشد بلکه نفس الامر درون ما باشد و واقعیت درون خود ما باشد ممکن است برخی از فلاسفه بگویند دلیل بر وجود عالم خارج بداهت است که به نظر بنده باز هم درست نیست اصلا بدیهی نیست که جهان خارج از من حتما باید موجود باشد.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که پذیرفته‌اید بنده در خارج از ذهن شما وجود دارم که از بنده سؤال می‌کنید، نشان می‌دهد به طور بدیهی وجود خارج را پذیرفته‌اید و اگر هم بگویید همین هم در ذهن خود دارید پس چرا از بنده سؤال می‌کنید، از آن صورت ذهنی که در ذهن خود دارید سؤال کنید؟! علم به معنای آگاهی است از آن‌چه بیرون از ذهن انسان وجود دارد، با این تعریف است که انکار جهان خارج منجر به جهل مرکب می‌شود. اگر هم بگوییم علم همان چیزهایی است که در ذهن ما است بدون آن‌که حکایت از جهان خارج کند، که باید منکر وجود اطراف خود باشید و فقط با خودتان حرف بزنید. بدیهی است که این کار را نمی‌کنید. آیا اگر به شکّ دکارتی یقین کنیم به یقین می‌رسیم، یا آن‌جا هم مجبوریم مثل دکارت پایِ خدایی که ما را فریب نمی‌دهد باز کنیم؟ و این به جهت آن است که دکارت نیز به طور بدیهی پذیرفته است به خارج از ذهن خود علم دارد و بقیه‌ی تلاش‌هایش بی‌فایده است مگر آن‌که مثل همه‌ی بچه‌های آدم به طور بدیهی پذیرفت علم به خارج یک امر بدیهی است و به تعبیر حکمای اسلامی؛ نفس ناطقه با احاطه‌ای که به جهت مجردبودن بر همه‌ی محسوسات دارد به کمک حسّ، صورت محسوسات را در خود ابداع می‌کند که بحث آن به طور مفصل در قسمت «خواستگاه وجود ذهنی» در فلسفه آمده است و بنده نیز در جزوات «تاریخ فلسفه» در نقد دیوید هیوم عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
8840
متن پرسش
سلام: آیا این همه هزینه ای که سپاه و بسیج برای عزیمت مردم بصورت رایگان به مرقد امام خمینی (رحمت الله علیه) در سالروز رحلت ایشان انجام می دهند ملیاردها تومان از هزینه بیت المال و با این شرایط اقتصادی درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: آدم حسابی! وقتی هدف از خلقت ما بندگی خدا است و این‌همه هزینه می‌کنیم تا مسیر بندگی خود را هموار کنیم چه کاری بهتر از آن‌که مسیری فراهم شود تا توجه مردم به مظهر کامل بندگی خدا در این عصر و زمانه، یعی حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بیفتد تا از این طریق راه بندگی خدا گم نشود؟. موفق باشید
7686

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم آنچه بنده از فرمایشات شما در باره انقلاب اسلامی متوجه شده بودم این است که کسانی که در فضای انقلاب اسلامی زندگی نمی کنند خود را از یک حیات برتر معنوی محروم کردند و امروز اگر کسی بخواهد سیر الهی داشته باشد این سیر از طریق انقلاب اسلامی محقق می شود .ولی در جلسات قبل نکاتی قرمودید که برای ما تکان دهنده بود وآن اینکه اکنون جبهه کفر ایمان مشخص شده است و اگر کسی در جبهه ایمان (مسیر اتقلاب )نباشد در جبهه کفر است و بحث دیگر که فرمودید بحث حبط اعمال بود . بعضی از مردم ما شیعه هستند و دوستدار اهل البیت ولی نسبت به انقلاب بی تفاوت هستند و ته قلبشان از کفر بدشان می آید . درست است که اینها خودشان را از حیات معنوی محروم کرده اند ولی چگونه می شود انها را در جبهه کفر دانست و یا اینکه اعمال آنهارا حبط شده دانست ؟ آیا منظور حضرتعالی کسانی که با انقلاب به محاربه می پردارند بوده است؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از آن‌جایی که هدف اصلی اسلام ایجاد نظام اسلامی است اگر کسی در عین انجام عبادات فردی نظر به تحقق نظام اسلامی نداشته باشد و عملاً راضی به حاکمیت جریان کفر باشد به تعبیر قرآن اعمالش هبط است و عملی انجام نداده که در زمره‌ی مسلمانان قرار گیرد. موفق باشید
6782
متن پرسش
در درس ایجاد نفس از سری مباحث حرکت جوهری فرموده اید که روح به جنین دمیده میشود این در حالی است که اساتید دیگری چون استاد دینانی می گویند که دمیدنی در کار نیست و بدن در ابتدا فقط جسم است که طبق حرکت جوهری به تدریج روح پیدا می‌کند. و نفس و یا روح مجرد قبل از بوجود آمدن در بدن کینونیت عقلانی داشته اند. لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که می‌فرمایند طبق حرکت جوهری به تدریج روح در جسم پیدا می‌شود به معنای دمیدن روح است زیرا در حرکت جوهری روشن می‌شود که همواره فیض از طرف بالا تجلی می‌کند تا جسم از مابالقوه‌ی خود به مابالفعل برسد و جسم هر لحظه زمینه‌ی پذیرش فیض کامل‌تری را دریافت می‌کند تا آن مرحله‌ای که فیض تجلی یافته همان روح است که جنین را به سوی انسان‌بودن سیر می‌دهد. اتفاقاً جناب آقای دکتر دینانی از جمله فیلسوفانی هستند که متوجه می‌باشند نفس در اثر فیض دمبدم به جسم ایجاد می‌شود و معنای «النفس جسمانیة الحدوث» را به‌خوبی تبیین می‌کنند. موفق باشید
6506

