سلام آقای استاد طاهرزاده عزیز: خدا هم خدای قدیم!!!! نمیدونم این عرشش چرا از این آه های مظلوم دیگه نمیلرزه؟؟؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا، همان خداست و عرش او هم همان عرشی است که با آه مظلوم میلرزد و با لرزش آن عرش، نسبت تدبیر الهی در امور مردمان که نگران آه مظلوم نیستند؛ تغییر میکند. آیا افسردگیهای اهل دنیا و رانتخواران را نمییابید که چگونه خداوند به جای تدبیر عرشیاش آنها را به خود واگذاشته؟!! «فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ». موفق باشید
با سلام و احترام: استاد من چند وقت هر روز یس را صبح و گاهی غروب می خوانم. سوره فتح را هم یک سالی هست می خوانم. کسی هم بهم نگفته بخوان. بخاطر حل مشکلم این کار را کردم. انتخاب یس برای این بود که دیدم خیلی منافع داره. ولی سوره فتح را بخاطر اسمش انتخاب کردم. گفتم خدایا بحق اسم سوره گره کارم را باز کن. حالا مطلبی شنیدم که این همان سرخود ، تلاوت کردن است و گرفتاری میاره. درسته؟ استاد لطفا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! به هر حال رجوع به قرآن و سورههای آن به امید گشوده شدن رحمت الهی همیشه و برای همه کس مفید است. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: استاد این سوالات بدجور درگیرم کرده آیا اگه جنگ جبهه مقاومت و استکبار و صهیونیزم توی این وضع نبود رفتار ایران با الان تفاوت داشت؟ وضعیت غزه و حماس و آیندش که گفتنی نیست، یمن هم که از نظر اقتصادی و زیرساختی داره زیر بار مبارزه لت و پار میشه حزب الله هم که شد آنچه شد، ایران علاوه بر هیچ اقدام تاثیر گذار، برای تسویه حساب تجاوز آشکار رژیم، همچنان منتظر زمان و مکان مناسب هست، آیا ما باید به امید حضور رهبری و به خصوص سخنرانی اخیرشون در باب تشریح دوران اهل بیت علیهم السلام، اعتماد کنیم به اقدامات و عدم اقدامات نظام؟ اصولا آیا ایشون جهت پیاده سازی سیاستهای قرآنی مواجهه با استکبار دستشون بازه و یا یداه مغلولتان؟ متی نصرالله؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد شرایط بسی حساس است بخصوص که نباید جبههای که مقابله با جنایتکارترین جریان تاریخ پیش آمده است؛ به بهانههای جزئی در حجاب رود و با تقابل مستقیم نظامیِ ایران که این آرزوی نتانیاهو میباشد؛ این جبهه که جبهۀ مقابله همۀ انسانهای آزاده است با رژیم جنایتکارِ صهیون، به جنگ ایران و اسرائیل تبدیل شود و بحمدالله ایران با مدیریت حکیمانۀ خود در عین کمک به جبهۀ مقاومت مواظب است چنین نشود که عرض شد. و این معجزۀ موضعگیریِ آخرالزمانی ایران است و گویا خداوند اراده کرده است با نظر به موقعیت خاص ایران در نگاه جهانی که همگان متوجۀ معنای تاریخیِ آن هستند، جبهۀ استکبار را در هم بریزد و ایران به عنوان یک تاریخ، میداندارِ آیندۀ تاریخ شود، نه یک کشور مقابل اسرائیل تا از جبهۀ انسانیتی که بحمدالله مقابل استکبار به صحنه آمده و ایران و رهبر الهی آن متذکر آن میباشند؛ مورد غفلت قرار گیرد و جبهۀ مقاومت در مقابل استکبار به حاشیه رود. از خود نپرسیدهاید چرا نتانیاهو در آخرین سخنان خود که موشکهای یمن به فرودگاه بن گوریون تلآویو، اصابت کرد حرف او آن بود که باید با ایران مقابله کرد؟ باز هم باید در این مورد فکر کرد.
