سلام علیک و ریحانه و رضوانه (ناگزیری از تقدیر تاریخی پیش رو) نترسید، نهراسید، ما را گریزی از این جنگ پیش رو نیست. دیر یا زود ما با این جنگ روبرو می شدیم و ما چاره ای از مبارزه نداریم؛ نه تنها چاره ی ما در مبارزه است که تنها راه خلاصی ما از این جنگ نیز هم مبارزه است. این مسیری است که گذر از آن جز به ایستادن و جنگیدن میسور نخواهد بود. زنگی مستی به میدان آمده و به هیچ اصول و قواعد و مبانی اخلاقی پایبند نیست و هیچ ارزشی را جز حفظ و حراست از منافع خود نمی شناسد. در چنین صحنه ای، مائیم و مبارزه برای رهایی برای رسیدن به نقطهی پایان برای تمام کردن شرّی که اگر از دامن خود باز نکنیم تمام ما را از حیثیت و آبرو از جان و مال و ناموس می گیرد. گمان نکنیم اگر نجنگیم راهی دیگر هم هست! هویت، فرهنگ، قومیت، تاریخ، ملیّت ما در گرو این مبارزه است. او(دشمن) نه فقط اسلام ما را نشانه گرفته است او با تمام هویت ما کار دارد. او با تمام تاریخ و جغرافیای ما کار دارد . امروز مسلمانی لازم نیست! اگر آزاده نباشید اسیر استبداد و استعمار خواهید بود و دیگر توانی برای فکر و اندیشیدن شما نخواهد بود. رفقا، جنگ ما یک جنگ وجودی است که یا ما یا آنها. نگذارید و نگذرید از این تقدیر و سرنوشت زمانه ی خود. اگر ایستادگی نکنیم، دشمن به کمتر از شکستن گردنمان راضی نخواهد شد. از راهی که پیش روست ناگزیریم و باید به دنبال هویت جمعی و ملی باشیم راه ما و نیاز ما امروز در دل این هویت جمعی و ملی است و پذیرش رهبری حتی اگر دل به نظام سیاسی هم نداریم راهی برای حفظ هویت ملی مان جز ایستادگی در کنار این هویت ملی و جمعی به رهبری واحد نداریم. مراقب وسوسهٔ خناسان و زمزمهٔ ناکثان باشید. اینان هیچگاه دلسوز نبودند و هیچ گاه در کنارتان نخواهند ایستاد. در گوشتان زمزمه ی نفاق می کنند و دلتان را خالی می کنند اما هیچگاه برایتان تب نخواهند کرد و ابدا جان به راه تان نمی دهند آنان اساسا برای زمزمه های که می کنند هزینه نمی کنند فقط شما را ابزار و وسیله ای می کنند برای دریوزگی و منافع خودشان. خودمان را ذلیل وسوسه ها و ترس ها و سخن های سخیف نکنیم عزیزان. از ترس یکبار مردن محکم بجنگیم تا از سایه ی ترس مدام و همیشگی مردن در هر لحظه نجات پیدا کنیم. اگر نجنگیم با ترس از مرگ شما را به هر علتی و به هر نکبتی که بخواهند وادار می کنند. بیایم قدرتمند با این ترس بجنگیم. پیروز از آن ماست مطمئن باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیر الهی را! که چگونه ما را در این تاریخ در میدانی حاضر کرده با دشمنی که ظاهراً به خاطر آنکه بنا داریم از انرژی هستهای بهرهمند شویم، باید دانشمندانمان که در این علم وارد شدهاند محکوم به قتل باشند. از احمدی روشن و شهریاری بگیر تا طهرانچی و فریدون عباسی. بیایید همۀ آنچه اسرائیل در مقابله با ما پیش آورده رها کنیم و تنها به همین نکته بیندیشیم که راستی چرا باید رژیم صهیون تا این اندازه در مقابل چنین موضوعی که در ایران شکل گرفته است، دست به قتل دانشمندان ما در این رشته بزند؟ اگر در این رابطه با دقت فکر کنیم به امری اساسی در نسبت بین آن رژیم و آیندهای که برای خود ترسیم کرده، میرسیم که نه تنها در نسبت با ملت ایران، بلکه نسبت به همۀ ملتها با رژیمی روبرو خواهند بود که هیچ حقی برای آن ملتها قائل نیست اگر آن حق، موجب استقلال و تواناییِ آن ملت در مقابل رژیم صهیون که نماد کامل استکبار در این زمانه است؛ باشد. اینجا است که جایگاه تاریخی حملۀ رژیم صهیون به ملت ایران معلوم میگردد و جایگاه مقابله با آن رژیم، معناترین مقابله خواهد بود با رژیمی که هرگونه حقی را از هر انسانی نهتنها نادیده، بلکه به میدان میآید تا با تجاوز خود آن حق را اخذ کند.
