بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: بنده چند وقتی است سرگردانم که آیا زن باید بیرون از خانه کار کند یا داخل خانه؟ چرا؟ درآمد داشتن زن و اشتغال او خوب است یا خیر؟ و متاسفانه به هیچ نتیجه ای نرسیدم و در یک مجموعه ای از تناقضات گرفتار شده ام... وقتی یک زن یک سری استعداد ها و توانمندی ها دارد، مثل توانایی مدیریت بالا و روحیه ی گرم و با حرارت، این زن نمی‌تواند در خانه بماند و ظرف بشورد و بچه نگه دارد، افسرده و دل مرده می‌شود. پس تکلیف استعداد های او چه می‌شود؟ چرا رهبر انقلاب خطاب به مردان می‌گویند عامل موفقیت شما زنی است که خانه داری می‌کند و بچه را نگه می‌دارد و...؟ چرا این موفقیت برای زنان نیست؟ چرا موفقیت و حضور در جامعه و کسب ثروت فقط برای مردان است؟ چرا زن را موجودی می‌پندارند که معطل مرد است؟ زن بشوید، بروبد، بچه بزرگ کند تا مرد به موفقیت برسد؟!! چرا با کسب ثروت و اشتغال زنان مخالفت می‌شود؟ مگر نه این است که پیامبر به واسطه ثروت حضرت خدیجه اسلام را نشر دادند؟ چرا می‌خواهیم مسلمانان را در فقر و قناعت و زهد نگه داریم و یهودی ها بواسطه ی ثروتشان دنیا را در دست بگیرند و بر ما برتری یابند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در کتاب «زن آنگونه که باید باشد» عرض شده؛ بحث در استعدادهای متفاوت زن و مرد است آنجایی که نیاز به آن استعدادهای متفاوت است و زنان با مادری و دلسوزی و حکمت خاصی که دارند کارهای غیر ممکن در امر تربیت را با روحیه خود، ممکن می سازند و این غیر از کارهایی است که با روحیه انسانیِ انسانها جدا از زن و مردبودن پیش می آید بخصوص در زمانه ای که بسیاری از کارهای دیروزینِ خانه، امروز به جامعه کشیده شده است و هرگز نباید از استعدادهای زنان در این رابطه استفاده نکرد که بعضا در امور تولیدی همچون قهرمانی شجاع به میدان آمده اند. موفق باشید

37689

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد پیرو سوال ۳۷۶۸۳ منظور من مباحث مربوط به (حق) است یا این مبحث ربطی به فلسفه ندارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

37618

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز سلام: عرض تسلیت و تبریک بابت شهادت بزرگ مرد جهادی، رییسی عزیز. با توجه به اینکه این نظام مورد عنایت خاص پروردگار و امام زمان هست، و بعد از سالها شهید رئیسی امیدهای زیادی نسبت به آینده انقلاب و رفع مشکلات در ذهن ها زنده کرده بود شهادت ایشان چه ابعاد و توجیهاتی می‌تواند داشته باشد که ما به این قلبمون بقبولانیم و مقداری درد فراق و دلشوره ما فروکش کند آیا شهادت ایشان برکاتی بالاتر از وجود ایشان داشت؟ آیا آینده عملکرد ایشان احتمال دچار شدن به سرنوشت مابقی رئسای جمهور داشت و خداوند با این شهادت بهترین سرانجام برای ایشان و نظام خواست؟ آیا خداوند شخص کاربردی تر برای نظام در نظر داشت که ضعف های این دولت را سریعتر و راحت تر رفع کند؟ (مانند کنترل تورمی که در سفره مردم زیاد حس نشد، یا قول مسکن ۱ ملیون در هر سال، یا بی سامانی بخش خودرو سازی و...) ممنون از شما، دعاگوئی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مربوط به ذات انقلاب است جهت حضور در آینده بشر، حضوری که متذکر توحید می‌باشد و عبور جهان از زشت‌ترین معنایی که انسان در خود دارد و خداوند مسلّماً آیت الله رئیسی‌ها را پرورانده است برای چنین منظوری. مهم درست‌دیدنِ چنین انسان‌هایی در جایگاه تاریخی‌شان می‌باشد. موفق باشید

37606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: با توجه به سوال ۳۷۵۹۶ آیا من در برزخ با پدر و مادرم می‌توانم روبرو شوم؟ اگر جواب مثبت است، پدر و مادرم که خارج از من هستند. پس چگونه این امر ممکن است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن كريم در اين باره مي‌فرمايد: "فَإِذَا نُفِخ‌َ فِي الصُّورِ فَلاَ َّ أَنسَاب‌َ بَيْنَهُم‌ْ يَوْمَئذٍ وَ لاَيَتَسَآءَلُون»‌َ (مؤمنون‌،۱۰۱) پس آن گاه كه نفخة صور قيامت دميد، ديگر نسبت و خويشي در ميانشان نماند و كسي از كسي ديگر حالي نپرسد. موفق باشید

