بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خداوند در قرآن می‌فرماید «والله بکل شئ علیم.» اگر بگوییم که خدا ذاتا به همه چیز عالم است. آیا این علم ذاتی خدا به همه چیز، کثرت علمی ایجاد نمی‌کند و در ادامه کثرت در ذات ایجاد نمی‌شود؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علمِ به اشیاء، غیر از وجودِ اشیاء است و علمِ خداوند که همان علمِ به اشیاء است، عین ذات اوست. بنابراین جایی برای کثرت نمی‌ماند. موفق باشید

35709

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: در کتاب معرفت نفس و حشر بارها از زبان ملاصدرا ذکر کرده‌اید که انسان باید ارتباط اش را با مجردات و معقولات حفظ کند تا عقل نظری اش فعال شود. من این مبحث را چندبار خوانده‌ام و متوجه متن می‌شوم ولی راهکار عملی حفظ ارتباط چیست؟ (غیر از کنترل قوه غضب و شهوت) آیا منظور این است که روزانه به خداوند و ملایکه بیاندیشیم؟ پیشاپیش سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود به خود هر اندازه انسان به عالَمی که نفس ناطقه او در آن حاضر است، نظر کند و خود را متوجه آن عالم قرار دهد؛ آن حضور پیش می‌آید بخصوص وقتی متوجه باشیم عالمِ کثرات ما را از آن حضور وحدانی محروم می‌کند. موفق باشید

40514

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: برای کنترل خطورات ذهنی که بر انسان حادث میشه چکار میشه کرد؟ به گونه ای که بدون اراده هیچ نقشی بر خیال انسان حادث نشه. آیا کثرت خطورات خصوصا موقع مطالعه و نماز و کارهای مفید که برای آخرت انسان مفید هستند نشانه ضعف انسان هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار مهم و مهم‌تر از مهم است و ارزش انسان به آن است که بتواند فرماندۀ ذهن و خیال خود باشد و در این رابطه مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» برای شروع، کار خوبی می‌‌تواند باشد بخصوص آن سخن آیت الله حسن‌زاده که فرمودند برای آن‌که ذهن من، مرا مشغول نکند با کسب معارف، ذهن خود را مدیریت کردم. موفق باشید

