بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38935

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در مورد خطبه ۸۰ نهج البلاغه که در آن امیر المومنین از کاستی زنان در عقل، ایمان، بهره اقتصادی صحبت می کنند. خواهشمند هستم شرح و تفسیر این خطبه را بفرمایید. متاسفانه توجه به معنای ظاهری خطبه باعث برداشت های غلطی از این خطبه در مورد خانم ها شده است و همین امر باعث جبهه گرفتن سفت و سخت خانم ها نسبت به این خطبه و دیگر خطبه های امیر المومنین در مورد زنان شده است. ممنون از راهنمایی شما

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آیت الله جوادی در رابطه با این خطبه فرموده‌اند از آن جهت که سید رضی خطبه را تقطیع کرده است، به راحتی نمی‌توان از آن خطبه نتیجه خاصی به دست آورد بخصوص که در جای دیگر مثل نامه ۳۱ حضرت، واژه «ریحانه» را در توصیف زنان به کار برده‌اند. عرایضی در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در این رابطه‌ها شده است. موفق باشید

38882

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی سلام علیکم: چندی پیش به خود نگریستم، مضطرّ و نالان و وحشت زده که هیچ و هیچ نمی توانم خود را نگه دارم خود را به پیش برم، به یاد فرمایش شما در پیاده روی اربعین ۱۴۰۱ افتادم که فرمودید؛ ما پیرمرد ۷۰ سال هیچ امیدی به پاهایمان نداریم که بتوانیم قدم بعدی را برداریم بلکه این امید به خداست که می آییم و در این مسیر قدم بر می‌داریم. امروز که قصد و عزم بر جدیت ار تلمّذ درس کرده ام خود را ناتوان و ناممکن می یابم که بتوانم حتی در حد معمول چیزی یاد بگیرم. نگاه به هدف و آینده که تقریبا امری محال شده. لکن نمی‌توانم این امید را در خود غرص کنم بتوان این امر بزرگ را به پیش برد. چه کنم؟ نالان و آه کنان منتظر فرجم. در رابطه با کتاب عزیز «انسان و باز انسان» بنا بر شرح صوتی دارید و یا بودن شرح درک خواهد شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: ۱. «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش» و این یعنی هر آنچه در مسیر خود برایمان پیش می‌آید امکان انجام آن هست و همانی می‌باشد که باید در آن ورود کنیم. ۲. به نظر بنده به جهت غلبه اشارات بر عبارات در کتاب «انسان و باز انسان» فعلاً نباید مشغول آن شوید. موفق باشید

38844

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: به نظرم آمد تا آخرین مطالب را به این استاد محترم عرض کنم: ۱. در کتاب هایی که راجع به عرفان و سلوک آقای خمینی نوشته اید، به نظر می آید که آنچه در آثار عرفانی ایشان مشاهده می شود در نهایت به عبدالرحمن جامی ختم می شود، یعنی اگر آثار عرفان نظری آن بزرگوار را بخواهیم دیرینه شناسی و تبارشناسی کنیم، در نهایت به شرح نی نامه اثر جامی خواهیم رسید. ۲. آنچه که راجع به پیدایش وصف زبانی در انقلاب اسلامی نوشته اید، این زبان چه زبانی است که تا کنون با وجود این همه عالم نوشته نشده است؟ مثلا کتاب داستان راستان اثر استاد مطهری، استاد مطهری با تحریر این کتاب کار را تمام کرده است، یعنی زبانی توده گیر و همه فهم را قبل از انقلاب اسلامی تحریر کرده است. ۳. آنچه شما در کتاب «چرا فعالیت های فرهنگی پوچ می شود» ، مفهوم «وقت» را مطرح کرده اید، این «وقت»، سبق از وقت صوفیانه می برد، تجربه نشان داده است که آنچه که طی قرن ها در میان صوفیان به عنوان «وقت» مطرح بوده است، یعنی تماس و تجربه ی بدون واسطه با هستی، در نهایت به ادبیات ختم می شود، کتاب عزاداران بیل اثر ساعدی، نقیضه ی مهمی بر این روش صوفیانه است، چند کشاورز بی سواد هم می توانند این وقت صوفیانه را داشته باشند. ۴. آنچه در کتاب «آخرالزمان و پنهان ترین بعد هستی» مطرح کرده اید، این پنهان ترین بعد هستی را آقای بیضایی در سگ کشی کاملا و جامعا مطرح کرده است، این که بخواهیم هرآنچه که مربوط به ظهور پنهان ترین ابعاد را به مسئله ی امام زمان عجل الله پیوند دهیم، کاری بی ربط است، با علوم انسانی نیز می توان پنهان ترین بعد هستی را به ظهور رساند. ۵. یکی از آسیب شناسی های مغفول در مهدویت، مسئله ی «مهدیان دروغین» است، این مهدیان دروغین گاهی به صورت محسوس و ملموس آشکار می شوند و گاهی هم به صورت نامحسوس و ناملموس، یعنی فردی در الفاظ و ظواهر از امام زمان عج الله یاد می کند، اما شاید در عمل این منجی موعود به فردی موهوم مثل سید محمد نوربخش ختم می شود، که آقای جعفریان در کتاب مهدیان دروغین اشاره می کند، ممکن است در یک جریان سیاسی فردی از موضوع انتظار و امام زمان عجل الله زیاد یاد کند اما در نهایت مدنظر او یک فردی کذاب و جاعل باشد، در نهایت اینکه دام لفاظی ایجاد می شود، موضوع مهدویت باید توسط علما و کارشناسان از این دام های نامحسوس و ناملموس آسیب شناسی شود. این آخرین پیام هایی بود که به نظرم آمد که خوب است بنده به این استاد محترم ارسال کنم، ان شاءالله موفق باشید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً عنایت دارید که هرکدام از اشکالاتی که فرمودید جای بحث دارد که جای آن در محدوده سؤال و جواب نیست. تا حدّی در جریان بعضی از نکاتی که فرموده‌اید، هستم. عمده توجه به بشر جدید و حکمت صدرایی است که به نظر می‌آید حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» متوجه و متذکر این نکات می‌باشند و تاریخی که در چنین فضایی در حال آغازشدن است. موفق باشید

