بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17023
متن پرسش
با سلام خدمت جناب استاد: در پاسخ به سئوالی خواندم که فرموده اید برخی دوستانتان توانسته‌اند ماوراء ظلمات فضای مجازی قدم‌هایی در راستای تصرف شبکه‌های مجازی در مسیر تمدن اسلامی و معارف الهی بردارند. دقیقا نفهمیدم منظور از قدم هایی که ماورای ظلمت فضای مجازی در راستای تصرف شبکه های مجازی برداشته شده، چیست؟ آیا این شبکه های خارجی مثلا تلگرام که در آن یک شبه تمام فیلمها و تصاویر حادثه ی منا حذف می شود که واکنش مردم از بین برود، یا مثلا در اینستاگرام که صفحه مربوط به سید حسن نصرالله وقتی کاربرانش زیاد شد را حذف می کند یا در فیس بوکی که تابحال سه بار وقتی فالورهای العالم از 500 هزار بیشتر شده، کلا حذف شده، آیا اینها را می خواهیم تصرف کنیم؟ از دو لب مبارک مدیر یک شبکه اجتماعی داخلی شنیدم که می گفت تمام رفتار کاربران مانند روز مقابل ماست و تنها در راستای اهداف ما می توانند فعالیت کنند. فکر می کنم این پاسختان بیشتر برای تشویق پرسشگر بود و گرنه به نظرم جنابعالی هم تایید می کنید که وقتی واقعا می توانیم از اینها بهره ببریم و یا تصرف کنیم که زیر اراده ما فعالیت کنند و دانشمندان مسلمان آنها را طراحی و مدیریت کنند و الا فقط دلمان را خوش کرده ایم که در شبکه اجتماعی هستیم. من تعجب می کنم وقتی واتساپ و وایبر آمدند شدند اسرائیلی، اما تلگرام که پر از کانالهای مستهجن و توهین به خدا و پیامبر و اهلبیت و تمسخر ارزشهای دین است، از آسمان نازل شده است. به نظر شما ما در مواجهه با سئوالاتی که از ما می شود چه کنیم؟ بگوییم در این شبکه ها با وجود کانالهای غیر اخلاقی و تصاویر مستهجن عضو شوند یا بگوییم خارج شوند؟ البته من در فتوایی از رهبری خواندم که اگر نرم افزارهای مشابه داخلی است، استفاده از خارجی جایز نیست. اما از طرفی همه ادارات و ... در این ها کانال دارند. چه کنیم؟ آیا این فتوا استثنا دارد یا این ادارات و گروههای دولتی و مذهبی و .. خلاف فتوا عمل می کنند؟ واقعا منتظر پاسخ شما هستم. تشکر از محبتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم فضای مجازی که با فرهنگ ما شکل نگرفته است، نمی‌تواند در راستای اهداف ما قدم بردارد. مسئله آن است که آیا تا آن‌جا که ممکن است می‌توانیم از جاده‌ای که دشمن برای ما ترسیم کرده است، با عدم توانایی همه‌جانبه‌ی دشمن خارج شویم و اهداف خود را در این فضاها دنبال نماییم؟ اهدافی که تا آن‌جا که دشمن بتواند مانع از تحقق آن می‌شود. ولی ان‌طور هم نیست که توانایی آن مطلق باشد. مثل کاری که مرحوم شهید آوینی با دوربین در روایت فتح انجام داد و رسانه را در خدمت اهداف انقلاب جلو برد. موفق باشید

13996

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت استاد ارجمند: در جواب درمان وسواس یکی از راهکارهایی که فرموده اید: اجتناب از جلسات و شرایطی که موجب تحریک احساسات و قوه واهمه می‌شود، حتی برای چنین افرادی جلسات مذهبی که دارای شرایط مذکور باشد تا زمانی که بهبود نیافته‌اند قابل اجتناب است. لطفا این مطلب را بیشتر شرح دهید. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به کتاب «ادب خیال ،عقل و قلب» رجوع فرمایید. موفق باشید

11752
متن پرسش
با سلام: متوجه تذکرتون در سوال ۱۱۷۳۴ نشدم. بنده یکبار از جمله راستشو بخواین استفاده کردم و تا آخر دیگه تکرار نشده هرچند که قبول دارم همون یکبار دوبار هم مشکل داره و از بابت این تذکر ارزشمندتون ممنونم، ولی اینو بزارین به حساب اینکه بنده نسبت به شما خیلی احساس پدرفرزندی می کنم و احساس کردم بشه کمی راحت تر باهاتون صحبت کنم و گرنه شرمندم دیگه تکرار نمیشه. خواهش می کنم سوال بنده رو بازهم بخونین چون بازهم توضیح قابل فهمی ندادین. بنده از شما پرسیدم منظورتون به صورت دقیق از اجتهاد چیه؟ شما فرمایش کردین: «فهمیدن ملاک است و در مسیر اجتهاد است که انسان به یک فهم کلّی می‌رسد» خوب این اجتهاد چه تعریفی داره؟ میشه یک مثال عامیانه بزنین؟ مثلا این درسته که یکی وقتی داستان موسی و قومشو میخونه همون ترجمه رو درک میکنه ولی یکی که اون داستانو میخونه هزاران نکته برداری میکنه. طرح کلی اسلام امام خامنه ای اجتهاد هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متوجه بودم خواسته‌اید خودمانی باشید ولی خواستم عرض کنم شما بعنوان طلبه سعی بفرمایید در نوشتار درست بنویسید 2- عرض کردم باید موضوعات دینی را بفهمیم، وقتی درست فهمیدیم در آن موضوع صاحب‌نظر می‌شویم مثل آن‌که فقها در امور فقهی صاحب‌نظرند، مثل آن‌که آقای دکتر جواد لاریجانی در امور سیاست بین الملل مجتهد و صاحب‌نظر است. طرح کلّی کتاب حضرت آقا در گزینش آن آیات، یک نوع اجتهاد است ولی کسی می‌تواند از آن استفاده کند که حداقل تفسیر المیزان را خوب فهمیده باشد. 3- باز واژه‌ی «کردین» و «قومشو» و «داستانو» که در نوشتار خودمانی هم معمول نیست و غلط به حساب می‌آید به‌کار برده‌اید. آری واژه‌ی «میخونه» یا «باهاتون» معمول است. موفق باشید