40393
متن پرسش

سلام و عرض احترام خدمت استاد گرامی: از اینکه مصدع اوقات شریف میشم عذرخواهم استاد عزیز، دانشجوی پزشکی هستم و در شرف اتمام تحصیل و ورود به عرصه خدمت به مردم. احساسی که بهم دست میده اینه که در پایان ۷ سال تحصیل در این رشته و تحمل رنج ها و بی‌خوابی ها و مطالعه حجم انبوهی از مطالب درسی، و همین طور چشم بستن بر خیلی از تمایلات دنیوی (با اینکه راه دستیابی بهشون کاملا باز بود)، باز هم احساس پوچی می‌کنم و گویا شوقی برای خدمت عاشقانه به مردم در خودم نمی‌بینم. بله! گاهی شور و شوقی در من به وجود میاد که به سرعت خاموش میشه و شبیه به کسی شدم که انگار مخدری بهش می‌رسه و دردش رو فراموش می‌کنه و دو قدمی راه می‌ره اما باز هم از حرکت می‌ایسته. هر قدر که می‌خوام خودم رو مجاب کنم که این رشته ارزشش رو داره و من میتونم خادم مردم باشم و همین برای سعادت من کافیه، اما باز هم فضای بسیار مسمومی که متاسفانه در بین همکاران من و در دانشگاه وجود داره مانع رشد این انگیزه میشه. استاد عزیز! من این رشته رو انتخاب نکردم که با درس نخواندن به مردم خیانت کنم و خدایی ناکرده به هوس پول و شهرت برسم. اما آنقدر فضای اطراف ناامید کننده هست و من رو به سمت آسایش و رفاه طلبی سوق میده که گاهی اوقات با خودم میگم «مگر عقل خودم رو از دست دادم که زندگی آرام با همسرم رو رها کنم و به جای کسب پول و ثروت، خودم رو وقف مردم و رفع حوائج اونا کنم؟!» استاد عزیز! واقعیت اینه که امروز پزشک متعهد کسی هست که علی رغم تمام مشکلات موجود چشم بر درآمد بالا و رفاه و آسایش ببنده و در فضای دشواری که به هزار و یک دلیل به وجود آمده خدمت بی‌چشم داشت به مردم کنه. اما چه باید کرد و این درد رو باید کجا برد که منِ دانشجوی آرمانخواه دیروز، در این فضای مسموم در حال خفه شدن هستم و به بی‌آیندگی و روزمرگی‌ فکر می‌کنم که با ادامه دادن این روند در انتظار منه. چه باید کرد در این دنیایی که اگر به جای صحبت کردن از خدمت به مردم، از پول درآوردن حرف بزنی محبوب تر میشی و موانع از پیش روی تو برداشته میشه؟ اما اگر رفاه طلبی رو نفی کنی چنان از طرف دیگران متهم و محکوم میشی که بعد از چندی از کرده خود پشیمان میشی و میگی ای کاش از اول هم این مسیر رو انتخاب نمی‌کردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری!  انسان جدید با ظرفیت گسترده و آخرالزمانی‌اش در گذرگاه حساسی قرار دارد. از یک طرف می‌داند جواب این ظرفیت را تنها با انتخاب‌های بسی متعالی می‌توان داد تا حقیقتاً جواب داده باشد که حداقل آن همان در خدمت مردم‌بودن است به همان شکل که می‌فرمایید و نیز باید با حضور در تاریخی که انسان ذیل ارادۀ الهی قرار می‌گیرد در میدان مبارزه با استکبار حاضر شد و این‌جا است که شور زندگی و امید در شخصی مانند شهید طهرانچی با آن توانایی‌های علمی هسته‌ای و یا شهید رشید با آن تفکر علمی و فلسفی ذیل حضور در تاریخ انقلاب اسلامی به ظهور می‌آید. و از طرف دیگر با غفلت از این نوع زندگی همچنان نیست‌انگاری و نیهیلیسم و روزمرّ‌گی است. و این تقدیر این زمانه است که باید یا در میدان آن انتخاب بزرگ خود را حاضر نمود و یا در دل هزاران توهّم به نام انتخاب‌های بزرگ دنیایی همچنان در تنهایی و پوچی، خود را گرفتار کرد. خدا را باید شکر کرد که ما را در این زمانه قرار داد که توفیق زمینۀ انتخاب‌های بزرگی همچون انتخاب‌های آن دانشمندان و آن سرداران را برایمان فراهم کرد به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در پیام اخیر خود خطاب به ملت ایران به مناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از هم‌میهنان، سرداران نظامی و دانشمندان هسته‌‌ای؛ تکلیف هر جریان و گروهی را معلوم نمودند. حال این ماییم و نسبتی که باید با این پیام برقرار کنیم تا ذیل نظر نایب الامام خود را معنا کرده باشیم. https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=60746 . موفق باشید  

40315

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: اگر نیست برای هر انسانی جز تلاش او کیفیت انتقال اعمال چگونه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان نیّت ها عمل اصلی انسان است و فردا انسان با همان نیت های خود روبرو می شود و در این رابطه می توانید به کتاب معاد و صوت های مربوط به آن که روی سایت هست مراجعه فرمایید. موفق باشید