آری! اگر به جایگاه تاریخی و تجاوز رژیم صهیون فکر کنیم در این رابطه به پیشآمدِ مهمی که برای ملت ما پیش آمده است به خوبی اندیشه خواهیم کرد که آن، قرارگرفتن در میدان مبارزهای است که میدان به درخششآمدنِ حقیقت است در مقابل دشمنان حقیقت، و به درخششآمدنِ انسانیت است در مقابل ضد انسانیترین جریان در طول تاریخ. اینجا است که خداوند بر ما منّت گذارده و ما را در میدان چنین مبارزهای وارد کرده و این است آن تقدیر بزرگ که خداوند برای ما رقم زده است. موفق باشید
عرض سلام خدمت استاد محترم: درست است که بگوییم در تاریخی که عقل تکنیک تقدیر بشر امروز شده، دستیابی به انرژی اتمی لازم است که البته می توان با این انرژی هم دوبرخورد متفاوت گشتل یا غیر آن را داشت، اما در تاریخی که تکنیک تقدیر بشر نبود نیازی به این انرژی نداشتیم و تعامل ابتدایی و بسیط با طبیعت چاره ساز بشر بوده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. تعامل با طبیعت و حضور در آغوش طبیعتی که برای آن نوع زندگی فراهم شده است که غیر از این نوع زندگیها است که ما مجبور شویم انرژیهای نهفته در طبیعت را از حلق آن بیرون بکشیم. این شبیهِ بیرونکشیدن آبهای عمیق زمین است که برای حفظ زمین بوده تا از نشستهای آن جلوگیری شود. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: در آستانه عرفه التماس دعا. استاد جان، با توجه به اینکه در تفاسیر و روایات آمده که خداوند مقام امامت را بعد از خلت و نبوت به حضرت ابراهیم عطا فرمود، جایگاه حدیث زیر چیست که می فرماید بعد از آدم (ع) هرگز زمین بدون امام نبوده؟ امام باقر عليه السلام: وَاللَّهِ، ما تَرَكَ اللَّهُ أرضاً مُنذُ قُبِضَ آدَمُ عليه السلام إلّا وفيها إمامٌ يُهتَدى بِهِ إلَى اللَّهِ، وهُوَ حُجَّتُهُ عَلى عِبادِهِ، ولا تَبقَى الأَرضُ بِغَيرِ إمامٍ حُجَّةٍ للَّهِِ عَلى عِبادِهِ. به خدا سوگند، خداوند از هنگامى كه آدم عليه السلام را قبض روح كرد، زمين را بدون امامى كه با او به خدا ره جويند، رها نكرد و او حجّت بر بندگان خداست و زمين، بدون امامى كه حجّت خدا بر بندگانش باشد، باقى نمىماند. الكافی جلد۱ صفحه ۱۷۹
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری وقتی هدف خلقت به حکم «لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ،»؛ خطاب به حضرت پیامبر میفرماید اگر تو نبودى، جهان را نمى آفريدم، میفهمیم که همواره باید انسان کاملی در زمین باشد که او مقصد خلقت است و در هر زمان با جلوه و شخصیت خاصی به میان میآید فرمود: «لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها.» اگر حجت در روي زمين نباشد، زمين، مردم را به كام خود فرو ميكشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: خدا قوت، ان شاء الله سلامت و بهرهمند باشید. ببخشید یه سؤال داشتم، منظورتان از کشیک نفس کشیدن و مراقبتها اینجا (در شرح فص شیثی) چیست؟ آیا این تذکرات تون اخلاقی و عملی است؟ در یک مباحثه دوستانه به این چالش خوردیم. «فأی صاحب کشف شاهد صورة تلقى إليه ما لَمْ يَكُن عنده من المعارف و تَمْتَحَهُ ما لَمْ يكن قبل ذلك في يده فتلك الصورة عبلة لا غيره، فمن شجرة: المرة غرسه كالصورة الظاهرة مِنْهُ في مقابلة الجسمِ الصيقل ليس غيره، إلا أن المحل أو الحضرة التي رأى فيها صورة نفسه تلقى إليه ينقلب من وجه الحقيقة تلك الحضرة، كما يظهر الكبير في المرآة الصغيرة صغيراً و يظهر غير المستطيل في المستطيلة مستطيلاً، و المتحركة متحركاً وقد تغطيه انتكاس صُورتِهِ مِنْ حَضْرَة خاصة، وَ قَدْ تُعْطِيهِ عَيْنَ ما يَظْهَرُ مِنها فَيُقابلُ الْيَمِينُ مِنها اليَمِينَ مِنَ الرائى وقد يُقابل اليمين اليسار و هو الغالب في المرايا بمنزلة العادة في العموم و بخرق العادة يقابل اليمين