بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: نظرتان در مورد امام محمد غزالی و کیمیای سعادت و کتب دیگر ایشان چیست؟ آیا ایشان یک عارف و صوفی واصل هستند یا یک متکم یا معلم اخلاق؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بیشتر، یک معلم اخلاق‌اند و در تدوین کتاب «احیاء علوم الدین» زحمت زیادی کشیده‌اند که ارزش خواندن دارد. موفق باشید

39527

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: آیا اسم یا مضل زیر مجموعه جلال خداست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است. موفق باشید 

39493

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده تفسیر بسم الله الرحمن الرحيم در اول سوره ی مبارکه ی بقره و الف لام میم در آیه ی اول سوره ی مبارکه ی بقره چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع «بسم الله الرّحمن الرّحیم» خوب است به شرح تفسیر سوره «حمد» حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» رجوع شود. و در رابطه با حروف مقطعه فرموده‌اند رازی بوده است بین خداوند و پیامبر خدا. و علامه طباطبایی در ابتدای سوره «شوری» نکاتی را متذکر شده‌اند. موفق باشید

39473

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ببخشید سوالی داشتم خدمتتون. دخترم میگه زیارت عاشورا را باید با جان و دل خواند یعنی هر چی میخونی همون موقع باید خودت رو تو اون موقعیت ببینی بنابراین میگه من هر کار می‌کنم نمیتونم بابی انت و امی رو بخونم و زبان و دلم یکی باشه به همین خاطر تو زیارت اینا نمی‌خونم نمی‌دونم چی بگم نظری دارید برا قانع کردنش؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در توجه به چنین نهایتی است و نه آنکه هم اکنون باید در آن نهایت باشیم. و از این جهت آن زیارت را می‌خوانیم تا به چنین حضوری نایل شویم و لذا می‌خوانیم و باز هم می‌خوانیم تا با آن حضرت، نسبتی برقرار کنیم. در این رابطه عرایضی در کلیپ https://eitaa.com/matalebevijeh/18625 شد خوب است نسبت به آن فکر بفرمایید. موفق باشید

39378

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: با گروهی مباحث انسان شناسی شما را کار می‌کنم .از اینکه مطالب را در طی این سالیان آنطور که باید جدی نمی‌گیرند. اصرار بر داشتن نظم جلسات، مباحثات، رعایت برخی آداب و دارم. الان مدتیست که در اثر عدم رعایت این موضوعات، انگیزه من برای ادامه پایین آمده، حتی دیگه احساس می‌کنم بخواد اینطوری باشه فقط از صوت شما استفاده کنند و خودم را از این موضوعات رها کنم، به نظر شما تکلیف من چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت همین‌که رفقا در عین استماع صوت جلسات در کنار هم نشست‌هایی داشته باشند و در موضوعات مطرح‌شده در صوت‌ها گفتگو کنند، در جای خود کار خوبی است و از این جهت اگر جلسات را ترک نکنند بهتر است. موفق باشید

