با سلام: در مورد سیر مطالعاتی کمی گنگ هستم. سیر مطالعاتی پیشنهادی به این شکل تدوین شده که : ۱. مقدمات اولیه ۲. مباحث قرآنی ۳. مباحث نهج البلاغه ۴. مباحث پایه ۵. مباحث اخلاقی .آیا دقیق با همین ترتیب ها باید مطالعه بشه یا میشه موازی از هر کدوم پیش رفت؟ اگر به ترتیب بخوایم مطالعه کنیم یعنی باید بعد از چند سال به شماره ۵-( مباحث اخلاقی) وارد بشیم ؟ اگر موازی ممکن هم میشه با چه ترتیب هایی میشه ؟ ممنون از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مقدمات اولیه، میتوانید بر اساس ذوقی که دارید عمل کنید ولی به هر حال از ارتباط با قرآن از طریق مباحثی که شده است، نباید کوتاهی کرد. موفق باشید
با سلام: در زمانی که بیدار هستم. میبینم. چرا؟ چون نور خورشید سبب دیدن اشیاء میشود. هنگامی که میخوابیم و خواب میبینیم ، با کدامین نور میبینیم؟ در خواب که خورشید نیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مائیم و نفس ناطقه و قوه بینایی، و لذا برای او خواب و بیداری معنا ندارد. موفق باشید
خانه ی پدری من. وقتی به سمت حرم قدم میزنی، هُرم گرمای لطیفَش دلت را خنک میکند. خنکیِ دلچسب، حس آرامش، رسیدن، حتی دمِ غروبهای دلگیر وقتی حرم هستی برعکس دلگیریهای دمِ غروب هر روز، همه اش میشود اوج لذت، اوج دلچسبی، حس آشنایی مطلقِ از کودکی، حس تعلق و آرامش خاطری دل نشین، این ها همه اش میشود پناه دلت، جایی که باشد و تو باشی و تمام کسانی که قلبا دوستشان داری با همه ی تفاوت سلیقه ها، چه میشود که یک دفعه یک جا برایت اینگونه میشود مگر آنکه چون حق است و حال دل است با جان ما عجین، و حتی در اوج بی حوصلگی هایت باز هم بدانجا حس خوبت را داری حوصله اش را داری ولو تنها گوشه ای بنشینی و زل بزنی و بقیه را تماشا کنی. انگار پدری در راس ایستاده همه چیز را سرو سامان داده تا مبادا آب در دلت تکان بخورد. تا مبادا لحظه ای حس کنی تنهایی، اضافه هستی، جای تو نیست کسی تو را نمیخواهد و... جایی که هر کسی جای خودش را پیدا میکند. جای فکرش را، جای گفتش را، و گوشهایی که بی منت همه ی تو را میشنود و سهایی که همه اش همین است ومن هربار که برمیگردم انگار زیارتی کرده ام دلم گرم میشود و باز موقع رفتن دلم پَر میکشد. شده همه ی کارها را بگذارم و بروم! که چه کنم نمیدانم. فقط میروم و نگاه میکنم و میشنوم وهر بار تهِ دلم قنج میرود و خدا رو شکر میکنم که اینجا هست. خدا رحمت کند پدر باعث و بانی ش را. خانه ی پدری من! اینجا یک ریشه اش به قلبهامان راه دارد مگر میشود اینهمه دلبستگی پیدا کرد به جایی؟ بخصوص با همه ی مشغله هایی که داریم. اینجا تهِ دنجی برای خودمان بودن است. جایی که فکر را کادر بندی نکرده اند و هرکسی راهی به جایی میبرد. اینجا اوجِ دل نشینِ با خودت صادق بودن است و من این همه را میستایم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر هرجا به حکم نظر به جایی که «أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى» با انگیزه الهی بنیانگذاری شده است؛ مأوا گزینیم، ما را با هستیمان که اوج اتصال با هستی مطلق است، مرتبط میکند. در اینجا است که باید تلاش کرد در میدانهای مختلف حاضر شد تا با دیگر انسانها وسعت و درخشش خود را تجربه کنیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در دعای عالیة المضامین بعد از زیارت امامان معصوم آمده: «اللّهُمَّ اِنّى زُرْتُ هذَا الْأِمامَ مُقِّراً بِاِمامَتِهِ، مُعْتَقِداً لِفَرْضِ طاعَتِهِ فَقَصَدْتُ مَشْهَدَهُ «بِذُنُوبى» وَ «عُيوبى»، وَ «مُوبِقاتِ آثامى»، وَ«کثْرَةِ سَيئاتى» وَ«خَطاياىَ»، وَ«ما تَعْرِفُهُ مِنّى»، مُسْتَجيراً بِعَفْوِک مُسْتَعيذاً بِحِلْمِک، راجِياً رَحْمَتَک، لاجِئاً اِلى رُکنِک، عآئِذاً بِرَاْفَتِک مُسْتَشْفِعاً بِوَلِيک...» اینکه زائر با این مشکلاتی که در این دعا مطرح کرده، به محضر اولیای الهی مشرف می شود، آیا باعث ناراحتی و انزجار اولیای معصوم از زائر نمی شود و بی ادبی محسوب نمی شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا زائر با این کلمات میخواهد خطاهای خود را مدّ نظر آورد تا با نظر مبارک امام معصوم آن خطاها جبران شود. موفق باشید