38790

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور: وقت حضرتعالی بخیر. استاد از کجا بفهمیم که نقش ما در دنیا و رسالتی که باید انجام بدیم چیه؟ دوست دارم منشا اثر باشم. استاد صفایی حائری جمله معروفی دارن: شغل ها مهم نیست مهم نقش ها هستند، باید ببینیم که نقشمان را در ضمن چه شغلی می‌توانیم ایفا کنیم. من به خاطر علاقه به پزشکی وارد رشته تجربی شدم. اما در کنکور موفق نبودم. مدتی فلسفه خواندم. مطالعه‌ی کتاب‌های شهید مطهری و استاد صفایی حائری و فلسفه را در حاشیه دارم و قصد آکادمیک خواندن در این زمینه ندارم. به روانشناسی هم علاقمند هستم. هم علوم آزمایشگاه دوست دارم. الان به شدت مردد هستم. که برای بهمن ماه ورود به رشته علوم آزمایشگاه کنم یا روانشناسی‌. یا نه دوباره کنکور بدهم برای رشته پزشکی. زمان به سرعت در گذر است. به راستی نقش ما در این دنیا چیست که شغل و رشته‌ی مناسب این نقش را پیدا کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد فرموده‌اند بنگرید چه راهی در مقابل شما قرار می‌گیرد، راهی که برای طی‌کردنِ آن چندان گرفتار تنگناها نگردید، به همان معنایی که جناب عطار فرمودند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

38698

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: آیا ذات خداوند (که هیچ ظهوری ندارد) _ نه ظهورات آن_ برای انسان کامل قابل شناخت است؟ برای سایر انسان ها اگر به رتبه انسان کامل برسند چطور؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید با رجوع به مبانی عرفانی مانند کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه دنبال بفرمایید. از آن جهت که به هر حال ذات، به اعتبار ذات، ظهور برایش معنا ندارد. موفق باشید

38585

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به اینکه منِ انسان مجرد است و آزاد از زمان و مکان و در رویای صادقه به اماکن دوردست رفته و از زمان آینده چیزی را می بیند که بعد ها عینا تحقق بیرونی پیدا می کند: آیا نفس قادر است به گذشته نیز سفر کند و مثلا حادثه کربلا را عینا مشاهده کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً برای نفس های مستعد بخصوص ائمه معصومین «علیهم السلام» به اندازه ای که به آن ها اذن داده شده است، پیش آمده. موفق باشید

