سلام علیکم: با عرض شرمساری، مگه خدای متعال نفرمود «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى»؟ پس چرا مواقعی که برای امرار معاش در محیط هایی کاری رفت و آمد داریم، احساس می کنیم ظرف جان مون از برخی تیرگی ها اشغال میشه؟ برای دفع و رفع این مشکل اگر توصیه خاصی هم دارید ما رو کمک کنید. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه فوق العاده عظیمی است تا به ما تذکر داده شودکه ظرفیتی خداوند در مؤمنین گذاشته است تا ماورای تیرگیهایی که افراد مطرح میکنند؛ ما در جهان خودمان حاضر باشیم و تحت تأثیر فضاهای ساختگی اهل کفر و اهل توهم قرار نگیریم. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: من کتاب حقیقت نوری اهل بیت، وقتی صحبت از این نور میشود چه تصوری از نور داشته باشم؟ آیا همانند نور مادی یا نوری از جنس معنی؟ سوال دوم: در رابطه با نور اسماء الله آیا باید همانند معنی تصور کنم. از اینکه وقتتان را صرف پاسخگویی میکنید، سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شخصیت اولیای الهی آینه و حکایت صفایی است که انسان در آنها احساس میکند با نورانیتی از جنس معنویت که در آنها حاضر است. ۲. یکی از انوار اسماءالله، همین حیاتی است که شما در خود احساس میکنید و یا علمی که در عالمان متعهد درک میگردد. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد جایگاه امیال ما در زندگی و در مسیر سلوک به چه نحو است: امیال چه آورده ای دارند؟ مثلا الان بنده خیلی خیلی غذا های ساده در روز دارم. شاید بعضی مواقع باشه که اصلا نون به تنهابی در وعده غذایی مصرف بکنم. اما البته برای اینکه نفسم عادت نکنه شاید مثلا هفته ای یه غذای پر مزه بخورم (هرچند میلی دیگه به طعم غذا ها و غذا های پر ملات ندارم؛ آنقدری که نان و عسل، و یا نان و شیری که_مثلا در ناهار یا شام_ میخورم و لذت میبرم، از شاید برنج و خورشت این چنین لذتی نداشته باشم. اما احساس میکنم امیالم داره فروکش میکنه. خوب است یا خیر؟ چکار بکنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این حضور خوب است. ولی همانطور که متوجه شدهاید نباید طوری باشد که مزاج طبیعی انسان مختل شود که در آن صورت، تعادل قوا به هم میخورد. موفق باشید
سلام وقت بخیر: استاد ببخشید با توجه به این که انسان به خودش علم حضوری دارد و وحدت دارد چگونه می شود که یک شخص ویژگی های خود را اشتباه درک کند یعنی خودش نتواند از برخی ویژگی های روحش بی خبر باشد چگونه می توان علم حضوری به خود را هم تشکیکی در نظر گرفت اگر تشکیکی است. می شود بفرمایید چگونه می توان آن را افزایش داد؟ ممنون از شما مطالب بسیار مفید سایتتون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. علت آن توهم است که جای حقیقت را می گیرد. ۲. تعمق در قرآن و روایات و معارف حقّه، و در عبادات به حالت سلوکی. موفق باشید
سلام استاد: خوبید شما؟ من با ۷ تا دختر دیگه تو مسجدمون بجای قران خوندن که الان خسته میشیم سریع میخوایم مطالعه کنیم که بعدها قران خواستیم بخونیم بفهمیم چی داریم میخونیم و خسته نشیم، حالا شما به ما بگید چی بخونیم تا بعدها بتونیم بفهمم چیکار داریم میکنیم! جوان و انتخاب بزرگ خوبه؟ تابحال نخوندم تو سیر مطالعاتیتون دیدم نوشتید سنگین نیست برای ما شروعش کنیم؟ ۸ تا دختر ۱۷ ، ۱۸ ساله هستیم ممنون، تو ماه رمضون دعامون کنید مسجد امام جواد تهران، حلقه شهیده صدر