اليمين و يظهر الانتكاس. وهذا كله من أعطيات حقيقة الحضرة المتجلى فيها التي أنزلناها منزلة المرايا» پس با توجه به نکتهی فوق هر صاحب کشفی که شاهد معارف و صورتهایی در مثال متصل یا منفصل باشد که به او رسیده و قبلاً نداشته و به صورت هبه به او رسیده، همه و همه آنها از عین ثابته خود اوست و از درخت نفس خودش میوه چیده است. نفس که برای ظهور آن صور و معارف مستعد شد پس آن عطایا به رنگ آنچه در مکاشفه وجود دارد، بر او آشکار میشود و آن عطایا از معتبر عین ثابتهی او نازل میشوند حضرت عیسی نقد در این رابطه میفرمایند: علم در آسمان و زمین و ماوراء دریاها نیست، «العلم محصول في قلوبكم تأدبوا بين يدى بأدب الروحانيين وتخلقوا باخلاق الصديقين اظهروا العلم من قلوبكم حتى يعطيكم» علم در قلبهای شما است به ادب روحانیون در محضر حق مؤدب شوید و متخلق به اخلاق صدیقین بگردید علم از قلبهای شما ظاهر میشود و شما را در بر میگیرد. البته سیر به سوی عين ثابته و مقام کلی خود نیاز به همت و صبر و پشت کار طولانی دارد، سالک باید همت داشته باشد و در گرفتن هبه از باطن خود تعجیل نکند تا به مرور ظرفیت لازم را پیدا کند. عطار میگوید: اگر یک انبار پر از ارزن باشد و به شما بگویند گنجشکی روزی یک دانه از آن بر میدارد تا انبار خالی شود آنگاه آنچه را باید به تو بدهیم میدهیم باید صابر باشید و بدانید آن کسانی که زود میگیرند بیم آن میرود که مجذوب اسمی شوند و در همان حد بمانند. عمده آن است که متوجه باشیم مباحث عرفان نظری چگونه جهت جان ما را متوجه حقایق و عين ثابته خود میکند تا با کشیک نفس کشیدن قدم قدم به سوی آن حقایق جلو برویم و نظر خود را به سوی چیز دیگری نیندازیم. درست است که عین ثابته حقیقت ما است ولی بسیار کار میبرد تا انسان به عین ثابتهی خود برسد و در حقیقت کلی خود مستقر گردد، مقامی که تماماً در محضر حق است و حق تنها از آن مجرا برای او ظهور میکند و او همه ی آن حقی را که میتواند بیاید مییابد. محی الدین در رابطه با این که هر هبهای از عین ثابته سالک به او میرسد مثال آینه و صورتی که در آینه ظاهر میشود را میزند و این که آینه چیزی جز همان صورت را نشان نمیدهد، هر چند ممکن است آن صورت به جهت خصوصیات آینه متفاوت ظهور کند و لذا تفاوت عطایا به جهت تفاوت آن ظرفی است که هبه در آن تجلی میکند ولی در هر حال همه از خود شما است و شما خود را در آن عطایا میبینید هر چند خطورات خیال و قلب و روح بر آن هبه اثر میگذارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نسبت تکوینیِ خود با وجود مطلق و به این معنا به حضرت حق بیندیشید، و از طرف دیگر به امکان ذاتی خود که تماماً عدم است ولی «عدمٌ مّا» که نیستی است در عین ظرفیتِ شدن با امکانات گوناگون. و این موجب حضوری از جنس انتخاب در بین آن نوع امکانها میشود و انسان در این میدان که میدان بودنی است که هیچ هویت خاصی ندارد ولی با کشیک نفسکشیدن به همان معنای انتظار و باز انتظار، مییابد که در وجود خود خبری هست و استقرار در این انتظار، یعنی زندگی و باز زندگی. موفق باشید
میگن روزی دست خداست و خدا مومنین را بیشتر دوست دارد پس چرا وضع کشورهای غیر مسلمان بهتر است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نمیتوان در این رابطه یک قاعدهای را شکل داد. آیا آنچه در کشورهای استعماری به چشم میخورد، رزقی است که خداوند برای آنها رقم زده؟ و از آن طرف آیا استدراجی در میان نیست؟ که البته بحث آن مفصل است. خوب است در رابطه با رزق، سری به کتاب «جایگاه رزق در هستی» که روی سایت هست بزنید. موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: تشکر از وقتی که به همراهان هدیه میدید. در نسبت با جلسه تفسیر سوره بقره و تعلیم اسماء الهی، رابطه زبان داشتن انسان و مظهر تمام اسماء الهی بودن جیست؟ آیا اگر انسان مظهر یک یا چند اسم بود، زبان وجود نداشت؟ تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر «زبان، خانۀ وجود است» و وجود در هر مرتبه که باشد جامع همۀ کمالات است؛ تنها موجودی زبان دارد که جامعِ همۀ اسماء باشد و آن تنها انسان است و حضوری که در نزد خود دارد و با استقرار در آن حضور، «وجود» به تجلی میآید و تجلی وجود در شخصیت انسان منجر به «گفت» میشود. موفق باشید
