با سلام خدمت استاد عزیزم: در قرآن آمده است که هو الظاهر یعنی خداست ظاهر. و ظاهر یعنی کسی که ظهور کرده است. پس این ظهورات همه همان اسم ظاهر است. یعنی خدا مطلق ظهور است. یعنی من به هر ظهوری (مثلاً درخت، ماه، کوه و...) نگاه کنم دارم الله را به اسم ظاهر میبینم. اسم ظاهر همین درخت کوه انسان و... میباشد. منظورم از درخت، کوه و... ماهیت نیست. منظورم این کثرت در ظهور را هرچه که از درخت، کوه و... مشاهده میکنم ،الله است به اسم ظاهر. مطالب فوق را از شرح تفسیر سوره حمد امام خمینی (ره) فهمیدم. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات شما استاد عزیزم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «دیده آن باشد که باشد شهشناس / تا شناسد شاه را در هر لباس» مهم توجه به نوری است که موجودی را ظاهر میکند و ما با هر چیزی با نور ظهور مواجه شویم و نه به آن چیز. در این مورد حضرت امام خمینی (ره) در جلسات آخر تفسیر سورۀ حمد متذکر این نکتۀ دقیق شدهاند. موفق باشید
سلام علیکم استاد گرانقدر: استاد بزرگوار، سوالی داشتم در خصوص علم مدیریت. آیا این علم قابل اکتساب و یادگیری است؟ (حالا چه از طریق مطالعه و چه روش های دیگر مثل مشاهده یا آزمون و خطا). در ادبیات مدیریت غربی این علم را علمی یادگرفتنی توصیف می کنند. ولی وقتی دقیق می نگریم گویا «جنم مدیریت داشتن» چیزی است که از سرشت می آید و آنقدرها هم قابل دستیابی نیست. به عنوان مثال جناب کمیل بن زیاد که حضرات معصومین خصوصاً حضرت امیر را درک کرده اند، قطعا بیش از زمان ما از مدیریت مبتنی بر دین مشاهده داشته اند ولی می بینیم زمانی که فرماندار هیت می شوند مولا به ایشان آن جملات را در خصوص مدیریتشان می فرمایند. حضرتعالی در مطالعات دینیتان این موضوع را چگونه یافتید؟ آیا می توان مدیریت کردن را یاد گرفت؟ اگر می شود چگونه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده، نظرِ افرادی در مدیریت قابل پذیرش است که معتقدند مدیریت امری ذاتی میباشد و نه اکتسابی، ولی شکلدادن به آن، اکتسابی است و با تجربۀ دیگران میتوان آن استعداد را رشد داد و در همین رابطه مدیریت «ایکس» و «ایگرگ» را مطرح کردهاند. موفق باشید
سلام استاد: سوالی داشتم آن هم این است که چرا نمی توانم صوت های آشتی با خدا را مثل اولین باری که گوش میدادم گوش بدهم؟ و شما چه پیشنهاد میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همچنان خود را ادامه دهید ولی نه با برگشت به گذشته. خوب است بعد از دنبالکردن مباحث «ده نکته...» و «برهان صدیقین»، به مباحث قرآنی که روی سایت هست مثل سوره آلعمران وارد شوید. موفق باشید
سلام استاد: در اواخر زیارت آقا امیرالمومنین (ع) در روز مبعث این جمله « اللهم و انی عبدک و زائرک متقربا الیک زیارت اخی رسولک» تایید فرمایشات شما در مباحث پیشین است. که آقا امیرالمومنین علیه السلام نه حضرت الله هستند و نه حضرت الله نیستند. آیا درست متوجه شده ام؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در زیارت امیرالمؤمنین «علیهالسلام» داریم: «اللهم عبدک و زائرک، متقرب الیک بزیارة قبر اخی رسولک» که با زیارت مولایمان علی «علیهالسلام» راهِ تقرب به سوی پروردگارمان را میگشاییم به اعتبار آنکه آن حضرت نمادی از نور توحیدیِ پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» هستند. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامیم! می خواستم بدانم که رضوان من الله اکبر در آیه «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»، منظور قرآن چیست؟ با تشکر از پاسخگویی استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیباترین حضور در بهشت، آن نیست که انسان از نعمتهای آن بهرهمند میشود؛ مهم آن است که شرایط تا آنجا عزیزالقدر است که انسان احساس میکند میزبان او در بهشت از بندهاش رضایت دارد و رضوان الهی انسان را به احساسی میرساند هزاربرابر بیشتر از نعمتهای بهشتی. آری! اگر بهشت زیباست، بهشتآفرین زیباتر است و رضایت او مهم است که جان را زنده و زندهتر نگه میدارد. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: سوالات صوت و کتاب جوان و انتخاب بزرگ و صوت و کتاب چه نیازی به نبی تون رو از کی میتونم بپرسم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر مباحث را با کتابهای تکمیلی کتابهایی که نام بردید؛ ادامه دهید خودتان جوابگوی سؤالات خود خواهید بود مثل مطالعه کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت». موفق باشید.
