بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3159

عالم انسانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم . در ابتدای کتاب عالم انسان دینی فرموده اید که نمیتوان تعریف دقیقی از عالم داشت . نمیشه گفت مجموعه ای از ماده ها و مجردات؟منظورتون از اینکه نمیشه از عالم تعریف کرد دقیقا چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چون عالَم موضوعی است بیرون از زمان و مکان و جنبه‌ی وجودی و حضوری دارد تعریف بردار نیست. موفق باشید
2972

زبان فارسیبازدید:

متن پرسش
با سلام اگر می‌خواهید بروید سراغ ایران و ایرانی، سراغ زبان و ادبیات فارسی بروید و آن را تحکیم و ترویج کنید. این‌که دیگر معارضه ندارد. چرا سراغ چیزهایی می‌روید که بحث‌انگیز باشد و خودتان و دیگران را به زحمت بیندازید و برای مملکت درد سر درست کنید؟ این جمله رهبری است چرا باید سرلغ زبان فارسی برویم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چون زبان فارسی در عین آن‌که حامل فرهنگ و تفکر فرهنگ ایرانی است بحمدالله دارای غنای اسلامی کاملی است.موفق باشید
2438

اصل علیتبازدید:

متن پرسش
دررابطه با سوال 2343 در شرح برهان صدیقین اصل علیت بیان نشده اما علت حقیقی وعلت معده بررسی شده است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اصل علیت به عنوان یک موضوع بدیهی مبنای هرگونه ارتباطی است و با فرض این‌که طرف اصل علیت را پذیرفته است و سوفسطایی نیست بحث شروع شده. موفق باشید
1740
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم. . . استاد عزیز،با توجه به اینکه ایام فاطمیه است،ما تمام کتب و جزوات شما را در مورد حضرت مطالعه کرده ایم،اگر منبع مطالعاتی که به درد وقت گذاشتن باشد مد نظر شریفتان هست،با کمال میل مشتاقیم بشنویم. . .یا تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام علاوه بر سی‌دیِ مخصوصی که صرفاً در رابطه با حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» عرایضی داشته‌ام، در آخر کتاب‌ها منابعی عرض شده، إن‌شاءالله مفید خواهند بود. موفق باشید
15253
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: خسته نباشید. عزاداری هایتان قبول درگاه احدیت قرار گرفته باشد. برای تخصص و محقق شدن در فلسفه و عرفان نظری میزان برداشت ما از علوم طبیعیات با تمام شاخه هایش اعم از علم الحیوان، علم النفس، علم النبات، علم المعادن، سماع طبیعی، کون و فساد، هیئت و ... و نیز نجوم اعم از قدیم و جدید و نیز مباحث فیزیک اعم از فیزیک کوانتوم و فیزیک کوانتیک، مباحث نسبیت عام و خاص در فیزیک و مبحث گرانش و .... چه مقدار باید مطالعه شود؟ چون این بحثی که بعضاً با نام ارتباط بین علوم مطرح است بحث مهمی است. اگر بنده را راهنمایی کنید متشکر می شوم. یا اگر اینکه شخصی دیگر را معرفی کنید یا کتاب یا سخنرانی و یا هر چیزی دیگری را به بنده معرفی کنید متشکر می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که به ما فرموده‌اند: «العلمُ نقطةٌ و کثرّها الجاهلون» اگر انسان با نور توحید آشنا شود بسیاری از این کثرات در آن مندک است. مثل نور بیرنگ که هفت نور را در خود دارد. عمده توحید حضوری است که در آن، حقیقتِ هر چیز در معنای خودش حاضر است. به همین جهت معلوم نیست که ما با مشغول‌شدن به این علوم کثیره مجبور باشیم راهِ خود به سوی خدا را طی کنیم. موفق باشید

11641

«جنت لقاء»بازدید:

متن پرسش
سلام. 1- لطفا" اصطلاح مبدا و معاد و اصطلاح جنه القاء را توضیح دهید. 2- آیا در قیامت زمان و مکان برچیده می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- «مبدأ» به معنای مبدأ مخلوقات است که خدا است و «معاد»، معاد یا برگشت مخلوقات است در محضر خدا، که قیامت است و «جنت لقاء» مقامی است که انسان توانسته باشد به همه‌ی حجاب‌های بین خود و خدا پشت کند حتی نظر به خود به عنوان موجودی مستقل نداشته باشد، همه‌چیز را در جنبه‌ی حقّانی‌اش بنگرد 2- مکان و زمان به معنای دنیایی آن، آن‌جا نیست ولی معنای مکان و صورت معنا هست مثل مکانی که در ذهن ما برای صورت‌های ذهنی هست. موفق باشید