37560

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خداوند وجودش نامتناهی است. پس وجودی غیر خدا نیست. هر چه ما می‌بینیم ظهورات آن وجود نامتناهی است. ما هیچ وقت ذات وجود نامتناهی را نمی توانیم بشناسیم یا شهود کنیم. اما ظهورات آن وجود نامتناهی را می توان شهود کرد. نامتناهی به ذات بر می‌گردد. نه اینکه بگوییم که نامتناهی یعنی همین ظهورات که می‌بینیم. آیا مطالب بالا درست است. اگر قسمتی نادرست است لطفاً آن را توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً همین طور است. به همین جهت ما را دعوت به نظر به اسمائی کرده‌اند که نور آن اسماء حسنای الهی در مظاهر جلوه می‌کند. مهم آن است که در مظاهر متوقف نشویم و همه را آینه اسمای حسنای او بیابیم. به همان معنایی که مولایمان علی«علیه‌السلام» فرموده باشند: «ما رایت شیئاً الا و رایت الله قبله و معه و بعده». یا به تعبیر جناب مولوی: «دیده آن باشد که باشد شه‌شناس/ تا شناسد شاه را در هر لباس». موفق باشید

37545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام جناب طاهر زاده: به یاد دارم یه موقع تو یکی از صحبتهاتون گفتید یک نفر ناراحت بوده از واردات ماشین، بعدا متوجه شده بودید مشکل اون طرف این بوده که می‌ترسیده مدل ماشینش بیاد پایین. حقیقت اینه که توی فامیل داریم کسانی که با هاشون هم سن و سال هستم و تو یک شرایط اقتصادی بودیم ولی الان اونها خیلی پیشرفت کردنده اند و ثروتمند شده اند. ماشین شاسی بلند خریدند، کارخونه، مسافرت های خارجه، زن و فرزندان خوب، باغ و ویلا و خلاصه زندگی مرفه پیدا کردن. حقیقت اول که فرار می‌کنم از موقعیتی که با اونها روبه رو شوم. ولی اونا هر سال می‌خواهند‌ بیان به ما سر بزنند. حس خیلی بدی تو مایه های شرم، فقر، بدبختی، بیچارگی، یه خرده حسادت و ترس از بیشتر شدن این فاصله بهم دست میده تا اونجا که بعضی وقتها دلم میخواد اصلا نبودم. نمی‌دونم واقعا کسی هست که تو این شرایط حس حقارت بهش دست نده؟ شنیده ام آدم تکامل یافته، نسبت به پیروزی و پیشرفت دیگران خوشحال میشه؟ ولی نمیدونم چطوری؟ ممنون میشم راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان خدا را دارد که غنی مطلق است؛ همه چیز دارد. چرا نسبت به نداشتن‌های دنیایی‌مان که چیزی جز توهّمات نیست، خود را ملامت کنیم؟!! تازه، با همان آرامش و غنایِ درونی با آن افرادی که می‌فرمایید به شما سر می‌زنند؛ باید روبرو شوید و نشان دهید چه اندازه در معنویات خود، خود را مستغنی از دنیا می‌دانید. چیزی که اهل دنیا بنا دارند با دنیای بیشتر به دست آورند، ولی امکان ندارد. موفق باشید 

37416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد سلام: بنده نبی ام از دانشجومعلم های اصفهان که چند باری صبح ها محضرتون بودیم. خواستم ببینم این کلید واژه ی بشر جدید یا انسان امروز که استفاده می کنید معنیش چیه و مگر قید زمان می تواند انسان را به قدیم و جدید تقسیم کند؟ ملاک جدید و قدیم از نظر شما چیست و این مرز که انسان را به قدیم و جدید تقسیم کرده از نظر شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «بررسی شیوه‌های تبیین معارف دین» روی سایت هست، إن شاءالله بتواند جوابگوی سؤال جنابعالی باشد. موفق باشید

37373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۱. از کجا بفهمیم که داخل سلوک هستیم یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت خود از آن جهت که در هر کاری احساس بندگی نسبت به خدا باید داشته باشیم، راهی که همان سلوک الی الله است ظهور می‌کند و آن ایجاد نسبتی است که عبد با حضرت ربّ در انجام وظایف شرعی خود دارد. در غیر این صورت، سلوکی پیش نمی‌آید هرچند ممکن است انسان در حدّ جهنم‌نرفتن دینداری کرده باشد. موفق باشید