به جامعه و انسان ها که برخورد میکنیم، میبینیم که انسان ها، قوه واهمه شان مدیر است. آنها را وهم اداره میکند. به تبع جامعه را نیز وهم اداره میکند. میبینیم که این جامعه پر هیاهو را که سرشار از پیشرفت است، وهم دارد پیش میبرد و چقدر هم پیشرفت دارد! نشان از چه میدهد این؟ نشان میدهد که قوای انسانی چقدر وسعت دارند! خب حالا این انسان بی نهایت طلب که به کم هم راضی نیست، چرا قوه عاقله را مدیر نکند؟ چرا میدان را بدست قوه عاقله ندهد؟ ما میبینیم که وهم چه ها کرده و میکند. خب این انسان بی نهایت طلب ببیند که اگر جامعه به دست عقلا بود چه عظمتی شکل میگرفت! چه کار ها انجام میشد! عقل قدرت بیشتری دارد وسعت بیشتری دارد. خب انسانی که به کم راضی نمیشود چرا عقل را حاکم نکند که بهره اش بیشتر است؟ کارهایی که جامعه عاقل پیش میبرد اصلا قابل مقایسه با اینها نیست. آنقدر عظیم است! آنقدر رفیع است! پس انسان منفعت طلب چرا آن را حاکم نکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: و همان عقل، متذکر این امر مهم میگردد که تنها با حاضرشدن در راهی که شریعت الهی مقابل انسان میگذارد، میتوان به عاقلانهترین راه قدم گذارد و از توهّمات رهایی یافت. و در همین فضا جناب مولوی میفرمایند:
«خلق اطفالند جُز مست خدا نیست بالغ جز رهیده از هوا
گفت دنیا لعب و لَهوست و شما کودکیت و راست فرماید خدا
از لَعِب بیرون نرفتی کودکی بی ذکاتِ روح کی باشد ذَکی
موفق باشید
سلام و عرض ادب: مدتیه در حال مطالعه کتابهای عرفانی و سیر و سلوک هستم. دنیای بسیار حیرت آوری دارند. استاد من الان از زندگی خودم لذتی نمیبرم. دنیا برام خیلی بی ارزش شده ولی هنوز وصل نیستم. دوست دارم ما هم لذت عبادت و بندگی را بچشیم ولی نمی دانم چطور. لطفا راهنمایی و دستگیری کنید تا ما هم از احوالات خودمان با خبر باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که متوجه راهی شدهاید که خداوند مقابلتان گشوده است. کار آسانی نیست، عبور از طوفان است ولی عبور از طوفان، ما را به حضوری میرساند به وسعت اقیانوس، امری که در سؤال و جواب شماره 36868 میتوان در آن تأمّل کرد. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: ۱. صوت گفتگو با خانم ها که اخیرا داشتید را گوش می دادم در قسمتی در مورد رعایت قانون توسط غربی ها فرمودید که رعایت قانون در آنها گاهی برخواسته از روحیه خودبنیادی شان است، سوالی در ذهنم ایجاد شد که حال بشری که به وسعت جهان ظرفیت دارد و از طرفی هم باید پایبند به رعایت حقوق انسانها باشد آیا در ورای مراحل تکاملی انسان وگذر از قبیله بودن و رعایت قانون برای خود و بی قانونی وعدم رعایت حقوق دیگران می توان اینگونه گفت که در نهایت حضور انسان، انسان قوانین را رعایت می کند با نیت رعایت حقوق دیگران و نه تنها در چارچوب قوانین محدود که گاهی حقوق انسانها را نادیده می گیرد. ۲. سوال دوم که از خدمتتان داشتم اینکه گاهی انسان در گذشته خطا و گناهی را مرتکب شده اعم از کبیره و صغیره و تندی با پدر و مادر و.... و حال که سالیان سال گذشته با یادآوری آنها تنفری از آنها در درونمان ایجاد می شود جایگاه اینها در قیامت برای ما چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع نگاه به رعایت قانون موجب میگردد تا انسان در نزد خود وسعت یابد و به یک معنا نوعی عبادت به حساب میآید. ۲. در هر حال با رجوع به توحید الهی که عملاً ما با نوعی از توبه همراه خواهیم شد؛ گناهان گذشته دیگر جایی در شخصیت انسان نخواهند داشت و در مورد والدین به هر حال آنان عطای الهیاند برای انسان و از این جهت باید با طلب استغفار برای آنان، روح آنان را شاد و آنان را از خود راضی و راضیتر کرد. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوارم: این روزها خیلی سخت میگذرد، وقتی میبینم بیمارستانهای غزه چنین وضع سختی دارند و فرجی هم نمیشود، شرایطشان سخت و سخت تر میشود، چیزی بگویید تا کمی آرام شویم استاد. شرایط مردم غزه بسیار سخت است. چگونه مردم غزه تحمل میکنند؟ چگونه قلب امام زمان طاقت میآورد؟ این جنگ تمام شود تا سالیان عوارض روحی و جسمی جنگ باقی خواهد ماند، این همه خرابی، محیط زیست آلوده و ....استاد چیزی بگویید تا دلمان اندکی آرام گیرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا خداوند بنا دارد به بشر جدید نشان دهد که در این زمانه وقتی دینداری حقیقی به حاشیه رود، و حاکمان از دیانت فاصله بگیرند، چه اندازه ضدِ انسانی تصمیم میگیرند و عمل میکنند و تصور میشود مردم مظلوم و مقتدر غزه در عین دادن چنین هزینههای سنگین، رسالت نشان دادن این فاجعه بزرگ را دارند. به امید آن که بشریت بیدار شود. اینجا است که مسلّماً از طریق غزه مشخص میشود دیگر جهان، جهانِ دیروز نخواهد بود زیرا این جنایات حالت طبیعی ندارد؛ بیشتر شبیه شروع تاریخ دیگری است. موفق باشید
سلام استاد عزیز و بزرگوار: در روایتی از رسول اکرم (علیه و علی آله آلاف التحیه و الثناء) نقل شده: «أخْلِصْ دِينَكَ يَكْفِكَ القَليلُ مِن العَمَلِ» دین خودت را خالص کن، در این صورت عمل کم تو را کفایت می کند. خالص کردن دین یعنی چه و چگونه انجام می گیرد؟ التماس دعا و استغفار
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این نکته بسیار مهمی است که هر اندازه معارف توحیدی و معرفت نفس انسان عمیق باشد، عمل او ارزشمندتر است و به همین جهت فرمودهاند اعمال هرکس به اندازه معرفتش قبول میباشد. موفق باشید
سلام و ادب: ببخشید دو سوال داشتم، اولیش: حال روحی خوبی ندارم و در حال رنج و فشار کشیدن هستم. حالم رو کنکاش کردم رسیدم به این که احساس میکنم به دلیل گفتگو با فردی بی ارزش، خودم بی ارزش شدم و شخصیت و ارزش خودم رو پایین آوردم یا از دست دادم. آیا فکرم درسته؟ و چه کار کنم از این حس رنج نجات پیدا کنم؟ سوال دوم اینه که مدتی است از اینکه کسی در جایی که اغلب روزها رفت و آمد دارم، باهام حرف غیرضروری بزنه به شدت آزار میبینم. ممنون میشم جواب دو سؤالم را بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر آن همنشینی به معنای همنشینی با افراد بیارزش باشد، آری! به ما توصیه شده است با افرادی مأنوس باشید که ما را به یاد خدا میاندازند. حواریون از حضرت عیسی «علیهالسلام» پرسیدند: «يَا رُوحَ اللَّهِ فَمَنْ نُجَالِسُ إِذاً قَالَ مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُهُ.» و حضرت فرمودند: کسی که دیدنش شما را به یاد خداوند بیندازد و سخنش بر دانش شما بیفزاید و کردار او شما را به آخرت ترغیب کند. ۲. به ما توصیه شده دل را در جای دیگری حاضر کنیم و در نتیجه دلمان را مشغول سخنان بیهوده افراد نمیکنیم به همان معنایی که فرمودند: «دل با یار و دست در کار». موفق باشید