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام اگه خدا بخواد ایشالا تا چند ماه دیگه یه سفره عمره دارم میخواستم بدونم برای کسب آمادگی روحی بیشتر وبهره ی بیشتر از این سفر ازالان باید چیکار کنم .باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که دو جزوه‌‌ای را که در این رابطه عرض کرده‌ام مطالعه بفرمایید: یکی «حقیقت حج» و دیگری «وظیفه‌ی حجاج پس از برگشت». موفق باشید
6452
متن پرسش
با سلام و درود خدمت جناب عالی سوالی داشتم که خواهشمندم که در صورت امکان به تفصیل پاسخ دهید. نظر شما درباره رضا داوری اردکانی چیست؟ آیا در مبانی نقد غرب و نگاه به مدرنیته تفاوتی در نظر شما هست؟ در نگاه به آینده و راه برون رفت نظر شما و ایشان یکی هست یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم جناب آقای دکتر داوری جایگاه ارزشمندی در فضای نظام اسلامی دارند و با نظر به رویکردی که انقلاب اسلامی نسبت به عبور از غرب دارد، تفکر ایشان در نقد غرب قابل ستایش است. با توجه به روحی که حضرت امام در عبور از غرب به تاریخ ما داد بنده جهت تفصیل آن روح به جناب آقای دکتر داوری رجوع کردم و بهرهای زیادی بردم و ایشان را نه‌تنها فیلسوفی یافتم که در نقد غرب بسیار موفق است بلکه با دیدن کتاب « انقلاب اسلامى و وضع کنونى عالم‏.» او را شیعه‌ای یافتم که دغدغه‌ی موفقیت انقلاب اسلامی جهت ساختن نظامی غیر از نظام غربی دارد. با این‌همه همواره بنده ایشان را در نسبت با انقلاب اسلامی ارزیابی می‌کنم و این‌طور نیست که مطلقاً همه‌ی آنچه ایشان فرموده‌اند را پذیرفته باشم، هرچند معتقدم دکتر داوری یک‌پارچه فکر است و فکر می‌کنم هرگز او نمی‌تواند فکر نکند. نمی‌دانم دکتر داوری در رابطه با حضور حکمت صدرایی برای ادامه‌ی انقلاب چقدر با بنده موافق است؟ زیرا احساس می‌کنم او فلسفه را وجهی از دینداری نمی‌داند حتی فلسفه‌ی صدرایی را، در حالی‌که به نظر بنده حکمت متعالیه؛ تفکری است در ذیل دین اسلام و فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام». چقدر خوب بود اگر مذهبی‌های ما که می‌خواهند اهل تفکر باشند با اندیشه‌ی دکتر داوری آشنا بودند. موفق باشید
3626
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز بنده طلبه پایه پنج هستم و کتابهای از برهان تا عرفان و معاد و ... شما را نیز با سی دی مطالعه کردم. بنده با توجه به علاقه به آثار حضرت علامه طباطبایی به پیشنهاد شما میخاستم تفسیر ایشان را شروع کنم. حال میخاستم بدانم برای هم افق شدن بیشتر و درک عالَم ایشان چه راهی را پیشنهاد میکنید؟ آیا صلاح میدانید قبل از اینکه تفسیر را شروع کنم کتاب های بدایه و نهایه ایشان را خودم با سی دی یا راه های دیگر بخوانم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال باید بدایه و نهایه را خوب مطالعه کنید، هرچند فکر می‌کنم برای مطالعه‌ی تفسیر المیزان در شرایطی هستید که بدون بدایه و نهایه بتوانید از آن استفاده کنید. موفق باشید
3612