10367
متن پرسش
سلام آقای طاهر زاده: در جواب سوال قبلی من (مربوط به امام خمینی که شما آقای گلپایگانی را مثال زدید) و با توجه به سوال 10280 شما می گویید امام از همان ابتدا ی کودکی نترس بوده اند و آقای گلپایگانی می گوید من به اندازه امام نترس نیستم پس یک حالت نا امیدی در من پیدا شده و چند سوال مهم خدا در قران می گوید: هرکسی وقتی به دنیا می آید ضعیف است و کلا هیچ چیزی ندارد (پس همه در کمالات انسانی موقع تولد یکی اند) و آیه دیگری می گوید ای مردم شما فقیر به سوی خدا هستید و خدا غنی و ستودنی است و آیه دیگر م یگوید اولیا الهی را هیچ خوف و غمی نیست و آیه دیگر و کسانی که ایمان آورده اند آنها را ترس و غمی نیست پس با این حساب یا ایمان آقای گلپایگانی ضعیف بوده و یا جز اولیا نبوده اند و دیگر اینکه این آیات شامل حال امام نمی شده و از همان ابتدا قوی و بی نیاز بوده اند. دیگر آن که شما با جواب 10280 این امید را در من بی رنگ کردید و راه کمال و از بین بردن ترس و اضطراب را یک جور سخت و دشوار دانسته اید که با توجه به مطالب کتاب جوان و انتخاب بزرگ و نزدیکی به خدا پس این ترس چه می شود؟ اگر استاد عزیز بی احترامی در سوالات من است ببخشید چون کمی گیج شده ام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست است که انسان را در ابتدا ضعیف خلق کردند، ولی فرمود هرچیزی را خلقت مخصوص به خودش را به او دادند و در همان راستا خلق‌اش کردند: «رَبُّنَا الَّذی أَعْطى‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏». به امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» خلقت خودشان را دادند و انتظاری مناسب توانایی‌شان از ایشان دارند و به آیت‌اللّه گلپایگانی«رحمة‌اللّه‌علیه» نیز خلقت خودشان را دادند. مهم آن است که نسبت به آنچه خدا داده راضی باشیم و در همان بستر بندگی کنیم. موفق باشید
9683
متن پرسش
سلام علیکم: شما در تفسیر آیه «و نفخت فیه من روحی...» گفته اید که منزلت و خلیفه اللهی انسان به همین روح است که جامع اسماء الهی است. بعضی می گویند این روح مخصوص انبیا و امامان می باشد و بعضی از شیعیان به نسبت مقامشان از این روح بهره برده اند و بقیه زیاد دل خوش نباشند که از این روح خداوند در آن ها دمیده است. آیا این حرف درست است که تعبیر «من روحی» عام نیست و خاص است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: «مِن روحی» از یک جهت عام است و هرکسی بهره از آن دارد و حقیقت آن مخصوص انبیاء و اولیاء معصوم است و هرکس به اندازه‌ای که در زیر سایه‌ی طاعت انبیاء و اولیاء قرار گرفت به نور روح الهی نزدیک می‌شود و عملاً به حقیقت خود نزدیک شده. در نکته‌ی دهم از کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و در صفحه ، ص: 308 از کتاب «خویشتن پنهان» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
9383
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات و عبادات قبول بنده دختر مجردی هستم که سن ازدواجم هم بالا رفته و از مباحث شما هم بهره مندم. یه مطلبی که می خواستم برای شما بازگو کنم این است که آیا ازدواج هم طلب است؟ نمی دانم چرا از عمق وجود راضی به این کار نشدم تا بحال. در صورتی که واقعا هم علاقه مندم بتوانم همسر خوبی و مادر خوبی از هر لحاظ باشم. آیا در این کار من حکمتی است؟ خواهش می کنم در این شبهای عزیز بنده را هم دعا کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعا می‌کنم و شما هم از خدا بخواهید که اگر مصلحت‌تان ازدواج و مادرشدن است، لطف خود را دریغ نفرماید. ولی همواره به آن‌چه خدا برای شما خواسته راضی باشید. موفق باشید
9179
متن پرسش
با سلام: نظر شما در مورد مقاله دکتر مجتبی زارعی در نشریه مدرسه علوم اسلامی سیاسی در نقد استاد داوری چیست؟ لطفا به این سوال هم پاسخ دهید: از نظر بعضی اساتید، مباحث تقدیر تاریخی دکتر فردید به نوعی جبر تاریخی می انجامد و در این دستگاه فکری امکان وقوع انقلاب اسلامی وجود ندارد. شبیه این مطلب را استاد رحیم پور به صورت اجمالی و سربسته بدون ذکر نام دکتر فردید در همایش امام خمینی و تقدیر تاریخی عصر فرموده بودند. خواستم نظر خود را بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقاله‌ی آقای دکتر زارعی را ندیدم و تقدیر تاریخی که دکتر فردید می‌گوید همان توجهی‌ است که ما در متون دینی به سنت‌های الهی در عالم داریم و نه تنها جبر پیش نمی‌آورد بلکه انسان را به تاریخ خود آگاه می‌کند تا بداند چه کاری را می‌تواند در این تاریخ انجام دهد. در شش جلسه که در مدرسه‌ی معصومیه عرض شد، در این موارد عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
9101

