بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37781

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در صورت اجماع نامزدان وظیفه چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید فعلاً نتوانیم در این موضوع به جهت وجوه مختلفی که دارد راحت فکر کنیم. موفق باشید

37647

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بدن من در قبضه ی منِ من هست آیا تمام هستی مخصوصا منِ من در قبضه ی امام زمان علیه السلام هست با این هیجان شهادت اخیر یه نیروی فوق بشری در صحنه بود که اون صحنه دنیا رو می‌چرخوند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام عالم از مدیریت حضرت صاحب الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» بیرون نیست، ولی انتخاب و اختیار انسان‌ها نیز در جای خود محفوظ است. موفق باشید

37625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا سلام و احترام خدمت شما استاد عزیز: احساس می کنم شهید جمهور با شهادت خود راه جدیدی را برای عبور از بحران های تاریخی در مقابل ما گشودند؛ راهی که شاید نمی دیدیم، راهی که از آن فرار می کردیم، و آن راه قرارگرفتن در بلا بود، انگار شهید رئیسی خود را در اینجا معنا کرده بودند، نمی دانم، زبانی برای گفتنش ندارم ولی انگار ایشان را در تفسیر سوره بلد می بینم، انگار آمده بود تا بگوید باید در این میدان علی اکبر گونه بایستی و اربا اربا شوی و خود را سپر بلای امام امت قراردهی تا او در امان بماند برای محقق شدن وعده الهی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ظرفیت گسترده انقلاب اسلامی است که هرکس به نحوی در راهی گام گذارد که به سوی اهداف آن انقلاب باشد؛ خود به خود استعدادهای نهفته او شکوفا می‌گردد در حدی که خود او و ما نیز از الطاف خاصی که به او شده است، حیرت می‌کنیم. موفق باشید

36198

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده حدود یک سالی هست همیشه خواب می‌بینم حتی شده ۵ دقیقه هم بخوابم خواب می‌بینم ازتون خواهش می‌کنم دستوراتی کمکی عنایت بفرمایید ازین آشفتگی نجات پیدا کنم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته مرحوم آیت الله بهجت هر اندازه در روز، با روحیه صفا و ایمان در نزد خود و مردم حاضر باشیم، به همان اندازه خواب‌هایمان زلال و دارای بشارت است. موفق باشید