37262
متن پرسش

سلام من اسم (خانم کشاورز بودنم) و افعالم دوگانگی دارند و در وحدت هست. غیب الغیوب الله (ائمه) یا امام زمان و فعلیت تمام هستی. در دوگانگی نیست و در وحدت هست. پس غیر از خدا چیزی در صحنه نیست و همه همون غیب الغیوب هست. پیامبر غیب الغیوب هست. من هم همون غیب الغیوب هستم و غیر از او کسی یا چیزی نیست پس وظیفه اصلی من چی هست؟ چکار باید بکنم؟ من خودم رو توی کوچه های مدینه می‌بینم من خودم رو در اطراف کربلا می‌بینم. من خودم را در ایران می‌بینم و چرا برای مردم غزه نمیتونم کاری بکنم می‌خوام کاری بکنم ولی نمیتونم انگار یکی دست روی شونه ام گذاشته و میگه صبر کن ببین آخرش چی میشه و منتظر یه اتفاق آسمانی هستم. ولی تهش از خودم بدم میاد که چرا هیچ کاری نمی‌کنم چرا نمیتونم اون بچه بدون مادر رو بغل کنم؟ چرا نمیتونم سفره هفت رنگ غذام رو برای بچه های گرسنه غزه پهن کنم؟ چرا نمیتونم با انگشتانم گلوی صهیونیستها رو فشار بدم و نفس کشیدن رو براشون حرام کنم؟اصلا چرا زنده ام؟ چرا نفس می‌کشم؟... چکار باید بکنم تا از خودم راضی شوم؟ خواهشاً درباره ی سوال های اولیه واضح جواب بدید. اگه در سایت سوالات نمیشه جواب رو به ایمیلم بفرستید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حال مائیم و همه آنچه فرمودید و ندایی از جنس «متی نصرالله». راستی! چه باید کرد وقتی همچون زندانیِ گرفتار زندان نمی‌توان با دست‌های گشوده ایثار حتی ایثار جان در کنار مردم غزه بود. تنها می‌توانیم با عزمی اساسی از حضرت پروردگار تقاضا کنیم ما را نیز در میدانی که برای مردم غزه گشود، به نحوی که خودش صلاح می‌داند وارد کند. موفق باشید  

37105

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: در دعای عالیة المضامین بعد از زیارت امامان معصوم آمده: «اللّهُمَّ اِنّى‏ زُرْتُ هذَا الْأِمامَ‏ مُقِّراً بِاِمامَتِهِ، مُعْتَقِداً لِفَرْضِ طاعَتِهِ فَقَصَدْتُ مَشْهَدَهُ «بِذُنُوبى‏» وَ «عُيوبى‏»، وَ «مُوبِقاتِ آثامى‏»، وَ«کثْرَةِ سَيئاتى‏» وَ«خَطاياىَ»، وَ«ما تَعْرِفُهُ‏ مِنّى‏»، مُسْتَجيراً بِعَفْوِک مُسْتَعيذاً بِحِلْمِک، راجِياً رَحْمَتَک، لاجِئاً اِلى‏ رُکنِک، عآئِذاً بِرَاْفَتِک مُسْتَشْفِعاً بِوَلِيک...» اینکه زائر با این مشکلاتی که در این دعا مطرح کرده، به محضر اولیای الهی مشرف می شود، آیا باعث ناراحتی و انزجار اولیای معصوم از زائر نمی شود و بی ادبی محسوب نمی شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا زائر با این کلمات می‌خواهد خطاهای خود را مدّ نظر آورد تا با نظر مبارک امام معصوم آن خطاها جبران شود. موفق باشید 

36312

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوارم: این روزها خیلی سخت می‌گذرد، وقتی می‌بینم بیمارستانهای غزه چنین وضع سختی دارند و فرجی هم نمی‌شود، شرایطشان سخت و سخت تر می‌شود، چیزی بگویید تا کمی آرام شویم استاد. شرایط مردم غزه بسیار سخت است. چگونه مردم غزه تحمل می‌کنند؟ چگونه قلب امام زمان طاقت می‌آورد؟ این جنگ تمام شود تا سالیان عوارض روحی و جسمی جنگ باقی خواهد ماند، این همه خرابی، محیط زیست آلوده و ....استاد چیزی بگویید تا دلمان اندکی آرام گیرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا خداوند بنا دارد به بشر جدید نشان دهد که در این زمانه وقتی دینداری حقیقی به حاشیه رود، و حاکمان از دیانت فاصله بگیرند، چه اندازه ضدِ انسانی تصمیم می‌گیرند و عمل می‌کنند و تصور می‌شود مردم مظلوم و مقتدر غزه در عین دادن چنین هزینه‌های سنگین، رسالت نشان دادن این فاجعه بزرگ را دارند. به امید آن که بشریت بیدار شود. این‌جا است که مسلّماً از طریق غزه مشخص می‌شود دیگر جهان، جهانِ دیروز نخواهد بود زیرا این جنایات حالت طبیعی ندارد؛ بیشتر شبیه شروع تاریخ دیگری است. موفق باشید

35418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا ربات ها به هر درجه ای از پیشرفت برسند محروم از دمیده شدن روحند؟ یا همانطور که جسم آدمی در چند ماهگی مهیای دمیده شدن روح می شود ممکن است ربات های پیشرفته نیز این زمینه را مهیا کنند و به نظر می رسد خداوند هیچ جا نگفته باشد الا و لابد من روح را در جسم آدمی خواهم دمید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه زمینه دمیدن روح را فراهم می‌کند، تدبیر الهی است به همان معنای «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي». موفق باشید

35232

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در صورت امکان می‌خواستم بدونم دهه کرامت حرم امام رضا بودید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! موفق باشید

