باسم الله النور. سلام علیکم و رحمه الله: استاد جان لطف میکنید این نصیحت جناب میر سید شریف به فرزندشان در زمان ارتحال که باباجان خودت را باش را توضیحی هم فی الجمله و هم بالجمله بدید. یه سوال دیگه هم اینکه چجوری قطع تعلق کنیم از دنیا و ماسوی الله. خدا خیرتون بده التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه راهگشاست اگر انسان، خود باشد و خود را بفهمد که موجودی است در موضع مخلوقیت، تا راهی بر جانش گشوده شود به سوی خالقش، تا در این میدان جز خدا نباشد و جز خدا را نخواهد و از دنیا و غیر خدا فاصله بگیرد مگر در حدّ انجام وظایف. و در این رابطه به ما فرمودند: «من عرف نفسه فقد عرفه ربّه». موفق باشید
سلام: من کار تایپ کتاب انجام میدم میخواستم بدونم میتونم با شما همکاری داشته باشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطف دارید. ولی در حال حاضر چندان کارهای تایپی نداریم که خدمتتان باشیم. موفق باشید
دنیا خدایی بهتر از قند و عسل دارد / آن مهربانی که جهان را در بغل دارد / هر روز اگر آواری از مشکل فرود آید / در هجمهی هر مشکلی صد راه حل دارد / از خود سوالی کن که آن یکتای بی همتا / آیا نظام کاملش ضعف و خلل دارد؟ / بگذار نااهلان بگویند این بشر شوم است / او حلقهای از خیر خود دور زحل دارد / دل را به او بسپار آن کلّیِّ بیمانند / در کار، هر کس غیر او دوز و دغل دارد / در وصف هر حالی رسولی را فرستادست / هر مشکلی زین بین یک ضرب المثل دارد / از شوری و تلخی و ترشی هیچ باکی نیست / دنیا خدایی بهتر از قند و عسل دارد / ۱۹ مهرماه ۱۴۰۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از سرودۀ زیبایتان؛ آری! « دنیا خدایی بهتر از قند و عسل دارد» پس واقعاً « در هجمهی هر مشکلی صد راه حل دارد». مهم آن است که متوجۀ راهی شویم که در دل آن مشکلات، مقابل ما میباشد. و البته معلوم نیست آن راه، شبیه راه دیگر افراد باشد ولی زندگی بدون تقدیرِ راهی که خداوند برای ما مقدّر کرده، نیست. موفق باشید
بسمه و رحمته و ریحانه و رضوانه: در جنگ منفعل نباشید، فعال شوید. انفعال و ترس از خود جنگ خطرناک تر است. جنگ شاید آدمی را از پای در نیاورد اما ترس از جنگ قطعا آدمی را زمینگیر می کند. باید از خود ترسید! این درس تاریخ است از سرنوشت ملت های که ترس آن ها را ذلیل کرد، آزادی و استقلال و هویت شان را از آنها گرفت. امید را زنده کنید و از تیر خلاص ترس فاصله بگیرید، از خبرهای گاه و بیگاه از آنهایی که حاضر نیستند برای آیندۀ تاریخ شان بجنگند از آنها حتما فاصله بگیرید اینان آدم های سطحی و زودگذرند که تاریخ هیچگاه از آن ها داستان های خوبی را برایمان روایت نکرده است. پر دل شوید و تاریخ ساز. تاریخ را آنانی می سازند که درافق آینده از سرمایه ی گذشته ی خود و ریشه های فرهنگ و هنر و سرزمین شان حماسه می سرایند. ترس، از شما انسان های بی رگ و ریشه می سازد که بدرد هیچ داستانی نمی خورید نه داستان و قصه های عاشقانه و نه داستان های حماسی و اسطوره ای. تکلیف خودتان را پیدا کنید یا جای نقش تاریخی فردایتان را خود پیدا کنید و در آن نقش قراربگیرید یا منتظر باشید تا در نقشه ی کسانی قرار بگیرید که کارگردان داستان های جنایی و وحشی اعصار بوده اند. امروز تاریخ بیش از هر روز دیگر تشنه ی روایت آدمیت است. بشر، محتاج حماسه است محتاج آینده