11122

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: کجا می تونم فرق و حیثیت استعمالی مفاهیم «سبب و مسبب و علت و معلول و لازم و ملزوم و دال و مدلول» را به دقت مطالعه کنم؟ لطفاً یا منبع ارائه بدید یا خودتون توضیح دقیق بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: منبع خاصی جهت توضیح این واژه‌ها غیر از کتب لغت سراغ ندارم. بیشتر باید از جمله‌هایی که به‌کار می‌برند متوجه معنای آن‌ها شوید. به طور اولیه معنای سبب و مسبب یا علت و معلول تفاوت نمی‌کند ولی لازم و ملزوم همیشه به معنای علت و معلول نیست زیرا گاهی به معنای تقارن است بدین معنا که یکی مقارن یا همراه دیگری است مثل رسیدن زمستان با سرما و باز دال و مدلول در بسیاری موارد به معنای علت و معلول به‌کار می‌رود ولی بعضاً یکی علامت و نشانه برای دیگری می‌تواند باشد بدون آن‌که رابطه‌ی علت و معلولی در میان باشد مثل رابطه‌ی خشم و سرخی گونه. موفق باشید
10264
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: یکی از اساتید ما با آوردن مطالبی از سوال و جواب ابوسعید ابالخیر و ابن سینا، و اشکال به ابوسعید و دفاع از ابن سینا، به ابوسعید بسیار بد و بیراه گفتند ایشان را خیالاتی و وهم زده معرفی کردند، لطفا در مورد ابوسعید اطلاعاتی به من بدهید، و اینکه آیا زبان عرفا با زبان فلاسقه تفاوت ندارد، خودم حدس میزنم تفاوت از اینجا حاصل شده است. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد زندگی‌نامه‌ی ابوسعید ابوالخیر به کتاب «حالات و سخنان ابوسعیدابوالخیر» رجوع فرمایید و یا در اینترنت جستجو بفرمایید، مطالب خود را به‌دست می‌آورید. عرفا نظر به قلب دارند و فلاسفه نظر به عقل و ابن‌سینا در نمط هشتم و نهم اشارات قلب را بر عقل ترجیح می‌دهد حالا چرا آن استاد بد و بیراه به ابوسعید گفته‌اند معلوم نیست! ای کاش سری به نمط هشتم و نهم اشارات می‌زدند. حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در نصیحتی که به احمدآقا دارند می‌فرمایند؛ اگر حرف اهل اللّه را نفهمیدی، لااقل آن را انکار نکن. موفق باشید
10030