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: میشه لینک کتاب مدرنیته و توهم رو بفرستین؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: لینک کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» https://lobolmizan.ir/book/93?mark=%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%AA%D9%87. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به پرسش و پاسخ شما ره ۳۸۹۵۷ می خواستم ببینم که تسبیح ذات چه میشود؟ با سپاس از شما استاد بزرگوار!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که حضرت ذات به انوار اسماء در صحنه هستند در واقع «له الاسماء الحسنی» پس او را با اسماء حسنایش تسبیح میتوان کرد به همان معنایی که عرفا میفرمایند هر اسمی از اسمای الهی همان ذات است به صفت خاص. موفق باشید
سلام استاد: چرا اکثر تشیع از ایران است اینگونه نیست که شیعه مذهبی قومی باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول پروفسور کربن، هوشیاریِ خِرد خسروانی موجب شد تا عمیقترین وجه اسلام را، ایرانیان درک کنند. موفق باشید
همه کمال در نقص است، اگر نقص نبود و همه کمال مطلق بودند عشق بی معنا بود، آنوقت من میشدم کمال مطلقی که تنها کمال مطلق است اما باز تنهاست، ناقص بودن و عاشق کاملی بودن بهتر است از کامل بودن و تنهایی! اما اینکه باز میدانیم همه در نهایت، کمال مطلقیم بیشتر میترساندم که ما تا همیشه تنها خواهیم بود که ناگاه صدا میرسد: نترس تا ابد تو ناقصی هستی که در کنار من که کمال مطلقم آرامی! «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» نترس بنده من نمیگذارم مثل خودم تنها شوی! نمیگذارم موحدی شوی که تمام احساس کمال را دارد، با نقصت خوش باش، با کفرت خوش باش، با دوئیت خوش باش، عشق جبران ما فات میکند. در دل این کفر توحید معنا میشود... تو کافری باش عاشق منی که موحدم و تنها! کاش میشد یواشکی بگویم من هم کافرم شاید کافرتر از تو و عاشق تویی هستم که موحد و تنهایی! تو عاشق کمالی و من عاشق نقص پس من از تو کافرترم! بنده من یکی درد پسندد مثل من و یکی درمان پسندد مثل تو! تنهایی خیلی وحشتناک است! من تجربهاش کردهام بنده من! نخواهم گذاشت تو هم تجربهاش کنی! بگذار از من بخواهی و من عطایت کنم! گناه کنی و من ببخشم! عشق یعنی همین عوام بازی ها! ناقص عاشق کامل است و کامل عاشق ناقص! محال است خواص بفهمند این دور چه دور قشنگی است وقتی تو با خدایت زیر یک چتر دونفری زیر باران قدم میزنی! و آه از باران...