38433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: استاد شما فرمودید باید در زمان خود حاضر باشید و در راه انقلاب اسلامی راه خود را پیدا کنیم تا به وظیفه خودمان عمل کرده باشیم و بهترین مسیرها برایمان پیش بیایید. من حدود دوسالی است خیلی تلاش کرده ام راهی پیدا کنم و بیشتر خواستم در حوضه های فرهنگی وارد بشم اما با برخوردهای سرد و بی نتیجه ای که از دوستان فرهنگی دیدم نه تنها تشویق نشدم بلکه کمی منزجر شدم. تحلیل من از جبهه فرهنگی یه مراکز خصوصی با یه محدود آدمهایی است که بیشتر هم با هم رفیقند تا همکار... و خودشون را عالی والا میدونند و بقیه را ناچیز. می‌دانم که این حرفها ربطی به شما استاد بزرگوار ندارد اما اینجا یکی از جاهای امن و پر آرامشی است که می‌توان راحت حرف دل را زد و از خستگی ها و نا امیدیها سخن گفت. استاد، ذهنم خیلی خسته است از رفتن ها و نرسیدن ها، برایم دعا کنید. مرا ببخشید که با این صحبت‌ها وقتتان را گرفتم.

متن پاسخ

     باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این ماییم و راهی که شهدا در مقابل ما گشودند با نظر به حضور تاریخی انقلاب اسلامی، انسانی مدّ نظر است که نه انسانِ جهان غرب است، با انواع توهّمات؛ و نه انسانِ جهان متحجّرین، که بیرون از تاریخ است. انسانِ انقلاب اسلامی انسانی است حاضر در این تاریخ در عین قدسی‌بودن. با دنبال‌کردن مباحث کتاب «انقلاب اسلامی، جهان بین دو جهان» ان شاءالله افقی در این رابطه در مقابل‌تان گشوده خواهد شد. موفق باشید

38388

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

در مورد چگونگی بودن ما که هیچیم و تنها ربط و نسبت با خدا هستیم می‌توان مثال سایه و نور را آورد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همین جهت جناب عطار فرموده‌اند: «چون چنین با یکدگر همسایه‌ایم / تو چو خورشیدی و ما هم سایه‌ایم». موفق باشید

38306

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: با مسجد محلمون چطور میتونم ارتباط بگیرم؟ چه وقتی که داخلش هستم چه وقتی که داخلش نیستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نقش امام جماعت بسیار مهم است. وظیفه ما حضور در مسجد است در مواردی که می‌توان در مسجد حاضر بود. موفق باشید

38291

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استادطاهرزاده: کلمه هستی و کلمه وجود خود از متافیزیک می باشد آیا وقت آن نرسیده از این کلمه عبور کنیم چرا شاعران کاری با این کلمه نداشتند می دانیم هایدگر این کلمه رو اواخر عمر رویش خط می کشیدند یا به زبان قدیم می‌نوشتند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام عظمت اندیشه حکمت متعالیه در آن است که «وجود» را در منظر و افق انسان قرار می‌دهد و به نظر بنده این نهایی‌ترین حضور است که انسان آخرالزمان نیاز دارد در آن حاضر شود. باعرایضی که در کتاب «انسان و باز انسان»(آماده چاپ)می باشد امید است این نکته تا حدّی روشن شود. موفق باشید

38269

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب خدمت شما استاد گرانقدر: بنده دانشجوی دبیری شیمی هستم. اما خانواده به شدت علاقه مند هستند و اصرار می‌کنند که من در رشته پزشکی تحصیل کنم. برای بنده قطعی شده که اکنون در مسیر درستی قرار دارم و همین رشته که دبیری شیمی هست، بهترین انتخاب برای من هست و رشته پزشکی برای من مناسب نیست. و این تصمیم را با توجه به تکلیفم در ادای دین به نظام اسلامی و خدمت به امام زمان گرفته ام، گرچه که در رشته پزشکی شاید درآمد و رفاه بیشتری داشته باشم. حالا سوال من اینه که برخلاف خواست پدر و مادر عمل کنم؟ آیا این مسیر زندگی من رو بی برکت نمیکنه؟ آیا برخلاف عقلم و بخاطر رضایت پدر و مادر مسیری رو که از آن مطمئن هستم عوض کنم؟ محبت می‌کنید اگر پاسخ بدهید🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احترام به والدین غیر از تبعیت از نظرات آن‌ها می‌باشد. در این موارد انسان باید مطابق فهمی که از خود دارد عمل کند. موفق باشید

38213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در رابطه با سوال ۳۸۲۱۱ بله این قاعده عقلی است..منظورم آن است که آیا ملاصدرا در مقدمات برهان صدیقین آیا از این قاعده استفاده کرده است یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره چنین قاعده‌ای مدّ نظر متفکر است. موفق باشید

