سلام و عرض ادب: برای نوجوانان و جوانانی که میخواهند وارد سیر و سلوک شوند چه کتاب هایی رو پیشنهاد میکنین؟ و چه شرح کتاب هایی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً جوانان ما به دنبال احیای انسانیت خود هستند و در این رابطه مباحث «معرفت نفس» شروع خوبی است با مقدمۀ کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و شرح آقای استاد وحدتیhttps://eitaa.com/tafakorism_archive/77 . موفق باشید
سلام علیکم: همان طور که میدانیم هر کسی توسط بعضی از اسماء الله تربیت و ربوبیت میشوند که به آن ربِّ شخصی میگویند. حال سوالم این است که زمانیکه ما در نماز میگیم «سبحان ربی الاعلی و بحمده» این رب در اینجا همان ربِّ شخصی است یا اسم جامع الله؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو قابل جمع است از آن جهت که همان حضرت «الله» در مقام ربوبیت میباشند. موفق باشید
با عرض سلام: استاد عزیز خدمتتان عارضم که انسان وقتی در خوشی زندگی عادی هست حواسش به برخی چیزها نیست. اخیرا دچار بیماری و مشکلاتی شده ام که میفهمم راستیتش اگر ایمان را به این معنا در نظر بگیریم «که نظر چه کسی را در زندگی مهم وموثر بدانیم» متاسفانه ایمان ضعیفی دارم طبق دانسته ها و طرحواره ای که در ذهنم داشتم باید همیشه در کارها با دید توحید نگریست و وظیفه را انجام داد و بقیه اش با خدا. اما تازه میفهمم دانستن کی بود مانند عمل. استاد میدانم ولی جانم در تلاطمات درگیر می شود. استاد برای اینکه در جانمان به توحید یقین پیدا کنیم و حضوری آرام در تلاطمات زندگی داشته باشیم باید دقیقا چه کرد. استاد آیا ادب خیال یا صبر بر مصیبت تا ملکه شدن صبر، تاثیر دارد؟ لطفا روشن بفرمایید با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در حدیث «ثقلین» فرمودند در کنار قرآن نظر به سیره و عترت آن حضرت نیز لازم است تا در مفاهیم متوقف نگردیم. در دیگر امور هم با نظر به سیره و شخصیت انسانهای وارسته، میتوانیم امور خود را بهتر جلو ببریم. موفق باشید
با عرض سلام و احترام خدمت شما استاد گرامی: آیا در استان گیلان فردی مورد تایید شما هستند تا در مباحث معرفت النفس و سیر و سلوک به ایشان رجوع نماییم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که با آقای توکلی به شمارۀ 09138780869 و حاج آقا نظری به شمارۀ 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
سلام استاد گرانقدر: خواستم در این پیام از همه الطاف الهیهای که از طریق کتب شما و بسط دادن شاگردانتان نصیب ما بیچیزان شدهاست تشکر کنم، الحمدلله که شما و دوستان هستید، بی مزد مادی و منت هرآنچه را دارید شما و دوستان پیشکش کردهاید و بلطف خدا انقلاب را به احسن وجه تبیین میکنید. خدا سایه شما را برای خانواده محترمتان و شاگردان و ما بیچیزان و همه جهان اسلام مستدام بدارد، من طلبه اقرار میکنم که با شما تازه عاشق رهبری و انقلاب و شهیدان شدم، با کتب شما و صوتها چه شد که ما پیگیر سخنان رهبری شدیم و خود را در یک توحید آخرالزمانی حس میکنیم. در دستگاه کتبتان فهمیدیم مکتب فلسفه و عرفان ملاصدرا مکتب فلسفی عرفانی حماسی و مبارزه با ظلم و جهل است. شما به خوبی قرآن و برهان و عرفان را با حماسه و انقلاب پیوند زدهاید. از شما و همه شاگردانتان متشکرم. حفظکم الله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر برکتی هست به لطف خدا بوده است به حکم: «هر هدایت که داری ای درویش / هدیۀ حق شمر نه کردۀ خویش» و امید است خداوند از ما بپذیرد و خدا را شکر میکنیم که آنطور که میفرمایید راهی گشوده شده باشد به سوی حقیقتی که اسلام و ذیل اسلام، انقلاب اسلامی و حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» و رهبر معظم انقلاب متذکر آن هستند. موفق باشید
