بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
399

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. اقای جوادی در کتاب شمس الوخی و تفسیر انسان به انسان می گوید متشابهات حس و خیال و وهم در بخش اندیشه به مخکمات عقل نظری ارجاع و متشابهات شهوت و غضب در بخش انگیزه به محکمات عقل عملی احاله می گردد و سر انجام فطرت مرجع علم وعمل قرار می گیرد. اینها یعنی چه. لطفا مرا به فهم عمیق و درست این سبک انسان شناسی برسانید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام با عرض معذرت مطالب مورد اشاره احتیاج به مقدمات طولانی دارد که طرح ان از حدّ سؤال و جواب بیرون است. اگر مباحث معرفت‌النفس و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید به مطالب نزدیک‌تر می‌شوید. موفق باشید
23726
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و همکاران: آنچه که بنده تاکنون از مباحث جناب عالی استفاده کردم (گفت و گوی اخیرتان با آقای دخانچی و جلسات و کتب و...) به طور خلاصه این را متوجه شدم که شما متذکر حقیقت واحدی هستید که این حقیقت واحد در هر زمان و تاریخی به شکل و صورت همان تاریخ در می آید و در ظرف آن تاریخ، صورت مخصوص خود را پیدا می کند، و انسان هر زمان باید با طهارت و سلوکی که دارد ابتدا آن حقیقت را ملاقات کند و سپس با زیرکی و بصیرت، تصویر آن حقیقت را در تاریخ خود بیابد، و انقلاب اسلامی امام خمینی رحمه الله، تصویر حقیقت در تاریخ امروز است. سنتی هم که شما متذکر می شوید همان روح حقیقت توحیدی و محمدی صلوات الله علیه و آله است، نه صورت حقیقت در گذشته و نه صورت حقیقت در زمان حاضر. پس عمده وظیفه انسان مسلمان انقلابی، درک حقیقت در پرتو انقلاب و امام و شهدا و درک زمانش در مواجهه با حقیقت غرب است و سپس حل مسائل این زمانش است. پس قرار هم نیست که از سنت خارج شویم بلکه آن را در زمان خود به ظهور می رسانیم. مدرنیته هم یعنی دوری از حقیقت که در هر تاریخ، به شکل خودش در می آید و «مدرنیته» شکل امروزی آن است، پس به یک معنا در هر تاریخی یک سنت و یک مدرنیته وجود دارد و سلوک هر انسان در هر زمان، در این نسبت مشخص می شود. آیا چنین است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم با چنین دقتی! حقیقتاً به زیبایی تمام، چیزی را ترسیم کرده‌اید که این بنده‌ی پیرمرد سعی دارم با تلاش زیاد آن را اظهار کنم. ای کاش کاربران عزیز متن شما را چندین و چند بار بخوانند. زنده باد خدا! که دیگر معطل نکرده است و تند و تند فرزندانی که باید در این تاریخ، راهِ او را بپیمایند به میدان می‌آورد. چرا نباید رهبر عزیز انقلاب «حفظه‌اللّه» این‌همه به این جوانان امیدوار باشند؟! موفق باشید

16424
متن پرسش
سلام استاد عزیز: برنامه اعتکاف ماه رمضان امسال در چه تاریخی است؟ مدت آن سه روز است یا بیشتر؟ در اعتکاف امسال چه کتاب و مبحثی را دنبال خواهید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعتکاف ماه رمضان إن‌شاءاللّه به مدت سه روز، روزهای 26 و 27 و 28 ماه مبارک رمضان می‌باشد. إن‌شاءاللّه بحثی از کتاب «چهل حدیث» به میان می‌آید. موفق باشید

15259
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: در پاسخ به سوالم درباره زن فرمودید: «بنده هم مدت‌ها به جزء‌جزء این موضوعات فکر کردم». خواهش می کنم کتابی در این باره بنویسید، بویژه با نیاز شدیدی که امروزه به این مسائل می شود. لطفا نفرمایید که من فقیه نیستم چون انتظارات ما هم از شما، انتظارات فقهی نیست ولی حداقل یک افق گشایی در نگاه طلاب از جمله حقیر، به مسائل فقهی نیز می شود. چه چیز باعث شده که شما «مدت ها» به «جزء جزء» مسائلی که طرح کردم «فکر» کردید، ولی کتابی درباره ی آن ننوشتید؟ یعنی ضرورت پرداختن به آن روشن نبوده یا ضرورتهای دیگری در اولویت بوده که فرصت نشده؟ هرچند کتاب «زن آنگونه که باید باشد»، بسیار ضروری و راهگشا بود ولی مستحضرید که جای چنین مباحثی را نمی گیرد. اصلن حاج آقا یک آشفتگی خاصی در نگاه به این مسائل وجود دارد، حداقل نزد کسانی که درباره ی این مسائل فکر می کنند. لطفا کمک کنید به ما و ما را تنها نگذارید. یا علی مدد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقدمه‌ی کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» عرض شد که «زن» یک پدیده‌ی جدید در تاریخ ما است و در آن‌جا مقایسه‌ای بین یک لودر و کلنگ‌های زیاد شد. بدین معنا که این‌طور نیست که هزار کلنگ یعنی همان یک لودر؛ بلکه لودر یک پدیده‌ی جدید است و نسبت دیگری را با طبیعت در این تاریخ ایجاد می‌کند. ما هنوز باور نکرده‌ایم «زن» در این تاریخ، همانی نیست که 400 سال پیش بوده است تا حکمی مناسب این «زن» در این تاریخ برای او داشته باشیم، همچنان‌که هنوز در سایر موضوعات این عالم در مفاهیم به‌سر می‌بریم و از نگاهِ «وجودی» به عالم و آدم بی‌بهره‌ایم. انبوهِ مفاهیم تفکر مشائی حجابی برای هرگونه تفکری شده است. باید آرام‌آرام رویکرد فکری جامعه عوض شود، تا نگاه تاریخی جای نگاه مفهومی به موضوعات را بگیرد. هنوز تاریخی که در انتظار آن هستیم، متولد نشده است. پیشنهاد بنده آن است که برای فهم نگاه تاریخی، مطالعه‌ی دقیق و بیش از یک‌بار کتابِ بس خطرناکِ دکتر رضا داوری اردکاری که اخیراً نوشته‌اند را، دارم. نام کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعه‌نیافته». موفق باشید   