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی است . به نظر میآید میتوانید با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که آقای استاد وحدتی در صوت خود شرح دادهاند کار را شروع کنید. https://eitaa.com/tafakorism/79 و در ادامه با خود ایشان در کانال «تفکریسم» ادامه کار را در میان بگذارید. موفق باشید
سلام حضرت استاد: آیا مناجات درستی کرده ام؟ خدای من مناجات شعبانیه میخوانم و به این فراز ها که میرسم یاد آشنایی که انگار خیلی به ما نزدیک است میکنم. الهی من تعرف بک غیر مجهول، ای خدای من کسی که به تو معروف شد دیگر مجهول و بینام و نشان نمیشود. غیر از این است که ابلهان روزگار با ۸۵ تن بمب میخواستند سید حسن نصرالله را محو کنند؛ ولی غافلان نمیدانند که تو اراده کردهای او شناختهتر شود. و حتی دشمن در مکر الهی بازی کند اینجاست که همه چیز اراده تو میشود؛ حتی دشمن! و من لاذ بک غیر مخذول و ای خدای من کسی که به تو پناه ببرد خوار نگردد. امروز حضرت آقا روحی له الفداء فرمودند: «حضرت سید حسن نصرالله در اوج عزت است.» به راستی پناهی بهتر از این هم وجود دارد. و من اقبلت علیه غیر مملوک و هر کسی را تو به او توجه کنی بنده دیگری نمیشود و ای خدای من سید حسن را برای خود برگزیدی «اصطفاک لنفسی» و او هم گردن خود را به طوق آمریکا و اسرائیل نینداخت و بنده دیگری نشد. الهی انّ من انتهج بک لمستنیر ای خدای من هر که به تو راه یافت نورانی گردید الان سید عزیز نورانیتر از همیشه است نوری که خاموش نخواهد شد. «یریدون لیطفئو نورالله بافواههم والله متم نوره ولو کره الکافرون» و ان من اعتصم بک لمستجیر و قد لذت بک یا الهی و حالا هرکه به تو پناه برد پناه مییابد و من به تو پناه میبرم ای خدای من چون سید عزیز به تو پناه برد و پناه یافت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و حقیقتاً ما از طریق امثال آن مناجات شریف، زندگی و مناجات خود را معنا میکنیم و چه عطای بزرگی است چنین مناجاتی که ما را در جهان خود به خود میآورد تا معلوم شود در کجای تاریخی که در آن هستیم، باید بایستیم تا در جای درستی ایستاده باشیم. خوشا به حال شهداء و شبهای دارخوئین و دعای کمیل. و خوشا به حال آنانی که در ماه رمضانی که در پیش است با مناجات شریف «ابوحمزۀ ثمالی» معنای خود را و معنای حضور در جهانی که هستند را تجربه میکنند. بنده همواره به رفقای عزیز توصیه کردهام اگر هر شب ماه رمضان فرصت اُنس با همۀ مناجات «ابوحمزه» نیست؛ هر شب با قسمتی از آن مأنوس شوید. موفق باشید
سلام بر استاد عزیز: سوالی دارم که ذهنم را مشغول کرده است. قصد ازدواج دارم، اما به نظر میرسد که باید ابتدا تکالیف و مسئولیتهای قطعی فعلیام را به درستی انجام دهم (و البته نمیدانم ازدواج جزو تکالیف زمین مانده است یا نه). به عنوان مثال، من در یک دانشگاه دولتی تحصیل میکنم و به دلیل کمانگیزگی، به درستی درس هم نمیخوانم. آیا قبل از اقدام به ازدواج باید این مسائل را به سامان برسانم و شرایطی مانند قطعی شدن وضعیت شغلی خود را محقق کنم، تا سپس خود را در معرض مسئولیت جدیدی قرار دهم؟ از طرفی، به دلیل طبیعت هیجانی و دقیقهنودی که دارم، به طور طبیعی توقع ندارم که نفر اول تحصیلی باشم، چون چنین هدفی را هیچ وقت دنبال نکردهام. بخش زیادی از عدم تمرکز در تحصیل نیز به دلیل آشفتگی ناشی از وضعیت غیرمتاهل بودنم و گه گاه ابتلائات به گناه است. به همین دلیل، سوالی که برایم پیش میآید این است که باید اقدام کنم یا صبر؟ ( آیا اقدام به ازدواج موجب بهبود وضعیت تحصیلم (که به عنوان تکلیف قطعی در نظر گرفتهام) خواهد شد یا این که به دلیل اضافه شدن مسئولیتهای جدید، وضعیت از کنترل خارج خواهد شد؟) کشش و میل درونی من به ازدواج هست، اما چون همیشه به دنبال کمال و تمامیت بودهام، از طرفی احساس میکنم که ممکن است این اقدام به نوعی تنفروشی و باخت باشد، به این دلیل چه هنگام و چطوری اقدام کردن برایم مهم است. مهم است که احساس میکنم در حال کم آوردن و تسلیم شدن اقدام کردم یا نه مانند حضرت یوسف در وضعیتی که با تقوای خود شیطان را شکست میدهد و ازدواج یا عدم ازدواجش برایش تفاوتی ندارد، بلکه او برای رضای خداوند و خدمت به خانواده و جامعه اقدام به ازدواج میکند. در نهایت، به این فکر میکنم که شاید بعد از ازدواج، همچون یک پشت کنکوری که بعد از اعلام نتایج متوجه میشود مشکل اصلی حل نشده، پس از ازدواج هم تفاوت چندانی در وضعیت من ایجاد نشود. شاید بهتر باشد که به جای تمرکز بر ازدواج، به اصل مسئله که همان تقوا، طهارت و بندگی است، بپردازم. با این تفاسیر مردد هستم که چه کنم؟ (اصل چه باشد، تقدم و تاخری بین رسیدن به آرامش و ازدواج باشد یا اصلا در آشفتگی اقدام به ازدواج حق نفر مقابل را ضایع میکند یا خیر؟ و..)
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستر طبیعی زندگی چنین است که مرد در آن حدّ که بتواند به قول معروف لباس و مسکن و غذای همسر خود را فراهم کند؛ با ازدواج، زندگی بهتر جلو میرود و به برکات خاصی میرسد. موفق باشید
سلام علیکم: ثنا خدایی را که تقوی را عطاء میفرماید و عطای او از هر چیزی بالاتر است. تقوایی که برای حفظ آن شمشیر میکشیم و عباس علمدار کربلاء آخرالزمان خواهیم شد و دفاعش را دفاع از حریم حق تبارک تعالی میدانیم و نمونه کاملش را رسول اکرم صلوات الله علیه و آلهی والسلم میدانیم و جهانش را جهان انسان کامل نهایی حضرت صاحب الامر و زمان میدانیم و همه این ها را تصدیق میکنیم و ایمانش را خواستاریم. تقوی همان چیزیست که از فقدانش خون ها ریخته شد و کمرها خرد شد و چشم ها را سوزاند و خشک کرد و دل ها را هرزه و آواره هر جهنم سوزانی کرد، فقدان سختی بود که از رنج نیهیلیسم بیشتر و سخت تر بود. جناب استاد انسانی که عارفانه به خویش و جهان و بی تقواییش مینگرد رنج بیشتری میبرد، لطیفانی که نتوانستند تاب بیاورند کم نیستند مردمان پاکی از جبهه و رزمنده ها و بسیجیان و غم خواران مومن و انسانی که آرزوی تقوی جهانی را با یکدیگر کشیدیم. جناب استاد مرا امید دهید بیشتر به امید پروردگارشان نیاز دارم برای این تقوا زیرا خشکسالی روزگار بی تقوا ما را عذاب قحطی زده داده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما از طریق حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» به خود آمدیم که چه نسبتی میتوانیم از طریق آن شخصیت اشراقی با خود داشته باشیم؛ همۀ موانع چون گَردی به هوا میروند، همانطور که برای شهدا اینچنین شد. عرایضی در جواب سؤال خبرنگار محترم روزنامه «عصر ایران» تحت عنوان «امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» و چگونگی سلوک اجتماعیِ ما» شد. امید است بتواند در این رابطه افقی بگشاید. موفق باشید. https://eitaa.com/matalebevijeh/18662