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. آیا این چنین نیست که ما در عالم خارج چیزی به نام زن و مرد نداریم و فقط یک چیز می تواند حقیقت داشته باشد آن هم انسان؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت انسان نه زن است و نه مرد، ولی ظهور بیرونیِ آن حقیقت، یا زن است و یا مرد. موفق باشید
9013
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: من دبیر دینی و قرآن هستم صبح ها هنگام اذان بیدار می‌شوم نمازم را به جماعت می‌خوانم، یک یا دو سخنرانی گوش می‌دهم کمتر مطاله می‌کنم ساعتی را نیز از طریق اینترنت روزنامه‌ها را مطالعه می‌کنم و بیشتر اوقاتم را با سرگرمی‌های بیهوده که خودم هم راضی نیستم می‌گذرانم. بیشتر اوقات در حال تفکر هستم که چرا از این نعمت فراغت که خدا به من داده درست استفاده نمی‌کنم؟ ولی نمی‌دانم چه کنم؟ و به همین خاطر دچار نوعی افسردگی شده‌ام و حوصله‌ی تفریحات سالم را هم ندارم چون فکر می‌کنم عمر تلف‌کردن است، و اگر تفریح هم نکنم باز هم نمی‌دانم چه کار مفیدی می‌توانم انجام دهم. گاهی به فکر کار اقتصادی می‌افتم، ولی می‌گویم تنها مشغله‌ی خودم را زیاد می‌کنم. لطفا راهنماییم کنید و برنامه ‌ای که خیر دنیا و آخرتم را در برداشته باشد برایم ارسال نمایید. اگر ممکن بود از طریق پیام یا در متن پرسش و پاسخ ها جواب دهید و فقط شماره جواب را ارسال نمایید. با کمال تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا را بگذارید یک کار بزرگ قرآنی را شروع کنید. پیشنهاد می‌کنم بعد از مطالعه‌ی جزوه‌ی «چگونگی کار با تفسیر المیزان» کار روی تفسیر المیزان را شروع بفرمایید. برای ما مقدور نیست از طریق ارسال پیام با عزیزان ارتباط برقرار کنیم. سعی بفرمایید با ثبت آدرس ایمیل، سؤال خود را بفرستید تا جواب سؤال مستقیماً به ایمیل شما ارسال شود. موفق باشید
8925
متن پرسش
با سلام و احترام: 1) نیمه ی شعبان هیچ کاری نکردم حتی یک سلام به امام ندادم ، چون کسالت داشتم و حالم خوب نبود. اگر هم کسالت نداشتم احتمالا مشغول درس خواندن می شدم. چه کنم با این قلب غافل که خدا رو فراموش کرده و خدا هم آن را فراموش کرده ؟؟؟ با نفس امااااااااااااره چیکااااااااار کنم که خودش رو جای من گذاشته؟؟؟ و من متوجه نمی شم؟؟؟؟؟ 2) استاد دلم از مصائب روزگار سخت رنجیده خاطر شده، امروز چند گزارش از زندان اوین خوندم. تصور ما اینه که هر کس آن جاست واقعا مجرم است، در حالی که درصد زیادی از افرادی که به خاطر جرایم مالی در بند اونجا هستن قربانی نظام ناکارآمد اقتصادی هستن. استاد از ظلم ها خیلی دلم شکسته و رنجور شده. این ها که چیزی نیست، بیشتر از همه، از جنایات گروهک داعش، شدیدا رنجور گشته ام. همین طور از باقی بی عدالتی ها و ظلم ها (چه در کشور خودمان چه در منطقه و مهم تر از همه جنایات آمریکای خونخوار). به راستی چه باید کرد؟ غم و غصه، و گاهی ترس، نفرت از داعش و آمریکا و ظالمان در هرج ای جهان که باشند، وجودم رو تسخیر کرده. به راستی خدااااااااا، اون بالاااااااااا همه ی این ظلم هااااااا رو می بینه؟؟؟؟؟ استاد با دل رنجور و دلشکسته ام چیکاااااااااار کنم؟؟ استاد فکر می کنم تنها چیزی که می تونه به من کمک کنه اینه که ظلم ها رو بتونم درست تحلیل کنم. مثل حضرت امام خمینی ( روحی له الفداه ) که وقتی با مصیبت از دست دادن فرزند روبرو شدن، اون رو از الطاف خفیه ی الهی دیدند. به راستی این چه بینشی است و چگونه بدست آمده!!!؟ استاد مشکل عمده ام این است که اصلا جایگاه هیچ چیزی در نظام هستی رو درک نمی کنم و شرمنده می شوم اگر بگویم با نا امیدی تسلیم شیطان رجیم و ملعون گشته ام. نا امیدم از اینکه درکی نسبت به جایگاه این ظلم ها داشته باشم. فقط می سوزم و به عجز خود می نگرم. چه کنم استااااااااااااد؟؟؟؟ ساعاتی نگذشته که سیدرضا بطحائی روحانی ایرانی مقیم نجف اشرف در راه بازگشت از سامرا به همراه خانوادشون، توسط گروهک داعش سربریده شدن و جام جهانی 2014 همچون سری های قبل خودش رو این بار با حمله ی داعش تزئین کرد. گاهی با خودم میگم به درک، بگذار داعش که همین نزدیکی است به ایران هم برسد تا هم ما شهید شویم و از این بی خدایی نجات پیدا کنیم هم کسانی که شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سرمیدادند بفهمند چقدر آدم های بی سوادی هستند. استااااااااد به داااااااااد ماااااااا برسید، خداااااااااایی که در این نزدیکی است کجاااااااااااست؟؟؟؟؟؟ که با کسانی روبروییم هزاران مرتبه بدتر از اونهایی که پهلوی فاطمه (س) رو شکستن. استاد دیروز برگی از تاریخ حضرت زهرا (س) رو می خوندم. عمده ترین مطلبی که توجهم رو در اوج ظلم هایی که به حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) شده جلب کرد، نفهمی و خریت ظالمان بود، انگار اصلا آدمای ظالم در طول تاریخ، قلب ماهیت دادن و حرف حالیشون نمیشه. استاد لطفا ضمن اینکه به من راهکار ارائه می دین لطف بفرمایید بگید چی شده که این ها این ظالم ها این طوری قلب ماهیت شده ان؟ و هیچ اثری از انسانیت در اونها باقی نمونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ افراد ظالم از کجااااااااااا به کجااااااااااا رسیدن و چطور شده که این جوری شدن؟؟؟؟؟؟؟؟ اوباما چه گناهی توی زندگیش کرده که در رأس شیاطین دنیا قرار گرفته؟؟؟ وهابی ها از کی و چراااااا این طوری شدن؟؟؟ آغاز خریت و زبان نفهمی این ظالم ها کجاست؟؟؟ خیلی شرمنده که طولانی شد سوالم آخه خیلی دلم خونه. گستاخی و بی ادبی من رو ببخشید استاد آخه خیلی ناراحتم.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: در حمله‌ی مغول به ایران که مغولان چون طوفانی مردم را درو می‌کردند، شخصی از «نجم الدین کبری» پرسید پس کجا شد خدایی که بنا است مسلمانان را در پناه خود گیرد؟ شیخ گفت: خدا در این مرحله با اسم غنی خود تجلی نموده است و باد غنای او وزیدن گرفته، در این حال اولیاء الهی نیز خود را در امان نمی بینند. حتی مغولان به او امان دادند که از شهر خارج شود و او گفت: من با این ملت یک عمر زندگی کرده‌ام و با همین ملت خواهم مرد. ما به اندازه‌ای که متعهد به دستورات الهی باشیم، امورات دنیایی و آخرتی‌مان سر و سامان می‌گیرد و خداوند هیچ ضمانتی نکرده است که به اسم مسلمان به انوار الهی که در متن اسلام هست، پشت کنیم ولی از بی سر و سامانی جدا گردیم. حال چه این بی سر و سامانی در زندان‌های ما باشد و چه در مبلغین افراطی شیعه که به جنگ شیعه و سنی دامن می‌زنند. راه‌کاری که امروز خداوند در مقابل ما قرار داده است راه‌کارِ وفاداریِ همه‌جانبه نسبت به انقلاب اسلامی و رهنمودهای ظریفی است که رهبری عزیز در جلوی پای ما قرار می‌دهند و همه‌چیز خبر از آن می‌دهد که انقلاب اسلامی همراه با نیروهای اصیل این انقلاب با پیروی از آن رهنمودها در آینده‌ای بسیار نزدیک از این‌همه بلایی که شما متذکر آن شده‌اید عبور خواهند کرد. آیا تا به حال به این جمله‌ی مقام معظم رهبری فکر کرده‌اید که چرا بعد از پیروزی آقای روحانی فرمودند: ما کارهای زمین‌مانده‌ی زیادی داریم، باید به آن‌ها بپردازیم؟ آیا کارهای زمین‌مانده‌ی ما تربیت نسلی نیست که نسبت به رعایت دستورات اسلامی به جامعه و حقوق افراد حساسیت کامل داشته باشند؟ موفق باشید
8357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام .می خواستم تحلیل جناب عالی رادرموردثبت نام ۹۷درصدی مردم دربحث یارانه نقدی رابدانم.ایامی توان نتیجه گیری کرد که مردم ماباتمام تفاوت هاواختلاف سلایقی که باهم دارندمخالف اجرای شیوها وبرنامه های غربی دراقتصاد کشور هستند.؟ایا میتوان گفت مردم یک نه بزرگ به اقتصاد سرمایه داری گفتند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف درستی است.
8104
متن پرسش
باسلام و خسته نباشید درمورد اسم الله و سبحان تعریف و توضیح دهید. در نماز تکیه خاصی بر ذکر سبحان شده. علت و حکمت آن از نظرشما؟ چرا در نماز الله را بکار میبریم و خدا را مخاطب مستقیم قرار نمیدهیم. در حالی مخاطب قرار دادن خدا به طور مستقیم بنظر لذت بخش ترست و لذت حضور بیشتری میدهد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اسم اللّه یعنی نور حضرت حق در جامعیت کامل و ما اگر بخواهیم خداوند را با قلب خود مدّ نظر قرار دهیم و نه با عقل خود، باید به اسم اللّه نظر کنیم که بحث آن طولانی است. یکی از اسماء الهی، اسم سبحان است که تجلی نور الهی است از آن جهت که قلب می‌یابد حضرت حق بالاتر از آن است که در فکر و عقل بگنجد و نتیجه‌ی تجلی این اسم، خوف مثبت است نسبت به خدا و ادب انسان را نسبت به حضرت پروردگار به ظهور می‌آورد و هراندازه شما به ذُلّ خود بیشتر نظر کنید، حق در اسم سبحان بیشتر برایتان ظهور می‌کند و به همین جهت در رکوع و سجود که ظهور ذلّت انسان است ذکر سبحان‌اللّهی ظاهر می‌شود. موفق باشید
7364
متن پرسش
باسمعه تعالی سلام حضوراستادارجمند جنابعالی ازبین دوکتاب جامع السعادات ومعراج السعاده کدامیک رابرای مطالعه وانشاءالله عمل توصیه می فرمایید؟آیااین مطلب صحت داردکه امام زمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف-به یکی ازعلماتوصیه خواندن جامع السعادات راکرده اند؟بنده طلبه ام وتصمیم داشتم معراج رابخرم یکی ازدوستان کتاب جامع السعادات رابه خاطرتوصیه امام ارجح دانست حضرتعا لی چه صلاح می دانید؟التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که مرحوم نراقی «معراج‌السعاده» را به عنوان ساده‌شده‌ی «جامع‌السعاده» برای مبتدیان نوشته. اصل مطلب در کتاب بسیار ارزشمند «جامع‌السعادت» است. من آن خبر را نشنیدم ولی حتماً مولایمان حضرت حجت«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به آن کتاب نظر دارند. موفق باشید
6956