چرا رژیم صهیونیستی با وجود تصرف مناطق استراتژیک سوریه، حملات مرگبار به بندر راهبردی الحدیده یمن، ترور هفتگی سران کلیدی حزبالله و تخلیه گام به گام ساختمانهای غزه، طوفان اضطراب و بیقراری رهایش نمیکند؟... افسانه شکستناپذیریِ حماس در یک باریکه ۳۰۰ کیلومتری با وجود محاصره شدید امنیتی و قحطی اجباری در غزه، رژیم صهیونیستی را از درون دچار چنان فرسایش و ناامیدی کرده که شاخههای مقاومت در سراسر خاورمیانه را هدف قرار میدهد تا ذرهای حیثیت برباد رفته در ۷ اکتبر را بتواند بازگرداند. به سخنان رهبر معظم انقلاب فکر کنید که فرمودند: این رژیم نه فقط در حفاظت از خود دچارِ بحران است بلکه در بیرونآمدن از بحران هم دچارِ بحران است. امروز اگر از غزّه بیرون بیاید، شکست خورده، بیرون هم نیاید، شکست خورده. آیا این بهترین مدیریت برای جهانیکردنِ تقابل ایران با استکبار نیست؟ موفق باشید
سلام استاد: با خدا می گویم ای خدا چرا نمی خواهم بگویم، مگر لب باز کردن و به صحنه کشیدنت چقدر کار دارد، مگر گوش دادن به اذانت چقدر کار دارد، چرا آفتاب روی این پوستین های چرب چشمانم نمی تابد تا تو را ببینم، خدایا انگار کارم با تو با گلایه سرشته شده است، راهی که به من دادی بسیار ذوق آور است و غیر قابل تحمل، حوصله ام سر رفته است از دست منم، اگر میشد سر به بیابان مینهادم تا تو را یابم اما بال هایم پرکنده از بال بال زندم بی جان شده، آن وقت که خودت را ازم گرفتی بگو مگر چه کرده بودم؟ انگار بودن جرم است و شاهدانش اشک هایی هستند که در حرم ریخته ام. آری! دلم تنگ تو است، بخدا اگر آنقدر از پس این کربلا ها زیبا نبودی که من لحظه ای به این زندگی امان نمی دادم و خودم را میکشتم. علی (ع) تو بهانه ام شده است، دلم میخواهد مثل تو سخن بگویم و مثل قرآنت باشم. اما انگار باید دردت را به جان بکشم و قرآنت را روی سرم بالا بگیرم. ای قرآن عزیز، چه از جانم میخواهی، نای نفس کشیدن ندارم و بجایش آه میکشم. رمضانت که آمد دیگر از بلند پروازی هایم راهت شدم، چون نمیشود تو را انکار کرد. خلاصه که جگرم میسوزد تا که تو را میبینم، سید حسن معنایی در خور خودش را به من بخشید، اما حاج قاسم که هنوز هم یادش و روزگار برایش گریستن از خاطرم سو سو میزند و همیم مرا دیوانه کرده است. انگار دلم تنگ است برای آن روزگار که با حاج قاسم تا ته کار را میدیدم. خب مثل این که کمی خنک شدم و فرصتی پیدا کردم برای دوباره آتش بگیرم، خدایا شکرت که هستی و وای که اگر نبودی چه میشد؟ پس هستی که دلم قرص است از بابت نابودی استکبار و اسرائیل. خدا نگهدار
باسمه تعالی: سلام علیکم: راستی را! مگر زندگی جز ایمان است؟ و ایمان جز امیدی است به او که: «ندانم چهای هرچه هستی تویی».
راستی را! حضرت محمد «صلواتاللهعلیهوآله» چگونه با قرآنی که بر قلبشان تجلی کرد و به صورت کلام در میآمد، به سر میبردند؟ در حالیکه آن کلام، تنها حضور بود و نه مفاهیم حصولی که به راحتی بتوان به معانی آن مشغول شد.