39317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: بنده در حال مطالعه کتاب «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» هستم، فرمودید حرکت ویژگی عالم ماده است و زمان نیز از حرکت فهم می‌شود و اگر انسان بخواهد راهی به مراتب قرب و رشد و کمال بیابد باید از قید زمان آزاد شود. اینکه می‌گویند آدم حسود اولین ضربه را به ایمان خود می‌زند به این دلیل است که دائماً حسرت گذشته را می‌خورد و نگران آینده است. و راهش رها کردن خود از بند زمان گذشته و آینده و نظر به اکنونیت و حضور خویش در کران هستی است. سؤالم این است که چگونه برخی می‌گویند همانطور که انسان ها و اشیاء طبیعی نشان دهنده وجهی و وصفی از وجوه و اوصاف خداوند متعال هستند، ماه ها و روزها و قطعات زمان نیز همین‌گونه اند. اگر زمان معنایی در عالم ملکوت ندارد و آنچه هست بی زمانی و بی مکانی ست و حضور است و حضور چگونه این با بیان قبل جمع می‌شود؟ اینکه برخی ماه ها و روزها قوت و شدت و ظهورشان بیشتر از بقیه ماه هاست، حال آنکه اصلاً زمان در عالم غیرماده معنا ندارد، این بیان و اشاره به قطعه ای از زمان دقیقاً چه معنایی دارد؟ آیا از باب تسامح است؟ آیا اینکه گفته اند از دست رفتن فرصت رجب و شعبان و رمضان موجب افسوس و حسرت آدمی ست و باید منتظر سال بعد باشد که از دست ندهد. منافات ندارد با رهاشدن از بند زمان و حسرت گذشته و آینده را نخوردن؟ معنای زمان چیست؟ بی زمانی و بی مکانی عالم مجردات چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در «برهان صدیقین» و «برهان حرکت جوهری» روشن می‌شود که بعضی صفات، ریشه در مرتبۀ وجودی نازلۀ آن‌ها دارد مانند شوری در نمک، که به جهت مرتبۀ نازلۀ وجود است در این مرتبه. و در مرتبۀ بالاترِ وجود، این شوری وجود ندارد. و در این رابطه هرجا حرکت هست، زمان مطرح است و در مرتبۀ عالیۀ وجود، حرکت، معنا ندارد تا زمان، معنا پیدا کند. ۲. در این‌که مراتب پایین وجود از جمله زمان، ظرفیت‌های متفاوتی در ظهور انوار الهی دارند اخیراً عرایضی در مقدمۀ بحث «ماه رجب و اخلاص و درک امکانات تاریخی» در این مورد شد. خوب است که به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید

https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/ayam/rajab/speech/Twt_mahe_rajab_va_ekhlas_va_darke_emkanat.MP3 

38947

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: ببخشید، در کتاب راز کهکشان نیستی اگر آقای قوچانی از استادش آقای قاضی در خواست می‌کرد که برایش طلب ظرفیت و قابلیت بیشتری کند. آیا خداوند این درخواست را از آقای قاضی می پذیرفت؟ ما که ملک نیستیم که مقام معلوم داشته باشیم. حسم این است که خدا می پذیرفت. آیا این حس درست است؟ توضیح بفرمایید. با تشکر التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً خداوند منشأ رحمت واسعه است ولی ظرفیت انسان‌ها را در نظر می‌گیرد و سالکانی مانند مرحوم قاضی متوجه آن ظرفیت‌ها هستند و در حدّی که برای افراد مفید باشد، آن‌ها را راهنمایی می‌کند و جلو می‌برد. موفق باشید

39949

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: آیا کسی که اختلال شخصیت در مورد مسائل جنسی دارد مثلا میل به همجنس دارد آیا می‌تواند با تقویت در معنویت و معارف الهی و عبادات خودش را از این میل آزاد کند یا حتما باید روان درمانی برود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امتحان الهی است و با رعایت دستورات شرع و رشددادن معارف الهی و کنترل خیال می‌توان از آن عبور کرد. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

39928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: به نظر حضرتعالی علت یا علل اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) اکثر مواقع از نان و «نمک» به عنوان غذا استفاده می کردند، چه بوده است؟ چون همان طور که ما در کلمات عرشی و بلند ایشان تأمل می کنیم باید در افعال ایشان که ریشه در همان مقام متعالی ایشان دارد هم تدبر کنیم. آیا صرفاً به خاطر ریاضت نفس بوده؟ چون اگر فقط بحث ریاضت باشد می توانستند نان خالی بخورند. ولی چرا «نمک»؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. مهم آن است که با نظر به سیرۀ آن حضرت، سعی کنیم در استفاده از دنیا به همان اموری اکتفا نماییم که برای زندگی در دنیا کافی است. موفق باشید

39910
متن پرسش

سلام استاد: با نظر به «ذاتِ» درنده و خوی مکّار استکبار، حقیر احساس می کنم باز شدن باب مذاکرات با ایران صرفاً به این خاطر هست که دست ایران را زیر سنگ نگه دارند تا در این فرصت ایام مذاکرات، با تمام توان به حساب جبهه مقاومت (غزه و یمن و...) برسند!!😔 نظر حضرتعالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با بصیرت رهبر معظم انقلاب نمی‌توان چنین فکر کرد همان‌طور که در یکی از جواب‌ها عرض شد نهایتاً از طریق این نوع مذاکرات می‌توان نشان داد که تاریخِ استکبار با ادعای دوستی‌اش به کلّی به انتها رسیده است. جناب آقای دکتر سعدالله زارعی در یادداشت امروز کیهان تحت عنوان «تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره» نکات دقیقی را فرموده‌اند که در جای خود قابل تأمّل است بخصوص در آخرین جمله‌ای که می‌فرمایند: «اما البته واقعیت این است که هیچ نتیجه‌ای منجر به تغییر دشمنی استکبار علیه مردم حق‌طلب ایران نمی‌شود و هیچ چیزی مردم ایران را به اشتباه نمی‌اندازد. موفق باشید      