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد بنده چند سخنرانی از مقام معظم رهبری و امام خمینی رحمه الله علیه دیدم که جوانان را سفارش به درس خواندن و تحصیل میفرمودند همچنین از آیت الله بهجت. سوال بنده این است که منظورِ این بزرگواران تحصیل در دروس معرفتی در قالب حوزه و یا مطالعه آزاد است یا دروس دانشگاه و کسب رتبه علمی؟ سوال دوم اینکه با توجه به هدف خلقت انسان چه رشته ای را برای تحصیل پیشنهاد میفرمایید؟ در رشته انسانی. پیشاپیش ممنون از پاسختون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در کنار کسب معارف الهی، تحصیل علوم و فنونی که نیاز جامعه است نیز لازم میباشد. ۲. رشتههایی مانند فلسفۀ اسلامی و هر آنچه که به نحوی ما را با قرآن و روایات مأنوس کند، بسیار با ارزش است. موفق باشید
به نام خدا تاریخ، مشمول و محکوم تکرار کفر و الحاد نیست؛ ما مرحله مدرن را پشت سر گذاشتهایم. مسئولیت تحقق هستی خود، قابل واگذاری نیست و تنها در ولایت مطلق تماماً معنا مییابد - این یکتا مسیر آزادی و کمال انسان است. آزادی بزرگ در پذیرش ولایت محقق است، که در الگوی پوچ تحمیلی غرب که آزادی را به ابزاری برای سلطه تبدیل کرده، ممکن نبود زیرا به جای اجازه بلند قامتی انسان اورا میشکست تا آدم نداند کیست. هرگونه انکار این اصل، به معنای خروج از دایره آزادی انسانی است، خصوصاً در این برهه متکامل تاریخی که همه چیز در بهترین شرایط و آخرین تاریخ از سیر هستی میباشد. خداوند، یگانه با کسانی است که در مسیر حقیقت به ولایت متمسکند، و مخالفت با این کمال، مستوجب خشم سخت الهی است - این دوگانگی (مهر و قهر) از اصول تغییرناپذیر اراده خداوند از ولایت در نظام هستی محسوب میشود که در این زمان نهایتش را مظهور مییابیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. مگر میتوان با نگاه خود و بر مبنای افکار جزئی و شخصیِ خود زندگی را ادامه داد؟ در حالیکه بازندگی ذیل ولایت الهی که تعیّنِ آن، زندگی ذیل ولایت فقیه است؛ انسان معنی متعالی خود را مییابد از آن جهت که درک میکند وسعت او وسعت ولیّ الهی او است که خود را ذیل او احساس میکند. موفق باشید
سلام علیکم: شما در یکی از صوت ها فرموده بودید که: خدای مطلق را نمیشود عبادت کرد. بلکه خدا را باید در مظاهر عبادت کرد. اگه میشه کمی توضیح بدید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که خدای مطلق یک مفهوم است در ذهن و به اصطلاح از این طریق ما، خداوند را به صورت اُبژه در آوردهایم. در حالیکه توحیدی که واقعیت دارد حضور حضرت حق است در بیکرانگی خود در مظاهر و جلوات به صورت اسمای حسنا. موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد گرامی و عزیز احتراما چند تا سوال داشتم که خدمت شما عرضه میدارم. ۱_۴۰ ساله شدم اما راه به جایی نبردم،تمام عباداتم خشک و بی روح است.نماز شبم ترک نمیشه اما بدون هیچ جذبه و کششی.نه ذوقی و نه حتی گریه ای و اشکی.نمیدونم تا کی باید این روال رو ادامه بدم و آیا خواهم توانست این راه رو ادامه بدم یا نه.گاهی مرگ رو بهتر از این نوع بودن تصور میکنم. ۲_از پس اخلاقم بر نمیام. اخلاقم رو از مادرم به ارث بردم و هر چه کردم نتونستم ریشه کن کنم.