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله ارحمان الرحیم با سلام خدمت استاد: سوال: در روایات چه دعاهایی وارد است که در سجده نماز خوانده شود برای زیادی رزق و روزی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ذکر «سبحان ربّی الأعلی و بحمده» به صورت کثیر بسیار کارساز است، فقط فراموش نکنید که باید ضریب 1 و 3 و 5 و 7 و 9 رعایت شود. موفق باشید
9875
متن پرسش
سلام علیکم: با احترام محضر مبارک استاد طاهرزاده: یکی از موضوعاتی که در خصوص شهدا مورد پرسش اقشار مختلف مردم خصوصا علاقمندان به فرهنگ ایثار و شهادت است، عبارتست از اصل و کیفیت حیات شهید بعد از شهادت و به تعبیر دیگر اینکه آیا شهید بعد از شهادت - آنگونه که قرآن اشاره فرموده است - حیّ است؟ این حیات آیا بقای روح او در عالم برزخ است؟ که در اینصورت همه اموات هم چنین اند و معنا ندارد که خداوند بفرماید: ولاتحسبنّ ... امواتا! و یا حیات مادی و استمرار حضور و تاثیرگذاری و تاثر از امور دنیاست؟ نوع و کیفیت این حیات از نظر جنابعالی چگونه است؟ خداوند بر توفیقات شما و همه مرزداران اندیشه و حکمت اسلامی بیافزاید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که خود حضرتعالی مستحضرید حیات بعد از مرگ تنها منحصر به شهداء نیست و قرآن هم از این جهت در مورد شهداء سخن نمی‌گوید، بلکه در دو آیه‌ای که بحث حیات شهداء را مطرح می‌کند نظر به حیات خاصی دارد. در آیه‌ی 154 سوره‌ی بقره می‌فرماید: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ» نگویید آن‌کسی که در راه خدا کشته شده به آن صورت که همه می‌میرند، مرده است بلکه نوعی از حیات دارند که شماها متوجه‌ی آن حیات نیستید. در حالی‌که عموماً متوجه حیات بعد از مرگ هستند. و در آیه‌ی 169 سوره‌ی آل‌عمران نوع حیاتی را که شهداء دارند تبیین می‌کند و می‌فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون‏» آن حیات طوری است که در نزد پرودگارشان مرزوق هستند و روزی داده می‌شوند، مثل آن‌که یک انسان زنده روزی داده می‌شود، با این تفاوت که شهداء جسمی ندارند که برای ادامه‌ی حیات رزق جسمانی به آن‌ها داده شود، بلکه برای ادامه‌ی برنامه‌هایی که در دنیا داشته‌اند مثل یک انسان زنده روزی داده می‌شوند تا بتوانند آن برنامه‌ها را به ثمر برسانند و تا آن‌جایی دست آن‌ها در حیات دنیایی باز است که در آیات بعدی یعنی آیات 170 و 171 سوره‌ی آل‌عمران نوع حضور آن ها را در ادامه‌ی کارشان روشن می‌کند که چگونه همچون سرداری خط‌شکن به سایر رفقایشان که هنوز شهید نشده‌اند خبر می‌دهند، بدون خستگی راه را ادامه دهید که این راه، راه بدون شکست است و راهی است که نه‌تنها انواع نعمت‌های الهی در آن هست بلکه نتیجه‌ی این مبارزه‌ی توحیدی بیش از آن‌که شما تصور می‌کردید خواهد بود «آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏». و شما امروز با حضور انقلاب اسلامی در معادلات جهانی صدق بشارت آن‌ها را ملاحظه می‌کنید. خدا کند یک لحظه از اُنس دائم با این سرداران جهاد و شهادت که در حیات برزخی خود نیز در حال گشودن راهی هستند که ما باید در آن وارد شویم فاصله نگیریم. موفق باشید
7070
متن پرسش
سلام علیکم: 1-آیا اراده انسان آزاد است یا تابع اضطرار است؟ 2-آیاعالم ونظام منظم آفرینش هم بر سر دو راهی اختیار انسان منتظر تصمیم انسان است؟(در امور ارادی ایجادی که وضع معلوم است اما سوال درباره امور تکلیفی ایجابی است)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انسان می تواند هر چیزی را که خواست اراده کند ولی این طور نیست که خواست او بی قید باشد مثل آن که شما می توانید غذا بخورید و می توانید غذا نخورید ولی این طور نیست که غذانخوردن شما که به اراده ی خود انتخاب کرده اید با میل به غذایی که در بدن خود دارید قید نخورد 2- نظام عالم به عنوان یک سنت لایتغیر در میان است و این انسان است که با انتخاب های خود می توان خود را تغییر دهد، مثل کسی که در وسط یک چهارراه ایستاده که هر کدام از راه ها به مقصد خاصی ختم می شود، انسان نمی تواند چهارراه را تغییر دهد و بخواهد از راه الف برود ولی به مقصدی برسد که راه «ب» به آن ختم می شود ولی می تواند انتخاب خود را طوری مدیریت کند که اگر می خواهد به مقصد ب برسد از راهی برود که به آن مقصد منتهی می شود. موفق باشید
6675
متن پرسش
سلام علیکم از این که وقت شما را میگیرم عذر خواهی می کنم. قبلا در این موضوع از شما سئوال کرده بودم ولی شما فرموده بودید هرگونه که وارد این موضوعات شوید درست است اما بنده دچار تزلزل شدم. بنده سیر معرفت نفس و معاد و برهان صدیقین شما را کار کردم الان می خواهم بطور عمیق سر این موضوعات کار کنم بخاطر همین یک لیستی تهیه کرده ام از کتب و از شما دو خواهش دارم:1.از آنجا که برخی از این کتب سنگین تر هستند به کتب دیگر برای بنده بصورت شماره بندی بفرمایید کدام را اول بخوانم و کدام را دوم و....2. اگر کتب دیگر هم نیاز هست به این سیر افزوده بفرمایید: شروع سیر:سیرمعرفت نفس: 1.دروس معرفت نفس:حسن زاده آملی 2.شرح دروس معرفت نفس:صمدی آملی 3.عیون مسائل نفس:حسن زاده آملی 4.صدکلمه در معرفت نفس:حسن زاده آملی 6.انسان در اسلام:جوادی آملی 7.تفسیرانسان به انسان:جوادی آملی 8.صورت و سیرت انسان در قرآن:جوادی آملی 9.حیات حقیقی انسان در قرآن:جوادی آملی 10.انسان شناسی در اندیشه امام خمینی. لطفا ترتیب بندی بفرمایید و اگز کتاب دیگری هست که ذکر نشده به ترتیب اضافه بفرمایید. سیرتوحیدی: 1.توحیدعلمی و عینی:علامه طهرانی 2.الله شناسی:علامه طهرانی 3.توحید در قرآن:جوادی آملی 4.تبیین براهین اثبات خدا:جوادی آملی 5.توحید صدوق لطفا ترتیب بندی بفرمایید و اگز کتاب دیگری هست که ذکر نشده به ترتیب اضافه بفرمایید سیر معاد: 1معاد یا بازگشت بسوی خدا:محمدشجاعی 2.تجسم عمل و شفاعت:محمدشجاعی 3.قیام قیامت:محمدشجاعی 4.مواقف حشر:محمدشجاعی 5.معادشناسی:علامه طهرانی 6.معاد:جوادی آملی 7.یاد معاد:جوادی آملی 8.ده مقاله در مبدا و معاد:جوادی آملی 9.منظره پیرامون معاد:جوادی آملی و سیدان 10.سیاحت غرب:قوچانی 11.منازل الآخره:شیخ عباس قمی 12.معاد:امام خمینی لطفا ترتیب بندی بفرمایید و اگز کتاب دیگری هست که ذکر نشده به ترتیب اضافه بفرمایید. بسیار بسیار معذرت می خواهم از اینکه اینهمه وقت شما را می گیرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظرم در مورد موضوعات شماره 1 بعد از بحث ده نکته و برهان صدیقین و معاد، اگر خویشتن پنهان را درست کار کنید تقریباً به هیچ‌یک از کتاب‌هایی که در شماره 1 نوشته‌اید نیاز ندارید و باید به سراغ المیزان بروید 2- در مورد توحید همان اندازه که از معرفت نفس و برهان صدیقین به‌دست آورده‌اید فعلاً کافی است، سعی کنید با خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه معرفت توحیدی خود را کامل کنید 3- در مورد معاد غیر از کتاب‌های آیت‌اللّه شجاعی و شماره‌ی 12 که معاد حضرت امام است، بقیه را تا حدّ زیادی دارید یا با کتاب‌های آیت‌اللّه شجاعی به‌دست می‌آورید. سعی کنید با آیات و روایات بیشتر آشنا شوید. موفق باشید