سلام و رحمت: استادِ جان مدتی است درست در زمانی که به قله نزدیکیم و زمان استراحت نیست من از کار افتاده شدم. در عین رغبت خودم و بقیه توام حضور در فعالیتهای اجتماعی و فردی و خانوادگی از من گرفته شد و با احساس شکست با افسردگی مواجه شدم. عزت نفسم را از دست دادم و در عین حضور در جمع خودم رو منزوی میبینم حس کردم گیر کار در جهاد همسرداری هست. چند وقتی هم و غمم را روی این امر گذاشتم اما هنوز گشایشی که لذت بندگی را به من بچشاند حاصل نشده. ذهنی بسیار شلوغ دارم و باعث خجالت است که اعتیاد به رسانه دارم. در این زمانه که همه سعی اتصال به دریای انقلاب رو دارند حس میکنم من با ابطال وقتها و دوری از اصلها رو به زوال میرم. کاش کلامتون دستگیرم باشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نوع دیگری از زندگی فکر کنید. زیرا یکی از راههای حضور در نزد خود و در جهان، در جهاد همسرداری است که کار ارزشمندی است که اگر رزق شما باشد خود به خود پیش میآید. ولی نسبت به دیگر حضورها که ملاحظه میکنید بعضی از خواهران وارد شدهاند؛ غفلت نفرمایید. مثل حضور در جهاد تبیین و عمیقشدن در معارف قرآن و خدمت به خلق. موفق باشید
با سلام و خسته نباشید استاد ارجمند: مشکلی که من اخیرا با آن مواجه هستم این است که با وجود اینکه خودم مانند قبل پایبند به مسائل شرعیه هستم، اما به دلیل بد اخلاقی های قشر مذهبی، تمایلم به نشست و برخاست با این قشر کم شده و اخیرا دوستانم را فقط بر اساس اخلاق نیکو انتخاب می کنم. افرادی که صداقت داشته باشند، اهل پنهان کاری و خرافات نباشند، خیرخواه باشند، سخاوتمند باشند و… . در میان این افراد کسانی هستند که حتی نماز نمی خوانند اما به دلیل خلق خوشی که دارند، من واقعا از مصاحبت آن ها آرامش دارم. حتی در زمینه ازدواج اخیرا از مردهای مذهبی به دلیل بسته فکری ها زده شده ام و هیچ تمایلی به آشنایی با آنان ندارم و با افرادی دیدار می کنم که ممکن است حتی در گذشته خطاهای مهمی داشته باشند ولی افراد صادق و سخاوتمند و مهربانی هستند. نمی دانم آیا دارم اشتباه می کنم؟ آیا دارم به انحراف کشیده می شوم؟ ممنون میشوم مرا راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! بحث در به انحرافکشیدن نیست. آری! همه انبیاء و پیامبر بزرگ اسلام آمدهاند جهت احیای اخلاق در جامعه. ولی تجربه نشان داده است اگر جهان اسلام، جهانِ حضور در معنویات اصیل و توجه به ابدیت نباشد؛ بالاخره انسانها در گذرگاههای زندگی، همه آن آداب اخلاقی را زیر پا میگذارند مگر آنکه به کمک آموزههای دینی و شریعت الهی و معارف ربّانی، آن روحیات را در خود نهادینه کنند. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد حکم قران سوزی چیه؟ ایا کفاره داره در صورت توبه خدا میبخشه؟ اینایی که تو سوئد این کار رو کردن راه توبه و جبران واسشون هست؟ میتونن جبران کنند؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید فقهای محترم نظر بدهند. خوب است از زاویه دیگر به سؤال و جواب شماره 35703 رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام: از نظر وحدت شخصیه وجود، مثلا در آب، سیراب کردن اثر خداست یا اثر آب؟ لطفاً توضیح مختصری بفرمایید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه تأثیرات از حضرت حق است با حضور مطلقی که او در عالم هستی دارد، ولی از طریق مظاهر اسمای حسنایش. موفق باشید
سلام و عرض ادب حاج آقا؛ فرمودید در فضایی که ایمانی نیست حضور نداشته باشیم. سوال من اینه که ما فامیل بسیار با وقار و خوب و مثبتی داریم که رفتارهای سبک سرانه یا حرکات جلف ندارند و فضایی سالم و برای من آرامش بخش داره. من چندین ساله که معارف سلوکی رو دنبال میکنم و بیرون از فضای سیر و سلوک، معنایی در زندگی و در خودم ندیدم و در صدد تزکیه ی نفس و مجاهده علمی و عملی در حد خودم به لطف خدا شده ام. و مجاهده ی معرفتی برنامه هر روزم در هر شرایطیه. سوالم اینه جمع فامیل در حد چند ماهی یه بار داریم و چند خانم بدون روسری هستن. باز این فضا از فضای معمولی زندگی من بسیار سالم تره. مثلا در فضای کاری تنها کسی که باحجابه، خودمم. اینکه من در جمع فامیل باشم یا در جمع کاری و درسی که تقریبا همه بدون روسری یا با شالی که اکثرا پایین افتاده یا خیلی عقبه، هستن، حضور داشته باشم برای فرزندم یا برای سلوک خودم مشکلی پیش میاد؟ در نظرم اینجوری میاد که در این زمانه خیلی احمقانه است در ذهنم که بخوام اونها رو مجبور کنم به اعتقاداتم و اونا انسان های بدی نیستن فقط پوشش شون اینطوره. این با فضای ایمانی در تضاده؟ اینم بگم که فضای فامیل مون شدیدا سالمه و حتی یه مورد سو سابقه اخلاقی یا حرف و حدیث بد یا ظاهر زننده نبوده. فقط پوشش تنوع زیادی داره. اگه این اشکال داره برای من، چرا باید در سلوک اینطور باشه؟ یعنی من برای اینکه به خدا برسم باید با همه قطع ارتباط کنم وگرنه مدیون فرزندم هستم؟ اصلا درک نمیکنم این موضوع رو. لطفا راهنمایی کنید حقیقت رو به من بگید و اینکه وظیفم چیه؟ از پوشش من عقاید من معلومه، حتما باید اونا مجبور به پیروی از عقاید من باشن؟ چرا فکر میکنم امام معصوم اگه باشن بیشتر به باطن انسان ها توجه دارن نه ظاهرشون و من چه وظیفه ای دارم؟ بیشتر نگران وظیفه ام در مقابل فرزندم هستم ولی فضای سالم رو مساوی دونستن با فضایی که همهافراد صد در صد فقه مورد اعتقاد من رو رعایت کنن، درک نمیکنم اصلا؛ از راهنمایی تون ممنونم و از اطاله کلام عذر میخوام. هدفم این بود که خود را، افکار و درک و احساساتم را به شما به عنوان استاد سلوک عرضه کنم تا چراغ هدایتتان پیش پایم قرار بگیره. از عنایت و لطفتون در تخصیص وقت و انرژی خیلی ممنونم و منتظر جوابم
باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین شرایطی و در این تاریخ قضیه بسیار متفاوت است از زمانهای که همۀ کوی و برزن در عادات مذهبی خود حاضر بودند. امروز ما باید با ارتباطی متین و دلسوزانه با این افراد ارتباط داشته باشیم و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند اکثراً اینها نمیدانند و به همان معنایی که حاج قاسم عزیز گفت اینها دختران ما هستند.
مطمئن باشید اگر با سبکی سلوکی زندگی خود را ادامه دهیم و رابطۀ خود را با این افراد قطع ننماییم تا موجب گسستِ نسلها نشود؛ دیر یا زود وقتی آنها با بحرانهای روحی خود روبهرو شوند، وجدان تاریخی آنها، آنها را متوجه و متذکر ایمانی خواهد کرد که در سبک و سلوک شما متوجه شدهاند و راز امیدواریِ رهبر معظم انقلاب نیز بر همین مبنا میباشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/19306 . موفق باشید
آمریکا مظهریت تام و تمام غفلت انسان امروز است و تو مَبین که بُرج های بلند و آسمان خراشش و پیشرفت چشم گیر تکنولوژیکش که عقل زمینی را زمین گیر خویش میکند همه حقیقت است. که باید به ویرانه های دل های مردم آواره و بی پناه این آسمان خراش ها نگریست که شبانه چگونه خود را از دارِ پوچی و نیستی و قهر و کین خویش، آویزان زندگی و جهان آمریکایی میکنند. جهان در پرتو اسمای حسنی او جلوه میکند و هر روز رنگی به خود میگیرد و نشان میدهد که اراده ای بالاتر از اراده مردمان و زور و قدرت ثروت مندان و سلطه تاریخی ظالمان در میان است. سالهاست که خون مظلومان عالم در چنگال و با دستان قهر و قدرت ستم این مجسمه شرک و افیون انسان امروز، بر زمین جاری میشود و از این میان مردانی مرد بر میخیزند و رسم زمان را باری دیگر دچار تغییر دگرگونی و انقلاب میکنند آری آنان که نشانی از اصحاب سِر ولایت آخرالزمانی دارند. آنان مردان مرد و مظهر نهایت انسانیت انسان در تاریخ اند که سینه ستبر خود را در برابر اراده و طرح و نقشه صهیون و آمریکا سپر کرده اند و چشم، به راهِ توحید در جهان امروز و آزادی قدس شریف دوخته اند. سالهاست مسلمانان جهان شاهد کربلای این کربلاییان در قتلگاه کودکان غزه و بیروت و حلب و رقه و بلبعک و کرانه باختری است و این کدام انسان است که در این وانفسا انتخاب بر آزادی از اسارت ارزش های آمریکایی و رویای شیرین و پوچ آمریکایی میکند و حضور کربلایی را بر می گزیند. افیون