در یک خانواده کم محبت بزرگ شدیم که افراد خانواده از محبت کردن به همدیگر فراری بودند.به همین خاطر منم انگار زورم میاد که محبت کنم.مادرم اکثر اوقات بد عنق است و زورشون میاد که جواب بدهند یا اگر جواب میدن با تشر جواب میدن و من هم همینطور بار اومدم.باذاین اوصاف نه تنها دنیای خوبی ندارم که باید خودم رو برای یه برزخ سخت هم اماده کنم. مخصوصا اینکه سنم به ۴۰سال رسیده. ۳_بسیار ادم ترسویی هستم و همین رو هم از مادرم به یادگار دارم.با یک داد اگر کسی سرم بکشه خودم رو خراب میکنم و تا مرز سکته جلو میرم به همین خاطر از بچگی همیشه احساس خفت و خواری میکردم و هنوز هم این حس با من همراه است.هنوز هم مادرم ما رو در دره ترس نگه میدارند.به نوه ها هم همین رو القا میکنند البته من سعی کردم که فرزندم رو از ترس دور کنم و خدا رو شکر میکنم که مثل من ادم ترسویی نشده. بدترین کابوس من از بچگی همین ترس درونی بود که در من ریشه کرده بود. با این اوصاف من قدم از قدم نخواهم برداشت. ۳_در کتاب کهکشان نیستی یه مسئله برام حل نشد و اون هم رفتار ایت الله سید ابوالحسن اصفهانی با آیت الله قاضی و شاگردان ایشون بود.با این همدیگر رو از جوانی میشناختند و هم درس بودند ولی رفتار آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی را با گروه آیت الله قاضی نپسندیدم.به نظرم به ایشون اجحاف کردند.میخواستم که شما نظرتون رو در این مورد بفرمایید. ممکنه بفرمایید که اینطور تشخیص دادند اما حضرت آقا در مورد آیت الله بروجردی فرمودند که رفتارشان در قبال علامه طباطبایی اشتباه بوده.که خودتون در جریان اتفاقات اون زمان هستید. این رفتار آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی هم به آقا آیت الله قاضی و شاگردانشون درست به نظر نمیرسه. ۴_شما فرمودید که در شب قدر اضطراب نداشته باشید ولی واقعا نمیتونم،انگار وقتی اسم ماه رمضون که میاد مضطرب میشم از اینکه نکنه نتونم از شب قدر درست بهره ببرم. میدونم که این اضطراب اشتباه است ولی نمیتونم ازش فرار کنم. نزدیک ۲۰ ساله با مباحث شما اشنا شدم و تقریبا مباحث شما رو به راحتی میشناسم حتی فصوص و منازل رو هم چندین سال قبل کار کردم. اما من ۴۰ رسیدم و اندر خم یه کوچه موندم. ببخشید که به درازا کشید. و سوالات هم به هم ربط نداشتند. حلال بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همۀ آنچه فرمودید با پایداری و استقامت و صبر در مسیری که قرار دارید، به لطف الهی باید امیدوار به حضوری باشید که یقیناً از آن ضعفها عبور خواهید کرد. به این آیه فکر کنید که میفرماید: «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي كانُوا يَعْمَلُونَ» و تأکید دارد آنچه در نهایت، نصیب اهل ایمان میشود بهتر و برتر از آنی است که آنان در آن قرار داشتند 2- شاید بتوان گفت نگرانیِ آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی این بوده که به جای عرفان و با تأکید مرحوم قاضی بر آن، نوعی صوفیگری پیش آید که برای فقه و ظاهر شریعت جایگاهی مدّ نظر نباشد که بحمدالله چنین خطری در مکتب مرحوم قاضی پیش نیامد. موفق باشید
با سلام و درود بر روح پاک دلاورمردان و راست قامتان راه حق و حقیقت که در نزد خداوند قطره ای از خونشان به هدر نرفته و نمی رود و با عرض سلام خدمت استادی که همواره عمیق اندیشیدن را به ما آموخته است. استاد عزیز اگر بخواهیم عمیق تر بنگیریم آیا تصمیم به ترور فرماندهان پاک سرشت و جویای شهادت اخیرمان را فقط اشتباه محاسباتی دشمن بدانیم یا در معیار بزرگتر طرحی از طرف پروردگار؟ پروردگاری که آه کودکان معصوم و مظلوم و بی دفاع و گرسنه نشسته در سوگ مادر در غزه را شنید و نخواست موشک های جبهه حق در زیر زمین خاک بخورد تا بر سر شقی ترین اشقیاء زمانه فرود آید آنهم در نقطه ای از تاریخ که حق از باطل کاملاً جدا شده و چهره کریح و خبیث و پلید یزیدیان زمانه برای آزادگان و حقیقت جویان جهان بیش از هر زمانی آشکار و عیان شده است. و برای ملت ما چقدر جای بالیدن و افتخار است که از طرف رب العالمین جزو ملت هایی قرار گرفت تا این رسالت تاریخی به دست ایشان رقم بخورد و نام و یادشان در زمره گشایندگان راه توحیدی در تاریخ قرار گیرد. الحمدلله. خداوند سالکان راه حق را یار و یاور و نگهدار باشد ان شاء الله