13924
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به جواب سوال 13909 و ارجاع شما به جواب سوال 4225، بنده هنوز موضوع برایم حل شده نیست. البته گیر بنده سران گروهگ منافقین و بهر حال آنهایی که در زمینه آشوب، شورش، بمب گذاری، شکنجه و هزاران عوامل دیگر دستی بر آتش داشتند، نیست. همین طوری که شما هم فرمودید خطاهایی که ممکن است پیش آمده باشد را نفی نکردید. اما بگذارید مثالی بزنم: پدرم تعریف می کرد که در محله خودمان قبل انقلاب بعضی از اشخاص مدام در قمار خانه به سر می برند و صبح تا شب کارش همین بود. اما بلافاصله بعد از انقلاب همین ها در صف اول انقلاب و دایه دار انقلاب شدند و همین اشخاص تندرو موجب جنایت هایی فراوانی شدند که حتی در جریان منافقین، صرفا از افرادی که خوششان نمی آمد بی دلیل انگ منافق می چسباندند و چهار چرخش را هوا می کردند. البته بنده این افراد تندرو را به هیچ وجه یک انقلابی که گوشش به زبانش امامش باشد نمی دانم. اما می خواهم بگویم که این اشتباهات و خطاها که منجر به کشته شدن بعضی از افراد بی گناه شد، توجیهی منطقی دارد؟ طبیعتا جوابی که شما خواهید داد، جوابی خواهد بود که بنده به آنها می دهم. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر چنین باشد که پدرتان فرموده‌اند؛ مسلّم آن کار توجیه منطقی ندارد ولی تا آن‌جایی که بنده در جریان هستم در کلّیّت امر، موضوع به این راحتی نبوده. آن‌چه برای امثال آیت اللّه منتظری هم مسئله شد این بود که بعضی‌ها چندماه دیگر از زندان آزاد می‌شدند، ولی در همین حین اعدام شدند که این به جهت پیداشدن اسنادی بود در عملیات مرصاد، که نشان می‌داد این افراد بنا بوده در حاکمیت منافقین مسئولیت داشته باشند و در آن مسئولیت، حکم اعدام بسیاری را صادر کنند، در آن حدّ که به آن‌ها گفته بودند ایران را با چهارمیلیون می‌توان اداره کرد و بی‌باکانه هرکس را باید کشت تا رُعب مطلقی پیش آید. در این رابطه از زندانیان نسبت به تعهدی که به منافقین داشتند سؤال می‌شده آن‌هایی که هنوز متعهد به برنامه‌های منافقین بودند، از نظر فقهی این افراد محارب به حساب می‌آید و حکم آن‌ها قتل است. موفق باشید

12480
متن پرسش
سلام علیکم: تقدیر را باید حس کرد یا فهمید؟ یعنی جنس آن وجودی است یا ماهیتی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیر مثل هر حقیقتی در ابتدا معقول خواهد بود و عقل متوجه‌ی وجود اراده‌ی الهی در رابطه با عالَم و آدم می‌شود. ولی تا انسان با رفع موانع و کشیک نفس کشیدن آن اراده‌ی خاص الهیه را احساس نکند، راهِ رجوع به حضرت حق در رابطه با خودش و تاریخش به سوی او گشوده نگشته است. در این مورد عرایضی در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» هست. در ضمن بد نیست به جواب سؤال شماره‌ی 12462 نظری بیندازید. موفق باشید      