سلام: متاسفانه اخیرا عارف دیداری با یکی از سران فتنه داشت حضرتعالی در سوال ۳۸۱۲۴ فرمودید آقای دکتر عارف مرد متعادلی است برای بنده که سقط من عینی نظر شریف را مرقوم فرمایید متعادل این دولت این چنین باشد وای به حال بقیه شان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: سوابقی که از ایشان هنگامی که در دانشگاه صنعتی اصفهان تشریف داشتند؛ دارم ایشان را از جنس جریان اصلاحطلبیِ افراطی ندیدم و از این جهت برای ایشان احترام قائل میباشم. و این غیر از آن است که نگاه ایشان به انقلاب و جهان را کاملاً تأیید کنم. بالاخره نگاه امثال ما با ایشان متفاوت است بدون آنکه این تفاوت منجر به تقابل شود. امری که احساس میشود رهبر معظم انقلاب نیز چنین روشی را پیشه کردهاند. موفق باشید
سلام علیکم: این کشف و شهودهایی که از علامه حسن زاده آملی در کتابهایش هست، چقدر اعتبار دارد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ خود آن بزرگان، عموماً این احوالات مربوط به خود آنان میباشد و گزارش آنها از آن احوالات چنانچه با کشف معصومین منطبق باشد، برای بقیه میتواند قابل توجه قرار گیرد. در این رابطه گزارش حضرت علامه حسنزاده از احوالات خود در کتاب شریف «انسان در عرف عرفان» ظرائف قابل استفادهای دارد. موفق باشید
سلام علیکم: یک سوال درباره مطالب داخل پرانتز دارم. قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ علیه السلام يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ دُلَّنِي عَلَى اللَّهِ مَا هُوَ فَقَدْ أَكْثَرَ عَلَيَّ الْمُجَادِلُونَ وَ حَيَّرُونِي فَقَالَ لَهُ يَا عَبْدَ اللَّهِ هَلْ رَكِبْتَ سَفِينَةً قَطُّ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَهَلْ كُسِرَ بِكَ حَيْثُ لَا سَفِينَةَ تُنْجِيكَ وَ لَا سِبَاحَةَ تُغْنِيكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَهَلْ تَعَلَّقَ قَلْبُكَ هُنَالِكَ أَنَّ شَيْئاً مِنَ الْأَشْيَاءِ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُخَلِّصَكَ مِنْ وَرْطَتِكَ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام فَذَلِكَ الشَّيْءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيْثُ لَا مُنْجِيَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَيْثُ لَا مُغِيث) سوال : چرا این حالت برای همه نیست؟ مثلاً کسی که میخواهد خود کشی کند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که انسان خود را در حجاب ابزارها گرفتار نکند. حضرت صادق «علیهالسلام» به عالیترین شکل، خدایِ فطری آن فرد را بر او متذکر شدند و اتفاقاً زیباترین حضور نزد خدا، همین حضور است که انسان متوجه باشد حضرت محبوب ماورای ابزارها و وسایل دنیایی در صحنه است و خوشا به حال آنانی که قبل از آنکه ابزارها و وسایل دنیایی را بنگرند، او را مدّ نظر دارند. بیچاره آنهایی که متوجۀ حضور خدا تا آن