بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12696

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و طاعات قبول و دعا کنید برای ما و جوانان 1. چرا حضرت رسول صلی الله علیه و آله وقتی که عازم جنگ تبوک شدند حضرت علی علیه السلام را جانشین خود قرار ندادند و یک نفر دیگر را قرار دادند؟ مگر ما نمی گوییم شایسته ترین فرد ایشان بودند و بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله هم حق ایشان بوده است؟ چرا این کار را نکردند که تمرینی برای مردم باشد که بعد نگویند که حضرت جوان است و ...؟ مگر وقتی اصلح است صالح را ....؟؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در این جنگ که خطر شهادت پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در پیش بود، بر عکسِ بقیه‌ی جنگ‌ها حضرت علی«علیه‌السلام» را جانشین خود کردند و روایت مشهور «أنتَ مِنِّي‌ بمَنزِلَةِ هَارونَ مِن‌ مُوسَي‌ إلا أنَّه‌ لانَبيَّ بَعْدي» در خطاب به علی«علیه‌السلام» فرمودند. موفق باشید

11971
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در تعریف تفکر داریم که: تفکر حرکت الی المبادی، و من المبادی الی المراد، است. با توجه به این تعریف با تفکر بالقوه های ما بالفعل می شود چون تفکر حرکت است، درست است؟ حالا هر نوع تفکری در ما فعلیتی ایجاد می کند؟ یعنی حتی اگر تفکرات ریاضی و هندسه داشتیم؟ در حرکت جوهری داشتیم که بالفعل شدن باعث شدت وجود می شود، این تفکرات چه شدت وجودی ایجاد می کنند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن تعریف در علم حصولی است ولی آن تفکری که موجب شدیّت وجود می‌شود تفکری است که در تعریف آن داریم: «تفکر، رفتن از باطل سوی حق / به جزو اندر بدیدن کلّ مطلق» که در اوائل کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه‌» بحث آن شده که: رفتن از باطل به سوى حق، در عرفان به معنى عبور از مشهورات زمانه و توجه به حقايق ثابت هستى است. عرفاى بزرگ مى‏فرمايند: تا كسى از عادات زمانه‏ى خودش عبور نكند نمى‏تواند سلوك را شروع نمايد. با تعريفى كه عرفا از فكر دارند وقتى نتوانيم از مشهورات زمانه و عادات اجتماعى عبور كنيم هنوز تفكر را در خود شروع نكرده‏ايم. در نتيجه براى فكركردن بايد زمانه‏ى خود را بشناسيم تا گرفتار مشهورات و عادات آن نشويم، بايد به درستى بفهميم چرا زمانه‏ى ما فعلًا زمانه‏ى بى‏فكرى است تا عادات و مشهورات زمانه را مبادى فكر خود قرار ندهيم و در بى‏فكرى گرفتار نشويم. تفكر، گذشتن از حجاب كثرت و شهود حق در تمامى موجودات است و تفكر به اين معنا بدون حضور و دل‏آگاهى تحقق نمى‏يابد. موفق باشید

10560
متن پرسش
سلم خدمت استاد گرانقدر: بنده 24 ساله فارغ التحصیل رشته مهندسی برق از دانشگاه شهید بهشتی هستم. علاقه شدیدی هم به دروس حوزوی بویژه فلسفه و عرفان دارم اکنون نیز آثار حضرت عالی را مطالعه می کنم. مردد بین رفتن به حوزه به صورت رسمی و انتخاب شغل دیگر (اما تحصیل علوم بدون رفتن به حوزه) هستم. علت آن هم بالا بودن سن و ایضا نداشتن درآمد است. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید تا از این حیرت خارج شوم. سیر مطالعاتی فلسفه و عرفان اسلامی را نیز ذکر بفرمایید. تشکر از حسن ظن شما استاد گرامی.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شرایط شما طوری است که می‌توانید به حوزه بروید و لااقل از جهت مسکن و کرایه‌ی آن، خانواده کمک می‌کنند؛ حوزه را ترجیح دهید و تحصیلات دانشگاهی‌تان هم به کارتان قوت می‌دهد. موفق باشید
9861
متن پرسش
سلام علیکم: شما در برهان صدیقین فرمودید رابطه عالم به خدا رابطه ای وجودی است، بنابراین به محض اینکه خدا توجهش را از عالم منصرف کند عالم از بین می رود. سوالم این جاست وصفی که از قیامت در قرآن و روایات است یک وصفی تدریجی است، مثلا کوه ها متلاشی می شوند، خورشید روی زمین می ریزد و... در صورتی که اگر خدا توجهش را بردارد خورشید در جا باید عدم شود نه اینکه روی زمین بریزد و... آیا در قیامت، عدم شدن به گونه ای دیگر است یا ازنوع انصراف توجه خداوند متعال از عالم ماده است؟ اگر از نوع انصراف است چرا تدریجی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت مخلوقات با خدا از آن جهت که خداوند به آن‌ها وجود می‌دهد یک بحث است، نسبت مخلوقات با همدیگر در نظامی که دارای حرکت است بحث دیگر. نظام عالم ماده بر اساس تبدیل قوه به فعل تدریجی است ولی همین نظام در رابطه با خدا یک وجود است که اگر حضرت حق آن را متجلی ننماید، به‌کلّی معدوم می‌شود. در مورد قیامت هم بحث نسبت ما با آثار اعمال‌مان مطرح است که هر عملی مقدمه‌ی عمل دیگر و هر جزایی مقدمه‌ی جزای دیگر است. موفق باشید
9824