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی خیلی خوشحال شدم که از سکوت نسبت به نقد کتابتان خارج شدید، البته جای این امر هنوز خالی است که جواب دندان شکن علمی خود را نسبت به انتقادها بیان نمایید تا جای هیچ شبهه ایی باقی نماند و راه هدایت در این زمانه روشن تر شود. البته شاید چون روح جدال را در آن دیده اید قصد دیگری داشته باشید ولی به نظر من حقیر هر انسانی اگر می تواند حقیقت را زنده کند این کار بر گردنش خواهد بود حتی اگر سوالات و شبهات از سوی منافقین و با دشمنی مطرح شود بمانند پاسخ ائمه به سوالات و شبهات. اگر نظر بنده اشتباه است بفرمایین چون که رویه پاسخ به شبهات با همان دلیلی که بیان شد،در من زیاد است. لطفا من را راهنمایی کنید. (راستی برای اینکه باب سوء استفاده بسته شود بهتر است در متن پاسخ سوال 6925 اصلاحی انجام شود،در وبلاگ آن افراد یکی از مخالفانشان با نام مستعار" برزو بیطرف" در کامنتی برای آگاه کردن آنها به اشتباهشان و متنبه کردن آْنهابا طنز گفته بود: «یک باره بیاید جزوه زمان شناسی طاهرزاده را جلوی خودش آتش بزنید!!!....» و این جمله از نویسندگان وبلاگ نیست. با عرض پوزش از تذکرم. خیلی خیلی التماس دعا متشکرم.)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر فضایی علمی فراهم شود و شرایط برای ظهور حقیقت باشد چرا انسان سکوت کند. ولی وقتی شرایط فراهم نیست چرا باید انسان اصرار داشته باشد حرفش را به کرسی بنشاند؟ موفق باشید
5842