راستی را! ما در نسبت با خداوند و قرآن و اولیای الهی در جستجوی چه نسبتی باید باشیم که در این سکراتِ دوران بتوانیم امیدوارِ بانک جرسی باشیم که گویا در پیش است؟ موفق باشید
استاد بزرگوار همه جا بحث از صلوات و ثوابش هست ولی ۱. ماهیت صلوات چیه؟ ۲. صلوات مردم بر پیامبر چه ماهیتی داره. ۳. ماهیت صلوات خدا بر پیامبر چیه و با صلوات بقیه متفاوت است یا نه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه میتوانید به کتاب «صلوات بر پیامبر«صلواتاللهعلیهوآله» عامل قدسی شدن روح» رجوع کنید. https://lobolmizan.ir/book/72?mark=%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA. موفق باشید
یادداشت قدیمی دیدم که روایت مقام لیله القدری حضرت زهرا (س) را معتبر نمی داند. شما به عنوان نویسنده کتابی که این روایات را شرح کرده چه دفاعی از این روایات دارید؟ او مدعی است: از میان روایاتی که قائلان به تأویل حقیقت شب قدر به حضرت فاطمه (س) برای اثبات مدعای خود بیان می کنند، تنها مضمون 4 روایت موافق با این مدعاست که همگی جزء اخبار آحاد ضعیف می باشند و هیچ گونه قرائنی نیز وثاقت صدوری آنها از معصومین (ع) را تأیید نمی کند و در میان قدماء نیز از شهرت برخوردار نبوده و تنها بر اساس ملاک های برخی اخباریون مبنی بر صحت تمامی احادیث کتب اربعه، می توان به صحت این روایات حکم کرد. از این رو، چه با ملاک قدماء یعنی وثاقت صدوری و چه ملاک متأخران یعنی اعتبار اسنادی، احادیث تأویل شب قدر به حضرت فاطمه (س) معتبر نمی باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن عالِم ذوالفنون حضرت آیت الحق آیت الله حسن زاده توجه فرمایید که فرمودند: «از عظمت حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» در حیرت بودم تا اینکه استادِ بزرگ ایشان یعنی آیت الله شعرانی میفرمایند در این مورد به روایت مشهور حضرت صادق «علیهالسلام» نظر کن که فرمودهاند: «فَمَنْ عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتَها، فَقَدْ اَدْرَكَ لَیْلَةَ الْقَدْر»؛ آیا به سخن اندیشمندی بینظیر همچون آیت الله شعرانی میتوان بیتفاوت بود؟ و البته عمده روایات غیر فقهی ما حساسیتی برای نقل سلسله سند در بین عالِمان نبوده است و نباید به جای توجه به محتوای روایات تنها به سلسله سند تکیه کرد وگرنه بسیاری از متون گرانقدر ما مانند «مناجات شعبانیه» و قسمت دوم مناجات امام حسین «علیهالسلام» در روز عرفه، سلسله سند ندارد ولی به گفته آیت الله جوادی مگر میشود این نوع معارف جز از سرچشمه شخصیتهای معصوم صادر شود؟ موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «از کجا میدانید اینجا که شما نشستید حقه؟» این جمله رو توی صوت چه نیازی به نبی تون گفتین. میشه بگین يعني چی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ کس به راحتی نمیتواند ادعا کند که در جایی که نشسته است، جای حقی است. میماند که با رجوع به قرآن و سخنان معصوم، هرکس میتواند نسبت خود را با حق و حقیقت در پیش خود ارزیابی کند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد ارجمند: به برکت وجود بزرگان خداوند متعال در زندگی من حقیر هیچ چیزی را کم نکرد و نداد اگر از حال دلم بگم واقعا خوب اگر از ترس و خوف و افسردگی ها بگم واقعا شکر خدا در چنبره حکمت انبیا و اولیا و بزرگان اند و به واسطه ولایتشان مستفیضیم. اما یک نکته در ته ته دلم وجود دارد و آن اینکه آنچه از آینده یا در آینده جهان باید جست برایم معنی محصل نیافته است_ واقعا وظیفه تاریخی خود را بجز در خدمت بودن ولی را درک نمیکنم گویی هنوز خودبنیادی پنهان و خفته طالب آتش به اختیار بودن است گویی هنوز آنچه را باید شب و روز بدون خوردن الا قلیلی و خفتن الا قلیلی، جست را نمیجویم از بعد گذشته و اکنون واقعا خیلی خیلی شاکر و راضی ام واقعا آنچه هست از سرم گویی زیادست، ذوق میکنم وقتی به گذشته خيلي خطرناک و گناه آلوده مینگرم و به خودم میگم این منم؟ مگر ممکنه؟ و آنجا رحمت را میبینم. آنچه سؤال ام هست اینکه برای آینده به شیوه ایی که عرض کردم چه بکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه بحث در توجه به حضوری است که با انقلاب اسلامی پیش آمده و ذیل توجه به حضرت امام و رهبری، راهی گشوده شده که راه مهمی است. در بحث «ما و بیانات رهبر انقلاب در رابطه با بسیج» https://eitaa.com/matalebevijeh/18135 نکاتی مطرح شد که میتواند توجه به آیندهای که عبور از ظلمات دوران است را مدّ نظر قرار داد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: در خصوص سوال۳۸۹۹۰ دوباره مزاحم اوقات شدم. ابیات مربوط به غزل ۱۲۹۹دیوان شمس بود، جناب مولانا مثل حضرتعالی در همه آثارشان و علی الخصوص این غزل اهتمام به آسیب شناسی فکر بشریت دارند و چندین نوع دروغ که در جوامع و فکر جمعی بشر جاانداختنه شده اشاره دارند، بعضی از دروغ ها دارای مکتب هم شده اند و ناقص بینی خود توجیه میکنند مثلا در بیت دوم میفرماید: گویند چون ز دور زمانه برون شدیم، زان سو روان نباشد این جان ما... بعدا میفرماید...اینم یک دروغ است. این بیت در مقابل تفکر فرگشتی که گمان میکنند هرچیز در قاموس درک ایشان توجیه دارد قابل استفاده است، با توجه به نگاه فرا زمانی که درعهد ایشان فرگشت نبود ولی ایشان زمینه این دروغ را شناسایی کرده و بیان کرده. دیگر ابیاتم به این منوال اشاره به یک مکتب ناقص بشری است. با برهان شعری مولانایی
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله که در این مسیر در نشاندادن توهّماتی که بشر گرفتار آن شده، هرچه بیشتر موفق و موفقتر باشید.