35231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: استاد من چند وقت هر روز یس را صبح و گاهی غروب می خوانم. سوره فتح را هم یک سالی هست می خوانم. کسی هم بهم نگفته بخوان. بخاطر حل مشکلم این کار را کردم. انتخاب یس برای این بود که دیدم خیلی منافع داره. ولی سوره فتح را بخاطر اسمش انتخاب کردم. گفتم خدایا بحق اسم سوره گره کارم را باز کن. حالا مطلبی شنیدم که این همان سرخود ، تلاوت کردن است و گرفتاری میاره. درسته؟ استاد لطفا راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! به هر حال رجوع به قرآن و سوره‌های آن به امید گشوده شدن رحمت الهی همیشه و برای همه کس مفید است. موفق باشید

35092

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: از نظر وحدت شخصیه وجود، مثلا در آب، سیراب کردن اثر خداست یا اثر آب؟ لطفاً توضیح مختصری بفرمایید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه تأثیرات از حضرت حق است با حضور مطلقی که او در عالم هستی دارد، ولی از طریق مظاهر اسمای حسنایش. موفق باشید

40188
متن پرسش

با سلام و درود بر روح پاک دلاورمردان و راست قامتان راه حق و حقیقت که در نزد خداوند قطره ای از خونشان به هدر نرفته و نمی رود و با عرض سلام خدمت استادی که همواره عمیق اندیشیدن را به ما آموخته است. استاد عزیز اگر بخواهیم عمیق تر بنگیریم آیا تصمیم به ترور فرماندهان پاک سرشت‌ و جویای شهادت اخیرمان را فقط اشتباه محاسباتی دشمن بدانیم یا در معیار بزرگتر طرحی از طرف پروردگار؟ پروردگاری که آه کودکان معصوم و مظلوم و بی دفاع و گرسنه نشسته در سوگ مادر در غزه را شنید و نخواست موشک های جبهه حق در زیر زمین خاک بخورد تا بر سر شقی ترین اشقیاء زمانه فرود آید آنهم در نقطه ای از تاریخ که حق از باطل کاملاً جدا شده و چهره کریح و خبیث و پلید یزیدیان زمانه برای آزادگان و حقیقت جویان جهان بیش از هر زمانی آشکار و عیان شده است. و برای ملت ما چقدر جای بالیدن و افتخار است که از طرف رب العالمین جزو ملت هایی قرار گرفت تا این رسالت تاریخی به دست ایشان رقم بخورد‌ و نام و یادشان در زمره گشایندگان راه توحیدی در تاریخ قرار گیرد. الحمدلله. خداوند سالکان راه حق را یار و یاور و نگهدار باشد. ان شاء الله

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ بسیار خوبی را متذکر هستید و حقیقتاً در این پیش‌آمد، سنتِ اصیلی از سنن الهی را در صحنه می‌یابیم که خداوند بعضاً برای یاری دین خود از افرادی استفاده می‌کند که خودشان گمان نمی‌کنند با کارهای خود به توسعۀ دین خداوند کمک کرده‌اند و از آن جایی که این سنت خداوند است باید در پیش‌آمدِ اخیر نیز این نکته مدّ نظر باشد و همان‌طور که عرض شد حقیقتاً رژیم صهیون در همان روز اول شکست خورد درست در همان فضایی که گمان می‌کرد پیروز شده است. خوب است به نکات زیر همچنان فکر شود:
۱. آیا می‌توان به نظام بردگی جدید که از طریق استکبار و در این منطقه از طریق رژیم صهیون پیش آمده فکر کرد؟
۲. پس مسئله اصلی مسئله هسته‌ای ما نیست بلکه مسئله هویت ایران اسلامی است  با ریشه و تاریخی که در مواجهه با فرهنگ مدرنیته متذکر آینده تاریخی انسانی است که به وسعت  حضور آخرالزمانی‌اش می‌اندیشد.
۳. آیا وجود ایران در این شرایط تاریخی اش جواب نیاز بشر آخرالزمانی نیست که جهان استکبار از طریق رژیم صهیون به مقابله با آن برخاسته است و در این رابطه در واقع ما با آمریکا به معنای شیطان بزرگ روبرو نیستیم؟
۴. آیا نمی‌توان گفت که ایران به عنوان  یک تاریخ با هویت خاص خرد خسروانی در جلوه فرهنگ تشیع، طوری به میدان آمده است که استکبار تحمل چنین ملتی را ندارد؟
۵- آیا همین که بعد از حمله ترکیبی رژیم صهیون ایران منفعل نشد و به گفته آنان به کما نرفت و توانست مقابله کند، حکایت از پیروزی ایران به حساب نمی‌آید تا ما معنای زندگی در این تاریخ را در تقابلی که با رژیم صهیون پیش آمده درک کنیم؟
موفق باشید          
 

