بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
405

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تشکر میخواستم بدونم اگر دو دانشجو بخواهند برای ازدواج با یکدیگر صحبت کنند بهتر است که به چه صورتی و در چه شرایطی با هم صحبت کنند و در چه مواردی بویژه برای بار اول با هم صحبت کنند ؟ و اگر به چه شکل باشد بهترین نتیجه را میدهد؟ اگر یک بار خودشان صحبت کنند و برای بار دوم خانواده را در جریان قرار دهند خوب است یا بد است ؟ و کلا بگویید که باید چگونه باشد. خیلی متشکرم از این که سوال من رو جواب میدین
متن پاسخ
باسمه تعالی بنده در رابطه با سؤال جنابعالی تخصصی ندارم و بهتر می‌دانم این سؤال را از برادرمان جناب آقای دکتر بانکی بفرمایید. آدرس سایت‌شان هست: www. Hadis book.com موفق باشید
278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام چهره نگار هستی .دانش آموزی هستم سال سوم دبیرستان رشته ی ریاضی . مدرسه ی ما مدرسه ای است در جنوب شهر مشهد و تنها دبیرستان نمونه دولتی شهر است .بچه ها در مدرسه ی ما به نسبت مذهبی تر از مدارس دیگر هستند .بسیج دانش آموزی مدرسه ی ما هم با تمام مدارس دیگر فرق دارد .برای آخرین بار به عنوان بسیج اسوه در کشور انتخاب شد .میزان فعالیت های بسیج در مدرسه ی ما از بسیاری از دانشگاههای کشور بیشتر است . شورایی در بسیج داریم که در آن مسئول بسیج . مسئول فرهنگی . مسئول سیاسی . مسئول جلسه ی میثاق با شهیدان – جلسه ای هست که هفته ای یک بار در نماز خانه ی مدرسه شب جمعه با برگزاری سخنرانی و دعای کمیل وبا حضور بچه های دبیرستان و فارق التحصیلان برگزار می شود .- مسئول نیروی انسانی . مسئول تبلیغات . حضور دارند و در مورد کار های مختلف در بسیج تصمیم می گیرند .امسال من مسئول فرهنگی بسیج بودم .معدل سال اول من 77/19 شد . اما سال دوم بعد از قبول مسئولیت به علت حجم بالای کار در بسیج معدل من 50/18 شد. همه ی اینها رامی دانم که وظیفه ی اول ما درس خواندن است . اما با وجود اینکه می دانم وظیفه ی من به عنوان یک بسیجی این است که در کلاس شاگرد اول شوم نمی توانم فقط درس بخوانم و نمی توانم تحمل کنم که هم کلاسی هایم یکی یکی از دست بروند و موقع رفتن به دانشگاه عوض شوند. نمونه های عینی فراوانی را سراغ دارم از فارق التحصیلان که در خانواده های غیر مذهبی فقط و فقط به برکت وجود جلسه میثاق مسیر زندگیشان تغیر کرده و موجب شگفتی در خانواده شدند . در عین حالی که نمی توانم آدمی بی تفاوت نسبت به هم سالان خود باشم نمی توانم در کلاس شاگردی معمولی هم باشم .جمع بین این دو نیز که خیلی ها مثالش را می زنند و می گویند خیلی ها در بسیج خیلی فعال بودند و در عین حال بالاترین رتبه ها را در کنکور آوردند را من برای همه درست نمی بینم . استعداد آدم ها با یکدیگر متفاوت است .من خیلی تلاش کردم اما نشد و واقعا همیشه نمی شود . اول اینکه خود را جای من بگزارید و راهنمائی ام کنید و خواهش می کنم حرف های تکراری نزنید و دوم اینکه در مورد میزان تاثیر گذاری بیشتر در دبیرستان کمکم کنید و سوم اینکه پیشاپیش از جوابی که می دهید بسیار تشکر میکنم . (در ضمن داخل پرانتز هر وقت مشهد آمدید ما در جلسه میثاق منتظرتان هستیم .به قول شهید آوینی همه ی اجرها در گمنامی است .دبیرستان نمونه دولتی آینده سازان –ابتدای بولوار امت . 7123252)
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام 1- وقتی انسان در شرایطی قرار گرفت که می‌تواند منشأ خدمت به دوستانش باشد و آن‌ها را به سوی نور و معنویت هدایت کند، نباید بی‌تفاوت از کنار این فرصت بگذرید. 2- طوری درس بخوانید که مطالب کتاب‌ها را بفهمید، حالا اصرار نداشته باشید بهترین نمره را بیاورید، چون بعضی مواقع این‌طور نیست که آن‌هایی که بهترین نمره را آورده‌اند، بهتر از بقیه فهمیده‌اند. اگر سعی کنید مطلب را بفهمید امکان موفقیت‌تان بیشتر است و إن‌شاءالله وقت هم پیدا می‌کنید که به سایر فعالیت‌ها بپردازید. 3- اگر می‌خواهید برادرانتان پس از مدتی شور دینی‌شان فروکش نکند، باید بر روی مسائل معرفتی کار کنید. بنده موضوعاتی مثل کتاب «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» را پیشنهاد می‌کنم و مباحث قرآنی المیزان را نیز کارساز می‌دانم.