40313
متن پرسش

سلام و درود و نور و رحمت و عزت الهی تقدیم شما استاد بزرگوار: بی‌نهایت ممنونم از اینکه وقت گرانبهاتون رو برای ما اختصاص میدید. در مورد پرسش ۴۰۳۰۷ فراز پایانی دعای عهد «اللهم و سر نبیک محمد (ص) برؤیته و من تبعه علی دعوته وارحم استکانتانا بعده» نمی‌فهمم چه جور دیدنی و رؤیتی هست برای حضرت محمد (ص) که ایشون مسرور میشن. منظور همون ظهور جهانی ایشون هست؟ پس اگر اینطوره چرا در ادامه دعا می‌فرماید «وارحم استکانتانا»؟ یعنی ما مردم عادی از ظهور آقا مسرور نمیشیم و استکانت یعنی چه حال و روزی که ما داریم؟ و جزء مسروران نیستیم. استاد: اساسا چرا روایات ظهور حالت ابهام گونه دارند؟ من واقعا از خوندن کتابهای در مورد حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف لذت نمی‌برم چون همشون ابهام دارند. خداییش فقط با دروس شما درباره آقا امام عصر علیه السلام و تفاسیر قران شما وجودم از ابهام درمیاد. استاد جان ی سؤال دیگه هم دارم وقتی دروس معاد رو گوش میدم خیلی حال خوب و عجیبی بهم دست میده و احساس می‌کنم با یک سیر وجودی با شما همراه میشم و خیلی دست و پا زدنهای الکی که به اسم مجاهده دارم و اساسا هیچ اثر وجودی هم در من ندارند رو دیگه لازم نیست انجام بدم، انگار یک جور تحول قلبی و حرکتی یا یک جور مقلب القلوبی یا یک نظر و عنایتی بهم میشه یا بهتر بگم بقول فرمایش خودتون شنیدن دروس معاد شما عین شدن میشه در وجودم، این حالت رو زمانی بهتر متوجه میشم در وجودم که قران خوندنم تغییر میکنه، لذت خاصی از قرآن می‌برم. سؤالم اینه که استاد شما چطور اینقدر با یقین دروس معاد رو درس می‌دید؟ ببخشید جسارتا انگار خودتون هزار بار مرگ رو چشیدید و طی کردید. جوری که شما درس میدید منم خودم رو می‌بینم که هزار بار مرگ رو و منزلهای برزخی رو طی می‌کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در آن فراز عرض می شود: خداوندا! و مسرور فرما پیغمبر خود محمد «صلوات الله علیه و آله» را به دیدار امام. و مسرور فرما هر که را متابعت کرده پیغمبر یا امام را بر دعوت او.  آری! رسول خدا «صلوات الله علیه و آله» در مظهر مقدس حضرت مهدی در واقع، صورتِ نهایی خود را در عالم متعیَّن می یابند و البته و صد البته هر آنکس که به دنبال صورت نهایی انسانیت است با به ظهورآمدن وجود مقدس حضرت مهدی «عجل الله تعالی علیه» به اعتبار نسبتی که با آن حضرت در جمال آن حضرت می یابد، مسرور می شود و این مائیم و در انتظار چنین حضوری، و معلوم است که روایات اصلی ما در رابطه با مقام ظهور، فوق العاده ارزشمند است مشروط بر آنکه در نسبت با حضرت صاحب الامر «عجل الله تعالی علیه» حالت اُبژگی نداشته باشد بدین معنا که به جای احساس نهایی خودمان در آن حضرت، تنها به باور نسبت به آن حضرت اکتفا کرده باشیم. ۲. آری! مهم آن است که هم اکنون در وسعت ابدیت خود، خود را جستجو کنیم و خدا می داند تمام آیات مربوط به معاد، حکایت چنین موضوعی است. موفق باشید  