ای است که خودش را ادامه ی تاریکی دیروزی اش نداند، فردایی که ادامه ی دیروز گرگ صفتی و دریدگی سرمایه و ثروت و قدرت نباشد را فریاد بکشید. در پی تشکیل هویت جمعی آدمی باشید که در انتظار روشنایی فرداست. خودتان را در بن بست بی حاصلی و پوچی و بیهودگی سرگردان انسان هایی نکنید که به فردایی بس بی حاصل تر و تاریک تر از دیروز شما را به مرگ محکوم می کنند. فردا روایتی دیگر هم دارد بس شیرین و بس دلکش و روشن! آری، گذر و گذار از این صحنه ی تاریخی امروز و نجات از ادامه ی پوچستان ها سخت و صعب و دشوار و با هزینه همراه است اما هزینه اش هم برد است و سود. نگذارید داستان مرگبار انسان های تکرار شوند که گوش شأن بدهکار ندای حقیقت نبود. نگذارید تا شما را بکشند به استقبال مرگ بروید تا شما بر او وارد شوید و او را در آغوش بکشید. طنین صدای غدیر در تاریخ آدمیان بلند شده است امروز بیش از هر روز دیگر، گوش کنید! این همان علی (علیه السلام) است که فریاد می زند از سیاهی لشگر دشمن نهراسید و دندان ها را برهم بفشارید و جمجمه ها را بر سر دست بگیرید و انتهای لشگر دشمن را نظر کنید که شما پیروزید. حماسه خوان شوید، امروز تاریخ ما را حماسه ها می سازند، تاریخ را در شعرهایتان و در نثرهایتان نصرت دهید، گوش ها آماده ی شنیدن شدند. غول نا امیدی را با تبر ابراهیمی تان بشکنید و از بتخانۀ نمرود نهراسید که جهنم هیزم های آتش برایتان گلستانی خواهد شد که تاریخ معجزه اش را برای نهایی ترین انسان ها بازگو خواهد کرد. امروز همان انتظاری است که برایش نفس می کشید. نفس هایتان را حبس نکنید، تنفس کنید در هوای آزادگی و رهایی از زندان فرعون های زندگی تان. نفس نفس بزنید تا ریه هایتان را از عطر دلکش آینده ای که شما را از تنفس مصنوعی زمانه رها میکند پر شود. «یا مُنَفِّسَ عن المکروبین»
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و صد آری! چه اندازه در صراطی که به سوی حقیقت است فداکاریهای ما زیبا و زیباتر خواهد بود. نه تنها برای دیگران، بلکه برای خود، از آن جهت که خود را ماورای روزمرّگیها در دل طوفانها با وسعتی به وسعت تاریخی که آغاز میشود، بزرگ و بزرگتر احساس می کنیم تاریخی که با مقابله با جاهلیت دیروز و امروز بر خود میبالد به گمان آنکه امروز و فردا از آنِ اوست. غافل از آن که این سنت خداوند است که مهلت ادامۀ آنان را از طریق مقابله با آنها از آنان میگیرد. و این است راز امیدواریِ ما به حضوری که از طریق انقلاب اسلامی در آیندهای که آیندۀ سیطرۀ جاهلیتِ دوران نیست خود را مییابیم.
خدا میداند چه اندازه شهدا و آنانی که بصیرت توحیدی دارند از تجاوز اینچنینی رژیم جنایتکار صهیون خوشحال هستند. از آن جهت که جبهۀ استکبار با تمام توان همۀ امکانات خود را به میان آورد تا خود را اثبات کند و حقیقتاً بسیاری از زوایایی که قدرت او را به نمایش میگذارد، را به میان آورد و ما نیز از جهتی غافلگیر شدیم؛ ولی قصۀ مقابله با استکبار، بسیار بالاتر از آن است که او گمان میکند با به شهادترساندنِ سردارانمان ما را متوقف میکند از آن جهت که: «اگر پایان ما با سردارانمان بود؛ در کربلا همه چیز به پایان رسیده بود». زیرا کربلا ذیل حضور در تاریخ اسلام آغازِ تاریخی بود به سوی نهایت بلوغ انسانیت، و انقلاب اسلامی نیز ذیل اسلام آغازی در دل آن آغازها بود تا هر آن کس بنای تعالی خود را در بودن امروزینِ خود احساس میکند؛ در این تاریخ و در این مقابله بیش از پیش بشکفد. رفقا نشستی تحت عنوان «راز شهادت و امیدواری به آینده» داشتهاند که خوب است به نکات مطرح شده در آن نشست توجه شود . https://eitaa.com/soha_sima/5002 موفق باشید