سلام علیکم: استاد بنده در شهر قم زندگی میکنم. خانم هستم و چند سالی است که کتاب ده نکته در معرفت نفس و خویشتن پنهان رو مطالعه میکنم اما برای پیشرفتم واقعا نیاز به استاد دارم و شنیدم که شاگردان بانو امین در این شهر هم هستن من چطوری میتونم به اونها دسترسی داشته باشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در شهر قم کسی را در این رابطه نمیشناسم. ولی به نظر میآید خوب باشد با بحثهایی که در رابطه با شخصیت و آثار بانو امین در کانال «بشنو از زن....» مطرح است، آشنا شوید. https://eitaa.com/ziafat_andishe . موفق باشید
به نظر میرسد وقتی ولی تاریخ صحبت از جمع میان دین و دانش میکنند به یک قله تاریخی اشاره دارند، حالا که به فتح قلهها نزدیکیم و از طرفی این تاریخ همه ما را فرا گرفته است متشکر میشوم اگر در خصوص معارف وجودی زیر نکاتی را بفرمایید تا مشیر قلوب بیدار باشد به سمت مقاومتی از جنس انقلاب: - مصلحین - آخوند مهندس - مهندس آخوند - دانشبنیان و کارآفرینی - شیخ بهایی - تکنیک قدسی
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظرفیت روحی که در این زمانه به میان آمده، آنچنان است که وسعت ظرفیت همۀ انسانها را یکجا در خود میتواند حاضر کند تا در عین روحیۀ فنی، حضور روحانی و عرفانیاش به حاشیه نرود و در عین فعالیتهای فنی، از الهامات لازم جهت جلورفتن در کار بهرهمند گردد. مهم آن است که افراد این نسل با روحیۀ آخرالزمانی خود متوجۀ چنین وسعتی در خود باشند. موفق باشید
سلام استاد عزیزم خدا قوت. نظرتون در مورد زهران ممدانی شهردار مسلمان و طاهرا شیعه نیویورک چی هست؟ عده ای اون را خروجی مقاومت و نماینده انقلاب میدانند و معتقدن علت رای آوردنش صرفا حمایت از فلسطینه (درحالی که شعارهای اصلی او عدالت اجتماعی برای مهاجرین و مسائل داخلی آمریکا بوده و دفاعش از فلسطین در مجلس ایالتی بوده نه شهرداری)... . عده ای هم میگن او پوسته اسلامی داره برای بدنام کردن شیعه یا فریب افکار عمومی و شاهد مثال هم حمایت علنی و جدی این آقا از همجنس گرایی. به هر حال ممدانی مسول آمریکاییه و هدفش منافع خودشون و قوانین اونجاست. اصلا این انتخاب باید برای ما مهم باشه یا نه؟ و اینکه اگر کسی صرفا ادعای شیعه بودن و حمایت از مقاومت داشته باشه کافیه یا باید در عمل نشون بده؟ ممنون میشم نظرتون را بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به صحبتهای آقای دکتر فؤاد ایزدی https://eitaa.com/jedaaltv/4929 و مقالۀ آقای سعدالله زارعی https://eitaa.com/matalebevijeh/20828 رجوع شود. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد این که ما نهایت به خدا بر میگردیم آیا کسانی که «خالدون فی النّار» هستند در نهایت بعد از این که اینها عذاب کشیدند به خدا برمیگردند یا نه؟ اگر بعد از این که عذاب کشیدند به خدا برمیگردند پس چرا خداوند فرموده اینها خالدون فی النّار و یا خالدین فی النّار هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به آن فرد دارد که آیا تماماً در شرک حاضر بوده، بدون توجه به حضور خدا و نقش خداوند؛ و یا نه. آری! آن کس که هیچ توجهی در جان خود به سوی خداوند ندارد، هیچ حضوری جز دوری از خدا که همان خلود در نار است، برایش نمیماند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: تا حدودی با مباحث معرفت النفس آشنا هستم. مباحث ده نکته، خویشتن پنهان، حرکت جوهری، برهان صدیقین، معاد، ادب عقل و خیال و بخشی از حشر رو کار کردم و به طور کلی با مسیر معرفت النفس انسی دارم تمام سوالات مربوط به افراد ترنس رو در سایت مطالعه کردم و از آنجایی که فرمودین در دوران جنینی نفس بدن متناسب خودش را طراحی میکند و در این دنیا با یه نوع توهم شدید مواجه میشه که خواهان جنسیت مخالف خودش هست از آنجایی که با مباحث شناخت نفس و روح و گستردگی این بحث بسیار گسترده هست از این زاویه به نفس این ترنس ها نگاه کنیم حالا یه سوالی پیش میاد استاد آیا امکان داره رد پای شیطان یا اجنه در احوالات این افراد وجود داشته باشه مثلاً در همان بحث توهم شیطان یا اجنه دخالت و تسلط بر جان داشته باشند آیا امکان چنین چیزی میشه یا اصلا این جریان ربطی به شیطان و اجنه نداره.