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرانقدر - بنده 24 سالمه و مشغله و ضعف در اطلاعات و نخوندن عمل و گفتار در مواردی موجب عدم توانایی صد در صدم در راهنمایی خواهرم شده - خواهر بنده 12 سالشه و نماز نمیخونه - با تنبیه و قهر و توضیح و هرچی که شده تلاش کردم راهنماییش کنم ولی نمیتونم. متاسفانه عاشق اموری دیگه چون موزیک و دیدن سریال های مخرب خارجی شده و دیگه نمیدونم چه کنم . ازتون میخوام اولا من و دوما این بچه معصوم رو تا دیر نشده راهنمایی کنید . راضیش کردم هرچی سوال و شک و غیره هست رو براتون بنویسه . پاسخ رو خودم چک میکنم . هرچی برای من لازم هست بفرمایید . من بخش مربوط به خودشو بهش نشون میدم .متن زیر متن خودشه که عینا کپی کردم . زیاده عفو کنید. سلام من دختری هستم که چیز زیادی از خدا نمی دونم من سئوال های زیادی درباره ی خدا دارم و می خواهم از شما سئوال بپرسم 1- چرا ما باید نماز بخونیم به طوری که خدا گفته به نماز شما احتیاجی ندارم 2- مگه خدا مهربان نیست مگه همه گناها را نمیبخشه پس ما همه گناهارو انجام بدیم بعد توبه کنیم خدا مگه نمیبخشه مگه خودش نگفته همه ی توبه هارو قبول میکنم 3-چرا ما باید حجاب بگیریم 4- خداوند چگونه میتونه همه ی دونیارو نگاه کنه 5- از کجا معلومه که بهشت و جهنم هست 6- مگه خدا مارو نیاورده که توی دنیا شاد باشیم پس چرا تو ی دنیا این همه سختی داریم پس چرا توی این دنیا باید نمازبخونین قران بخونیم 7- بعضی از مردم هستن که میگن وقتی ما شیعه هارو بکشیم به بهشت میرویم شایداون ادم ها راست میگن اگه راست نگن این هاکه نمیدونن که این کار درست نیست فکر میکنن درست است وخدا در آخرت ا این جور آدم هاکه بی آگاه هستن آن هارا به بهشت میفرستد یا جهنم 8- چرا وقتی ما دعا میکنیم برآورده نمیشود مگه خدا دعا هارا بر آورده نمیکند 9- چرا دعا های گناهکارها بر آورده میشود و دعا های نیکو کاران بر آورده نمیشود آگه هم برآورده شود دیر برآورده میشود 10-چرا نیکوکاران زود میمیرند ولی گناهکار ها دیر پس اگه من میخواهم زیاد در این دنیا بمانم باید گناهکار شوم 11- اگه اون دنیا زیبا است پس چرا ما از مرگ میترسیم 12- چرا خدا مارا آدم آفریده است 13- چرا وقتی یک صحنه تو زندگیت اتفاق مافتد احساس میکنی این صحنه را جایی دیدی 14-از کجا باید مطمئن باشیم که خدا مهربان است یا از کجا باید مطمئن باشیم که اون دنیا وجود دارد 15- چرا من توی کشور ایران کشور مذهبی دنیا اومدم 16-چرا خداوند برای یک کسی سر نوشت خوب و یک کسی سرنوشت بدی نوشته است 17-چرا خداوند کسی را زیبا و کسی را زشت آفریده است 18-چرا ما با نماز و قرآن خوندن آرامش میگیریم 19- شاید من هم اگه امام حسین بودم یا هر امامی بودم مهربان میشدم 20- چرا این همه سال از شهادت امامان میگذره ولی مردم برای آنها عزاداری میکنن 21-چرا ما برای امامان عزاداری میکنیم ولی برای شهدایی که در جنگ ایران شهید شدن عزاداری خوب نمیکنیم مگه اون ها مهربان نبودند مگه نیکو کار نبودند مگه برای کشورو مردمان جان خود را فدا نکردند 22- چرا باید اول هر چیز نام خدا رو به زبان آورد 23- چرا امام مهدی ظهورنمیکند 24-بعضی ها میگن وقتی که امام زمان ظهور کند یک پیر زن اون را به شهادت میرساند مگه امام زمان وقتی میاید همه گوناه کار هارا نمیکشد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- روش درست آن است که به جای جواب‌دادن به تک‌تک این سؤالات خواهرمان معارفی پیدا کند که در زیر سایه‌ی آن معارف این سؤالات جواب داده شود. پیشنهاد می‌کنم ابتدا کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و بعداً کتاب «چه نیاز به نبی» را مطالعه فرمایند. موفق باشید
3397

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی مدتی است تفکراتی مذهبی و جدید توسط گروهی که خود را وابسته به شخصی به نام علی یغقوبی از تهران می دانند مطرح می شود و در اصفهان و شهرهای دیگر جلساتی با عنوان کاروان حسینی دارند که مطالبی در خصوص نظام بشر و نظام ظهور و ملک خداوندی و تفسیر قران مطرح می کنند. این گروه ایراداتی عمده به تفاسیر قبلی و رفتار و گفتار علما می گیرند و راه خودشان را صحیح تر می دانند. مدتی است در فضای مجازی نقد هایی بر این تفکرات وجود دارد ولی هیچ عالم و اهل معرفتی پاسخی به درستی یا اشتباهی این مطالب نداده اند . قابل ذکر است که یکبار در شبکه دوم سیما در برنامه به سوی ظهور از این شخص(علی یعقوبی )به عنوان مدعی رابطه با امام زمان اسم برده شد. خواهشمندم اگر نقدی بر تفکرات ایشان هست ذکر بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده مطالعات کافی در این مورد ندارم. موفق باشید
2327
متن پرسش
سلام. استاد بفرمائید آیا مردها باید در خانه ظرف بشویند؟ مردها باید در خانه غذا بپذند؟ مرد باید خانه جارو کند؟ زن در خانه باید فقط بخورد و بخوابد؟ چرا زنان عصر حاضر اینقدر تنبل شده اند و جامعه ی زنان دارد رو به تنبلی سوق پیدامیکند؟ حضرت فاطمه (س)در خانه چه میکردند آیا حضرت علی(ع) همیشه ظرفهای خانه را میشستند و حضرات زهرا (س) دست روی دست میگذاشتند و منتظر بودند که حضرت علی از راه برسد و ظرفها و بقیه ی کارهای خانه را انجام بدهند؟علت تنبلی و عدم مسئولیت پذیری زنان در عصر جدید چیست.بفرمایید چرا زنان عصر حاضر دوست دارند مردها را به خدمت بگیرند و از آنها سوء استفاده بکنند چه در کارهای خانه چه در کاربیرون از خانه؟با چنین زنانی که غیر قابل تحمل هستند چگونه برخورد کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: پیامبر خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» کارهای خانه را به عهده‌ی حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» گذاشتند و کارهای بیرون را به عهده‌ی حضرت علی«علیه‌السلام» و در عین حال چون کارهای خانه مثل آردکردن گندم و یا پختن نان سخت بود حضرت علی«علیه‌السلام» کمک می‌کردند. اگر کسی کاری که به عهده دارد و می‌تواند انجام دهد به عهده‌ی دیگری بگذارد از شخصیت خود کاسته است و گرفتار یک نوع بی‌هویتی می‌شود. موفق باشید
1889