40187
متن پرسش

سلام استاد: خداقوت. مسئله ای داشتم در این شرایط انگار یک چیزی توی حال ها و برنامه های صداسیما کم است حالی که مخابره شده و جریان پیدا کرده بین مردم فقط خوشحالی از پرتاب موشک و خوردن به هدف ها بوده که از جهاتی و برای حفظ روحیه ها لازم است اما کافی است؟ این حال مردم را منفعل می کنه و وقتی حملات سنگین تر شود خدایی نکرده حال ترس منفعل کننده ای پیش می آید که مگر ما دست بالا را نداشتیم چرا داریم تلفات می دیم یه تردیدی میاد سراغ دل ها این درگیری که شروع شده ممکنه حتی بیشتر از ۱ ماه طول بکشه ممکنه بقیه کشورها وارد بشن ممکنه هم نه نمی دونیم ولی به نظرتون حال مردم چطوری میشه وقتی طولانی میشه شرایط جنگی و اضطراری چقدر از دل ها خالی میشه به خاطر کارهای رسانه ای دشمن و طولانی شدن شرایط و مهم تر از همه که این همه مقدمه گفتم، به خاطر نبودن یک حال دعا و تضرع و فسبح بحمد ربک و استغفره (که در سوره نصر تذکر داده شده) در خودمون و روایت هامون و صدا و سیما که خواهی نخواهی موثره در حال جامعه همه ی روایت ها از این شرایط خلاصه شده در این که وای ما چقدر قوی هستیم این خوبه برای حفظ روحیه ولی کافی نیست و پایدار نیست چون شرایط سخت تر نیاز به جریان افتادن یه حال دیگه بین مردم داره تا واقعا حضورها بیشتر بشه و حفظ بشه یک رویکرد آوینی گونه برای گفتن از این شرایط نیاز داریم و ما هرکدام در نقطه خود باید چگونه باشیم؟ چطور بفهمیم آن آنگونه ای که باید باشیم را؟ باید چه کار کنیم؟ یا نکند این نگرانی بیهوده است و سروقت خود همه چیز به اندازه پیش می آید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکتۀ مهمی است که متوجه شویم بالاخره وارد جنگ شده‌ایم و جنگ بدون تلفات نیست آن هم با جریان استکبار و با جنگِ ترکیبی. و درکِ درست آنچه پیش آمده، موجب می‌شود تا روحیۀ مقاومت مردم رشد کند و البته خوب است صدا و سیما با همۀ زحمت و دلسوزی که بخصوص خبرنگارانِ عزیز آن متحمّل می‌شوند؛ با عمق بیشتری کار را ادامه دهند شبیه آنچه آقای دکتر فؤاد ایزدی بدان اشاره می‌کند. زیرا همچنانکه در جواب سؤال شمارۀ 40185 عرض شد باید متوجه شویم ما هم اکنون پیروزیم، حتی اگر چندین ماه جنگ ادامه یابد و رژیم صهیون به حکم استیصالش، مردمِ عادی را به قتل برساند به امید آن‌که مردم روحیۀ خود را ببازند به همان صورتی که در ابتدای دفاع مقدس، رژیم عراق با بمباران‌های متعدد خود در خوزستان خواست به چنین نتیجه‌‌ای برسد ولی همان مردم یعنی جهان‌آراها با بصیرت تمام مقابل آن تجاوز ایستادند و شکستی که صدام گمان می‌کرد بر ما تحمیل کرده را به پیروزی تبدیل نمودند. در این مورد خوب است رجوع شودبه عرایضی که طی مصاحبه‌ای که اخیراً تحت عنوان «جنگ اسرائیل با هویت متعالی ایران» https://eitaa.com/matalebevijeh/19620 شده است. موفق باشید    

39969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده :استاد آیا شما حکمت های نهج البلاغه را شرح ندادین؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه توفیق جدّی برای شرح آن حکمت‌ها پیش نیامده. موفق باشید

39934

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام: یکی از اساتید حوزه بر طبق برخی روایات در مورد حق همسر از جمله اینکه زن باید هر شب خود را عرضه کند این طور گفتند که زن نباید به تنهایی سفر زیارتی برود حتی با اذن همسر چون در این صورت در وظیفه اش کوتاهی نموده. بنده مدت هاست به همین دلیل از فیض زیارت محرومم. آیا بنده با وجود اذن همسر باید بخاطر همراهی با ایشان و اینکه تمایلی به زیارت ندارند، از این فیوضات محروم بمانم؟ در حالی که روح و جانم به شدت میل به زیارت دارد. با تشکر و التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً به ایمیل تان اینطور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خود همسر راضی باشد چه اشکالی دارد. مگر سیرۀ علمای ما چنین نبوده است که بعضاً همسران آن‌ها جدای از شوهرشان با رضایت آن‌ها به سفر می‌رفتند. موفق باشید