10255
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک اعیاد گذشته خدمت استاد: 1) در مباحث معرفت النفس که با علم حضوری به کمال می رسد طهارت و صیقل زدن قلب و جهاد با نفس چه جایگاهی دارد؟ 2) حضرات معصومین سلام اله علیهم عالم الغیب بودند یا به تعبیر قرآن علم غیب منحصرا در ید الهی است؟ و اگر معصومین علیهم السلام فاقد علم غیب هستند پس اطلاع حضرات بر آینده چه وجهی دارد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- پس از نظر به نفس از طریق مباحثی مثل ده نکته در معرفت نفس، از آن به بعد تنها با تزکیه است که انسان می‌تواند به حقیقت خود نزدیک شود 2- علم غیب منحصراً در ید و قدرت حضرت حق است، حضرت حق آن اندازه که جهت هدایت انسان‌ها لازم است، به پیامبران و ائمه«علیهم‌السلام» می‌دهد.خداوند در سوره جن فرمود: « عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ أَحَداً (26) إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ (27) . موفق باشید
8607
متن پرسش
سلام آیا وقت آن نرسیده تمدن نوین اسلامی با اعجوبه ای به اسم حافظ شیرازی راه خود را ادامه دهد؟ حیف نیست امثال شما عزیزان از معرفی این پدیده اسلامی سهل انگاری میکنید در حالی که آنان که داعیه حافظ شناسی دارند بی سوادانی بیش نیستند و متاسفانه شرح درستی بر حافظ نداریم؟ آیا نگران نیستید در قیامت شما را به خاطر نشناساندن حافظ به جوانان تشنه ایرانی مواخذه کنند؟ همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحمداللّه تا این‌جا را خوب متوجه شده‌اید که یکی از ابعاد تمدن نوین اسلامی، نگاه عرفانی به عالم و آدم است و نگاه حافظ از همین نوع است. ولی فکر می‌کنم ما باید مقدمات عرفانی لازم را شکل دهیم. در همین رابطه شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را دنبال می‌کنم و به شما هم پیشنهاد می‌کنم اگر آن مباحث را دنبال کنید إن‌شاءاللّه به مطلوب خود می‌رسید.
7155

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام حضرت استاد طاهرزاده این نکته را بنده نمی فهمم که چگونه علوم مختلف انسانی مثل جامعه شناسی یا مدیریت و... اساس ساختارشان را بر مبنای فلسفه غرب پی ریزی می کنند در مطالعات مبنایی علوم حتی علوم کاربردی انها مملو از مکاتب فلسفی غرب است . چگونه این ارتباط سلسله وار و منسجم را با مبانی فلسفی غرب برقرار می کنند شناسایی این ارتباط را در کدام منایع و کتب بخصوص آثار حضرتعالی می توان مورد مطالعه قرار داد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال 7139 عرایضی داشتم. کتاب «ان‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در این مورد حرف‌هایی دارد. موفق باشید
6289

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام نظرشمادرمورد صیغه کردن (صیغه ای)چیست،چون برخی میگویند اگراینکار صورت بگیرد نسبت به همسری که درآینده میگیری بی تفاوت میشوی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: (شخصی) فکر نمی‌کنم و اگر این طور بود باید شریعت اجازه نمی‌داد. موفق باشید
5268
متن پرسش
باسلام ا.استاد شما در بحث معاد فرمودید بعضی 700هزار سال بخاطر اینکه عقیده درستی از معاد ندارند سر پل صراط صبر می کنند می خواستم ببینم آیا آیت الله بروجردی هم که خود شما فرمودید نباید در مباحث معاد به ایشان مراجعه کرد بلکه باید به طباطبایی ها مراجعه کرد آیا ایشان هم آن دنیا چون معادی را که علامه طباطبایی مد نظرشان نبود را نخواندند 700هزار سال صبر می کنند؟2. نسبت به افراد عوام چطور؟ 3.آیا انسان در این دنیا باید نامحدود را بخواهد تا در آن دنیا هم نامحدود را بخواهد یا نه همه انسانهای خوب بلا استثنا حتی اگر نامحدود را نخواهند و در یک حدی توقف داشته باشند هم آن دنیا سیر نامحدود می کنند؟ 4.فرق ایمان با یقین چیست؟و کدام بالاتر است؟ 5.در آخرین جلسه سوره اعراف فرمودید امام ملاقات هایشان را حتی با رئیس جمهور در ماه مبارک رمضان قطع می کردند این چطور با سیره مقام معظم رهبری که این همه ملاقات در ماه مبارک دارند جمع می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم. 1- آیت‌اللّه بروجردی خودشان اهل حکمت صدرایی بوده‌اند ولی وظیفه‌ی خود را در ارائه‌ی فقه می‌دانستند در حالی‌که علامه طباطبایی وظیفه‌ی خود را در تبیین معارف اسلامی می‌دانستند. با این‌همه به گفته‌ی آیت اللّه جوادی، علامه طباطبایی نیز معتقد بودند حوزه تا آن زمان آمادگی طرح معاد را ندارد 2- در هر صورت هراندازه رجوع ما به خداوند در معاد درست‌تر باشد بنا به روایات سرعت ما در صراط بیشتر است 3- همه فطرتاً به دنبال نامحدود هستند هرچند مصداق‌ها را اشتباه می‌گیرند 4- یقین درجه‌ی کامل‌تر ایمان است در حدّی که انسان به جایی می‌رسد که نقش فعال خداوند را در همه‌چیز می‌یابد 5- مقام معظم رهبری که در ماه رمضان ارشاد ملت را به عهده گرفته‌اند این با خلوت‌داشتن نسبت به امور سیاسی و اجتماعی تنافی ندارد. تازه هرکدام از آن عزیزان وظیفه‌ی خودشان را دارند. موفق باشید
2762
متن پرسش
با وجود اینکه بحث های زیادی از استاد رو گوش دادم و تکرار و عمل هم کردم اما هنوز هم برام سواله که الله که جامع تمام صفات است چه سیر یا چه دلیل یا چه هدف(با اینکه برای حضرت حق هدف داشتن نقص است) یا چه چیزی رو با وجود آوردن انسان و عالم در نظر گرفته؟این یعنی چی که خدا برای تجلی تمام اسما نیاز به خلق انسان میبینه. اصلا بعد از فوت انسان و سیر به سوی حق چه چیز جز تکامل انسان رخ میده که خدا از اون جهتی رو دنبال کنه؟ خواهشا کامل و با جزئیات توضیح بدید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این بحثی نیست که در محدوده‌ی یک سؤال و جواب بتوان به آن پرداخت. إن‌شاءالله در مسیر مطالعات خود وقتی به فص آدمی در فصوص الحکم رسیدید مطلب برایتان روشن می‌شود. همین قدر بدان « نظری کرد ببیند به جهان قامت خویش ..............خیمه در مزرعة آب و گل آدم زد» موفق باشید
2671
متن پرسش
سلام علیکم با عنایت به اینکه روایات زیادی از پیامبر و آقا امیرالمومنین علیهماالسلام رسیده که ایشان هنگام رفتن از مکانی به مکان دیگر بصورت سواره ، هنگامی که مردم بخاطر محبت و احترام ایشان با پای پیاده مرکب ایشان را همراهی میکردند ایشان مردم را از این کار منع میکردند و اینکار را دور از شان آنها میدانستند . پس چگونه است که وقتی مقام معظم رهبری به یک سفر استانی میروند اصلا به گونه ای برنامه ریزی میشود که مردم مدتها با پای پیاده بدنبال ماشین ایشان بدوند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: قبلاً عرض شد آنچه حضرت علی«علیه‌السلام» منع می‌فرمودند این بود که مردم به عنوان یک رسمی که باید در مقابل پادشاهان انجام می‌دادند باید در رکاب پادشاه می‌دویدند ولی این‌که مردم با اختیار و اشتیاق خود از رهبر و یا مسئولان نظام اسلامی استقبال می‌کنند و از این طریق به اسلام و نظام اسلامی ارادت می‌ورزند، چیز دیگری است. موفق باشید
2267