سلام استاد گرامی: من هم صحبتهای آقای شهبازی رو گوش دادم. هم صحبتهای تحصن کنندگان رو . هم صحبتهای آقای نبویان رو. بنظرم همه به بعدی اشاره میکنن و از بعدی دیگه غافلند. چیزی که استاد ما اقای وحدتی فر متذکر اون هستن هم همینه که باید مساله حجاب رو با همه ابعادش دید. این صحبت اقا وحدتی فره: https://eitaa.com/tafakorism/1860 این هم صحبت اقا شهبازیه استاد : https://eitaa.com/mahbandan/247 سوالم اینه، درسته من دارم پیش آقای وحدتی کار میکنم ولی این دلیل نمیشه که من همه حرف ایشون رو تایید کنم. بنابر این میخوام نظر شما رو هم بپرسم و بدونم. اینم خود ایشون یاد داده که حرفهای خودشون رو هم با فکر بپذیریم. حالا به من اجازه میدید که حرف اقای شهبازی رو طرفداری در لفافه از یک بی قانونی بدونم؟ و حرف آقای وحدتی رو هم برعکس اون خیلی با اغماض...! شما بفرمایید دقیقا چه حرفی درسته
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت همانطور که خود عزیزان متوجه هستند مسئله، مسئلۀ سادهای نیست که تنها از یک جهت و یک بُعد به آن نظر کرد و از این جهت عرض شد لااقل ما در تبیین جایگاه حجاب نسبت به ابعاد متعالی انسانها کوتاه نیاییم. و البته معلوم است که نمیتوان جامعه را در اختیار جریانهایی گذاشت که بنا دارند فرهنگ منحط و ضد انسانی خود را در جامعه جاری کنند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامیم: دارم شرح مصباح الهدایة را کار میکنم. مشکلی برام بوجود آمده است. نمیتوانم در هنگام نماز خواندن روی وحدت حق تمرکز کنم. وقتی به حق میرسم توی ذهنم (هویت غیبیه، احدیت و واحدیت) است. این تمرکز بر یگانگی را چگونه بدست آورم. با تشکر از زحمات استاد گرامیم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور در اختیار ما نیست. این مائیم و واردشدن در محضر حق تا حضرت محبوب هرطور صلاح دانست رُخ بنمایاند. موفق باشید
سلام استاد: نماز و روزه هاتون قبول درگاه حق. ببخشید سوالی داشتم اینکه بنده دچار پراکندگی خاطرشدم. کانالها و سخنرانیهای مختلف را دنبال میکنم و گوش میدم نمیگم اثربخش نبوده چرا اتفاقا موثربوده و مواظب اعمال و مراقباتم هستم؛ ولی دچار سرگردانی شدم. اینکه فکر میکنم اون چیزی که میخوام دستم رو نمیگیره؛ در مسیر سیروسلوک هستم هیچ بسطی صورت نمیگیره و ناامید شدم. به خودم دلداری میدم که نباید گرفتارحالات خوش بود چون انسان مغرور میشه و به بیراهه کشیده میشه ولی بالاخره حضرت حق نشانه ای چیزی به آدم نشون میده تا امیدوار بشه تا در این مسیر مصمم باشه. اوایل حالات خوشی داشتم ولی الان فقط انگار قبض روی اومده. از کجا باید فهمید تو در این مسیر درست روبه جلو میری؟! برای رفع قبض چکار باید کرد؟ و اینکه صوت ها و سخنرانی های شما و دیگر اساتید اخلاق رو گوش میدم یا کتابهایی در این باب میخوانم ولی هیچ چیزی به یادم نمی مونه؛ به دستورات عمل میکنم ولی از ذهنم پاک میشن و خودم رو سرزنش میکنم که واقعا خجالت آوره که تو این سن از خاطر آدم محو بشه. به نظرتون چه راهکاری هست لطفا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده، عزمی است که ما را متوجۀ حضور ذیل ارادۀ الهی بکند از طریق شریعت الهی. از این جهت تصور میشود اگر بتوانید مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را دنبال کنید، زمینۀ بهرهمندی از عبادات و تدبّر در قرآن بهتر فراهم میشود و البته باید متوجه باشیم که در مسیر سلوک، هر اندازه انسان جلو و جلوتر برود تازه متوجۀ موانعی میشود که تا دیروز پنهان بودند و وجود این خطورات، حکایت از آن دارد که بحمدالله حرکت، شروع شده است و باید با کشیک نفس کشیدن، آن ضعفها را یکی بعد از دیگری پشت سر گذاشت. بیحساب نیست که جناب مولوی میفرماید:
آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را میکشد
چیست این از گِلگرفتن آب را / جذب ما نُقل و شرابِ ناب را
آری! باید موانع راه را شناخت. موفق باشید
سلام: به لحاظ ساختار ادبیاتی عبد در حدیث «العبد اذا اختاره الله...» نکره بوده و الف و لام عهد ذکری است یعنی همان عبدی که در سطور قبل در موردش سخن گفتیم و جملات قبل انحصاری امام بود نه کل کسانی که زمام امور مسلمین را دارند. (عبد جنس نیست که ال را استغراق بگیریم مانند الانسان). اگر هم بپپذیریم ال استغراق است و سخن در مورد هر عبدی است که امور عباد را به عهده بگیرد سیاق روایت انحصار در معصوم را می رساند به قرینه جملات بعد و قبل. فلم یعی بجواب: درمانده نمی شود در پاسخ دادن یعنی نیاز به فکر و طرح و مشاور و ...ندارد و چنین چیزی برای غیر معصوم مصداق نداشته و ندارد و حق چنین تعمیمی بر اساس قواعد هیچیک از علما ندارید و با این مبانی ناقص و اشتباهی که دارید خدا به خیر کند. بعد هم حضرت دلیل دارند که چرا معصوم این ویژگی ها را دارد؟/ به دو دلیل. ۱. لیکون حجته علی عباده و ۲. شاهده علی خلقه که همه می دانند شاهد خلق بودن چه به معنای شاهد خلقت قبل از تولد آدم باشد و چه به معنای شاهد اعمال مخلوقات از غیر معصوم برنمی آید. ثانیا استنادی که به تشکیک وجود کردید هم شاید از مبتدیان فلسفه بشود نادیده گرفت اما کسی که دو سال فلسفه خوانده باشد متوجه مغالطات متعدد حضرتعالی میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این رابطه به سؤال و جواب شماره 39179 رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: در خصوص سوال۳۸۹۹۰ دوباره مزاحم اوقات شدم. ابیات مربوط به غزل ۱۲۹۹دیوان شمس بود، جناب مولانا مثل حضرتعالی در همه آثارشان و علی الخصوص این غزل اهتمام به آسیب شناسی فکر بشریت دارند و چندین نوع دروغ که در جوامع و فکر جمعی بشر جاانداختنه شده اشاره دارند، بعضی از دروغ ها دارای مکتب هم شده اند و ناقص بینی خود توجیه میکنند مثلا در بیت دوم میفرماید: گویند چون ز دور زمانه برون شدیم، زان سو روان نباشد این جان ما... بعدا میفرماید...اینم یک دروغ است. این بیت در مقابل تفکر فرگشتی که گمان میکنند هرچیز در قاموس درک ایشان توجیه دارد قابل استفاده است، با توجه به نگاه فرا زمانی که درعهد ایشان فرگشت نبود ولی ایشان زمینه این دروغ را شناسایی کرده و بیان کرده. دیگر ابیاتم به این منوال اشاره به یک مکتب ناقص بشری است. با برهان شعری مولانایی
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله که در این مسیر در نشاندادن توهّماتی که بشر گرفتار آن شده، هرچه بیشتر موفق و موفقتر باشید.