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام در جواب سوالمان (1832) فرمودید چقدر باید آدم خلق بشود تا حضرت محمد (ص) خلق شود و... این جمله اتان را خوب درک نکردم- برای خلقت حضرت (ص) چه نیازی به خلقت آدم هاست و همچنین آیا مگرحقیقت وجودی حضرت در همان ابتدا به صورت نور آفریده نشد و همچنین اگر این نور به فعلیت نرسیده بود خدا در همان ابتدا به صورت کاملش را با تمام اسمائش می آفرید - استاد عزیز هرچی روی هدف خلقت کار میکنم قانع نمیشم ... ضمنا از وقت گذاری اتان خیلی خیلی ممنونم این کارتان بسیار ارزشمند است از کلیه عزیزانی که این مطلب را می خوانند تقاضا میکنم برای این استاد بزرگوار بخاطر وجود مبارکشان و این حرکت ارزشمندشان دعای خیر نمایند .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در نظام عالم ماده تدریج حاکم است و بحث در این عالم بود که تا مقدمات فراهم نشود مراحل بعدی ظهور نمی‌کند. ولی در عالم مجردات معدّات مطرح نیست، مقام مجردات مقام «امر» است که با «کن فیکون» همراه است. بهترین بحث در مورد هدف خلقت بحثی است که در رابطه با «اعیان ثابته» شده است إن‌شاءالله به وقتش برایتان روشن می‌شود. موفق باشید
768

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی دو سوال از محضر تان دارم1در زمان مجردی تقیدات جدی داشتم دنبال وظیفه می گشتم سعی می کردم هر حرفی نزنم تا چیزی را نیازندارم تهیه نکنم در برخورد با دیگرانی که به نحوی آزارم می دادند رفتاری متفاوت داشته باشم یا اینکه سکوت می کردم از کسی گله نکنم اما بعد از ازدواج اخلاق همسرم به نحوی است که مدام از دیگران گله می کند واز من می خواهددر مقابل کوتاهی های دیگران ساکت ننشینم وگله کنم ومثل خودشان رفتار کنم در غیر اینصورت او را دوست ندارم وبا رفتارم او را تحقیر کرده ام ازطرف دیگرحاصل ازدواج قبلی او دختری بسیار لجوج است که هیچ گاه جواب بله در دهانش نیست ودر مواقع حساس پدرش شیطنت های او را تحویل می گیرد وباعث عصبانیت شدید من وحتی پرخاشگری من به دخترش می شود عمدتا روز وشب ما به کل کل کردن می گذرد و از معانی بلندی که در مجردی دنبالش بودم خبری نیست از این وضع خیلی ناراحتم اما نمی توانم از پس عصبانیت هایم برایم وجلو فکر منفی و پرخاشگریم را بگیرم اطلاعاتم در این زمینه کم نیست در عمل مشکل دارم لطفا راهنماییم کنید چه کنم ازوضع خودم نگرانم واز آخرتم می ترسم کمکم کنید 2 همسرم در یکی ازادارات حساس شهر مشغول به کار است کاری بسیارسنگین که خیلی از او نیرو می گیرد وقت اداری وغیر اداری نمی شناسد خودم به اهمیت کارش واقفم اما چیزی که مرا رنج می دهد غفلت ایشان از وظایف همسریش در قبال من است ایشان در گیری فکری زیاد دارد من فکرم خیلی در گیر نیست به همین خاطر مدام درگیرم ومایه عصبی شدنم است چرا که ریاضت کشیدنم برای دوره مجردی بود قرار نیست در زندگی زناشویی هم ریاضت بکشم اگر قرار بود مثل مجردیم باشد که ازدواج نمی کردم این همه عوامل عدم تمرکز برای خودم درست کنم در مجردی می گفتم مجردم حالا چه /؟نمی دانم چگونه با او صحبت کنم که حمل به بی حیای نکند به شیوه های مختلف با ایشان صحبت کرده ام اما گویا فراموش می کند خودم می فهمم خیلی از عصبانیت هایم از این قضیه نشئت می گیرد اما نمی دانم چه کنم بچه داری ومسولیت های که بر دوشم است اجازه نمی دهد پیوسته کتاب بخونم وتمرکز کنم وسط مطالعه دائما ار پیش می اید وغفلت دوباره سراغم می آید لطفا مرا راهنمایی کنید ایمانم ذره ذره آب می شود ومن روز به روز عاجز تر می شوم از مقاومت کمکم کنید اسمم مستعار است مرا ببخشید
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: در عین آن‌که از طریق روایات ائمه«علیهم‌السلام» به‌خصوص از طریق کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از امام خمینی«رضوان‌الهد‌علیه» برای همسرتان روشن کنید که با عدم انتظار از بقیه گله‌مندی از دیگران که موجب خطورات منفی در قلب می‌شود را رها کنند. مسئولیت خودتان نسبت به دختر همسرتان را محدود کنید و انتظارات زیادی از دختری که بالاخره احساس بی‌مادری می‌کند نداشته باشید، خطاهایش را خیلی به رخش نکشید و با او بیشتر مهربانی کنید تا انتقاد. با نشان‌دادن زیبایی‌های خود به همسرتان و لباس مناسب و آرایش مناسب ارتباط را جذاب کنید، مگر بنا است زن در مورد شوهرش هم حیا داشته باشد؟ موفق باشید
177

