با سلام مجدد دوباره ما و المیزان: در معنای رب اینها را آورده اند : ۱. به معنای مالک ۲. به معنای بزرگ ۳. به معنای اختیار دار ۴. به معنای پرورش دهنده ۵. اصلاحگر امور به قصد تربیت. حال علامه ره یک نصف خط جمله میفرمایند که به نظرم هر ۵ را شامل میشود: میفرمایند: رب مالکی است که امر مملوک خود را تدبیر مینماید یعنی اگر بخواهد تدبیر کند قطعا مالک است قطعا هم بزرگ است قطعا اختیار دار است و علت تدبیرش نیز این است که پروش دهد و اصلاح امور هم میکند به قصد پرورش. آیا این برداشت صحیح است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همینطور است زیرا وقتی وجود مخلوق در نسبتی کامل و تمام در قبضۀ حضرت خالق است؛ اوست که خدایی میکند و به حکم ربوبیتش، جان انسان، میدانِ ربوبیت حضرت حق میشود. حال این مائیم و نظر به ربوبیت حضرت محبوب با همۀ صفات پنجگانه، اگر به ربوبیت او دل بسپاریم. موفق باشید
سلام علیکم: ۱. استاد عزیز در رابطه با مفاهیم و اصطلاحات نفسی بنده خیلی وقته درگیر هستم که انسان دقیقا در این اصطلاحات کدام است، فطرت؟ روح؟ نفس لوامه؟ و از این دست سوال ها که آخر من کدام هستم و روحِ نفخه الهی در نسبت با من چگونه است و ارتباط آن با فطرت که یا مخموره است و یا محجوبه، چیست؟ و اراده انسانی و عظم و میل آن (چه به خوبی و چه به بدی ها و خوردنی و جنسی) بواسطه کدام بعد ماست؟ البته جدای از اینکه امیال بواسطه قوه واهمه و شهویه و غضبیه ما را میکشاند، اون خود چه خودیست که به این قوا بها میدهد و در راستایشان حرکت میکند؟ ۲. در سخنرانی شنبه هفته پیش فرمودید آستکی بهتون بگم که توجه به حضرت ولی امر برای تعین در عبادات کم است؛ یعنی چه؟ چه تفاوتی میان امام زمان با باقی معصومین است؟ ۳. در جلسه اول اعتکاف فرمودید که انسان در ابتدا نمیتواند به عنوان آیینه انسانیت به نور نبی نظاره بنشیند و نیاز به ولی است. چرا؟ از حیث آئینه انسانی چه تفاوتی در میان نبی و رسول با ولی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفتۀ مرحوم ملا عباس تربتی در کتاب ارزشمند «فضیلتهای فراموششده» این نکات، امور چشیدنی است و در مسیری که توحید محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» مقابل انسان میگشاید، خود به خود پیش میآید ۲. بحث در نظر به سیرۀ امامان معصوم است و حضرت صاحب الأمر «عجلاللهتعالیفرجه» هنوز ظهور نکردهاند تا سیرۀ آن حضرت مدّ نظر باشد وگرنه حضورشان که عالمگیر است. ۳. در همان جلسه عرض شد اصل و اساس همۀ عبادات، پیامبر اکرم «صلواتاللهعلیهوآله» هستند ولی نور نبوت آن حضرت آنچنان درخشان است که انسان گمان می کند به جهت نبوتشان در انسانیتشان مستقرند و از این جهت عرض شد نبوت ایشان، حجاب حقیقت انسانیِ ایشان میگردد. و اینجا است که میتوان به سیرۀ ائمه «علیهمالسلام» نظر کرد که عملاً در مقام عبودت به سوی حضرت ربّ العالمین قرار گرفتهایم. موفق باشید