22326
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: در کتاب علامه حسن زاده اولین دستور العمل آیت الله قاضی قرائت مسبحات قبل از خواب و ذکر یونسیه 400 مرتبه قبل از خواب در حالت سجده می باشد. دستور دیگری از ایشان برای مشاهده سیر برزخی از شاگرد ایشان جناب آقای احدی ذکر شده به این شرح که آیه نور را قبل از خواب 66 مرتبه با شرط ذکر صلوات بخوانیم. سوال اینجانب این است که برای تمام اعمال گفته شده زمان قبل از خواب ذکر شده، جمع بین این اعمال چطور امکان پدیر است. با سپاس از راهنمایی و قرار دادن وقت خود در اختیار اینجانب.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم لازم نیست جمع هر سه کار قبل از خواب انجام شود. سوره‌های مسبحات که چندان وقت‌گیر نیست و هرشب می‌توانید انجام دهید. ولی ذکر یونسیه را به تعداد مذکور باید در مرحله‌ای از سلوک مثلاً در چله‌ی موسویه که تمام ماه ذی‌القعده و دهه‌ی اول ذی‌الحجه است؛ به آن پرداخته شود. در مورد آیه‌ی «نور» نظری ندارم. موفق باشید

17243
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: جناب استاد طاهر زاده عزیز، در خصوص کار تربیتی برای نوجوانان می خواستم راهنمایی بفرمایید. داستان راستان شهید مطهری برای کار با این سن مناسب است؟ برای شروع خوب است یا در اواسط کار؟ اساسا شروع با شهید مطهری را توصیه می کنید؟ یا شروع با عمومات تاریخ اسلام یا احکام یا عقاید؟ یا با زندگی شهدا و علما؟ یا ترکیبی از اینها؟ تاریخ انقلاب اسلامی در چه حدی باید به نوجوان منتقل شود و با چه کتبی؟ نقش، مقدار و زمان داستان و رمان برای کار تربیتی با نوجوان چه جایگاهی دارد؟ اگر ممکن هست چند کتاب عام تر که از لحاظ محتوایی هم مشکل دینی اعتقادی نداشته باشه، معرفی بفرمایید. استفاده از طرحهایی چون کانون های درسی مانند کانون ریاضی برای جذب نوجوان و بهره برداری از فرصتهای جنبی برای کارهای فرهنگی و اخلاقی مانند مطالعه، ورزش، مسائل اخلاقی، قرآنی و ... مخصوصا برای دختران چطور است؟ اساسا باز کردن پای یک رقیب به فضای تربیتی و فرهنگی و استفاده از ظرفیت آن خوب است یا نه؟ با توجه به اینکه نظام آموزشی جدید در کشور ما برای رقابت و کنار زدن فرهنگ دینی و ریشه دار ملت وارد شد و اکنون نیز مهمترین ضربات از ناحیه همین نظام اموزشی در دو دوره کودکی و جوانی - دانشگاه - بر پیکره فکر و فرهنگ و عقیده و عمل وارد می شود. برای کار اخلاقی با نوجوان دعای مکارم الاخلاق و دعاهای صحیفه سجادیه امام سجاد (ع) را مانند دعا در حق پدر و مادر یا معلم و... چگونه می بینید؟ صحبت های اخلاقی عمومی و نسبتا آسان تر و کاربردی تر برخی اساتید اخلاق مناسب این سن هستند یا نه؟ ورود دانشجویان انقلابی و دغدغه مند به عرصه های تربیتی مساجد و کانونهای آن چطور است و چه آسیبهایی دارد؟ مخصوصا که پرورده نظام حس گرایی هستند که کمترین اطلاعات و توانمندی مذهبی و مهارتهای تربیتی را به آنها منتقل می کند. آیا صرف مطالعات و تجربیات شخصی آنها کفایت می کند که به این عرصه وارد شوند و تدریجا و با مشورت و تجربه اندوزی خلاها را پر کنند و با دانش آموزان ارتباطی از سنخ ارتباط نیمه تربیتی یا خط دهی فکری و عقیدتی و ... داشته باشند؟ اگر نه، پس در چه حد و حدودی باید عمل کنند؟ آیا فضاهای تربیتی و جواب سوالات بالا برای پسران نوجوان و دختران نوجوان متفاوت است یا تقریبا یکی هستند؟ به نظر شما در کار با دختران نوجوان، انتقال مهارتهای زندگی و آماده سازی آنها برای مادری و همسری لازم است یا فعلا باید به کلیات اخلاق و احکام و عقاید و عمومات انقلابی شدن اکتفا کرد؟ اگر باید انتقال داده شود بیشتر باید چه مساله یا شخصیت یا شعاری را محور کار قرار داد؟ و در پایان و ضمن عذر خواهی فراوان، اگر بخواهید در یک کلمه، شعار یا سیاست اصلی برای تربیت مادران آینده را بگویید، چه خواهد بود؟ مادرانی آینده ای که اکنون در سیستم آموزش و پرورش یا دانشگاه گرفتارند و به بیماری رایج نمره و مدرک و پز شغل دادن، مبتلایند. بنده مایل هستم که از نظرات و راهنمایی های شما استاد بزرگوار در این امر بهره مند شویم. با سپاس بیکران
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «داستان راستان» برای ابتدای کار نیز مفید است. جمع بین تاریخ اسلام و احکام و عقاید و زندگی شهداء هنر است. کتاب «فروع ابدیت» برای فهم تاریخ اسلام، شروع خوبی است. نوشته‌های آقای امیرخانی و مهدی شجاعی کمک می‌کند. حضور در کانون‌هایی که می‌فرمایید خوب است به شرطی که افراد ممحّض کار علمی که مباحث دینی را به حاشیه می‌برد، نشوند. تذکرات اخلاقی به هر نحوی خوب است. کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» بسیاری از نکاتی که به دنبال آن هستید، حضرت برای فرزندشان به میان آورده‌اند. دانشجویان بصیر و فهمیده‌ای داریم که در این مورد کمک کنند. مباحث معرفت نفس به عنوان کلیّات عقیدتی کمک می‌کند. عرایضی تحت عنوان «عالَمِ عفاف» در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» شده است. موفق باشید