39697

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: در مورد تکیه ی فراوان جنابعالی در منشوراتتان به مفهومی به نام «خودآگاهی تاریخی» لازم دیدم تا مواردی را مطرح کنم، اگر بخواهیم آنچه که نیچه در فلسفه ی اخلاق در مورد «اراده ی معطوف به قدرت» را پیش فرض بگیریم و از طرف دیگر آنچه عبدالرحمن جامی و زنده یاد احمد فردید تحت عنوان خودآگاهی تاریخی مطرح کرده اند و عمدتا این خودآگاهی تاریخی ذیل عنوان دو اسم «لطف» و «قهر» مدنظر بگیریم، و از طرفی دیگر مدعیات جنابعالی در مورد پدیداری به نام «انقلاب اسلامی» را ملاک قرار دهیم، در نهایت این خودآگاهی تاریخی ذیل اسم «قهر» قرار می گیرد، و از مهمترین مصادیق آن «واقعه ی ترور سپهبد قرنی» می تواند باشد. آنچه قابل تامل است در دو نکته است، یکی اینکه: اولا تکیه بر مصادیق نمی تواند پشتوانه ی عقلی داشته باشد زیرا جمع نقیضین و ضدین محال است، اگر واقعه ی ترور آقای قرنی مصداقی از اسم «قهر» باشد، در مورد ضد انقلاب و ملحدین نیز می تواند چنین مصادیقی یافت شود مثل واقعه ی سیاهکل دوم اینکه: این مفهوم «خودآگاهی تاریخی» در مواردی چون جلادان تاریخ مثل صدام حسین و یا قاچاقچی بین المللی چون پابلو اسکوبار نیز می توان یافت و یا بعضی از مصادیق شهرت و..‌. چگونه سلوک در راه خدا و دیانت را در ریلی قرار می دهید که قابلیت تطبیق با : «سودجویی» ، «انطباق با محیط» و یا «منطق موقعیت» را دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این موضوع، جای بحث زیادی دارد که ورود در آن در این میدان ممکن نیست، در رابطه با سؤالی که رفقا در موضوع «حضور تاریخی» داشتند به این نتیجه رسیدیم که مباحث «معنای درک حضور تاریخی اصحاب امام حسین «علیه‌السلام» به صورت کتاب درآید به این امید که تا حدّی معنای حضور تاریخی برای رفقا روشن گردد. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/1622?mark=%D9%85%D8%B9%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1 در ضمن بحثی که رفقا در مرکز «سیمای هنر و اندیشه» در رابطه با سورۀ فتح داشتند، در جلسۀ ششم آن بحث نکات ظریفی را در رابطه با حضور تاریخی به میان آوردند که خوب است نسبت به آن نکات نیز تفکر شود.https://eitaa.com/soha_sima/4736

39486

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: گاهی می‌شود که از نظاره گری این رخ دادهای دینی در جهان بال در می آورم و آنچنان خوشحال می‌شوم که گویا عاشقی همواره به معشوق لایتناهی اش می‌رسد. و حقیقتا عاجزم از گفتن یک به یک این همه برکت که تا قیامت و در قیامت بخواهیم بشماریم تمام نمی‌شوند ولی در کل می‌توان گفت دوران پیامبران و اهل بیت نبوت صلوات الله علیه که در جهان حاضرترینند! که حضور کاملی است و جناب استاد نمی‌دانم چطور می‌توان شرح داد که «وجود» در جهان بعنوان اصل و اساس حاضر آمده، و از این بالاتر چیزی نمی توانست در جهان بیاید که معنی نهایت را معنا کند! و ظرفیت جهان چنان شده که وجود را مبنا قرار داده. حقیقتا عاجزم و سرم را پایین انداختم و به زندگی ساده خود را مشغول کردم از بس که خیالم راحت است و صبر بی‌نهایتی مرا چون موی سپیدی آرام در صبر حاضر کرده و می‌دانم ائمه معصوم نیز در حالتی حاضرند که حضرت سجاد علیه السلام در سجده فرو می‌رفتند! و نقل شده آنقدر در این سجده طولانی خدا را به خدایی حس می‌کردند که هیچ چیزی نمی‌توانست حواس ایشان را به خود جلب کند و در جایی سخن مبارک را گشودند که حاضرم با یک سجده کل دنیایم را سر کنم، و یا حضرت علی علیه السلام در وصیت نامه خویش چنان فرمودند «دون هموم الناس هم نفسی». چنین حضوری در تاریخ ما وجود دارد و البته از این روست که عشق اهل بیت به ما به کمال رسیده و خوشا بحال ماهای فقیر عاشق که چنین اولیاءی را داریم و از آن مهم تر چنین خدایی بر ما خدایی می‌کند. بخدا اگر خودم موظف به صبر نبودم درنگی نمی‌شد که یکجا کنده می‌شدم بسوی این توحید نه به این خاطر که من چیزی هستم بلکه به این خاطر که حضور چنین اولیای معصومی را خدا برایمان مقدر فرموده. در این شب مبارک میلاد با سعادت حضرت سجاد علیه السلام از من نخواه که حرفی غیر از اینها بتوانم بگویم و به خدا اگر کل کتب منور شما را یک کاسه کنند جرعه ای است از این توحید. و اما سخن ما! ای امامان معصوم که عاشق حقیقی ما هستید و این عشق مانند ندارد ما را بیش از پیش با خود همراه فرمایید ماها مثل تشنه جانی هستیم که آب حیاتش همواره از شماست و ما تشنگان اگر لحظه ای از شما فاصله بگیریم می‌میریم و ما را به خداوندی خدا یک آن رها نکنید بواسطه جهل و نقوصمان و با ما مدارا کنید با ما خسته کننده ها با ما ضعیف ها با ما ناقص های گرفتار ما چاره ای نداریم جز سلوکی که کندی اش از سر ضعف و ناتوانیمان است. ما خود را به شما سپردیم این بار شما در عین کمال و ما در عین نیاز تا ابد. خدایا با چنین تضادی در خود چه کنیم تو بگو ای خالق همه این تضاد ها و زیباییها و عشق، ای کسی که هیچ کس هرگز نتوانست تو را دریابد و از ناتوانی در بی نهایتت و عظمتت خاک سارت شد و عبودیت را تنها چاره خود یافت. خدایا در این ناگواری دوری از تو در این صبر لازم، یک جمله است که فرمودی ما را آرام می‌کند: «إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ».