روح تکنیکبازدید:

متن پرسش
سلام چند وقت پیش دوست بنده یک مطلب درباره استفاده از کامپیوتر و اینترنت بیان کرد که برای من دغدغه ای به وجود آمد و با کمی آشنایی قبلی که با آثار شما داشتم(جزوه عالم طلبگی) به سایت شما رجوع کردم و حالا سوال بنده از خدمت شما این است که دوست بنده گفت که استفاده از کامپیوتر و اینترنت جلوی رشد معنوی انسان و تفکر عمیق را میگیرد. کسی که از این ها استفاده میکند در حقیقت زندگی نمیکند و وقتی پشت کامیپوتر است 100% ذهن او درگیر کامپیوتر است و تمرکز را به شدت از انسان میگیرد. آیا این صحبت ها درست است؟ ینده موقع استفاده از کامپیوتر که زیاد هم هست بیشتر به گوش کردن سخنرانی، مطالعه و خبرخوانی و جستجو میپردازم آیا همین مقدار هم مضر میباشد لطفاً مبحث را باز کنید نهایت تشکر و آرزوی توفیق بیشتر برای جنابعالی و همکارتان دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: مسلّم این ابزارها با روح و روحیه‌ی خاصی ساخته شده که آن روحیه رویکرد قدسی نداشته و به همین اندازه ما را از عالَم دینی خود خارج می‌کند و به همین جهت نباید شیفته‌ی آن‌ها شد. ولی ما امروز در شرایطی قرار داریم که مثل شرایط اَکل میته است و نمی‌توانیم از این ابزارها برای اهداف خود استفاده نکنیم و به نظرم اگر کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» را همراه با سی‌دی آن که شرح کتاب است مطالعه بفرمایید و به بحث دوران گذار در آن کتاب عنایت فرمایید إن‌شاءالله می‌توانید جواب خود را بگیرید. موفق باشید
502