اندازه نیستند که گمان میکنند تنها و تنها وسایل دنیایی نقشآفریناند و چون خود را از آن وسایل و امکانات محروم میپندارند، گمان میکنند راهی برای ادامۀ زندگی نیست و متأسفانه گرفتار گناه خودکشی میشوند در حالیکه در تعالیم اسلامی ما هست در هر چیز آنچه که بیش از همه در صحنه است؛ خداوند است. موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: نظریه زندگی موازی و دنیاهای موازی آیا امکان داره دنیاهای موازی داشته باشیم؟ برخی می گویند انسان هنگام تولد در هفت نقطه و هفت زمان مختلف متولد می شود و زندگی می کند و می میرد دنیای موازی این زمین، زمان دیگری دارد و ... توضیحاتی که سر در نمی آوریم در همین لحظه ولی در زمان های متفاوت تاریخی اینکه زمان دنیا در ماورا به این صورت که ما درک می کنیم معنایی ندارد و زمین های هفت گانه که در روایات داریم و در قرآن به آن اشاره شده است را به این موضوع نسبت می دهند این موضوع شواهد روایی و یا قرآنی دارد یا خیر و یا اینکه محکمات متضاد، قرآنی و روایی دارد یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که دلایل محکمی در صحت آن داشته باشیم. نوعی غفلت از مراتب وجود و عوالم متعالی در میان است. موفق باشید
سلام علیکم: فرموده اید برای درک تاریخ آنگونه که هست نباید صرفا به حوادث نظر کرد. بلکه حوادث باید در بستر سنّتهای الهی دیده شوند تا بتوانیم در حوادث، شاهد افق تاریخ باشیم. مقصود از این سنتها چیست؟ چگونه باید درکشان کرد؟ چه اثری را برای درک حصولی این سنتها باید مطالعه کرد؟ از پاسخ حضرت عالی سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در این مورد خوب است به جزوۀ «سنت سقوط تمدنها از نظر قرآن در المیزان» رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/368?mark=%D8%B3%D9%82%D9%88%D8%B7
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: چه زیباست دیدن حس شور و شعف و شادی و غرور مردم باریکه غزه، نه حاصل توافق صلح یک ملت تسلیم شده که نتیجه ۴۷۱ روز پایداری و مقاومت و سر خم نکردن در برابر خواسته های اشقیاء و اشرار زمانه. حس پیروزی ولی نه پیروزی با محاسبات مادی، که دیگر شهری و خانه ای نمانده؛ حس غرور و پیروزی مرد میانسال غزه ای که در میان ویرانه خانه اش ایستاده بود و میگفت: «اینجا خانه من است که چهار بار توسط غاصبان صهیونیستی خراب شده و من بازهم آن را خواهم ساخت؛ آنها خراب می کنند و ما می سازیم!» بله دوباره می سازی ای مرد مقاوم و صبور و بدان با این ساختن فقط خانه ات را نمی سازی، تو با این ساختن روحیه صبر و مقاومت و حس غرور ملی مردمت را داری بازسازی می کنی. چه چیز غیر از استقامت و مقاومت ملت غزه میتوانست این حس غرور و سربلندی را در آنها بیافریند؟ حس زیبایی که تمام محور مقاومت در آن شریک است همچون ملت مقاوم و با استقامت یمن. آری ملت یمن! به راستی چه چیز ملت محروم یمن را اینطور مصمم و با چنین اراده پولادینی به ملت غزه پیوند داد که اینگونه و با تمام وجود به صحنه آمد و از مظلومین غزه حمایت کرد؟ ملتی که خود با بالاترین محرومیت ها و مشکلات دست و پنجه نرم میکند چه حسی را در حضور در تظاهرات حمایت غزه و برائت از استکبار تجربه میکرد که حاضر بود تا پای جان ایستادگی کند. آیا این حس آشنایی نیست؟ آیا این همان حس نیست که ۴۶ سال پیش محرومترین قشرهای ملت ما را به خیابانها کشید و ندای مرگ بر آمریکا سر داد؟ آیا این همان حس حضوری نیست که رزمندگان ما با آن در دفاع مقدس هشت سال حماسه آفرینی کردند؟ آیا این همان حس حضوری نیست که بعضی از ما در تجمل گرایی و رقابت در تعویض مدل ماشین و ویلا و ... گم کرده ایم و بعضی دیگر که محرومترند در حسرت نرسیدن به این چیزها؟ آیا این همان حس حضوری نبود که در اوایل انقلاب و در زمان دفاع مقدس علیرغم همه مشکلات و کمبودها به ما شور و شعف و سرزندگی می داد و ما را در صحنه ها حاضر میکرد؟ آیا این همان حس حضوری نیست که اگر با غرق شدن در محاسبات مادی آن را گم کردیم و نسبت به آن غافل شدیم خداوند این حس متعالی را از ملت ما گرفته و به ملتی که استحقاق بیشتری برای مبارزه با استکبار را دارد عطا می کند؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این همان آغازی است که با «ایمان» و «امید»، آیندۀ دیگری را مقابل ما میگشاید و ما در آینۀ پیروزی مجاهدان غزه، خود را دوباره تجربه میکنیم که چه فردای اصیلی در ما در حال طلوع است. فردایی که بیش از پیش، نه در غزه و نه در ایران، که در جهان حاضر میشویم.
آن کس که برای ما افقِ حضور در آینده را گشود و دروازۀ امید را برایمان باز کرد یعنی حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» به خوبی میدانست آغازگرِ چه تاریخی است، آغازگرِ تاریخی که تاریخِ حضور انوار معنویت است در میدان عقل تکنیکی. در آن صورت، شهرها، آری! شهرها از میان نمیرود ولی دیگر ملالآور نیستند.
آیا با روبهروشدن با مردمِ پیروز غزه، میتوانیم از خود بپرسیم در این تاریخ چه رویداده؟ و مگر ما در جبهۀ مقاومتی که آغاز شده، کجای تاریخ ایستادهایم که جهان استکبار و ارتجاع دست در دست هم دادهاند تا آن را نبینند؟ آیا به امکانات تاریخی که با انقلاب اسلامی برای بشریت پیش آمده است، نباید با جدیّت تمام فکر کرد؟ این یعنی حضور در «جهانی بین دو جهان». و این یعنی «حضور نهایی انسان در جهانی که با اسلام شروع شد» https://eitaa.com/matalebevijeh/18540 . موفق باشید
یه سوال چند ساله توی ذهنم هست: اینکه سال ۹۰ حج عمره قسمتم شد قبل حج که سن حدودا ۲۰ سال رو داشتم الحمدلله با جزوه استاد همراه شدم و قبل از اعزام خیلی حال خوبی داشتم. همش اشک می ریختم و جزوه رو عاشقانه میخوندم. ولی وقتی وارد مکه و مدینه شدم مخصوصا مکه حال خوبم رو گم کردم. همش دنبال اون حس و ارتباطم با خدا میگشتم اما خیلی سخت بود. دچار بهت خاصی شده بودم. ان شاءالله اگر خدا کمک کنه امسال ثبت نام کردم برای حج واجب. میترسم برم ولی دست خالی برگردم. و اون ارتباط رو با خدا پیدا نکنم. اگر میشه جواب سوال من رو از استاد برام بگیرید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً جای نگرانی نیست. حضورها متفاوت است. ولی آنچه در عمق جان انسان در این موقعیتها پیش میآید نوعی از ایمان است که انسان نسبت به فرداهای خود حیاتی خاص را به همراه دارد و به همین جهت تا آنجا که ممکن است نباید از حضور در بیتالله الحرام کوتاهی کرد حتی اگر در همان زمان، همه آنچه که باید احساس کند را، احساس ننماید و به مرور و آرام آرام و حتی در ابدیت آن نوع ایمان برای انسان روشن میشود. موفق باشید