باسمه تعالی: سلام علیکم: و باز «انتم الفقراء الی الله» و نظر به تعلّق و نسبت. آری! فقط نسبت، که ما را همین بس است، بقیه بهانه است تا این نسبت را درک کنیم. اگر او خود را در ما دید، ما خود را در نسبتی که با او داریم مییابیم. گفت: «پس بدین نسبت به تو همسایهایم / چون تو خورشیدی و ما چون سایهایم». موفق باشید
سلام علیکم: خداوند در قرآن میفرماید که از هر کسی به من نزدیکتر است. پس چرا آن را احساس نمی کنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حس حضور توحیدی، امری است سلوکی و باید برای انسان در مسیر ادامه سلوک پیش آید و نه با سؤال و جواب!! موفق باشید
جناب استاد طاهرزاده سلام علیکم: با آرزوی توفیق و طول عمر با برکت برای حضرتعالی، تفاوت معنی سبحان الله، الحمدالله و تقدیس را می خواستم بدونم. در آیه ۳۰ سوره بقره از قول فرشتگان می فرماید: وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ در ترجمه نوشته شده: ما با حمد و ستايش تو، ترا تنزيه و تقديس مىكنيم. آیا این کلمات در زبان فارسی معادل ندارند؟ (با تشکر بی پایان از وقتی که برای پاسخ به پرسش حقیر می گذارید.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که این اذکار هر کدام افق بلندی را مقابل ما می گشایند؛ حیف است آن ها را با حوصله زیاد دنبال نفرمایید. پیشنهاد می شود به بحث شرح تفسیر حمد حضرت امام خمینی رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/645?mark=%D8%AD%D9%85%D8%AF موفق باشید
سلام و احترام: استاد شما فرمودید عین ثابته چیزهای کلی رو در انسانیت انتخاب کرده میشه لطفا یه مثال بزنید و بیماری و پدر و مادر و همسر به انتخاب ما نبوده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این که انسان خود را طوری تعریف کند که انسانی شجاع و اندیشمند باشد؛ آن هم نه به معنای انتخاب جزیی و یا تصمیم فردی، مربوط به عین ثابته اوست و این بسیار فاصله دارد از ربط آن موضوع به امور جزئی. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله استاد: در مورد حقیقت انسان کامل یا همان صادر اول میتوان گفت که زمان بردار نبوده و موجودی ازلی هست همانطور که نمیتوان فرض کرد که خورشید باشد اما نور خورشید نباشد و در مورد سایر اصناف فرشتگان هم همینطور؟ اما وقتی بحث ظهور آن حقیقت در عالم ناسوت مطرح میشود اینجا نیاز به مقدماتی مثل خلقت آسمان و زمین هست که به تعبیر قرآن کریم در ۷ دوره صورت گرفته و چون ماده ملازم زمان است اینجا بحث زمان مطرح میشود؟ تا در یک مقطع خاص بدن عنصری پیامبر اکرم شکل گرفته و آماده پذیرش و ظهور کامل آن حقیقت میشود؟ و لذا «انی جاعل فی الار ض خلیفه» و گفتگوی فرشتگان در این باره باید گفت که اصل آن حقیقت که جلوه تام اسم الله است فقط تقدم رتبی بر همه اصناف موجودات دارد و آنجا بحث زمان مطرح نیست ولی وقتی آن حقایق با زبان ما گفته میشود خود به خود صورت زمانی به خود میگیرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می فرمایید و بحمدالله جناب صدرا در بحث «حرکت جوهری» روشن می کند که اساساً زمان مربوط به حرکت است و تنها در جایی مطرح است که حرکت باشد و حرکت مربوط به عالم ماده می باشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: من انسان خوب و مومن و با تقوایی نیستم اصلا. اما مدتی است آتشی به جانم افتاده و خواب شب هایم را گرفته، شب ها هرکاری میکنم خوابم نمیبرد و فقط بر روی سجاده آرام می شوم چیزی از عبادت های عرفا و بزرگان نمیدانم برای همین فقط بر سرِ سجاده قرآن میخوانم و استغفار میکنم اما هرروز حالم بدتر از دیروز میشود با نوعی اضطراب زندگی میکنم، گویی کسی را منتظرم که از در برسد و از او بی خبرم نمیدانم چه کنم، اصلا دوست ندارم در میانِ مردم و فامیل باشم بودنِ در کنارشان ذهنم را می آزارد، تنهایی و فکر کردن برایم مانند خوردن باقلوای آذری شیرین است و در جمع بودن مانند عذاب حتی گاهی به این می اندیشم که برای یافتنِ مقصود خود مهاجرت کنم از شهر خود و بدور از مردمان پُر توقع در