باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خوب است 2- آیت اللّه بهجت در زمرهی چنان سالکانی نبودهاند. ایشان به مرور و با زحمتهایی که کشیدهاند، منوّر به نور عرفان شدهاند و لذا میتوانستند دستگیری کنند. ولی سخن جناب آقای طیب در جای خودش سخن درستی است در حدّی که خواجه عبداللّه انصاری میفرماید: مجذوب سالک نیز باید منازل سلوک را مثل سالک مجذوب طیّ کند تا بتواند نسبت به احوالات خود، خودآگاهی داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ حضرت امام به طور مشخص کتابی از خود را مقدمهی کتاب دیگر خود قرار ندادند بلکه در هر کتابی مطابق موضوعاتی که مطرح شدهاست، عمیقترین نظریات عرفانی خود را مطرح فرمودند و لذا در شرح هر کدام از آنها باید شارح تسلط کافی بر علوم عرفانی داشتهباشد و افراد نیز مقدمات لازم را طی کردهباشند. 2ـ در مورد بهترین شرح نهجالبلاغه شاید نتوان شرحی را معرفی کرد ولی هر شرحی حسن خود را دارد؛ شرح ابن شعبه حرانی از یک جهت و شرح مرحوم محمد تقی جعفری از جهتی دیگر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توکل به خدا و بیمحلی به این حرفها همهچیز حلّ است مگر کسی چنین قدرتی را دارد که سرنوشت کسِ دیگری را تغییر دهد؟ مگر آنکه خودمان پای شیطان را بر زندگی خود باز کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانهای بزرگ وقتی با دیدِ تیزبین و همهجانگر متوجهی فجایع تاریخی خود میشدند به جای دلسوزیهای احساساتی و عکسالعملهای زودگذر و موسمی تصمیمهای بزرگ میگرفتند تا لااقل یک قدم هم که شده تاریخ خود را جلو ببرند. به اعتقاد بنده حضرت محمد مصطفی که سلام خدا و ملائکه بر او باد، با نظر به چنین فجایعی که بشریت دوران گرفتار بود به درگاه خدا رجوع کرد تا خداوند بهترین راه را به او نشان دهد و خداوند هم که طالب إعمال ربوبیت و نجات بشر بود دغدغهی آن حضرت را پسندید و او را به رسالت برگزید و شریعت محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» به تاریخ بشریت هدیه شد و در این راستا میخواهم عرض کنم اگر خوب فکر کنید برای عبور از این فجایع یک راهِ حقیقی بیشتر نیست و آن بهصحنهآوردنِ هرچه بیشتر شریعت محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» است که درمان منطقی و دقیق همهی این مشکلات را در خود دارد و لذا هرکس باید سعی کند در حوزهای که قرار دارد ارائهی هرچه عمیقترِ اسلام را بهعهده گیرد تا هم آن جوان لااُبالی نجات یابد و هم آن مسئولی که حرصِ داشتن بیشتر دنیا گرفتارش کرده، از خود آزاد شود. اگر در دیروزها اسلام را به معنی عمیق و قلبی به نسل دیروز درست ارائه داده بودیم، امروز با آنچه شما با آن روبهروئید، روبهرو نمیشدیم. حضرت روح اللّه خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» راههای نجات بشر را پیش روی او گذاشت، وای به فردایی که حاصل غفلت از راههای پیشنهادی حضرت روح اللّه باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست که در این حالتها معارف را به سخریه گرفته باشید وگرنه با بهسربردن با آن صورتها راضی میشدید و اینطور هم نیست که خدا کمک نکرده است وگرنه این دست و پازدنها برای آزادشدن از آن صورتها در میان نبود. اینها حکایت نسیمِ الهی است که بالاخره خدا کار خود را خواهد کرد و از شما در این زمان با اینهمه ظلمات یک قهرمان میسازد. در ضمن به متن «وقتی در مسیر حق باشید روز به روز قدرت صورتهای خیالی باطل، برایتان ضعیف و ضعیفتر میشود» در بخش پرسش و پاسخ برگزیده رجوع فرمائید . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» یعنی انسانی که در مقام عصمت کلّاند و هراندازه هرکس با رعایت حلال و حرام الهی و وظایف شرعی به عصمت خود نزدیک شود، یک نحوه نزدیکی روحی با آن حضرت پیدا خواهد کرد و راه اُنس با وجود مقدس آن امام بزرگ برایش گشوده میشود. عمده آن است که صادقانه در انجام امور فردی و اجتمایی تلاش نماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای امر به آرامشی که با اطمینان به حضرت حق باید نظر میکرد، توجه نکرد و حالا به تبع آن این فشارها را دارد تا آنجا که ممکن است باید به این آیهی کریمه نظر داشته باشد که فرمود: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» بدانید با یاد خدا و اینکه خدا را همهکارهی امورتان بدانید قلبها آرامش مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اینکه صورت، محلِ ظهور هیولا یا ماده است، غیر از آن است که پرسیده شود دلیل وجود عقلیِ ماده چیست که اگر کسی گرفتار سوفسطاییگری نباشد با نظر به پدیدههای خارجی متوجه آن میشود به همان معنایی که در متن آقای استاد فیاض هست ـ با تحلیل عقلی می بینیم که هر جسم، این دو حیثیت فوق را واقعا داردـ تازه تئوریِ تحلیلِ ماده به صورت و هیولا، یک فرضی است که به وسیلهی آن میتوان جواب بعضی از سؤالات را بدهیم. علاوه بر آن استحضار داشته باشید که این سایت نمیتواند در موضوعاتی وارد شود که باید در کلاس و درس مورد بررسی و تدقیق قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میرسد این مشکلات ربطی به چنین مسائلی ندارد. یک مشکل تاریخی است که زنان و مردان در این شرایط نسبت به تعریفی که از زندگی باید داشته باشند، دچار بحران شده است. لذا نه مثل گذشته میتوانند به روش سنتی زندگی کنند و نه افراد مذهبی میتوانند بیقید از آموزشها و ارزشهای دینی باشند. نیازمند یک نوع «خودآگاهی» هستیم که موضوعات را بالاتر از اینها ببیند و با عشق و علاقهای که خداوند در جانِ دو همسر گذاشته است به همدیگر سختگیری نکنند و همدیگر را درک کنند و راز آن که حضرت امام به زوجهای جوان توصیه میکردند؛ «گذشت کنید» را، بیشتر مورد توجه قرار دهیم. هرکدام در گذشتکردن بهتر پیشقدم شوند، بیشتر در هنر زندگیکردن موفق خواهند شد. باید نگذاشت شیطان موضوعات فرعی دین را حتی برای ما عمده نماید. در حالیکه قرآن میفرماید: «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَريماً (31) /نساء». یعنی اگر از گناهان کبیره انسان فاصله گرفته باشد، خداوند از گناهان فرعی چشمپوشی میکند و برای چنین افرادی که گناهان کبیره مثل شرک و زنا نداشته باشند جایگاه ارزشمندی در نظر گرفته است. حال چرا ما باید در امور فرعی به هم سختگیری کنیم و خود را گرفتار وسوسههای شیطان نماییم که امور فرعی را برای ما عمده میکند؟!! موفق باشید