حضرت استاد، پس از ۱۵ سال مطالعه ی کتب تان و حضور در تمامی جلسات و محافلتان و تدریس آثار حضرتتان درخواست میکنم، لطفا پرده از علوم نورانی تان بردارید، پرده از آنچه معتقدید بردارید و فاش گویید، به جای بیان تلویحی و رازگونه صراحتا بیان کنید آنچه در پاسخ به پرسش ۳۸۹۵۶ فرمودید، بگویید اگر معتقدید رهبر انقلاب روحی له الفداء مصداق فراز حدیث علی بن موسی الرضا علیه السلامند که ان العبد اذا اختاره الله... ، پس مصداق قبل و بعد این حدیث طولانی هم هستند، از چه شرم داری یگانه ی تفکر و تعقل و تفسیر و تاویل؟ فاش گو از آنچه دیده ای برای کران مخاطبت طاهرزاده ، ای گنگ خواب دیده، بگو الْإِمَامُ يُحِلُّ حَلَالَ الله، وَ يُحَرِّمُ حَرَامَ الله خامنه ای ست، بگو فَالْإِمَامُ هُوَ الْمُنْتَجَبُ الْمُرْتَضى، وَ الْهَادِي الْمُنْتَجى وَ الْقَائِمُ الْمُرْتَجَى اصْطَفَاهُ الله بذلك، وَ اصْطَنَعَه عَلى عَيْنِهِ فِي الذَّرِّ» خامنه ای ست ، بگو عَنْ يَمِينِ عَرْشِهِ، مَحْبُوّاً بِالْحِكْمَةِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ، اخْتَارَهُ بِعِلْمِهِ، وَ انْتَجَبَهُ لِطُهْرِهِ؛ بَقِيَّةً مِنْ آدَمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، وَ خِيَرَةً مِنْ ذُرِّيَّةِ نُوحٍ، وَ مُصْطَفىً مِنْ آلِ إِبْرَاهِيمَ، وَ سُلَالَةً مِنْ إِسْمَاعِيلَ، وَ صَفْوَةً مِنْ عِتْرَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، لَمْ يَزَلْ مَرْعِيّاً بِعَيْنِ الله يَحْفَظُهُ وَ يَكْلَؤُهُ بِسِتْرِهِ، مَطْرُوداً عَنْهُ حَبَائِلُ إِبْلِيسَ وَ جُنُودِهِ، مَدْفُوعاً عَنْهُ وُقُوبُ الْغَوَاسِقِ وَ نُفُوثُ كُلِّ فَاسِقٍ، مَصْرُوفاً عَنْهُ قَوَارِفُ السُّوءِ، مُبَرَّأً مِنَ الْعَاهَاتِ، مَحْجُوباً عَنِ الْآفَاتِ، مَعْصُوماً مِنَ الزَّلَّاتِ، مَصُوناً عَنِ الْفَوَاحِشِ كُلِّهَا، مَعْرُوفاً بِالْحِلْمِ وَ الْبِرِّ فِي يَفَاعِهِ مَنْسُوباً إِلَى الْعَفَافِ وَ الْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ عِنْدَ انْتِهَائِهِ» هم حضرت آقاست، بگو ای طاهرزاده که امام رضا علیه السلام در همان حدیث فرمودند خامنه ای جان « فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَأِ وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ يَخُصُّهُ الله بذلك لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلى عباده، وَ شَاهِدَهُ عَلى خَلْقِهِ، وَ «ذلِكَ فَضْلُ اَللّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ، وَ اَللّهُ ذُو اَلْفَضْلِ اَلْعَظِيمِ» فَهَلْ يَقْدِرُونَ عَلى مِثْلِ هذَا فَيَخْتَارُونَهُ؟ أَوْ يَكُونُ مُخْتَارُهُمْ بِهذِهِ الصِّفَةِ فَيُقَدِّمُونَهُ؟ والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به این قسمت از فراز آن روایت توجه ننمودهاید که حضرت رضا «علیهالسلام» میفرمایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُور عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» و موضوع را تعمیم میدهند به هر آن کس که خداوند او را برای امور بندگان انتخاب کند و مسلّماً امثال حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» و رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» میتوانند مصداق چنین موضوعی باشند و البته معلوم است مصداق کامل و اتمّ چنین موضوعی پیامبر خدا و ائمه معصومین «علیهمالسلام» میباشند و حتی اگر همانهایی که سخت متوجه عنایات الهی به حضرت امام و رهبر معظم انقلاب هستند؛ بخواهند آن عزیزان را در حکم معصوم قرار دهند، اولین کسانی که سخت با آن موضوع مخالفت میکنند خود حضرت امام و رهبر انقلاب میباشند. آیا نباید به کریمه: «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ» در این موارد نظر کرد وقتی قرآن میفرمایند: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»؟ و علت آنکه بنده مصداق آن روایت را در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» تشخیص دادم؛ سخنی بود که سالهای قبل مرحوم شهید مطهری در نسبت با حضرت امام چنین فرمودند. البته متأسفانه فراموش کردهام در کدام یک از سخنان ایشان این نکته مطرح شد ولی چون مطلب را در ذهن خود داشتم گفتم آنچه که عرض شد. با اینهمه بحث بر سخن مرحوم شهید مطهری نیست، بحث بر آن فراز از روایت است که موضوع را تعمیم میدهد. و آنچه مانع میشود تا ما جایگاه رهبری را در این تاریخ درست بفهمیم و متوجه تاییدات خاص پروردگار نسبت به ایشان بشویم، حجاب معاصرت است، آری «حجاب معاصرت» به این معنا که چون در کنار ایشان هستیم نقش اساسی ایشان را در این زمانه نمیفهمیم و فردا و فرداها معلوم میشود رهبری چه اندازه نقش اساسی در این تاریخ داشتهاند. موفق باشید