40442

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام: استاد قلبم سر موضوعی به طور جد قبض شده است و سینه ام درد می‌کند، برای همین با شما مطرح می‌کنم شاید جوابی برای آرامش یافتن باشد یا شاید در آینده شاهد این تراژدی ها برای دیگران نباشم. قبل از آشنایی با شما و نوشته ها و تفکرتان، راستش را بخواهید در مورد رهبر یک دیدگاه خنثی داشتم، بعد از آشنایی با شما دیدگاهم نسبت به ایشان مثبت شد تا جایی‌که او را حسین زمان و طرفدارانش را عاشوراییان دیدم. ولی حالا در مورد او کاملا تردید دارم دلیلش هم افرادی است که با ظواهر صالح، خود را سینه چاک او می‌دانند و در این راه از هم سبقت می‌گیرند و کاملا تک بعدی نماد ولایتمداری را بچه بیشتر آوردن می‌دانند و راستش را هم بخواهید تا حد زیادی پاک و مومن و دلنشین هستند یا بهتر است بگویم بودند لا اقل برای من تا قبل از شناخت کاملشان و چشیدن آزاری که به من رساندند باورم نمی‌شد هنوز در بهت و حیرت مانده ام، ایشان به جای تشویق افرادی که پاکتر و بهتر و با استعداد تر از بقیه اند ایشان را به گونه ایی راهنمایی می‌کنند تا درزندگی دنیوی در شرایط سخت‌تر قرار بگیرند طوریکه از درون اسلام را انکار کنند یا از دین برگردند یا از هدفشان باز بمانند یا هر روز آرزوی مرگ کنند، ایشان دلیل زده شدن بیشتر افراد جامعه از دین هستند و شاید دلیل معضلاتی که اکنون در جامعه می‌بینیم، فساد، تاخیر ازدواج یا عدم ازدواج، فحشا، بی حجابی، سرکشی، عصیان نسل جوان، تنفر از نظام و رهبر و...ولی عیوبشان را نمی‌بینند جالب اینجاست راحتی و آسایش را برای خود و نزدیکانشان می‌خواهند چون خود را برتر از دیگران می بینند در واقع نوعی نظام طبقاتی مذهبی به راه انداخته اند که خود را طلا و دیگران را مس می بینند و هر بلایی سر بقیه بیاورند را تقدیر و سرنوشت معنا می‌کنند و اگر ببیند در میان سختی خودساخته شان تسلیم شده ایی و از دین پس کشیده ایی می‌گویند از ابتدا منافق و منکر بود و اگر ببینند ادامه می‌دهی علاوه براضافه نمودن سختی می‌گویند راست می‌گفت و اینکه فرد چقدر روحش در فشار است تا وانمود به خوشبختی کند برایشان مهم نیست، با زیر دست هایشان مثل حیوان خانگی برخورد می‌کنند چون در ازای فداکاریهای بسیارآنها باید به تکه استخوانی قانع باشند و آنها را دچار بدترین سرنوشت ها می‌کنند راستش دلم می‌خواهد باز قلبا رهبر را تایید کنم اما با این موجوداتی که اطراف ایشان هستند، هم در حق بودنشان شک کرده ام و هم ناراحت و عصبی وخجالت زده هستم که مردم مرا همسنگ اینها ببینند و قضاوت کنند در نتیجه تصمیم گرفته ام دیگر حمایتی از آقای خامنه ایی نداشته باشم وسکوت کنم، شما باز هم نظرتان راجع به ایشان مثبت است؟ راستش را بخواهید بعد از ازدواج با فردی که تجویز این افراد بود دیگر خودم را نمی‌شناسم، دینداری روی قلبم سنگینی می‌کند اسلام را دینی زن ستیزانه می‌بینم تمکین را بیهوده و احکام را با تردید نگاه می‌کنم، چرا باید به اسم دین این همه ظلم به راحتی در حق زنان اعمال شود؟ این همه خون دل، دیدن تحقیر، نبود پشتوانه، نبود راهی برای رفت یا بازگشت، راضی نبودن از خود، تلف شدن استعداد ها، دور شدن از مسیر حقیقی خدمت و خلقت جواب اینها را چه کسی می‌دهد؟ قطعا کسی‌که در این زمان ازدواج را برمی‌گزیند و به ساده ترین حالت پیش می‌رود نیت بدی نداشته و جهاد کمی نکرده ولی چرا باید از این عقاید خوب سو استفاده شود به طوریکه ترجیح بدهی از همه چیز دست برداری؟ خدا که انسانها را بیش از طاقتشان سختی نمی‌دهد پس چرا خلاف آن‌را می‌بنیم؟ من در این زمان با وجود اینگونه ابلیس های آدم روی ازدواج را به صلاح هیچ فردی نمی‌بینم چه رسد به بچه دار شدن، کاش دنیا کمی عادلانه تر می‌بود تا بشود با دل خوش در آن زیست مگر یک انسان آنهم مومن چه می‌خواهد؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته ملاک حقانیت هرکس به آن است که بنگریم چه اندازه خودش به حق و حقیقت نزدیک است وگرنه همچنان که می‌فرمایید حتی کسانی بوده‌اند که به نام اسلام در قالب خوارج امام الموحدین را به قتل رساندند و از این جهت ما در نظر به رهبر معظم انقلاب نظر به ایمانی داریم که در شخصیت خود ایشان پیدا و آشکار است و این غیر از روحیه‌ای است که متأسفانه در بعضی از مردها نسبت به خانم‌ها به چشم می‌خورد که خود را محور فهم می‌دانند. این تنگ‌نظری‌ها نباید به پای اسلام و یا رهبر انقلاب گذاشته شود و از این جهت هنر امثال شما آن است که به جای درگیری با چنین افرادی، راهی را در آن زندگی پیشه کنید که راه صفا و تقوا باشد به جای آنکه خود را در درون بشکنید. سیرۀ مادربزرگانِ ما بعضاً همین‌طور بوده است که در همین نوع زندگی‌ها توانسته‌اند منشأ فرزندان بزرگواری باشند و از این جهت اتفاقاً آنان با فرزندآوریِ بیشتر، به زندگی خود معنای دیگری بخشیده‌اند. موفق باشید 