15898

حرکت جوهریبازدید:

متن پرسش
سلام استاد حکیم: 1. اگر عالم ماده عین حرکت است نه چیزی که حرکت دارد؛ و از طرف دیگر عالم ماده یک درجه از وجود است پس لازم می آید کل وجود عین حرکت باشد!؟ حتی خدا که شدیدترین وجود را دارد؟ 2. چگونه باید فرق محبت را با هوس و شهوت تشخیص داد چون غالبا اعمال یکسانی دارد مانند بوسه که هم می تواند شهوانی باشد هم الهی. مثلا اگر کسی بگوید دیگری را می بوسم بدون قصد شهوت ولی آلتم تحریک می شود و در عین حال بشدت ناراحتم از این حالت چون به او محبت دارم نه شهوت جواب چیست؟ می توان گفت وجود تکوینی او شهوت را در مخیله او ایجاد می کند و آلت او تحریک می شود ولی او با تشریع خود اراده محبت دارد یا نه؟ لطفا توضیح دهید ۳. عشق و محبت به زیبارویان در کجای حقیقت انسان جایی دارد؟ آیا در سلوک چنین چیزی داریم که انسان عاشق زیبارویان شود البته بدون شهوت خواست لذت حیوانی؛ آیا این همان عشق مجازی است که پل برای رسیدن به عشق حقیقی می شود یا نه؟ ان شاالله در دریای توحید حق مستغرق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- لازم نمی‌اید با حرکت جوهری عالم ماده خداوند دارای حرکت باشد. زیرا «وجود» در هر مرتبه خاصیت همان مرتبه را دارد و پایین‌ترین مرتبه‌ی آن عین حرکت است. در نتیجه بالاترین مرتبه‌ی آن عین ثبات است. 2- باید در موارد شبهه‌ناک از ابراز محبت‌های این‌چنینی احتراز کرد. در محبت حقیقی، شوق بندگی به خدا بیشتر می‌شود، نه شوق به فردِ محبوب 3- عشق به زیبایی، انسان را از هر منظر زیبایی به حضرت حق منتقل می‌کند و اگر مشغول نظر به زیبارویان شد، قوه‌ی واهمه‌ی او رشد می‌نماید و این امر حجابی می‌شود جهت حضور قلب او در مقابل حضرت کمال مطلق. موفق باشید

11723
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوارم: انسان دائما در حرکت از قوه به سوی فعلیت است و باید از نقص به سوی کمال حرکت کند. سوال این است که حضرت رسول صل الله علیه و آله یا ائمه علیهم السلام به فعلیت و کمال تامی که برایشان ممکن بوده است رسیدند؟ آیا اگر حضرت رسول (ص) عمر بیشتری می کردند به کمال بیشتری نائل می شدند و استعداد های بیشتری از ایشان به فعلیت می رسید یا اینکه ایشان نهایت درجه کمالی که انسان می تواند بدان دست یابد را یافته اند؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بحث شده. امام و نبی«علیهم‌السلام» با حفظ عصمت خود وظیفه‌ی الهی خود را انجام می‌دهند و ما با فاصله‌گرفتن از حرام الهی به عصمتی که امامان صاحب اصلی آن هستند نزدیک می‌شویم و عمر هرکس همان فرصتی است که خداوند جهت انجام وظیفه‌ی الهی در اختیارش گذارده. موفق باشید

8952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. پیرو سوال 8896 ، می خواستم بپرسم مگه اساسنامه و قوانین بانک ها در ابتدای انقلاب به تایید مراجع از جمله آقا نرسیده و بعد بانک اسلامی لقب گرفته؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه بانک‌ها قوانین را دور زدند و قوانین هم نارسایی‌هایی دارد که باید برطرف شود. کلیّت قوانین ممکن است پذیرفته شود ولی در عمل نتیجه‌ی مناسب اهداف اقتصاد اسلامی را در بر نداشت. موفق باشید
7822
متن پرسش
سلام علیکم . در جواب عزیزی فرموده بودید :‌تفکر فلسفی یک نوع تفکر است. مگر ما در دین تفکری دیگری هم جز تفکر فلسفی داریم ؟ یعنی اینکه ما مدل های دیگری از تفکر را هم داریم که تفکر فلسفی نباشد ؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً این‌طور است. همین‌طور که تفکر ریاضی نسبت به تفکر فلسفی محدودتر است و یا تفکر منطقی نسبت به تفکر و فلسفی انتزاعی‌تر باشد. تفکر حضوری و قدسی خیلی بالاتر از تفکر فلسفی است هرچند مغایر تفکر فلسفی نمی‌باشد. عرفا سخت مواظب‌اند با تفکر فلسفی سیر خود را مخلوط نکنند. موفق باشید
7463
متن پرسش
باسلام من دانش آموزدوم تجربی هستم اندکی باطرزتفکرآقای صفایی آشناشدم 1.آیابرای من مطالعه آنهارا قبل از مطالعه کتب دیگر سفارش میکنید. 2.اگرنه من دراین مقطع برای رسیدن به کمال چه انجام دهم خواهشا حتما راهی پیشنهاد دهید.التماس دعا...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم آثار ایشان برای سن شما به‌خصوص کتاب «نامه‌های بلوغ» بسیار مفید است. موفق باشید
6874

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. قرار است برای سفر به راهیان نور بسته فرهنگی تهیه شود. به نظر بنده کتاب " جوان و انتخاب بزرگ" با توجه به جو دانشگاه ها و فضای فکری و... مناسب میباشد. آیا به نظر این کتاب مناسب این سفر میباشد؟ یا اینکه کتاب دیگری را پیشنهاد میکنید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب خوب است. جزوه‌ای هم در رابطه با زیارت شهداء با کاروان‌های راهیان نور تهیه شده که إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
