سلام جناب طاهرزاده: درددلی با شما داشتم. بنده با سخنرانی های تک و توک شما؛ سیروسلوک رو شروع کردم چند ماهی همراه سلوکی داشتم تا وقتی راهنمای بنده بود مسیر به خوبی گاهی هم به سختی طی میشد ولی طی میشد بنا به دلایلی ما از هم جدا شدیم و من تنها ماندم. این تنهایی سخت بود بدون استاد و راهنما نمیشود مسیر را طی کرد. شما یکبارتوصیه کردین دستورالعمل های سلوکی از آیت الله بهجت رو بخونم که احتیاج به استاد نیست اما خودم رو میشناسم بدون راهنما نمیتونم. چند جایی پرس و جو کردم منتها با وجود اینکه خانم هستم شرایط سختترهست و کسی قبول زحمت نمیکند. آقای طاهرزاده الان که دفترچه محاسبه ام رو مرور میکردم همه مراقباتم مستحباتم واجباتم همشون تیک خورده بودن و حواسم خیلی به اعمالم بود. اما این چند وقت سست شدم یا بهتر بگم بیخیال شدم. تو اون دوران هیچوقت فکرنمیکردم به این روزها برسم. وقتی آخر شب محاسبه میکردم از اعمالم راضی بودم چون در طول روز خیلی مراقب اعمال و رفتارم بودم و حال دلم هم خوب بود اما الان به حال اون روزها غبطه میخورم که چرا اینطوری شد و چرا به این حالت رسیدم و وضعم رو نگه نداشتم. تمام زحماتم به باد رفت. نزدیک یکسال بود که مواظبت میکردم. لطفا راه حلی بمن بگید. چیکارکنم دوباره به اون حالتها برسم ازکجا شروع کنم؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فراموش نکنید که گویا فراموش میکنیم که «دوست دارد یار، این آشفتگی»! آری! مولایمان امیرالمؤمنین «علیهالسلام» فرمودند: «انّ للقلوب اقبالاً و ادباراً» که به اصطلاح عرفا، «بسط» و «قبض» برای قلب هست و ما نباید قبضی که برایمان پیش میآید را حمل بر بیخدایی بکنیم، بلکه آن حالت را زمینه نشاندادن صبر بر بندگی بدانیم. زیرا خداوند دوست دارد تا ما در چنین حالاتی نیز بندگی خود را به نمایش بگذاریم و معلوم است که شیطان هم باید به میدان بیاید و آن افکار را که میفرمایید در ما بدَمد تا با مقابله با همین افکار و به دنبال عمیقشدن معارف خود بتوانیم جلو و جلوتر بیاییم. چرا میفرمایید صفت بد اخلاقی جزء وجود افراد میشود؟!! هرگز چنین نیست، زیرا خداوند انسان را با فطرت توحیدیاش آفریده است و با نظر به شخصیت ائمه «علیهمالسلام» به عنوان انسانهای کامل، انسان احساس یگانگی میکند. این طبیعی است که شیطان تلاش میکند ما را نسبت به راهی که در آن قدم گذاشتهایم مأیوس کند زیرا کار شیطان اتفاقاً همین است که با کسانی درگیر شود که در «راه» هستند. وجود این وسوسهها به جای ناامیدی، امید را صد چندان میکند. پیشنهاد بنده آن است که با مباحث موجود روی سایت و یا در کانال «مطالب ویژه» مأنوس شوید تا إنشاءالله قوت اراده شما برای هرچه بهتر جلو رفتن تقویت شود. موفق باشید
سلام و درود و نور و رحمت و عزت الهی تقدیم شما استاد بزرگوار: بینهایت ممنونم از اینکه وقت گرانبهاتون رو برای ما اختصاص میدید. در مورد پرسش ۴۰۳۰۷ فراز پایانی دعای عهد «اللهم و سر نبیک محمد (ص) برؤیته و من تبعه علی دعوته وارحم استکانتانا بعده» نمیفهمم چه جور دیدنی و رؤیتی هست برای حضرت محمد (ص) که ایشون مسرور میشن. منظور همون ظهور جهانی ایشون هست؟ پس اگر اینطوره چرا در ادامه دعا میفرماید «وارحم استکانتانا»؟ یعنی ما مردم عادی از ظهور آقا مسرور نمیشیم و استکانت یعنی چه حال و روزی که ما داریم؟ و جزء مسروران نیستیم. استاد: اساسا چرا روایات ظهور حالت ابهام گونه دارند؟ من واقعا از خوندن کتابهای در مورد حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف لذت نمیبرم چون همشون ابهام دارند. خداییش فقط با دروس شما درباره آقا امام عصر علیه السلام و تفاسیر قران شما وجودم از ابهام درمیاد. استاد جان ی سؤال دیگه هم دارم وقتی دروس معاد رو گوش میدم خیلی حال خوب و عجیبی بهم دست میده و احساس میکنم با یک سیر وجودی با شما همراه میشم و خیلی دست و پا زدنهای الکی که به اسم مجاهده دارم و اساسا هیچ اثر وجودی هم در من ندارند رو دیگه لازم نیست انجام بدم، انگار یک جور تحول قلبی و حرکتی یا یک جور مقلب القلوبی یا یک نظر و عنایتی بهم میشه یا بهتر بگم بقول فرمایش خودتون شنیدن دروس معاد شما عین شدن میشه در وجودم، این حالت رو زمانی بهتر متوجه میشم در وجودم که قران خوندنم تغییر میکنه، لذت خاصی از قرآن میبرم. سؤالم اینه که استاد شما چطور اینقدر با یقین دروس معاد رو درس میدید؟ ببخشید جسارتا انگار خودتون هزار بار مرگ رو چشیدید و طی کردید. جوری که شما درس میدید منم خودم رو میبینم که هزار بار مرگ رو و منزلهای برزخی رو طی میکنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در آن فراز عرض می شود: خداوندا! و مسرور فرما پیغمبر خود محمد «صلوات الله علیه و آله» را به دیدار امام. و مسرور فرما هر که را متابعت کرده پیغمبر یا امام را بر دعوت او. آری! رسول خدا «صلوات الله علیه و آله» در مظهر مقدس حضرت مهدی در واقع، صورتِ نهایی خود را در عالم متعیَّن می یابند و البته و صد البته هر آنکس که به دنبال صورت نهایی انسانیت است با به ظهورآمدن وجود مقدس حضرت مهدی «عجل الله تعالی علیه» به اعتبار نسبتی که با آن حضرت در جمال آن حضرت می یابد، مسرور می شود و این مائیم و در انتظار چنین حضوری، و معلوم است که روایات اصلی ما در رابطه با مقام ظهور، فوق العاده ارزشمند است مشروط بر آنکه در نسبت با حضرت صاحب الامر «عجل الله تعالی علیه» حالت اُبژگی نداشته باشد بدین معنا که به جای احساس نهایی خودمان در آن حضرت، تنها به باور نسبت به آن حضرت اکتفا کرده باشیم. ۲. آری! مهم آن است که هم اکنون در وسعت ابدیت خود، خود را جستجو کنیم و خدا می داند تمام آیات مربوط به معاد، حکایت چنین موضوعی است. موفق باشید
با سلام و نور و رحمت و تبریک و مبارک باد به مناسبت نزدیک شدن عید الله اکبر، غدیر رحمت، عید ولایت اعظم. استاد بنظر زمانه در حال ظهور دوباره نور امیرالمؤمنین علی جان جانانمان است. گوش جان میخواهد تا این بار صدای پیامبر را بشنویم که ندا می دهد بوی علی از جانب یمن می آید و این بار یتیمان علی همان مردان شیر دل، همان مادران استوار و همان کودکان جان بر کف و عاشق که گویی چون آهن های گداخته و مستحکم در بابر ظلم ایستاده، به میدان آمده اند تاریخ دوباره بستر می سازد تا عادلی بر تخت حکومت جهان بنشیند. آری این نسیم الهی، این غدیرها، این ذکر و یاد علی بر منبرها و زبان ها و برزن ها همه بشارت است از رسیدن زمانی که یکی از اولاد علی در راه است او که شبیه ترین مردم به علی است او که خاتم اولیا است. آری چه زمانه ایست و چه جلوه ای و بشارتی الهی ما را به او و آن بزرگوار را بر ما برسان🌹 یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: بشر، قرنهاست که در پیچ و خم بیمعناییِ زندگی دست به تلاشهای گوناگونی زده است اما در مقابل آنهمه طرح و نقشههای گوناگون بیجواب و ناکام مانده، و در بلندای تمدن چشم پرکنِ غرب، سر به زیر و خجل و درمانده، در زندگی و عالم افسارگسیختهای که برایش پیش آمده، نمیداند چگونه این گسست را مهار کند. بحران هویت و ناکامیِ انسان از وعدههای فردای تمدن مدرن، بنیان و بنیاد یأس تاریخی بشر امروز است و نظر به غدیر به عنوان ادامه تاریخی که با اسلام طلوع کرد و نظر به شخصیت انسانیِ حضرت مولیالموحدین علی «علیهالسلام» میتواند عامل نجات از روزمرّگی عالم مدرن باشد، زیرا «غدیر» یعنی نظر به فضیلتهای همۀ پیامبران و اتمام و اکمال تاریخِ کمال انسان. آیا راهی جز «غدیر» به همان معنای تاریخیاش برای حضور انسان در فردایی روشن در میان میماند؟ و آیا انقلاب اسلامی درست همان دروازۀ ورود به مأوایی نیست که بشر جدید آن را گُم کرده است؟ موفق باشید
سلام استاد عزیز وقتتون بخیر: چند سوال از خدمتتان داشتم: اول اینکه آیا ما وقتی در عالم مثال بودیم و هنوز در بستر دنیا نیامده بودیم غایت و نهایت خودمان برای رشد و تعالی را انتخاب کرده بودیم؟ یا وقتی در دنیا آمدیم در مسیر قوس صعود با بالفعل کردن قوا غایت رو میسازیم؟ آیا این درست هست که ما در عالم مثال غایتمان را انتخاب کردیم بعد در بستر دنیا و برای رسیدن بهش تلاش میکنیم، بسته به تلاشمان در دنیا یا با اون غایت میرسیم یا نمیرسیم به بیانی دیگر هرکس هرجایگاهی داره خودش در عالم مثال براساس ظرفیتش انتخاب کرده. یعنی وقتی خدا خودش رو به موجودات عرضه کرد هرکسی تا یه حدی پذیرفت، سنگ، حد سنگ بودن رو پذیرفت زنازاده در حد زنازادگی، من در حد خودم، یزید اونجا یزید بودنش رو انتخاب کرد... و بالاترین میزان پذیرش رو چهارده معصوم داشتند. آیا این درست است؟ دوم در مورد مقام اهل البیت. آیا آنها مقامشان را خودشون خواستند و ظرفیتش را داشتند یا به صورت تکوینی خدا به آنها داده است؟ و آیا مقام انبیا خصوصا الوالعزم با مقام اهل البیت یکی است؟ یا آنها در طیف تشکیکی وجود از نظر مقامی از اهل البیت پایین تر هستند؟ سوم آیا اینکه میگویند الان قیامتی قائم یعنی محشر به پا شده و حساب و کتاب اتفاق می افتد یا اینکه الان همه در برزخ به سر میبرند و حشر در زمانی که قیامت عالم ماده اتفاق می افتد برقرار میشود؟ چهارم میهمان خان اهل البیت بودن در قیامت به چه معناست؟ میهمان به جایگاه میزبان میرود یعنی در لحظه ای از لحظات دنیا آن شخص اینقدر داری شدت وجودی شده که به مقام اهل بیت رسیده یا اینکه شخص با نظر و توجه اهل بیت به آن جایگاه رسیده اند؟ این جابه جایی مکانی است یا مقامی؟ سپاس از پاسخگوییتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: سوالات مفصلی مطرح فرمودهاید که نیاز است مباحث مربوط به آن را دنبال بفرمایید. در مورد انتخاب اولیه آری انسان در ذات خود مختار است و از همان ابتدا شخصیت خود را انتخاب کرده است و در راستای همان انتخاب، همواره میتواند نسبت به آن انتخاب تجدید نظر کند که بحث آن در جای خود شده است و انبیا و اولیای الهی در همان راستای انتخاب خود زیباترین انتخابها را انجام دادهاند تا آن حدی که خداوند آنها را عامل هدایت مردم تشخیص داد و از آن به بعد البته عنایات خاص و توانایی های خاصی را به آنها ارزانی کرد تا در راستای هدایت مردمان موفق باشند. درجای خود عرض شد که همیشه هر عالمی و جهانی که مقامش و رتبه وجودی اش برتر و بالاتر است زودتر خلق شده است و از این جهت قیامت به معنای مقام و عالمی برتر از نظر خلقت مقدم بر خلقت زمین و عالم ارض است و این غیر از آن است که ما در نسبت به اعمالمان قیامت خود را میسازیم.
هر آنکس به اندازهای که در انسانیت خود به تعالی رسیده باشد به همان اندازه به نحوی با انسانهای کامل ارتباط دارد و این به همان معنای میهمان اهل البیت بودن است. موفق باشید
سلام استاد گرامی: در مورد اسماء الهی، ظهور هدفمند و سیاست گونه؛ آیا می توانیم بگوییم امام خبر از نیروهای هستی (ملائکه) دادند و این خبر دادنِ وجودی در سیاستِ ایشان ظهور یافت. ظهوری در عین در بطن بودن. و سیاست عین دیانت، تحقق اسماء و خبردادنی وجودی است. «أَنْبَأَهُمْ» ، در سیاست وجودی رخ می نمایاند. از طرفی آیا می توانیم بگوییم «أَنْبَأَهُمْ» نیز محقق کردن اسماء است و «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» از جنس «أَنْبَأَهُمْ» است. با تشکر از راهنمایی شما التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه به عنوان نمادی از آدم و آدمیت در این زمانه حکایت بودن را با بشریت در میان گذارد تا هر آنکس جایگاه هر جریانی را بشناسد و بداند حقیقتاً سیاست عین دیانت است و دیانت عین سیاست و میدان اندیشیدن اجتماعی حکایت تاریخی است که شهر و شهروندی به معنای امروزینش پیش آمده. موفق باشید
با سلام خدمت استاد محترم: چند موضوع مبهم واسم وجود داره. تو مسیر حرکت به سمت خداوند طبق کتاب سلوک بانو امین اول مسیر حضور قلب و بعد مسیر شهود قلب. اگر مسیر حضور قلب طی شد وبه دلایلی مثل فرزند آوری عوامل غفلت زیاد شد ممکن است که مسیر به سوی شهود ادامه یابد. وقتی که مثل قبل دیگر حضور قلب و همواره در محضر بودن اتفاق نمی افتد. ولی به نظر مسیر به سوی شناخت اسما ادامه دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، ادامۀ «حضور» است و حاضربودن در آن حضور، بقیۀ آن را باید به خدا واگذار کرد تا چه چیزی را مصلحت میداند. موفق باشید
استاد گرامی جناب آقای طاهرزاده با عرض سلام و وقت بخیر: غرض از مزاحمت این بود که بنده به سبب رشتهی تحصیلی دورهی کارشناسی در زمینه کامپیوتر، آشنایی با هوش مصنوعی داشتم و بعد هم که فلسفهی ملاصدرا را از کلاسهای شما و مجموعهی ساحت حضور و همچنین کلاسهای آقای دکتر امامی جمعه دریافت کردم، احساس کردم که در این زمینه جای خالی بحثهای ملاصدرا به چشم میآید. به خصوص به این دلیل که از شما و دیگر آقایان مرتب این را میشنیدم که ملاصدرا گمشدهی این زمانه هست و جایگاه خودش را نظام فکری و فلسفی این زمانه بازخواهد جست، احساس کردم بشر امروز بعد از اینکه دچار هیجان زیاد بابت هوش مصنوعی و ماشینهای