استاد عزیزسلام: استاد فکر می کردم که شیطان فقط به خالق بودن خداوند آگاه است اما در آیات هست که خداوند را با نام رب یاد کرده است. استاد این چگونه یاد کردنی است؟ چرا با دانستن اینکه خداوند رب است باز هم در گمراهی مانده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینکه طبق آیۀ قرآن شیطان گفته است «رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي» حکایت از آن دارد که میداند حضرت حق ذیل ربوبیتش او را از رحمت خود دور کرده و مشکلش آن است که در همان حالت هم به حکم: «انَا خیرٌ منه» خود را میبیند و عملاً به نوعی اعتراضش به خداوند در همان جمله نیز پا بر جا است که چرا خداوند او را بر آدم ترجیح نداده است. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر استاد: آیا واقعا نهار قبلا در اسلام نبوده و به قول معروف آن را خلیف دوم باب کرده؟ اگر این چنین است پس تفاوت آن با ماهِ رمضان در چیست؟ چون مردم در قدیم هم همان ۴ و ۵ صبح بیدار میشدند و وعده اول آنها همان شبیه به سحری بوده و عملا تفاوت شایانی با ماه رمضان وجود نداشته. ممنون از پاسختون
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که بنده میدانم به گفتۀ شهید مطهری این معمول آن ملت و آن قوم بوده با این تفاوت که در صیام مصرف هیچ آبی و تنقلاتی بین آن دو وعدۀ غذا جایز نیست و شام نیز تقریباً قبل از مغرب مصرف میشده است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد بزرگوار: آیا در زمان ظهور حضرت حجت (هر زمانی که خداوند متعال مقدر نمایند) تشکیل حکومت اسلامی و یا بهتر بگویم تشکیل تمدن اسلامی به چه صورت خواهد بود؟ آیا سیر از تمدن فعلی به سمت تمدن اسلامی دفعتا خواهد بود یا اینکه مشابه افقی که انقلاب اسلامی باز نموده است اتفاق خواهد افتاد منتهی با تفاوتهایی. مثلا با راهنمایی های حضرت سرعت سیر در مسیر مورد نظر سریع تر تحقق می یابد و اعوجاج های موجود دیگر نخواهد بود و در نهایت این جامعه اسلامی است که باید با رهنمودهای ایشان لایه های مختلف تمدن اسلامی را شناسایی کنند و به جهان معرفی نمایند. وقتی در مورد حکومت ایشان صحبت میشود، شاید به ظاهر به نظر میرسد که با حضور حضرت همه کارها را ایشان انجام خواهند داد و یا معجزاتی تحقق خواهد یافت و به یکباره همه جهان ایده آل خواهد شد؟ یا اینکه در رسیدن به آن جامعه ایدهآل نیاز به یک سیر تحولی است که خود بشر باید طی کند. از طرفی اگر یکی از ابعاد تمدنی نحوه حکومتداری باشد آیا در این سیر تحولی در ابتدا ما چیزی شبیه جمهوری اسلامی خواهیم داشت یا اینکه نحوه حکومتداری از همان ابتدا به صورت انتصاب از طرف خود ایشان خواهد بود؟ و آیا جهانی شدن حکومت ایشان دفعتا خواهد بود یعنی در زمان کوتاهی بر تمام کشورهای دنیا سیطره پیدا خواهند کرد یا به مرور زمان در کوتاه مدت یا بلند مدت و با معرفی تمدن اسلامی در کشورهای پیشرو انجام می شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که فرمودهاند بسترِ آخرالزمانی عالم از یک طرف به شدت گرفتار غفلتها و آثار شوم خود شدن است؛ که عملاً برای عدهای خودآگاهیِ خاصی را پیش میآورد و آنها را متوجه راهی میکند برای عبور از آن ظلمات. و از طرف دیگر منطق حضرت صاحب الامر«عجلاللهتعالیفرجه» در نهایت توجه به فطرتها است و انسانهای پاکسرشت با تمام وجود منطق آن حضرت را میپذیرند که هزاران برابر بالاتر از این نوع دموکراسیها است بخصوص که حضرت عیسی «علیهالسلام» با آن صفای انسانی خود نیز نزول میکنند و نسبت انسانها به اوج خود میرسد. آری! برای آن ظهور، مقدماتی لازم است که انقلاب اسلامی به عهده گرفته با رویکرد دفاع از مظلوم و مقابله با ظالم در بستر احترام به انسانیت انسانها. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم و الرحمه ۱. برای جان خسته ام چه کنم؟ این صبر که من میکنم افشردن جانست. غرور و خیالات جهنمی و زندگی در گذشته و آینده مرا سلاخی میکند و حتی نایی برای فریاد ندارم برای فرار ندارم برای ایستادگی ندارم. چه کنم خود را برای ماه رجب و شعبان و رمضان آماده کنم؟ ۲. برای جان خسته ام، از شما تسکین میخواهم، برای رهایی از جهنم خیال، همچون معصومانه ترینِ درخواست ها از شما میخواهم دعای سحر، و یا مناجات شعبانیه را با قلم و خط تان مکتوب کنید تا با این نوشته های معنا دار عشق بازی کنم تا بمیرم تا بسوزم تا زندگی کنم. هیچ عجله ای هم ندارم، تا هر موقع شما فرصت دارید. من میتوانم هفته آخر دی ماه و یا ایام البیض رجب خدمتتان برسم و دریافت کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها در آنجایی هستم که میتوانم باشم و آن حضور در جادهای است که در دلِ بحثهای شنبهها و دوشنبه میباشد. در دیروزهای خود عرایضی در مواجهه با «دعای سحر» از دریچه شرح دعای سحر حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» با عنوان «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» شده. به نظر میآید افقهای خوبی برای عزمی که باید به میان آید، برایمان میگشاید. در مورد ماه رجب گمان میرود کتاب «ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا» هنوز نفس آن را دارد که ما را در بر بگیرد و جلو و جلوتر برود. موفق باشید
سلام: با توجه به اینکه احتمالا تا چند روز آینده شاهد سقوط سوریه هستیم نظر شریف را مرقوم بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جواب سؤال شماره 39111 شد. امید است مفید افتد. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: سوالات صوت و کتاب جوان و انتخاب بزرگ و صوت و کتاب چه نیازی به نبی تون رو از کی میتونم بپرسم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر مباحث را با کتابهای تکمیلی کتابهایی که نام بردید؛ ادامه دهید خودتان جوابگوی سؤالات خود خواهید بود مثل مطالعه کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت». موفق باشید.
آنچه در پرسش ۳۹۰۵۴ فرمودید که معصوم فرمودند: أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَإِذَا أَعْطَاهُ ذَلِكَ أَنْطَقَ لِسَانَهُ بِالْحَقِّ با آنچه قبلاً از حدیث حضرت رضا علیه السلام تقطیع کردید متفاوت است، این حدیث کاملا تعمیم دارد، هم از جهت لفظ و هم از جهت قرائن و قواعد اصولی، اما اینکه حدیثی خاص معصومین که دال بر عصمت است را تقطیع کرده با ادعای اجتهاد و عقلانیت، رهبری را مصداق آن معرفی کنید قابل قبول نیست، اینجا عبدا آمده و آنجا العبد، اینجا امام در مقام بیان ویژگی های ائمه نیست اما آنجا اختیار کردن و اختاره الله را برای انتخاب الهی ائمه استفاده کردند و بارها احتجاج میکنند که آیا مردم و فقها و علما و... میتوانند اینچنین فردی را اختیار کنند؟ بنابر این آن برداشتی که کرده اید از هرکس باشد خطاییست نابخشودنی و لازم الاصلاح، عرض شد در سوالات قبل که اطلاق شرایطی دارد که قرائن یکی از آن هاست، ما یصلح للقرینیه یکی از آن هاست، در مقام بیان بودن یا نبودن یکی از آن هاست، امام معصوم در مقام بیان خصائص امامند و ده ها کلمه دال بر عصمت و نبود خطا می آورند، صرفا کلمه ی معصوم را حذف کردید که کسی خرده نگیرد اما تمام کلمات و عبارات دیگر را می آورید، بعد هم ادعا میکنید این اجتهاد و تعقل است، ممنون که تعریفی جدید از اجتهاد و تعقل ارائه فرمودید، تن علما و مراجع و بهبهانی ها را نلرزانید بنده ی خدا. واضح است در اموری ورود میکنید که اطلاعات و صلاحیت آن را ندارید، تفسیر قرآن و حدیث کار هر کسی نیست. یکی از سوالاتی که حذف کردید دعوت از شما بود برای حضور در جلسه ای علمی با حضور فضلا برای بحث پیرامون آنچه مدعی بوده اید، چه توهینی؟ چرا با سانسور و اتهام زنی از اقرار به خطا و اشتباه طفره میروی بزرگوار؟ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :إذا أرادَ اللّهُ بقَومٍ خَيرا أكثَرَ فُقَهاءَهُم و أقَلَّ جُهّالَهُم ، فإذا تكَلّمَ الفقيهُ وَجدَ أعْوانـا ، و إذا تَكلَّمَ الجـاهِلُ قُهِـرَ . و إذا أرادَ بقَـومٍ شَرّا أكثرَ جُهّالَهُـم و أقـلَّ فُقَهاءَهُـم ، و إذا تَكلَّـمَ الجاهِـلُ وَجـدَ أعْوانا ، و إذا تَكلَّـمَ الفَقيـهُ قُهِرَ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه میکنید که بحمدالله تفاوت نظر اساسی با امثال جنابعالی داریم و این به معنای آن است که اساساً جهان امثال بنده با جهان شماها متفاوت است. باید به تاریخ دیگری فکر کرد و افق حضور دیگری را مدّ نظر قرار داد تا امکان گفتگو با بشر جدید فراهم شود و به نگرانیِ رهبر معظم انقلاب که در خطاب به مبلغین فرمودند نگران تبلیغ هستند؛ فکر کنیم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: در زمینه تجلی اسم جامع الله به صورت انسان در قوه خیال، من صوت های جهان گمشده در عالم خیال، حوری بهشتی در صوت های دخان، واقعه، و یک سوره دیگر که الان حضور ذهن ندارم را گوش دادم. اگر در باره همین مطلب (تجلی اسم جامع الله بصورت انسان در قوه خیال) اگر منابع دیگری از خودتان و دیگران اگر امکان دارد که معرفی بفرمایید! با تشکر از زحمات شما!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل و مبنای این مباحث را جناب ابن عربی در کتاب «فصوص الحکم» مطرح فرموده است که البته اگر به کمک استاد آن مطالب دنبال شود، نکات خوبی برای انسان پیش میآید. به هر حال نباید بین آینه بودن آن صورتها با حالت جسمانی و مادی بودن آن صورتها، خلط صورت بگیرد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و تشکر از سخنرانی خوبتون: چرا فکر می کنید غرب در علم خود منحرف شده است؟ علم فقط کاپیتالیسم نیست. فیزیک و شیمی و زیست و علوم شناختی و... است. چه انحرافی در پیشرفت علوم طبیعی در غرب می بینید شما که ما وقتی عمیق می شویم در این علوم، انحرافی نمی بینیم؟ علوم طبیعی با علوم انسانی متفاوت است. علوم انسانی هم البته جای گفتگو داره.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در وادی امر توجه به علوم به عنوان راه کشف استعدادهای طبیعی، نوعی پیشرفت بشر میباشد. ولی وقتی عقل تکنیکی به جای روحی که باید استعدادهای بشر را جهت دهد، بنشیند؛ موضوع تغییر میکند. در این رابطه خوب است به بحث «پانزده نکته در جایگاه تاریخی "عقل تکنیک" و جايگاه "انقلاب اسلامی" https://lobolmizan.ir/sound/885?mark=%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%87 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام: گاهی دوستانی معتقدند به دلیل مسئولیت مستقیم حضرت آقا به عنوان «فرمانده کل قوا» دیگر سوال و مطالبهگری بیمعناست؛ عدهای هم