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم لطفا به صحنه هایی که در ادامه تصویر شده است توجه نمایید 1. روزی از کوچه ای که( شهید روزبه نیا) نام داشت می گذشتم در دل خود گفتم عجب فامیل زیبایی ای کاش فامیل من نیز روزبه نیا بود 2. روزی دیگر در خیابان درحال قدم زدن بودم اعلامیه ترحیمی نظرم را جلب کرد که روی آن نوشته شده بود( آقای دکتر فلانی) در دل خود گفتم عجب کلاسی خوش به حال خانواده اش که می توانند به او افتخار کنند ای کاشمن هم دکتر بودم 3. روزی دیگر انگشتر فیروزه ای بدست کرده بودم مدام روبه رو آینه دستم را روی سینه ام می گذاشتم تا جلوه گری و زیبایی آن را مشاهده کنم در ذهنم اینگونه گذشت که انگشتر بزرگ و زیبایی است و در جمع جلوه ی خیره کننده ای دارد 4. روزی در اتاق تنهایی به نافله ظهر ایستاده بودم ناگهان شخصی داخل شد در دلم اینگونه گذشت که او مرا اهل صلاح و تقوا می داند این صخنه های و هزاران مثل این در طول روز بارها و بارها برای من اتفاق می افتد که حکایت از پیوند عمیق روحم با عدم ها دارد داستان نفس من داستان نفسی است که حب دنیا و نفاق تا اعماق آن نفوذ کرده و عجیب تر آنکه اطرافیان غافل از این ماجرا مرا اهل صلاح می دانند و التماس دعای موکد دارند من یک طلبه ام و ماههاست که به نماز شب و روزه روز و عمل به متسحبات و اجتناب از مکروهات تا حد توان و علم مواظبت می کنم اما گویی کارگر نمی افتد و همانگونه که ملاحظه می شود بهترین صفت برای من منافق است و من از این در هراسم. ناگفته نماند که در تمام صخنه های فوق بلافاصله حال ندامت و توبه دست می دهد و بازگشتی اگرچه لفظا حاصل می آید اما آیا نمی توان به دنبال حالی بود که چنین صخنه هایی اصلا حادث نشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: با توجه به تقاضای حافظ از خداوند که می‌گوید: «روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر....خرمن سوخته‌گان را تو بگو باد ببر» هراندازه توحید حضرت حق بیشتر تجلی کند، توجه به خود ضعیف‌تر می‌شود و توجه به حق جای آن را می‌گیرد و راه توحید حضرت حق هم با انجام دستورات او و بی‌توجهی به امیال نفس امّاره گشوده می‌شود. نگران نباشید به مرور حلّ می‌شود. گفت: «تو آمد رفته، رفته....رفت من آهسته، آهسته». موفق باشید
213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام 1- پیامبر برای رسیدن به مقام نبوت آزمایش می شود؟ مقام امامت چطور؟ آیا مقام عصمت نبی و امام اکتسابی است؟ 2- فلسفه آزمایش پیامبران چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: قرآن می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ، وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ» آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى‏شوند و مورد آزمایش قرار نمى‏گیرند، و به یقین کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته‏اند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد. ملاحظه می‌فرمایید که در آیه‌ی فوق می‌فرماید: خداوند امتحان می‌کند تا روشن شود هرکس چه‌کاره است، هرچند خداوند از قبل می‌داند ولی ظهور علم خدا از طریق آزمایش ظهور می‌کند و در این مورد پیامبر و امام استثنا نمی‌توانند باشند. در مورد فاطمه زهرا«علیهاالسلام» داریم: «السلام عَلیکَ یا مُمْتَحَنَةُ إمْتحنک الّذی خَلَقَکَ قبلَ أنْ یَخْلُقکَ»؛ سلام بر تو که آن خدایی که تو را خلق کرد قبل از خلقت زمینی‌ات امتحانت کرد، «وَ کنتُ لِماامتحنک به صابراً» و تو نسبت به آنچه امتحان شدی، بردباری نشان دادی و از عهده‌ی آن برآمدی. عصمت نبی و امام حتماً موهبی است، منتها در عینی که خداوند عصمت را به آن ذوات مقدسه مرحمت می‌کند، آن‌ها در حفظ آن عصمت باید نهایت تلاش را بکنند که از آن قلّه فرو نیفتند که به قول عرفا سخت‌ترین مرحله همین مرحله است که انسان بتواند مقام قرب خود را حفظ کند. محنت قرب ز بُعد افزون است جگر از هیبت قربم خون است هست در قرب همه بیم زوال نیست در بُعد جز امید وصال اگر عصمت اکتسابی باشد، لازم می‌آید که تدریجاً به‌وجود آید و لذا همواره از جهتی در نقص هستند و این با شأن هدایت‌گری نبی و امام سازگار نیست.
18614
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی، اگر در یک دوره از پذیرش حوزه های علمیه فرضاً 10 هزار نفر از متخصصان علوم پایه مثل ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست شناسی و... وارد حوزه های علمیه شوند و در کنار کار تخصصی خود شروع به مطالعات حوزوی کنند چه اتفاقی می افتد؟ آیا حوزه ها با وجود چنین افرادی از مسیر و مأموریت اصلی خود منحرف می شوند؟ آیا خوف سکولار شدن حوزه ها وجود دارد؟ سوالم را واضحتر بیان می کنم:با توجه به سخان رهبرمعظم مبنی بر پیشرفت علمی چه میشود که حوزه ها و روحانیت که هادیان جامعه هستند در این علوم پیشقدم شوند؟ یعنی در تولید علم ساینس با با پشتوانه غنی معارف اسلامی شرکت کنند.مثل بسیاری از بزرگان تاریخ که هم عالم دین بودند و دانشمند تجربی. به نظرشما اینگونه هم پیشرفت علمی سرعت نمیگیرد وهم پیوند دین و عقل و علم بیشتر روشن نمی شود؟ میدانم که گستردگی علوم این کار را دشوار کرده است اما آیا واقعاً نمی شود؟ با سپاس/خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار اگر عالمانه و با شناخت تاریخی انجام بگیرد، کار بسیار لازمی است به شرطی که هر دو طرف بدانند چه‌کار باید بکنند. نگاه اندیشمندانِ علوم پایه باید متوجه‌ی نقص‌ها و محدودیت‌های اندیشه‌ی پوزیتیویستی حاکم بر آن علوم باشد و نسبت به آن نقص، خودآگاهیِ کاملی پیدا کنند که فعلاً ما در این شرایط هنوز قرار نگرفته‌ایم و حوزه هم باید متوجه‌ی نقصِ نگاه متافیزیکی و انتزاعی خود بشود که در این امر نیز کارِ چندانی نشده، ولی بحمداللّه در هر دو گروه افقی برای رفع نقص‌های مذکور در حال طلوع است. موفق باشید 