زمان فانی جهان آمریکایی ما را با خود برده است و این زمان نه زمان باقی است که بستر و جلوه گاه یاران و عشاق الحسین و رزمگاه یاران آخر الزمانی اوست که همان زمان فانی جهان نسیان گون انسان آمریکاییست که در چنگال اراده و سلطه این دیو خفی بد سرشت، خیال و قلب و عقل و وجود انسان امروز را در تسخیر و سلطه خلسه خود آورده است و گویی وجود و حضور تاریخی شگرف ما را از یاد و خاطره ما برده است. باید پناه و التجا بر خدای واحد و قهار و مکار جست و دید که این مکر آخر الزمانی را انسان این روزگار چگونه خواهد درید و پرده های حجاب زمان را کنار خواهد زد و حقیقت را به خون خود چگونه در بستر زمان نمایان خواهد کرد و بر پرده تاریخ خواهد کشید. تو از او باز پرس که طلیعه این کاشفان کرب و بلا و ظلمت شبانگاهی جهان آمریکایی را چه کس خواهد درید، که او این طلیعه را در وحدت امت مسلمان بیدار جهان در تشییعِ افق بلند شهادت سید حسن نصر الله و حاج قاسم سلیمانی نوید و بشارت بس عظیم داد پس باید چشم شست و در انتظار دوباره آفتاب بود. آری باید چشم شست در انتظار دوباره طلوع آفتاب در وجود و حضور تاریخی ما در جهان امروز بود و در تلالو اراده های پولادین و زبان فصیح و بلیغ شهدا و امام و رهبر انقلاب دوباره جان شست قدم در صراط مقاومت گذاشت و تن بر نسیان طلوع حقیقت شهادت شهید نصر الله و یارانش نداد که این طلیعه فتح قریب است و تو گویی این طلیعه را باید دوباره در وحدت امت و الفت مومنان و صلحا و شایستگان جست و جو کرد و به نظاره نشست. آری حقیقت را دوباره باید به نظاره نشست و دید که چگونه در رفتار و سکنات و عزم های بلند و حضور و زبان و هنر ما امت اسلامی طلوع میکند و خواهد کرد؛ آری جهان را باید نظاره کرد و دید دوباره که سنگ های کوچک و آه های سکوت مانند و خون های به ظاهر بی رنگ مردم مظلوم و مقاوم فلسطین و لبنان و سوریه و ایران و هر کجای دیگر این عالم خاکی چگونه جهان را از انانیت و چنگال اراده بشری و نفسانی و شیطانی انسان ناسی و کافر آمریکایی باز پس خواهد گرفت پس بیا و نظاره کن و بخوان که طلیعه این بشارت را قلوب الیف و دست های یکپارچه و کلمه وحدت قیام خمینی آشکار کرد و تو گویی تحقق این را به قطع با آیات فتح خواهی دید پس بیا و دوباره بخوان: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا ﴿١﴾ لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا ﴿٢﴾ وَیَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا ﴿٣﴾ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا... #روز_قدس #مقاومت #باشگاه_دانشجویی_فرصت #شب_های_قدر_انقلاب_اسلامی @forsat_soha
باسمه تعالی: سلام علیکم: و این یعنی بصیرتی که موجب میگردد متوجه باشیم ما در کدام طرف از تاریخی که در آن هستیم، قرار گرفتهایم. و در این رابطه عرض شد مقاومت، ایدۀ ایرانِ مدرن است و اگر ما بخواهیم در جهانِ خود حاضر باشیم باید از دام «سلطه و تسلیم» که نقشۀ جهان استکبار برای دیگر ملتها است؛ عبور کنیم. و این یعنی ایمان آیت الله خامنهای و این یعنی شهید سیّد حسن نصرالله و شهید یحیی سنوار؛ و این یعنی راه عبور از دام «سلطه و تسلیم» و این یعنی «زندگی». https://eitaa.com/matalebevijeh/18883. موفق باشید
سلام علیکم: چند روز قبل سوالی از شما پرسیدم. مبنی بر اینکه یک زیارتی از مرقد امام خمینی (ره) داشتم. که گفتم احساس سنگینی داشتم شما گفتید که من تحت تاثیر جلال قرار گرفتم. حالم بد تر شده است. احساس میکنم به خدا، پیامبر، امامان هیچ اعتقادی ندارم هرچه از برهان صدیقین، معرفت نفس و سایر مطالب در زمینه عرفان، فلسفه و كلام چه از شما و چه دیگران در طی عمرم یاد داشتم، یا ایمانکی داشتم، همه بر باد رفته است. انگار بیدین شدم. مانند گیاهی كه از جا کنده شده ؤ در هوا سرگردان است، میباشم. از این حالت هم تعجب میکنم و هم میترسم. اینجور حالت طبیعی است؟ باید چکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید به حضور دیگری فکر کرد. در این رابطه خوب است سری به کتاب «ما و بشر جدید و آیندۀ قدسی پیشِ رو»بزنید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/1599?mark=%D8%A8%D8%B4%D8%B1%20%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF
سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز و بزرگوار خواستم بپرسم اگر حقیقت نوری محمدی (که حضرت رسول در موردش میفرمایند اول ماخلق الله نوری) همان عین ثابته محمد (ص) نیست پس چیست؟ اگر عین ثابته همان حقیقت نوری نباشد آیا یعنی حقیقت نوری همان مظهر اسم الله است یا اینکه نه آن هم نیست. پس چیست؟ ۲. مگر نگفتیم عین ثابته محمد بر تمامی عیون ثابته مقدمتر و محیطتر بوده پس عین ثابته محمد تمام عیون ثابته را بوجود میاورد پس عین ثابته امامان و بقیه عیون ثابته را نیز بوجود می آورد. درست است؟ توضیح دهید ممنونم از شما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که چه برداشتی از عین ثابته داشته باشیم و لذا با توجه به آنچه جنابعالی از آن برداشت کردهاید به نکتۀ خوبی اشاره میفرمایید. و از آن مهمتر همان روایتی است که بدان اشاره فرمودید که آری! اول ما خلق الله نور حضرت محمد «صلواتاللهعلیهوآله» است و مبنای همۀ مخلوقات نور آن حضرت است که در جای خود بحثهای مفصلی از طریق اهل نظر به میان آمده است. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد خیلی وقت است میخواهیم کار رسانه ای را شروع کنیم برای مخاطب جوان و نوجوان با موضوع شخص رهبری واقعا نسل جدید ارتباط شان با آقا اصلا خوب نیست. ولی واقعا نمیدانم چه کنم چون به شدت راجع به این موضوع موضع گیری دارند. در نظرم بود ابتدا با جبهه ی حق و باطل و مقاومت شروع کنیم و در میان اینها غیر مستقیم راجع به رهبری هم پیام بدهیم اما واقعا اراده ی خداوند در این تاریخ چه چیزی است و اولویت با کدام است؟ چطور به این موضوع بپردازم یعنی با چه نگاهی و چه دیدگاهی به موضوع پرداخته شود؟ چه کتاب هایی کمک کننده هست؟ و از یک طرف دیگر قالبی که گفتم شاید زبان این نسل هست فیلم کوتاه باشد؟ نظرتان چیست؟ چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکتۀ خوبی رسیدهاید که با توجهدادنی شاعرانه به جبهه مقاومت، جایگاه بصیرت مقام معظم رهبری را که به نظر بنده در این زمانه، زبانِ هستی میباشد؛ به میان آورید. از سید مقاومت و از شهید یحیی سنوار بگویی و رهبری را که اینان مدّ نظر خود داشتند، ترسیم نمایید. ما نمیگوییم که رهبر انقلاب معصومند، ولی آیا آنچه بر زبان میآورند حکایت الهامات الهی برای هدایت این ملت نیست؟! از امام رضا «علیهالسلام» هست که حضرت میفرمایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده ای از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سینۀ او را گشاده میگرداند. تا در مدیریت خود کوچک ترین لغزشی نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ» در نتیجه آنچنان توانا می شود که در جواب گویی به هیچ نیازی در نمی ماند و غیر از صواب از او نخواهی یافت و به خوبی مصلحت مردم را در نظر می گیرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَیَّدٌ» پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأیید الهی است. موفق باشید