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و مهم آن است که انسان با حضور در انسانیت خود به اولیای الهی که نهایت انسانیت می‌باشند، نظر کند تا در آینۀ وجود آن عزیزان، گمشدۀ خود را بیابد و با نظر به سیرۀ آنان به حقیقت خود نزدیک شود. موفق باشید

39236

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۱. ابزار بودن تن به چه معناست؟ ۲. منظورتون از مستحکم کردن من انسان در صوت شرح نکته ی اول ده نکته از معرفت النفس چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تن، وسیلۀ تکامل روح است. ۲. با عمیق‌شدن در معارف اسلامی، منِ انسان از نظر وجودی شدت می‌یابد مثل نوری که می‌تواند از جهت نورانیت شدت پیدا کند. موفق باشید

39159

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جناب استاد طاهرزاده ! ۱۰ سال تمام کتب و جزوات و صوت های حضرت عالی را از بر بوده و هستم ، حدیثی که چند روزی ست پیرامون آن نظریه پردازی فرموده و منتقدین را با انواع الفاظ ناصواب و ناسزا خطاب کرده اید والله بالله تالله چنین برداشتی از آن نمیشود ، بزرگوار ، عبد در آن حدیث به لحاظ ساختار ادبیاتی نکره بوده و الف و لام عهد ذکری است یعنی همان عبدی که در سطور قبل در موردش سخن گفتیم و جملات قبل انحصاری امام بود نه کل کسانی که زمام امور مسلمین را دارند. (عبد جنس نیست که ال را استغراق بگیریم مانند الانسان). اگر هم بپپذیریم ال استغراق است و سخن در مورد هر عبدی است که امور عباد را به عهده بگیرد سیاق روایت انحصار در معصوم را می رساند به قرینه جملات قبل و خصوصا جملات بعد. خودتان «فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ فلم یعی بجواب» را پس از آن اشاره داشتید، لم تجد فیه غیر صواب عصمت است ، علم مطلق است ، لم یعی بعده بجواب، درمانده نمی شود در پاسخ دادن یعنی نیاز به فکر و طرح و مشاور و ...ندارد و چنین چیزی برای غیر معصوم مصداق نداشته است. بعد هم حضرت دلیل دارند که چرا این ویژگی ها را دارد؟/ به دو دلیل. 1)لیکون حجته علی عباده و 2) شاهده علی خلقه که همه می دانند شاهد خلق بودن چه به معنای شاهد خلقت قبل از تولد ادم باشد و چه به معنای شاهد اعمال مخلوقات از غیر معصوم برنمی اید... بعد هم استناد خنده داری کردید به اصالت و تشکیک وجود ، عزیز گرامی ، استاد معظم ، چرا اینچنین میکنی؟ حقیقتا که همه چیز را با شعر مخلوط کرده اید و هم شاعرانه مینگرید و هم شاعرانه اظهار نظر میکنید. وقتی مشاور حوزوی حضرتعالی که دائم هم برای نجات بخشیدن به مخاطب‌تان به او رجوع میدهید شش هفت سال حوزه بوده و طلبگی نکرده ، سواد درستی ندارد ، خودتان هم استاد ندیده اید اینچنین با متون و مخاطبانتان بازی میکنید . بس کن بزرگوار ، هنوز مواردی که سال های قبل زیر دست شما به فنا رفتند درد میکند ، دست ازین تهور بردار ، قیامتی هست ، قبر و حسابی هست ، لازم نیست برای حفظ انقلاب سر همه ی مقدسات را جلوی حضرت آقا ببرید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این رابطه به سؤال و جواب شماره 39179  رجوع فرمایید. موفق باشید