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته نمیتوان ورود شیطان را در امور حتی در چنین امری منتفی دانست، ولی همچنانکه در آیۀ ۱۰۲ سوره بقره میفرماید: «وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ» آنطور نیست که شیاطین بدون اذن الهی و بدون قواعد و سنن جاری در هستی هر میل و انتخابی که داشته باشند را، بتوانند عمل کنند. و از این جهت در هر صورت باید ریشۀ چنین مشکلاتی را یا در عوامل دورۀ جنینی و یا در عوامل بیرونی بعد از تولد دانست، به طوری که نفس آن شخص نسبت کامل و طبیعی و صحیحی با بدن خود نمیتواند برقرار کند. یا از آن جهت که بدن، به طور کلی آنطور که باید در دورۀ جنینی مطابق آن روح شکل نگرفته است به همان معنایی که بعضیها با تغییر شکل بدن آنطور که مثلاً بدن را اگر مرد است، تغییر دهند به شکل بدن زن و یا برعکس؛ مقداری هماهنگی بین بدن و نفس پیش آید و یا در بعضی موارد، نفس و روح را باید طوری به نتیجهای رساند که با همان بدن خود، خود را بپذیرد. موفق باشید
سلام علیکم: هرچه از سخنرانی رهبری هرکه بگوید کم است. بنده فقط به یک نکته مهم بسنده میکنم. با این سخنرانی وارد مرحله جدیدی شدیم که پس از جنگ ۱۲ روزه که بزرگترین جهش یکسال اخیر بود این یک جهش جدید است. وارد حضور زمانی جدیدی شدیم که حتی همه مردم دنیا را وادار به سیر و جهشی زمانی کرد، ازین پس نه ترامپ و دشمنان ۶ ماه قبلن و نه مردم ایران و سربازان اسلام همان رجوع ۶ ماه پیش را دارند. بلکه رجوع جدید و بزرگتری است که ظرفیت ظهورات بیشتر و جدیدتری را دارد. حال مردم ایرانیم که دشمن خود را شناختیم و آن دشمن آمریکاست و ترامپ با ما میجنگد. و تبریک به خاطر این استقال و زندگی و آزادی که هزاران سال انسانها بدنبالش بودند، ما بکل از همه دشمنان انسانیت و زندگی عبور کردیم و مستقر حیات الهی انسانی خود شدیم بحمدالله. دیدید! چقدر ما مردم مهمیم؟ تا کنون هیچ حکومتی اهمیت مردم را نشناخته بود الا جمهوری اسلامی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. بیچاره آنهایی که با مقالههایی مانند تغییر پارادایم خواستند بگویند اتفاقاً مردم در مقابله با اسرائیل به صورت اتفاقی عمل کردند و پیشنهاد میکنند نه تنها مذاکره با آمریکا را ادامه دهیم، حتی با ترامپ ملاقات کنیم. در حالیکه رهبر معظم انقلاب با بصیرت تاریخی که دارند میفرمایند: «عامل وحدت ملّت ایران همچنان باقی است. عدّهای میخواهند اینجور وانمود بکنند که آن اتّحادی که در ابتدای جنگ دوازدهروزه و این مدّت پیدا شد، مال همان روزها بود؛... من میخواهم بگویم این حرف، غلط محض است... امروز اینجور است، در گذشته هم همینجور بوده، بعد از این هم به توفیق الهی اینجور خواهد بود. ایرانِ امروز و انشاءالله فردا، همان ایرانِ روز بیست و سوّم خرداد و بیست و چهارم خرداد است که مردم آمدند خیابانها را پُر کردند و علیه صهیون ملعون و آمریکای جنایتکار شعار دادند.» موفق باشید