سلام علیکم: در واقعیت یا کثرت در وجود حقیقت دارد یا وحدت در وجود. وقتی به این نتیجه رسیدید که وحدت وجود حق است. پس فقط یک وجود است و هر فعلی که اتفاق میافتد از آن یک وجود است. بعضی افعال (اسم جلال) و بعضی افعال (اسم جمال) حق هست. پس در این افعال (به عنوان مظاهر) نور جمال و جلال حضرت حق مشاهده میشود. این جاست که حضرت حق را به نور اسماء جلال و جمال در مظاهر دیده میشود. آیا مطالب بالا را درست فهمیدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به کتاب شریف «شرح دعای سحر» از حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به اینکه منِ انسان مجرد است و آزاد از زمان و مکان و در رویای صادقه به اماکن دوردست رفته و از زمان آینده چیزی را می بیند که بعد ها عینا تحقق بیرونی پیدا می کند: آیا نفس قادر است به گذشته نیز سفر کند و مثلا حادثه کربلا را عینا مشاهده کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً برای نفس های مستعد بخصوص ائمه معصومین «علیهم السلام» به اندازه ای که به آن ها اذن داده شده است، پیش آمده. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز و دلسوز استاد طاهر زاده عزیز: بنده طلبه سطح سه هستم ۲۸ سال سن دارم و هنوز مجردم. چهار سال است بصورت معمم منبر میروم بعلت مسائل معیشتی و دغدغه ازدواج و... خواستم وارد سپاه شوم اما گفتند که باید تعهد بدهی که هیچوقت لباس نپوشی. در دو راهی گیر کرده ام از طرفی بیکاری و عدم درامد. که باید وارد کار شوم. از طرف دیگر عذاب وجدان و احساس خیانت به راه طلبگی و روحانیت که قرار است لباس را کنار بگذارم. لطف میفرمایید اگر راهنمایی کنید بنده را.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر چاره ای نیست با همان روحیه طلبگی و انس بیشتر با قرآن و تفاسیر می توانید در سپاه هم به عنوان نماد یک انسان متعهد به وظایف خود عمل نمایید. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز در مورد احکام فقهی گاهی که پیگیری می کنیم در مورد حکم مسئله ای با یک ذهن کنجکاو یا کمی فلسفی تر با حکمی که فقیه می دهد متفاوت است؟ در طهارت و معاملات و.. یعنی فقیه گاها حکم به پاکی و حلالی و صحیح بودن می دهد آیا این به سهل بودن دین اسلام برمی گردد؟ دوم اینکه استاد عزیز در مورد مباحث عرفانی گاهی یک جمله یا آیه ای در شخصی انقلابی بپا می کند ولی همان جمله در نفراتی دیگر تاثیری ندارد؟ و در آخر استاد عزیز به نظر شما یک راه بهتر که انسان بفهمد خداوند کدام راه را برای انسان بیشتر می پسندد چه راهی است؟ استاد گاهی بین دل وعقل گیر می کنم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فقیه صرفاً بر اساس تفقه در آیات و روایات نظر میدهد با نظر به اینکه سخن قرآن و روایات ماورای عقل جزئی انسانها میباشد. ۲. زمینه روحی افراد و اشارت پذیری آنها متفاوت است. ۳. «رَه چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشید
با سلام: حضرت علی (ع) می فرمایند: ما رایت شیئا الا.... حضرت علی خدا را قبل و بعد اشیا الله را میبیند. شما در صوت جنود عقل و جهل میگید: علی (ع) در قیامت الله را بدون اشیاء مشاهده میکند. و در جای دیگر گفتید که اسماء الله بدون مظاهر معنی نمیدهد. این دو سخن چگونه با هم جمع میشود؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال رؤیت حضرت حق در مظاهر ممکن است. آری! می توان در همان مظاهر با قطع نظر به آن مظاهر به حضرت حق نظر کرد ولی ذات به صرف ذات قابل رؤیت نیست. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر استاد گرامی و بزرگوارمون، خدا حافظتون باشه. دعای مخصوص در نماز شب، فراموش نشیم. از دیروز که حکم قطعی شرعی رو از زبان ولی امر مسلمین جهان شنیدیم به این فکر کردیم که ما چطوری میتونیم برای آزادی قدس تلاش کنیم؟ کمکِ من نوعی به آزادی مسجدالاقصی چه کمکی میتونه باشه؟ نقش من چیه؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعا گو هستم. علاوه بر کمکهای مادی که گروههایی در این رابطه فعّال هستند و میتوانیم به آنها کمک کنیم، باید منتظر بود تا ان شاءالله راهی گشوده شود. موفق باشید