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ بسیار خوبی را متذکر هستید و حقیقتاً در این پیشآمد، سنتِ اصیلی از سنن الهی را در صحنه مییابیم که خداوند بعضاً برای یاری دین خود از افرادی استفاده میکند که خودشان گمان نمیکنند با کارهای خود به توسعۀ دین خداوند کمک کردهاند و از آن جایی که این سنت خداوند است باید در پیشآمدِ اخیر نیز این نکته مدّ نظر باشد و همانطور که عرض شد حقیقتاً رژیم صهیون در همان روز اول شکست خورد درست در همان فضایی که گمان میکرد پیروز شده است. خوب است به نکات زیر همچنان فکر شود:
۱- آیا میتوان به نظام بردگی جدید که از طریق استکبار و در این منطقه از طریق رژیم صهیون پیش آمده فکر کرد؟
۲- پس مسئله اصلی مسئله هستهای ما نیست بلکه مسئله هویت ایران اسلامی است با ریشه و تاریخی که در مواجهه با فرهنگ مدرنیته متذکر آینده تاریخی انسانی است که به وسعت حضور آخرالزمانیاش میاندیشد.
۳- آیا وجود ایران در این شرایط تاریخی اش جواب نیاز بشر آخرالزمانی نیست که جهان استکبار از طریق رژیم صهیون به مقابله با آن برخاسته است و در این رابطه در واقع ما با آمریکا به معنای شیطان بزرگ روبرو نیستیم ؟
۴- آیا نمیتوان گفت که ایران به عنوان یک تاریخ با هویت خاص خرد خسروانی در جلوه فرهنگ تشیع ، طوری به میدان آمده است که استکبار تحمل چنین ملتی را ندارد ؟
۵- آیا همین که بعد از حمله ترکیبی رژیم صهیون ایران منفعل نشد و به گفته آنان به کما نرفت و توانست مقابله کند ، حکایت از پیروزی ایران به حساب نمیآید تا ما معنای زندگی در این تاریخ را در تقابلی که با رژیم صهیون پیش آمده درک کنیم ؟
موفق باشید
بسمه و رحمته و ریحانه (ما و عزم عبور از تاریخ صهیونیزم) در چهره ی سید علی خامنه ای، برق حضور تاریخی جمهوری اسلامی ایران را برای گام بر داشتن در افق نابودی استکبار را دیدیم و آرامش او را نوید جبهه ای که انتظارش را می کشیدیم(رویارویی با کفر) این جبهه به روی ما گشوده شد و ما انتظار این نبرد را می کشیدیم و در انتظار فرجی بودیم برای مقابله و مقاتله با این شیطان اکبر. امروز دقیقا همان روزی است که بایست لحظه لحظه ی کشورمان را در این جبهه چه در شکست هایش و چه هزینه هایی که می دهیم و چه پیروزی های پیش رو، جزو حیات توحیدی مان حساب کنیم و در پی تنفس ذیل شخصیت ولی عصر(ارواحنا فداه) خود را در ذیل ولایت او از طریق نایب اش دنبال کنیم و آن به آن، این لحظات را سلوک تاریخی امتی بدانیم که عزم عبور از ظلمت دوران را کرده و اراده اش بر پایان حیات نحس و منحوس رژیمی است که حیات اش موجب ممات انسانیت است و بودنش عفونتی است برای جوامعی که می خواهند حضوری فراتر از امروزشان را بچشند.....آری، اسرائیل غدهٔ سرطانی است که با جرّاحی درمان نمی شود باید این غده را از میان برداشت. ما امروز برای برداشتن این غده عزم و اراده ای توحیدی برای نجات تاریخ بشریت برداشته ایم، نکند این عزم تاریخی را به دست ترس ها و اضطراب ها و وسوسه ی خناسان و دلهره های منافقان و شیطنت ناکسان از دست بدهیم یا تردید پیدا کنیم. این شروع مرحله ی جدید تاریخی است که با خمینی آغاز شد و امروز باید به سرانجام خود برسد. جنگ جنگ تا پیروزی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه رژیم صهیون و