با عرض سلام و ادب و تبریک ماه معظم رجب: معنای این روایت شریف از امام صادق (ع) چیست و چرا ایشان آن اندازه اهمیتی برای تلاوت سوره توحید بیان میفرمایند که نخواندن آن در سه روز را به مثابه کفر برمیشمرند؟ «مَنْ مَضَتْ لَهُ ثَلاَثَةُ أَيَّامٍ لَمْ يَقْرَأْ فِيهَا قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ فَقَدْ خُذِلَ وَ نَزَعَ رِبْقَةَ اَلْإِيمَانِ مِنْ عُنُقِهِ فَإِنْ مَاتَ فِي هَذِهِ اَلثَّلاَثَةِ أَيَّامٍ كَانَ كَافِراً بِاللَّهِ اَلْعَظِيمِ»
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً اگر کسی بخواهد در ایمانی حاضر باشد که حضور در بیکرانهای است ماورای ابژهشدن خداوند، هیچ راهی جز رجوع مکرر به اشارات سوره مبارکه توحید که عطای الهی است برای انسانهای آخرالزمانی؛ باقی نمیماند. عرایض مختصری در رابطه با اشارات آن سوره شده است شاید به فهم این نکته که چرا حضرت صادق«علیهالسلام» چنین فرمودهاند، کمک کند. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/sound/962?mark=%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5
با سلام و ادب: استاد وقتی زندگی عرفا را مطالعه می کنم خیلی از آخرت خودم می ترسم. با اینکه سعی خود را در انجام صحیح واجبات می کنم ولی باز از این دست خالی، وحشت دارم. آیا می شود گفت که نوع واجبات دینی، طوری تنظیم شده که انسان را آهسته، دائمی و همگانی در جریان رسیدن به خدا نگاه می دارد؛ و این مقدار نه فشار دارد و نه جلوی زندگی و کارهای روزمره را می گیرد. ولی انسان را تبدیل به حضرت عرفان نمی کند. خوش خوشک رفتن است! و تا آخر و عوالم بعد هم همین است؟ دیگر ترس از برزخ و عذاب و این ها در همین دنیا هم مشکلات، در نتیجه کارهای خودمان اتفاق می افتد ولی هلاک نیستیم!!! صوت معاد شما را گوش کرده ام و کتابش را هم خوانده ام. ولی باز هم از عاقبت و عوالم بعد وحشت دارم. دلم می خواهد که از بودن با چنین خالق بی نهایتی لذت ببرم ولی هر لحظه از ترس اعمال و غفلت دل، در رنجم که چه شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که انسان در نسبت با خدا و ابدیتِ خود، راه بیفتد و در راهی که در این زمانه برایش گشوده شده، خود را حاضر کند که همان درک عمیق معارف توحیدی است در عین توجه به تاریخی که با انقلاب اسلامی گشوده شده. در این صورت هر چه قدر انسان جلو و جلوتر برود، بیشتر احساس میکند عالم او گشوده و در راستای نزدیکی به انسانهای کامل همچون مولایمان علی «علیهالسلام» انسانیتر شده. در این رابطه اخیراً عرایضی تحت عنوان «علی «علیهالسلام» معجزۀ نبوت» شده است. خوب است به آن بحث رجوع شود. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/18472
با سلام و احترام: امروز ایران عزیز در شرایط خاصی به سر میبرد شرایطی که دکتر مسعود نیلی در یادداشت اخیرشان: https://shorturl.at/6DWdU (در تلگرام مشاهده شود.) به خوبی به آن اشاره کردند. اما برای من واقعا عجیب است که چگونه رهبری و افرادی چون شما انقدر امیدوارنه به آینده نگاه میکنند. هرچند همچنان احساسم بر عقلم غلبه میکند و باعث می شود با رهبری همراهی کنم و با منویات ایشان خوشبین باشم اما این خوشبینی برای من دیگر عقلانی نیست. مواردی که تنها برخی از آنها را دکتر نیلی به آن اشاره کردند به علاوه سایر بحران ها مثل صندوق های بازنشستگی، از دست رفتن سوریه و... بحران هایی هستند که ممکن از یک جایی به بعد کمر جمهوری اسلامی زیر آنها راست نشود. متاسفانه چه بخواهیم چه نخواهیم مردم بسیار زیر فشار هستند و دیگر جمهوری اسلامی برای آنها اهمیتی ندارد و منتظر فرصتی هستند برای تغییر نظام ولو با وعده وعیدهای صد من یه غاز دشمن. ترسناک تر از همه آنچه که نشد بگویم ایران بعد از رهبری است که مطمئنم ایران روز خوش نخواهد دید. لطفا در خصوص این دلهره ها توضیح دهید و بگویید چگونه میشود از آنها رهایی جست و همچنان ادامه داد. گرچه سخت است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه نمیخواهم از آقای