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در یک سوال دیگر به یکی از دوستان فرموده بودید که می شود بعد از این عالم کنونی و پس از به فعلیت رسیدن آن عالمی دیگری با توجه به بحث حرکت جوهری پیدا شود. چند تا سوال داشتم. می شود دلایل نظری این قضیه را به طور مبسوط برای من بفرمایید تا من خودم روی آن کار کنم و در جزوه ام درج کنم؟ و سوال دوم اینکه اگر عالمی دیگر پدید بیاید با توجه به حقیقت نوری اهل بیت (ع) که صادر اول هستند و آن مقامات خاص را دارند و ولی خدا در تمام هستی هستند یعنی پیامبر و امام آنها وجود نازنین معصومین (ع) هستند؟ تکلیف کتاب و قبله اشان چه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که فایل‌های صوتی حرکت جوهری از کتاب «از برهان تا عرفان» را دنبال فرمودید و جزوه‌ی جدید را هم مطالعه فرمودید احتمالاً جواب این سؤالات را می‌گیرید و اگر باز مشکلی باقی ماند در آن صورت با توجه به اطلاعات جدیدی که ملاحظه می‌فرمایید، سؤال کنید. همین اندازه انتظار داشتم که وقتی چندین‌بار تذکر داده می‌شود که حرکت جوهری مربوط به عالم ماده است، دیگر این سؤال در مورد مقامات فوق عالم ماده که در معرض حرکت جوهری نیستند مطرح نمی‌شد. موفق باشید
9196
متن پرسش
سلام. آیا هنگام استغفار لازم است گناه را در نظر بیاوریم؟ من در نماز شب موقع استغفار و ذکر العفو گناهانم و حتی شخص مقابلم را در نظر میاورم. البته گناهان سالها قبل را. این موضوع اذیتم میکند و میخواهم با حال بهتری نماز را بجا بیاورم. از طرفی ما باید نسبت به کرده هایمان آگاهی داشته باشیم تا به پشیمانی برسیم. چگونه میشود از غصه گناهانم خلاص شوم مخصوصا گناهانی که در موقعیت روحی بدی بودم که مرتکب شدم و دیگر هرگز تکرار نکردم. و حتی گاهی از خودم متعجب میشوم که چگونه این گناه از من سر زد!!! با وجودی که هنگام ارتکاب میدانستم گناهست اما بی تفاوت به شرع شده بودم به علت همان فشارهای روحی که خودش به نوعی انگار مریض بودم. حال باید فکر کنم به آنها؟ یا به امیدد بخشش باشم و فقظ کلی استغفارکنم؟؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید بزرگ می‌فرمایند در محضر حق صفای ملاقات را با مطرح‌کردن گناهان به‌هم نزنید. موفق باشید
9090
متن پرسش
سلام: بله استاد در سوالی که بنده اسم شهید فهمیده را بردم متوجه بودم شما در جزوه عرفای نجف اسم ایشان را نیاورده بودید ولی چون کار ایشان شبیه مثالهایی که زده بودید بنده هم آوردم - در ادامه سوال قبل سوالم این است که به نظر شما چرا آن رابطه ای که بین امام (ره) و شهدا بود (که جنسش جنس اشراق و معنویت و شهود و حتی در اوقات بسیاری جنسش جنس معجزه و کرامت بود) بین حضرت آقا و جوانها نیست یا اگر هست چرا اینقدر در حجاب هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم بحمداللّه به همان شکلی که سرداران و شهدای ما توانستند نسبتی اشراقی بین خود و حضرت امام ایجاد کنند، خداوند بصیرتی به جوانان ما داده که همان نسبت را با مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» پیدا کرده‌اند و این را یک لطف الهی به این ملت می‌دانم. موفق باشید
9069
متن پرسش
با سلام. استاد عزیز در پاسخ سوال 9026 اشاره فرمودید که انسان برای تعالی در انسانیت‌اش نیاز دارد به عین الانسان رجوع کند، همان‌طور که برای گرما، به آتش رجوع دارید و لذا ما در انسانیت به امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» که عین‌الانسان هستند نیاز داریم؛ این موضوع رو متوجه هستم اما سوال بنده این است که برای هرحاجتی که ما در خانه خدا را بزنیم خداوند ابتدا آن را در کف امام معصوم میگذارد و ما از ایشان می گیریم؟ حتی حاجات تماماً دنیایی مثلا بندکفش؟ شغل؟ ماشین؟ خانه؟ مکانیسمش چگونه است؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام اموری که مربوط به وجوه انسانی ما است اگر از مسیر انسان کامل باشد جنبه‌ی انسانی ما در آن امور محفوظ می‌ماند با فرض آن‌که در هر حال آن حضرت واسطه‌ی فیض الهی هستند، پس اگر هم از خدا بخواهیم کار درستی کرده‌ایم منتها حضرت حق از طریق واسطه‌ی فیض‌اش آن را به ما می‌رساند. موفق باشید
8886
متن پرسش
با سلام: معمولا مراجع سود بانکی را حرام اعلام نمی کنند؛ استاد نظر شما راجع به این خبر در خصوص آیت الله جوادی آملی چیست: آیت الله جوادی آملی: ملت فقیر اهل تملق می‌شود/ بانکها پول حرام ربا به کارمندان خود می‌دهند قم - خبرگزاری مهر: یکی از مراجع تقلید شیعیان گفت: ملتی که دستش خالی شد اهل بساز می‌شود نه اهل سوز و ما باید توجه داشته باشیم که تنها نمی‌توانیم با شعار دادن استقلال کشور را حفظ کنیم. به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله عبدالله جوادی آملی عصر پنج شنبه در دیدار سیف رئیس بانک مرکزی در سخنانی اظهار داشت: ملتی که دستشان و جیبشان خالی باشد فقیر به شمار می‌روند و آنگونه که باید و شاید پویایی خاصی ندارند. وی با بیان اینکه فقیر به معنای گدا نیست، افزود: فقیر به کسی گفته می‌شود که ستون فقراتش شکسته باشد و ملتی هم که دستش خالی باشد ویلچری خواهد شد و دیگر قادر به ایستادگی