40038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

 سلام به استاد گرامی: حتماً فیلمی که مناظره آقای دکتر عیدالکریمی با آقای اکبرنژاد هست را ملاحظه کرده ایدhttps://eitaa.com/fekrat_net/12459. در حالی که همان طور که می‌فرمودید این آقای عبدالکریمی با آن آقای عیدالکریمی که اساساً نسبتی با انقلاب نداشتند، تفاوت اساسی دارد. چه شده است که ما امروز با این آقای عبدالکریمی روبرو گشته ایم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ بسیار حساسی است از آن جهت که ملاحظه می کنید چگونه در این تاریخ ما ریزش ها و رویش هایی پیدا می کنیم. آری! اگر متوجۀ ظرفیت این تاریخ نباشیم، اکبرنژادهایی پیدا می شوند که سراسر از دیروزِ خود که در کنار انقلاب بوده اند، پشیمانند و از آن طرف آقای عبدالکریمی با حضوری که در نسبت با مردم غزّه از خود نشان دادند و بر خلاف بسیاری از روشنفکران ما جبهۀ خود را در دفاع از آن مردم به میدان آوردند؛ بحمدالله در قدمهای بعدی سخن از دفاع از انقلاب در عین انتقاد به بعضی از کوتاهی ها به میان آوردند، و تا این اندازه از جبهۀ روشنفکران لیبرال فاصله گرفتند. و این نوعی بصیرت تاریخی است که باید همگان متوجۀ این حضور باشند. و امیدواری ما نسبت به آینده در همین رابطه است از آن جهت که ذات انقلاب اسلامی یک حضور تاریخیِ متعالی می باشد و هر صاحب خردی به هر حال با همۀ ضعف ها و ندانم کاری ها که در میان است، متوجۀ ذات انقلاب و تاریخی که آغاز شده است؛ می گردد. موفق باشید

39963

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: شما در شرح صوتی فصوص الحکم فرموده اید که اسماء بدون مظاهر صرفا امری انتزاعی است. مثلا ما اسم حی نداریم. بلکه ما مظهری داریم که حی را نشان می‌دهد. مثلا درخت اسم حی را نشان می‌دهد. حال سوالم این است که این امر درباره اسم جامع الله هم صدق می‌کند. یعنی اسم جامع الله بدون مظهر امری انتزاعی است؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و مظهر اسم جامع «الله» ، انسانِ کامل می‌باشد. و در همین رابطه خداوند فرمود: «علّم آدم الاسماء کلها» و اساساً در همین رابطه کتاب «آن‌‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» تنظیم شده. موفق باشید