6611
متن پرسش
سلام.حضرت استاد در حال مباحثه درس 10 نکته از معرفت نفس می باشیم ودر حال حاضر درنکته شمار5 به سرمی بریم.درحین پرسش هایی مطرح شد که لازم می دانم عرض کنم.1.دربحث مرگ طبیعی وکمال نفس انسان این پرسش مطرح است که حد کمال چیست مگر کمال انتها دارد ؟وآیا انسان ها ظرف وجودی شان با هم متفاوت است ؟ووکسی کمالش نصف دیگری است؟ واین را چگونه می توان تبیین کرد؟2.آیا تعدد وکثرت عمل را نمی توان به عنوان کمال گرفت یعنی اگر نفسی 10 سال دیگر زندگی کند در حیوانیت یا انسانیت به هرحال عملی انجام می دهد وآنرا می توان کمال آن محسوب کرد ویا نه کمال کیفی است وکمی نمی باشد؟3.آیا می توان مرگ از یاس را بدین معنا گرفت که اراده ی انسان وقتی با عملش مغایر باشد بعد از مدتی نفس ناامید از این می شود که در افقی که برایش تعیین کرده به کمال قابل توجهی نمی رسد؟4.نظر مرحوم ابن سینا با نظر جناب ملاصدرا چه تفاوتی باهم در رابطه موضوع مرگ ونزع روح از بدن داردونظر ملاصدرا چه ترجیحی دارد که شما آن رامبنای بحث قرار داده اید .تقریبا تا نکته4 وقسمت اول همین نکته بحث بنا بر فرموده شما تجربی بود ودر خود احساس می کردیم ولی درموضوع انواع مرگ این مساله تجربی نیست که ما بتوانیم دلیل نزع روح از بدن را کمال آن ببینیم ویا پیری وبیماری! ممنون از زحمات شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در کتاب «خویشتن پنهان» روشن می‌شود تقدیری که خداوند برای هرکس معلوم کرده، حدّ کمال او است. مثل تقدیری که برای زن‌بودن زنان یا مردبودن مردان تعیین فرموده 2- کمال کیفی است و به اراده و رویکرد افراد مربوط است 3- حرف درستی است 4- جناب ابن‌سینا به این صورت در رابطه با علت مرگ وارد نشده است. همین‌طور است که می‌فرمایید ما کمال و نقص یا یأس خود را تا حدّی احساس می‌کنیم ولی علت مرگ خود را خودمان احساس نمی‌کنیم. موفق باشید
5754
متن پرسش
بسمه تعالی : سلام علیکم 1 - در برابر افرادی که قصد دارند با یادآوری رفتارهای حرام و گناه گذشته که از ما سراغ دارند و می گویند تا دیروز یا سال های گذشته چه کردی و الآن ادعای خدایی می‌کنی، چه برخوردی باید بکنیم که همه از بستگان نزدیک هستند؟ 2- در برابر بستگانی که جلوی ما بنا بر هر دلیل کفر می‌گویند و یا به اهل‌البیت دشنام می‌دهند چه رفتاری کنیم؟ 3- عده‌ی دیگری از بستگان نزدیک ادعا می‌کنند؛ دینداری که ما در پیش گرفته‌ایم و این نوع بندگی‌کردن سخت است و خود را دیوانه کرده یا در آینده دیوانه می‌شوید که برای خود ما باطل‌بودن حرف و نظرشان یقین است در این رابطه هم خواهشمند است راهنمایی بفرمایید چه رفتاری داشته باشیم؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- بگو قبلاً اشتباه کردم و امیدوارم خداوند از گناهان و تقصیرات گذشته‌ام بگذرد 2- اگر امید صلاح در آن‌ها نمی‌یابید فرمود: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما» باید خود را همسنگ این افراد نکرد مگر این‌که بتوانید در مقابل بقیه که امکان تحت تأثیر قرارگرفتن‌شان هست از حق دفاع کنید 3- بهتر است که در مقابل آن‌ها دینداری شما عادی باشد. موفق باشید
2351
متن پرسش
((با سلام.استاد با تشکر از جواب قبلی خدا خیرتان دهد.در مورد تمرکز واقعی که فرمودید تمرکز واقعی همانا به خداوند است در2240. بنده جواب خود را گرفتم که دوری از پرخوری و پر حرفی است.اما یک قسمت از جواب ماند و آن اینکه از نظر مبانی دین که شما به ما می آموزید غیر از تمرکزی که شما فرمودید و اساس است تمرکز بر بقیه چیزها اشگال دارد.یعنی حرام است؟))استاد فرمودید چه نوع تمرکزی.مثلا تمرکز بر دستی که از کار افتاده..چشمی که مشگل دارد..مویی که نمی روید و...فقط استاد رویم سیاه نفرمایید این کار دخالت در امر خداست و خدا میخواسته که آن درد را داده که در این صورت ما برای درمان نباید به پزشک مراجعه میکردیم یا طبق گفته خودتان حضرت عیسی(ع)به جای اینکه به پیروانش(آنهایی که روی آب راه میرفتن)بگوید:اگر اعتقادشان بیشتر بود روی هوا راه میرفتن..میگفتن این گناه است حتما خدا می خواسته که انسان نتواند روی آب راه برود یا پرواز کند..شرمنده باز پرحرفی شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- بنده هرگز معتقد نیستم حضرت عیسی«علیه‌السلام» پیروان خود را از حرکت بر روی آب یا حرکت در هوا نهی می‌کردند، بحث در آن روایت این است که آزادشدن از اسباب و وسائل رابطه‌ی مستقیم با یقین دارد. در مورد تمرکز بر روی دستی که از کار افتاده و یا چشم معیوب نیز اگر نفس بتواند خود را از جنبه‌ی کثرات و تعلقات آزاد کند می‌تواند در اعضاء تصرف کند و آن‌ها را به تعادل در آورد کاری که انبیاء و اولیاء و نفس‌های بعضی از انسان‌ها می‌توانند حتی بر روی دیگران انجام دهند. حداقل بحث آن است که اگر انسان نگاه توحیدی داشته باشد و خیالات و وَهمیات او بر او حاکم نباشد بدن متعادل‌تری دارد. موفق باشید