سلام استاد: فرمودید انسان کامل قدرت ایجاد بدن هم دارد مثل امام زمان که میتواند برای خود بدن ایجاد کند بعد توجه را بردارد. آیا امام زمان همیشه به یک شکل بدن ایجاد میکنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. عمده همان حضور واسطه فیضبودنِ آن حضرت است و نسبتی که خداوند از طریق آن حضرت با دیگران دارند. موفق باشید
با سلام وعرض ادب: اینکه اتفاقات وحوادثی (مثلا یک بیماری یا..) که برای ما میفتد و خدا رقم میزند از روی ذات ما، آیا این ذات قبل ورود به این جهان اتفاقات را انتخاب کرده یا نه؟ و اینکه آیا این اتفاقات را خدا برای ذات انتخاب کرده یا ذات ما خودش انتخاب کرده و اگر خودش انتخاب کرده برچه اساس انتخاب کرده که مثلا در همین سن ۴ سالگی فلان بیماری، در سن فلان، فلان حادثه یا آتش سوزی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در آیه ۲۲ سوره حدید میفرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» هر رنج و مصیبتی که در زمین یا در نفس خویش به شما رسد همه در کتاب پیش از آنکه همه را ایجاد کنیم ثبت است و البته این کار بر خدا آسان است. با توجه به این آیه میتوان به این فکر بود که آگاهی خداوند در هر حال مطابق انتخاب انسانها است به این معنا که خداوند قبل از آنکه ما با اختیار خود عملی را انتخاب کنیم؛ او میداند، ولی همانطور که ما انتخاب کنیم، او میداند. این غیر از موارد و امور فرعی است که برای هرکس پیش میآید مثل همین مثالی که فرمودید. و در جواب سؤال شماره 38460 عرایضی در آن مورد خواهد شد. موفق باشید
سلام علیکم پدرجان: متن زیر را یکی از نزدیکان به نورعلی تابنده در اینستاگرامش منتشر کرده، نظر شریفتان چیست؟ «سالها قبل روزی قصد داشتم برحسب وعده قبلی به پژوهشکده حکمت و فلسفه ایران و به دیدار دکتر غلامحسین إبراهیمی دینانی بروم قبل از رفتن به پژوهشکده به زیارت مولای معظم [نورعلی تابنده قطب فعلی گنابادیه] رفتم حضرتشان مرا به حضور پذیرفتند. اتفاقا آن روز کسالتی عارض وجود شریفشان شده بود لذا به همان اتاق محل استراحت ایشان رفتم و موضوع دیدار با آقای دکتردینانی را بعرض ایشان رساندم. ایشان ضمن ابلاغ سلام به آقای دکتردینانی فرمودند: «به ایشان بگویید سخنان شما را غالبا از تلویزیون گوش میدهم و مورد تایید است و شما برای مردم سخنان خوبی را می گویید ولی ما هر آنچه شما میگویید را به آنها نشان میدهیم.» فقیر نیز در دیدار با آقای دکتردینانی در ضمن بحث مفصلی سلام معظم له را ابلاغ و پیغام ایشان را به دکتردینانی رساندم. آقای دکتر دینانی به محض شنیدن فرمایش حضرتشان یکه خوردند و دیگر هیچ نفرمودند. گویی پیام حضرتش اثری در وجود دکتر دینانی گذارد که موجب سکوت ایشان شد. همان اثری که در سخن ابوسعید [ابوالخیر] در دیدار با ابن سینا بود که فرمود آنچه من می بینم او میداند.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحبنظر نیستم. موفق باشید
در مورد چگونگی بودن ما که هیچیم و تنها ربط و نسبت با خدا هستیم میتوان مثال سایه و نور را آورد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همین جهت جناب عطار فرمودهاند: «چون چنین با یکدگر همسایهایم / تو چو خورشیدی و ما هم سایهایم». موفق باشید
سلام علیکم: آیا قضا شدن نماز برای سالک نشانه میتواند باشد؟ مثلا گناه یا ترک امر اولی موجب قضا شدن نماز باشد. آیا شما روایت یا حکایتی در این خصوص ملاحظه فرمودهاید یا نظری دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