6165
متن پرسش
باسلام 1.آیاکسی که گناه میکند و توبه میکند باز آن گناه تاثیر وضعی اش را میگذارد؟ 2.نظرشما درموردعالم ذر چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما باید به سخن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» اعتماد کنیم که می‌فرمایند: « التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه‏ » هرکس از گناهی توبه کند مثل کسی است که آن گناه را انجام نداده 2- عالم ذر اگر به معنای فطرت است که یک معرفت درست قرآنی است و اگر به معنای آن است که ما قبلاً ذره‌هایی بوده‌ایم که آیت‌اللّه جوادی در مباحث درس‌هایی از قرآن می‌فرمایند روایات مربوط به این نوع نگاه به انسان معتبر نیست. موفق باشید
16630
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد گرامي. پس از بارها خواندن قرآن به همراه ترجمه و بعضا تفسير آن به اين برداشت رسيده ام كه برخي از باورهاي ما چندان مطابق با قرآن نيست. چند مورد را ذكر مي كنم لطفا به تفصيل پاسخ دهيد. 1. فكر مي كنم خدا در قرآن هيچ فردي را مانند حضرت ابراهيم (ع) ستايش نكرده است. ايشان با صفات بسيار نيكو توصيف شده و در چند جا به همه انسانها سفارش شده از مرام ايشان پيروي كنند. يا آيات بسياري به زندگي حضرت موسي (ع) پرداخته و از ايشان به بزرگي ياد شده است. با اين حال مقام ايشان در جان و دل يك شيعه نسبت به مقام ائمه (ع) كه مستقيما اشاره اي به آنها نشده چقدر است. چرا به ما به اين پيامبران الهي كه اينچنين مورد توجه پروردگارند توسل نمي كنيم و سراغي از مزارشان نمي گيريم و به زيارتشان نمي رويم و گنبد و گلدسته درست نمي كنيم؟ من احساس مي كنم نظر شيعيان نسبت به ائمه (ع) با نوعي مبالغه همراه است و با روح حاكم بر قرآن سازگار نيست. مگر اصل دين را نبايد از كتاب آسماني آن گرفت اين مقامي كه ما براي ائمه (ع) متصوريم از كجا نشات گرفته و تا چه حد معتبر است. ادله قرآني ما چيست؟ 2. در بسياري از آيات قرآن هر جا به اقامه نماز سفارش شده بلافاصله ايتاء زكات هم آمده است اما فقه شيعي زكات را در برخي اقلام محدود نموده كه اكثريت مسلمانان در طول عمر خود يك بار هم زكات نمي دهند. چطور مي شود كه انجام يك عمل واجب در قرآن موكدا سفارش شده و در بسياري موارد در كنار فريضه مهمي مانند نماز قرار گرفته اما مسلمانان بسياري با اولي هر روز سروكار دارند و با دومي اصلا نه. از آن طرف وجوب خمس تنها در يك آيه از قرآن آمده اما فقه شيعي دستگاه عريض و طويلي براي آن درست و همه انسانهاي صاحب درآمد را ملزم به پرداخت آن كرده و سهم امام و سهم سادات تعيين كرده است و نيمي از خمس را به جيب روحانيون ريخته است و قس عليهذا. 3. اين نظام توزيع خمس از كجا آمده است. ذي القربي در آيه مربوط به خمس در سوره انفال شده اند همه انسانهايي كه از نسل پيامبر خواهند بود. يعني خداوند براي همه انسانهاي از نسل پيامبر تا قيامت سهم ويژه اي در نظر گرفته است. اينگونه توجيه مي كنند كه زكات بر سادات حرام شده و در عوض خمس به آنها مي رسد. اصلا چرا بين سادات و غيرسادات تفاوت قائل شده اند. در جامعه كنوني چه فرقي بين آنها وجود دارد چرا سادات خمس بگيرند و غيرسادات زكات. آن نيم ديگر خمس كه به روحانيون مي رسد به چه دليل است؟ در زمان ائمه (ع) هم به اين شكل بوده است؟ ائمه (ع) به سادات و مبلغين خمس مي دادند و به بقيه زكات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت 1؛ خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمتِ «امامت در قرآن» رجوع فرمایید تا إن‌شاءاللّه دقت‌های قرآنی شما نسبت به جایگاه اهل البیت و مقام امامت بیشتر شود تا آن‌جا که متوجه خواهید شد چرا حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» در دعای خود تقاضا می‌کنند به صالحین ملحق شوند. راستی صالحین جز کسانی‌اند که به تعبیر قرآن از هرگونه آلودگی پاک شده‌اند، آن‌هم به همان معنایی که در آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب متذکر است که به تعبیر علامه طباطبایی اگر دقت کنید آن اراده‌ای که در آیه‌ی مذکور مطرح است، غیر از اراده‌ی عمومی است که برای پاک‌کردن همه‌ی انسان‌ها از طریق شریعت اراده فرموده است؟ زیرا می‌فرماید: خداوند اراده کرده است فقط شما اهل‌البیت را از هرگونه رجسی پاک کند. 2- خود قرآن در تبیین آیات الهی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را مأمور کرده و می‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (44/ نحل) ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آن‌چه به سویشان آمد را تبیین کنی. و لذا مصداق‌های زکات در زمان خود رسول‌اللّه «صلوات‌اللّه‌علیه» مشخص گردیده، می‌ماند که فکر کنیم آیا امروز که منابع تولید تغییر کرده نباید مصداق‌های زکات تغییر کند؟ 3- در همان کتاب روشن می‌شود که ما در کنار اطاعت از خدا، مأمور به اطاعت از رسول خدا و اولی‌الامر هستیم و مسلّم اولی‌الامر باید انسان‌های معصومی باشند که خداوند ما را به اطاعت از آن‌ها دستور داده است، وگرنه ما را به اطاعت از کسانی دستور داده است که امکان گمراهی ما در آن‌ها هست که مسلّم خدای هدایت‌گر چنین کاری را نمی‌کند و از طرفی در قرآن اهل‌البیت را به عنوان انسان‌های معصوم معرفی نموده است تا ما در فهم قرآن و فهم مصداق‌های خمس به آن‌ها رجوع کنیم تا در مدیریت جامعه‌ی اسلامی سرگردان نباشیم. حال اهل‌البیت در روایات متعدد، جایگاه خمس را مشخص کرده‌اند و این به معنای قراردادنِ سهمی برای مدیریت علمی و اجرایی جامعه‌ی اسلامی است و در مباحث فقهی بررسی‌های مفصلی در این مورد شده است. موفق باشید