نیست. این مفسر قرآن کریم ادامه داد: ملتی که ویلچری باشد نمی‌تواند شعار نه شرقی و نه غربی سر دهد و در حقیقت اصول خود را زیر سئوال می‌برد و ملتی که جیبش خالی شد اهل تملق و چاپلوسی خواهد شد. اقتصاد مقاومتی به معنی دوری از تملق و چاپلوسی از قدرت‌ها است. وی گفت: اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند به معنای پر بودن جیب ملت و دوری از تملق و چاپلوسی از قدرت‌ها است. آیت الله جوادی آملی، اضافه کرد: ملتی که دستش خالی شد اهل بساز می‌شود نه اهل سوز و ما باید توجه داشته باشیم که تنها نمی‌توانیم با شعار دادن استقلال کشور را حفظ کنیم. وی همچنین با اشاره به وقوع سرقت‌های مختلف در شهرهای کشور این مسئله را ناشی از جهل و بازگشت به دوران جهالت دانست و افزود: ما کشوری هستیم که یک درصد جمعیت جهان را و نیز ده درصد منابع طبیعی دنیا را در اختیار داریم. مرجع تقلید شیعیان، گفت: بانک‌ها در راستای استفاده مردم از منابع طبیعی وظیفه دارند آنان را راهنمایی و کمک کنند تا بتوانیم در عرصه‌های مختلف شاهد شکوفایی باشیم. وی تأکید کرد: کسانی که در نظام اسلامی مسئولیت بر عهده دارند اما نمی‌توانند از عهده بار مسئولیت خود برآیند باید پاسخگو باشند. آیت الله جوادی آملی، در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص اخذ دیر کرد توسط بانک‌ها ابراز داشت: گرفتن ربا و جریمه دیر کرد در دین اسلام حرام است اما می‌بینیم که متأسفانه بانک‌ها همین پول‌ها را از مردم می‌گیرند و بعد به عنوان حقوق به کارکنان خود می‌دهند و آنان هم آن را به خانه می‌برند در حالی که باید بدانیم اگر کاری حلال نباشد حرام است و سرنوشت آن رفتن به جهنم خواهد بود. وی بیان داشت: امروز متاسفانه ربا به جای قرض الحسنه وارد سیستم بانکی شده است و کسی به دیگری رحمی نمی‌کند. استاد برجسته حوزه با تأکید بر اینکه نباید در جامعه عطوفت و عاطفه فراموش شود، افزود: جامعه باید با گذشت و عطوفت اداره شود. آیت الله جوادی آملی، در پایان توصیه کرد: بانک‌ها باید منابع و امکانات خود را در اختیار مردم قرار دهند تا آنان آن را در مسیر تولید و رونق به کار بگیرند. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور که حضرت استاد آیت الله جوادی آملی می‌فرمایند وقت آن رسیده که ما مشکل‌های عدیده‌ی حاصل از حرکات بانک‌ها را حل کنیم. به عنوان نمونه از یک طرف برای وامی که می‌دهند چند ضامن می‌خواهند تا اگر وام‌گیرنده وام خود را در سر موعد نداد از ضامن بگیرند، و از طرف دیگر به بهانه‌ی دیرکِرد پول زیادی بر وامِ وام‌گیرنده اضافه می‌کنند و عملاً کار را به ربا می‌کشانند. در حالی‌که می‌توانستند از طریق ضامن‌ها پول خود را وصول کنند، ولی این کار را نمی‌کنند چون پولی که از دیرکرد به جیب می‌زنند به نفع آن‌ها است. به نظرم باید کارمندان بانک در یک اعتراض عمومی مانع حرام‌شدن حقوق خود شوند و به بانک‌ها فشار آورند که اگر وام‌گیرنده وام خود را عقب انداخت از طریق ضامن‌ها مشکل را حل کنند تا بدون آن‌که بانک ضرر کند گرفتار ربا نشوند. موفق باشید
8716
متن پرسش
سلام استاد مدتی است وبلاگی ساختم و مطالبی که از شما و مباحثاتی که میرم، یاد میگیرم را در وبلاگ برای دوستان قرار میدهم. چون در سایت شما از خودتان شنیده بودم که تکثیر سی دی ها و جزوات بلامانع است، برای همین دیگه از شما اجازه نگرفتم. من در وبلاگ فایل های صوتی که در مورد امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) و امام رضا(ع) بود را پیاده کردم و به صورت متنی گذاشتم. جزوات و کتاب هایی که بیشتر مخاطب دوستانم بود را هم بصورت بخش بخش در وبلاگ قرار دادم. آدرس وبلاگ این است: http://sarbazememzaman.blogsky.com مطلبی هم که با عنوان «قبولی عبادات به ازای قبولی نماز» را برای شما فرستادم که تایید کنید را در وبلاگ قرار دادم. مطالب را از کتاب های مختلفی که از شما بود خارج کرده بودم. اگر از مطالب وبلاگ خوشتان نیامد و یا اشکالی میبینید و یا کوتاهی در نوشتن مطالب کرده ام، دستور بدید تا وبلاگ را ببندم. ممنون یاعلی مدد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده مطالب مربوط به بحث نماز را خواندم و بحمداللّه خیلی خوب بود. وبلاگ‌نویسی را به صورتی هنرمندانه ادامه می‌دهید و نتایج خوبی می‌گیرید إن‌شاءاللّه. موفق باشید
8692
متن پرسش