قم زندگی کنم اما هر بار تصور اینکه همسرم در این شهر مسئول هدایت نوجوانان است مانع از این امر میشود نمیدانم چه کنم، دنبال مسیری میگردم که بی تابی ام را درمان کند و این آتش را در وجودم تسلا بدهد نمیدانم چه کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته حضرت آیت الحق آیت الله حسن زاده، هنر آن است که انسان در زندگی اگر دل با یار دارد، دست در کار داشته باشد. به آن معنا که انسان، خود را در وسعتی حاضر کند که نه از حضور معنویش در نزد خود محروم باشد و نه از حضور در جمع انسان ها و فعالیت های اجتماعی. باید خود را در چنین حضوری مدّ نظر آوریم. موفق باشید
سلام علیکم: شما در صوت سوره اعراف در بخش اسماء الله در یک مثالی میفرمایید که: وقتی سراغ یک گل میرویم باید هم با اسم جمال و هم اسم جلال برویم. میشود دلیل آن را بیان بفرمایید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسیار مفصل است و نیاز به سعه نگاه عارفانه دارد و نباید آن را در محدوده مفاهیم فلسفی و قیاسی مدّ نظر آورد. امید است کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق»
https://lobolmizan.ir/book/241?mark=%D8%AF%D8%B1%DB%8C%DA%86%D9%87
در این رابطه راهی بگشاید. موفق باشید
سلام علیکم: در پاسخ به پرسش 38481 تلویحا و یا شاید صراحتا پرسشگرانی که در سوالات قبلی سوالاتی راجع به منصور و عین القضاه مطرح کرده بودند را ضد انقلاب های شاگردنمای خویش معرفی کردید، اولا بنده برخی از آن افراد را میشناسم و آثار حضرتعالی را هزاران ساعت-نفر مباحثه کرده ایم، که نه ضد انقلابند بلکه بیش از برخی مدعیان برای انقلاب هزینه داده و میدهند و نه شاگردنما، اتفاقا برخیشان نیز به آثار حضرتعالی بلکه به آثار و سیره ی منصور و مولانا بیش از من مسلطند، آنچه که در آن پرسش فرمودید به نظرتان صحیح بوده؟ حتی برخیشان میگفتند نسبت به این داستان اعتراض کردند اما سوالات از سایت حذف شده. اگر حجتی برای آن جواب داشته اید دلیلی ندارد سانسور، اگر نداشته اید، توبه ی خطای علنی پذیرش خطای علنی ست. کدام یک؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که عرض شد ورود به این مسائل عرض عریضی دارد و در محدوده سؤال و جواب سایت نمی گنجد. پیشنهاد بنده آن بود که رفقا به این راحتی ها در مورد آن افراد قضاوت نکنند و شاهد امر را سخن حضرت امام خمینی آوردم که در کتاب «سرّ الصلواۀ» توصیه می فرمایند به این راحتی ها کلمات آن افراد را حمل بر کفر ننمایید. موفق باشید
با سلام: شما در برهان صدیقین میفرمایید که: «عين وجود» تمام كمالات را دارد، يعني عين علم است، عين حيات است، عين قدرت است و ... سوال: آیا عین وجود، تمام مراتب و درجات،علم را دارا میباشد. مثلاً درجات علم یک دانش آموز، لیسانس، دکترا، پرفسوری، علم امام معصوم (ع) را داراست؟ (فرض را بر این گذاشتم که منظورم علم حقیقی باشد) با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان فکر کنید آیا میشود هر علم که علم به معنی حقیقی باشد، عین کمال از آن خالی باشد؟ موفق باشید
با سلام و احترام: در پاسخ کمترین میزان شرک امام باقر (ع) فرمودند: «هر کس به هسته ای بگوید سنگریزه است و به سنگریزه بگوید هسته است! و به آن متدین و معتقد شود.» تفسیر و منظور کلام حضرت چیست؟ با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطفاً عین متن را به طور کامل ارسال فرمایید. موفق باشید
سلام و درود و نور و رحمت الهی تقدیم پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. مادر بارداری هستم که بعلت کم شدن خونرسانی به جنینم توی بیمارستان بستری هستم. خیلی نیاز به دعای شما خوبان و اولیای الهی دارم. هر لحظه به این یقین میرسم که فقط خدا و اهل بیت علیهم السلام رو دارم، انگار فقط من هستم و خدا و اهل بیت علیهم السلام. نه هیچکس دیگه. اراده الهی رو خیلی بیشتر از پیش میبینم اینکه پزشکان و پرستاران خیلی زحمت میکشند اما کار رو باید خدا درست کنه. التماس دعا استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کارسازِ ما به فکر کار ما است و یقیناً او مصلحت ما را میداند. موفق باشید