با طرح این سوال که: «شما بیشتر میفهمید یا فرماندهان نظامی؟» در صدد هستند به طور کلی باب گفتگو در این زمینه را مسدود کنند به نظر میرسد مطرح کردن چنین پرسشی، هم در نهایت تعارض با اصل مردمسالاری دینی و هم کاملا در جهت خلاف نظام اندیشه و سیره و منش شخص حضرت آقا دامظلّه است. جوانِ مؤمن انقلابی، در نظام ولایی، در عین اعتماد و حسن ظن به خدمتگزاران جامعه اسلامی، مطالبه درست و عقلانی را رکنی از حرکت مردمی برای تحقق منویات ولی در جامعه میداند و این مطالبه خود را، سوخت موشکهای حماسی قلمداد میکند بماند که بارها در مجالات مختلف به عرض رسید، تصمیم گیری مدیر در یک سیستم به صورت دکمهای و در چارجوب نظام منطقی صفر و یک نیست! حضرت آقا در این فرمایش تصریح میکنند تصمیم گیری در این امور، به مقامات ارشد نظام از جمله رئیس شورای عالی امیت ملی و فرماندهان نظامی محول شده و این تصمیم گیران برای اتخاذ تصمیم درست، نیاز به فهم صحیح دارند. تأملات محمد علی تولایی
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز چنین است که در این موارد حساس با حضور رهبر معظم انقلاب و فرماندهان دلسوز و ارادتمند به رهبری باید به آنها اعتماد کرد و امیدوار بود بهترین تصمیم را میگیرند. موفق باشید
سلام استاد: از کجا شروع کنم و برایتان بگویم. گفتن هم خودش زبان میخواهد، دل نازکی مثل من توان دیدن این بستر را ندارد، زخم را رویش پانسمان پوشانده است و حال دیگری را از آن دارم. من که دل این را ندارم زیر زخم را نگاه کنم. اما زخم من زخم دیگریست، نه از جنس کم آوردن بلکه از جنس درد، همان معشوق نشسته در کنج دلم. دلم هم نمی خواهد این گونه باشم که خود را در برابر سرطان بزرگ «اسرائیل» یک ژنده پوش و نا امید ببینم. ولی چگونه؟ در حال نوشتن هستم و بسیاری از حرف ها به گونه های مختلف به ذهنم می رسد، به کدام یک از آن ها گوش کنم؟ شاید بهتر باشد صدا را کم کنم و به صدای بی ندای انقلاب اسلامی گوش کنم. نه که جای آن حرف ها نباشد، اما حرف و حال سازنده کدام است؟ برای این امر هم باید زمان را درست بشناسیم، اما باز هم چگونه؟ نو به نو شدن چگونه است؟ در تمام این ها که دارم فکر میکنم خدا را هم می خواهم، بهتر است سر این موضوع بمانم، انگار که خدایم به صرف رسیده و بلاخره من بلدم دین دار باشم. آمریکا پیش خود می پندارد دارد من جوون را سرگرم کرده و نشانده بر صندلی های سیرک خودش، اما نمیداند که تسخیر و فاش شدن لانه ی جاسوسی ها درپیش است. از خدا کمک میخواهم برای یاری رساندن و زنده کردنم، و خودش راه را نشانم بدهد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در این عرصهها موجب بصیرت ما میباشد؛ کلام خداوند است. خداوندی که یک برگ بدون اذن او سقوط نمیکند و در این رابطه پیشنهاد میشود عرایضی که در سه جلسه اخیر در رابطه با سوره «تغابن» شد را مدّ نظر قرار دهید و باز بنویسید. موفق باشید
سلام علیکم: کمالات در خدا بصورت اندماجی است یعنی چه؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنای وحدت بین ذات و صفات است. موفق باشید