39085

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خوبم: خدا قوت با توجه به عمق و اهمیت مباحث ده نکته از معرفه النفس در تلاش بودیم این معارف رو در غالبی به تعدادی نوجوان ارایه بدهیم که به لطف خدا با جزوه ی آقای رفیعی مواجه شدیم. خدا را بابت این نعمت شاکریم. برای ارایه این بحث به نوجوان‌ها نیاز به مربی داشتیم که هم روحیات نوجوان را بشناسد و هم با مبانی شما آشنا باشد و هم بتواند به شیوه ای درخور بحث را به نوجوان ارائه دهد. در این زمینه بعد از پیگیری از تعدادی شاگردان تون و حتی خود آقای رفیعی به این نتیجه رسیدم که دغدغه ام را با شما در میان بگذارم و ازتون درخواست نیرو و راهنمایی داشته باشم. عاقبت تون به خیر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال خود جنابعالی و خود آقای رفیعی و افرادی که خودتان می‌شناسید، مردِ این میدان هستند. یاعلی. حتی خوب است کانالی نیز تحت عنوان «باز معرفت نفس» بر پا کنید. موفق باشید

38989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شما در کتاب رمضان دریچه رویت فرمودید: «آیه ی «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّی يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ» (۳۰) به آن متذکر می شود و می فرماید: بندگی خدا را تا آنجا ادامه ده که به یقین برسی، یقین یعنی ارتباطِ بی حجاب با خدا.» آیا می‌شود عبارت ارتباط بی‌حجاب با خدا را، توضیح مختصری بفرمایید؟! با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان توجهی منظور است که برای اولیای الهی پیش می‌آید که با نظر به هر مخلوقی از مخلوقات الهی متوجه نور انوار اسماء الهی می‌شوند به طوری که اگر به یک گل هم نظر می‌کردند، نور جمال حضرت حق مدّ نظرشان می‌آمد. موفق باشید

38932

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خسته نباشید: من چند سالی هست با کتاب‌های شما آشنا شدم و زندگی ام و تفکراتم واقعا تغییر کرده اند. استاد این دست خواب های گناه آلود آیا متذکر به این هست که نفس ما هنوز تعلقات این چنینی دارد؟! روح ما در آسمان ها پاک نیست؟! هر کاری که شما بدونید و به من بگید حتما انجام میدم چله، دعا، هر کاری ولی از شر این دست خواب ها راحت بشم. چون تا مدتها عذابم میدن لطفا راهنماییم کنید. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع خوابها عموماً ربطی به شخصیت شخص ندارد مانند خطوراتی است که در بیداری بدون اراده انسان برای انسان پیش می‌آید. در خواب نیز آن نوع خطورات، صورت به خود می‌گیرد. موفق باشید

38793

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم تعالی سلام علیکم و رحمة الله: ببخشید حاج آقا سوالی داشتم: امام خمینی رحمت الله علیه فرمودند اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود، چرا با اینکه آمریکا نیز شیطان بزرگ است و غاصب و استعمارگر این جمله برای آمریکا یا انگلیس گفته نشده؟ ممنون از سعه صدر شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید رژیم اسرائیل عقبه و نمادِ جهان استکباری در منطقه است و نفی آن یعنی حضور اسلام در جهان و این هم لطف خداوند است که جهان استکبار بند حیات خود را به امری متصل کرده که با نفی آن، استکبار نفی می‌شود به همان معنای از بین رفتن هژمونی آن. موفق باشید

38744

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: چه خبر شده در عالم؟! داره چه اتفاقاتی میفته؟! افقِ آینده‌ی حوادث و تحولاتی که از غزه و لبنان آغاز شده را چگونه می بینید؟ آیا دامنه‌ی این حوادث گسترش پیدا می‌کنه؟ این تحولات چه نسبتی با پیچ تاریخی که رهبر معظم انقلاب چند وقت پیش بهش اشاره کردن داره؟ استاد به نظرتون در باغ شهادت برای ما هم گشوده میشه؟! گاهی تصور می‌کنیم گرد و غباریست که بلند شده و زود فروکش میکنه. آیا همینطوره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه عرایضی شده امید است در دل آن عرایض، اشاراتی برایتان پیش آید https://eitaa.com/matalebevijeh/17857  و https://eitaa.com/matalebevijeh/17843 . موفق باشید