سلام و عرض ادب و ارادت خدمت حضرت استاد طاهرزاده: اعیاد ماه رجب بویژه میلاد پرخیر و برکت حضرت علی علیه السلام رو به پیشگاه وجود مقدس و نورانی حضرت حجت ارواحنا له الفدا و رهبر بزرگوار و شما استاد گرامی تبریک عرض مینمایم. اکنون سؤالات حقیر ۱. شنیدن صدای ملک داعی یعنی چی و چه کسانی میشنوند و ربطش با (یا داعی الله و ربانی ایاته) که در زیارت آل یاسین به آقا سلام میکنیم چیست؟ ۲. حضرتعالی دروسی درباره شرح حدیث کسا دارید که گوش کنیم ؟ ۳. التماس دعا استاد. مطالب درس معاد خیلی سنگینه و از ثانیه به ثانیه اش نمیشه گذشت، وجودم هنگ میکنه. شما چطور تمام آنچه که ارائه میدید رو سیر کردید؟ من وقتی هنگ میکنم بیشتر به شما فکر میکنم که چگونه در عوالم معاد و توحید تنهایی سیر کردید که اینقدر زیبا ارائه میدید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان الهامات الهی است که در ماه رجب، جانِ افراد را متذکر برکات این ماه میکند ولی حضرت صاحب الزمان «عجل اللهتعالیفرجه» به عنوان یک شخص و امامی که مأمور هدایت الهی هستند در این فراز از زیارت مورد خطاب قرار میگیرند. ۲. نه! در این مورد عرایضی پیش نیامده است. ۳. اتفاقاً همانطور که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» متذکر شدهاند، نیاز بشر امروز، نگاه به چنین معادی است که جناب صدرالمتألّهین با ما در میان گذاشتهاند. موفق باشید
سلام علیکم و عرض ادب: آقا خیلی از اقبال لاهوری تعریف کرده اند. آیا شرحی بر آثار ایشان هست که مناسب باشد؟ مدتی است علاقه به آشنایی با ایشان پیدا کرده ام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آثار خوب جناب اقبال لاهوری اعم از شعر و نثر، نیاز چندانی به شرح آن نیست و البته اطلاعی از اینکه سخنان ایشان را کسی شرح کرده باشد، ندارم. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی .....................................
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا قوت. با آرزوی توفیق هرچه بیشتر برای آن عزیزان. بنده هر روز صبح بعد از نماز صبح که در مسجد خدیجه کبری «سلاماللهعلیها» برقرار میشود، میتوانم در خدمت عزیزان باشم. مگر صبح یکشنبه. موفق باشید
سلام: جلسات جوان و انتخاب بزرگ در مطالب ویژه ادامه دارد ان شاءالله؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید از خود آقای وحدتی سؤال کرد که چه برنامهای دارند@vahdatifar . موفق باشید
سلام علیکم: گفته میشود که انسان در درون خودش یک گیرنده دارد که با آن خدا را میشناسد که به آن فطرت میگویند. حال انسان با این گیرنده یا ذات خدا را می چشد یا اسم الله را. آنچه که من تاکنون به آن رسیده ام انسان حد اکثر شناختی که خداوند برای انسان قرار داده تا خداوند را بشناسد، همین چشیدن اسم الله است. آیا مطالب بالا که فهمیده ام درست است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در آیه ۱۷۲ سوره اعراف مطرح است انسان میتواند در بستر حضور در فطرت خود تا مرز شهود نور ربوبیت حضرت ربّ جلو برود. موفق باشید
جلسه جوان و انتخاب بزرگ خیلی خوب بود ساده راحت بی شیله پیله آسون. ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جنابعالی نسبت به چنین حضوری آرزوی توفیق دارم. موفق باشید