14686

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: استاد گرانقدر من طلبه که در قم زندگی می کنم. در هر هفته چند بار زیارت بروم در قیامت دچار حسرت نمی شوم؟ بهتر است در حرم کدام دعاها را بخوانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید هفته‌ای دو بار مشرف شوید و به زیارت اکتفا کنید و به دروس خود بپردازید خوب است. موفق باشید

14248

درمان عجببازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم استاد سلام علیکم: استاد عزیزم در مدتی که بحمدالله در سیر بندگی خداوند متعال جل جلاله به خدمت شما رسیده و از فیوضات وجود نازنینتان بهره مند شده ام، بسیار احوالاتی بر من گذشته است که نمی خواهم مزاحم اوقات شریفتان شوم و توضیح بدهم و بعید نمي دانم که آگاه باشید... پس فقط به سوالاتم بسنده می کنم: 1. حالا که خداوند متعال بر سرمان منت گذاشته و ما را هدایت فرموده باید روابطمان با افراد دیگر را چگونه سامان بدهیم؟ مثلا با چه کسانی حفظ کنیم؟ با چه کسانی قطع؟ (با لحاظ قرار دادن اخلاق کریمه...) 2. چه زمانی عُجب به سراغ ما می آید و معنی دقیق آن را توضیح دهید. (کتاب معراج السعاده را مطالعه نمودم ولی دقیقا حد مرز آن را متوجه نشدم) 3. چگونه با اين رذیله مهلک مبارزه کنم؟ با عرض معذرت به جهت تصدع اوقات خدا عاقبت ما و شما را ختم به خیربگرداند. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در شریعت الهی به ما دستور داده‌اند با کسانی ارتباط داشته باشیم که ما را به یاد خدا می‌اندازند و متوجه‌ی حیات ابدی‌مان می‌کنند و با بقیه تا آن‌جا که ممکن است باید مدارا کرد مگر آن‌که موجب معصیت شود 2- «عجب» وقتی به سراغ انسان می‌آید که انسان از الطاف الهی غفلت کند و گمان نماید خداوند به جهت استحقاق طرف به او لطف کرده و راه درمان آن نیز همان است که بفهمد اگر همین الطاف را خداوند به هرکس می‌کرد، چنین توفیقاتی نصیب آن می‌شد. پس قضیه، قضیه‌ی امتحان است به همان معنایی که مولوی می‌فرماید: «امتحان در امتحان است ای پسر / هین به اندک امتحان خود را مخر». موفق باشید

11992
متن پرسش
سلام علیکم: پسر 5 سال و نیمه من مرتب در مورد حشر حیوانات می پرسد و هر حیوانی که می میرد سوال می کند که کجاست و بنده دقیقا اطلاعی از سرنوشت نفوس حیوانات پس از مرگ نداشتم. لطفا جواب صحیح را بفرمایید تا بنده پاسخش را صحیح و کودکانه بدهم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر موجودی که برای خود نفس دارد اعم از گیاه یا حیوان و یا انسان، روح او بعد از مرگ در عالم برزخ و قیامت حاضر است منتها در مورد گیاهان و حیوانات عموماً حشر آن‌ها کلّی است یعنی همه‌ی گیاهان به یک روح برمی‌گردند و عموم پرندگان به یک روح برمی‌گردند و همین‌طور سایر چهارپایان هرکدام به روح کلّی جنس خودشان برمی‌گردند زیرا انتخابی در زندگی زمینی نداشته‌اند که مثل انسان‌ها هرکدام یک شخصیت جداگانه داشته باشند. موفق باشید