38662

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: شما در جایی فرمودید که: رو مجرد شو مجرد را ببین. سوال اول: مگر نفس ما مجرد نیست؟ سوال دوم: چکار کنیم که مجرد شویم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه به سوی حقیقت خود را از توهمات عبور دهیم، به مجردبودنِ خود نزدیک می شویم. موفق باشید

38481

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من به پرسش شماره ۳۸۴۶۲ و پرسش های مشابهی که خود را طرفدار شما نشان می دهند اما به جنابعالی بخاطر حمایت از انقلاب اسلامی توهین می کنند و یا توصیه می کنند که تغییر رویه دهید مشکوک هستم. خط فکری جنابعالی برای همه افرادی که افتخار استفاده از محضر شما را دارند واضح است و چیزی نیست که مخفی مانده باشد. تفکر منطقی و مبتنی بر آیات قرآن و احادیث اهل بیت همراه با شناخت جامع از فلسفه شرق و غرب که توسط شما مطرح می شود دستگاه فکری جامعی را تشکیل می دهد که چراغ راه بسیاری از جوانان انقلابی بوده است. ظاهراً هر چند وقت مدتی افرادی با اهداف خاص چنین سوالاتی را مطرح می کنند و هدفشان هم دریافت پاسخ نیست چون پاسخ پرسش های تکراری آنها در سوالات قبل و یا در جلسات جنابعالی بصورت کامل و مبسوط بیان شده است.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده هم همین است و نهایتاً چنانچه ملاحظه کنید بدون این‌که کمترین مطالعه‌ای و تعمقی در مسیر فهمِ جناب ابن عربی و جناب مولوی داشته باشند، گرفتار نوعی مراء شده‌اند. موفق باشید  

38473

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: برای نجات از تغییر ناگهانی احوالات و گرایش به سردی در راه تزکیه نفس راهکاری دارین بنده بعد از تقریبا پنج شش سال سلوک احساس می‌کنم تو این راه هیچ ترقی نکردم و دلسرد شدم طوری که به هیچ مراقبه و حتی عبادت و ذکری نمی تونم رو بیارم در حالی که دلم می‌خواد تغییر کنم اما واقعا خسته و دلسرد شدم لطفاً راهنمایی کنین. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید.ان شاءالله با جواب‌گرفتن روح و جانتان در رابطه با آن مطالب، شوق ادامه اندیشه در آیات و روایات فراهم می‌شود. موفق باشید

38280

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. آقای طاهرزاده عزیزم. بنده دنبال شماره شما بودم و هیچ نیافتم. اگر میشه من شماره خودم را می‌زارم شما در ایتا به بنده پیام بدید 091...2458 یاعلی مدد اللهم عجل لولیک فرج به حق زینب کبری سلام الله علیها

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تنها در همین قسمت پرسش و پاسخ سایت می‌توانم در خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

38277

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا درست است که بگوییم خداوند جامع اسم ظاهر و باطن است. اما وقتی نوبت ظهور در یک مظهر می‌رسد، از این دو اسم فقط یکی از آنها یعنی یا ظاهر و یا باطن به آن مظهر، ظهور می‌کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌‌طور است. مانند نفس انسان و قوای نفس که در چشم به قوه بینایی، و در گوش به قوه شنوایی ظاهر می‌شود. موفق باشید

38258

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در بحث معرفت نفس، در بخش جامع بودن کمالات موجود مجرد، سوالم این است که آیا تمام ملکه هایی که من در اثر اعمالم پیدا کرده‌ام، آیا درست است که بگویم این ملکه ها به نحو جامع در من هستند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌هایی که به صورت ملکه در آمده‌اند و عملاً بر ما احاطه یافته‌اند، آری! موفق باشید

38254

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چه کنیم پیری را قبول کنیم و جهتش دهیم به سمت الله؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیری، موقعیت هرچه بیشتر به خود آمدن است برای حضور در ابدیت. موفق باشید 

نمایش چاپی