سلام آقای طاهرزاده: ممنونیم از جلسه جوان و انتخاب بزرگ که گذاشتید مطالب ویژه. واقعیتش بعضی جلسه ها رو نمیفهمیدم اصلا چه حرفی گفته میشه ولی این خیلی ساده و راحت بود کامل فهمیدم. از آقای مهدی رحمتی فر هم متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای جنابعالی نسبت به چنین حضوری آرزوی توفیق دارم. موفق باشید
سلام علیکم: وقتی حضرت عیسی علیه السلام مریضی را شفا میداد و مردم میدیدند. آیا هم عیسی علیه السلام و هم مردم اسم شافی را میدیدند؟ فرق حضرت عیسی علیه السلام و مردم در این مورد چه بود؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر کسی بانظر به معارف اسلامی متوجه اسم شافی باشد؛ آن را در آینه ظهور اسم شافی می یابد، نه اینکه اسم شافی یک پدیده قابل حس باشد و مانند محسوسات دیده شود. موفق باشید
سلام علیکم: آیا در عهد الست، انسان با اسم رب روبرو شد یا با ذات خدا؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است نظری به آیه ۱۷۲ سوره اعراف بیندازید. خود آیه گویای جواب جنابعالی خواهد بود. موفق باشید
سلام و رحمت الله علیکم: شکر پروردگاری که زمان در امر اوست. خدا میداند استاد از اوایل دهه هشتاد شمسی به این طرف جهان در پیرامونم غرق خواب وهم، حس و شهوت و چنان غرق شد که دیگر خود را نتوانستم بیابم و کسی را زنده به عقل ندیدم مگر تعدادی کم تر از انگشتان یک دست. رنجی طولانی، چنان که امید رسیدن به عالم عقل را نتوان پیدا کنیم و نفس را در اوهام و حس ها نمیشد یافت و من اولین افرادی بودم که خود را در این شرایطی که به زور گویی ظالمان و تسلیم شدم اهل دنیا و غفلت نادانان گذشت گم کردم. و به خدایی که مرا آفرید قسم، از آن دوران تا کنون مزه زندگی را چنان که حق بشری است نتوانستم بچشم. خدایی که همه زمان در امر اوست و او با زمان ما را رشد داده همان خداییست که پیدای نهان و آشکار ناپیداست؛ ناگفته پیداست که خداییش همه ما را در بر گرفته. کسی که این همه بلاء داده همان کسی است که این همه آفیت داده آن هم از نوع ایمانی. برای کسی چون بنده چنین مسائلی که رخ میدهد رنجی بزرگ و شوق زندگی بزرگیست و مرا نمیتوان با چیزی شاد کرد مگر با همین خدایی کردن خدای و پروردگاری حضرت رب، پس اکنون شادم بحمدالله. و اما در نظرم ضعیف تر از آمریکا و اسرائیل شیطان کسی نیست و بزرگی الا خدا نیست و هرکسی را بزرگ میبینم که شبیه تر به خدای بزرگ است. زندگی لذت بردن از تکه پیتزایی نیست، زندگی لذت بردن از خدایی است که تنها اوست که زندگی میکند و هرکه بسوی او روانه شود و به زندگی خود راهش دهد. گفتن این حرف ها سالیان درازی از رنج را پشت سرگذاشته که امروز گفتنش را این اندازه مهم میدانم چرا که باید دانست چه اندازه رنج و خون پشت انتظار این فرج های الهی است و حرمتش را نگاه دارید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و در این رابطه میتوان به بصیرت شهید آوینی بزرگ یعنی سیّد اهل قلم اندیشه کرد که چگونه متوجه بوده است جهانی در حال به ظهورآمدن است با هویت خاص قدسی. عرایضی تحت عنوان « با شهید آوینی در کجای تاریخ خود قرار میگیریم؟» شده است خوب است که نظری به آن انداخته شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/19105 موفق باشید