سلام استاد: سوالی داشتم امیدوارم سوء تفاهم پیش نیاد. این سخنرانی های شما در مجموعه ها و دانشگاهها و یا حوزه های علمیه مختلف را بچه های خودتان جمع آموری میکنند یا خیر؟ آیا محصولاتتان در انحصار موسسه یا واحد سمعی بصری دانشگاهی قرار ندارد؟ چون ما سخنرانی های شما را برای دوستانمان ممکن است کپی کنیم گفتیم یک وقت حق الناس به گردنمان نیفتد. آخر میدانید جریان چیست؟ بعضی از اساتید و منبری ها که فی سبیل الله سخنرانی میکنند یک نفر با دستگاه ضبط کننده نیز صدای این عزیز را ضبط میکند. سپس بر روی فایلهایی که ضبط کرده زحمت میکشد و آنها را ادیت میکند و برایش قاب تهیه میکند و به فروش میرساند. حال اگر کسی بیاید سی دی سخنرانی را از این شخصی بخرد و برای دوست اش کپی کند کاری حرام انجام داده و حق الناس است. بنده این را پرسیده ام فتوای صریح آیت الله مکارم این است که این کار جائز نیست چون آن شخص برای این کار زحمت کشیده است و اگر میخواهید از روی آن کپی کنید و یا از نسخه ی کپی رایت آن استفاده کنید باید به رضایت آن شخصی که زحمت کشیده و شخصی که سخنرانی کرده و تمام کسانی که برای تولید این محصول زحمت کشیده اند یقین پیدا کنی و اگر یقین نداشته باشی جایز نیست. فتوای آیت الله وحید هم به نظرم همین است. حال میخواستم بپرسم اگر سخنرانی های شما را بچه های خودتان ضبط میکنند که خب خیالمان راحته. ولی اگر از روی محصولات موسسه و شرکتی که سخنرانی های شما در انحصار آنان است استفاده میکنید آیا رضایت کامل دارند یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: رفقایی که در این رابطه زحمت می‌کشند همه فی‌سبیل‌اللّه است و تکثیر سی‌دی‌ها و جزوات بلا اشکال می باشد. موفق باشید
7698
متن پرسش
باسلام. قرآن مدام از وقوع ناگهانی قیامت سخن میگوید که البته در برخی آیات علاوه بر وقوع قیامت کبری به مرگ نیز نظر دارد نظیر آیه "قد خسر الذین کذبوا بلقاء الله حتی اذا جاءتهم الساعه بغته" ولی در برخی آیات سخت است که به مرگ فردی تفسیرش کنیم نظیر " یسالونک عن الساعه ایان مرساها قل انما علمها عند ربی لا یجلیها لوقتها الا هو ثقلت فی السماوات والارض لا تاتیکم الا بغته" و میبایست به دفعی بودن قیامت کبری تفسیرش کرد. در حالیکه ما طبق روایات قبل از وقوع آن مسئله ی ظهور حجت عج را داریم و بدون آن نمیتوان منتظر قیامت کبری که یوم تبدل الارض غیرالارض... میباشد بود.چگونه این دو قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در روایت از رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم اگر یک روز به آخر دنیا مانده باشد آن روز آن‌قدر طولانی می‌شود تا فرزندم مهدی ظهور کند. با توجه به این امر هم می‌توان گفت قیامت نزدیک است و هم می‌توان گفت ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» قبل از وقوع قیامت واقع می‌شود. موفق باشید
7525
متن پرسش
سلام علیکم. شما فرمودید که الان ما در دوران گذار از تمدن غرب به تمدن اسلامی هستیم.و این دوران قواعدی برای خود دارد.این قواعد چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب سلوک عرض کرده‌ام. یکی رجوع به حکمت متعالیه و دیگر سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه». موفق باشید
6265
متن پرسش
باسلام و ادب خدمت استاد گرامی مطلب شما درباره جایگاه انقلاب اسلامی که در آن با بررسی نظریه غدیر از غدیر خم تا انقلاب اسلامی پرداخته اید و سیر صعودی غدیر را بررسی نموده اید بسیار جالب است ،امابه نظر میرسد جایگاه حکومت ال یویه در این مطلب خالی است ، در صورت امکان به این مسئله نیز بپردازید تا بتوانیم تحلیلی کامل تر داشته باشیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آل بویه و یا سربداریه؛ ظهورات عهدی است که شیعیان با غدیر داشتند که در هر فرصتی آن عهد را ظهور می‌دادند و از این جهت نسبت به صفویه نقطه‌های کوچکی هستند که از یک جهت با حضور چشم‌گیر خلفای اهل سنت به حاشیه رفتند ولی وجود آن‌ها حکایت از آن دارد که روحی از شیعیان در تاریخ هست و همین روح است که در نهایت منجر به سلسله‌ی صفویه شد و صفویه با نظر به همین زمینه‌ها و پشتیبانی همین روحیه‌ی مذهب رسمی نظام خود را تشیع اعلام کردند. موفق باشید
6161
متن پرسش
سلام علیکم 1)ایا اگر ما با برخی مومنین الان خیلی احساس نزدیکی ومحبت داریم به خاطر این است که روحمان قبلا باهم بوده است ؟ برخی راهم دوست داریم ولی اهل طاعت نیستند از گناهانشان ناراحتیم ولی خودشان را دوست داریم این دو چگونه جمع میشوند یعنی جایی که روح ما بوده همه ی ارواح چه خوب ویابد وجود داشته اند وما الان با کسانی که در دنیا هستیم باهمین افراد هم قبلا باهم بودیم بعضی شان را دوست داریم چون قبلا دوستشان داشتیم و بعضی شان را دوست نداریم به این خاطر است که قبلا دوستشان نداشتیم؟ 2 )اینطور برداشت می شودالان که ما محبت رسول اکرم صلوات الله علیه واله وسلم و امامان ومعصومین علیهم السلام را در دل داریم یعنی خدمت ارواح این ذوات مقدس هم می رسیدیم ؟؟ 3)چرا روح من بعضی از افراد (مومنین متوسط)را با وجود اینکه شاید خوب هم باشند وباهم دوست ویافامیل هم باشیم ، پس می زند وفراری است ونمیتوانم ازصمیم قلب دوستشان داشته باشم (در اصول کافی خوانده بودم به دلیل این است که او از تو یک چیزی در دل دارد یک ناراحتی یا..نمی دانم چه بود دقیقا، من مضمونا اینطور برداشت کردم اما مفهومش رامتوجه نمی شوم و نمی دانم این بحث مصداق این حدیث است یانه! ) وبرعکس در کنار این ها که روحمان پس شان میزندکسانی هستند که مومن ترند و روحمان پر میکشد برایشان..!!این پس زدن و پذیرفتن ازکجامی آید ودلیلش چیست