سلام وعرض ادب: استاد من صاحب دو فرزند هستم و کار هنری انجام میدم، جایگاهم را به عنوان یه زن انقلابی و الگو چطور باید تعیین کنم؟ اصلا چطور باید باشم؟ راهنمایی بفرمائید. سپاس فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستای حضور در زندگی ذیل ارادت به رهبر معظم انقلاب، اگر بتوانید خود را با تفسیر قیّم المیزان آشنا کنید؛ راهی گشوده خواهد شد که «خود راه بگویدت که چون باید کرد». جهت کار با کتاب تفسیر قیم المیزان جزوهایی در سایت هست که میتوانید به آن رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86 . موفق باشید
سلام علیکم: در برهان صدیقین میفرمایید که خداوند مساوی وجود نیست. بلکه به عین هستی خدا گفته میشود. حال سوالم این است که از نظر عرفان، مظاهری را که در عالم میبینیم آیا عین خدا هستند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مظاهر، آینهاند تا هر آن کس که در سلوک خود از کثرات عبور کرده و چشمِ خدابین یافته، خدا را در آن مظاهر بنگرد و نه آنکه آن مظاهر را خدا بداند. موفق باشید
سلام و رحمت بر استاد طاهرزاده بزرگوار: دانشجوی دکتری فلسفه در دانشگاه تربیت مدرس هستم. در گذشته از آثار شما استفاده کردم و مکاتبه داشتم. بعد از سالها مزاحمتون شدم تا بیانیهای که برای آغاز یک حرکت تبیینی علمی در این شرایط خطیر نوشتم و مختصات کل جبهه را تعیین میکند به نظر حضرت عالی و بازدیدکنندگان تان برسانم. دعا بفرمایید توفیق همراه شود در این زمانه آخر. در ایتا و تلگرام با آیدی انتهای مطلب در خدمت دوستان هستم. ✍ علمی برای نجات، عزمی برای رستاخیز در حین فتنۀ نهایی یا محول الحول و الاحوال یا نور المستوحشین فی الظلم تحولات داخلی و بینالمللی به مرحله خطیر و خطرناکی رسیده است. بحران اقتصادی و فرهنگی در داخل همزمان شده است با عزم طبقه حاکمه غرب برای مقابله نهایی با ایران و جبهه مقاومت در عرصه نظامی و امنیتی. اگر طبقه شرکتی-بانکی چپاولگر داخلی و عمال سیاسی و دولتی آنها را مستثنا کنیم و آنها را نه در جبهه خودی بلکه شریک طرح استکباری غرب در داخل بدانیم، آنچه باقی میماند منازعه اهل حق در ایران و منطقه با جبهه کفر عبری-غربی است. منازعه حتماً و صد درصد یک منازعه مذهبی است: در یک سو مذهبی است که رحمت و عدالت را در کنار توحید روح دیانت میداند و به اولیای الهی تأسی میکند و شخصیتهای رحمانی و عدلانی بزرگی چون خمینی و مطهری و موسی صدر و چمران و سلیمانی و نصرالله و مغنیه و عبدالملک و... اسوههای درخشان آنند؛ و در سوی دیگر جبهۀ کفر و الحاد و ظلم و توحش و تزویر به رهبری طبقه حاکمه غرب است که خود را با شبهمذاهب یهودی و مسیحی متحد کرده است و به رویکرد طاغوتی خود رنگ شبه مذهبی پاشیده است تا دستکم حمایت پایگاه مردمی فریبخورده مسیحی و یهودی را برای آخرین فتنههایش داشته باشد. در این ائتلاف طاغوتی شبهمذهبی، جزء یهودیت سرآمد و تعیینکننده است چرا که بلوک مسیحی در غرب نیز پیرو آن است! مشخصه اصلی یهودیت غالب تفاخر به یک عهد الهی باستانی است که با ایذاء و انکار انبیاء خودشان نقض شده و پیروان آن را به شیاطینی خالی از عدالت و رحمت و سرشار از تکبر و غرور به یک شکوه منسوخشدۀ باستانی تبدیل کرده است. این شبهمذهب به تاریخ خیانتهای خود که در خود توراتشان منعکس شده بیتوجه است و در عوض داستانهای جلال و قداست انبیاء بنیاسرائیل را به وجود منحوس خود میچسباند. حکم تورات به قتلعام کفار پاگان در عهد عتیق را بر فرض صحت و اصالت، تطبیق به مسلمین موحد و مؤمن به نوح و ابراهیم و