زندگی برزخیبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز ا-اینکه در کتاب معاد گفته شده که در برزخ زمان نیست به چه معناست؟ زیرا درایه 45و46 غافر در مورد فرعونیان گفته شده هر صبح وشام در برزخ برانها اتش عرضه میشود .ایا صبح وشام نشانه زمان نیست ؟ 2-ایا فرقی بین کسی که مثلا1000سال پیش مرده ووارد برزخ شده با کسی که اکنون میمیرد وجود دارد ؟زیرا کسی که قبلا مرده نسبت به این شخصی که هم اکنون مرده مدت بیشتری در برزخ است واین به ضرر اوست خصوصا اگر که مومن هم نباشد. میخواهم از زبان خودتان بشنوم باتشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1ـ با توجه به این‌که علامه طباطبایی«رحمةالله‌علیه» برزخ را هنوز وجهی از زندگی زمینی می‌دانند، برزخیان صبح و شام زمین را درک می‌کنند. 2ـ برزخ دوره‌ی آمادگی است برای ورود به قیامت همه، حتی با نابودی زمین آنقدر در برزخ می‌مانند تا جهت قیامت آماده شوند. در این حال برای مؤمنین که ضرر ندارد برای کفار که در قیامت به عذاب سخت‌تری دچار می‌شوند نیز ضرر ندارد. موفق باشید
5565
متن پرسش
سلام علیکم استاد. استاد رمضانی (از شاگردان علامه حسن زاده) سیری برای مطالعه فلسفه اسلامی ارائه کردند که به ترتیب مکاتب موجود در این زمینه بود، بعد از مطالعه منطق از مشاء و اشراق تا حکمت متعالیه و بعد عرفان اگر در این سیر شروع به کار کردیم، جایگاه کتاب های آیت الله جوادی املی و علامه حسن زاده در این سیر کجاست؟ بنده کتاب شرح مراتب طهارت از علامه را برای مطالعه گرفته ام اما بعضی مطالب آن اصلا برای من قابل قبول و گاهی قابل فهم نیست. بنده بک طلبه سطح 2 هستم چه باید کرد؟ آیا کتابهای این بزرگواران را در لابه لای این سیر مطالعه کنیم یا بگذاریم در آخر؟ که البته این آخر چندین سال طول می کشد چون اتمام این سیر کار سختی ست
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نباید در هرحال از کتاب‌های حضرت امام و علامه طباطبایی و آیت‌اللّه جوادی غافل بود، همان‌طور که نباید از کتاب‌های آیت‌اللّه حسن‌زاده غافل بود. موفق باشید
2646