با سلام: در قیامت و برزخ «تطلع علی الافئده است.» آیا زمانی همه که ما در خواب، صورت هابی را خواب میبینیم. آیا این صورتها بر اساس همین آیه رخ داده است؟ یعنی آیا این صورتها از درون دل ما طلوع کرده اند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم نیست زیرا در دنیا هنوز توهّمات، منشأ بسیاری از این صورتها میباشند. موفق باشید
سلام و نور: حاج آقا ببخشید لطفا هر وقتی فرصت کردید در مورد جمله زیر منبع یا جزوه یا کتاب یا سخنرانی از خودتون بهم معرفی کنید تا ان شاءالله مطالعه کنم موضوع: دوشخصیتی بودن پیامبر، یعنی اینکه پیامبر یک شخصیت پیامبری دارد و یک شخصیت بشری (پدر و شوهر و دوست و ...) که غیر از پیامبری است عده ای می گویند پیامبر در قالب شخصیت بشری اش، اشتباه هم داشته حالا خواستم ببینم تفکیک این دو حوزه شخصیتی امکان پذیر هست یا نه و اینکه درست است یا نه؟ یا اینکه نه، باید بگوییم پیامبر در همه حالات شخصیت پیامبری داشته است؟ البته بیشتر بحثم روی تفکیک شخصیتی پیامبر است؟ و استناد قرآنی آن 🌹🌹🌹🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وصف «مصطفی» حکایتِ برگزیدهبودن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» میباشد به آن معنا که وجود مقدس آن حضرت، تماماً ذیل اراده الهی عمل میکند. حتی آنجایی که در امور عادی زندگی خود حاضرند. و به همین جهت در همه ابعاد برای انسانها اسوه و حجتاند و فرمود: «ما ینطق عن الهوی» یعنی در هیچ موردی بر اساس میل خود که جدا از نظر حق باشد، عمل نمیکند. کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در این مورد گفتهها دارد. خوب است به آن کتاب رجوع شود. موفق باشید
سلام علیکم: اینکه در روایات آمده است اگر کسی فلان امام را با معرفت به حقش زیارت کند ثواب حقیقی و چند برابری می برد این حق چیست و چگونه می توان به این معرفت دست یافت؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در درک مقام حقیقت نوری آن حضرت است که میتوانید در این مورد به کتاب «حقیقت نوری اهل البیت «علیهمالسلام» رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/book/255?mark=%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA%20%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C . موفق باشید
سلام علیکم: بر اساس برهان صدیقین میخواستم ببینم که مطالب زیر درست است یا نه؟ در واقعیت عین وجود نداریم. بلکه عین کمال داریم. عین کمال عین علم، عین قدرت و عین حیات است. (البته منظورم تمام صفات ذاتی است.). حال این عین کمال تجلی کرده است و این موجودات به وجود آمده است. این موجودات در حقیقت همان عین کمال است (همان علم، حیات، قدرت) است که نزول کرده است. (البته با حفظ عینیت ذات و صفات). یعنی وقتی عین علم، عین قدرت، عین حیات تجلی کند در جهان ماده این موجودات به وجود آمده اند. حال اگر این موجودات را در صعود بالا برویم، به عین کمال میرسیم که این موجودات به نحو وحدت در عین کمال به بیرنگی و جامعیت هستند. راستش من با عین وجود مشکل دارم. چون وقتی گفته میشود که وجود اشیا از عین وجود است من هر چه دقت میکنم نمیتونم این مطلب را درک کنم. اما وقتی گفته میشود که کمال هر موجودی از عین کمال است، من درک میکنم.چون علم، قدرت و حیات قابل درک کردن هستند. لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! واژه «عین وجود» واژهای است فلسفی. و آنچه در واقعیت و خارج است «وجود» است به اعتبار صفات کمالیه. موفق باشید
با سلام و آرزوی سلامتی: در سوره یس که قوم مخالف پیامبران می گویند الرحمن شما را نفرستاده یعنی الرحمن را می شناخته اند آیا منظورشان از الرحمن خدایی است که رحمتش را درک کرده اند؟ یا شخصی را که مظهر الرحمن بوده است را می شناخته اند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنان معتقد به وجود خداوند بودند ولی معتقد به ارسال رسولان توسط خداوند نبودند. موفق باشید