سلام علیکم: استاد یزدان پناه در صفحه ۲۲۷ کتاب مبانی عرفان نظری می فرمایند: «این ذات مطلق و یگانه حق تعالی است که به واسطهٔ داشتن تمام کمالات در مقام ذات به صورت اندماجی خود را در موطن کثرت با جلوه های گوناگون ظاهر می سازد. از همین رو یکی از اموری که عارف در هر موطن و هر مقامی در پی آن است شناخت اسمی است که در آن موطن غلبه دارد و بر آن مقام حاکم است تا چگونگی تجلی حق در آن موطن را به حقیقت دریابد.» حال سئوال این است: اگر انقلاب اسلامی را کشف امام خمینی از بطن تاریخ این زمان بدانیم و قاعدتا برای آن حقیقتی را بخواهیم متصور باشیم، در موطن و مقام انقلاب اسلامی، چه اسمی غلبه دارد؟ و تجلی حق در این موطن با چه اسمی است؟ یعنی حضرت حق در امروز تاریخ ما با چه نمودی ظاهر شده است؟ و بعد از انقلاب اسلامی، حوادثی چون طوفان الاقصی، اربعین و... آیا هر کدام دربردارنده اسمی خاص هستند و یا نه همه ذیل اسم کلی ای که انقلاب اسلامی آن را نشان می دهند جمع هستند؟ و خدا میداند اگر با این دید به انقلاب اسلامی بنگریم، چه عظمتی دارد و امام چه کاری کرده اند کارستان. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضور نور محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» به جلوه «اسم الله» بیندیشید به حکم: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» از آن جهت که باید از طریق انقلاب اسلامی بشر، به عنوان خلیفۀ الله در این آخرین دوران به خود آید و در ظرفیت ِ آخرالزمانی خود که گستردهترین ظرفیت است، حاضر شود. موفق باشید
۱. کتاب درباره ی ازدواج ۲. سوال های دوباره ازدوج ۳. سوال های قبل ازداوج
باسمه تعالی: سلام علیکم: غیر از عرایضی که در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» در قسمتی که مربوط به «ازدواج» است، در موارد دیگر ورودی نداشتهام. موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: اخیراً کتابی درباره امام عصر مطالعه کردم که یکی از برهانهای اثبات وجود امام زمان (عج) را قانون مرکزیت دانسته بود و توضیح آن این است: همانگونه که زمین به دور خورشید میگردد و خورشید هم بدور مرکز خاص خود که از دید ما پنهان است میچرخد و و همه الکترونهای موجود در مولکولهای اجسام به دور هسته واحد میچرخند، انسان نیز نیاز به یک مرکزی دارد که ضامن ثبات و بقای اوست که او امام است. سوال بنده این است که آیا این برهان همان برهان عین الانسان است یا فرق دارد؟ گویا در این برهان صرفاً بقای مادی اجسام و موجودات مورد نظر است. نکته دیگر این است که در روایات وجود امام عصر علیه السلام باعث ثبات آسمان و زمین میشود: بوجوده ثبتت الارض و السما اما در این برهان امام عصر تنها مرکز انسان دانسته شده؟ کتاب از آیت الله سید طیب جزایری است به نام «البراهین الاثنا عشر فی وجود امام الثانی عشر»
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آنچه در آن کتاب میفرمایید که گفته شده؛ تذکر خوبی است و کمک میکند به این که به حضرت صاحب الأمر «عجلاللهتعالیفرجه» به عنوان محور هستی نظر شود. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: برای اینکه مشمول حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» نشویم چه کنیم؟ کتابی از خودتان در این زمینه معرفی میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید خوب است در این مورد به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» و صوت مربوط به آن کتاب و نکاتی که اخیراً رفقا در بازخوانیِ آن کتاب به میان آوردهاند؛ رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/book/87?mark=%D8%B3%D9%84%D9%88%DA%A9 و https://lobolmizan.ir/sound/682?mark=%D8%B3%D9%84%D9%88%DA%A9 و https://eitaa.com/matalebevijeh/17274 . موفق باشید
با سلام بر عبد صالح خدا استاد عزیزم: بنده احساسم از پدیده ظهور آن است که ظهور فرایندی است چند مرحله ای و روبه تکامل ولی فرایند آن در زمانه ما تسریع شده و این با توجه به جهش بیداری های حادث شد در جهان؛ صف بندی های در حال انجام در رخدادها و تجلی افراد از حضور غیابشان در نسبتشان با تجلی حقیقت انسان کامل است و این یعنی ظهور بسیار نزدیک است آیا این احساس بنده صحیح است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسانها در انسانیت خود نسبت به دیگر انسانها، حاضر شوند به همان اندازه زمینه ظهور انسان کامل بهتر و بیشتر فراهم میگردد. موفق باشید