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی با توجه به اینکه جنابعالی مدتی با حزب جمهوری اسلامی همکاری داشتید چه شد که میرحسن نخست وزیر شد؟ او که نه سابقه انقلابی بدرد خوری داشت نه از لحاظ فکری عمیق بود از شاگردان پیمان و مرتبط با نهضت ازادی و اقای خامنه ای هم که خوب ایشان را میشناخت
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده با حزب جمهوری اسلامی اصفهان ارتباط داشتم و از ریز جریان اطلاع ندارم. همین‌قدر می‌دانم که روش مرحوم شهید بهشتی آن بود که افراد را در زیر چتر خود می‌آوردند و با آن سعه‌ی صدر مخصوص‌شان در مسیری صحیح هدایت می‌کردند و آقای موسوی در این راستا و از طریق شهید بهشتی وارد حزب شد و تقویت گشت ولی اگر پشت پرده برنامه‌ای بود که در آن زمان رو نشده بود و میرحسین نفوذی بوده، مسئله‌ی دیگری است. موفق باشید
2544

معرفت نفسبازدید:

متن پرسش
شما در کتاب اشتی با خدا از طریق اشتی با خود راستین می فرمایید که تن انسان ابزاری برای نفس است و انسان به این دنیا آمده تا از طریق تن خود نفس خود را کامل کند حال سوال اینجاست که اگر همه چیز در ید نفس باشد تن چگونه می تواند او را پرورش دهد خواهشمند است این مطلب را برای درک این بنده حقیر بیشتر توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: إن‌شاءالله سعی بفرمایید بعد از کتاب آشتی با خدا موضوعِ معرفت نفس را در کتاب «ده نکته از معرفت نفس» دنبال کنید در آن‌جا در نکته‌ی پنجم این موضوع شرح داده می‌شود. موفق باشید
2393
متن پرسش
سلام علیکم! این شبهه و این سوال در خیلی از نسل جوان وجود دارد که با ادبیات های مختلف مطرح می شود. سوال این است که بین دو شخص یکی مسلمانی که اهل نماز، روزه و سایر عبادات و اعمال شرعیه است(اعمال شرعی فردی و اینچنینی). اما فردی است بسیار بداخلاق است، اهل فحش های رکیک است، با کارهایش موجب آزار و اذیت بسیاری از افراد شده و ... و شخص دیگری که کافر است اما بسیار آدم مهربانی است؛ بسیار خوش اخلاق است و ... کدام یک نزد خدا افضل است!؟ از طرفی می توان گفت طبق منطق اسلام و قرآن اصولا کافر انسان نیست. اما مسلمان هر چقدر هم بد باشد بالاخره انسان است. از طرف دیگر می شود گفت در مقایسه بین این دو شخص مفروض در سوال اولی حق الناس های بسیاری به گردنش است اما دومی تنها حق الله است و حق الله را إن شاء الله خدا می بخشد اما حق الناس را باید مردم ببخشند. پس می توان گفت دومی افضل است. یا حداقل دومی اوضاعش بهتر است. واقعا طبق مبانی اسلامی کدام یک از این دو بهتر هستند؟! یا مثلا برخی اوقات مسأله را اینطوری طرح می کنند که آقا جان من که عقلم قبول نمی‌کنه امثال ادیسون، انیشتین، نیوتون، پاسکال، لاوازیه و سایر دانشمندان و مخترعین با این همه خدمتی که به بشریت کردند و اینقدر با اختراعات و اکتشافات خودشان باعث راحت‌تر شدن زندگی‌ها شده‌اند؛ صرفاً بخاطر اینکه مسلمان نبوده‌اند و خدا را قبول نداشته‌اند، بروند جهنم. اما فلان حاجی یا فلان کربلایی که در عمرش قدمی در راه کمک به دیگران برنداشته، بندی از پای مرغی باز نکرده(تازه اگر ضرر نزده باشد) صرفاً بخاطر همان مکه یا کربلایی که رفته برود بهشت. این ظلم است و من که این را قبول ندارم. یا یکجائی یک نفری حدیثی آورده بود با این مضمون که کافر خوش اخلاق از مسلمان بد اخلاق به خدا نزدیکتر است. که نمی دانم همچین حدیثی داریم یا خیر. لطفا به این دو سوال و به طور کلی به سوالات مشابه که در این زمینه مطرح می شود یک جواب کامل و جامع بر اساس مبانی دینی بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آنچه هرشخصی را هویت می‌بخشد جهت‌گیری اوست، اگر کسی جهت‌گیری‌اش الهی باشد کارهای خوبش برایش مفید است ولی اگر جهت‌گیری او به سوی حق و حقیقت نباشد حتی اگر کار خوبی انجام دهد برای خودش نمی ماند چون برای حق و حقیقت انجام نداده و در این راستا است که وقتی جامعه‌ای هدفش الهی باشد اختراعاتی مثل برق برایش مفید است ولی اگر جهت جامعه الهی نباشد با همان برق کارخانه‌ی اسلحه‌سازی و سلاح‌های شیمیایی ساخته می‌شود و مردم مظلوم را به قتل می‌رساند. در نتیجه اگر جوامع بشری به سوی هدفی که انبیاء تعین کردند قدم بگذارند هرکس به سعادتی که به دنبال آن است می‌رسد وگرنه وقتی انسانی کافر باشد و جانش به سوی هیچ حقیقتی سیر نکند چگونه می‌تواند در ابدیت خود با خودش راحت باشد و اگر انسانی مسلمان باشد ولی در حدّ ظاهر اسلامیت متوقف باشد چگونه می‌تواند در ابدیت خود با خودش راحت باشد، راه حلّ نهایی آن است که انسان‌ها صادقانه به راه انبیاء قدم بگذارند و خیلی با طرح فرعیات نمی‌توان از این قاعده چشم‌پوشی کرد. موفق باشید
1661