12143
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی: یک راه عملی جهت حضور قلب در نماز ارائه دهید. 30 سال است نماز می خوانم ولی دریغ از یک نماز درست و حسابی، اصلا تمرکز برایم حاصل نمی شود. همه کاری جهت رفع این مشکل کرده ام. مطالعه آداب الصلوه امام ( ره)، ترک افعالی که به نظرم گناه می آمد، در جای خلوت نماز خواندن و ..... لیکن به محض تکبیره الاکرام، مسائل جاری زندگی و کاری ذهنم را مشغول می کند، شاید اگر خیلی تلاش کرده باشم فقط در یک یا نیم رکعت فقط حال توجه داشته ام، خیلی کار برایم دشوار است اگر راهی دارد که راهنمایی و دعایم کنید اگر خیر، دعایم کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه‌ی آیت اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» را مدّ نظر قرار دهید که فرمودند اگر خطورات آمد دنبال نکنید. و در ضمن به شرایط قبل از نماز حساس باشید که ذهن خود را مشغول امور دنیوی نکنید. موفق باشید

10878
متن پرسش
چرا بعد از گذشت دو سال از دولت احمدی نژاد هنوز او و دولتش را می زنند؟ دیگر این یک دعوای حزبی و گروهی نیست. ریشه این مساله چیست؟ لطفا این مساله را باز کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به امید روزی که نیروهایی که به واقع معتقد به انقلاب هستند بفهمند نباید جای دیگر نیروهای انقلابی را تنگ کرد، زیرا انقلاب به همه‌ی آن‌ها نیاز دارد. این ضعف بزرگی است که دولت یازدهم گرفتار آن است. موفق باشید
10420
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید و تسلیت ایام سوگواری سلار شهیدان حضرت ابا عبداله الحسین علیه السلا م و اصحاب با وفایشان به استاد. در خصوص تدبر در قرآن کریم که معنای رجوع به پشت و عمق قرآن کریم است چگونه حاصل می شود و چه مراحلی را باید طی کرد و انجام داد لطفا توضیح فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اول باید به‌خوبی قلبتان تصدیق کرده باشد که قرآن دارای حقیقت و حقایق غیبی است و تلاش ما آن است که با تدبّر در آن به آن حقیقت غیبی منتقل شویم، بنابراین اولین رویکردمان را با عبور از سطحی‌نگری تصحیح می‌کنیم. دوم آن‌که بدانیم همه‌ی آنچه حقیقتاً بشر نیاز دارد باید از قرآن پیدا کند و لذا علومی مثل فلسفه و یا عرفان را به‌عنوان مقدمه‌ی فهم بیشتر قرآن باید بنگریم و به خود آن‌ها هیچ اصالتی ندهیم و در عمل هم تجربه خواهید کرد که وقتی با نگاه فلسفی و عرفانی وارد قرآن شدید گویا خود را بهتر به قرآن نزدیک می‌بینید. مطالعه‌ی جزوه‌ی «چگونگی کار با تفسیر المیزان» برای شروع بد نیست. موفق باشید
10165
متن پرسش
سلام: استاد گرانقدر ممکن است ما به جایی نرسیده باشیم که مثل عارفان از هر چیز منتقل به جنبه الهی آن شویم آیا نرسیدن به این مرحله به معنی کفران آیات الهی است یا اینکه نداشتن مرتبه کمال بالاتر است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین که می‌فهمیم هر چیز مخلوق خداست، پس خالقیت حضرت حق را در همه چیز می‌یابیم. هر اندازه خود را از جنبه‌ی کثرت یا ماهیت شیء آزاد کنیم و نظر به جنبه ی وجودی آن بیاندازیم بیشتر به کمال توحیدی می‌رسیم و این نیاز به خود سازی دارد. موفق باشید
9005
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: چند سؤال از کتاب زن آنگونه که باید باشد داشتم. از لطفتان ممنونم 1- فرمودید که زن باید تمنی بپذیرد و مرد تمنی کند تا ... حال سؤال این است که آیا این به این معنا است که مرد باید دستور بدهد و همیشه درخواست کند تا زن جواب بدهد (غیر از مسائل جنسی)؟ پس چرا امام (ره) هیچگاه به خانمشان دستور نمی دادند که مثلا یک لیوان آب بیارید برای من؟ 2- در مقابل زن که مظهر اسم رحمن است، مرد مظهر چه اسم هایی است؟ 3- برای آنکه بدانیم مرد چگونه باید باشد به چه منبعی رجوع کنیم؟ آیا در این زمینه کتابی نمی نویسید؟ 4- آیا حضرت زکریا علیه السلام قبل از دیدن نعمت ها پیش حضرت مریم سلام الله علیه برای بچه دار شدن متوجه دعا نبود؟ که شما فرمودید: که حضرت زکریاء متوجه شد از ماوراء اسباب عادی از قدرت لدنی درخواست فرزند نماید. 5- با توجه به آیه 96 نحل اگر ما یکبار نماز خوب خواندیم ولی بارهای بعد نشد می توان امید وار بود که این نمازهای ضعیف هم مانند آن خوبه محاسبه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید بتوان این جمله‌ی شهید مطهری را بیشتر در حوزه‌ی مسائل جنسی معنا کرد 2- زن و مرد هر دو به عنوان انسان، محلِ تجلی همه‌ی اسماء الهی می‌باشند منتها اسم رحمن در زن ظهور بیشتری دارد 3- مشکل امروز جهان بیشتر در رابطه با نقشه‌هایی است که استکبار برای زنان کشیده تا آن‌ها را از هویت خود خارج کند، وگرنه در شرایط عادی شریعت الهی تکلیف همه را تعیین کرده 4- موقعیت حضرت مریم«سلام‌اللّه‌علیها» در آن صحنه طوری بود که حضرت زکریا«علیه‌السلام» را امیدوار کرد که تا آن حدّ می‌توان ماوراء امور عادی از خدا طلب کرد 5- اگر همواره آن عالی‌ترین نماز مدّ نظرتان باشد، باید امیدوار باشید همه‌ی نمازهایتان را به صورت آن عالی‌ترین نماز بپذیرند. موفق باشید