40340

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند بر نوگلان نو به نویی که در مواقع صحیح دعوت خدا را استجابت می‌کنند و وارد زندگی شکست ناپذیر اسلامی جهانی می‌شوند درود می‌فرستد. شکوفه هایی که فرشتگان الهی غبار تن آنها را زدودند، و مایه ظهور ایمان بزرگتر در عالم می‌باشند و این بمعنای پیروزی ایرانی است که ایمان را در آخرالزمان و در گستره جهانی مظهر ظهور شده این ایران به آمریکا هم شکست نمی‌خورد و این اسلام جای پذیرش هر انسان آزاده ای را دارد. «آه! که از هر دو کون تا چه نهان بوده‌ای / خه! که نهانی چنین شهره و پیدای ماست / زان سوی لوح وجود مکتب عشاق بود / و آنچ ز لوحش نمود آن همه اسمای ماست» «عمر که بی‌عشق رفت، هیچ حسابش مگیر / آب حیات‌ست عشق، در دل و جانش پذیر / هر که جز این عاشقان، ماهیِ بی‌آب دان / مرده و پژمرده است، گر چه بود او وزیر / عشق چو بگشاد رخت، سبز شود هر درخت / برگ جوان بر دمد، هر نفس از شاخ پیر / هر که شود صید عشق، کی شود او صید مرگ؟ / چون سپرش مه بود، کی رسدش زخم تیر؟».

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! درک این موضوع که خداوند به طور خاص نظر به انقلاب اسلامی به عنوان راهی برای آیندۀ بشر و به ایرانِ اسلامی که مهد آن انقلاب است؛ درک مهمی می‌باشد. موفق باشید

40316

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: نمی دانم چگونه سوال خود را مطرح کنم. لطفا تا انتهای سوال را ملاحظه فرمایید. به عنوان یک قاعده کلی، بنده فکر می‌کنم امکان عقلی و نقلی ندارد، فردی سحری یا دعایی بنویسد و به واسطه آن یک اتفاق ناخوشایند برای انسان دیگری بیفتد. زیرا خداوند مدیر عالم هست و نمی شود که برخلاف خواست خداوند سحری یا دعای بدخواهانه ایی اثر کند. (هر چند ممکن است خداوند اجازه اثر مثلا چشم زخم را بدهد به جهت تربیت خود فرد یا تربیت انسانهای ناظر بر موضوع). اما اینجا نکته مهمی مطرح می‌شود: در امور مادی پروردگار مهربان با تجلی و ظهورهای لحظه به لحظه شکل دهنده رابطه علت و معلول هست. به عبارتی در دنیای مادی شمشیر بدن را چاک می‌کند. لذا می‌بینیم طبق قاعده علت و معلول، شمشیری بر امام حسین زده می‌شود و هرچند این عمل دشمنان مورد رضای پروردگار نیست و ایشان شهید می‌شوند (هر چند استثناء معجزه هم داریم و آتش بر حضرت ابراهیم (ع) گلستان می‌شود). اما در اکثر موارد، اتفاقات عالم از قاعده علت و معلول عدول نمی کنند چه خداوند رضایت بر آن عمل داشته باشد چه رضایت نداشته باشد. سوال دقیقا اینجاست: آیا در عوالم غیر مادی نیز همین طور هست؟ آیا در عوالم غیر مادی طبق قاعده ایی شبیه به علت و معلول، باز می‌شود فردی سحری، جادویی، طلسمی کند و یا با شیاطین بد تماسی برقرار کند و در نتیجه اثر خود را بر فرد مورد نظرش بگذارد، هر چند شبیه داستان امام حسین (ع) مورد رضای پروردگار نباشد؟ به عبارتی خداوند اجازه اثر این سحر، جادو و یا طلسم رو بدهد. این قضیه زمانی بدتر و سخت‌تر خواهد بود که شبیه قاعده علت و معلول مادی، بنای اصلی خداوند در عالم غیر مادی اینگونه باشد که عمدتا این اتفاق بیفتد (ید گشاده شیاطین بد به واسطه قاعده ایی شبیه علت و معلول مادی) و کمتر جلوی آنها گرفته شود (شبیه معجزه سوزانده نشدن حضرت ابراهیم در عالم ماده)؟ با تشکر فراوان