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب به محضر معلم محترم جناب استاد طاهرزاده. ابتدا از شما عذر خواهی میکنم که وقت شریفتان را می‌گیرم. امروز ما متأسفانه در سطح کشور با افراد و گروه‌هایی روبرو هستیم که در قول و عمل به شکل شگفت آور و عجیبی با بعضی از افراد و گروه‌های صدر اسلام و انقلاب شباهت پیدا کرده‌اند. از آنجا که تذکرات مختلفی که از طرق گوناگون به آنها می‌رسد را به چیزی نگرفته و همان مسیر قبلی را با اصرار بیشتری ادامه می‌دهند، ما نسبت به این افراد و گروه‌ها و آینده‌ی هولناکی که در پیش دارند دچار سوء‌ظن شده‌ایم. و چون این سوء‌ظن در ما شدت یافته قدری نگران شده ایم که نکند دچار اشتباه شده‌ایم. فعلا سؤالی که از محضرتان داریم این است که آیا این سوء‌ظن از مصادیق آن سوء‌ظن‌هایی‌ست که قرآن به ما خبر می‌دهد از آن تبعیت نکنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام در هر صورت سوء ظن به مسلمانانی که در ذیل ولایت ائمه«علیهم‌السلام» قرار دارند و در حال حاضر شخصیت علمی و عملی حضرت امام را پذیرفته‌اند و تابع دستورات معظم رهبری هستند، درست نیست ولی سؤال شما مبهم بود، من نتوانستم مصداق منظور شما را تصور کنم. موفق باشید
1659

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی،سلام علیکم اقوال مختلفی شنیده ایم از علما که سوره ای می خواندند و هدیه به ارواح علمای ماضی می کردند. این کار چه فایده ای دارد؟ اهل علم و طلاب ، برای درک بهتر علوم می توانند از این روش استفاده کنند؟ خواهشمند است اگر دستورالعملی دارید،بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام بنده مبنای این کار را در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» عرض کرده‌ام. در هر حال روح علمای بزرگ در عالم برزخ جهت مددرسانی به ما آزاد است و می‌توانند مددهای گوناگونی به ما بکنند از جمله در فهم بهتر علوم. موفق باشید
459