7156
متن پرسش
بسم الله سلام علیکم پایگاه پژوهشی تحلیلی راه بردی یکی از وظایف و شرح ماموریت های خود را، تهیه و توزیع سیرهای مطالعاتی قرار داده است و در این راستا دفتر اول کتاب مجموعه سیرهای مطالعاتی مسیر را نیز به انتشار رسانده است. سیرهای این پایگاه در دو قالب موضوعی و شخصیت محور تهیه می شوند. در قالب موضوعی، سیری در موضوعی خاص انتخاب می شود و در قالب شخصیت محور، به مخاطبان، سیری از آثار شخصیت های برجسته گفتمان فکری انقلاب اسلامی، پیشنهاد می شود. از همین رو، سیری در چهار موضوع «انقلاب اسلامی و جایگاه آن در جهان معاصر»، «مباحث اعتقادی، اخلاقی و تربیتی»، «مهدویت و انتظار»؛ «غرب شناسی» با توجه به کتاب های استاد طاهرزاده (چون تمرکز سیرها بر کتاب است، جزوات ذکر نشده است) با نگاهی به سیر ارائه شده در سایت و سایر منبع شناسی ها، تهیه شده است. خواهشمند است این سیر را بررسی کرده و اگر تغییراتی لازم هست لطفا هر چه سریع تر بفرمایید تا اعمال شود تا برای انتشار آماده گردد. با تشکر و من الله التوفیق کتاب ها در چهار دسته زیر با این ترتیب قرار گرفته اند: انقلاب اسلامی و جایگاه آن در جهان معاصر کتاب «انقلاب اسلامی؛ بازگشت به عهد قدسی» کتاب «جایگاه إشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم» کتاب «امام‌خمینی«رحمة‌الله‌علیه» و خودآگاهی تاریخی» کتاب «انقلاب اسلامی؛ برون‌رفت از عالَم غربی» سلوک در ذیل اندیشه‌ی امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» مباحث اعتقادی، اخلاقی و تربیتی: تعلیم و تربیت و آداب سلوکی آن: کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» کتاب «جایگاه رزق انسان در هستی» کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» جلد 1 و 2 کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالم معنا» کتاب «ماه رجب؛ ماه یگانه‌شدن با خدا» مباحث اعتقادی و امام شناسی: کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» کتاب «مبانی نظری و روش‌های عملی حبّ اهل‌البیت» کتاب «مقام لیلة‌القدری حضرت فاطمه» کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» کتاب «جایگاه و معنی واسطه‌ی فیض» مهدویت و انتظار: کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» کتاب «جایگاه و معنی واسطة فیض» کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» کتاب «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» غرب شناسی: کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» کتاب «فرهنگ مدرنیته و تَوهّم»، همراه با سی دی کتاب «خطر مادی‌شدن دین کتاب «تمدن‌زایی شیعه»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز هرچه فکر کردم بهتر از همین تقسیم‌بندی که عزیزان شکل داده‌اند به ذهنم نرسید. تأکید بنده تنها بر نوع رویکردی است که عزیزان باید متوجه آن باشند و آن عبارت است از: احساس «وجود» از طریق مباحث معرفت نفسی تا از یک طرف بتوانیم معنای واسطه‌ی فیض‌بودن مولایمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را که اشاره به وجود حضرت حق است درک کنیم و از طرف دیگر فرهنگ غربی را که فرهنگ به حجاب‌بردن «وجود» و حقیقت است بیابیم و در چنین فضایی است که چشممان منور می‌شود به جایگاه تاریخی این هدیه‌ی الهی یعنی انقلاب اسلامی در آینه‌ی نورانی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که به نظر این حقیر در چنین فضایی است که می‌فهمیم در چه تاریخی زندگی می‌کنیم و چگونه باید فکر کرد که فکر کرده باشیم و نه ادای فکرکردن را به نمایش بگذاریم. موفق باشید
4202
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک سال نو خدمت استاد گرامی. استاد بنده فایلهای صوتی مربوط به مباحث حضرتعالی را دریافت نموده و گوش می دهم و از این رو بسیار سپاسگزار شما هستم. مباحث شما را در شرح زیارت جامعه کبیره گوش میدادم، شما در بخشی از سخنانتان اشاره ای به موضوع عزل آقای منتظری توسط امام( رحمت الله علیه) فرمودید و عنوان کردید : پس از عملیات مرصاد، امام ره دستور دادند از تمام منافقینی که در زندانها هستند یک سوال بپرسند و هرکه جوابش موافق بود و با این عملیات و کلا براندازی نظام اسلامی موافق بود؛ ولو یک روز از محکومیتش مانده؛ اعدام شود. و ....استاد واقعا فهم این مسأله برای خیلی ها سخت است مگر می شود صرفا به خاطر «نیت» و «قصد» کسی را اعدام کرد؟استاد، ما مشابه این عمل را در سیره رسول الله (صلی الله علیه و آله) و یا امام علی(علیه السلام) داریم که به خاطر نیت سوء کسی را اعدام کرده باشند؟مثلا من در ذهنم این است که امام علی (علیه السلام) تا آخرین لحظه هم با مخالفانش نمی جنگید و...