استراتژیستهای آمریکا با روحیۀ ایمانیِ رهبر معظم انقلاب در این نقشۀ بزرگ ناکام شدند، کارِ آنها تمام شد. دیگر فرق نمی کند چند روز دیگر به این آتشبازی ادامه دهند. قصۀ هر تمدنی چنین است که اگر در اهداف تعریفشدهاش که معنای آن در آن تاریخ است، به نتیجه نرسد؛ آغازِ نابودیاش شروع خواهد شد. به گفتۀ خودشان چندین و چند ماه برای آنچه پیش آوردند، برنامهریزیهایی را ترتیب داده بودند به این امید که یک شبه کارِ ایران را از همۀ جهات یکسره میکنند!! و حقیقتاً آنچه انجام دادند برای آنکه ایران تمام شود و دست خود را بالا کند، کافی بود مگر توکل و ایمان رهبر معظم انقلاب«حفظهاللهتعالیعلیه» و عزم مردمی که متوجۀ آیندۀ بزرگی هستند که میدانند با صبر در بلاها، محقق میشود و از این به بعد قصۀ رژیم صهیون قصۀ «اَلغرِيقُ يتشبَّثُ بكُلّ حَشيش» است که گمان دارد اگر مردم کوچه و بازار را به قتل برساند میتواند پایان بیآیندگیِ خود را پنهان کند در این مورد خوب است به عرایضی که طی مصاحبهای که اخیراً پیش آمد تحت عنوان «جنگ اسرائیل با هویت متعالی ایران» https://eitaa.com/matalebevijeh/19620 مراجعه شود. موفق باشید
سلام استاد خداقوت مسئله ای داشتم در این شرایط انگار یک چیزی توی حال ها و برنامه های صداسیما کم است حالی که مخابره شده و جریان پیدا کرده بین مردم فقط خوشحالی از پرتاب موشک و خوردن به هدف ها بوده که از جهاتی و برای خفظ روحیه ها لازم است اما کافی است؟ این حال مردم را منفعل می کنه و وقتی حملات سنگین تر شود خدایی نکرده حال ترس منفعل کننده ای پیش می آید که مگر ما دست بالارا نداشتیم چرا داریم تلفات می دیم یه تردیدی میاد سراغ دل ها این درگیری که شروع شده ممکنه حتی بیشتر ۱ماه طول بکشه ممکنه بقیه کشورها وارد بشن ممکنه هم نه نمی دونیم ولی به نظرتون حال مردم چطوری میشه وقتی طولانی میشه شرایط جنگی و اضطراری چقدر از دل ها خالی میشه به خاطر کارهای رسانه ای دشمن و طولانی شدن شرایط و مهم تر از همه که این همه مقدمه گفتم، به خاطر نبودن یک حال دعا و تضرع و فسبح بحمد ربک و استغفره (که در سوره نصر تذکر داده شده)در خودمون و روایت هامون و صداسیما که خواهی نخواهی موثره در حال جامعه همه ی روایت ها از این شرایط خلاصه شده در این که وای ما چقدر قوی هستیم این خوبه برای حفظ روحیه ولی کافی نیست و پایدار نیس چون شرایط سخت تر نیاز به جریان افتادن یه حال دیگه بین مردم داره تا واقعا حضورها بیشتر بشه و حفظ بشه یک رویکرد آوینی گونه برای گفتن از این شرایط نیاز داریم و ما هرکدام در نقطه خود باید چگونه باشیم؟ چطور بفهمیم آن آنگونه ای که باید باشیم را؟ باید چه کار کنیم؟ یا نکند این نگرانی بیهوده است و سروقت خود همه چیز به اندازه پیش می آید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکتۀ مهمی است که متوجه شویم بالاخره وارد جنگ شدهایم و جنگ بدون تلفات نیست آن هم با جریان استکبار و با جنگِ ترکیبی. و درکِ درست آنچه پیش آمده، موجب میشود تا روحیۀ مقاومت مردم رشد کند و البته خوب است صدا و سیما با همۀ زحمت و دلسوزی که بخصوص خبرنگارانِ عزیز آن متحمّل میشوند؛ با عمق بیشتری کار را ادامه دهند شبیه آنچه آقای دکتر فؤاد ایزدی بدان اشاره میکند. زیرا همچنانکه در جواب سؤال شمارۀ 40185 عرض شد باید متوجه شویم ما هم اکنون پیروزیم، حتی اگر چندین ماه جنگ ادامه یابد و رژیم صهیون به حکم استیصالش، مردمِ عادی را به قتل برساند به امید آنکه مردم روحیۀ خود را ببازند به همان صورتی که در ابتدای دفاع مقدس، رژیم عراق با بمبارانهای متعدد خود در خوزستان خواست به چنین نتیجهای برسد ولی همان مردم یعنی جهانآراها با بصیرت تمام مقابل آن تجاوز ایستادند و شکستی که صدام گمان میکرد بر ما تحمیل کرده را به پیروزی تبدیل نمودند. در این مورد خوب است رجوع شودبه عرایضی که طی مصاحبهای که اخیراً تحت عنوان «جنگ اسرائیل با هویت متعالی ایران» https://eitaa.com/matalebevijeh/19620 شده است. موفق باشید