10398
متن پرسش
ﺳﻼﻡ: ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻭ ﺗﺮﺱ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ؟ ﻭ ﯾﺎ ﺍﺻﻼ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﯾﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻭ ﯾﺎ ﻫﻤﻪ دارد؟ ﻭ آﯾﺎ ﺻﺪ ﺩﺭ ﺻﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ؟ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه به توحید نزدیک شویم و حضور همه‌جانبه‌ی حق را در عالم بیشتر احساس کنیم، این نوع اضطراب‌هایی که اهل دنیا دارند، بیشتر از بین می‌رود، ولی آن اضطراب‌هایی که برای رشد مردم است و غم دین خوردن است که به آن غم مقدس می‌گویند برای اولیاء الهی هم هست. موفق باشید
9802
متن پرسش
با سلام: استاد پسر آیت الله جوادی چند وقتی است تحرکات عجیبی دارد، خواستم ببینم در جریان اموراتش هستید که خط و حزبش چیه و آیا خط او از پدرش جداست؟ نامه اخیرش به وزیر علوم معزول اینست: مرتضی جوادی آملی - فرزند آیت‌الله جوادی آملی - روز گذشته با نگارش نامه‌ای خطاب به رضا فرجی‌دانا - وزیر پیشین علوم - تاکید کرد: به دانش، اخلاق، ادب و صلابت و استواری شما درود می‌فرستم و فصل جدیدی برای دستیابی به توفیقات برتر از بارگاه الهی مسألت دارم. به گزارش امید، متن کامل نامه که روزنامه اعتماد آن را منتشر کرده به شرح زیر است: «حضور محترم جناب آقای دکتر فرجی‌دانا، با سلام و تحیت گرچه دانش خود ارزش است لیکن زمانی که با فضیلتی مضاعف آمیخته می‌شود به میزان فراوانی زینت می‌یابد، در بیان مولایمان علی(ع) آمده است که فرمود، حلم زینت علم است، دانشمند کمالش را از علم می‌برد و جمالش را به حلم می‌خرد. صاحب این قلم که تاکنون شما را ندیده گرچه آوازه‌تان را زیاد شنیده، بر خود لازم می‌دید که از کنار این همه دانش و آن همه اخلاق بی‌تفاوت نگذرد و به مقدار ناچیزِدست تکانی به پاس آن همه دست‌افشانی سپاس نگوید. از آیت‌الله جوادی آملی آموختم که می‌گفت، اگر کسی دنیا را نشناسد فریب می‌خورد از مهرش کیش می‌بازد و از قهرش خویش. دنیا را به همین فراز و فرودش باید شناخت، گاهی به حق اوج می‌دهد و زمانی به ناحق به حضیض می‌سپارد، در جایی به باطل بر عرش می‌نشاند و در ساحتی به حق به فرش می‌کشاند. اما در مقابل، دانش راستین که پروردگار عالم آن را نور می‌داند به حدی صاحبش را عزیز می‌دارد که در آغاز او را در سراپرده زهد می‌نشاند و در بین راه به میان پرده صبر فرا می‌خواند و سرانجام در فراپرده رضا و تسلیم مهمان می‌نماید. پویندگان طریقت کمال و ره‌جویان حقیقت وصال، به شاگردان‌شان این‌گونه آموختند که ره‌جویان نه به داشته‌های خویش دلخوش مانده و فرحناک شوند و نه به از دست دادن آن دلتنگ شده و متاسف گردند. گرچه آنانی که دنیا را این‌گونه نشناخته و دست‌کم از مهتران نیاموختند، همواره دنیا را بسان قمارخانه‌ای می‌بینند که تنها بایستی برد و هیچ‌گاه نبایستی باخت، و در این راه باکی نیست که اگر همه‌ چیز فدا شود یا عالم و آدمی فنا گردد. غافل از اینکه تیر و کمان را به سوی خود نشانه رفته و آتش به خرمن خویش می‌کشند. اما آنچه در این میان بسیار شگفت‌انگیز است، توصیه غریب دین است، خداوند عالم همواره انسان را در بحبوحه دنیا می‌طلبد و فاصله گرفتن از کار و جامعه را موجب کوتاهی و منقصت انسانی شمرده و همواره او را به حضور در صحنه اجتماع فرمان می‌دهد، از او می‌خواهد که از هیچ فرصتی برای تعالی خود و رشد جامعه غافل نشود. حق و باطل، صدق و کذب به موازات هم در برابر نفس انسانی سان می‌بینند، به عبارتی در باغ طبیعت هیچ حقی وجود ندارد مگر آنکه باطلی در کنار آن کاشته شده و هیچ باطلی غرس نشده مگر آنکه حقی در کنارش رویش یافته، اگر توحید است در کنارش شرک و اگر ایمان است در جوارش کفر و اگر عدل است در جنابش ظلم و خلاصه اگر خدمت است در ساحتش خیانت جای گرفته و البته این انسان‌ها هستند که با چه ذائقه‌یی حضور یابند و کدامیک را با حسن اختیار یا سوء اراده بر دیگری ترجیح دهند. از سوی دیگر ترازوی عدل الهی که به بلندای آسمان و زمین همواره برافراشته نگاه داشته شده (و بالعدل قامت السموات و الارض) در انتظار حق پویان و عدل‌جویانی است که از صمیم قلب حق را باور داشته و بدان پایبندند و از مغزای جان عدل را باور کرده و بدان دلبندند. گرچه انقلاب، مردم و نظام اسلامی تجربه‌های بسیار سنگین و سختی را پشت سر نهادند، لیکن به نظر می‌رسد تا رسیدن به جامعه الگو و امت وسط راه طولانی در پیش است؛ جامعه‌ای که مردم آن از خرافه و گرایشات سطحی در امان باشند، مدیران و متولیان امرشان از شایستگانی و فرهیختگان و دلسوزانی باشند که جامعه به وجود آنان به خود ببالد و نمایندگانی از تمدن و فرهنگ ناب و اصیل اسلام و ایران باشند. گرچه جای بسی شکر و سپاس است که اراده ملت این‌بار در وجهه دولت نمایان شده و خواست قلبی جامعه خصوصا فرهیختگان و نخبگان از قلم تدبیر و امید جاری گشته، لیکن نگارنده این سطور با قطع نظر از این امر به مقوله دیگری می‌اندیشد و به وجود چنین انسان‌هایی مباهات دارد. در پایان بار دیگر به دانش، اخلاق، ادب و صلابت و استواری شما درود می‌فرستم و فصل جدیدی برای دستیابی به توفیقات برتر از بارگاه الهی مسألت دارم. برادر شما مرتضی جوادی آملی قم مقدس دوم شهریور 1393»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید قصد دلجویی داشته اند از آن جهت که آقای دکتر فرجی دانا به تنهایی شخصیت مثبتی هستند در کلافه ی جریان قرار گرفته اند که به قول آن نماینده ی محترم مجلس بیش از آن که مدیریت کنند مدیریت می شدند. مسلّم در آینده ی تمدن اسلامی امثال آقای فرجی دانا جای دارند و شاید جناب آقای حجت الاسلام مرتضی جوادی آملی خواسته اند این را بفهمانند که اگر به دلایلی امثال فرجی دانا صلاح نیست در مسئولیت وزرات علوم انجام وظیفه کنند بدین معنا نیست که این افراد بیرون از انقلاب هستند. چیزی که فکر می کنم آقای لاریجانی ریاست مجلس نیز خواست این را بفهماند. در هر حال باید تلاش کرد تا نه آنهایی که از نظر فکر و عمل بیرون انقلاب اند و فتنه ی سال 88 را راه انداختند و پشیمان هم نیستند در مسئولیت ها نفوذ کنند، و نه آنهایی که با هر سلیقه ای اصل انقلاب و رهبری را پذیرفته اند، بیرون انقلاب قلمداد شوند و از سعه ی صدری که باید نسبت به همدیگر داشته باشیم یا فاصله بگیریم و جامعه را دو قبضی کنیم. موفق باشید
8230