استاد پاک گیج شده ام؛ از یک طرف حضرت امام(ره) با آن روحانیت و معنویت، دستور بی اساس نمی دهند و از یک طرف این دستور با عقل و شرع جور درنمی آید. استاد من قبلا خیلی ها را دیده بودم که قضیه سال 67 برایشان سوال بود ولی مدام توجیه می کردم پیش خودم که لابد چیزی بوده که من نمیدانم؛ حالا که از شما شنیدم واقعا برایم سوال است. لطف نمایید استاد عزیز، با پاسختان تردید را از ذهن بنده و بقیه که این سوال را دارند بزدایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در حمله‌ی منافقین بعد از قبول قطع‌نامه اسنادی به‌دست آمد که معلوم شد بنا بوده میلیون‌ها از مردم توسط همان اعضاء‌شان که در زندان بوده‌اند و به عنوان اعضاء دولت منافقین مسئولیت می‌پذیرفتند، قتل عام شوند. در این صورت اعضاء منافقین در زندان حکم محارب را پیدا می‌کردند و لذا اگر کسی از اعضاء منافقین چه در زندان و چه بیرون زندان مدافع کار منافقین می‌بود، محارب است و حکم محارب اعدام است. موفق باشید
3916
متن پرسش
سلام استاد عزیز. مردم در زمان ائمه این فرصت را داشتند که می توانستند عقایدشان را بر امامان عرضه کنند و درستی و غیر درستی آن را متوجه شوند؛ ...استاد من نمیدانم عقایدم درست است است یا نه، با توجه به تدبر حضرتعالی در دین خواهشمندم این سوال مرا پاسخ دهید؛ عقیده من صحیح است یا خیر؟ استاد من معتقدم: «در خصوص حضور امامان معصوم در عالم، فرقی بین زمان حیاتشان با مماتشان نیست. آنها در کل عالم حضور دارند که هیچ حضوری فرازمانی و فرا مکانی دارند. همانگونه که خداوند صدای ما را می شنود؛ ائمه را که صدا می زنی، در هر جای عالم که باشی آنها می شنوند و پاسخ می دهند. در حقیقیت فرقی در حضور بین خدا و ایشان نیست جز اینکه خدا خالق است و آنها مخلوق، قدرت خدا بالذات است و از خودش اما ائمه هر چه دارند از خدا دارند و استقلالی نیست این قدرتشان. ائمه به اذن خدا، قدرت نفوذ در عالم دارند فلذا حاجتی از ایشان بخواهی با استعانت از قدرتی که خداوند به ایشان داده برآورده اش می سازند» استاد این عقاید درست است؟تکمله اش چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما درست است در ادامه خوب است مباحث شرح زیارت جامعه ی کبیره را کار کنید. موفق باشید
3106
متن پرسش
سلام استا دعزیز تر از جانم:‌تاکنون چهارسوال نوشتم جواب ندادین. اما سوال پنجم: در تاریخ ائمه (علیهم السلام) آمده است که قبر منور و متبرک حضرت علی(ع) تا زمان امام هفتم(ع) مکتوم بود و بعد مشکوف شد. تا اینجا جا درست!! اما در زیارت امین الله داریم که امام سجاد(ع) گونه های مبارکش را بر چهار طرف یا دو طرف قبر گذاشت و این زیارت را خواند. این منافات ندارد؟ سوال دوم: آیا روز الست مربوط به اولیای خداست یا همه انسان ها؟ اگر مربوط به همه انسان هاست چرا ما یادمان نیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- در مورد زیارت امین الله گفته‌اند حضرت به صورت پنهانی با اصحاب خاص در حال زیارت بودند که چون غریبه ای وارد شد برای آن که معلوم نشود دارند زیارت می‌کنند فضای زیارت را به مناجات تبدیل کردند. اگر این خبر درست باشد معلوم می‌شود محل قبر مبارک حضرت علی«علیه‌السلام» فقط برای عده‌ای خاص معلوم بوده بدون آن‌که ظاهرش معلوم باشد 2- قبلاً هم عرض کردم حضور ذات انسانی ما در عهد الست در مقابل حضرت رب، به صورت حضوری بوده و به همین جهت آن عده‌ای که سلوک کافی داشته باشند آن حضور را احساس می‌کنند. و آیت الله جوادی در تفسیر آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف می‌فرمودند کسانی را می‌شناسند که آن حضور را هم‌اکنون احساس می‌کنند. آنچه در حافظه می‌ماند مربوط به علم حصولی است و معلوم است که نباید ما آن عالم را بیاد داشته باشیم. موفق باشید
2788
متن پرسش
سلام علیکم در میان دوستان بنده، برخی دانشجویان هستند که علی رغم پیشینه ی دینی و فعالیت های فرهنگی در مساجد و حسینیه ها، با قرار گرفتن در فضای دانشگاه، از حکومت اسلامی، کارآیی دین و سایر مباحث این چنینی ناامید شده اند و همواره از چیزهایی سخن می گویند که ترویج ناامیدی است. سوال بنده این است که پیشنهاد شما برای مواجهه با چنین افرادی چیست؟ به نظر شما با این افراد، چگونه می توان بحث کرد که نتیجه دهد؟ در مورد کسانی که پیشینه ی مذهبی ندارند و مثلا چگونه می توان عمل کرد؟ رسالت تبلیغی ما در رابطه با این افراد چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: برای اولی‌های مذکور کتاب‌های انقلاب اسلامی و کتاب «شرح دعای ندبه» خوب است و برای دومی‌ها کتاب‌های «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس». موفق باشید
2403