39840
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: در روز سالگرد سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی خواستم این سؤال مطرح شود که اگر ما در این روزگار از وجود با بصیرت ایشان در عرصه رسانه محروم نمی بودیم و یا لااقل بعد از شهادت ایشان در جبهه انقلاب فعالانی پیدا می‌شدند که مثل ایشان اهمیت رسانه را درک می کردند آیا مسائل فرهنگی اجتماعی ما مثل حجاب همین می بود که الان هست؟ آیا فقدان شهید آوینی ها در جبهه انقلاب در عرصه رسانه باعث نشد که دشمن هنجارهای اجتماعی چون حجاب را تبدیل به مسئله و بحران کند و از آن با هدف ایجاد تفرقه به عنوان یک گسل اجتماعی استفاده ابزاری سوء کند؟ روزگاری رضا شاه خواست با توسل به زور چادر را از سر مادربزرگان ما بردارد ولی نتوانست. نتوانست چون حجاب مادربزرگان ما یک حجاب خودخواسته بود و برای حفظ کردن این حجاب خودخواسته حتی حاضر بودند هزینه جانی بدهند. بعد از صد سال بر سر جامعه ما چه گذشت که برای برخی از دختران و زنان جامعه ما بی حجابی خودخواسته مطرح شد تا آنجا که برای این بی حجابی خودخواسته حاضر به پرداخت هزینه شوند تا بی حجابی خود را حفظ کنند؟ در اینکه این مسئله در جامعه ما نیاز به آسیب شناسی دارد شکی نیست ولی آیا سوال اول این نباید باشد که آسیب را در کجا می بایست جستجو کرد؟ آیا آسیب را باید در عدم سازگاری نوع خوانش ما از اسلام با تمدن غربی و مدرنیته جستجو کرد؟ به نظر بنده اگر چنین کنیم درست در عکس جهت حل بحران قدم بر می داریم و نقطه قوت هویت ایرانی اسلامی خود را به نقطه ضعف تبدیل کرده و آن را در برابر هر چه بیشتر غربی شدن و در نتیجه بحرانی تر شدن جامعه خود ذبح می‌کنیم. وقتی حرف از فرهنگ منحط غرب به میان است در حالی که امروزه با چشم خود شاهد به منجلاب رفتن فرهنگ غرب با تمام از خود بیگانگی و بی هویت شدن ملت های دلبسته به این فرهنگ هستیم سوال اصلی این است که به چه هویت فرهنگی محکمی نیاز داریم که از نظر مبانی استحکام و انسجام لازم را برای تقابل با فرهنگ منحط غرب دارا باشد! و این درست همان زن باحجاب مسلمان است با یک هویت ایرانی اسلامی. ولی مشکل در کجاست که این هویت مستحکم زن با حجاب برای بخشی از جامعه زنان ما جا نیفتاد و از آن فاصله گرفتند. به نظر این حقیر ما در این چند سال اخیر نتوانستم با ارائه الگوی هویتی صحیح یک ذهنیت درست از زن با حجاب ایرانی مسلمان در نسل جوان ایجاد کنیم و به ابزارهای الگوساز در جامعه که بدون شک سینما از مهمترین آنهاست یا اهمیت ندادیم و یا این ابزار مهم را به غربگرایان لیبرال واگذار کردیم تا بوسیله یک سینمای مبتذل اوضاع را وخیم تر کنند و بر این زخم باز بیشتر نمک بپاشند. از طرف دیگر دشمن بیکار ننشست و رفت به سراغ تغییر ذهنیت یعنی این نقطه ضعف ما را تبدیل به نقطه قوت خود کرد و از ابزار سینما و فضای مجازی برای هویت سازی و تغییر ذهنیت و درک زنان جامعه ما از حجاب از هیچ حربه ای فروگذار نکرد. به نظر این حقیر نسل جوان ما برای رو آوردن دوباره به هویت باحجاب خود بیشتر از اینکه نیاز به دلیل عقلی و استدلال و مباحثه و نقد و جدل داشته باشد نیاز به یک الگو و یک ذهنیت صحیح از یک زن باحجاب با هویت ایرانی اسلامی دارد. الگویی که ارائه دادن آن سواد می‌خواهد، مبنای درست فکری و نبوغ هنری می‌خواهد، الگویی که شاید شهید آوینی عزیز عهده دار ارائه دادن آن در سینما بود اگر الان در میان ما می بود. گاهی یک فیلم خوب کار هزاران ساعت جلسه بررسی و تحلیل و نقد را می کند. فیلمی با ارائه یک الگو، الگویی که با واقعیت فاصله نداشته باشد، الگویی که از بدو تولد تا مرگ طیب و طاهر و بدون لغزش و اشتباه زندگی نکرده باشد، الگویی که چه بسا قبل از الگو شدن خود به طرف فرهنگ غربی و خطر بی هویتی دچار شده باشد ولی در کشاکش حوادث روزگار خود را پیدا کند. الگویی که آن زن بد حجاب یا بی حجاب ما بتواند با آن همزادپنداری کند و با آن ارتباط برقرار کند، گویی سرنوشت خود او باشد و بتواند از پیام آن فیلم برای نجات خود از بی هویتی مدد بگیرد و حتی خود او را تبدیل به یک مصلح اجتماعی کند که در قالب یک زن باهویت مسلمان با سلاح حجاب و فضیلت اخلاق به جهاد با تهاجم فرهنگی غرب برود. با سلام و درود بر روح سید شهیدان اهل قلم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه در نکاتی که می‌فرمایید بنده به جنابعالی خود را نزدیک می‌بینم بخصوص که حقیقتاً همان‌طور که می‌فرمایید شهید آوینی به نحوی روحِ زمانۀ ما را می‌شناخت و جوانان ما در مواجهه با سخن او می‌توانستند راه دیگری را انتخاب کنند که نه بیرون از حضور در جهان جدید است و نه فرورفتن در منجلاب غرب‌زدگی، و به جای آن حتی در حجاب، قهرمانان پاسداری از حجاب بودند زیرا در آن میدان عملاً هویت تاریخی خود را تجربه می‌کردند. آری! و صد آری! حقیقتاً ما میدان سینما را تا آن حدّ از دست دادیم که دشمنان ما از طریق همان سینما، ذهن‌ها را تغییر دادند و این‌جا است که هوشیاریِ شهید آوینی بیشتر درک می‌شود که چرا او نیز از طریق همان به گفتۀ خود «آینۀ جادو» یعنی سینما توانست معجزۀ روایت فتح را به میان آورد و با طرح شخصیت‌های نمونه، این نسل با همزادپنداریِ خود به آنچه که سخت بدان نیاز بود و گم کرده بود؛ دست یابد. به نظر بنده به نکات دقیقی اشاره فرموده‌اید که بهتر است کاربران عزیز همان متن جنابعالی را مدّ نظر قرار دهند تا معلوم شود شهید آوینیِ ما بیش از آن‌که برای فردای ما باشد، برای حضور هرچه بیشتر ما در آینده خواهد بود و در این رابطه عرایضی تحت عنوان «با شهید آوینی در کجای تاریخ خود قرار می‌گیریم؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/19105 شده است که خوب است نظری به آن انداخته شود. موفق باشید        