با سلام و نور و رحمت عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. آری گاهی تاریخ به مسیر سنگ لاخی می رسد که فراز و نشیب و ضربات تکان دهنده دارد اما همین امر سر نشینان را هشیار تر و آن هایی که با لالایی دشمن به خواب رفته بودند را بیدار می سازد. این به صحنه آمدن حق و باطل هم جز خیر و بیداری چیزی نیست اگرچه سخت است و داغ بر دل می نشاند اما نور است و نور. هر شب در آسمان بنگر که چگونه نور و ظلمت در دل جهان مدرن تاریک به مقابله می پردازند و صبح دم می بینی که ظلمت متحیر از انفجار نور است. آری ما لاله های داغ داری هستیم که نماد حق بر دلهایمان است و زخم کین بر جانهایمان اما همچون کوه استوار و همچون درخت ریشه در خاک وطن داریم. یا حق🌹 یا علی🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم:بحمدالله خداوند مردم دیارِ سلمان محمدی را شایستۀ آن دیده تا دیوی را که به دروغ لباسِ فرشته پوشیده، رسوا و رسواتر کند با همۀ ریاکاریهایی که با رسانههای 70 سالۀ خود به میان آورده بودند و بیحساب نبود و نیست که همۀ دغدغۀ نتانیاهو ایران بود و میدانست تا ایران هست او را امکان هیچ نقشهای نیست. و حال! با محاسبهای به ظاهر علمی و همهجانبه، گمان کرد اگر مستقیماً با ایران درگیر شود، از کابوس ایران، خود را راحت میکند و چه اشتباه بزرگی کرد و حال! اوست و ایرانی که همۀ موجدیتِ او را با مقاومتی که پیش آمده به خطر انداخته. در این مورد خوب است به عرایضی که طی مصاحبهای که اخیراً تحت عنوان «جنگ اسرائیل با هویت متعالی ایران» https://eitaa.com/matalebevijeh/19620 شده است رجوع شود، امید است برای فهم شرایط تاریخی امروزمان مفید افتدوخوب است به نکاتی که کاربر محترم سؤال شماره 40185 و عرایضی که به استقبال آن سؤال پیش آمد، سری بزنید. موفق باشید
سلام استاد عزیزم، شما را برای خداوند متعال دوست دارم و این دوست داشتن را خداوند منان روزیم کرده، پس مطالبی که در زیر بیان میشه تصورات ذهنی بنده است که جنبه انتقادی پیدا نموده و خدمت شما عرض میکنم و هیچ قصدی هم ندارم جز این جنبه دوستی بیان شده سه کانال ازشما بزرگوار در پیام رسان ایتا مشاهده کردم که از مطالب مختلف آموزنده و معنوی، سیاسی،اخلاقی، معرفتی، ولایی و ... وجود دارد، در مواقع حساس کشور مثل حادثه شب قبل عید سعید غدیر خم -شهادت عزیزان و گستاخی جبهه کفر و نفاق و متناسب آن مواضع ولی فقیه حفظه الله تعالی-، این خلا وجود داشت که در کانالهای منتسب به شما مطالبی در خصوص چگونگی برخورد با این مسأله از جمله تبعیت از ولی فقیه، اتحاد و...، استفاده از ظرفیتهای موجود و راهکارهایی از این قبیل درج میشد تا برخی از مومنین که از این کانالهای ایتا بهره میبرند به بقیه منتقل کنند که البته بخشی از مطالب مذکور با تعویق در سخنرانی شنبه شما مطرح شد، خلأ به درج برخی مطالب در وقت مقرر خود یافتم، در پناه حق تعالی باشید و دعای حضرت بقیه الله الاعظم روزی شما باشد، قربان شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از نگاهِ دلسوزانۀ جنابعالی؛ عنایت داشته باشید که کانال مطالب ویژه همانطور که بر ویژهبودنِ خود تأکید دارد، خود را در جایی تعریف کرده که به مباحث معرفتی بپردازد و نه آنکه مانند رسانۀ خبری عمل نماید و به همین جهت تنها پیام رهبر معظم انقلاب در رابطه با تجاوز رژیم صهیون در کانال قرار داده شد، مگر آنکه یا در سخنرانیها و یا در مصاحبهها و یا در جواب سؤالاتی که از طریق سایت پیش میآید، کاربران محترم را در معرض آن نگاه قرار دهد. موفق باشید