سلام علیکم: در کتاب واسطه فیض ص ۲۴۵ از نظام احسن در تکوین نام برده شده .حرکت در تکوین مفهوم نیست. در تشریع مشکلی ندارد. لطفا در صورت امکان توضیح بفرمایید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نمیکند. حضور تکوینی، همان حرکت جوهری در بستر «وجود» و شدتیافتنِ آن است در همان بستر. موفق باشید
سلام علیکم: من یه مطلبی دیدم که نشان میدهد ابن عربی به معاد ی که شما میگید اعتقاد ندارد: ابن عربی در الفتوحات المکیه، به صراحت، به حدیثی از پیامبر (ص) درباره چگونگی آغاز نشئهٔ جدید و حشر اجساد اشاره میکند و آن را با نزول آب حیات الهی توضیح میدهد: متن ابن عربی دربارهٔ نحوهٔ زنده شدن از عجب الذنب این متن در ضمن بحث از نحوهٔ حشر اجساد و چگونگی به وجود آمدن اعضا از عجب الذنب (در نشئهٔ آخرت) آمده است: متن عربی (منبع دقیق) «وَ قَدْ أَخْبَرَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ أَنَّ النَّشْأَةَ تَقُومُ عَلَى عَجْبِ الذَّنَبِ، فَيَنْزِلُ مِنْ سَمَاءِ الْحَيَاةِ مَاءٌ يُسَمَّى مَاءَ الْحَيَوَانِ فَتَنْبُتُ الْأَجْسَادُ مِنْ عَجْبِ الذَّنَبِ، كَمَا يَنْبُتُ الشَّجَرُ وَ الْخَضِرُ مِنْ مَائِهَا، فَيَظْهَرُ الرَّجُلُ وَ السَّاقُ وَ الْفَخْذُ وَ الْمَقْعَدَةُ فَعَنْ حَرَكَةٍ مَنْكُوسَةٍ، وَ مَا ظَهَرَ مِنْ عَجْبِ الذَّنَبِ إِلَى وُجُودِ الرَّأْسِ فَعَنْ حَرَكَةٍ مُسْتَقِيمَةٍ، وَ مَا ظَهَرَ فِي الِاتِّسَاعِ عَنْ جِهَةِ الْيَمِينِ وَ الشِّمَالِ وَ الْخَلْفِ وَ الْأَمَامِ فَعَنْ حَرَكَةٍ أُفُقِيَّةٍ...» ترجمه فارسی «پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم خبر داده است که نشئه [جدید] بر عَجْبُ الذَّنَب استوار میشود، پس آبی از آسمانِ حیات نازل میشود که آبِ حیوان نامیده میشود، آنگاه اجساد از عَجْبُ الذَّنَب میرویند، همانگونه که درخت و گیاه از آبشان میرویند. پس [اعضایی مانند] ساق، ران و نشیمنگاه با یک حرکت معکوس آشکار میشوند، و آنچه از عَجْبُ الذَّنَب تا رسیدن به سر آشکار میشود، با یک حرکت مستقیم است، و آنچه در توسعه و گسترش [بدن] به سمت راست و چپ و عقب و جلو پدیدار میشود، با یک حرکت افقی است...» منبع دقیق کتاب: الفتوحات المکیة جلد و صفحه (در یکی از نسخههای رایج): جلد ۲، صفحه ۴۶۴ (در باب حرکتهای نبات و انسان). موضوع اصلی: بیان استمرار حیات (معاد) و آغاز نشئهٔ دوم بر اساس حدیث نبوی، با استفاده از تمثیل حرکت در نباتات.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این موارد ابداً مواردی نیست که کسی بدون استاد و آن هم با ترجمه متوجه شود!!!! و تازه انتظار داشته باشید که در میدان سؤال و جواب این سایت از آن گفتگو شود! موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «كلّ يدخل الجنة إلّا من اَبا» اين روايت چی میخواد بگه استاد؟ این روایت مصداق فقط و فقط شیعیانه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مَنْ أَطَاعَنِي دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ أَبَى»: «هرکس از من اطاعت كند، وارد بهشت می شود و هرکس از من نافرمانی کند، درحقيقت امتناع ورزيده است». و این منحصر به شیعه و یا سنی نیست.