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز.استاد عزیز پدر و مادری دارم تقریبا مذهبی ولی متاسفانه بعضی چیزها را اصلا رعایت نمیکنند مثلا از همسر غیبت میکنند و از کارهایش خورده میگیرند که این غیبتها گاهی منجر به تهمت هم میشود ولی من نمیتونم از همسرم دفاع کنم و بهشون بگم در مورد همسرم اشتباه میکنند و البته گاهی اوقات گلایه هایشان بی تاثیر نیست و نظرم نسبت به همسرم عوض میشودو باعث کدورت من و همسرم میشودلطفا مرا راهنمایی کنید که هم بتوانم دل همسرم را بدست بیاورم هم خانواده را.با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اولاً: باید به فضای غیبت میدان ندهید، غیبت هرکس که می‌خواهد باشد و سعی کنید حتی‌الامکان از جلسه‌ای که در آن غیبت می‌شود خارج شوید و یا موضوع را عوض کنید. ثانیاً: مواظب باشید تحت تأثیر بدگویی‌های افراد نسبت به همسرتان قرار نگیرید، زیرا آن‌ها قصد خیر ندارند وگرنه به همسرتان به صورتی دوستانه تذکر می‌دادند. شما انتظار نداشته باشید همسرتان تجربه‌های یک زن 60 ساله را داشته باشد. موفق باشید
8180
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی بنده اخیرا فکر میکنم با یک معضل عملی در عرصه تحلیل سیاسی مواجه شدم. بعضا ما با اظهارنظرهایی از طرف افراد متوسط یا پایین تر از متوسط مواجه می شویم که گرچه حرف های نپخته و ناقصی است اما دارای وجه صحت میباشد به طوری که میتوان آن ها را حمل به صحت کرد. با این حال به علت این که حرفها جامع و مانع نیست خیلی ها موضع گیری تند میکنند چون شاید به وجه صحت نظرات توجه ندارند. مثلا همین حرفهای خانم نعیمه اشراقی. گرچه ایشان واقعا در حدی نیست که بخواهد مثلا مفسر آراء و نظرات حضرت امام باشد و عمدتا از زاویه نگاه سطحی خود حرفهای نپخته ای میزند اما حرفها گاهی اوقات جوری است که نمیتوان وجه صحت آن را نادیده گرفت و البته نه میتوان آن را تأیید کرد. در این گونه موارد بنده سعی میکنم وجه صحت حرفها را روشن کنم و مغلطه و سوءتعبیر را دفع کنم بدون آن که بخواهم از شخصیت یا دیگر مسائل آن فرد دفاع کنم. به نظر میرسد خیلی وقت ها هم لازم است اساسا سکوت کنیم. سیره بزرگان هم نشان میدهد در این موارد اغلب سکوت میکنند. به نظر شما این روش صحیح است؟ البته نمیدانم در مورد مثال خاصی که گفتم با من هم نظر هستید یا نه.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: توصیه‌ی اساتید سلوکی همیشه همین کاری است که شما می‌کنید. خداوند این توفیق را از شما نگیرد تا آزاد از نگاه‌های محدود سیاسی و جناحی مطالب را ارزیابی کنید. موفق باشید
6376
متن پرسش
سلام استاد چه شده همچین سوالاتی اتفاق افتاده؟ 1.من به نیهیلیسم رسیدم ازکجا شروع کنم وچطور بیرون بیام؟ 2.اسم شهدای کربلا را نامشان راشنیدم اما 20 سالم ست که نمی دانم که بودند وهستند؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر اندازه انسان به حضرت حق رجوع کند و او را منبع همه‌ی کمالات بداند از پوچ و پوچ‌انگاری رها می‌شود. کتاب ده نکته همراه با شرح آن إن‌شاءاللّه کارساز است 2- کتاب «عنصر شجاعت» از آیت‌اللّه کمره‌ای در این مورد کتاب ارزنده‌ای است. موفق باشید
نمایش چاپی