13623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: می خواستم نظرتون رو راجع به حضرت آیت الله امجد بدونم؟ ایشون از شاگردان آیت الله بهاءالدینی و علامه و آیت الله بهجت هستند. نماینده امام هم بودند و با حضرت آقا رابطه خوبی داشتند ما سال ها از محضر ایشان استفاده کردیم ولی بعد از فتنه 88 و برخی از مواضع ایشون و همچنین برخی از صحبت های کنونی ایشون در حیرت هستیم که ما چگونه باید رفتار کنیم؟ بسیاری از حزب اللهی ها بعد از آن مواضع جلسات ایشان را ترک کردند و الان بیشتر کسانی شرکت می کنند که شاید بتوان گفت اصلاح طلب هستند حالا آیا ترک کردن مجالس ایشون صحیح است؟ با توجه به اینکه بزرگان تعاریفی از ایشون کرده اند و برخی از آنان از جمله آقا فاطمی نیا در جلسه ایشون شرکت می کنند. ما باید چه موضعی داشته باشیم؟ لطف کنید راهنمایی کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد بهتر است فاصله نگیرید. موفق باشید

9692
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت شما استاد بزرگوار: من کتاب «جن و جادوگر در اسلام » را خواندم و با خواندن این کتاب قلبم از بسیاری نگرانی ها آرام گرفت؛ اما چند سؤال از خدمتتان داشتم: 1ـ آیا ممکن است حسادت و تنگ نظری ‍‍ژنتیکی باشد؟ و اگر تعداد زیادی از اطرافیان ما دچار چنین مشکلی هستند چه باید کرد؟ آیا راهی، ذکری وجود دارد که اگر شخص من انجام دهم به کاهش حسادت در اطرافیانم منجر شود؟ آیا وقتی کسی ذاتا حسود است آیا از اطرافیان برای کاهش این حالت در او کاری بر می آید؟ 2ـ آیا اگر مثلا در اطراف ما 80 در صد افراد حسود هستند، آیا ممکن است چنین خصوصیتی به طور ژنتیکی به نسل خود ما هم راه پیدا کند؟ 3ـ اگر کسی در اقوام درجه یک (مثلا دخترعمو ، زن عمو و...) وجود داشته باشد که مرتب زندگی ما را رصد می کند و هر گونه موفقیت ما را، شکست خود تلقی می کند و باعث سرشکستگی خود می داند چه باید کنیم؟ در حالی که از طرفی نمی شود روابط را قطع کرد و از طرف دیگر، دیدار و تماس تلفنی با وی، بیشتر شبیه شرکت در جلسه بازپرسی است. 4ـ شما فرموده بودید که اگر همیشه توکل داشته باشید و مرتب سوره هایی مثل «آیة الکرسی» را بخوانید هیچ کس به شما نمی تواند ضربه بزند؛ اما متأسفانه من تا کنون هیچ گاه نتوانسته ام به طور دائم بر چیزی مداومت کنم، مثلا یک ماه، هر روز آیة الکرسی می خوانم ولی ناگاه این عادت را ترک می کنم و مدت زیادی طول می کشد که متوجه این ترک عادت می شوم؛ آیا راهی برای افزایش دوام ذکرها وجود دارد؟ 5ـ چه کنم که هوشیاری بیشتری نسبت به خودم پیدا کنم و کمتر دچار غفلت شوم؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حسادت و یا هر صفتی که بار ارزشی داشته باشد موروثی و ژنتیکی نیست، ولی حالاتی هست که اگر درست مدیریت و هدایت نشود منجر به حسادت می‌شود. مثل روحیه‌‌هایی که خداوند جهت تصمیمات بزرگ در بعضی می‌گذارد حال اگر این‌ها به جای آن‌که خودشان را رشد ندهند برایشان رشد مادی بقیه سخت می‌شود. در جلسات 47 و 48 شرح دعای مکارم الأخلاق بحثی در مورد جایگاه حسد و روش درمان آن عرض شد. خوب است آن را از روی سایت بگیرید 3- تا آن‌جا که ممکن است ما نباید امکانات دنیایی خود را به رخ بقیه بکشیم، بیشتر با روحیه‌ی تواضع باید با بقیه روبه‌رو شد 4- باید زندگی را طوری تعریف کرد که این‌گونه وظایف در آن جای گیرد. مثلاً همیشه بعد از نماز صبح 21 مرتبه آیت‌الکرسی را جزو تعقیبات خود قرار دهید 5- مباحث ده نکته معرفت نفس شروع خوبی است. تدبّر در قرآن فوق‌العاده است. موفق باشید
7211
متن پرسش
سلام استاد. خدا می تونه 2 2 رو 5 کنه ، یا یک کار محال عقلی انجام بده؟میگن نمیشه چون با خدایی خدا سازگار نیست. آیا عقل خدا رو محدود نکرده ؟ اگه بگیم عقل خداست اشتباهه ؟ این تناقض با خدایی خداست یا با عقل ؟ یعنی ضعف عقل رو می رسونه یا ضعف خدا رو؟سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید مطهری«رحمة‌اللّه» در کتاب «عدل الهی» این نوع موضوعات را به‌خوبی بحث می‌کنند و روشن می‌کنند بحث توانایی و عدم توانایی خدا در میان نیست، بلکه ظرفیت موضوعِ مورد بحث طوری است که چنین اقتضایی نمی‌کند زیرا اگر خداوند بخواهد 2×2 را 5 بکند لازم می‌اید که آن 2، هم 2 باشد و هم 2 نباشد و این محال است که هم عدد 2، عدد 2 باشد – چون فرض کرده‌ایم – و هم عدد 2، عدد 2 نباشد، چون گفته‌ایم 2×2 برابر5 شود. خوب است یک دور کتاب «عدل الهی» شهید مطهری را مطالعه کنید، زیرا قوت اندیشه‌ی خوبی به شما می‌دهد. موفق باشید
5913
متن پرسش
شبهه می‌کنند که مقام معظم رهبری چگونه یک شبه آیت الله شدند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: این شبهه در همان ابتدای رهبری ایشان مطرح شد و علمای بزرگی مثل آیت‌اللّه خزئلی جواب دادند. چون مقام معظم رهبری قبل از انقلاب مدرس درس خارج بودند و درجه‌ی اجتهاد داشتند منتها چون منصبی که لازمه‌ی عنوان اجتهاد است به عهده نداشتند به ایشان آیت‌اللّه نمی‌گفتند. موفق باشید
3543
متن پرسش
سلام علیکم با عرض تحیت خدمت استاد عزیز می خواستم ببینم چگونه مطالعه کنیم ؟ یعنی مثلا آیا لازم است که کتاب که می خوانیم خالصه کنیم؟ اگر نه چکار کنیم مطالب یادمان نرود ؟من کتاب می خوانم بعد خیلی از مطالب آن را فراموش می کنم انگار که نخواندم اگر بخواهم خلاصه کنم که وقت گیر است و بعضی مواقع که کم هم نیست چون شرایط برای خلاصه کردن نیست حالا یا قلم و دفتر ندارم یا جایی مثل تو قطار و .. است مطالعه هم نمی کنم چون می گم فراموش می کنم بعد هم مطالبی که می خوانم نمی توانم در جایی که مورد نیازمه را یادآوری کنم و یا اگر بخواهم رفرنس بدهم نمی دانم از کجا مطلب را یادگرفتم اگر راهنمایی کنید مرا بسیار ممنون می شوم چراکه این موضوع بعضی وقت ها مرا آزار می دهد. اگر روش خودتان برای مطالعه را بفرمایید ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در هرصورت مطالب مهم هر کتابی را مشخص کنید حتی با خط‌کشیدن در زیر آن مطلب تا بهتر در ذهنتان بماند. از طرفی لازم نیست مطالب کتاب را به ذهن بسپارید، بلکه سعی کنید با کتاب‌هایی که عالِمان عالَم‌دار نوشته‌اند، عزم کلی زندگی خود را تصحیح نمایید. که این قسمت را در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید
770