سلام حاج آقا: من یه مدتی هی صوت گوش میدادم و قرآن خوندم. و الان داشتم صوت سخنرانی آخرتون رو گوش میدادم که از گذشته گفتین و ناگهان گذشته مثلا شش ماه قبلم یادم اومد و متوجه شدم ناخواسته چقدر تغییر کردم. الان یاد قبل میفتم خیلی ناراحت میشم. یعنی چه بلایی قراره سرم بیاد با این همه تغییر. ولی میگم بهش فکر نکنم خدا هوای منو داره و اتفاقی خارج از اراده او برام نمی افته. فقط مسیرو ادامه بدم. وقتی به جلو نگاه میکنم تعجب میکنم از این همه عقب ماندگی و این همه ضعفی که دارم. و وقتی به عقب نگاه میکنم بازم تعجب میکنم از چیزی که چند ماه قبل بودم و حس شرمندگی اذیتم میکنه. میخواماصلا به گذشته و آینده فکر نکنم فقط برم جلو و همه غصه هارو بدم به خدا بگم خودت برام درستش کن. خوبه اینجوری؟ فاصله ی زیاد گذشته با آینده ام رو نمیتونم هضم کنم. خیلی دوره.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه خداوند میفرماید: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» و مژده می دهد هر آن کس در مسیر او جلو و جلوتر برود، راههای درک بیشتر حقیقت و عبور از ضعفها و نقصها را مقابل انسان قرار میدهد باید امید وار بود و این یعنی: «گرچه بهشتاش نه به کوشش دهند / آنقدر ای دل که توانی بکوش». موفق باشید
در نماز باید چگونه به خدا توجه کنیم و اتصال برقرار کنیم و اینکه در ذهنمان در طول نماز خدا را در نظر داشته باشیم در میان گفتارهایتان فرمودید هست مطلق، چگونه باید در نظر بگیریم خدا را که ساختگی ذهنمان نباشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً با فطرت خود، خداوند را در جان خود داریم و از این جهت با جان و قلب خود به سوی خدا نظر میکنیم و همۀ مراحل نماز، نظر به حضرت محبوب میباشد که «آشنایی نه غریب است که در جان من است». موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا بفرمایید که چگونه چنین چیزی ممکن است که حضرت سیدالشهدا (ع) در بچگی خبر از شهادت خودشون میدن در حالیکه هنوز به مقام امامت نائل نشدند و هنوز روح القدس به ایشان تعلق نگرفته که علم کان و مایکون را بدانند در صورتیکه امام زمانشان هنوز زنده بودند و لازمه ی عالم بودن به کان و مایکون داشتن روح القدس و تعلق اون به ایشان است، ضمن اینکه میدانیم علت تمام معجزات و عالم بودت به غیب تعلق روح تاییدیه به اشخاصی که بعدا امام شدند میباشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت همان روحانیتی که منجر به امامت آن حضرت میشده، از همان ابتدا در شخصیتشان حاضر بوده و به حکم آن روحانیت متوجۀ آیندهای بودند «قبل ان یکون» قبل از آنکه واقع شود. موفق باشید
سلام علیکم: به نظر شما آیا نظریه رویاهای پیامبر (ص) که دکتر سروش قرآن را نتیجه رویاهای پیامبر (ص) میداند بر گرفته شده از نظریات ابن عربی نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً چنین نیست. جناب ابن عربی در «فصوص الحکم» خود افق درک وَحی الهی را که در قرآن به ظهور آمده، تبیین میکنند. در حالیکه اساساً در بحث «رؤیای رسولان» آقای سروش به نحوی نفی وَحی و نقش ربوبیت حضرت حق میشوند. موفق باشید
سلام بر استاد گرامی: حتماً در جریان هستید که آقای سلیمانی اردستانی در رابطه با برخورد خلیفه دوم و بعضی از اطرافیان او با حضرت زهرا (س) و آتش زدنِ خانه، صحبت هایی کردهاند که اساساً خانه ها در آن زمان در نداشته است و آقای حامد کاشانی در یک مناظره ای که با ایشان داشتند دلایلی آوردهاند که اتفاقاً آن خانه در داشته و حضرت زهرا (س) به جهت احترامی که عموما مردم برای ایشان قائل بودند حتی آنهایی که اطراف خانه حضرت را گرفته بودند تا خانه را آتش بزنند، آمدند تا متذکر شوند