بدون عنوان*بازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد ارجمند از آنجا که رهبر معظم انقلاب امسال را سال "اصلاح الگوی مصرف" نامیده اند و از انجا که کلمه کلمه این عزیز انسان را به عالم وجود نزدیک میکند خواهشمندم که چگونگی ارتباط با "اصلاح الگوی مصرف" برای قدسی شدنمان را تبیین فرمایید. با تشکر فراوان از حضرت عالی (اجرتان با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف))
متن پاسخ

جواب: سلام علیکم :
باسمه تعالی
بحمدالله در ویرایش جدید کتاب «نگرشی بر تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» بحث نسبتاً مبسوطی در این مورد عرض شده. و کتاب نزدیک به چاپ است. إن‌شاءالله آن مباحث را دنبال فرمایید.
موفق باشید

35265
متن پرسش

استاد جانم سلام: متن زیر را خواندم در دلم با شما سهمیمش شدم .. ▪️ دل‌نوشته‌ای به‌بهانۀ سی‌وچهارمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای از آقای سید محمدحسین دعائی که می‌فرمایند:
 دیروز، پیر پیل‌افکن ما، در هشتاد و چهار سالگی، هفتاد دقیقه در مراسم بزرگداشت رحلت امام بزرگوار سخنرانی کرد و البته صدایش گرفت. می‌خواهم از همین صدای گرفته بنویسم؛ همین صدای گرفته‌ای که شنیدنش دلمان را باز می‌کند؛ همین صدای گرفتۀ راهگشا. صدایی که از سال‌ها تکرار حق گرفته، نه از خستگی. صدایی که گرفتگی‌اش عجین با پختگی است. صدایی که در عین گرفتگی، دروازه‌های حکمت را به روی بشر امروز گشوده است. صدایی که در پیچ و خم کوچه‌های شلوغ دهکدۀ جهانی، حامل پیغام‌های مهمی از هفت شهر عشق است. صدایی که به رغم بدخواهان عنود و حسود، اگرچه گرفته، اما همچنان در جهان طنین‌انداز است. آری؛ این صدای حقیقت، صدای اصالت و صدای معنویت است؛ این صدای انقلاب اسلامی است. صدایی که قرآن‌گونه، غبارروب قلب مؤمنان است و آیینۀ دق منافقان. صدایی که به‌سان نسیم، دل تفتیدۀ مستضعفان را خنک می‌کند. صدایی که همچون گردباد، بساط مستکبران را در هم می‌پیچد. صدایی که درس‌ها داده است، سخن‌ها رانده است، خطبه‌ها خوانده است و یادگارهایی ماندگار آفریده است. صدایی که شجاعت و مظلومیت علوی را، هیبت و حکمت حسنی را و عزت و غربت حسینی را با هم دارد. صدایی که شب‌ها نالیده است و روزها غریده. صدایی که به رنگ خداست. صدایی که هیچ‌وقت کم‌فروشی نکرده؛ چه قبل‌ها ـ در اوج جوانی ـ که لاجرعه گوش را سیراب می‌کرد؛ و چه حالا ـ در پختگی پیری ـ که پیاله‌پیاله می‌نوشاند. آری؛ ما با این صدا بزرگ شده‌ایم. ما ـ جوان‌های انقلاب ـ چهل سال است که داریم با این صدا زندگی می‌کنیم. این صدا، موسیقی متن زندگی ماست. تُن این صدا، طنین این صدا، جوهر این صدا، رنگ این صدا، مردانگی این صدا، پختگی این صدا، ملاحت فارسی این صدا، لحن عربی این صدا، گویش معیار این صدا، لهجۀ خراسانی و آذری این صدا و خلاصه جذابیت و نورانیت این صدا، همۀ عشق ماست. ما در تمام این سال‌ها، با طنازی این صدا خندیده‌ایم و با بغض آن گریسته‌ایم. با وقار آن آرام شده‌ایم و با شور آن به هیجان آمده‌ایم. با طمأنینۀ آن بر بالش امنیت آرمیده‌ایم و با نهیب آن از خواب غفلت پریده‌ایم. با لرزش آن لرزیده‌ایم و در آغوش غرش آن غنوده‌ایم. ما درس دین و دنیا را با این صدا آموخته‌ایم. صدایی که صلابت خمینی و لطافت طباطبائی، در آن به هم