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد سوال یا در واقع شبهه ای برای اینجانب پیش آمده که ما مسلمانان که ادعا می کنیم دین ما دین کامل و پیامبر(ص) ما آخرین پیامبر است این با توجه به روایات و آیات قرآن است ولی برای کسی که میخواهد دین انتخاب کند وهیچکدام از اینها را هنوز قبول نداره چطور از لحاظ عقلی میتوان ثابت کرد این مطلب را و همچنین رد کرد گفته های پیامبران ومذاهب نوظهور و دروغین که می گویند دین ما اخرین دین وحتی بشارت مثلا حضرت عیسی مربوط به پیامبر ما بوده یا دین ما کامل تر از شماست همانطور که وهابیون می گویند ما اول شیعه بودیم وکامل تر شدیم و از شیعه جلو زدیم مثلا به عنوان معجزه کتابی هم می اورند که شاید حتی از لحاظ عقلی هم مناسب باشد چطور میتوانیم از لحاظ عقلی دین اسلام را کامل ترین دین و پیامبر اسلام را اخرین پیامبر بدانیم با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: قرآن جهت اثبات حقانیت خود می‌فرماید: قرآن میفرماید: « وَ اِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه »( بقره/23) یعنی: اگر در معجزه بودن آنچه بر بندة ما نازل شده شک دارید، سورهای به مانند آن بیاورید. چرا که یا بهواقع او پیامبر است و این آیات را از طرف خدا برای شما آورده، و یا پیامبر نیست و با استعدادهای بشریاش این آیات را برای شما آورده که در حالت دوم یعنی از آن جهت که بشر است این آیات را آورده، پس شما هم که بشر هستید، مسلم اگر همة شما جمع شوید میتوانید یک سورهمثل سورههای این قرآن بیاورید و اگر نمیتوانید، معلوم میشود که او از جنبة بشریاش به چنین توانایی نرسیده، پس پیامبر خدا است. قرآن از نظر هندسه کلمات نه سابقه دارد و نه لاحقه، دارای آهنگی خاص با پذیرش مفاهیم معنوی و بدون تکلف و تصنع است، معلوم نیست الفاظ تابع معانی است و یا معانی تابع الفاظ. قرآن در زمانی به صحنه آمـد و مبـارز طلبیـد که اوج تکامـل فصاحت عرب بود . حتی سخن رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و حضرتعلی(علیهالسلام) در عین فصاحت، اصلاً شکل و هندسه قرآن را ندارد، و این مبارزه طلبی هنوز هم به قوت خود باقی است. هنوز کسی نیامده بگوید؛ قبل از قرآن چنین کلماتی به این شکل خاص در فلان کتاب بودهاست، همچنانکه کسی نیامده بگوید؛ من مثل آن را آوردهام و اتفاقاً هرچقدر انسان فصیحتر باشد بیشتر متوجه میشود که فصاحت قرآن از نوع فصاحت بشر نیست. همچنانکه جادوگران متوجه شدند کار حضرتموسی(علیهالسلام) از نوع سحر نیست. بیگمان مطمئنترین راه برای شناخت حقیقت قرآن، رجوع به متن قرآن و تأمل در توصیفها و تعبیرهای کتاب آسمانی در بارة خود میباشد، توصیفهایی از قبیل «هُدیً للنّاس»، «هُدیً للمتّقین»، «تبیاناً لکلّ شَیئ»، «حکیم» و «فرقان» نشان میدهد، اینکه میفرماید: اگر میتوانید مثل آن را بیاورید،یعنی آن چیز مثل قرآن باشد از حیث هدایتگری و آوردن معارف هدایتگر وازحیث مطالب حکمتآمیز همسنگ دانشهای قرآن باشد و بشر را به آوردن چنین اندیشههایی در حد قرآن دعوت میکند. جامعیت و کمال قرآن بدین معنی است که قرآن مجید تمامی مواد و مصالح علمی رسیدن انسان به سعادت فردی و اجتماعی را دارا است و با معارف خود رابطة انسان با « خدا »، « خود »، «انسانهای دیگر» و با «جهان» را تبیین میکند و همة این معارف دارای سطوح و لایههای متکثر هستند و در آن برای هرموضوعی بطنها وجود دارد. در پایینترین سطح با مردم عادی صحبت میکند و هرچه مخاطب خود را دقیق بیابد، بطنی از بطون خود را برای او میگشاید و آوردن این حدِّ علوّ در معانی در این حدّ و با این کلمات اصلاً حدّ بشر نیست. در ضمن وهابیون فرقه‌ای از اهل سنت هستند که چنین ادعایی ندارند که ابتدا شیعه بوده‌اند، شاید منظورتان بهایی‌ها باشد که جواب آن‌ها نیز همان است که برای اثبات نبوت باید معجزه‌ای داشت که از حدّ بشر بیرون باشد. موفق باشید
405

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تشکر میخواستم بدونم اگر دو دانشجو بخواهند برای ازدواج با یکدیگر صحبت کنند بهتر است که به چه صورتی و در چه شرایطی با هم صحبت کنند و در چه مواردی بویژه برای بار اول با هم صحبت کنند ؟ و اگر به چه شکل باشد بهترین نتیجه را میدهد؟ اگر یک بار خودشان صحبت کنند و برای بار دوم خانواده را در جریان قرار دهند خوب است یا بد است ؟ و کلا بگویید که باید چگونه باشد. خیلی متشکرم از این که سوال من رو جواب میدین
متن پاسخ
باسمه تعالی بنده در رابطه با سؤال جنابعالی تخصصی ندارم و بهتر می‌دانم این سؤال را از برادرمان جناب آقای دکتر بانکی بفرمایید. آدرس سایت‌شان هست: www. Hadis book.com موفق باشید
20488
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی سلام علیکم: جناب استاد، شما فرمودید سه پیامبر بعدی هم امام بودند منظورتان دقیقا کدام انبیا هستند؟ استاد مطهری در یکی از کتب خود فرموده اند تنها حضرت ابراهیم و حضرت خاتم به مقام امامت رسیدند. این کلام با فرمایش شما در تناقض نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در رابطه با چگونگى امامت حضرت ابراهيم (ع) مى‏ فرمايد: «وَ اذِابْتَلي ابْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَاتَمَّهُنَّ قالَ انّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ اماماً، قالَ وَ مِنْ ذُرّيَتي‏ قالَ لا يَنالُ عَهْدي الظّالِمين»[1] آنگاه كه ابراهيم را پروردگارش به شكل‏هاى گوناگون آزمود و او همه ‏ى آزمون‏ها را به‏ خوبى پشت سر گذارد، پروردگارش به او فرمود: من تو را براى مردم امام قرار مى‏ دهم، و او پرسيد: آيا از فرزندانم نيز به چنين مرتبه‏ اى خواهند رسيد؟ پروردگارش گفت: فرزندان غير ظالم تو به چنين مقامى خواهند رسيد.