39766

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: آیا مجاز به استفاده از پی دی اف ها و ویس های آثار استاد طاهر زاده به رایگان هستیم؟ چون یه بنده خدایی برام فرستاده نمیدونم رضایت داره انتشارات لب المیزان از استفاده ی اونها یا خیر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درسایت لب المیزان علاوه بر آنچه می‌فرمایید؛ از نظر بنده حتی استفاده از ورد نیز به صورت رایگان جایز است. ان شاءالله تقدیمی است بی منّت برای عزیزان. موفق باشید

39759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: تهنیت سال نو و تسلیت شهادت مولا امیر المومنین. در تفسیر سوره زمر، آیه ۳، مبنی بر دروغ بودن ادعای آنانکه به غیر حق توجه دارند و در عین حال آن را برای نزدیکی به حق، توجیه می کنند، فرمایشات بسیار متینی از استاد شنیدم. با اینحال ابهاماتی هم برای من وجود دارد: ۱. اکهارت تول در کتاب «نیروی حال» بحثی را در باره واژه «خدا» و «هستی» طرح می کند که در ظاهر امر با سیاق آیه مطابقت دارد، گرچه گذاشتن نام دروغ بر آن آسان نیست. ایشان بدون انکار «خدا» می گوید این واژه بسیار دستمایه سوء استفاده بوده و هست و ترجیح می دهد که از واژه «هستی» استفاده کند. ولی نکته عجیبی را ذکر می کند: مفهوم بی حد و کرانه «خدا» اساسا توسط ذهن (نفس) به سطح یک شکل محدود و غیر واقعی تقلیل پیدا می کند و بعضا در قالب «خدای من و ما» موجبات تضادها و کشمکش های بیشمار در تاریخ میان انسانها شده و می شود. حال آنکه «هستی» - به مفهوم وجود مطلق که اتفاقا با تعریف استاد هم از خدا همسو و هم معنی است - چنین نیست و ذهن (نفس) هیچگاه از هستی شکل فرو کاسته ای را تصور نمی کند و هیچوقت هم به صورت انحصاری به آن نمی پردازد و عبارت «هستی من یا ما» دور از ذهن است. بر من منت می گذارید اگر توضیحی در این زمینه بفرمایید. 95546

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه می‌فرمایید نکتۀ بسیار مهمی است از آن جهت که واژۀ «خدا» به عنوان اُبژه به میان می‌آید و در آن صورت، حقیقتاً آن «خدا» خدای پیامبران نیست، بلکه مفهومی است ذهنی. و به نظر بنده نیز باید برای احیای دینداری نسبت به این نکته حساس باشیم به همان معنایی که جناب مولوی می‌فرماید: «بیزارم از آن کهنه خدایی که تو داری / هر روز مرا تازه خدای دیگری هست». شاید همۀ کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را تذکر به همین نکته دانست. موفق باشید

39748

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: طاعات مقبول درگاه حق. بنده پیگیر مباحث شما هستم می‌خواستم درک تاریخی انقلاب اسلامی رو پیگیری کنم چه سیری از آثار خودتون پیشنهاد می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب «معنای درک حضور تاريخی اصحاب امام حسين علیه السلام» https://lobolmizan.ir/book/1622?mark=%D8%AF%D8%B1%DA%A9 بتواند در این مورد کمک کند. موفق باشید