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:همان طور که در جواب سوال قبلی عرض شد، با همۀ این موارد بالاخره حضور همه جانبۀ حضرت حق به عنوان رب العالمین است که نقش هر چیزی را و تأثیر آن را تعیین می کند و اجازه می‌دهد حتی آنجایی که بنا بر آن است تا شمشیری وجود مقدس حضرت سیدالشهداء «علیه السلام» را شهید کند. آری! توحید به ما می گوید: «دیده آن باشد که باشد شه شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس». و عجیب است اگر از این زاویه بنگریم می یابیم: «و ما تسقط من ورقة الا باذن الله» این دقیق ترین نگاهی است که می‌توان در هر صحنه ای مدّ نظر داشت. موفق باشید 

39968

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ضمن تشکر از پاسخ گویی تون خیلی خلاصه بعد از شنیدن شرح آداب الصلاه شما تصمیم گرفتم کمی از دنیا زدگی فاصله بگیرم به عنوان مثال تصمیم گرفتم برای منزل لوستر نگیرم در حالی که قبلا خیلی پیگیر امثال این مورد بودم اما دیگران به من انتقاد میکنن که این ساده زیستی کار ولی جامعه است و کار افراد معمولی مثل ما نیست و کجا اسلام گفته مؤمنین نباید زندگی خوبی داشته باشن و این نوعی زهد احمقانه است که در نج البلاغه بهش اشاره شده راستش گیج شدم نگران نکنه رفتارم اشتباه باشه لطفا راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید زندگی را مشغول اموری کنیم که نیاز اساسی ما می‌باشد و حالت تجمل ندارد. زهدِ احمقانه زهدی است که زندگی و انس با دیگران را از ما می‌گیرد، نه این‌که از تجملات فاصله‌گرفتن را، زهد احمقانه بدانیم. موفق باشید

39938
متن پرسش

شهادت حضرت صادق علیه السلام تسلیت باد. امام صادق (علیه‌السلام): إِنَّ اَلْإِيمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ اَلسُّلَّمِ يُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلاَ يَقُولَنَّ صَاحِبُ اَلاِثْنَيْنِ لِصَاحِبِ اَلْوَاحِدِ لَسْتَ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى اَلْعَاشِرِ فَلاَ تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَيُسْقِطَكَ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ وَ إِذَا رَأَيْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْكَ بِدَرَجَةٍ فَارْفَعْهُ إِلَيْكَ بِرِفْقٍ وَ لاَ تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لاَ يُطِيقُ فَتَكْسِرَهُ فَإِنَّ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ. اصول کافی، ج ۲، ص ۴۴. ايمان همچون نردبانی كه از پلّه پلّه آن بالا می‌روند ده درجه است. پس كسى كه در پلّهٔ دوم است نبايد به آن كه در پلّه اول است بگويد: «تو هيچ ارزشی ندارى» تا برسد به پلّهٔ دهم. پس آن كه را از تو پایین‌تر است دور نينداز كه بالاتر از تو نیز ترا دور اندازد. پس اگر کسی را دیدی که یک درجه از تو پائين‌تر است، با نرمی و مدارا او را به سوى خودت بالا بیاور و چيزى را كه طاقت ندارد بر او تحميل نكن كه او را می‌شكنى و هر كس مؤمنى را بشكند، بازسازی او بر گردن خودش خواهد بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این تذکر فوق العاده مهم حضرت صادق آل محمد، مهم و مهم‌تر است زیرا وقتی انسان‌ها در راه ایمان قدم گذارند همه برای ما مهم و ارزشمند می‌باشند و جایگاه هرکسی را در آن راه یعنی راهِ ایمان باید محترم شمرد. مشکل از وقتی شروع شد که راه‌های دروغینی پیدا شدند که اساساً راهی از ایمان به حساب نمی‌آیند مانند آنکه امثال آقای مهندس بازرگان خواستند دین را با علم نجربی تطبیق دهند و اصالت را به داده‌های علم تجربی دادند. و یا به گفته استاد احمد فردید گمان کردند پیامبر خدا، دانشمند بزرگی است. و از این مشکل نباید غفلت کرد وگرنه از حضرت امام و رهبر معظم انقلاب که نماد ایمان در این تاریخ هستند غفلت می‌شود. باز برگردیم به روایت، و به مراحل ایمان مردم و احترام به همۀ آن‌هایی که در مسیر ایمان قرار دارند با درجات مختلف. بنده مادران شهدا را عاقل‌ترین و ایمانی‌ترین انسان‌های این دوران می‌دانم. تذکری در آخر سؤال شمارۀ 39940 بدان پرداخته شده است. موفق باشید           