38181

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

همه عمرم تلاش کردم پوچیه زندگیه مردم رو بهشون گوشزد کنم، با وجودم با حضورم با اعمالم. خیر خواه بودم ولی باهام بد شدن. عزیزانم انسانهای خوب تنها هستند در حالی که بیشترین شوق رو به ما دارند. آدمهای خوب تا زمانی خوبند که با بهتر از خودشون برخورد نکنند، ازین رو سرداران صدر اسلام در برخورد با وجهه های انسانی اعلا تر حضرات معصوم، تازه فهمیدند چقدر بدند. قلب من متوجه مردی شده که از همه بهتره، ازین رو همه باهاش دشمنی دارند. نمی‌دونم حدود هزارسال تنهایی در روی کره زمین، با وجود دشمنی همه مردم کره زمین، و غربت و تنهایی در میان مردمان چه رنج بزرگیه؟ بیایید اورا هم ببینیم و دوست بداریم، او سرشار از زندگی است. او حضرت حجت ابن الحسن، معشوق خداست او همان زندگی است، که بدون پوچی در جاودانگی، شور، عزت و عشق منتظر ماست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه منجر می‌شود تا انسان به زندگی خود معنا ببخشد در بستر احترام به انسانیت انسان‌ها در عین تواضع و خوش‌بینی می‌باشد. موفق باشید

38093

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: کتاب معرفت نفس و نوع نگاه صدرایی و عرفانی باعث شده که من به نتایجی برسم. الف: به خواب اصالت بدهم. چون دنیای خواب اصل وجود و زندگی ما را می رساند. چون پس از مردن وارد عالم خواب می‌شوم. ب: شما در یکی از کتابهای خود گفتید که زمانی می‌رسد که این بدن مثالی نزولی که الان دارم، از بین می‌رود و جای آن را بدن مثال صعودی می‌شود. مگر نمی‌گویید که وجود مثالی فنا ناپذیر است پس چگونه بدن مثالی نزولی می‌میرد ج: فرق عالم خواب با عالم مثال چیست؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت نفس انسان بدن خود را مطابق ملکاتش می‌سازد. موفق باشید

37908

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: بعد از انتخابات این جمله شهید متوسلیان به ذهنم آمد نمیدونم چرا؟ برای آنچه اعتقاد دارید ایستادگی کنید حتی اگر هزینه اش تنها ایستادن باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است؟!! عرایضی در شب گذشته به عنوان نگاه به کربلا و تاریخی که در کربلا شروع شد عرض شد امید است کمکی باشد برای هرچه بیشتر نسبت به درک تاریخی که در آن حاضر هستیم. https://eitaa.com/matalebevijeh/17133موفق باشید