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌توانیم از این نوع ارتباط‌ها و گرایش‌ها چنین نتیجه‌ای بگیریم. آنچه در متون داریم ملاقات ما در آن عالم با خدا و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است و نه با همدیگر 2- حرف درستی است چون آن‌ها مطلوب جان هر انسانی هستند که فطرت خود را آلوده به گناه نکرده 3- نمی‌توان به چنین احساساتی اعتماد کرد و دنبال آن راه افتاد. موفق باشید
4285
متن پرسش
سلام استاد من چند وقتی است که خوابم را در 5 ساعت در شبانه روز کردم. به دلیل مشغله ای زیادی که دارم برای پیدا کردن فرصت مطالعه نیاز دارم که از خوابم بزنم. به نظرتان در این عصر انقلاب خوابم را به چند ساعت برسانم خوب است و چه کار کنم که بدنم اذیت نشود. چوم الان بدنم سست و ضعیف شده و مدام خمیازه می کشم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» فرموده بودند از یک‌سوم تا یک‌چهارم از شبانه‌روز خواب ضرر ندارد یعنی کم‌تر از 6 ساعت نشود و بیشتر از 8 ساعت نگردد تا نه قوه‌ی واهمه میدان بگیرد و نه قوه‌ی بهیمیه رشد کند. موفق باشید
3395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
شما در صفحة 95 کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی(ره)روایتی را نقل کرده‌اید که باعث شد سه سؤال دربارة این عمل پیغمبر برای ما ایجادشود: الف) اگر امیرالمؤمنین موفق می‌شد آن شخص را بکشد، آیا هیچ‌کس اختلاف نمی‌کرد؟ حتی حضرت علی و عمر و ابوبکر و عایشه هم به تفاهم می‌رسیدند؟ ب) چرا حضرت از اول علی را نفرستاد تا هر اختلافی را ریشه‌کن کند و این همه مسلمین را به بدبختی نیندازد؟ ج) آن شخص که بود؟ حتی اگر شیطان یا ابلیس بوده، باز هم با از بین رفتن او، اختلافات از بین نمی رفت؛ چرا که بعضی انسانها خودشان شیطان هستند (کما این که در آیات قرآن داریم که «شیاطین الجن و الإنس»).
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: باید از خود پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» بپرسید چرا اول علی«علیه‌السلام» را نفرستاد؟ بالاخره چنین واقع شده و ما با طرح روایت خواستیم تفاوت اصحاب را متذکر شویم. موفق باشید
3095
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم سوال بنده از شما این است که من حدود دو سه ماهی است که به لطف خدا شروع به حفظ قرآن کرده ام در ابتدا علاقه زیادی داشتم ولی الان میل چندانی به حفظ ندارم ولی همسرم اصرار زیادی به حفظ من دارندمیخواستم بدانم به نظر شما من به حرف همسرم گوش بدهم واین راه را ادامه دهم یا فعلا حفظ را قطع کنم وهر وقت حال داشتم دوباره به سراغش بروم ،همچنین الان که من مقداری از قران را حفظ کرده ام باید محفوظاتم را نگه دارم و اگر آنها را فراموش کنم در قبالش مسؤلیت دارم ؟با توجه به اینکه من وقت آزاد دارم وهنوز در بسیاری از مسایل دینی و اعتقادی مشکل دارم و معرفت لازم را از دین و قرآن ندارم استاد محترم در مورد آخر لطفا برنامه ای به من بدهید تا بیشتر با دین و قران آشنا شوم و معرفت لازم را در این زمینه بدست آورم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گفت: «هرکسی را بهر کاری ساختند.... میل آن اندر دلش انداختند» ما مأمور به تدبر در قرآن هستیم، اگر روحاً آمادگی حفظ آن را ندارید نباید به روحتان فشار آورید که از کارهای دیگر باز شود. چه کسی گفته اگر انسان آیاتی که حفظ است و بعد فراموش کرد مسئولیت دارد؟ بنده توصیه می‌کنم اگر آمادگی دارید یک دور تفسیر المیزان را مطالعه بفرمایید. بنده در رابطه با چگونگی کار با المیزان عرایضی در آن جزوه داشته‌ام شاید مفید افتد. موفق باشید
2989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد با عرض تسلیت به مناسبت ایام عزاداری شهادت امام حسین علیه السلام و اصحاب پاک ایشان جسارت بنده را می بخشید. بنده یکی از دوستداران حضرتعالی هستم که مرتب - شاید هر روز- از سخنرانی ها و درسهای شما استفاده می کنم. اشکالی به نظر بنده در صحبتهایتان هست که این اشکال در درسهای مختلف تکرار می شود. حیا مانع از آن شد که حضوری آن را عرض کنم. در ضمن نمی خواهم پاسخ شما در معرض دید مراجعان به سایت قرار گیرد. حضرتعالی در جاهای مختلف به آیه شریفه " و هم عن الاخرة هم غافلون" استناد کرده و اینطور معنی می فرمایید: "و ایشان از آخرتشان غافلند" . به عبارتی حضرتعالی سهواً آیه اینگونه در نظر مبارکتان نقش بسته است: "و هم عن آخرتهم غافلون". این برداشت اگر چه با این فرض که به آیه فوق منتسب نشود فی حد نفسه صحیح است و از آیات دیگر قرآن همین معنی قابل برداشت است اما الفاظ این آیه چنین معنایی را ندارند. این جمله همانطور که با این تنبه بهتر از بنده می دانید به معنی: "و ایشان از آخرت، ایشان غافلند" است. به عبارت دیگر «هم» دوم برای تأکید است که معمولا در زبان فارسی تاکید به این صورت نمی آید و از اینرو در ترجمه ها هم به آن توجه نمی شود. جسارت بنده را ببخشید. خدا خیرتان دهد که واقعا نگاه حضرتعالی به معارف نگاه زیبایی است.التماس دعا. خدا حافظ