39829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: این چهار معنا را با مثال برای فهم قرآنی هر آیه توضیح می‌فرمایید در حقیقت توضیح علامه را متوجه نشدم فیض کاشانی روایتی را از امیرالمؤمنین نقل کرده که جالب توجه است. حضرت می فرمایند: «مَا مِن آيَةٍ إِلَّا وَ لَهَا أَربَعَةُ مَعَانٍ: ظَاهِرُ وَبَاطِنُ وَحَدٌ وَمَطلَعْ؛ فَالظَّاهِرُ التَّلَاوَةُ وَالبَاطِنُ الفَهمُ وَالحَدُّ هُوَ أَحكَامُ الحَلَالِ وَالحَرَامِ وَالمَطلَعُ هُوَ مُرَادُ اللَّهِ مِنَ العَبد بِهَا » هیچ آیه ای از قرآن، نیست مگر آنکه چهار معنا دارد یکی، ظاهر دوم، باطن سوم حد، چهارم مطلع. علامه طباطبایی در شرح این حدیث می‌نویسد: «ظهر» قرآن عبارت است از همان معنای ظاهری که در ابتدا به نظر می‌رسد و بطن قرآن آن معنایی است که در زیر پوشش معنای ظاهری نهان است حال چه اینکه یک معنا باشد یا معانی متعدد باشد چه اینکه به معنای ظاهری نزدیک باشد و چه اینکه دور باشد و یا اینکه بین آن ظاهر و این معنای دور معانی دیگری واسطه باشد اما حد قرآن عبارت است از خود معنا به معنای ظاهری و باطنی و مطلع قرآن عبارت است از معنایی که حد از آن طلوع می‌کند و آن باطن متصل به حد است.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر در این مورد کار آسانی نیست و احتمالاً باید به شرایط تاریخی مخاطبان نظر کرد. با این‌همه می‌توان گفت احتمالاً روایت مذکور از دو زاویه به قرآن نظر انداخته. یکی زاویۀ دوگانۀ ظاهر و باطن که همان نظر به معنای اولیۀ آیه باشد و دیگر معنایی که با تدبّر به دست می‌آید. و در زاویۀ دیگر که بحث حدّ و مطلع را به میان می‌آورد، گویا منظور از حدِّ آیه همان معنای مشخصی است که بالتبادر به ذهن می‌آید و مطلع، معنایی است که پیرو معنای اولیه طلوع می‌کند و افقی را در مقابل انسان می‌گشاید. موفق باشید

39813

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته: امکان ارسال تصویر یا صوت یا فیلم در ارسال سوالات وجود ندارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. موفق باشید

39689

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: انسان کامل (امام معصوم (ع) مظهر اسم جامع الله است. انسان کامل الله را بصورت حضوری درک می‌کند. در علم حضوری خود معلوم در نزد انسان است. این حضور(اسم جامع الله) وقتی در قوه خیال فعال امام معصوم ع نزول می‌گیرد، به شکل انسان تجلی می‌کند. اگر مطالب بالا را درست فهمیدم می‌خواستم بدونم که این تجلی اسم الله (بصورت انسانی) در خیال امام معصوم (ع) همیشگی است یا آنکه هر وقت اراده کند، این اتفاق رخ می‌دهد؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه از قرآن متوجه می‌شویم در مورد «حوری» می‌فرماید: «وَحُورٌ عِينٌ» و بعد می‌فرماید: «جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» یعنی جزای آن عبودیت و اعمالی است که اولیای الهی و مقربین در دنیا انجام می‌دادند. و در این مورد باید فکر کرد. موفق باشید