از آيه‏ ى فوق مى‏ توان متوجه نكات زير شد: 1- آيه بعد از امتحانات ممتد بر حضرت ابراهيم (ع) نازل شده يعنى بعد از قربانى ‏كردن فرزند و به آتش انداختن آن حضرت و مهاجرت از شام، بدين صورت آيه در آخر عمر آن حضرت بر آن حضرت نازل شده و خبر از امامت او داد.

2- حضرت ابراهيم (ع) قبل از امام‏ شدن «نبى» بوده و علاوه بر اين كه امتحان كردن‏ ها در موقعى بوده كه او پيامبر بوده، همين خطابِ خدا بر او - كه مى‏ گويد من تو را امام قرار دادم - دليل بر آن است كه آن حضرت نبى بوده است.[2]

3- حضرت ابراهيم (ع) اين «امامت» را براى فرزندانش تقاضا كرد. پس اين امامت يك مقام است و عهدى است الهى كه گاهى با نبوت همراه است و گاهى جداى از آن است و ايشان همين امامت را براى فرزندانشان تقاضا كردند، آن هم به جهت آن‏كه حضرت متوجه ارزش امامت براى هدايت جامعه ‏ى انسانى شدند.

4- خداوند نه تنها تقاضاى حضرت را رد نكرد بلكه فرمود: اين عهد را به فرزندانت كه ظالم باشند نمى‏ دهم. پس از بين فرزندان حضرت كسانى كه در هيچ بُعدى ظالم نباشند، يعنى معصوم باشند، امام هستند. در صورتى ‏كه نه ظلم به نفس و نه ظلم به خلق و نه ظلم به حق، هيچ‏ كدام در شخصيت آن‏ها نباشد. لذا علامه طباطبائى «رحمةالله‏ عليه» در مورد «لا ينال عهدى الظالمين» مى‏ فرمايند: در ابتداى امر چهار احتمال براى ظالم بودن افراد مى‏ رود: 1- كسانى كه تمام عمر ظالم باشند. 2- كسانى كه تمام عمر پاك باشند. 3- كسانى كه اول عمر ظالم و در آخر عمر پاك باشند. 4- كسانى كه اول عمر پاك و آخر عمر گناهكار باشند. بعد مى‏ فرمايند: شأن حضرت ابراهيم (ع) اجلّ از آن است كه امامت را از خدا براى قسم اول و چهارم بخواهد. پس تقاضاى حضرت مى‏ ماند براى دو گروه ديگر كه حضرت ممكن است از آن دو سؤال كند و خداوند مى‏ فرمايد: از آن دو - يعنى آن‏هايى كه تمام عمر پاك باشند و كسانى كه اول عمر ظالم و در آخر عمر پاك باشند - عهد خود را به ظالمين از آن دو نمى‏ دهم. پس مى‏ ماند آن‏هايى كه همواره در عصمت بوده ‏اند و اين‏ها مى ‏توانند مقام امامت را داشته باشند. بر اين اساس ما مى‏ گوييم امامان از ابتداى عمر تا آخر عمر معصوم هستند.

5- چون واژه‏ ى «جَعَلَ» يعنى «قراردادن» را براى امام به كاربرد و مى‏ فرمايد: «ما تو را امام قرار داديم» پس امامت يك منصب موهبتى است و نه اكتسابى. از طرفى بايد امام معصوم باشد، پس عصمت امام موهبتى است و نه اكتسابى. و اين‏كه فرمود: «انّي جاعِلٌ فِي الارْضِ خليفَةً» خبر از استمرار جعل خلافت و امامت مى‏ دهد، يعنى همواره در هر زمانى خداوند خليفه‏ اى از خود در زمين قرار مى ‏دهد. در رابطه با عصمت غير اكتسابى امام، امام رضا (ع) مى ‏فرمايند:

«مَخْصُوصٌ بِالْفَضْلِ كُلِّهِ مِنْ غَيْرِ طَلَبٍ مِنْهُ وَ لَا اكْتِسَابٍ بَلِ اخْتِصَاصٌ مِنَ الْمُفْضِلِ الْوَهَّابِ» امام مخصوص به كمال و فضلى شده كه خودش به دست نياورده بلكه از طريق خدايى كه داراى فضل و بخشش است به او داده شده.

6- قرآن در آيه ‏ى 33 سوره ‏ى احزاب مى ‏فرمايد: اهل ‏البيت پيامبر (ص) از هر پليدى مبرايند، يعنى معصومند. از طرفى اهل ‏البيت فرزندان ابراهيم‏ اند. پس آن‏ها امامند به همان معنايى كه ابراهيم (ع) امام بود. و در آيه ‏ى 26 سوره‏ ى زخرف مى ‏فرمايد: «وَ اذْ قالَ ابْراهيم لَابيهِ وَ قومِهِ انَّني بَري‏ءٌ مِمّا تَعْبُدون الّا الَّذي فَطَرَني فَانَّهُ سَيَهْدين وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقيةً فِي عَقِبهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون» يعنى به ياد آر آن زمانى را كه ابراهيم به پدرش (عمويش) و قومش گفت: من از آنچه شما مى ‏پرستيد مبرا هستم، و آن را مى‏ پرستم كه مرا به‏ وجود آورد و مرا هدايت خواهد كرد و آن هدايت را خداوند «كَلِمَةً باقيةً» و سنت پايدارى در نسل ابراهيم (ع) قرار داد تا بلكه مردم به آن امام رجوع كنند. از اين آيه مى ‏فهميم كه هيچ‏ گاه امامت از فرزندان ابراهيم (ع) خالى نيست. چون مى‏ فرمايد: هدايت را يك سنت پايدار در نسل او قرار داد تا بشر از هدايت الهى برخوردار باشد. و در روايت داريم: «كلمه باقيه» در اهل بيت پيامبر (ص) و در ذرّيه‏ ى امام حسين (ع) تا قيامت ادامه دارد.[3] موفق باشید

 


[1] - سوره‏ ى بقره، آيه ‏ى 124.