37658

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: میدونم که الان وسط این همه کارهای علمی و فلسفی این نوشته من یکم مسخره به نظر بیاد اما شرح حال عجیبی دارم که دوست دارم با شما درمیان بذارم: من پسر مذهبی ای بودم که توی یه خانواده مذهبی زندگی می کردم. از همون بچگی به خاطر یسری دعواهای خانوادگی الکی روانم دچار مشکل شد. خلاصه که من نماز و دعا رو ادامه دادم و درسم رو هم کم و بیش خوندم تا پارسال که دانشگاه قبول شدم. از هرچیزی تجربه کردم. جالبه که من اگه بخوام کارهام حلال و شرعی پیش بره باید سختی بیشتری رو تحمل کنم و فکر می‌کنم حتی خداهم راضی نیست که کارهام شرعی پیش برن. هیچی خواستم زن بگیرم توی ذوقم زدند و منم رو آوردم به ارتباطای الکی با دخترها که روانم آروم بشه. رو آوردم به دخانیات بلکه از لحاظ مغزی راحت بشم ولی هیچی لذت نداره توی این دنیا، هیچ و هیچ. به نهایت پوچی و بیهودگی و رذالت و نادرست بودن که میرسی میگی ای وای چه غلطی کردم! و حالا باید خودت رو جمع و جور کنی. دیگه نماز و دعا لذت نداره گفتگو با نامحرم نداره دخانیات نداره آشنا و رفیق نداره. دلتنگ حال از دست رفته ام! دلتنگم که کجا بودم و چه حسی داشتم که الان نیست. آخه اون موقع نمی‌فهمیدم و الان پشیمانم. من غریبه نیستم من خائنم. کافیه که یه روز از روزگار گزندی بهم برسه تا دیگه خدا پیغمبر نشناسم. ای وای که با عذاب وجدان چه گناه ها که نکردم. اصلا من این نیستم نمیدونم یکباره چی شد که اینقدر داغون و سرافکنده شدم. الانم اگه خدا دست من رو نگیره من هیچ کاری نمیتونم بکنم. میگم خدایا من نه زن میخوام نه تفریح نه هیچی حلالشم که نمیدی نمی‌خوام فقط اضطراب رو از من دور کن. ولی همه اینها رو میخوام، دلیلی که ازشون زده شدم این بوده که هیچوقت حتی چراغ روشنی هم بهم نشون ندادند که حداقل امیدوار بشم. خلاصه که خیلی ناامید و پریشان شدم هیچ ایده ای هم ندارم نه کتاب هاتون بهم لذت میده نه صوت هاتون اصلا نمیتونم ارتباطی باهاشون برقرار کنم. (این ناشی از ضعف منه نه نقص شما) سعی خودم رو کردم. فکر کنم دیگه در این حد پست شدم که قفل زدند به اعضا و جوارحم تا چیزی از معارف رو درک نکنم. نمی‌دانم. خلاصه که وضع بسیار غریب و حال بهم زنیه. از فرط اضطراب، قلب و معده ام حسابی درد می‌گیرند و دارو فقط تسکین درد های منه و اما اصلا درمان نمیکنه. به خدا از دار دنیا چیزهای کوچکی می‌خواستم آن هم به صورت حلال. وقتی نشد و باز هم نشد به حرامش رو آوردم و البته الان پشیمونم الان فقط خدا رو میخوام. بقیه هیچ. هر چیزی هم که خدا میده رو میخوام اصلا دیگه میخوام دعا نکنم. فقط بگم خدایا هرچی که میدونید خوبه رو بهم بدید. حسابی می‌ترسم و وحشت دارم. من آدم ضعیفی هستم که کارهای اشتباه زیادی کردم. الانم از اعماق وجودم پشیمونم. یعنی با تک‌تک سلولهام استغفرالله میگم. ممنونم که به درددل بنده توجه کردید. خدا حفظتون کنه

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این حرف‌ها؛ مگر جز این است که: «چون‌که غم پیش آیدت در حق گریز /  هیچ جز حق غمگساری دیده‌ای؟» بخواهید و نخواهید راهی عظیم و زیبا و گشوده و همه جانبه به نام اسلام و قرآن مقابل ما قرار دارد و هر اندازه با جدیّت در آن قرار گیریم بیشتر به نتایجی می‌رسیم که حتی باور هم نمی‌کردیم به همان صورتی که روندگان این راه به آن رسیده‌اند و همه این میل‌های توهّمی را زیر پا گذاردند. خوب است به نکاتی که سؤال کننده سؤال شماره 37662 فرموده‌اند، رجوع فرمایید. موفق باشید

37652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

رباعی ۱۳۲ مولانا «آن را که غمی باشد و بتواند گفت / گر از دل خود بگفت بتواند رُفت  این طرفه گلی نگر که ما را بشکفت / نه رنگ توان نمود و نه بوی نهفت» غم چیست؟! غم در تعریف مولانا همان چیزیست که امکان گفتن آن فراهم نیست، اگر امکان گفتن برای سخنی فراهم شد دیگر تعریف غم ندارد.نکته مهم؛ اما بشرطی که گُفت از دِل باشد!! منظور از گفت از دل چیست؟ گفتن از دل یعنی دیدن نقش خرابکار خود در ایجاد درد و غم است بعبارت دیگر زمانی ما امکان گفتن از دل در مورد غم خود را یافته ایم که نقش خرابکار خود را کشف کرده باشیم‼️ آن اختیار عملی که می‌تواند کاری بکند و یا اختیارانه کاری نکند. پس؛ غم = ندیدن نقش خرابکاری خود در امور زندگی است و رُفتن غم = دیدن نقش خرابکار خود است «چونک غم‌بینی تو استغفار کن  غم بامر خالق آمد کار کن»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با آرزوی توفیق فراوان برای جنابعالی و با توجه به اینکه چنین بحثی، عرضِ عریضی دارد همین اندازه می‌توان گفت: «غم» در افقِ اولیایی که شیرینی حضور در محضر حضرت رب العالمین را چشیدند چیزی نیست جز فروبستگی نسبت به آنچه انسان می‌توانسته است بیش از پیش نزد خود باشد. موفق باشید