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام، من دانشجوی مهندسی مکانیک هستم. ما در رشته ی خود بعضاً پژوهش هایی انجام می دهیم و نیز بعضاً طرح های صنعتی و غیر صنعتی مختلفی را در مصارف گوناگون مثلا تبدیل انرژی باد به برق، عملکرد بهینه ی ابزارالات، دستگاه های نقلیه ی جدید با استفاده از سوخت های پاک و... در خلال تحصیل و بعد از تحصیل، طراحی می کنیم. از زمانی که مباحث مربوط به مدرنیته شما را خوانده ام، کمی گیج و سردر گم شده ام. چرا که با اینکه مباحثی را که شما مثلا در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم یا گزینش تکنولوژی مطرح کرده اید، روحم به راحتی می پذیرد اما عقلم متحیر است. شما بسیار کلی گویی کرده اید و ابدا برای ما مهندسین و طراحان راهکار ارائه نداده اید. مثلا به تفاوت بلوک سیمانی و کوزه اشاره کرده اید و ما نیز آن را می پذیریم اما اصلا به اندازه کافی توضیح نداده اید. اصلا چرا این یکی حاصل انکشاف استعداد طبیعت است و آن یکی حاصل سرکوب طبیعت؟ واقعا چرا؟ ای کاش ابزارالات دیگری را هم نام می بردید و در این دسته بندی قرار می دادید. میتوانم حدس بزنم که مثلا بادگیر و کولر هم تفاوتی نظیر کوزه و بلوک سیمانی دارند. اما اگر کسی برایم ادعا کند که مثلا کولر هم حاصل انکشاف استعدادهای طبیعت است، چرا که اولا از برقی استفاده می کند که از انرژی باد طبیعت بدست آمده و از این منظر کاملا شبیه بادگیر است و ثانیا در ساختار کولر هم برای خنک کردن از تبخیر آب نظیر آنچه در جای جای مختلف طبعیت (حتی در ساختمان زندگی برخی مورچه ها) استفاده می شود، بهره می گیرد. یعنی مکانیزمی کاملا طبیعی در یک حجم کوچک عمل می کند. حال این چه فرقی با بادگیرهای یزدی دارد؟ یا مثلا در مورد بلوک سیمانی هم می توان استدلالی به همین شکل اقامه کرد. با این مقدمه از شما تقاضای عاجزانه دارم به سوالات من به صورت موردی و همراه با توضیحات کافی پاسخ دهید: 1- تفاوت دقیق کوزه و بلوک سیمانی چیست و اگر ادعا دارید یکی حاصل انکشاف استعداد طبیعت است و دیگری خیر، ادله کافی و وافی اقامه کنید. 2- در گذشته هم ما مصالحی مانند بلوک سیمانی امروزه داشته ایم. مثلا شما آجر را در کدام دسته طبقه بندی می کنید. آجری که از دیرباز وجود داشته. آیا آن هم حاصل سرکوب کردن طبیعت است؟ چرا؟ 3- آیا همه ابزارالات جدید در دسته بلوک سیمانی طبقه بندی می شوند، حتی مثلا دوچرخه؟ لطفا کلیدی معرفی کنید که این تمایز را به راحتی بتوان تشخیص داد. 4- و سوال اصلی اینکه، آیا چون در عصر جدید بشر دیگر حتی بیش از حد نیاز خود ابزار دارد، ما مهندسین بهتر است از تولید ابزارهای بیشتر دست برداریم و خود و دیگران را ترغیب کنیم به استفاده درست از ابزارهای موجود؟ و یا اینکه نه، ابزارآلات جدید روح مدرنیزم را در خود دارند و بشر نیاز به ابزارالاتی که حاصل انکشاف استعداد طبیعت باشد دارد و ما باید سعی کنیم از این دست ابزارها را اختراع کنیم؟ اگر بله چگونه؟ (لطفا اگر کتابی هم معرفی می کنید، از دادن پاسخ مستقیم دریغ نورزید). با تشکر از زحمات گرانقدرتان و با آرزوی توفقیات روز افزون برای شما و همکارانتان.
متن پاسخ
- علیکم السلام باسمه تعالی در مورد سرکوب‌‌نکردن استعدادهای طبیعت و کشف استعدادهای آن در مباحث «شیعه و تمدن‌زایی» مثال‌های بیشتری آورده شده. مثلاً مقایسه کنید بین قنات که با یک مهندسی دقیق آب زمین را به سوی مزرعه هدایت می‌کند با کندن چاه عمیق که موجب آسیب به سفره‌های زیرزمینی می‌شود. در موضوع کولر؛ شما مجبورید برای تهیه‌ی مقدمات آن، طبیعت را تخریب کنید تا آهن و برقِ مورد نیاز آن را به‌دست آورید، ولی در بادگیر هیچ‌کدام از این تخریبات بر طبیعت تحمیل نمی‌شود. در مباحث «شیعه و تمدن‌زایی» عرض شده است برای عبور از تمدنی و رجوع به تمدنی دیگر با انبوه سؤالات روبه‌رو خواهیم شد که باید به همه‌ی آن‌ها جواب داده شود تا ذهن‌ها بتواند از تمدن گذشته عبور کند و تمدن جدید را بپذیرد. لذا پیشنهاد می‌کنم جهت جواب‌گویی به سؤالاتتان، کتاب‌های «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی توحیدی» و «علل تزلزل تمدن غرب» و جزوات تمدن‌زایی شیعه را مطالعه فرمایید. مهندسی همیشه قسمتی از زندگی بشر بوده، ولی اگر مهندسان ظرفیت‌های عالم را بشناسند علم خود را طوری در خدمت بشر قرار می‌دهند که موجب تخریب طبیعت و آزار روحی بشر نگردد. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی» در دیدار خود با جمعی از نخبگان علمی کشور در تاریخ 6/8/1388 در عین تکیه بر روی علم و تحقیق، موضوع «شکستن مرزهای علمی موجود» را به میان می‌کشند تا جهت‌گیری علمی کشور مطابق فرهنگ دینی جلو رود. می‌فرمایند: «علم را اهمیت بدهید. این که من سال‌هاست روى مسئله‌ى علم، تحقیق، پژوهش، پیشرفت، نوآورى، شکستن مرزهاى علمىِ موجود تکیه می‌کنم، به خاطر این است. بدون انواع دانش، اقتدار کشور امکان‌پذیر نیست. دانش اقتدار مى‌آورد. یا درجایی دیگر می‌فرمایند:« ما وقتى میگوئیم پیشرفت، نباید توسعه‏ى به مفهوم رائج غربى تداعى بشود. امروز توسعه، در اصطلاحات سیاسى و جهانى و بین المللى حرف رائجى است. ممکن است پیشرفتى که ما میگوئیم، با آن چه که امروز از مفهوم توسعه در دنیا فهمیده میشود، وجوه مشترکى داشته باشد - که حتماً دارد - اما در نظام واژگانى ما، کلمه‏ى پیشرفت معناى خاص خودش را داشته باشد که با توسعه در نظام واژگانى امروز غرب، نبایستى اشتباه بشود. آن چه ما دنبالش هستیم، لزوماً توسعه‏ى غربى - با همان مختصات و با همان شاخصها - نیست.»( 27/2/1388)
نمایش چاپی