خودکار پیدا کرده نیاز دارد خودش را یک بار دیگر بازبینی کند. بشر امروز مقهور تکنولوژی به خصوص هوش مصنوعی شده و برخی متفکران غربی از ضعف انسان در مقابل این تکنولوژی صحبت میکنند به این معنا که به زودی هوش مصنوعی اختیار ادارهی انسان را برعهده میگیرد. امروز به دلیل اینکه هوش مصنوعی بسیاری کارهای تحقیقی و علمی را انجام میدهد دیگر علم آموزی بسیار بی معنا شده و آنچه که میشود از هوش مصنوعی پرسید به نوعی یادگیری آن بیفایده است. به نظر میرسد بشر نمیداند که چه چیزی باید یادبگیرد که ارزش یادگیری را داشته باشد. یا حتی در زمینهی هنرمندی و خلاقیت هم انسان دارد خاکریز به خاکریز تسلیم میشود و عقب مینشیند. این در حالی است که هنری که ثمرهی تعالی روح است هیچ جایگزینی ندارد و شعر متعالی تنه به تنهی وحی میزند و این چیزی نیست که هوش مصنوعی بتواند بسازد. من دیدهام برخی محققان علوم اسلامی با شوق و ذوق از تفسیر هوش مصنوعی بر قرآن صحبت میکنند در حالی که خروار خروار این تفسیر ها به اندازهی یک تفسیر حمد المیزان ارزش ندارد. احساس میکنم الان زمانهی است که اگر معرفت النفس ملاصدرا حرفهای زیادی برای گفتن دارد و شاید غربیها بیش از ما به حرف نو نیازداشته باشند و به نوعی هنوز ما نفهمیدهایم که چه بلایی سرمان آمده و هوش مصنوعی چطور دارد دنیای ما را تنگتر از قبل میکند. در این زمینه اگر راهنمایی دارید ممنون میشم بفرمایید. اگر امکان تشکیل جلسهی حضوری در مورد هوش مصنوعی در سها فراهم شود هم بسیار مفید خواهد بود. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به خوبی متوجه شدهاید علم، در محدودۀ آگاهی به کمیتها و اندیشۀ به اصطلاح دیجیتال جواب ابعاد متعالی انسان را نمیدهد و از این جهت باید به سبک دیگری از حضور در نزد خود فکر کرد که همان حضور در «اکنون بیکرانۀ جاودانۀ انسان» است. امری که معرفت نفس با وسعتی اصیل متذکر آن است که در بحث «معرفتنفس و روانشناسی و قدمی جلوتر» https://eitaa.com/matalebevijeh/19233 بابی از آن گشوده شد. موفق باشید
با سلام: طاعات قبول. آیا منظور از روح «تنزل الملایکه» شخص خود خانم حصرت الزهرا میباشد یا تجلی و حقیقتی از طرف خانم هست؟ آیا اصلا رابطه ای با حضرت خانم دارد یا نه؟ و آیا رابطه ای نیز با عالم مثال نیز داشته؟ آیا این تنزیل، از عالم جبروت میاد؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شب قدر امری است رازگونه. به همین جهت توجه به رازگونگی حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» در تاریخ اسلام که تا حدّی قابل توجه است؛ میتواند امری باشد که ما را متوجه رازگونگی شب قدر نماید. موفق باشید
سلام: ببخشید میشه بحث وجود پنج یا هفت نسل انسان و به پایان رسیدن زندگی آن ها با قیامت مخصوص خود پیش از تولد حضرت آدم را برای من توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
سلام: بنده این حرفا رو خصوصی دارم با شما مطرح میکنم. صحبت ها و کارهای شما را در جریانم و میدانم دارید به وظایف تحقق دستاوردهای جنگ میپردازید و خب بنده هم که بیگانه نیستم. اما با همه جوانبی از جنگ و مذاکره که این روزها بیان میشه بنده نکته ای دارم مثل اینکه تا هجوم نظامی علیه اسرائیل نشه مردم غزه آزاد نمیشن، نمیگم این هجوم توسط کشور ایران حتما صورت بگیره شاید اجماع حزب های مقاوم و کشور یمن با پشتوانه نظامی و اطلاعاتی ایران یک راه باشه ولی به این فکر کنید هرچند تا اربعین بخاطر پیاده روی خودمان که آسیبی نبینیم صبر کنیم این یعنی کشته شدن فلسطینیان. بطوری این موضوع رو میفهمم که اگر به این خاطر اتفاقی نیفته بگونه ای خودخواهی از ما رقم میخورد در حالیست که همان برکات اربعین را خداوند در جنگیدن به ما توان عطایش را دارند. باز بنده هیچ کاره ام و عمیقاً این مدت خود را یک آدم معمولی بیش نمیدانم. و باز در کار خدا دخالت نکردم فقط موضوعی مهم را مطرح کردم که بنظرم اولویتی داشت. یک نکته مهم تر اینکه اگر منتظر ایجاد ابزار نظامی برتر هستیم عملا این کار حداقل بطور فوری چند سال زمان بر است و اینکه سلاح های خوبی شاید داشته باشیم که رونمایی نشده با این حال قدرت ما به اتکای ایمان است و سلاح های ما مناسب ظهور پیروزی است. آقای قالیباف گفتند اگر بدانیم دشمن آماده حمله میشود ما حمله پیش دوستانه