موسی علیهمالسلام میکند تا اینگونه مؤمنین راستین به تیغ متکبرینی که منکر تجدید عهد الهی با ظهور عیسی و محمد علیهما السلام هستند و سر از توحش در آوردهاند قتلعام شوند. پیروان شقی این شبهمذهب از قرون پیش با تبدیل جواز رباخواری از غیریهودیان به کسبوکار فاسد بانکداری به اقتصاد غرب مسلط و ذینفعان بزرگ نظام اقتصادی استعماری غرب شدند! پیروزی در این منازعه پیچیدۀ تمدنی تنها با تاکید و تبیین تمایز اسوههای رحمت و عدالت و مقاومت ایمانی و اخلاقی جبهۀ اسلام در برابر شبهمذهب یهودی-مسیحی که تکبر پیروانش آنها را به دشمن رحمت، عدالت و اخلاق تبدیل کرده ممکن است. امروز برای مخاطب آگاه جهانی هم تمایز بین خصائل رحمانی و اخلاقی رهبران اسوه مقاومت اسلامی در زندگی و سبک مبارزهشان، از استکبار و ظلم و توحش پیروان شبهمذهب یهود و مسیحیت دارد به تدریج روشن میشود. امروز باید هر چه بیشتر این خصلتهای متعالی را در اولیاء دین اسلام و اسوههای معاصر آن تبیین و تبلیغ کرد و به آنها اقتداء و تأسی. و البته این جهاد تبیینی حقیقی مستلزم یک امتداد انتقادی در داخل است. در جبهۀ داخلی اهم مسائل تبیین شبیخون «استعمار نو» به مسئولان جمهوری اسلامی بعد از دفاع مقدس است. مردم و مسئولان باید دریابند که فاجعه اقتصادی و فرهنگی داخلی نتیجه سیاستهای همان تمدن ظلمانی است که متأسفانه بعد از جنگ تحمیلی به دست برخی از مسئولان جمهوری اسلامی أخذ و اجرا شد و سیاستهای کلان اقتصادی و جمعیتی را از مسیر اسلام و انقلاب منحرف کرد و در مسیر اهداف شیطانی تمدن شیطانی غرب قرار داد. تمایز این عناصر سیاستی باطل در جبهه مخلوط داخلی که در آن نور و ظلمت در هم آمیخته و بسیاری از مسئولان و مردم را سردرگم کرده و حتی بخشی را در مسیر بطلان و خیانت قرار داده از اهم مسائل امروز است. باید خط نورانی و رحمانی و عدلانی اسلام را در جبهه داخلی و خارجی از خط ظلمانی استعمار نو در داخل و امپریالیسم نظامی در منطقه برای مردم خود و جهانیان تبیین کرد! این است پارامترهای جهاد تبیین حقیقی شما! این است صورت اصلی جهاد کبیر شما! این است بصیرت لازم برای قیام شما! «قل إنما أعظكم بوحدة أن تقوموا لله مثنى و فردى»! سوره سبأ: ۴۶ پند میدهم شما را به یک چیز: که برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها قیام کنید! @criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه شدهاید، آری! در مسیر توحیدیِ انقلاب اسلامی چه در داخل و چه در جهان، موانعی که متذکر آن شدهاید وجود دارد و شناخت جایگاه تاریخی این موانع از یک طرف؛ و شناخت جایگاه انسان که باید در مقابل این جریانها بایستد، از طرف دیگر مهم است وگرنه قصه آن میشود که رفت آب بیاورد، و آب او را برد. و از این افراد، کم نداشتهایم. اینجا است که باید متوجه حضور روح بشر جدید و تاریخی که در آن هستیم، باشیم. بخصوص تاریخی که به سوی آینده قدسی در حرکت است و انسانی که متوجه ابعاد متعالی خود در نسبت با خود و جهان میباشد. عرایضی تحت عنوان « انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» https://lobolmizan.ir/leaflet/1005?mark=%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86 شده است. امید است برای اندیشیدن به این موضوع، مفید افتد. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: فرمودید اگر زودتر هم پاسخ ایران اتفاق می افتاد چون از مدتها قبل ترور سید حسن طراحی شده بود، این اتفاق می افتاد، طراحی یک بحثه اینکه جرات به چنین اقدامی بشه و اینکه در طرف مقابل ضعف دیده بشه و فرصت این امر مهیا بشه هم بحث دیگری هست. اینکه با پالس ضعف دادنمون با زدن حرفهایی که ازش بوی ترس میآد دشمن رو جری به این جنایت بکنیم به نظرم متفاوت هست با بحث برنامه ریزی رژیم. آنها برای ترور رهبر ایران هم برنامه دارند دلیل اجراش میشه؟ در مورد بحث انتقام شهادت سرداران بزرگ صحبت سید حسن این بوده که کشتار در برابر کشتار، یعنی اگر بزرگی از ما کشته شد، بزرگ اونها را بکشیم، انتقام واقعی هم زدن نتانیاهو بود، و نه زدن بعضی زیرساختها، الآن اسرائیل باز هم میتواند جنگ کند، حداقل نباید تمام زیر ساختها نابود میشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مستحضر هستید که این موضوعات لایه ها و ابعاد مختلفی دارد که بعضاً حتی بین سران مقاومت باید محفوظ بماند. تنها این نکته را در نظر داشته باشید که اولاً: نتانیاهو چاره ای نداشت که این ماجرا را به پا کند به امید آنکه از شکست خود در غزه بکاهد. ثانیاً: مگر اشراف اطلاعاتی ما و امکان حضور ما در اسرائیل، آن قدر هست که بتوانیم نتانیاهو را ترور کنیم؟!! موفق باشید
استاد طاهرزاده سلام الله علیکم: خجسته سالروز ولادت خاتم الانبیا، پیامبر مهر و رحمت، حضرت محمد بن عبدالله صلوات الله علیه و میلاد با سعادت رئیس مکتب تشیع، صادق آل محمد، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک باد. امروز در حرم سید الکریم حضرت عبدالعظیم حسنی دعاگویتان بودم. سوال: در دستگاه وحدت وجود، که هر چه هست اوست. و حمد و حامد و محمود یکی است، و ما هیچیم، هیچ. وقتی میگوییم «ایاک نعبد» . اوست که میفرماید، فقط ترا میپرستم و بیان ما ظهور کلمات اوست. در اینجا حس حضور خداوند که در مظهریت عبد خود متجلی شده، قابل درک است. اما در دعاهایی که از خداوند درخواست و طلب میکنیم و یا عرضه میداریم، «انت الخالق و انا المخلوق، انت المالک و انا المملوک، انت الرب و انا العبد، انت الرازق و انا المرزوق، انت ...» باز هم اوست که میفرماید «انت» و «انا» . این بیان، حس دوگانگی ایجاد میکند، با اینکه دوگانگی وجود ندارد و عبد و عابد و معبود یکی است. آیا در اینجا گفتگو بین دو صفت ربوبیت در جایگاه سمیع و صفت عبودیت در موضع متکلم بودن حضرت حق است که هر دو یکجا در ما ظهور نموده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حتی خداوند است که به بنده میآموزد که حمد او را بگوید. ولی در هر حال احساس عبودیت از آنِ عبد است و نظر به ربوبیت از آنِ ربّ. در این حالت است که عارف سالکی مانند آیت الله حسنزاده به «گفت» میآیند و عرضه میدارند: «الهی، جز تو از انسان، بزرگتر کیست و در پیشگاهت از من کوچکتر کیست...». موفق باشید
با سلام: درباره سوال ۳۸۴۵۹ آیا می شود که بر اساس معرفت نفس پاسخ زیر را داد که: امام رضا علیه السلام همانند خداوند مجرد است. موجود مجرد در زمان واحد در چندین مکان حاضر میباشد. اصلا مجرد زمان و مکان ندارد. چون همه اش همهجا حاضر است. بنابراین اگر تمام مردم کره زمین همزمان بخواهند با امام رضا علیه السلام ارتباط برقرار کنند، می شود. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی در ذات خود مجرد است، مهم سعه وجودی اولیای الهی است و فعلیتیافتن شخصیت خلیفۀ اللهی شان که حامل همه اسماء الهی هستند و بر این اساس هیچ حضوری مانع حضور دیگر برای آنها نیست. موفق باشید