کارشان غلط است و به حرمت حضرت زهرا (س) اتفاقاً عدهای برگشتند. حال نظر جنابعالی در این رابطه چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مناظره را کاملاً گوش دادم. جناب آقای حامد کاشانی نخواستند وارد یک جدال تند با آقای اردستانی بشوند. اتفاقاً با دلایل کافی، روشن کردند از نظر تاریخی، آن خانه و خانۀ بسیاری از مردم مدینه در داشته است و حتی روشن نمودند که چگونه تاریخ، جنسِ چوب درب خانۀ جناب عایشه را ثبت نموده است و خواستند برای آقای اردستانی روشن کنند که چگونه از یک طرف، مدعی هستند نباید به تاریخ چندان اعتماد و استناد کرد و از طرف دیگر، خودشان به نکاتی از تاریخ استناد میکنند که جوانب آن را نمیشناسند. به نظر میآید تذکر جناب استاد زادبر نیز در این رابطه قابل استفاده است https://eitaa.com/Politicalhistory/9415 آری! اگر ما آنطور که استاد زاد بر میفرمایند با نظر به معارف عمیق الهی و با توجه به جایگاه تاریخی امامان معصوم با بشر جدید به گفتگو ننشینیم، آری باز اردستانیها تکرار میشوند زیرا متوجه بشر جدید و مسائل امروزین او در نسبت با خودش نشدهایم تا حساسیت حضور جناب ملاصدرا و موضوع اصالت وجود و انسان شناسی به سبک صدرایی برایمان روشن شود، امری که حضرت روح الله «رضوان الله تعالی علیه» آنچنان بر او تاکید کردند و رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «فلسفه در اسلوب و محتواي صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه انسان اين روزگار ميجويد و سرانجام خواهد يافت» مشکل امثال آقای اردستانیها آن است که بدون برخورداری از معارف الهی و اسلامی برداشتهای سطحی خود را دنبال میکنند. موفق باشید
سلام استاد: لطفا یک دستور عملی برای تقویت اراده لطف کنید به بنده بگید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. https://lobolmizan.ir/book/78?mark=%D8%A7%D8%AF%D8%A8 . موفق باشید
با عرض سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: من از جامعه کادر درمان هستم، همه میگن ما به واسطه شغل مون میتونیم به بندگان خدا کمک کنیم اما زمانیکه کسی به مطب مراجعه میکند خب برای من جنبه مالی اون بزرگ میشود مثلا میدانم اگر دارم خدمتی میکنم به خاطر پولش است پس جنبه ی کمک به بنده چیست من چه کمکی میکنم، در واقع من به فکر اینم که در قبال خدمت من وجه دریافت شود البته حواسم هست که ناحقی نشود یا اگر فرد نیاز ندارد بیجا کاری انجام نشود اما زمانیکه مثلا گاهی مراجعان برای من دعا میکنن نزد خودم میگویم چه فایده من که برای پول اینکار را کردم. چگونه این دیدگاه رو تغییر دهم یا چگونه باید کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نحوی این مسئله برای ما به عنوان معلمان معارف اسلامی پیش آمد که چگونه برای تدریس معارف دینی، حقوق دریافت کنیم. مسئولان مربوطه، موضوع را با حضرت امام در میان گذاشتند، در جلسهای که در محضر امام بودیم فرمودند: برای خدا درس بدهید و حقوق هم دریافت کنید. و در رابطه با مسئلۀ جنابعالی میتوان در همین وادیها وارد شد که انگیزۀ اصلی خدمت به ارباب رجوع باشد و در عین حال حقوق هم دریافت شود در عین رعایت مراجعین. موفق باشید