39770

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: طاعاتتون قبول. در جلسه ۱۴ از شرح کتاب معاد، جناب استاد می فرمایند جرج جرداق مسیحی هزار بار بیشتر از مادربزرگ ما امیرالمؤمنین را می شناخت اما تماشاگر مذهب شیعه بود نه خود شیعه. تا اینجا بحثی نیست. هرچند ما در مورد جرج جرداق اطلاع نداریم که چقدر بر اساس منش امیرالمؤمنین زندگی می کرد. اما در زمانه کنونی انسانهایی ظهور کرده اند که فقط اسمشان سنی است اما روش و منششان اتفاقاً بسیار به امیرالمؤمنین و امام حسین (علیه السلام) شباهت دارد و در عمل از بسیاری از شیعیان، شیعه ترند! (البته این برداشت بنده است و شاید حقیقت نداشته باشد) به عنوان نمونه شهید یحیی سنوار یا بسیاری دیگر از شهدای مقاومت فلسطین از این دسته اند. بنده خودم با افراد زیادی از ملیت های گوناگون برخورد نموده ام که اسماً سنی، اما رسماً عاشق امام حسین (علیه السلام) هستند و به مرگ سرخ احترام می گذارند و دنبال می کنند. آیا با این افراد در برزخ و قیامت معامله سنی می شود؟ آیا نمی توانیم احتمال دهیم که جرج جرداق هم در مرام و مسلک شیعه امیرالمؤمنین بوده و فقط اسمش مسیحی باقی مانده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان و سلوک مواردی که از فرزندان جبهۀ انقلاب مثال زدید همان است که می‌فرمایید و آن به جهت سبک و سلوکی است که با توجه به فرهنگ تشیع در دل انقلاب اسلامی پیشه کرده‌اند. عرض بنده در مورد جناب آقای جورج جرداق آن بود که متوجه باشیم دانایی‌های ما هرچند نسبت به شخصیتی همچون حضرت علی «علیه‌السلام» باشد، کافی نیست، بلکه باید نسبتی با شخصیت آن حضرت و امثال ایشان داشت تا در سبک و سلوک آن شخصیت‌ها، خود را حاضر کنیم. و البته این یک مثال بود. موفق باشید 

39631
متن پرسش

سروده‌ای نصراللهی تقدیم به امت حزب الله: «عقل کم جو لحظه‌ی آغاز یک شیدایی است / آبروداری نکن تاوان ما رسوایی است» «راه کشف معرفت یک جاده‌ی دشوار نیست / معرفت نوشیدنِ یک استکانِ چایی است» «وقت خواب ماست وقتی عالَمی را آب برد / داد و بیداد جهان در گوش ما لالایی است» «گفتم از عشقت به صحرا می‌روم فارغ شوم / گفت کمتر کوش چون جادوی ما هرجایی است» «از که می‌پرسی نشان از بی‌نشانی‌های ما؟ / خلق را بگذار چون این گنج در تنهایی است» «نا امیدی را به کوی عشقِ یزدان راه نیست / بوی نان حاکیِّ از نزدیکی نانوایی است» «گاه گاهی در بیابانی رهایت می‌کنم / تا نپنداری سرشتِ هر دلی دریایی است» «هیج لطفی نیست در پیدایی و پیدا شدن / آنچه هم پیدا شده مرآت ناپیدایی است» «راه نصرالله اوج عزّت تاریخ توست / هرچه در این راه دیدی جلوه‌ی زیبایی است» جای آن گمگشته را مابین فرداها مجو/ در تحیّر باش جنسِ عشق پس فردایی است»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جنس عشق، «پس فردایی» است و حیرتی که در نسبت به تشییع سید حسن نصرالله بزرگوار پیش آمد هم، به همین جهت بود که اشاره به «پس‌فردایی» داشت و نه «فردایی» که ادامۀ امروز است و قدرت‌نمایی‌های صاحبان بمب‌‌های چند تُنی. در حالی‌که در پس‌فردایِ این تاریخ، این انسانیتِ انسان‌ها است که به ظهور می‌آید. و عرض بنده در این رابطه آن بود که:
 یوم الله تشییع سید حسن نصرالله  متذکر حضوری بود که حضرت روح الله «رضوان الله تعالی علیه» در مقابل انسان این دوران گشود تا انسان‌ها دوستی و مهر حقیقی را در صبحگاهان تاریخی که با مقاومت در حال وقوع است تجربه کنند و این یعنی در درون خود جهانی گشتن بی‌انتها به وسعت انسانیت همه انسان‌ها. موفق باشید

 

39612
متن پرسش

«حضرت سید حسن نصرالله اکنون در اوج عزت است»؛ چشم باطنی که در این تشییع باشکوه، شهید سید مقاومت حسن نصرالله را در اوج عزت می بیند چه نسبتی با چشم باطنی دارد که به واقعه عاشورا «ما رأیت الا جمیلا» نظر می کند؟ و چشم ظاهربین بی بصیرتی که حذف فیزیکی سید مقاومت را برای استکبار پیروزی محسوب می کند چه نسبتی با چشم ظاهربین بی بصیرتی دارد که بعد از واقعه عاشورا کار را تمام شده می داند؟ این چه غم و اندوه همراه با شکوه و زیبایی ست که در تشییع رهبران و مجاهدان مقاومت انسان را در بر می‌گیرد؟ این چه اشکی ست که در حین این تشییع های باشکوه از ما جاری می‌شود و این چه حضوری ست که بازگشت ما را به روزمرگی اینقدر مشکل می‌کند؟ چرا روز اول کاری بعد از تشییع باشکوه حاج قاسم اینقدر برایمان مشکل بود؟ چه رابطه ای میان حضور ما در چنین صحنه ها و بیرون آمدن ما از روزمرگی و ملالت زندگی وجود دارد؟ گویی حضور در لحظه های زودگذر ولی ماندگار این صحنه ها روزنه کوچکی می‌شود به سوی آن افقی که ما خود متعالی مان را می بایست در آن افق جستجو و احساس کنیم. افقی که انسان فقط در آن افق می‌تواند از روزمرگی و زندگی تکراری ملالت آور این روزگار رهایی یابد و آن فطرت پاکی که از آن دور افتاده و جانش را به حضور اولیاء الهی پیوند می‌زند را در درون خود احساس کند و بندگی خود را به معنای واقعی زندگی کند. درود و رحمت خداوند بر روح پاک شهید سید حسن نصرالله و شهیدان راه مقاومت و راهشان پررهرو. ان شاء الله. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این غم در آن تشییعِ عرشی، غمِ تذکر به خود است که از آن غافله عقب نمانیم و آن اشک، اشکِ طلب راهی است که در مقابل ما به سوی عرش توسط این انسان‌های بزرگ گشوده شده است. آری! صحنه، صحنۀ هرچه بیشترِ یافتنِ ابعادی از شخصیت خودمان است که توسط روزمرّگی‌ها فراموش‌مان شده است. در همین رابطه یکی از حضار در جلسۀ «در آینۀ تشییع شهید سید حسن نصرالله» فرمودند با نظر به این تشییع، احساس عبور از نیهیلیسم را می‌توانیم بچشیم. https://eitaa.com/matalebevijeh/18793 . موفق باشید