در عباراتی نظیر لیس فی جبتی الا الله، سبحانی ما اعظم شانی و... ، اگر منظورشان ذات حق بوده که هیچ، اگر منظورشان اسم الله بوده، نبی خدا صلی الله علیه و آله و ائمه ی معصوم به چنین ادبیاتی سخن نگفتند بلکه در مجازات قائلین به این جملات و اجرای حدود بر آنها چرا حضرات تفکیکی میان ذات و اسم نکردند؟ و چرا صوفیه اصرار دارند اینگونه شطح بگویند و چرا عده ای اصرار دارند این ادبیات را در جامعه ترویج دهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً این نوع سخن گفتنِ عرفا که جنبه اشاراتی دارد، باید با فکر و فرهنگ خودشان فهمیده شود و به اصطلاح به جنبه تأویلی آن سخنان نظر کرد از آن جهت که بعضاً واژهها وسعت خود را به جهت روزمرّهگیها از دست میدهند. و به همین جهت جناب حافظ در گزارش احوالات معنوی واژه «میّ» را انتخاب میکند. موفق باشید
با سلام: آیا در تفکر عرفا در باب شناخت ذات خداوند که آن را عنقای مغرب نام گذاری کرده اند آیا بر اساس تنزیهی محض نگاه میکنند یا اینکه نگاهشان در اینجا هم، هم تنزیهی است و هم تشبیهی؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مقام «سبحان اللهی» حضرت معبود بسی بالاتر از آن است که عقل و حتی قلب بتوانند بدان دست یابند. «آنقدر هست که بانک جرسی میآید». موفق باشید
سلام علیکم: از خواندن و گوش دادن به کتابها و اصواتی مانند برهان صدیقین، حرکت جوهری، معرفت نفس و... قرار است که چه چیزی بدست آوریم؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود انسان دارد. اگر احساس کند برای معنابخشی به خود، معارفی اینچنینی برای او مفید است؛ باید به این نوع معارف رجوع کند وگرنه همان عباداتی که شریعت الهی متذکر انسان میشود و او احساس میکند خود را در آنجا معنا میبخشد؛ او را کافی است. موفق باشید
سلام و وقت به خیر: میدانم سوال سطحی ای است ولی انقدر درگیرم کرد که مجبور شدم وقت شما را بگیرم. استاد در مورد ارتباط با آدمها سخت به تنگ آمده ام. در نوجوانی بسیار خجالتی و کم حرف بودم و از خدا میخواستم فقط یک دوست با من همراه کند و محتاج توجه دیگران بودم ولی اکنون خدا لطف کرد و خجالت و کم رویی را کنار گذاشته ام و دوستان زیادی دارم اما مواجهه من با اینهمه دوست را نمیتوانم مدیریت کنم. هرروز یک دوست از من دلگیر میشود که چرا توقعاتش را براورده نکردم و حقوقش را ادا نکردم. و به جز این مشکل وقتی میخواهم به سفر بروم و در زیارتها مخصوصا تنهایی را دوست دارم افرادی که به من لطف دارند از من میخواهند که با هم باشیم و من نمیتوانم اینهمه بودن در کنار یک نفر را که شاید اصلا به او علاقه و محبتی ندارم و نمیتوانم اخلاقم را با او متناسب کنم و به توقعات او رسیدگی کنم و از طرفی نمیتوانم دست رد به سینه اش بزنم و او را تنها بگذارم. سفر اربعین یکی از افرادی که در دلم از او خوشم نمیامد ولی سعی میکردم بروز ندهم امد و گفت با هم همسفر شویم و من هم مجبور به قبول شدم ولی هرکاری کردم نتوانستم انتظارات او را براورده کنم و محبت واقعی اش را به دل راه دهم. اصلا نمیدانم حقوق دوست در اسلام چیست؟ در مقابل انتظارات بی جا و قهرهای متعدد و مقدار حضور در کنار همسفر و دوست چیست و آیا اگر ابراز دوستی کسی را نپذیرم خطا کرده ام. چه کنم استاد؟ از کجا اینها را یاد بگیرم؟ حس میکنم اسیر قفسی شده ام که به خاطر ضعف نفس و علاقه به استقلال و تنهایی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: پیشنهاد میشود کتاب «شرح جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی که شرح آن روی سایت نیز هست، دنبال شود. ثانیاً: با شوخ مزاجی از اموری که میخواهید عبور کنید، عبور کنید بدون آنکه موضع مستقیم بگیرید. موفق باشید