میکنیم، یا آقای عراقچی تازه گفتند حذف اسرائیل از نقشه هرگز بخشی از سیاست ایران نبوده است! این دو نمونه صحبت یکیش نمایشی و از سر ترس است و آن یکی حرف معقول. با این حال متوجهم آمادگی اجتماعی لازم است اما چیزی که با امکانات ناقصم میفهمم خداوند آن لطایفش را به ما عطا فرموده. با مردم غزه چه کنیم در حالی که هیچ چاره و یکساعت دیرکرد باعث تحقق ظلم بزرگ است. میدانم حکمت الهی اینها را بنا کرده و باز معتقدم کارش را کرد و به سرانجام رساند و میدانم وظایف ما اکنون چیست ولی غزه اهمیتش بالاتر از همه این موارد میباشد. لطفاً مرا قانع کنید زیرا بنده به اندازه شما نمیفهمم و نیاز به دانستن دارم. متچکرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بشریت در جای حساسی قرار گرفته و موضوع محاصره باریکۀ غزه و عدم امکان کمکرسانی به مردم مظلوم آن خطه از یک طرف، و جنایات اسرائیل از طرف دیگر کار را و حساسیت آن را بسیار پیچیده کرده است و همگان و بخصوص ایران منتظر فرصتی هستند که راهی گشوده شود تا از سر حکمت بتوانیم حدّاقل از مشکلات مردم غزه بکاهیم که البته این با دخالت مستقیم کشور ایران عملی نخواهد بود زیرا عملاً جنایات رژیم اسرائیل به حاشیه میرود و مسیری که با حرکات نرم رسانهای برای نابودی اسرائیل در حال شکلگرفتن است، مورد غفلت قرار میگیرد و از این جهت عرض شد حساسیت قضیه بسیار بیش از آن است که صرفاً با یک درگیری مستقیم از طرف ما مشکل حل شود. موفق باشید
سلام و احترام: استاد ببخشید درسته غزه مردم ضعیف داره و کشورهای بی رگ اسلامی برای نجات غزه کاری نمیکنن اما چرا خداوند برای نجات غزه کاری نمیکنه خدا که همون خدای قوم ثمود و عاد! آیا اتحاد نداشتن کشورهای اسلامی و بی بصیرتی اونها و ضعیف بودن بنیه ی نظامی غزه توجیح مناسبی هست برای نابودی این همه مرد و زن و کودک بی گناه. آیا خدا نمیخواد کاری بکنه؟! اگر کسی ضعیف بود و حامی نداشت محکوم به نابودی میشه؟! ممنون راهنمایی بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حکایت، حکایت عجیبی است. هرچند مسئله بسیار دردناک است. ای کاش به جای آن کودک و آن مادر که از گرسنگی شهید میشود، آن مصیبت بر ما وارد میشد؛ ولی گویا «رنج راحت شد چو شد مطلب بزرگ». و همانطور که در جواب سؤال شمارۀ 40356 عرض شد گویا خداوند بنا دارد نقش بنیادینی را از خود به صحنه آورد. موفق باشید
ایران عاشورایی... تو سربلند و پیروز در کل عالمینی... تا وقتی با تو باشد این غیرت حسینی. سلام علیکم استاد عزیز: عزاداری هاتون قبول باشه انشاءالله. شب عاشورا در حسینیه امام خمینی، آقا با تمجید از مداحی #ای_ایران از آقای کریمی درخواست میکنند این مداحی را در مهمترین شب عزاداری شیعان بخوانند و حاج محود که قرار بود امسال در کربلا مراسم بگیرد، به درخواست مردم در تهران ماند و اشعار و نوحه هایش را با نام ایران در آمیخت و از رهبری مهر تایید و قبولی گرفتن. اما خیلی از هیئتی هایمان این کار را نقد کرده و آن را دور از شان مجلس امام حسین میدانند و میگویند هیئت برای امام حسین است ولاغیر!!! واقعا چه سرّی در این مداحی است که آقا از آن احساس رضایت میکنند؟ و این چه ایرانی است که رهبرمان در عزای جدشان، نامش را میبرند؟ و هیئت ها و مداحان ما چگونه باید ایران و عاشورا را در کنار هم ببینند؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در گفتگو با متن سؤال شمارۀ 40293 عرض شد ایران، دیگر یک سرزمین نیست، حضوری است در تاریخ، حضور در تاریخی که به نور حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» اراده شده است با همۀ یزیدیان در هر قالب و ظاهری به هر قیمت مقابله شود. ایران، سرزمینِ عبور از دوگانگیِ زندگی و مقاومت است که غربزدگان بر ما تحمیل کردند. آیا میتوان در این زمانه بدون این ایران به سوی اباعبدالله «علیهالسلام» و کربلا نظر کرد؟ و باز با آن حضرت مأنوس بود؟ و از این جهت آری! ایران، ایرانِ امروز یعنی کربلا. موفق باشید