صبر در سلوکبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم استاد عزیز. . . جسارت بنده را ببخشید که با سوالات پیاپیم شمارا اذیت میکنم. . . 2 دلیل دارد 1- صحبتای شما جوابیست که گه گداری تذکر میدهم به خودم و تاثیر میگذارد 2- دوست دارم بیایم و حداقل در حد همین سوال از شما با خبر باشم. . . راستش استاد عزیز ما بواسطه آثار شما تغییر کردیم حدود 3 سال پیش،تغییری معجزه آسا،در سوال 2235 فکر کنم در مورد بنده اطلاعاتی خدمتتان رسید،و سوالاتی از این قبیل که با نام بنده برایتان عرض کردم(امیدوارم نامم در خاطرتان بماند). . . ما اسیر حرام های بسیار زیادی بودیم،الحمد لله نوری آمد معالجه شدیم و در آن ماه رمضان سال اول بسیار بی علاقه به دنیا و پر انرژی بودیم که شما فرمودید " که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها " . . .بعد از آن ماه رمضان کمی سرعتمان کم شد ولی به حرام های قبل برنگشتیم و سعی در ترکش کردیم،که الحمد لله بعضی از حرام ها مثل داشتن دوست دختر و نگاه به فیلم های نادرست حتی خدایی نکرده اگر فکرش می آمد سراغمان بدنمان به شدت به لرزه می افتاد،حتی گاهی شروع به لرزیدن و عرق کردن می کردیم تنها فقط از فکری که ناخواسته به ذهنمان می آمد. . . آن زمان به یکی از جملاتتان رسیدم که گفته بودید "حساب فاطمه را نکرده بودند" تا چند وقت به یاد این جمله می افتادم گریه میکردم چون حس میکردم این ذات مقدسه دستمان را گرفته اند. . . کم کم علاقه به زیارتی(جامعه کبیره) که اصلا حتی فکرشم نمیکردیم همچین زیارتی هست و الحمد لله قرار گرفتن معارف نوری اهل البیت در مسیرمان و هزاران خیر دیگر. . . استاد مشکلی هست اینکه بنده احساس علاقه به فیلم و بازی و اینترنت دارم،نه اینکه خدایی نکرده وقت بگذارم و اصلا شاید فیلمم نبینم،اما خب علاقه در دلم هست و گاهی که می آیم نماز بخونم یا جامعه میاد،این علاقه میاد جلو. . . هنوز علاقه هاش هست در ذهنم،گاه گداری هم سری به بازی ها میزنم اما هی میگذارم کنار و با خودم به شدت در جنگم،دقیقا همانطوری که با حرام ها در 2 سال پیش در جنگ بودم که به لطف بی بی فاطمه زهرا علیها افضل الصلوات المصلین این جنگ تمام شد. . . و گه گداری می آید اما میگویم بمیر،میمیرد این علاقه ها. . . جمله ای از استاد مطهری در همان سال ها خواندم معنیش را نفهمیدم اما الان میفهمم که فرمودند: "وقتی در مسیر سیر و سلوک قدم بگذاری و جلو بروی میبینی مشکلاتی در وجودت بود که اصلا فکرشم را هم نمیکردی که اینها مشکل است و شما به آن وابسطه ای" . . . استاد همیشه دعایتان میکنم،شما هم دعایم کنید. . . بی صبرانه منتظر تذکرات اثر گذارتان هستم. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی انسان در مسیری قدم گذاشت که غیر از مسیر گذشته‌ی خود بود، و از این طریق به تمایلات نفس امّاره‌اش پشت کرد، گاهی خیالات گذشته و عهدی که در گذشته با آن خیالات داشت سر می‌کشند و بعضاً ما را هوایی می‌کنند، تا نتوانیم عهد خود با شرایط جدید را محکم کنیم و در عالم جدید خود وارد شویم. شرط طلوع عهد جدید نه‌تنها پشت‌کردن به عهد قبلی است بلکه صبر و پایداری بر عهد جدید است و در همین رابطه استاد سلوکی مولوی شرط ادامه‌ی راه را این قرار می‌دهد که: «گفت مرا عشق کهن از بر ما نقل مکن.... گفتم آری نکنم، ساکن و یا شنده شدم» نتیجه‌ی پایداری بر عهد جدید آن شد که می‌گوید: «زهره بدم ماه شدم چرخ دوصد تا شدم....یوسف بودم ز کنون یوسف زاینده شدم». موفق باشید
1964
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد فرزانه ما چند طلبه متأهل هستیم که جلسه ای هفته ای گذاشتیم به همراه همسرانمان و در آن جلسات یکی از طلاب بحثی پیرامون یکی از گناهان زبان می گفت و در پایان هم جلسه با دعا و توسلی به پایان می رسید ولی این جلسه دوام نیاورد به نظر بنده یکی از علت های اصلی آن این بود که در این جلسه خانمها حضور فعال نداشتند آنها درون اتاق دیگری می نشستند و فقط صدای گوینده را می شنیدند برخی از آنها هم به این وضع اعتراض کردند ولی برخی از طلاب نظرشان این بود که همین جوری خوب است حتی برخی افراد جلسه متعقدند که حتی زنان و مردان به سلام هم نکنند با توجه به برکات خوبی که این جلسه دارد بنده به ذهنم رسید که ما به جای این جلسه هفتگی یک گروه پژوهش متشکل از برخی اعضاء به همراه همسرانمان تشکیل دهیم و در موضوعاتی که مورد علاقه جمع است به پژوهش بپردازیم و در این گروه هم مردان تحقیق کنند و هم زنان و در جلسات بحث همه در بحث حاضر شوند و صحبت کنند البته در سایه حیا و به عبارت دیگر ما تحقیقاتمان را به صورت مشترک انجام دهیم به این ترتیب ماعلاوه بر اینکه عقل زنانه و مردانه را باهم به کار گرفته ایم خروجی هم داریم که می توانیم به دیگران بدهیم و آنها هم استفاده بکنند حال می خواستم نظر شما را دراین مورد بدانم و ببینم آیا این کار خوب است یا با توجه به اینکه همه ما جوان هستیم مناسب نیست که این چنین روابطی بین ما ایجاد بشود. اگر پیشنهاد دیگری شما دارید بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر می‌کنم مطالبی که در جواب سؤال 1959 عرض شد بتواند برای شما مفید باشد و این نوع حضور خواهران و برادران کار خوبی است و افراد را به نشاط و تحرک می‌کشاند. موفق باشید
نمایش چاپی