37650

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: دخترم خیلی تو فضای مجازی غرق شده و حرفهایی در مورد ضد این نظام و ولایت فقیه تو گوش اون می خونن و پیام میخونه که وقتی اونها را مطرح میکنه می خوام خفش کنم، به نظر شما باهاش چکار کنم، هیچ جوری بهم گوش نمیده، کلافم کرده، دختره پاکی هستش فقط تو مجازی داره خودشا نابود میکنه!! لطفا صلاح دیدتان را در این زمینه بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید کمکش کرد که سواد رسانه‌ای پیدا کند و هرچیزی را مطابق سند بپذیرد و نه اینکه به حرف رسانه‌ها اعتماد کند. موفق باشید

37625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدا سلام و احترام خدمت شما استاد عزیز: احساس می کنم شهید جمهور با شهادت خود راه جدیدی را برای عبور از بحران های تاریخی در مقابل ما گشودند؛ راهی که شاید نمی دیدیم، راهی که از آن فرار می کردیم، و آن راه قرارگرفتن در بلا بود، انگار شهید رئیسی خود را در اینجا معنا کرده بودند، نمی دانم، زبانی برای گفتنش ندارم ولی انگار ایشان را در تفسیر سوره بلد می بینم، انگار آمده بود تا بگوید باید در این میدان علی اکبر گونه بایستی و اربا اربا شوی و خود را سپر بلای امام امت قراردهی تا او در امان بماند برای محقق شدن وعده الهی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ظرفیت گسترده انقلاب اسلامی است که هرکس به نحوی در راهی گام گذارد که به سوی اهداف آن انقلاب باشد؛ خود به خود استعدادهای نهفته او شکوفا می‌گردد در حدی که خود او و ما نیز از الطاف خاصی که به او شده است، حیرت می‌کنیم. موفق باشید

37506

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در تعریف اسم عرفانی می‌فرمایید: اسم یعنی ذات به صفت خاص. سوال: شما در جایی الله را اسم حساب می کنید و در جایی دیگر آن را ذات حساب می‌کنید. این دو با هم چگونه قابل جمع است.؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «الله» به معنای خدایی که رزّاق و علیم و سمیع است، همان اسمِ جامعی است که جامع همه اسماء است. می‌ماند که ممکن است در سوره توحید منظور از «الله»، نظر به حضرت احد باشد. موفق باشید

37132

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: صوت های معاد را گوش می کنم. آیا این برداشت درست است: همین الان هم آواز وحشت آمیز نکیر و منکر در جان حوادث دنیا شنیده می شود. دنیا، یعنی انسان در رحم وحشت نکیر و منکر. وقتی که قرار است در حوادث، افق را گم نکنی؛ و این حوادث بعضا فقط تحیر است که از کجا آمده؛ بلندت می کند و انگار پادشاهی و یا به زمین می کوبد و انگار رحمی ندارد و تو باید در نقطه ی بی قضاوتی و بی واکنشی فقط به انجام وظیفه ات بیندیشی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و به این‌که نکیر و منکر متذکر آن می‌باشند که باید با عمق بیشتری به حیات دینی نظر کرد تا «ثُمَّ يَفْسَحَانِ لَهُ فِي قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِهِ ثُمَّ يَفْتَحَانِ لَهُ بَاباً إِلَى الْجَنَّة» که گشودگیِ جان است در برزخ  به سوی بهشت. موفق باشید

36121

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق / تا بگویم شرح درد اشتیاق. آیا براستی حوزه خود را فراموش نکرده؟ مگر جای نورانی شدن نبود؟ مگر جای طلب درس از صاحب نفسان نبود؟ دردم را به کجا برم؟ طبیب رفته!!! براستی علم همان علمست که بوده و هست؟ و امروز هم می‌توان فلسفه را آموخت؟ فقه و اصول را بزبان آورد؟ و یا نه! مسئله دیگری مطرح است؛ فلسفه گفتن علامه طباطبایی و درس فقه امام نیاز است!؟ آیا حوزه زنده به صاحب نفسان نبوده که علم را زنده می‌کرده؟ و امروز که آه و صد آه! منِ رو سیاهِ تشنهٔ جرعه ای از حقیقت و زندگی، میان این مردگانِ متحرک از نفس نیوفتم چه کنم؟ ۲. آیا تزکیه یک تفکر است؟ یک احساس نیاز به تغییر است؟ و یا باید یک سیر عملی را پیش گرفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مشکل را در تهاجمی بدانید که زمانه سخت تحت تأثیر فرهنگ مدرن قرار گرفته، ولی راه حل، همان حضورِ فعّال در همین حوزه‌های علمیه است با آن میراث فرهنگی بزرگ و موضوعاتی مانند قرآن و روایات که در دل همین دروس رسمی مدّ نظر دانش آموختگان حوزه قرار می‌گیرد تا جوابگوی آینده بشری باشیم که ظرفیتی بیش از ظرفیت انسان دیروزین دارد. این‌جا است که دانش‌آموختگان حوزه باید متوجه آن باشند و رهبر معظم انقلاب در صحبتی که اخیراً با مبلّغین داشتند متذکر این امر و حساسیت شناخت مخاطب شدند. موفق باشید