سلام علیکم: ۱. چهار فرشته جبرئیل، میکائیل، اسرافیل مقام بالاتری نزد خداوند دارند یا فرشتگان مهیمن؟ ۲. در میان فرشتگان مقرب آیا خلقت ملک الموت از سایرین جداگانه بوده است؟ اگر آری چرا و چگونه؟ ۳. بنابر گفته پیامبر جبرئیل برترین فرشتگان است پس چرا امام فرشتگان در نماز میکائیل است؟ و اگر مطلبی که خوانده ام صحت داشته باشد چرا عزرائیل آخرین مخلوق باقیمانده بعد از نفخ صور خواهد بود که پس از قبض روح فرشتگان من جمله جبرئیل، توسط خدا قبض روح می شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید بتوان گفت فرشتگان مهیمن فوق مقام آن ۴ فرشتهاند. ۲. همۀ آن فرشتگان در نسبت به محل ظهورشان متفاوتند وگرنه در مقام خود که مقام قرب الهی است، یگانه میباشند. ۳. همچنان که عرض شد نسبت به شرایط ظهور، متفاوتند و از این جهت که شرایط ظهور جناب جبرائیل ظهور وَحی است، آن مقام، مقامِ برتری به حساب میآید.https://lobolmizan.ir/sound/1669 موفق باشید
سلام علیکم: در رابطه با سوال 40255 این نصب العین قرار دادن در ابتدای نماز است یا در تمام لحظات نماز؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرقی میکند!!! بستگی به خود شخص دارد که بخواهد کجا خود را دنبال کند و به همین جهت در این موارد، انسان باید از حوزۀ پرسش به حوزۀ توجه حاضر شود. حتماً شنیده اید که جناب بودا با انگشت، شاره کردند که خدای را. ولی عدهای به جای حضور در اشارۀ جناب بودا، به انگشتِ ایشان نظر میکردند. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: من متاسفانه با روضه و هیات و مداحی و.. ارتباط نمیگیرم و محرم و صفر برام سخته چون همه جا روضه است و من هم خارج از گود. و هی از روایاتی که در این بابه میترسم (که نکنه شقی و.. باشم) و از اینکه از چنین حضوری محرومم، دنیا برام جهنم میشه. این درسته؟ باید چکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! هیچ فطرتی نیست که نسبتی با حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» نداشته باشد. میماند که انسان بعضاً با این نوع روایتها که از کربلا میکنند، نمیتواند با آن حضرت رابطه برقرار کند. پیشنهاد میشود سری به بحثی که اخیراً تحت عنوان «کربلا و عبور از دوگانگی بین «زندگی» و «مقاومت»https://eitaa.com/matalebevijeh/19721 شده است، بزنید و چنانچه آمادگی روحی در خودتان احساس نمودید به کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچیها» که روی سایت هست، نظری بیندازید. موفق باشید
سلام خدمت استاد محترم: ۱. این روزها معضل خانواده های مذهبی و انقلابی پیدا کردن مدرسه ی خوب برای بچه هاشون هست. با وجود مدارس غیر انتفاعی ای هم که بچه های دلسوز انقلابی زدند با توجه به اینکه از طرفی خانواده ها از لحاظ اقتصادی در فشارند و از طرفی ترس جزیره ای شدن در جامعه را دارند، به نظر شما چقدر ترک مدارس دولتی را توسط افراد دغدغه مند درست می دونید؟ ۲. بنده به عنوان فردی که خودم در یکی از همین مدارس غیر انتفاعی زیر نظر خانم لطفی شاغل هستم، و متوجه هستم که چقدر پشتوانه ی قوی فکری و معرفتی پشت این مدرسه هست و با بحث های اخیر شما در خصوص چگونگی بشر جدید هم پوشانی دارد و می توانم اقرار کنم که این مدرسه جزء معدود جریان هایی هست که واقعا متوجه معنای تحول در آموزش و پرورش به طور بنيادين هستند، اما همواره چشم انتظار آینده ای هستم که این نحوه تفکر در کل سیستم آموزش و پرورش تسری یابد و تمام بچه ها و نه فقط کسانیکه استطاعت مالی دارند از این سرچشمه بنوشند، اگر توصیه ای در این زمینه برای امثال بنده دارید بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب با معلمان ملاحظه فرمودید به هر حال سیاست نظام تقویت بُنیۀ مدارس دولتی میباشد و باید تلاش کرد ضعفهای موجود ان شاءالله به مرور برطرف شود. میماند ضعفهایی که متأسفانه بعضاً در مدارس دولتی در میان است این جا است که نقش دلسوزیِ مدارسی که میفرمایید را نباید نادیده گرفت. به امید آنکه همان نوع برنامهریزیها ان شاءالله در مدارس دولتی با معلمان متعهد شکل بگیرد. موفق باشید
سلام: یک جسم کروی مثلا زرد رنگ را در نظر بگیرید نا خدا گاه این جسم چه در ذهن باشد چه در بیرون در زمینه ای قرار دارد که در ذهن ممکن است آن زمینه مثلا سیاه باشد ولی به هر حال چیزی وجود دارد در آن محل حال سوال من این است اگر کره را چیزی که وجود دارد بدانیم و زمینه مورد نظر را فضای خلا مطلق و نبودن وجود بدانیم آیا وجود محدود نمیشود؟ یعنی اینکه آن جسم کروی تا مرزی که دارد وجود است و بعد آن نبودن وجود. وجود اینگونه محدود میشود .