نیلی و نیلیها که حرف بسیار است؛ سخن بگویم، آری! همیشه دشمنان این راه توحیدی با تنگناهایی که ایجاد کردند و سپس آن تنگناها را بزرگ میکنند، بنا دارند آیندۀ انقلاب اسلامی را که تاریخی است غیر از حضور در تاریخ جهان مدرن، تیره و تار کنند. غافل از آنکه از طریق انقلاب اسلامی راهی در مقابل بشریت گشوده شده تا از انحرافات هلاکتباری که جهان استکبار برای بشریت شکل داده، رها شوند و مسلّم تنگناهای تاریخِ دیروز و ضعف بعضی از مردم در این امر بیتأثیر نیست. ولی مسلّماً این راه، یعنی راه انقلاب اسلامی به جهت نورانیتی که در ذات خود دارد و مردمی که کنار حاج قاسم سلیمانیها ماورای سختیها متوجه ارزش و جایگاه انقلاب شدهاند؛ روز به روز جلو و جلوتر میرود و جایگاه تذکر مقام معظم رهبری به مدّاحان اینجا است که فرمودند: «اوّل آگاهی، بعد امیدآفرین باشد، [یعنی] مأیوسکننده نباشد، و هم حرکتدهنده باشد، آن وقت یک کار اساسی و بزرگ را شما انجام دادهاید». باید متوجه بود برای حضور در آینده دو نگاه در صحنه است جریانی که مانند ترکیه، خود را ذیل نظم جهانی مطرح کرده و با بزرگکردن مشکلات بنا دارد این راه را که راهِ قرارگرفتن ذیل نظم جهانی است برای ما زیبا جلوه دهد؛ و نگاهی که با نور ایمان خود متوجه آیندهای است که بشریت در حیات قدسی و اجتماعی خود، خود را دنبال میکند. در این رابطه نیز عرایضی تحت عنوان: «ما و آینده در پیش رو» https://eitaa.com/matalebevijeh/18360 شده است به همان معنایی که بصیرت فاطمی اقتضاء میکند که ماورای جریان پیشآمده بعد از رحلت پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» متذکر افقی باشد که از طریق اسلام، ما را از جاهلیت دوران آزاد خواهد نمود. خدا را شکر که متوجه حضور نورانی و ایمانیِ رهبر معظم انقلاب هستید که این بزرگترین عطای الهی به ما میباشد. در ضمن بد نیست در مورد مسعود نیلی به این مقاله نظری بیندازید. https://www.mashreghnews.ir/news/1615498/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%AD%D8%A7%D9%84%D8%A7-%DA%98%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
موفق باشید
سلام استاد: بنده عاشق دختر خانمی شدم و از ایشون خواستگاری کردم. اما متاسفانه به دلیل مهریه زیاد که پدرشون تعیین کردن بهم خورد. دائم در فکر و خیال من هستن ایشون و از همه جای زندگی افتادم. خواستم نصیحتی بفرمایید تا مرهمی باشه برای این دل بنده که بی تابه. چگونه از ابن شرایط برای رشد خودم بهره ببرم؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این سایت نمیتواند در این موارد ورود کند؛ همین اندازه عنایت داشته باشید که به هر حال انسان، وسعت آن را دارد که در مواجهه با چنین احساساتی هرچند پاک باشد، عبور کند و موانعی که مانع نتیجهگیری میشود را به نحوی برای خود مصلحت بداند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: استاد اگر کسی اهل ریسک کردن نباشد و بسیار عاقلانه و محتاط گام بردارد، و با این روش از زندگی مادی و معنوی اش حس کنیم عقب افتادن است آیا همسر او وظیفه دارد که او را هل دهد؟ با توجه به اینکه دو فرزند دختر و پسر داشته باشند و از پدر الگو میگیرند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هرکس با روحیه خاصی میتواند زندگیش را ادامه دهد. سختگیریها عموماً موجب ناامیدی طرف میشود. موفق باشید
جناب استاد! اگر سید حسن نصرالله از اثر خون شهید و... سخن میگوید، در میان میدان ست و در حال جنگ شهادت را تفسیر میکند، همزمان نیز از خطر عدم انتقام درخور برای خون سلیمانی هم میگوید، اما ظاهراً امثال حضرتعالی صحبت های به حق راجع به شهید را همچون سها و... پشت میز و بین وعده های غذا و جلسات پوچ و بی معنی تخدیری کرده و با آن راضی شده و ارضا میکنید. والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه منظور جنابعالی نشدم. خوب است به سؤال و جواب شماره 38794 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: شما در سوال ۶۳۰۷ فرمودید که مقدمه علم حضوری، علم حصولی است. در حالیکه علامه طباطبایی اعتقاد دارند که هر علم حصولی به علم حضوری منتهی میشود. لطفاً اگر امکان دارد توضیح دهید! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. هرجا علم حصولی به معنای واقعی آن در میان باشد در مسیر تعالی انسان، همان علم، حالت حضوری پیدا می کند به همان معنایی که جناب صدرا فرمود: هر علم حضوری مسبوق به علم حصولی است. موفق باشید