«میمونم» و «نمیذارم رییسجمهور بشی» «علیرضا زاکانی» این جمله را با این درس، عبرت خودمان کنیم: «توانستن» از «دروغ» آغاز نمیشود. «دروغ» تنها مقدمه یک چیز است: «شکست» و بدتر از آن «رسوایی»! اگر جفت گردد زبان با دروغ نگیرد ز بخت سپهری فروغ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن سخن در شأن آقای زاکانی نبود در حالیکه ایشان فردی دلسوز و متعهد نسبت به انقلاب هستند. موفق باشید
با سلام: «بسیط الحقیقه کل الاشیاء و...» در ظهور است یا در ذات؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذات و مقام جامع او، همه اشیاء به جامعیت و نه مجموعیت حاضرند مانند حضور هفت رنگ در نور بی رنگ. موفق باشید
سلام: ببخشید چندین بار درباره ی این موضوع مزاحمتون شدم. استاد این نیست انگاری گلوی من را فشار میدهد و هیچ راهکاری جوابگو نیست. فشار زیادی روی قلبم احساس میکنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجه باشیم این حالتی است مربوط به تاریخی که بشر خود را محور خود دانست؛ باید برای عبور از آن، به حضور تاریخی دیگری فکر کرد که حضوری است ذیل اراده الهی که در این زمانه حضور در تاریخ انقلاب اسلامی است. در این مورد پیشنهاد میشود عرایضی که در رابطه با انقلاب اسلامی شده است، دنبال شود. مانند کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه». موفق باشید
سلام: چرا در ایام منتسب به اهلبیت شوق به گناهان بیشتر است؟ آیا به این خاطر نیست که ما در آن ایام، تازه حیات پیدا میکنیم و مشتاق امور زندگی میشویم یا اینکه چیز دیگری است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته شاید تجربه افراد در این مورد متفاوت باشد. ولی به هر حال شیطان در مسیری که به سوی حقیقت است، فعال است و مسلّماً در فضایی که نظر به مقام قدسی اهل البیت باشد، او نیز در شیطنت خود کوتاه نمیآید. موفق باشید
سلام علیکم حاج آقا: حالتان خوب است؟ سلامتید؟ راستش را بخواهید شبهه ای هست که ذهنم را درگیر کرده و خواستم زود قضاوت نکنم و بیشتر پرس و جو کنم و خواهشم این است که عصبانی نشوید. شبهه این است که حس میکنم امامان شیعه و نایب فعلی آنها خلاف قرآن عمل میکنند و همین موجب شهادتشان شده است و اختلاف از همینجا آغاز شده است. برای مثال در قرآن خداوند میفرماید من برای شما سخت نگرفتم و آسان گرفتم ولی ببینید که زندگی ما چقد دشوار شده؟ یا اینکه خدا در قرآن میگوید مفسدین را دوست ندارد ولی ببینید که اوضاع فوق فاسد است؟ یا طبق شواهد ذوالقرنین کورش است ولی میگویند امام زمان است یا عده ای میگویند امام علی است و... تا اینجا قبول من میگویم حکومت اهل بیت این نبوده و حکومت امام زمان این نیست ولی میگویند تو تحریف میکنی. واقعا چه گلی به سر بگیریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، قرآن است و زیبایی زندگی توحیدی. در این صورت سختی و راحتی همه در راستای زندگی زیبای توحیدی معنای خود را دارد. لذا قرآن به پیامبر خود میفرماید: «الم نشرح لک صدرک * و وضعنا عنک وزرک * الذی انقض ظهرک * و رفعنا لک ذکرک * فان مع العسر یسرا * ان مع العسر یسرا * فاذا فرغت فانصب * و الی ربک فارغب» و بدین لحاظ اگر سختی هست، در دلِ آن آسانی پیش میآید و سپس دوباره تکرار میفرماید در دل سختی، آسانی نهفته است و این، سیرِ به سوی توحید است. به همین جهت در آخر سوره فرمود: « فاذا فرغت فانصب * و الی ربک فارغب» چون از امری در این مسیر راحت شدی، همچنان رو به سوی ادامه کار داشته باش هرچند که سخت باشد تا آنجایی که به سوی پروردگارت انس پیدا کنی. خوب است در این رابطه به بحثی که در رابطه با سوره انشراح شد، رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/1181?mark=%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D8%AD موفق باشید