سلام علیکم: رابطهی بین نفس انسان و ملائکه در کنترل قوای بدن چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان وقتی در فضای ایمانی در صحنه باشد، فرشتگان نیز به مدد آن میآیند. موفق باشید
سلام خدمت استادطاهرزاده: کلمه هستی و کلمه وجود خود از متافیزیک می باشد آیا وقت آن نرسیده از این کلمه عبور کنیم چرا شاعران کاری با این کلمه نداشتند می دانیم هایدگر این کلمه رو اواخر عمر رویش خط می کشیدند یا به زبان قدیم مینوشتند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام عظمت اندیشه حکمت متعالیه در آن است که «وجود» را در منظر و افق انسان قرار میدهد و به نظر بنده این نهاییترین حضور است که انسان آخرالزمان نیاز دارد در آن حاضر شود. باعرایضی که در کتاب «انسان و باز انسان»(آماده چاپ)می باشد امید است این نکته تا حدّی روشن شود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: با توجه به توجهی که شما همواره در صحبت های تان به بحث ایثار در اربعین داشته اید، متاسفانه من در تجربه های اخیر خودم این ایثار را فقط در خادمین مشاهده کردم و خیلی کم در زوار، و بالعکس به دلیل شاید خستگی ها و سختی سفر خودخواهی ها در نظر بنده از زوار کم نبود تا جایی که انگار هیچ کار فرهنگی در این زمینه نشده است. آیا نتایج مطلوب از اربعین متوقف در این رشد بین زوار هم هست؟ یا اینکه رسالت زوار و خادمین متفاوت است و همین که زوار رنج این سفر را می خرند کافی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل حضور زائر در جای خود به عنوان کسانی که اراده کردهاند در آن صحنهها حاضر شوند، ارزشمند است هرچند بعضاً در حرکاتِ عرفی و عادی از خود عادتاً ضعفهایی دارند ولی نباید اصلِ کار آنها نادیده انگاشته شود و از آن طرف همانطور که میفرمایید حقیقتاً ما در آینه خُدام وارستگیها و بصیرتهایی را میتوانیم مشاهده کنیم حاکی از توجه به آینده این حرکت. گویا آنان به خوبی میدانند این حرکت چه آیندهای دارد و نسبت به آن آینده در هم اکنونِ خود آن آینده را به نحوی مدّ نظر میآورند. راستی را! خدام و موکبداران چه حضوری در نسبت با زوّار در خود یافتهاند که چون کارشان تمام میشود، گریه سر میدهند؟!! https://ifilo.net/v/OoTZ6r1 در حالیکه ملاحظه میکنید چه اندازه تلاش دارند تا کوچکترین نیاز زائر را نیز فراهم کنند. موفق باشید
سلام علیکم: قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیا» و... آیا منظور همان مقام وحدت علمی و اعیان ثابته است یا نه؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، همان وجود است بما هو وجود. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: درد فضولی را چگونه درمان کنیم؟ حریم شخصی برایم معنایی ندارد و جایی که فرصتش پیش بیاید، در حریم دیگران تجسس میکنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جهان گسترده خود باید حاضر بود به جای آنکه بخواهیم به دنبال احوالات دیگران باشیم که مایل نیستند ما از آنها آگاهی پیدا کنیم. موفق باشید
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: بعد از انتخابات این جمله شهید متوسلیان به ذهنم آمد نمیدونم چرا؟ برای آنچه اعتقاد دارید ایستادگی کنید حتی اگر هزینه اش تنها ایستادن باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است؟!! عرایضی در شب گذشته به عنوان نگاه به کربلا و تاریخی که در کربلا شروع شد عرض شد امید است کمکی باشد برای هرچه بیشتر نسبت به درک تاریخی که در آن حاضر هستیم. https://eitaa.com/matalebevijeh/17133موفق باشید