39718

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: ما به زندگی حیوانی خو کرده ایم در حدی که گاهی نمی توانیم تشخیص بدهیم چه چیزی ما را آلوده و کثیف می کند. منظورم حرام نیست. منظورم مواردی است که در حلال و حرام بودن آن به سبب یه سری مسائلی که شنیده ایم تردید می کنیم و یا مسائلی که در نگاه اول یه فرد معمولی مومن، حرام به نظر نمی رسند ولی نفس ما را آلوده می کنند. سوال من این است که بارها و بارها این اتفاق می افتد و گویی هر گناهی باید یک بار اتفاق بیفتد تا متوجه شویم روح مان را آلوده می کند تا از آن دست بکشیم و بفهمیم که این گناه است و به اطمینان قلبی برسیم که نباید به آن نزدیک شویم. و چقدر تلخ و رنج آوره وقتی در سیمای خود٬ پاکی از دست رفته به خاطر یک خطای در ظاهر ناچیز و بی ارزش را به نظاره می نشینیم. چه باید کرد؟‌ آیا راه «سریع» برای پاک شدن دوباره وجود داره؟‌ بهترین پاک کننده چیست؟‌ وقتی بعد از تضرع و گریه و زاری باز هم ناپاکی می بینیم؟ چگونه از این غصه ها رها شویم؟‌ و آیا اصلا باید این موضوع برایمان مهم باشد یا نباید حتی به پاکی چهره ها دل بدهیم و نباید آن را اصل بگیریم؟ با این موضوع که هر کس به سیمایش شناخته می شود چه می توان کرد پس. ممنون می شوم این سرگشته را چراغی باشید. یا دلیل العاصین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ اساتید محترم باید در امور معرفتی و عبادی برای خود برنامه داشته باشیم و مطابق آن جلو برویم تا ان شاءالله موانعِ پیش رو یکی بعد از دیگری حذف شوند. موفق باشید

39708

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم:آیا عین هستی در برهان صدیقین، همان اسم جامع الله در عرفان است؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در دو میدان می‌باشد و نباید بین میدان فلسفی و میدان عرفانی خلط شود. در بحث «عین هستی» به عنوان موضوع فلسفی اساساً موضوعِ اسماء در میان نیست، بلکه هستی به عنوان صرف هستی با وسعت بیکرانه‌اش مدّ نظر است که بهتر است اگر بخواهیم با نگاه و موضوعات دینی تطبیق دهیم، در مورد عین هستی به «توحید» فکر کنیم. موفق باشید

39682

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: طاعاتتون قبول باشه ان شاءلله. دختر خانومی ۲۱ ساله دانشجوی حقوق از بنده پرسید تو اعتکاف گفتن اجازه همسر برای اعتکاف لازم است ولی موقع انتخابات و راهنمایی ۲۲ بهمن میگن اگه شرکت نکنین معصیت کردید و اجازه همسر لازم نیست چرا زن برای عبادتی مثل اعتکاف باید اجازه بگیره ولی به مسائل سیاسی که میرسه اجازه لازم نیست لطفا جواب قانع کننده ای برای این خانوم جوان بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان این‌طور فکر کرد از آن جهت که اعتکاف یک امر مستحب است و لازمۀ آن خروج از منزل می‌باشد اجازۀ همسر لازم است. ولی حضور در صحنه‌هایی که مقابله با کفر و استکبار می‌باشد و به اصل اسلام مربوط است؛ موضوع، متفاوت است. موفق باشید

39623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: با عرض معذرت بعضی سوالات مانند 39538 که خیلی طولانی هم هست، میخونیم و شبهه ای ایجاد میشه و درپایان می فرمایید دراین موارد، ورودی ندارم. خب لطفا این موارد رابه ایمیل آن شخص ارسال کنید که وقت عزیزان تلف نشود. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر، پیشنهاد درستی است. به همین جهت با تذکر جنابعالی به حالت خصوصی ارسال شد. ولی به این جهت در معرض نظر و نگاه کاربران محترم قرار داده شد که دیگر عزیزان نیز متوجه باشند که آن موارد، مواردی نیست که ما بتوانیم جوابگوی سؤال کاربران محترم باشیم. موفق باشید