39598
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: هنگام گوش دادن به گفتگوی عصر جمعه https://eitaa.com/matalebevijeh/18793 «در آینه ی تشییع سید حسن نصرالله» شما از احوالات خودتان گفتید و اینکه مدام می نویسید از آنچه این روزها دربرتان گرفته همسرم در حین شنیدن اینگونه گفت: «واما باردگر در روز تشییع بزرگ سید مقاومت همه ی تاریخ جمع خواهد شد وبار دگر از این پدیده همه ی تاریخ گشوده خواهد شد» منتظر سخن گفتنش بودم...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. در آیینۀ تشییع سید حسن نصرالله، این انسانیت است که خود را در یگانگیِ  خود دارد تجربه می‌کند که چه اندازه در نسبت با آن سید بزرگوار، ما به هم نزدیکیم و این یعنی حضور در فردای تاریخی خود، و همدیگر را در آیینۀ شخصیت سید حسن نصرالله تجربه‌کردن. و فردایی را مدّ نظر داشت که افق حضور نهایی انسان است در توجه به انسان کامل و نسبتی که هرکس هر روز می‌تواند در اکنون خود، آن افق را در خود تجربه کند. موفق باشید                    

39539

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب دارم خدمت استاد بزرگوار: بنده در زمانی اعتقاد راسخی به دین نداشتم و برایم اصلا فضای مذهبی جذاب نبود و سبک زندگی ای هم که داشتم مخالف سبک زندگی دینی بود. در برهه ای نیز برایم در پی شهادت یکی از شهیدان مدافع حرم دین مسئله شد و جذابیت خاصی برایم پیدا کرد و خب بسیار سعی کردم سبک زندگی مذهبی داشته باشم اما احساس می‌کردم دچار محدودیت فراوان هستم و آزادی ندارم و این سبک زندگی دینی را با آن احساس آزادی که بخواهم داشته باشم همخوانی ندارد. وقتی وارد فضای کار و به اصطلاح زندگی واقعی تر شدم مناسبات دنیای واقعی به نحوی شد که احساس می‌کنم نمی توانم هم آن ارزش ها را حفظ کنم و هم با این مناسبات پیش بروم. فی الحال در رشته علوم سیاسی مشغول به تحصیل هستم و حتی وقتی رشته خودم را می‌خوانم و یا کلا علوم غربی را می‌خوانم هم احساس می‌کنم وسعتی دارد که آن وسعت را در متون یا بطور کلی در سخنان بزرگان دینی حس نمی‌کنم و هم این وسعت همان وسعتی است گوته در کتاب فاوست خود به تصویر می کشد و همان مناسبات مفیستوفلس (شیطان) بر آن حاکم است. حتی این بر من در انجام دادن احکام نیز تاثیر گذاشته است و احساس می‌کنم یک قوه مفیستوفلسی توسعه گر با قوه دیگری که مناسبات دنیای مدرن را بر نمی تابد در کشمکش شدیدی هستند. بسیار در تحیر هستم و احساس اضطراب شدیدی نیز می‌کنم. احساسی بین سکون و تحرک دارم. نه ارزش های دینی را حفظ کرده ام (مصداق احادیثی شده ام که مورد مذمت قرار می دهند) و نه ارزش های مدرن را در عمل دارم که مرا به همان تحرک توسعه گرایانه وادارد. به لحاظ روحی احساس بسیار بدی دارم. احساس می‌کنم خودم با خودم در حال جنگیدنم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در این تاریخ این مائیم و همین نحوۀ حضور و اندیشیدن به «جهانی بین دو جهان» با وسعتی که معرفت نفس در مقابل ما می‌گشاید تا از یک طرف متوجۀ حضور اکنون بیکرانۀ جاودانۀ خود بشویم و از طرف دیگر در تاریخی که بر توسعه تکیه دارد، حاضر باشیم. در این رابطه است که عرایضی تحت عنوان «جهان بین دو جهان» در ۵ مجلد در سایت هست. خوب است به اولین آن‌ها تحت عنوان «انقلاب اسلامی طلوع جهانی بین دو جهان، تفکر در مواجهه با متفکران و فهم ایران و انقلاب»https://lobolmizan.ir/book/612?mark=%D8%B7%D9%84%D9%88%D8%B9 . رجوع شود. موفق باشید