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از تذکری که فرمودید تشکر می‌کنم و برای جنابعالی آرزوی توفیق در امور دنیا و آخرتتان دارم. موفق باشید
2415

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز نظرتان درباره ی حاج آقا مجتبی موسوی در درچه چیست؟ چطور از ایشان با توجه به شاگرد بودن در محضر آیت الله بهادینی.ره. استفاده کنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده اطلاع کافی ندارم. موفق باشید
1871

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام. استاد گرانقدر خداوند انشاءالله روز به روز بر توفیقات شما بیفزاید و در دنیا و آخرت روسفید کند. استاد من خودم از ارادتمندان به رهبر معظم انقلاب هستم، اما یک پرسش دارم و اینکه چرا ایشان در برخی سفرهاشان دستشان را دراز میکردند تا مردم یکی یکی ببوسند؟و حتی برای خانمها پارچه ایی روی دستشان می انداختند تا خانمها هم بتوانند دست ایشان را ببوسند؟استاد ایا این کار از جانب رهبری درست است؟من حتی افراد مذهبی و ولایتی را دیده امکه به این فعل رهبری ایراد می گیرند و گذشته از این ما احادیثی در مذمت دست بوسی داریم، استاد آیا امام علی هم دستشان را می گرفتند تا مردم یکی یکی ببوسند؟موید و منصور باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: دست‌بوسی پادشاهان و صاحبان قدرت و ثروت چیز مذمومی است ولی با بوسیدن حرم ائمه‌«علیهم‌السلام» یا دست آن‌ها یک نحوه ارتباط قدسی با روح آن‌ها برقرار می‌کنیم. در خبر داریم که ابوحنیفه خدمت امام صادق«علیه‌السلام» رسید و دید حضرت عصایی به دست گرفته‌اند، عرض کرد هنوز سن شما آن‌قدر نشده که نیازمند به عصا باشید. حضرت فرمودند من زودتر از معمول پیر شده‌ام و این عصای پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌وآله» است که در دست دارم. ابوحنیفه شروع کرد آن عصا را بوسیدن. حضرت آستین خود را بالا زدند و فرمودند این دست را ببوس که از گوشت و پوست پیامبر است. در مورد بوسیدن دست مقام معظم رهبری، و طلب خیرکردن از این امر یک تقاضایی است که افراد دارند و ایشان نمی‌توانند بخل بورزند. شما هم اگر جای آن‌هایی بودید که از آن طریق منور به اُنسی روحانی می‌شدید در این امر سبقت می‌گرفتید. موفق باشید
1649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. فرمودید با رجوع به معارف امام می توان دانشگاه های ما رویکرد درستی نسبت به علوم تجربی داشته باشند. من تقریبا اکثر کتب امام را خوانده ام و مهندس هم هستم اما نمی دانم چگونه این کاری که شما فرمودید ممکن است. لطفا کتابی معرفی نفرمایید ، تمدن زایی شیعه را هم خوانده ام. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر. سوال دوم بنده این است که مدت بسیار طولانی است که بلای سختی بر من نازل شده است که در ایام الله به قلبم اشراق شد که خداوند لطف بزرگی به واسطه ی این بلا برای من در نظر دارد اما از شدت طولانی شدن و سختی بلا ، دو هفته ای است که به خداوند گفته ام من آن نعمت بزرگ را نمی خواهم ، خواهشا این بلا را از من بردار. تحلیل و نظر شما نسبت به دعایی که من کرده ام چیست ؟ چه کار کنم که بهتر باشد و یقین کنم که مرضی خداست ؟ با صبر مسئله ای حل نمی شود . خیلی متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در نگاه امام«رضوان‌الله‌علیه» عالَم مظاهر اسماء الهی است و نیز عالمِ هستی از نظر وجودی دارای مراتب است. چنین نگاهی نوع برخورد ما را با طبیعت در عمل و نظر تغییر می‌دهد و به تمدنی غیر از تمدن غربی نظر خواهیم کرد و زمینه‌های تحقق تمدن اسلامی را فراهم می‌کنیم. قسمت دوم سؤال برایم مبهم است. موفق باشید
667

مرز توهمبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی سوالی در مورد مطلبی که یکی از دوستان در رابطه با ارتباطشان با جنیان نوشته بودند (سوال 631) داشتم مگر شما نگفتید که انسان تا روحش را خیلی پایین نیاورد نمی تواند با آنها ارتباط برقرار کند پس این مورد چگونه پیش آمده است؟ مدتی است که احساس می کنم در توهم سیر می کنم یعنی اینکه کارهایی انجام می دهم که احساس می کنم تنها توهم است و حقیقتی ندارد و اصلا ارزشی هم ندارد زیرا نتیجه ای هم نمی بینتم و گاهی احساس نا امیدی می کنم.اصلا مرز بین توهم و واقعیت را گم کرده ام و سرگردان مانده ام. خواهشمندم مرا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: همین طور است که به نحوی شرایط روحی از جهت اصلی که باید به آن بپردازد غافل شده. فکر می کنم کتاب «ادب خیل و عقل و قلب » کمکتان کند موفق باشید
167

بدون عنوان**بازدید:

متن پرسش
درباره برهان علیت ومعلول بودن انسان توضیح دهید.