[2] ( 1)- امام صادق( ع) مى‏ فرمايند: خداوند پيش از آن‏كه ابراهيم را به نبوت برگزيند، به بندگى خويش برگزيد، و پيش از آن‏كه او را به رسالت برگزيند، به نبوت برگزيد، و پيش از آن‏كه او را به عنوان خليلِ خود برگزيند، به رسالت برگزيد، و پيش از آن‏كه مقام امامت را به او عطا كند، او را به عنوان خليل خويش برگزيد، و پس از آن‏كه آن مقامات براى او حاصل گرديد، فرمود:« انّي جاعِلُك لِلنّاس اماماً» ( اصول كافى، كتاب الحجة، باب طبقات الانبياء، حديث 2).

[3] ( 1)- بحارالأنوار، ج 25، ص 253.

17021

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: چند وقتی است طرحی موسوم به طرح ولایت مردمی در بین مشتاقان رایج شده و اعلام شده این طرح مورد تایید مقام معظم رهبری و زیر نظر علامه مصباح در حال برگزاری می باشد. لطفا در صورت امکان اطلاعات شخصی خود راجع به این طرح و البته تحقیقات علامه در این باب را به جهت راهنمایی و نصیحت این حقیر اعلام نمایید. با تشکر و سپاس فراوان. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعات کلی من حکایت از آن دارد که انسان‌های دلسوز و متعهدی این موضوع را دنبال می‌کنند. موفق باشید

12364
متن پرسش
سلام استاد: در مورد «بما کسبت ایدیهم» و «بما کانو یعملون» و «بما قدمت ایدیهم» که در آیات آمده می توان نتیجه گرفت که سرنوشت انسان در دست خود ایشان هست و عوامل بیرونی نقشی در آن ندارد اگر اینطور هست پس قضایی که در شب قدر به آن اشاره شده چه معنای پیدا می کند و تکلیف ما در این مورد چگونه است؟ ممنون از وقتی که می گذارید با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که زمینه‌های مقدّرات شب قدر را هم ما با اعمال خود جهت می‌دهیم و در مباحث گذشته عرض شده است که شب قدر مقدّرات کلّی تقدیر می‌شود، به این معنا که کارها آسان‌تر می‌شود و در همه‌حال عنصر انتخاب و اراده‌ی انسان نقش اول را دارد. ولی وقتی مقدّرات خود را در راستای اعمال نیک شکل داده باشیم با سختی کم‌تری مبادرت به اعمال نیک می‌کنیم. موفق باشید

10970
متن پرسش
اینکه صفت جواد بودن خداوند اقتضا می کند دست به خلقت بزند آیا جبر برای خداوند ایجاد نمی کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جبر در مقابل اختیار مطرح است و مربوط به بشر است، ولی وجوب ذاتی حق که به معنای وجوب همه‌ی کمالات است به معنای جبر نیست، بلکه اقتضای واجب الوجودی اوست. موفق باشید
10958
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام در خصوص موضوع گفتمان سازی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی در صدد تهیه پروپوزال پایان نامه ام هستم. ابتدا تمایل داشتم در خصوص نقش حوزه در این راه پایان نامه را تدوین کنم اما پس از بررسی و نبود هیچ تحقیقی تصمیم گرفتم موضوعم را یافتن نقشه راه گفتمان سازی الگو تغییر دهم و در واقع موضوع را عام تر نمایم. بنده دانشجوی دکترای ارتباطات هستم و حوزه هم سطح سه را آغاز کردم. در تماس با موسسه برای مصاحبه با استاد به نوشتن سوالم در این قسمت توصیه شدم. خواهشمندم در صورتیکه منابعی وجود دارد راهنمایی بفرمایید و در صورت امکان وقت حضوری دهید. بنده به مطالعه تاریخ اسلام برای یافتن مبانی گفتمان سازی تا حدودی اقدام نموده ام اما با وجود ابزارهای نوین مانند رسانه و دانشگاه و مدرسه برای گفتمان سازی الگوی پیشرفت جویای مطالب کاربردی در زمان حاضر هستم. متشکرم. التماس دعای خیر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور هم که قبلاً خدمت عزیزان عرض کرده‌ام بنده هیچ‌وقت ورودی در موضوع پایان‌نامه‌ها نداشته‌ام. این کار روحیه‌ی خاص خود را دارد. موفق باشید
10878
متن پرسش
چرا بعد از گذشت دو سال از دولت احمدی نژاد هنوز او و دولتش را می زنند؟ دیگر این یک دعوای حزبی و گروهی نیست. ریشه این مساله چیست؟ لطفا این مساله را باز کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به امید روزی که نیروهایی که به واقع معتقد به انقلاب هستند بفهمند نباید جای دیگر نیروهای انقلابی را تنگ کرد، زیرا انقلاب به همه‌ی آن‌ها نیاز دارد. این ضعف بزرگی است که دولت یازدهم گرفتار آن است. موفق باشید
10600
متن پرسش
ﺳﻼﻡ: ﺩﺭ ﺑﺤﺚ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﺻﺪﯾﻘﯿﻦ ﺗﺎ ﻣﺜﺎﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻮﯾﺖ ﺗﻌﻠﻘﯽ ﻣﻌﻠﻮﻝ، ﺍﯾن ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﺁﯾﺎ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺎﺯﻟﻪ ای ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺭ ﺷﺪﺕ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﮎ این مطالب ﭼﻪ کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا آن حقیقتی است که عین کمال است، پس هر موجودی که عین کمال نیست خدا نیست. آیا مخلوقی که حیاتش از خدا است می‌تواند کمی خدا باشد در حالی‌که خداوند عین حیات است؟ موفق باشید
نمایش چاپی