35756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: تشکر از بابت وقتی که به بنده اختصاص می‌دهید. بنده، از ۲۰ سالگی در طلب و پیدا کردن خودم و حقیقت و مسیر زندگی‌ام هستم. هر دربی که به بنده معرفی شده و امید خیری به آن درب داشتم پیگیری کردم و بهره بردم. اما همیشه میزان بهره‌گیریم از اساتید و جاهای مختلف محدود بوده، بعضا با یک جلسه سیرآب شدم و احساس بی نیازی کردم، از یک موقعیت، بطوری که الان بعد از ۱۵ سال جاهای مختلفی سر زدم، و از هرجایی بهره‌هایی بردم ولی هیچ جایی و پیش هیچ استادی نتوانستم ثابت بمانم. در هیچ مجمع و تشکلی پایدار و ثابت نماندم، شاید دورا دور با همه آن محیطها در ارتباط باشم یا کاری جسته گریخته انجام دهم ولی اینکه تا الان توانسته باشم جایی را پیدا کنم، یا کسی‌که بطور کامل و با آرامش خاطر حضور داشته باشم خیر. بعضا احساس می‌کنم، این به یک مشکل تبدیل شود، و شاید شخصیتی مثل شخصیت سردسته فرقه ها داشته باشم. اهل ریاست طلبی نیستم، ولی اگر جایی ایرادی ببینم که انجام آن کار را خارج از حیطه شرع ببینم، بطورمستقیم یا غیر مستقیم کنار می‌کشم. اخیرا با شخصیتی آشنا شدم که در محضر شما تلمذ داشته، ولی بعد از هر صحبت یا گفتگو با ایشان هم چنان سنگینی احساس می‌کردم که تحملش برایم سخت بود و نتوانستم ادامه دهم و تصمیم بر قطع گفتگو گرفتم. سالهاست نه دوستی و نه رفیقی و نه استادی و نه تشکل و گروهی که به تمامه بتوانم در محضرشان احساس راحتی داشته باشم. البته روابط خوبی دارم ولی تا جایی که دیگران نخواهند وارد کنه شخصیت و زندگی و افکارم شوند و حدود رعایت شود. ذره ای کنجکاوی از ناحیه دوستان بطور ناخودآگاه تمام روابط را تیره و تار می‌کند و فاصله می‌اندازد‌. امیدوارم توانسته باشم شرح درست و دقیقی از احوالم بدهم و اگر ایرادی هست، ممنون می‌شوم راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در ظرفیتی است که بشر جدید باید در خودش متوجه آن باشد و خود او تلاش کند تا خود را در میدان‌های متوسط، متوقف ننماید. عرایضی در مصاحبه با مجله «سوره» در قسمت دوم آن مصاحبه در این رابطه شد. إن شاءالله می‌تواند میدانِ نظر شما برای بیشتر فکرکردن نسبت به خود باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424 موفق باشید