بسم هو: چه بگوید دلی که هنوز بیرون از گود است؛ چه بگوید جانی که سوختن را میفهمد، سوختن را دیده است، با سوختن سوختگان بیچاره شده است، اما به خویش که میآید جز هوسی نمییابد؛ چه بگوید قلبی که تنها، فقط و فقط طلب کرده، یا نه طلب کردن دیگران را دیده و تنها هوسش را کرده؛ همان که سالهاست سخنِ زهرا (س) و جایگاه تاریخیاش و ایستادگیاش را شنیده و به حضور رفته و اما هنوز نه تنها در اکنونش متفکر نیست که اکنون زدگیِ خویش را مییابد. نمیدانم، شاید هم میدانم: راه تفکر سخت است. آری برای امثال من سخت است. عاقل به کنار جوی پی پل میگشت / دیوانه پا برهنه از جوی گذشت. داشتم به نیست انگاری_نیهیلیسم_ نیچه، سید مرتضی آوینی و غروب فکه، اُنسم با دکتر داوری و رمان و خصوصا مطالبی که دو سه سال پیش خود شما در تاکید به نیستانگاری داشتید و همچنین رمان بینوایان، فکر میکردم. نکند به جای عبور_ که گویا باید صبح و شب شیره جانم را بکشد و فکری و کاری_ بیخیالی و بیهودگی سراغم آمده. نمیدانم. نکند گناهکاری و بیهودهکاری همین را هم گرفته باشد. هر چه به خویش مینگرم گویا بیمایهتر از قبلم، گویا دستاویز کمتری برای نجات دارم. اعتراضی نیست، پشیمانیای هم از آمدن تا اینجا ندارم. شاید این طلب و نشدن همان ایمان باشد و شاید باید لحظه به لحظه سکراتی را چشید. اما هر چه در خود میگردم اینگونه بودنی برایم نیست، تقوایی نیست، پروایی نیست، دلتنگی و دلداگیای نیست، نماز و انس و عشقی نیست. تنها گاهی با دیدن حاجقاسم و سید حسن و دیگر شهدا است که میتوانم جانم را سیراب کنم. پر حرفی نکنم، به قول یکی از دوستان در جلسات «انسان و باز انسان» عجب راهی است این راهی که با ما در میان میگذارید اما این حرمان و نشدنمان را چه کنیم. نه میتوان به راهی سطحی دلبست نه میتوان به آن راه با این ظرف کوچک پای نهاد. آری! تو پا به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه گویدت چون باید کرد؛ آری اما هنوز در خم یک کوچه ماندهایم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا این خاصیت وجود نیست که با ذات مشککِ خود که عین شدت و ضعف است در هر مرتبهای از آنکه حاضر شویم اجمالی است به سوی تفصیل و قصۀ «هنوز نه» را پیش میآورد؟ گویا باید در چنین قبض و بسطی در میدان وجود، همچنان سرگردان بمانیم به حکم آنکه «دیروز» کافی نیست، «فردایی» هم که چون «فردا» است، پیش نیامده. به جناب حافظ فکر می کنم و حکایت اینکه میفرماید: «سالها دل طلبِ جام جم از ما میکرد / آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد». راستی! چه چیزی را تمنّا میکرد که نزد او بود و با ابژهکردن آن و در بیرون در جستجویِ یافتن آن؛ در خارج از حضورش به دنبال آن بود؟ تازه حضوری که فقط حضور است و بودن، بودنی که ذات مشکک است و در هر جایی از مراتب آنکه باشی اجمالی است به سوی تفصیلی، یعنی «بودن» و «نبودن» و «صبر» در این میدان، یعنی «انتظار» و «وارستگی». موفق باشید
سلام بر امّ البنین، راستی چرا نمیگوییم امّ الحسین؟! مگر دیگر باید چه میکردی؟ مگر دیگر قرار بود برای فرزندان حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» چگونه باشی؟ تو همسر مهربان علی شدی و مادر فداکار فرزندان زهرا «سلاماللهعلیها»، همین کافی بود. تو چه احساسی به فرزندان زهرا داشتی که بعد از گذر هزار و اندکی سال ما آن را نفهمیدیم آخر چرا تمام فرزندانت را با حسین همراه کردی؟ چرا بعد از غوغای عاشورا در دیدار با بشیر سراغی از فرزندانت نگرفتی مگر فقط مادر حسین بودی که مدام سراغ حسین را میگرفتی و گفت بشیر از حسینم بگو از حسینم...... و چندین بار این را تکرار کردی چند نفر از ما میدانیم نام واقعی شما فاطمه است تو حتی از صدا زدن نام خود هم گذشتی وگفتی تو را امّ البنین صدا بزنیم مبادا با بردن اسم فاطمه فرزندان علی اندوهگین مادر شوند. کاش اینقدرها مهربان نبودی بین خودمان میماند چه احساسی داشتی وقتی فهمیدی تیر به دو چشمان عباست زدند وقتی فهمیدی دودست عباست را از بدن جدا کردن چرا ناله نکردی این صبر تو ما را آزار میدهد. کاش اندکی برای عباست اشک میریختی و از آن بدتر بر تو چه گذشت وقتی شنیدی تیر به مشک عباس زدند وقتی قرار بود با آن آب برای علی اصغر حسینت ببرد. فکر میکنم آن موقع اشک از چشمان تو سرازیر شد و آرام و قرار نداشتی نه برای چشمان عباس نه برای دستانش برای تیری که به مشک خورد چون قرار بود آب برای طفل شش ماهه حسینت ببرد مادر آرام باش... مادر کمتر بی قرار حسینت باش او علمداری چون فرزند تو دارد که از اهل خیمه و زینبت مراقبت میکند. چرا بعد از عاشورا همه گفتند امان از دل زینب، گفتند مادری دارم خون میگرید (حضرت زهرا «سلاماللهعلیها»)، ولی مادر! چرا نامی از تو نیاوردیم؟ تو بعد از گذر هزار و اندی سال با قلبهای زنان و مادران چه کردی که اینان شما را الگو قرار دادند و فرزندان و همسران خود را به جبهه ها اعزام کردند برای اینکه مبدا کسی به اسلام حسینی تو تعرض کند. ما آزادی و آزادگی و امنیت را مدیون شما و الگو قراردادن شما در زندگی هستيم. مادر! چرا هیچگاه از دلتنگی خود نگفتی؟! چرا هیچ وقتی ادعایی نداشتی؟! راستی میگویند حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» شبها بر بالین قبر شهدای گمنام حاضر میشود، یقیناً شما هم در کنار ایشان هستی. میگویند در غوغای محشر چشمان و نگاه عباس تو شفاعت میکند. مادر میشود در غوغای محشر برای ما هم مادری کنی؟ ای بهترین مادر ما را ببخش که عمری تو را نامادری خوانیدم. سلام ما را به خواهرت زهرا «سلاماللهعلیها» برسان. از این پس از آوردن اسم حضرت ام البنین در کنار اسم حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» غافل نشویم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: سلام بر امّ البنین «السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ رَسَولِ الله» سلام بر عاشوراییترین زن، بدونِ حضور در کربلا. مادرِ شیرمردانی که فرمود: تمام پسرانم فدای یک تار موی حسین «علیهالسلام». سلام بر بانویی است که فریاد حسین جان گفتنش را در میدان مدینه و صحن کربلا هنوز میتوان شنید.
راستی را! این بصیرت در درک تاریخیِ کربلا را چگونه او به دست آورد؟ آیا عظمت او میهمانیِ خانۀ مادران شهید ما نبود که اینچنین اسطورهوار فرزندانشان را در انقلاب بزرگ اسلامی بدرقه کردند؟ بصیرت جناب امّ البنین بانویی که در بستر تاریخ اسلام پروریده شد تا آنجایی که با عباسِ «علیهالسلام» خود یگانگی را با حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» تجربه کرد.
بنده حقیقتاً با شما موافقم که میفرمایید: از این پس از آوردن اسم حضرت امّ البنین در کنار نام حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» نباید غافل شد از آن جهت که با نظر به جایگاه تاریخی حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» مییابیم که نگاه زنان اسلام چگونه به آن افقهای دور نظر دارند و در راه تحقق آن افقها از فداکردن فرزندان خود کوچکترین سستی به خود راه نمیدهند. آری! در دیدن این بانوی بزرگ در این شرایط تاریخی «چشمها را بايد شست جور ديگر بايد ديد». موفق باشید
سلام علیکم: آیا در سجده که ما میگیم. «سبحان ربی الاعلی و بحمده»، این کلمه رب، همان رب شخصی «رب الخاص» است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حکم آنکه ربّ ما ربِ عالمیان است و نسبت خاصی با هر مربوبی دارد. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: ببخشید استاد بنده از هیئت فاطمیون دانشگاه یزد باهاتون در ارتباطم. ممنون میشم شماره تون رو ارسال کنید که بابت دعوت به یک دوره تشکیلاتی در اصفهان باهاتون هماهنگ کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش بنده شماره خاصی ندارم و از نظر بدنی هم در شرایطی نیستم که بتوانم خدمت عزیزان باشم. برای همگان آرزوی توفیق و سرافرازی دارم. موفق باشید