رسیده‌اند. صدایی که هم ترنّم عرفان را دارد و هم طنین حماسه را. این صدا شاید گاهی بگیرد، اما هیچ‌وقت گم نمی‌شود؛ چون در حافظۀ تاریخی جهان ثبت است؛ چون صدای سخن عشق است. پس برای همیشه ماندن، باید در این صدا گم شد؛ و شده‌ایم. این صدا ـ این صدای سحرآمیز و خاطره‌انگیز ـ همۀ هویت ماست. این صدا، تصویر حقیقی پروفایل ما در دنیای لبریز از مجاز امروزی است. این صدا، نه فقط صدای ملت ایران، که صدای امت اسلامی است؛ صدای همۀ مظلومان و مستضعفان جهان. آری؛ دیروز این صدا گرفته بود؛ و چرا نگرفته باشد؟ اصلا اگر نگرفته بود تعجب داشت. کسی‌که سال‌هاست حنجره‌اش را خنجر کرده است و تیزی کلامش را بر قلب تاریک اهریمن فرومی‌برد، باید هم صدایش بگیرد. تازه این گرفتگی صدا چه اهمیتی دارد، وقتی پیرنامرد مفلوک و خرفت حاکم بر مثلا ابرقدرت دنیا، تا یک مزخرف نامربوط نگوید یا زمین نخورد، روزش شب نمی‌شود؟ الغرض، گرفتگی صدای رهبر عزیزتر از جان ـ که عمرش دراز و پرچمش همیشه بر فراز باد ـ عجیب نیست؛ بلکه این صافی صداهای ماست که عجیب است. آری؛ باید مجروح جهاد تبیین شد که اجرش از شهادت اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه می‌توانم در استقبال از این نوشته فاخر عرض کنم چه زیباسخنی که حکایت تماشاگریِ راز است و گرفتگی صدای رهبر معظم انقلاب را به زیبایی تماشا کرده و آن را گزارش داده. این کلمات، انعکاس دیدن حقیقت است در بوستان خداوند به عنوانِ راست‌ترین کلمات. هرچه در رابطه با این کلمات بگویم حجابی می‌شود نسبت به اشاراتی که این کلمات بدان حقایق اشاره دارد. آری! به گفته جناب آقای دعایی، «باید مجروح جهاد تبیین شد» که در این‌جا آنچه زخم برمی‌دارد حنجره است برای حضور در جان همه جوانان. باید بنگریم در جان جوانان‌مان چه می‌گذرد و سپس با آنها گفتگو کرد حتی با حنجره‌ای خسته. و این است آنچه در کلمات رهبر معظم انقلاب استشمام می‌شود و معلوم است که صدای هرکس که باشد می‌گیرد زیرا از دریا سخن‌گفتن آنهم برای جوانانی که جان‌های دریایی دارند، کار آسانی نیست. موفق باشید.

29928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در تبریز عارفی بود بنام شیخ قربانعلی تَرخان که میگن از عجایب گمنام روزگار ماست. ۴۰ سال در نابینایی بسر می برد و تصور اینکه چرا خداوند این نقص را به ایشان داد است را هم حتی در قلبش خطور نکرده و نیز استادی ظاهرا از اوتاد داشتند که شیخ قربانعلی در ۲۰سال مشایعتی که ایشان داشتند حتی یک بار سوال نپرسیده بودند که شما اهل کجایید و کی هستید که موجب تعجب آن استاد شده بود. و کرامات خاص دیگر که عارفی چون آیت الله فروغی با سوز و حسرت خاصی از ایشان یاد می‌کردند و اشک می ریختند. حتی علمی داشتند که هر سوالی از هر جای عالم‌ هستی از غیب و ظاهر پرسیده می شد؛ بطور تفصیلی جواب می‌فرمودند و... سوالم اینکه سلوک ذیل شخصیت امام راحل"قدس" ما را نیز می‌تواند اینجور تربیت کند یا نه افق تربیت فعلا در سطح پایین عالم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضوری که با حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در این تاریخ سراغ انسان می‌آید از جنس حق‌الیقین تاریخی است و موجب حضوری می‌شود در راستای اراده‌ی الهی در این تاریخ. سلوکی که حاج قاسم‌ها را می‌پروراند. موفق باشید