39561

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من خیلی دوست دارم تو این مسیر و سیر لب المیزان حرکت کنم اما همسری دارم که خیلی تند و بد اخلاق و لج بازه از وقتی که بچه دار هم شدیم هم بداخلاقیاشو داره هم حس افسردگی و ناامیدی بهش اضافه شده منم تا میام کاری انجام بدم حرکتی بکنم با محیطی پر از نا امیدی و افسردگی خونه مواجه میشم. اینا رو می‌بینم نمیتونم حرکت کنم. همش دوست داشتم خانواده قوی ای تشکیل بدم اما تو خانوادم هیچکس همراهم نیست هر حرکتی که میخوام انجام بدم همه اعضای خانواده از همسر گرفته تا پدر و مادر با حرفاشون مثل پتک به سرم میزنن منم نا امید میشم یه قدم جلو میرم تو این مسیر هزار تا میام عقب. باید چیکار کنم؟ یه هفته سر کارم که خونه نیستم یه هفته هم خونه. الان یه بچه یه سال و نیمه دارم که دوست داشتم قوی و امام زمانی باشه اما از رفتارای مادرش می‌ترسم. رفتاراش پر از خشم و نا امیدیه. پدر مادری دارم که تو همه چیز زندگیم دخالت میکنن. واقعا تنهام نمیدونم چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همان وارستگی‌ها ان شاءالله سبکی خواهید شد که بقیه خودشان را در آن سبک جستجو می‌کنند. زیرا فرموده‌اند: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب». برای خود نسبت به اطرافیان رسالتی احساس کنید. موفق باشید

39545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: گویا دوران افول سریع و پر چالش آمریکا بحمدالله آغاز شد و دوران حکومت حق الهی آغاز و انسان بحق تعالی پیروز شد و به نهایت حضور در مخلوقات نایل شدند و ما را در این روزها استغفار و توبه به سوی او همان خدای یگانه باد. در همین احوالات جناب مولوی می‌فرمایند: «بانگ تسبیح بشنو از بالا / پس تو هم سبح اسمه الاعلی / گل و سنبل چرد دلت چون یافت / مرغزاری که اخرج المرعی  /یعلم الجهر نقش این آهوست / ناف مشکین او و مایخفی / نفس آهوان او چو رسید / روح را سوی مرغزار هدی / تشنه را کی بود فراموشی / چون سنقرئک فلا تنسی»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به گفتۀ جناب مولوی: «نردبان این جهان ما و منیست / عاقبت این نردبان افتادنی است. هرکه بالاتر رود ابله ترست / که استخوان او بتر خواهد شکست». موفق باشید

39520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علکیم: استاد یک صوتی مرحوم مصباح در رابطه با معرفت به امام می‌فرمایند که یک بخشی از معرفت از همین کتب و علماست. یک بخش اصلی معرفت اعطا کردنی از طرف خود امام است. این معرفت چه اهمیتی داره و چطور میشه قابلیت پیدا کرد برای معرفت امام که اعطا کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان در مسیر شریعت و معرفت توحیدی قرار گرفت و جلو رفت، نسبتی با انسان‌های کامل در خود می‌یابد که آن زمینه‌ای خواهد شد تا از برکات شخصیت آن عزیزان بهره‌مند شود. این‌جا است که نقش زیارت بهتر روشن می‌شود. موفق باشید

39519

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: اهمیت معرفت النفس چیست؟ سیر مطالعاتی خودتون هم بفرمایید در رابطه با معرفت النفس در سایت متوجه نشدم. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن در این مورد نکاتی عرض شده است. در مورد سیر مطالعاتی به قسمت https://lobolmizan.ir/page/seyr رجوع فرمایید. موفق باشید

39352

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: عبارت داخل پرانتز (شما از منظر امام معصوم اعمال خود را انجام بدهيد.) را که در متن زیر در کتاب حقیقت نوری اهل بیت علیهم السلام آورده آید را اگر ممکن است کمی توضیح دهید. «یکي از دستورالعمل هاي مرحوم آقاي ملکي تبريزي همين است که شما از منظر امام معصوم اعمال خود را انجام بدهيد. امام معصوم داراي وجود وسيعي هستند به طوري که نسبت به هر کس از خودش به خودش نزديک ترند.» با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوار!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بحث «علی علیه‌السلام، معجزۀ نبوت» که اخیراً در جلسۀ اعتکاف خدمت معتکفین عزیز مطرح شد؛ بتواند تا حدی باب تفکر در این موضوع را بگشاید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/18472