39907
متن پرسش

سلام علیک استاد عزیز: در مورد زندگی پس از زندگی سوالی مطرح شد که مجموعه جوابهای شما را در این مورد که در ایتا ارسال شده بود مطالعه کردم از توجه شما ممنونم جزاک الله خیرا. برداشت بنده این از آنها این شد که شما آن مشاهدات را یک تجربه شخصی می‌دانید و... ولی چه اشکال دارد بگوییم حقیقتا این افراد با برزخ حقیقی متصل شده و واقعیاتی از نعمت‌ها و ثواب و عقاب را نسبت به خود و دیگران دیده اند و چشیده اند. فرموده بودید چون نکیر منکر و پاسخ به سوالات نبوده جنبه شخصی داشته که مثلا در ذات خود اموری را مشاهده کرده‌اند در حالی که به گفته آیت الله فاطمی نیا با استناد به روایات سوال و جواب قبر مربوط به کسانی است که یا ایمان را کامل کرده اند و یا کفر را کامل کرده اند و اکثر انسانها به حال خود رها شده و با صور اعمال و اخلاق خود سرو کار دارند خصوصا اینکه بعضی از اینها در سرد خانه و غسالخانه بوده و حقیقتا مرده‌اند و گزارش از اقوام گذشته و حالت‌های آنها داده اند و حتی پیام‌ها و کمک‌ها و رفع بعضی مشکلات و بدهی‌ها را درخواست کرده اند که کسی از آن خبر نداشته و همگی مطابق با واقع بوده اند مثل جریان معراج که برای پیامبر اکرم پیش آمد که به خاطر لطافت و پاکی نفس بود یا آنچه برای آیت الله قوچانی و خیلی از اولیا در اثر ریاضتهای شرعی نسبت به مرتبه آنها پیش میاید ولی همین ادراکات برزخی و فوق طبیعی به دلیل قهری و مثلا تصادف و بیماری و انصراف نفس از بدن برای افراد عادی هم ممکن است پیش بیاید حضرت آیت‌الله حسن زاده رحمت الله علیه در کتاب انسان در عرف عرفان دلایل معرفت النفسی آن را بیان کرده و جمله ای در این رابطه دارند که / نوم و نوم مغناطیسی بیهوشی. کما مرگ طبیعی و مرگ ارادی هیچکدام موضوعیت در تمثیلات برزخی ندارند بلکه اصل انصراف نفس از بدن است و به هر دلیل این انصراف صورت گیرد تمثیلات برزخی و ادراکات فوق طبیعی شروع می‌شود و خصوصا اینکه پرده و حجاب اصلی برای مشاهدات برزخی همین بدن و تعلق به آن است «لقد کنت فی غفلت من هذا فکشفنا عنک غطایک.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این احوال، حضورِ برزخی و احتضارِ قبل از آن که هویت انسان را از هویت دنیا به هویتِ برزخی تبدیل می‌کند، برای حضور در جهانی دیگر؛ بحثِ دیگری است. و این‌که طرف در برزخ می‌گوید: «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (100) مؤمنون) از این جهت مسلّم این حضور که در برنامۀ خوب «زندگی پس از زندگی» مطرح است، حضور برزخی نیست و بحث ملکین نکیر و منکر و یا بشیر و مبشّر، بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها می‌باشد. و در این مورد فکر نمی‌کنم بیان این مباحث به این سادگی‌ها باشد. عرایضی در این رابطه در کتاب «معاد...» که روی سایت هست، شده است. موفق باشید

39800
متن پرسش

سلام علیکم: عید شما مبارک. اگر برایتان زحمتی نیست کانالی را معرفی فرمایید که اخبار سیاسی را بدون غرض بیان کند اگر زحمتی نیست تحسن خانم‌ها در مقابل مجلس را به طور مختصر بیان فرمایید که حق بود یا ناحق؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته1- هر کانالی با حساسیت خود اخبار را مطرح می‌کند. به نظر می‌آید کانال بصیرت  https://eitaa.com/basirat_fa و یا تسنیم https://eitaa.com/tasnimnews  و یا غرب آسیا https://eitaa.com/westanews  خوب باشد. 2- موضوع حجاب، موضوع بسیار حساسی هست بخصوص از آن جهت که از یک طرف مسلّماً کشف حجاب حرام شرعی و سیاسی است و از طرف دیگر باید فرهنگ‌سازی شود تا گمان نشود منطقی عمیق و انسانی در کنار رعایت حجاب در میان نیست. هرچند خواهران محترم با دغدغه‌های خوب و مقدس وارد چنین صحنه‌هایی می‌شوند، ولی هنوز شرایط در نظام اجرایی ما به این آگاهی نرسیده است که غفلت از بی‌حجابی موجب بحران اساسی در نظام اجتماعی و در خانواده می‌شود. وظیفۀ ما می‌باشد که متذکر این امر مهم برای همۀ جریان‌های اجتماع باشیم. در این رابطه خوب است سخنان آقای  شهبازی که بسی دلسوزانه به مسائل نظر می‌کنند را مد نظر قرار دهیم و به آن فکر کنیمhttps://eitaa.com/mahbandan . در ضمن کانال «آرشیو حجاب»https://eitaa.com/joinchat/1627979789C936ab2a90c   متذکر نکات خوبی می‌باشد. موفق باشید        
             

نمایش چاپی