متن پاسخ

سلام علیکم
به شرح کتاب از برهان تا عرفان رجوع فرمائید .موفق باشید

16720

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اصلاح سوال: با عرض سلام، 1. در رابطه با سوال 16707، حضرتعالی در پاسخ به آن سوال، به بیان خواستگاه پاسختان در سوال 16667 بسنده کردید. لذا نظرم را درباره سوالشان می گویم و از شما می خواهم نظر بدهید چون نظر شما برایم مهم تر است. تجربه ای که خودم داشتم سالها پیش در سطح 2 حوزه با اکثر افرادی که پوشیه داشتن صحبت کردم و البته دیدم بعضی هاشون تئوری های خوبی پشت پوشیه زدن دارن ولی همه شان (همه ی کسانی که باهاشون صحبت کردم) رو بیرون از حوزه بدون پوشیه و با حجاب معمولی دیدم و متوجه شدم که سختشان است از پوشیه استفاده کنن. در مواردی که شرایطش پیش آمد علت پوشیه نزدن را پرسیدم چنین جواب دادن: گفتند اولا مجرای تنفسشان محدود می شود و به سختی از زیر پوشیه نفس می کشند (علاوه بر موارد دیگر که فاکتور می گیرم) ثانیا محدوده ی نگاهشان را کم می کند و چپ و راستشان را با پوشیه نمی بینند و فقط روبروی خود را می بینند. از این جهت به این جمع بندی رسیدم که این کار (پوشیه زدن) عقلی و دینی نیست چون انسان را از فعالیت های معمول و معقول در شرایط معمولی باز می دارد. خدا به انسان مجرای تنفس داده و چشم داده تا در جهت فعالیت خود به نحو صحیح از آن استفاده کند، آن وقت چرا باید در امور خارج از منزل خود را از این ابزارها منع کند؟ مثل کسی که دو دست خود را با طناب ببندد، نظر شما چیست؟ در ادامه گفتگویی با آیت الله حائری شیرازی در این باره آوردم: «...: حاج آقا این که فرمودید پوشاندن صورت خلاف اسلام است به چه اعتباری می شود گفت که آن حجاب اسلامی نیست؟ آقای حائری: علتش این است که به اسلام نسبت می دهی این که ضرورت دارد می خواهد نفس بکشد بگویی نه نکش درست نیست. استثناء کرد تو می گویی نه استثناء نکرد. ... : برای این است که در طواف می گویند که باز باشد. آقای حائری: بله» از آنجا که پوشاندن صورت در احرام برای خانم ها حرام است این سوال برایم پیش آمده که ممکن است فی نفسه پوشاندن صورت مطلوب نباشد که در آن شرایط خاص حرام شده؟ چون این مطلب رو از چند تن از مراجع تقلید شنیدم، نظرشما چیه؟ هم چنین بخشی دیگر از صحبت های آیت الله حائری شیرازی را در ادامه می آورم: " اسلام چادر را به عنوان حجاب زن معرفی کرده‌است اما در زمان رضا خان زنان با انداختن پارچه‌ای سفید روی صورت خود در حجاب زیاده روی کردند و این مساله زمینه آسیب دیدن کل موضوع حجاب شد. امام جمعه شیراز بیان کرد: اسلام گفته است صورت زن باید مکشوفه بماند، هر چند صورت وجیه باشد باید مکشوفه بماند، این برای آن است که مرد بتواند چشمش را کنترل کند و از دیدن صورت وجیه بگذرد، در زمان رضاخان افراط در حجاب موجب شد با پارچه‌ای این صورت پوشیده شود. آیت الله حائری شیرازی گفت: در مراسم حج نیز خدای متعال تاکید کرده است که صورت زن مکشوفه بماند، اگر کسی صورت را بپوشاند افراط کرده است،از این رو است که در مراسم حج زنان نباید نقاب داشته باشند. وی گفت: مثل کسی که در حجاب زنان افراط می‌کند مثل آیت الله حمال است آیت الله حمال کسی بود که می‌گفت اگر نماز نماز ظهر سه رکعت باشد اشکال دارد اما اگر پنج رکعت شد خیلی بهتر است و ثواب هم دارد، آیا اینطور در باره نماز گفتن درست است؟» «افراط در حجاب مانع بزرگی در گرایش بانوان جهان به آن خواهد بود.» از طرفی در مطالب مراجع با این مضمون خواندم که عین جمله شان را پیدا نکردم بذارم: سلمان در چهره ی حضرت زهرا (س) نگاه می کرد و با ایشان صحبت می کرد، و لبخند ایشان را می دید... حضرت زهرا سوار اسب شدند و .... اینها می رساند که باید «نگاه دیگری» به فلسفه و کیفیت حجاب داشت و آقای حائری با این مضمون می گویند فقط آن احادیثی که گفته حضرت فاطمه حجم بدنشان