باسمه تعالی: سلام علیکم: حکایت بودن در همه این میدان ها حکایت بودن است حال چه آن کره را بودن بدانیم و چه فضای بیرونی آن را. موفق باشید
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: درست است که چادرحجاب برتر است، اما من به عنوان یک زن که در یک شهر غیر مذهبی زندگی میکنم یک دغدغه دیگر هم دارم، اینکه میدانم اگر پوشش چادر را انتخاب کنم از دید بقیه جامعه یک زن با سطح کلاس و فرهنگ پایین و یا یک فرد متعصب به نظر میام و بقیه رفتارهای مذهبی دیگرم هم برای اونها پذیرفته نیست ولی اگر حجاب بسیار کامل و مناسب غیر از چادر را انتخاب کنم بهتر میتونم در جامعه تعامل داشته باشم و اگر از اصول اسلام و انقلاب در موقعیتهایی که پیش میاد دفاع کنم برای دیگران پذیرفتنیتره. آیا مواردی که گفتم باید در انتخاب پوشش من تاثیر داشته باشه یا نه و چرا؟ لطفا کلا من را برای انتخاب راه درست در این مورد و موارد دیگر دعا بفرمایید. با تشکر از پاسخ گویی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! برای روح و شخصیت زن آنچه مهم است محجوب و محجبه بودنِ اوست به همان معنایی که مشخص شود آن خانم در نزد خود مکتب دارد. حال اگر در موقعیتی هست که میفرمایید به نظر میآید همان نوع حجاب، عملاً توانسته است ذیل فرمان الهی رسالت شرعی و سیاسی خود را در نسبت با جامعه و تاریخ خود به خوبی به ظهور آورد. گاهی در نزد خود با نظر به بانوان محجبه در این زمان میگویم: «خوشا به حال آنان که چگونه اینچنین زیبا در نزد خود حاضرند و اینچنین رسالت تاریخی خود را به میان آوردهاند». آری! خوشا به حالِ زنان با حجاب و بهشتی که در خود احساس میکنند. موفق باشید
عنوان: دکتر محسن فرشاد سلام علیکم استاد: با درخواست قبولی طاعات و عبادات حضرتعالی از درگاه خداوند متعال آیا نسبت به افکار و دیدگاههای آقای دکتر محسن فرشاد نویسنده کتابهای «انسان و جهان فراآگاهی»، «ژرفای هستی» و ... شناختی دارید؟ مطالعه آثار ایشان را با تحفظ نسبت به تطبیقهای مطالب فراحسی با یافتهها و مکاشفات عارفان، و توجه به این خلط مطالب، مفید میدانید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کلیّات قضیه میتوان گفت این افراد اساساً متوجه ساحات معنوی و عوالم فوق ماده نیستند و از این جهت سعی دارند مسائل را تماماً در محدودۀ عالم ماده که به تعبیر خودشان، میتواند در ضمن فراکیهانی باشد معنا کنند و این حرفها زمین تا آسمان با آموزههای دینی که انسان را متوجه حضور ابدی او میکند فرق می کند.که بحث آن مفصل است. موفق باشید
سلام علیکم: بنده حقیر لازم میدونم که توضیحاتی از خودم بنویسم. اینجانب سطح سوادم در حد نزدیک دیپلم سال ۱۳۷۱ میباشد. و تا این ساعت هم کتابی مطالعه نکردم. از احکام دین هم در حد نیاز مطلع هستم. حال سوالی پرسیدم مبنی بر اینکه چرا به گناه کبیره میگویند گناه کبیره؟ و با تشکر از شما جواب دریافت نمودم. حاج آقا با توجه به توضیحات فوق که نوشتم ببینید این تعریف که به طور ضمیری در وجود من آمده صحیح هست یا غلط. گناه کبیره به گناهی گفته میشود که بیش از دو نفر در معرض خسارت قرار میگیرند و درنتیجه نابودی جامعه بشریت. گناه ضغیره یک نفر در معرض خسارت قرار میگیرد و درنتیجه نابودی جامعه بشریت. حال ببینید صحیح هست یا غلط. در ضمن یه سری صحبتهایی دیگه هم دارم که بایستی به صورت حضوری بیان کنم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با کبیره بودن گناه باید به انقطاع بین انسان و خدا فکر کرد. در حالی که صغیره بودن گناه در شرایط غلبۀ شهوت و غضب پیش میآید بدون آن انقطاع. موفق باشید
با سلام: ببخشید استاد یه کتاب دیدم سیاست و حکومت متعالیه. اگر بخوام حکمت متعالیه را بفهمم چه کتابی را دنبال کنم، اصلا این موضوع درسته لطفا راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! سیاست و حکومت هم باید در منظری حاضر شود که حکمت متعالیه مدّ نظرها میآورد. مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و مباحث «معاد» که روی سایت هست همه در راستای فرهنگ حکمت متعالیه میباشد. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد طاهرزاده: آقای دکتر سروش در اظهاراتی در نقد آیات ابتدائی سوره بقره می گوید: «این آیات شبیه به نمایشنامه تئاتر است و موجودی به نام شیطان وجود ندارد. شیطان زاییده خیال انسان است و ... » برخی که تحت تأثیر افکار و شبهات هستند، پا را فراتر نهاده و اظهار می کنند که چون انسان ذاتاً موجودی ضعیف و ترسو است در خیال خود موجودی قدرتمند و شکست ناپذیر ساخته است و او را ستایش می کند و لذا نتیجه می گیرند که خدا در ذهن و خیال انسان است و در خارج وجود ندارد. اینجانب در پاسخ به شبهه برخی افراد، کتاب ادب خیال، عقل و قلب شما را پیشنهاد دادم اما تأثیری در نگاه ایشان نداشت. به نظر استاد قویترین استدلال در رد این شبهه چیست؟ و اینکه چرا آقای سروش حتی با اشرافی که به حکمت متعالیه و فلسفه غرب دارد چنین شبهاتی مطرح می کند؟ لینک اظهارات آقای سروش: https://m.youtube.com/watch?v=iyKXx2C3KEw&pp=ygUn2LTbjNi32KfZhiDZiNis2YjYryDZhtiv2KfYsdivINiz2LHZiNi0
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به آیۀ «قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» فکر کنیم که میفرماید اگر کسی بنا داشته باشد در مسیری که به سوی حقیقت هست گام بردارد، آری! شیطان در آن مسیر سعی بر منحرفکردن او دارد و این چیزی هست که علاوه بر تذکر قرآنی، هر آنکس که بنای حضور در صراط مستقیم را داشته باشد، تجربه میکند وگرنه اگر بخواهد در همان زندگیهای دنیایی سیر کند، چه چیزی برایش پیش میآید که متوجۀ آن تذکرات قرآنی شود؟ تا آنجایی که بیابد حقیقتاً در مسیر هدایت الهی به حکم آیۀ: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» او را دشمنی قسمخورده هست. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: استاد در کنار کانال مطالب ویژه دوست دارم اسفار و یا فتوحات را نیز شروع کنم. نمیدانم کدامیک را ابتدا بخوانم. زمان زیادی هم میگیرد بهتر است اشتباه نکنم. لذا مصدع اوقات تان شدم. دست بوستان هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این زمانه مهم آن نکاتی است که جناب صدرا در «اسفار» مطرح فرمودهاند. و در این رابطه خوب است به نگاه رهبر معظم انقلاب به فلسفه صدرایی بنگریم که حکایت از حضور آن فلسفه در آینده ما دارد و میفرمایند: «به گمان ما فلسفه اسلامي در اسلوب و محتواي حکمت صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه انسان اين روزگار ميجويد و سرانجام آن را خواهد يافت.» موفق باشید
سلام استاد: مومن نباید از خدا طلب مرگ کند چرا حضرت زهرا عجل وفاتی طلب میکردند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید به آن معنایی که افراد به جهت شکستهایشان طلب مرگ میکنند، در میان نبوده. بحث در آن بوده چگونه انسانی با آن افق متعالی توحیدی یعنی حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» میتوانند در جهانی حاضر باشند با نبودن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» و با حذف مولای متقیان «علیهالسلام». موفق باشید
سلام استاد گرامی: وقت شما به خیر و خیلی ممنونم از سخنانی که می فرمایید. ببخشید در مورد مدارس و تعلیم و تربیت، لطفا راهنمایی کنید. آیا می توانیم اینطور در نظر بگیریم که؛ شعر امام؛ که از مسجد و مدرسه بیزار شدم، به نوعی پیش گویی تاریخی هست. و شاید در نظام علمی، حرکت «انالله و انا الیه راجعون» قوس نزول و صعود، و یا وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت، بتونه برای نظام آموزش و پرورش افقی باز کنه. دانش آموز اول با نگاه توحیدی شروع کنه (شبیه نگاه توحید مفضل) و بعد در سیر تحصیلی و بلوغ وجودی، با نگاه ها و منطق های خوانش هستی در علوم، مواجه بشه. تا بتواند نگاه و منطق توحیدی را در علوم احساس کنه. و علوم رو به سنت های جاری در هستی نزدیک کنه. شاید در حرکت در نظام فعلی، حرکت حقیقی فراموش شده، همات حرکت جوهری که در وجود انسان و در تاریخ در جریان هست. در این عالمِ علمیه ایجاد شده، گفتگوهای معلم و دانشجو به سمت حقیقی تری هدایت میشه. و وجوه علمیِ در سنت های هستی که اکنون به ظهور می آیند، شناخته شوند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» با طرح آن غزل، به حضوری اشاره دارند که از طریق اشراق حاصل میشود و اگر داناییهای علمی، مقدم باشند پس از آن مفاهیم و قیاسهای منطقی سیطرۀ خود را کم کنند، عملاً آن نوع حضور که امام بدان اشاره دارند؛ پیش خواهد آمد به همان معنایی که به گفتۀ جناب مولوی: تا به دریا سیر اسب و زین بود / بعد از آنش مرکب چوبین بود. موفق باشید