39435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بسیط الحقیقه کل الاشیاء و... در رابطه با ذات است یا الله؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزۀ این مباحث و این اصطلاحات، حوزۀ فلسفۀ صدرایی در موضوع «وجود» است و تشکیکی‌بودنِ «وجود». و تطبیق آن با واژه‌های قدسی ممکن است ساده نباشد. موفق باشید

39275

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: آقا خیلی از اقبال لاهوری تعریف کرده اند. آیا شرحی بر آثار ایشان هست که مناسب باشد؟ مدتی است علاقه به آشنایی با ایشان پیدا کرده ام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آثار خوب جناب اقبال لاهوری اعم از شعر و نثر، نیاز چندانی به شرح آن نیست و البته اطلاعی از اینکه سخنان ایشان را کسی شرح کرده باشد، ندارم. موفق باشید

39247

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: وقت شما بخیر مدتی است (حدود ۲ سال) که به همراه دوستان سیر مطالعاتی شما را شروع کرده ایم و به نظر می رسد باید با این رویکرد زندگی کرد و نیاز به تذکر لحظه به لحظه دارد و تنها خواندن کتابها کافی نیست؛ مخصوصا در سنی که من قرار دارم و در آستانه میانسالی می باشم؛ و از طرفی می‌خواهم اقدام به شرکت در آزمون دکتری در رشته تخصصی خود بنمایم که قبولی در آن و نیز تحصیل در دوره دکتری نیز نیاز به تمرکز زیادی دارد. به نظر می‌رسد پرداختن به هر دو با هم برای من ممکن نیست؛ نه اینکه اصلا ممکن نباشد، احتمالا هر کدام به نوعی ناقص می ماند؛ و در عین حال بنا به شرایطی نمی توانم هیچ کدام را کنار بگذارم؛ و انگار آخرین فرصت هاست؛ و شاید فرصت دیگری نباشد؛ لطفا من را راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به خودتان برنامه بدهید و جای هرکدام از دروس تخصصی و معرفتی را مشخص نمایید و معلوم است که در چنین شرایطی بیشترین وقت باید برای دروس تخصصی باشد و در هفته، دو مرحلۀ یک‌ساعتی به مباحث و یا صوت‌های مربوطه ورود شود. موفق باشید

39230

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: برابر نظام تکوین و سیر نزول از جمع به کثرت روح انسان در مرتبه دنیا به آخرین کثرت خود و آن جسم مردانگی و زنانگی می‌رسد، حال؟ پس از برگشت به سیر الیه راجعون دیگر مردانگی و زنانگی برای نفس معنا ندارد، در این صورت رابطه و حس فرزندان با والدین و والدین با فرزندان و خواهر و برادران، چگونه خواهد بود؟ آیا در عالم بالاتر به نفس مادر خود حس زنانگی دارم و به نفس پدر خود حس مردانگی یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» حاکی از آن‌که همۀ نسبت‌های دنیایی حتی فرزند و پدر و مادری در آن‌جا دیگر مطرح نیست. با این وصف، شاید بتوان گفت جنسیت نیز به صورت دنیایی معنا نداشته باشد هرچند که افراد همدیگر را می‌شناسند. موفق باشید 

39132

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد: بنده منازل السائرین و فصوص را دارم به اتمام می‌رسانم. کتابی که تلخیص منازل السائرین باشد سراغ دارید بدین نحو که در هر مقام فقط به درجه همان مقام بپردازد و درجات بالاتر را نداشته باشد تا جنبه آموزشی پیدا کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید باشد. فعلاً بنده چیزی به یاد ندارم. موفق باشید

39113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به اینکه احتمالا تا چند روز آینده شاهد سقوط سوریه هستیم نظر شریف را مرقوم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جواب سؤال شماره 39111 شد. امید است مفید افتد. موفق باشید

39048

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد با توجه به شرایط جامعه، که حجاب و مسائل اعتقادی کمرنگ تر شده برای بعضی مردم، نوع روابط ما با اونها به چه صورت باشه؟ دوستان دیرینه، فامیل، خیلی از اطرافیان خیلی نظراتشون با ما متفاوت شده از طرفی هم نمیشه قطع ارتباط کرد. اما به دلیل اینکه فرزند دارم و نگران تربیتش هستم، خواستم از جنابعالی کمک بخوام در این زمینه. پیشاپیش از پاسختون متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلاً نیز عرض شده مسئله، مسئله بسیار ظریفی است. آری! قطع رحم نباید صورت بگیرد ولی شاید بتوان در فرصت‌های مناسب موضوع را با فرزندان‌مان در میان بگذاریم که بهتر است مثلاً فلانی آن کار را نمی‌کرد و یا آن ظاهر را رعایت می‌نمود بدونه ایجاد بدبینی. موفق باشید 