17870
متن پرسش
با سلام: استاد این دو حدیث از امامان بزرگوار که در یک جا می فرمایند هر کسی که معارف ما را از غیر ما بگیرد راه اشتباه رفته و دوم اینکه می فرمایند هر کس اسرار ما را فاش گوید اشتباه کرده، و برخی این حدیث ها را در خور فلاسفه و عرفا برداشت می کنند، می خواستم نظر تان را بدانم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احادیث نوع اول نظر به مدعیانی دارد که در زمان امامان با تحریک خلفاء در مقابل فرهنگ اهل‌البیت«علیه‌السلام» بساط پهن کرده بودند. ولی فلاسفه‌ای مثل فارابی و عرفایی مثل محی‌الدین تلاش دارند تا سخن ائمه را تبیین کنند. 2- موضوع افشاء راز ائمه بحث دیگری است که جناب استاد حجت‌الاسلام و المسلمین امیر غنوی از اساتید حوزه‌ی علمیه‌ی قم در شرح زندگانی امام کاظم«علیه‌السلام» نکاتی در این مورد فرموده‌اند. موفق باشید

17113
متن پرسش
سلام علیکم استاد در مورد ازدواج چند راهنمایی می خواستم از خدمتتون: ۱. آیا مشاور حاذق و با تجربه ای می شناسید که بتونیم در زمینه شخصیت شناسی و مثلا درون گرایی و برون گرایی و این مسائل ازشون کمک بگيريم؟ یعنی تست روانشناسی بگیرن از هر دو مون. بی زحمت در تهران معرفی کنید ما اصفهان نیستیم. ۲. آیا درسته که بعضی ها میگن دقت کنید که زمان جاری شدن خطبه عقد، قمر در عقرب نباشد چون خوش یمن نیست و....! از کجا باید بفهمیم که قمر در عقرب هست یا نه؟ ۳. آیا درسته که برای ازدواج، عدد ابجد اسم طرفین باید با هم سازگار باشد؟!! این خرافه نیست آیا؟ ۴. دعا یا عمل خاصی وارد شده که قبل از جاری شدن خطبه، انسان بخواند؟ سر عقد، حضار و عروس و داماد برای چه چیزی دعا کنند؟ که می گویند مستجاب است. آداب خاصی وجود دارد؟ ۵. بطور کلی چه توصیه ای می نمایید برای کسي ک در شروع زندگی متاهلي است؟ کتاب «زن آنگونه که باید باشد» را خوانده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شخص خاصی را به عنوان مشاور نمی‌شناسم. خیلی نمی‌توان به روایات مربوط به قمر در عقرب‌بودن تکیه کرد. موضوع تناسب اسامی افراد بر اساس حروف ابجد کاملاً خرافی است، عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این مورد شده است. خواندن سوره‌ی نور بر سر خطبه‌ی عقد برای زن و مرد مستحب است، به معنای آن‌که بر عهد زناشویی خود صادقانه پای‌برجا باشند. عمده همان حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» است به زوجین که باید با گذشت، زندگی خود را معنا ببخشند و هرکه در بخشش و گذشت پیش‌قدم باشد، در شکوفایی خود موفق‌تر است. عرضی در آخر کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در صفحه‌ی 287  تحت عنوان «نامه‌ای به زوج‌هایی که در ابتدای پرواز خود هستند» شده است. امید است مفید افتد. موفق باشید

16875
متن پرسش
با سلام: در جایی فرموده بودید که برای درمان افسردگی و اضطراب شخص باید رابطه اش را با خدا بهتر و بیشتر کند، که درست است (مانند افرادی که دارای ترس زیادی هستند و تنها راه شجاع شدن آنها اعتماد به خداست) که این را افراد سالک دارا می باشند ولی سوالی پیش می آید که افراد عادی لزوما دارای اعتماد کامل به خدا نیستند و شاید هم دارای شک و سوءظن باشند خب با این وضع فرد نمی تواند آن قدر که باید با خدا ارتباط پیدا کند که دلش قرص و محکم شود، بنابراین برای این نوع افراد چاره درمان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالي: سلام عليكم: به هر صورت خداوند مي‌فرمايد: الا بذكرالله تطمئن القلوب. يعني تنها با نظر به حضرت حق و اطمينان به نقش خداوند در زندگي مي‌توان از افسردگي‌ها و اضطراب‌ها آزاد شد و به آرامش لازم كه هركس نياز به آن دارد رسيد. اين انسان‌ها ناخواسته چوب ضعف اعتقاد خود را نسبت به ربوبيت حضرت حق مي‌خورند. موفق باشيد 

15930
متن پرسش
سلام علیکم: شهید مطهری رو ما بالاخره باید عالم بالله بدانیم یا عارف و عالم بالله؟ آخه یکی میگه عارف بوده. یکی میگه نه.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: روش شهید مطهری در مسیر علماء باللّه و به روش حکماء بوده است، هرچند خودشان از نظر سلوکی سیر عرفانی داشته‌اند. موفق باشید

14877
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد گرانقدر و فرزانه، مکان زندگی در سبک زندگی اسلامی مهم نیست. لذا انسان چه در ایران و چه در اروپا باشد؛ هیچ کدام به پیشرفت معنوی انسان کمک نمی کند. مهم خود انسان است. برخی ها با این مطالب متاسفانه القا می کنند که زندگی در غرب به معنویت انسان ضرر نمی زند. نظر حضرتعالی در این باره چیست؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «در تو نُمرودی است در آتش مرو / ور روی اول تو ابراهیم شو». آری! اگر کسی نمرودش را کشته باشد همه‌جا برای او گلستان است. ولی به ما توصیه شده از دیار کفر به دیار ایمان هجرت کنیم مگر آن‌که ابراهیم‌وار برای شکستن بت‌ها به دیار کفر قدم بگذاریم. موفق باشید