سلام: مدتی هست که به همه چیز شک دارم از وجود و هستی و عالم و خدا تا کوچک ترین وقایع اطرافم - به این فکر میکنم که در این دنیا هیچ قطعیتی وجود ندارد و هر آنچه ک ما به عنوان درست فکر میکنیم هست شاید واقعا درست نباشد و سلسله تفکرات اشتباه ما باعث شده آن چیز اشتباه را درست بپنداریم. مبناهای فکری متفاوت قطعا یکسری اعتقادات را درست میپندارند که استفاده ما از هر کدام ازین مبناها اعتقاداتی را برای ما بوجود میاورد. مثلا اگر یکسری دلیل بر حقانیت اسلام می آوریم قطعا میشود یکسری دلایل بر نفی آن نیز بیاوریم. من حتی بر این باورم که چشم ها و ذهن ما هم میتوانند اشتباه کنن مثل خطاهای دید که روزانه داریم. نمیتوانم با خودم کنار بیایم. همیشه این سوال با من است که از کجا معلوم شاید یک روز مشخص شود راهی که الان درست میپندارم اشتباه باشد. چنان شک دارم که ایمانی در من جای ندارد. لطفا راهنمایی کنید. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت باید با «معرفت نفس» شروع کرد زیرا در آن فضا بالاخره حضوری از خود را احساس میکنیم که اگر هم به همه چیز شک کنیم به آن کسی که شک میکند، نمیتوان شک کرد. پیشنهاد میشود با مباحث «معرفت نفس» مأنوس شوید (روی سایت هست). موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. یا کاشف الکرب. سلام و نور شهدا از حضرت عالی سوالی دارم آیا هدهد حضرت سلیمان خود جبرییل بوده است گمان کنم که یکی از شاعر ها فکر کنم حافظ اشاره کرده. نمی دانم یاعلی مدد 🌺
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر نمیآید که هدهد یک ملک باشد زیرا حضرت سلیمان «علیهالسلام» در ابتدا از غیبت او ناراحت میشوند و قصد تنبیه آن را دارند تا آنکه از جناب ملکه سبأ خبرها میآورد. موفق باشید
سلام به استاد گرامی: حقیقتش چون عازم حج هستم و همه به حساسیت آن سفر هم اقرار دارند، با توجه به اینکه جزوه های شما را در رابطه با حج خوانده ام؛ خواستم اگر باز نکاتی هست که خوب است روی آن فکر کنم، بفرمایید تا دنبال شود. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله اساتید بزرگ نکات ظریفی را در رابطه با حج به میان آوردهاند که بنده سعی کردم در جزوۀ «حقیقت حج» نکات اصلی مطالبی که آیت الله جوادی در کتاب «صهبای حج» و یا جناب سید حیدر آملی در کتاب «جامع الأسرار» فرمودهاند را خدمت رفقا عرض کنم. مهم آن است که متوجه باشیم آخرین پیامبر که نهاییترین حضور در محضر حق را برای بشریت به ارمغان آوردهاند؛ نظر به «کعبه» داشتند تا به حکم: « لِى مَعَ اللَّهِ وَقْتٌ لَا يَسَعُنِى فِيهِ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِىٌّ مُرْسَلٌ» ما را حضور و وقتی حاصل شود که فوق حضور فرشتگان و انبیای گذشته است و این، آن امری است که باید مدّ نظر قرار دهید. جناب آقای موسویان اخیراً در رابطه با سفر حج نکاتی را فرمودهاند که خوب است به آن نکات نیز توجه شود. https://eitaa.com/sabbar_ir/3256 موفق باشید
سلام: سوال من با این کد پیگیری را فرمودید شماره و موضوع سوال چیه، شماره نداره و سایت این کد پیگیری رو فقط داد؛ سوال درباره درد بدن هنگام گوش دادن معارف بود. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در سؤال قبلی جنابعالی که شبیه سؤالی بود که جواب داده شد؛ عرض بنده آن بود که « باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به خود سختگیری کرد زیرا ممکن است این مباحث نیاز به مقدمه داشته باشد. پیشنهاد میشود با سیر مطالعاتی سایت شروع بفرمایید و کار را ادامه دهید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: طاعات و عبادات قبول درگاه حق انشاءالله. دیده ام که بین شاگردان جناب فردید و آنان که اندیشههای ایشان را مورد بررسی قرار میدهند، بر سر مفاهیم وقت و زمان و تاریخ، مقداری عدم تفاهم و تفاوت وجود دارد. میخواستم بدانم تفاوتِ مفاهیمِ وقت، زمان و تاریخ در چیست؟ و دقیقا منظور از حوالت تاریخ چیست؟ وقت بخیر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موضوع بسیار مفصل است که البته با ادامۀ مباحث مربوط به جناب دکتر احمد فردید باید روشن شود. در این مورد خوب است به عنوان مقدمه به بحث «گزیدههایی از افکار و اندیشههای دکتر احمد فردید»
https://lobolmizan.ir/leaflet/1284?mark=%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF
و به مباحث «دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان»
https://lobolmizan.ir/leaflet/1615?mark=%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و احترام: ببخشید مزاحم میشم، در اعمال روزهای ماه رمضان در مفاتیح الجنان، قبل از دعایی که با این عبارت شروع میشه: «الهم هذا شهر رمضان، الذی انزلت فیه القرآن، هدی لناس و بینات من الهدی و الفرقان، و هذا شهر الصیام و هذا شهر القیام و......» ، نوشته «بخواند هر روز این دعا را که شیخ و سید نقل کرده اند:» . منظور از «شیخ و سید» کی هستن و آیا این دعا رو امامان معصوم گفتن؟ خیلی ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از «شیخ»، شیخ طوسی است که یک کتاب دعا دارند به نام «مصباح المتهجد» که یکی از منابع شیخ عباس قمی در نوشتن مفاتیح بوده
منظور از سید هم «سید بن طاووس» هست که کتاب های متعددی در اعمال روز، هفته، ماه و سال دارند و این کتابها هم از منابع مفاتیح بوده.
و اما این که آیا این ادعیه از ائمه هست یا نه، پاسخش اینست که این بزرگواران (مخصوصا شیخ طوسی هم به اقتضای روش فقهی اش و هم به خاطر این که به عصر معصوم نزدیک تر بوده) کتابهای دعا و اعمال رو بر اساس روایات ائمه علیهم السلام می نوشتند؛ یعنی وقتی در کتابشون فلان عمل رو میارند، منظورشون غالبا اینه که این عمل از ائمه یا نزدیکان ائمه «علیهم السلام» نقل و سفارش شده. موفق باشید
سلام استاد: طاعات قبول حق ان شاءالله. برای میلاد امام حسن علیه السلام باید سخنرانی کنم پیشنهاد شما کدام یک از مطالبتان هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوۀ «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» https://lobolmizan.ir/leaflet/360?mark=%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87 به قسمت امام حسن «علیهالسلام» رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: خداوند در سوره حمد فرموده انسان ها سه گروه هستند: انعمت علیهم، مغضوب علیهم، ضالین. در قضیه هابیل و قابیل هر دو قربانی کردند. برای ما هم از لسان حضرات معصومین صلوات الله و سلامه علیهم، نماز بعنوان قربان کل تقی معرفی شده است. خدا از هابیل قربانیش را قبول کرد، میشه جزء انعمت علیهم، از قابیل قبول نکرد، میشه مغضوب علیهم ولی ما اصلا نمیدونیم خداوند قربانی های ما را قبول کرد یا نکرد؟ قابیل فهمید خداوند قربانی را از خودش، قبول نکرده و از برادرش، قبول کرده با اینکه حسادت در وجودش بود. هابیل هم فهمید خداوند قربانی را از خودش، قبول کرده و از برادرش، قبول نکرده. ما اگر اصلا نفهمیم نمازمان قبول شده یا نه، جزء ضالین نمی شویم؟ آیا راه ارتباطمان را با خدا گم نکرده ایم؟ اجداد ما من جمله هابیل و قابیل در چه نحو حضوری بودند که پذیرفته شدن یا نشدن قربانی خود و دیگری بطور غیر قابل انکاری متوجه می شدند؟ از این بابت خود را گمراه تر از قابیل می بینم. لطفا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، درک نسبتی است که هرکس میتواند در نیّت خود در نمازش با خدا داشته باشد که آیا به سوی خدا آمده تا از خودخواهیهایش عبور کند؟ و یا نماز میخواند تا خودخواهیهای خود را رشد دهد و بخواهد بقیه را تحقیر کند؟ که متأسفانه بعضی گرفتار چنین روحیهای هستند. موفق باشید
سلام استاد: سوالی داشتم آن هم این است که چرا نمی توانم صوت های آشتی با خدا را مثل اولین باری که گوش میدادم گوش بدهم؟ و شما چه پیشنهاد میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همچنان خود را ادامه دهید ولی نه با برگشت به گذشته. خوب است بعد از دنبالکردن مباحث «ده نکته...» و «برهان صدیقین»، به مباحث قرآنی که روی سایت هست مثل سوره آلعمران وارد شوید. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: انسان اگر ادراکی غیر از علم حصولی که نسبت به خدا داشته باشد چه صورتی دارد؟ اگر ما قبول کنیم که ادراک دیگری از خدا داریم و آن دل و قلب است. هرچه باشد بازهم این ادراک، ادراک خدا نیست. پس ادراکی که در پیمان الست و احادیث دیگر آمده چیست؟ تنها میماند حرف عرفان که میگوید آن نوری را که دل درک میکند اسم است نه ذات. بر این مبنا اگر جلو برویم، ادراک اسم الله توسط دل ممکن میشود. پس آنچه که دل میبیند تجلی خداست به نام اسم الله و انسان با ریاضت شرعی سبب میشود که موانع کنار برود و انسان با دلش نور الله را ببیند. استاد عزیزم آیا تا اینجا درست اندیشیدم! با سپاس!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکتۀ خوبی است. به حضوری که انسانها «فطرهم علی التوحید» هستند فکر کنید. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و مهربانم! نمیدانم که چرا هروقت توبه میکنم کار برعکس میشود. میخواهم کینه را کنار بگذارم انگار یک وزنه سنگین به پایم میبندند. درباره حسادت هم همینطور و.... اما وقتی در حالت توبه نیستم اعصابم راحت تر است. وقتی توبه میکنم دچار عدم تعادل میشوم. میخواهم مثلاً غیبت نکنم، اما بر عکس بیشتر غیبت میکنم و... آیا این حالت طبیعی است؟ برای عبور از این حالت و توبه را نشکستن باید چکار کنم؟ با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته مولوی: ۱. «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را میکشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجهی اینهمه خیالات که در درون او بود نمیشود! به گفتهی مولوی باید رنجها و بلاها کشید و خون دلها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. گفت: «بس بلا و رنج بایست و وقوف / تا رهد این روحِ صافی زین حروف. این حروف واسطه ای یارِ غار / پیش سالک خار باشد خارِ خار» . عمده آن است که متوجه باشید هر وقت که انسان اتفاقاً پای در راه گذارد، مشکلاتش که پنهان بود، آشکار میشود و این خود، نشانهی در راهبودن است. باید با صبر و پشتکار از این مشکلات عبور کرد. ۲. هر اندازه انسان متوجۀ نور توحیدی باشد که مقابل او گشوده شده، بهتر نسبت به عبور از گناهان مصمم میشود. موفق باشید