39328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خاصیت عدد چهل چیست؟ چرا در بخش های مختلفی از روایات و مباحث دینی به عدد چهل بر می خوریم؟ چرا چهل روز چرا ۳۹ روز نه چرا ۴۰ روز نه دلیل خاصی برایش یافت شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در آن موقعیت چهل روزه است که نتیجۀ کار به بلوغ خود می‌رسد. موفق باشید

39159

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جناب استاد طاهرزاده ! ۱۰ سال تمام کتب و جزوات و صوت های حضرت عالی را از بر بوده و هستم ، حدیثی که چند روزی ست پیرامون آن نظریه پردازی فرموده و منتقدین را با انواع الفاظ ناصواب و ناسزا خطاب کرده اید والله بالله تالله چنین برداشتی از آن نمیشود ، بزرگوار ، عبد در آن حدیث به لحاظ ساختار ادبیاتی نکره بوده و الف و لام عهد ذکری است یعنی همان عبدی که در سطور قبل در موردش سخن گفتیم و جملات قبل انحصاری امام بود نه کل کسانی که زمام امور مسلمین را دارند. (عبد جنس نیست که ال را استغراق بگیریم مانند الانسان). اگر هم بپپذیریم ال استغراق است و سخن در مورد هر عبدی است که امور عباد را به عهده بگیرد سیاق روایت انحصار در معصوم را می رساند به قرینه جملات قبل و خصوصا جملات بعد. خودتان «فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ فلم یعی بجواب» را پس از آن اشاره داشتید، لم تجد فیه غیر صواب عصمت است ، علم مطلق است ، لم یعی بعده بجواب، درمانده نمی شود در پاسخ دادن یعنی نیاز به فکر و طرح و مشاور و ...ندارد و چنین چیزی برای غیر معصوم مصداق نداشته است. بعد هم حضرت دلیل دارند که چرا این ویژگی ها را دارد؟/ به دو دلیل. 1)لیکون حجته علی عباده و 2) شاهده علی خلقه که همه می دانند شاهد خلق بودن چه به معنای شاهد خلقت قبل از تولد ادم باشد و چه به معنای شاهد اعمال مخلوقات از غیر معصوم برنمی اید... بعد هم استناد خنده داری کردید به اصالت و تشکیک وجود ، عزیز گرامی ، استاد معظم ، چرا اینچنین میکنی؟ حقیقتا که همه چیز را با شعر مخلوط کرده اید و هم شاعرانه مینگرید و هم شاعرانه اظهار نظر میکنید. وقتی مشاور حوزوی حضرتعالی که دائم هم برای نجات بخشیدن به مخاطب‌تان به او رجوع میدهید شش هفت سال حوزه بوده و طلبگی نکرده ، سواد درستی ندارد ، خودتان هم استاد ندیده اید اینچنین با متون و مخاطبانتان بازی میکنید . بس کن بزرگوار ، هنوز مواردی که سال های قبل زیر دست شما به فنا رفتند درد میکند ، دست ازین تهور بردار ، قیامتی هست ، قبر و حسابی هست ، لازم نیست برای حفظ انقلاب سر همه ی مقدسات را جلوی حضرت آقا ببرید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این رابطه به سؤال و جواب شماره 39179  رجوع فرمایید. موفق باشید

38342

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در سوال ۳۸۳۳۶ شما صحبت از انتقال به اسم الله بردید. آیا علی (ع) که می‌گوید: ما رایت شیاء ... آیا هر چیزی را می‌دیدند، انتقال به اسم الله می‌شدند؟ سوال دوم: میشه انتقال به اسم را توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن حضرت همواره بنا به آن روایت در نظر به هر چیزی، نظر به بنیادِ بنیادها که حضرت «الله» است منتقل می‌شوند و متوجه نور آن اسم مبارک می‌گردند که البته امری است غیر قابل توضیح. بستگی به روحانیت انسانی دارد که در این مقام است. در سبحان‌الله بودن حضرت «الله» نظر به اسم «الله» است و در مورد نظر ابن عربی در این مورد باید خود جنابعالی با رجوع به دستگاه ابن‌عربی متوجه این امور بشوید. در مورد سؤال آخر، آری! اسم «الله» به نور مظاهر قابل توجه است. موفق باشید

نمایش چاپی