12803

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز آیا این که ما تفاوت خواب و بیداری را درک می کنیم یعنی اینکه می دانیم الان بیداریم آیا این درک و علم به بیداری بدیهی و ذاتی و حضوری انسان است و یا نه حصولی و تجربی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک نوع علم حضوری و احساس درونی است ولی علم به این حالت، حصولی می‌باشد که به آن علمِ به علم می‌گویند. موفق باشید

12533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد به لطف خدا و البته با احتیاط کامل عقلی قلبی چندسالیست سایتهای مختلف سیاسی مثل «بی بی سی» و اعتقادی مثل «سنی نیوز» را رصد و کتب به اصطلاح ضاله مثل 23 سال دشتی و دهها مورد دیگر را مطالعه یا تورق کرده ام الانم اینی هستم که شما می دونید بلطف استاد شایق عاشق شیفته قرآن و بر اعتقاد «وَبِالْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ» هستم که بنظرم تمام هدف قرآن همین آیه هست که باور کنیم و به قلب هم بفهمونیم و به لطف استاد طاهرزاده شیفته حکمت متعالیه و سلوک ذیل شخصیت حضرت روح الله و معرفت نفس و نهج البلاغه و .... ولی سوالات و شبهات گاهی میان بالاخره برای کسی که خودشو درگیر این مسائل کرده باشه درباره رهبری عزیر از یوتیوب فایلی را دیشب سحری بجای دعای سحر گوش می کردم!! از تمام 50 دقیقه تخریب رهبری یکی فقط برام سوال شد اونم جمله ای که ایشان درباره نواب و فدائیان اسلام میگه. قبلن هم شنیده بودم اما اصلا برام سوال نبود و اتفاقا جای تقدیر از نواب داشت. خوب اونا بزعم خودشون نواب و دار و دسته اش را میارن تو گروه تروریستی من این ادعا را ندارم اما طبق همون اصل وسیله و هدف برای مخالفت با نظام ولو نظام طاغوت اونم بدون اذن مرجعیت خودسرانه میشه به سلاح و ترور مسلح شد آیا؟ دیشب سحر فکر می کردم دیدم حتی سیدالشهدا که حق کامل بود در مقابله با یزید که باطل محض بود اصل را بر عدم بیعت، دفاع و هجرت گذاشتند تا انقلاب و اونم جلوشون گرفته شد و مجبور به دفاع شدند که عاشورا رخ داد و بقیه ی ائمه (ع) هم که مشخصه روش سلوکی اجتماعی شان. اشتباه نکنید! قبول دارم که وقتی ملت آمادگی داشته باشن و رهبری الهی موجود، انقلاب اسلامی رخ خواهد داد و حتی بعد آن به رای گذاشته شد. اینو پذیرفتم با تمام وجود. درباره سبک کار مرحوم نواب و همچنین الگوبرداری رهبری اگه کسی سوال و شبهه کند چی باید جواب داد که از حق و انصاف بدور نباشه؟ اصل بر جهت گیری است درسته، اما کار نواب یه جورایی شبیه منافقین و رجوی ملعون است ترور آن کس که ما نمی پذیریم در رأس باشه. از این رو به اونایی که تو مصر انورسادات را هم ترور کردن اخیرا شک کردم منتظر هدایت و نظر شمایم. با علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم حاج مهدی عراقی می‌فرمودند مرحوم نوّاب وقتی در نجف بود حکم قتل کسروی را از مرحوم آیت اللّه مدنی گرفت. از طرفی حکم عمل بعضی از افراد به صراحت دین اسلام قتل است. مثل کسی که سابّ بر خدا و رسول کند، مثل سلمان رشدی. با این‌همه در جمع‌بندی نمی‌توان گفت چون انگیزه‌ی فدائیان اسلام الهی بوده است و عشق به حاکمیت دین داشته‌اند، عمل آن‌ها نیز در همه‌ی موارد قابل قبول است! که بحث آن مفصل است. موفق باشید

12132
متن پرسش
به نام خدا و با سلام خدمت استاد عزیز: دعایی در اوایل مفاتیح به نام دعای سریع الاجابه از امام کاظم علیه السلام آمده است اگر می شود کمی این دعا را توضیح بفرمایید و دیگر این که این دعا چه خصوصیتی دارد که سریع الاجابه است. با کمال تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح آن دعای عظیم الشأن در محدوده‌ی یک سؤال و جواب نمی‌گنجد چندین و چند جلسه درس است. عمده رجوع توحیدی این دعا است و نظر به انوار حق در مظاهر اولیاء الهی و نظر به اسمی که در نهایت کینونیت و پنهانی است که مسلّم آن اسم در اَحدیتِ کامل است که جامعیت مطلق همه‌ی کمالات می باشد. موفق باشید

نمایش چاپی