38727

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت شما: ببخشید می‌خواستم بگم که من چند وقتی هستش که کیفیت نمازهام مثل قبل نیست و نمازام اونجور که باید احساس می‌کنم مورد قبول خدا هم نیست میشه بگید چیکار کنم که مشکلم رفع بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید به معارف خود، عمق ببخشید. پیشنهاد ما دنبال‌کردن مطالب سیر مطالعاتی سایت است. موفق باشید 

38694

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: آیا من إنسان پیر می‌شود يا نه؟ اگر پیر می‌شود پس چرا در کتاب آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین فرمودین من انسان آنطور که تنش پیر می‌شود پیر نمی‌شود و اگر پیر نمی‌شود پس چرا بعضی‌ها دل مرده اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دل مردگی مربوط به رشدندادنِ ابعاد متعالی و وجودی انسان است و اتفاقاً اگر انسان مسیر معنویت را درست طی کند، سر پیری جوانتر هم می‌شود. نمونه آن را شما در حضرت امام و رهبر معظم انقلاب می‌توانید بیابید. موفق باشید

38590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم رب شهدا. الحمدالله روزی و قسمت شد تا در نماز‌ جمعه تهران به امامت رهبر انقلاب حاضر شویم و نماز را اقامه کنیم و عزادار شهید سید حسن نصرالله باشیم. مسئله‌ای که ذهنم را درگیر کرده و آن این است که با اینکه این همه این مراسم تهدید شد این جمعیت از کجا و با چه دلی آمده‌ بودند. و خود من چگونه آنجا حاضر بودم و هیچ دلهره‌ و نگرانی نداشتم و با این خاطر آرام و مطمئن منتظر عملی شدن تهدید هم بودم و این تناقض عجیب را هنوز متوجه نشدم چونه همزمان میسر است زیرا انتظار یک اتفاق بد را داشتن خود موجب اضطراب و دلهره می‌شود و این دو حالت در من اصلا ذره‌ای شکل نگرفت دیروز گویا همه بر اين باور قلبی رسیدیم که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و نتوانست بکند. اما از دیروز هرچه فکر هم می‌کنم نمی‌توانم این حالات را به توکل به خدا نسبت دهم گویا جنسش از جنس توکل نبود نمی‌دانم چرا ولی اینگونه بود. جایی حضرت آقا فرموده بودند که باید دست قدرت خدا را در تشییع حاج قاسم دید گویا برای‌من دیروز کمی از آن حرف پدیدار شد گویا دیروز واقعا دست قدرت خدا بود که این حماسه اتفاق افتاد انگار غیر از این نمی‌شد. امروز در فکر و حالات روز قبل سیر می‌کردم و هی با خودم تکرار و زمزمه می‌کردم که خدا خیلی خدایی خدا خیلی خدایی و توصیف دیگری از این رویداد قدرت و مقاومت ایران نمی‌توانم بکنم امید که بتوانیم خدا را در جای جای زندگی خود بیابیم و امید این که شهدا راهنمای ما باشند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان طور که عرض شد میدان، میدان تجربه ایمانی بود که در مردم ما نهفته بود و عملاً در آن صحنه و یا هرکس که به آن صحنه تعلّق داشت، ایمان خود را تجربه می کردhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17746 . موفق باشید

38305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«وَيْلِي كُلَّما كَبُرَ سِنِّي كَثُرَتْ ذُنُوبِي» سلام و عرض شرمساری، به کسی که آبروش پیش خدا و اولیای خدا رفته، از نفس و شیطان کاملاً شکست خورده، ولی هنوز خوبان رو دوست داره، بدی ها رو هم دوست نداره، از بدی هاش هم نمیتونه فاصله بگیره چه توصیه ای دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از الطاف الهی هرگز نباید مأیوس بود. امیدواری به حضرت محبوب در جای خود راهگشاست. موفق باشید

نمایش چاپی