در فلان موقع نمایان نشد بیان نکنیم چون روایات متعارض دیگری هم هست که باید با اینها جمع شود. لذا می گویند باید متذکر نگاهی شد که مدنظر ایشان بوده نسبت به حجاب نه متذکر افعال مقطعی. این «نگاه» از نظر ایشان همان «سادگی» است نه تکیه روی مواردی که خود اهل بیت (ع) هم همیشه آنجور نبودن (نقل به مضمون). مرجع دیگری می گوید در کل لمعه به عنوان یک دوره فقه نیم استدلالی شیعه، واژه ی حجاب نداریم بلکه واژه ی پوشش داریم و... اینها می رساند که انداختن پارچه در حجاب اسلامی نیست چه رسد به پوشاندن صورت... از طرف دیگر، در روایاتی آمده که حضرت زهرا (س)، شلوار به پایشان بود و روی آن جامعه ای داشتند که شلوارشان مشخص بود. مطالب فراوان دیگری هم در ذهنم هست که برای نگرفتن وقت شما، بیان نمی کنم اما نتیجه اش این می شود که به نظر می رسد در بیان حجاب مطلوب و حجاب حضرت فاطمه (س)، افراط کرده اند. لذا نظرم این است که اولا حجاب حضرت فاطمه (س) به آن معنایی که بوده شناخته نشده و به احادیثی خیلی کم و مجمل بسنده شده که در طول تاریخ به دلیل ذائقه ی دینی وعاظ بیشتر روی منبرها تکرار شده نه آنکه همه ی مطلب همان باشد که می گویند و ثانیا اینکه مگر طلاب سطح سه یا ... در باقی مسائل حتی تلاش هم می کنند مثل حضرت زهرا (س) شوند که در این مورد خاص چنین انتظارات بی جایی ازشان داشته باشند؟ چرا طلاب سطح سه نباید روسری رنگی بپوشن!!! من اساتید حوزه را هم دیدم که روسری رنگی می پوشن و خیلی لذت می برم از این مسئله. بهتر نیس طلبه هایی که قراره الگو باشن و منادی دین باشن، به نظافت و استفاده از رنگهای زیبا (نه جلب توجه)، بیشتر اهمیت بدن تا دیگران هم به حجاب و دین تشویق شوند؟ ممنون میشوم نظر مفصلتان را درباره ی هر آنچه خودم و سوال 16707 گفتند بدانم. 2). در نهایت هم یک سوالی دارم که لطفا جدا از قسمت قبلی سوال پاسخ بدهید چون ربطی به قسمت قبل ندارد و از این جهت که مخاطبان سایت شما بسیاری از طلاب نیز هستند حائز اهمیت است. خودم درباره اش بی نظرم: برخی مراجع گفته اند آرایش کم خانم ها اشکال ندارد. این درحالی است که می بینم وقتی خانم ها سوال فقهی می پرسند در پاسخشان می گویند آرایش کم هم اشکال دارد. به نظرتان بهتر نیست که حداقل هنگام پاسخ شرعی دادن به سوالات شرعی، اول بپرسند مرجع تقلید آن خانم کیست و اگر مرجعش مثلا آقای مکارم است بهش بگویند آرایش غیر غلیظ اشکال ندارد؟ چرا ذائقه ی خود را به دین تحمیل می کنند؟ شاهد هستم که برخی طلبه ها می گویند متعه را خدا حلال کرده و ما نمی توانیم بگوییم حرام است. ولی در پاسخ به استفتائات مردمی که مرجعشان آرایش را حلال کرده، نمی گویند که آرایش کم حلال است و می گویند حرام است. چرا اینطور شده؟ آیا می توان گفت این مصداق حرام کردن حلال خدا است؟ اخیرا شاهد بودم چنین بحثی در یکی از گروه های تلگرام که دوستداران شما هم هستند طرح شد و کسی که گفت آقای مکارم گفتند آرایش اشکال ندارد از گروه بیرونش کردند! در نهایت بفرمایید که اگر امام زمان (عج) بیایند، خانم ها را برای پذیرش در حضور خود از جهت آرایش کم یا چهره ی زیبا گزینش می کنند و نمی گذارند که به حضورشان بیایند؟ همان کاری که در ورودی اماکن مقدسه انجام می شود. یا اینکه اگر بنا باشد کسی را به حضور نپذیرند ملاک دیگری برای گزینش دارند؟ خیلی سپاسگذارم که وقت می گذارید و همیشه با پاسخهایتان کمکمان می کنید. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر، بنده به جهت عدم تخصص در موضوعات فقهی، وارد موارد فقهی نمی‌شوم. فقه؛ احکام را مشخص می‌کند ولی مصداق را هرکس می‌تواند تعیین نماید. مثل همین پوشش که فقه، حدودِ آن را معین می‌نماید. ولی این‌که رنگ پوشش به چه رنگ باشد، به عهده‌ی عرف است. و از این جهت بنده عرض نمودم لازم نیست رنگ روسری خانم‌ها تنها، مشکی باشد. موفق باشید

نمایش چاپی