 

39558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: التماس دعا در این روزها. دعا کنید آدم بشویم. ارتباط عین ثابته و نقش دعا را نمی‌فهمم. اگر همه چیز در علم الهی هست و چه بخواهیم چه نخواهیم همان اتفاقات می افتد پس دعا نقشش چیست؟ اینکه مثلا حضرت ایوب فرمودند و مسنی الضر و ورق برگشت همین هم در علم الهی بوده پس دعا یعنی چی؟ آیا یعنی همین که ما عبودیت خود را نشان دهیم و اعتراف به فقر ذاتی با دعا ممکن است و الا همان چه تقدیر ماست همان می‌شود و دعا آن را عوض نمی کند. مثلا اینکه فلان رزق را داشته باشی مادی یا معنوی در علم الهی هست که با دعا فلان روزی داده می‌شود. یعنی این هم در علم الهی ست که من دعا می‌کنم و خدا قرار است بدهد. میشه بگیم که نقش دعا در عالم ناسوت همان است که فقط دعا کنیم که فقر ذاتی امان را به خود متذکر شویم و دعا فقط برای عوالم دیگر و ارتقا در اتقا نفی در آن عوالم موثر است و الا در عالم ناسوت هر آنچه طلب کنیم یا نکنیم همان می‌شود؟ کلا نقش دعا را با توجه به اینکه قضای ما در علم الهی مشخص است را نمی‌فهمم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مرحوم شهید مطهری در کتاب «انسان و سرنوشت» می‌فرمایند علم خدا به فعل انسان به همان صورتی است که انسان با اختیار خود آن فعل را انجام می‌دهد. منتها خداوند قبل از آن‌که آن فعل انجام گیرد، می‌داند ولی همان‌طور که انسان اختیار کرده است. در این مورد خوب است به جزوۀ «جبر و اختیار» که روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید

39545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: گویا دوران افول سریع و پر چالش آمریکا بحمدالله آغاز شد و دوران حکومت حق الهی آغاز و انسان بحق تعالی پیروز شد و به نهایت حضور در مخلوقات نایل شدند و ما را در این روزها استغفار و توبه به سوی او همان خدای یگانه باد. در همین احوالات جناب مولوی می‌فرمایند: «بانگ تسبیح بشنو از بالا / پس تو هم سبح اسمه الاعلی / گل و سنبل چرد دلت چون یافت / مرغزاری که اخرج المرعی  /یعلم الجهر نقش این آهوست / ناف مشکین او و مایخفی / نفس آهوان او چو رسید / روح را سوی مرغزار هدی / تشنه را کی بود فراموشی / چون سنقرئک فلا تنسی»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به گفتۀ جناب مولوی: «نردبان این جهان ما و منیست / عاقبت این نردبان افتادنی است. هرکه بالاتر رود ابله ترست / که استخوان او بتر خواهد شکست». موفق باشید

39543

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: در قرآن آمده است که هو الظاهر یعنی خداست ظاهر. و ظاهر یعنی کسی که ظهور کرده است. پس این ظهورات همه همان اسم ظاهر است. یعنی خدا مطلق ظهور است. یعنی من به هر ظهوری (مثلاً درخت، ماه، کوه و...) نگاه کنم دارم الله را به اسم ظاهر می‌بینم. اسم ظاهر همین درخت کوه انسان و... می‌باشد. منظورم از درخت، کوه و... ماهیت نیست. منظورم این کثرت در ظهور را هرچه که از درخت، کوه و... مشاهده می‌کنم ،الله است به اسم ظاهر. مطالب فوق را از شرح تفسیر سوره حمد امام خمینی (ره) فهمیدم. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات شما استاد عزیزم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «دیده آن باشد که باشد شه‌شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس» مهم توجه به نوری است که موجودی را ظاهر می‌کند و ما با هر چیزی با نور ظهور مواجه شویم و نه به آن چیز. در این مورد حضرت امام خمینی (ره) در جلسات آخر تفسیر سورۀ حمد متذکر این نکتۀ دقیق شده‌اند. موفق باشید

نمایش چاپی