سلام علیکم: در باب آیه «لیس کمثله شیئ» میگویم که چند معنی دارد. مثلاً خداوند عالم است. طبق این آیه میشود، لیس کمثله عالم. و معنی آن میشود که یا فقط عالم فقط خداوند است که مطلق بودن علم خداوند را میرساند. و یا اینکه فقط عالم خداست و هیچ عالم دیگری وجود ندارد. در این صورت بنده، شما و دیگران هیچ علمی نداریم که این خلاف است. چون من بالوجدان میبینم که به اموری عالم هستم. آیا مطالب بالا درست است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم، از امور وجودی است و امری است تشکیکی. موفق باشید
سلام: اهل جهاد شاید نباشم و کلا انسان با درجه بالای ایمان و حتی پایین ایمان نیستم و مبتلای به کبائرم و در مسائل اعتقادی سست و در تردیدم منتها علاقه مند انقلاب اسلامی هستم حال سوال است شهادتی که خود با پای خود به سراغ برخی شهدا می آید و آن بمباران منازل مسکونی است آیا امکان دارد چنین شهادتی نصیب من بشود؟ البته بدون ارتقای ایمان و توبه و اینها چون با حال و روز من بعید است. تزکیه ای صورت بگیرد یا مرد جبهه و جهاد و جنگ بشوم و خوب قاعدتا عاقبت با مرگ عادی خواهم رفت ولی محب انقلابم و تنها شهادت می تواند این حب را به تبلور برساند و به نظر می رسد خداوند می تواند در جواب این حب شهادت را نصیب کند و قعر دوزخ را نیز کیفر کفر و گناهانم قرار دهد و تا ابد خالد اعماق جهنمم کند شهید که لزوما لازم نیست بهشتی باشد بالاخره درست است وجود من بی ثمر و بلکه شر مطلق است لکن پیکر من می تواند سیاه لشکری باشد در جبهه انقلاب که مثلا جنایتکاری صهیونیست ها را اندکی هویداتر کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به ما فرموده اند: «گرچه بهشتش نه به کوشش دهند / آن قدر ای دل که توانی بکوش». ما در نسبت به انقلاب و شهدا و ارادت به رهبر معظم انقلاب، مسیر خود را تعیین می کنیم و امیدوارِ به رحمت الهی هستیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب: انسان از کجا میتواند بفهمد که نسبت و عهد پیشاخلقتی با ائمه هدی علیهم السلام داشته یا نه؟ چه نشانههایی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین احساس که مییابیم نسبت ما با آن عزیزان، نسبتی است که گویا با خودِ نهایی خود با آنها روبهرو هستیم؛ حکایت ازعهد پیشاخلقتیِ ما با اولیای الهی میباشد. برعکسِ آنهایی که با نظر به سیره آن بزرگان، هیچ احساسی در نزدیکی به آنان در خود ندارند. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چگونه میتوان انسانی را که تمام ویژگیهای یک انسان منافق در درون او است را شناخت؟ و چگونه میتوان او را به دیگران معرفی کرد تا مردم ارتباطشان را با این فرد قطع کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما را چه به این حرفها. ماییم و وظیفه حمل بر صحت نسبت به گفتار و رفتار افراد. حتی اگر خلافی واقع شد در همان حدّ تذکر میدهیم. مهم سبک و سلوکی است که حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب پیش آوردند تا هر آن کس را که روحانیت لازم در او نبود، خود به خود به حاشیه میرود چه طلحه و زبیر باشند و چه رزمندگان دیروز که امروز اهل رانت و آقازاده بازی شدهاند. «از همه محرومتر خفاش بود / که عدوی آفتابِ فاش بود». خوشا به حال شهدا، خوشا به حال مادران شهدا که از مسیر فرزندانشان جدا نشدند. و بدا به حال سیاستزدگان که گمان کردند این نظام الهی جایگاه چپاول اموال ملت است!! اینان خود به خود رسوا و رسواترند. مهم سبک و سلوک ما میباشد. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چه کنیم همانگونه که پیر هستیم پیریمان را ببینیم و جوانی کنار نگذاریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه بیشتر به سیره اولیای الهی نظر کنیم و خود را در شخصیت آنها حاضر نماییم؛ بیشتر در آنچه بنا دارید حاضر شوید، حاضر خواهید شد. رجوع به جزوه «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» https://lobolmizan.ir/leaflet/360?mark=%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA جهت شروع کار خوب است و سپس به کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» مربوط به سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب بپردازید. موفق باشید
با سلام: در رابطه با سوال ۳۸۲۱۱ بله این قاعده عقلی است..منظورم آن است که آیا ملاصدرا در مقدمات برهان صدیقین آیا از این قاعده استفاده کرده است یا نه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره چنین قاعدهای مدّ نظر متفکر است. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چگونه بنده میتوانم از فایلها و صوت های داخل تلگرام تون حالا که تلگرام فیلتره استفاده کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه حفظ شده است در سایت هست و آنچه در تلگرام از طریق مطالب ویژه عرضه میشود به طور کامل در کانال «مطالب ویژه» در پیام رسان ایتا موجود است. موفق باشید
سلام و رحمت خدمت استاد. دوتا سوال دارم: اول اینکه من از یک کسی که ناراحت میشم بخاطر رفتار بدش باهام و حقم خورده میشه، حتی بعد از چندین ماه، گاهی به یاد شخص میفتم. و این یاد هم اذیت کننده هست. دلیلش چیه و چطور از شر این افکار آزاردهنده نجات پیدا کنم؟ دوم اینکه مبتلا به یک عملی هستم که شاید گناه نباشه اما خیر هم نیست. هرچه تلاش میکنم به تقوا یا به بستن راه تکرار اون عمل، مثل کسی که هیچ قدرتی به کنترل نداره میشم و تسلیم. فرض بفرمایید شبیه سیگار کشیدن که فرد میدونه آسیب میرسه به بدن خودش و بقیه و میخواد که ترک کنه اما یه عاملی مانع میشه. بنظر شما استاد عزیز، این مانع چیه؟ و چطور باید رفعش کنم تا از این کراهت روح خلاص بشم؟ روزه زیاد موثر نبوده. نمازها هم اول وقتند. سپاس بیکران
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این موارد با اغماض مرتفع میشود در آن حدّ که از حضرت علی (علیه السلام) داریم: «وَ إِنَّ الْعَاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمَالٌ وَ نِصْفُهُ تَغَافُلٌ» به درستی که نیمی از رفتار عاقل تحمل و نیمی از رفتار او نادیدهگرفتن است و یا میفرمایند: «أشرَفُ أخلاقِ الكريمِ تَغافُلُهُ عَمّا يَعلَمُ» برترین اخلاقِ انسان بزرگوار، نادیدهگرفتن آن چیزی است که میداند. امری که در شهید حاج قاسم سلیمانی به وضوح ملاحظه میکردید و برای ادامه انقلاب اسلامی نیاز داریم این روحیه را در جامعه و در خود رشد دهیم به همان معنایی که اقیانوس، آبهای گِلآلود را در بر میگیرد و آلودگیهای آن را فرو میگذارد و آب را در آغوش میگیرد. ۲. در این رابطه خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام: بنده مدت مدیدی است دچار مشکل عجیبی شده ام واضح است که انسان برای زندگی نیازمند به عقل است و اگر نخواهد عمیق بشود خیر دنیا و آخرت و کمالات را از دست میدهد. بنده مدت زیادی با تقکر عمیق و مطالعه و عقلانیت زندگی میکردم و افسار نفس در دستم بود منشا تمام احساساتم را مورد واکاوی قرار میدادم و داوری و سپس عمل میکردم اما یک هو در عین اینکه ضرورت مسئله برایم واضح است اما نمیدانم چه شد حسی به من دست داد که انگار تفکر کردن برایم سنگین میآید یا اینکه میدانم کار سختی نیست اما باز به قلبم خطور میکند خیلی کار سنگینی است و نمیتوانم در هیچ امر دنیوی و اخروی متمرکز شوم و طبعا حرکتی ندارم و لابد عقب گرد و افتادن به ورطه های خطرناک نصیب بنده میگردد اما باز هم نمیدانم چرا این حس ولم نمیکند و راضی نمیشوم خوب فکر و تصمیم بگیرم نمرات درس ام فلج شده آینده ام تحت تاثیر قرار گرفته در روابط انسانی دچار مشکل شده ام. لطفا کمکم کنید نمیدانم چکار کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد توصیه شده است حرکات و رفتار کسانی که مورد پذیرشتان هستند، مدّ نظر قرار دهید تا نفس به تعادل خود برگردد. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیز: در عزاداری های سید الشهداء علیه السلام از طرفی دوست دارم بسیار گریه کنم و از طرفی با این نحوه از عزاداری و ذکر مصیبت هایی که متداول است نمی توانم رابطه برقرار کنم، به نظر شما عیب از کجاست؟ دل ما از امام حسین دور شده یا سبک و سیاق و زبان عزاداری ها باید تغییر کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با توجه به ظرفیت جوانان و عمق فراتاریخی که در کربلا حاضر بوده است ما نیز باید در این زمانه با عمق بیشتری کربلا را نشان دهیم. و در این مورد بعضاً کمکاری میشود. و از طرفی اشعار بسیار خوبی از طریق بعضی از مداحان مطرح میشود که اشاراتی متعالی در بر دارند. موفق باشید
با سلام: حضرت علی (ع) مظهر الله بود. چرا امثال معاویه و این ملحم آن حضرت را از میان برداشتند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند گُل که مظهر اسم جمیل است آنجه میماند اسم جمیل است و نه گل. نور مولایمان تا قیام قیامت حاضر است. موفق باشید
با سلام: آیا درست است که تمام صورت هایی که در خواب میبینم درک و شعور دارند. هم من آنها را درک میکنم و هم آنها مرا درک میکنند؟ سوال دوم: اگر مطالب بالا صحیح است، آیا در برزخ و قیامت هم، همینطور است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه، معلوم نیست آن صورتها توهمی و غیر واقعی نباشد. ۲. صورتهای برزخی و قیامتی صورتهایی هستند در رابطه با اراده های ما و عقاید ما. موفق باشید
با سلام! آیا درست است که در بیداری ما خیلی چیزهایی که مشاهده میکنیم روح ما با حقایق عالم مثال روبرو میشود و بر اثر آن صورتهایی در ذهن ما شکل میگیرد. اگر مطالب بالا درست است، نتیجه میگیریم که ما در بیداری با موجودات مثالی روبرو هستیم. آیا مطالب بالا درست است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: جای بحث دارد که با چه رویکردی به موجودات بنگریم تا آنها را آینههایی ببینیم که متذکر وجه مثالی و ملکوتی خود باشند به جای آنکه حجابی گردند که موجب سرگردانی ما در عالم کثرات باشد. در این رابطه است که باید با نگاه «اصالت وجود» به میان آمد به جای اصالتدادن به ماهیات که همان کثراتاند. موفق باشید
سلام خدا قوت استاد: استاد در شرح فص فاطمیه استاد معماریان فرمودند که نورانیت وحدت وجود در حضرت زهرا (س) است. میشه این رو کمی توضیح بدید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار مفصلتر از آن است که در سؤال و جواب بگنجد. موفق باشید
سلام علیکم: ممنون بابت پاسخگویی شما. استاد به یک جایی رسیدم احساس میکنم دیگر مطالعه در حوزه دین فایده ندارد برایم چون از هر مکتب و نویسنده ای وارد بحز دین شوید آخر به عمل میرسید و حقیقتا هر کدام از علما به طریفی ما را به این نتیجه میرسانند. حال به نظر شما این تفکر صحیح است یا به مطالعه ادامه بدیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در عمیقشدن در توحید است و هر اندازه معرفت بخصوص معرفتِ توحیدی عمیق شود، اعمال، ارزش بیشتری پیدا میکند. آری! همه مسلمانان نماز میخوانند ولی چه اندازه نماز مولایمان علی «علیهالسلام» متفاوت است با نماز افراد معمولی، در جنگ صفّین که پیکانِ تیری در پای حضرت فرو رفته و مانده بود و جرّاح نمی توانست آن را بیرون بیاورد، و شکافتن پوست و گوشت پا، نیز عمیق بود تا پیکان تیر بیرون آید، و این گونه جرّاحی بسیار مشکل و دارای درد شدید و غیر قابل تحمّل بود. امام مجتبی علیه السلام به طبیب جرّاح فرمود:
«صبر کن تا پدرم به نماز مشغول شود که در عبادت نیمه شب و در راز و نیاز عارفانه، حالتی به پدرم دست می دهد که به چیزی جز خدا توجّه ندارد و مدهوش بر زمین می افتد تو سعی کن در آن حالت، پیکان تیر شکسته را از پای پدرم بیرون بکشی.» طبیب صبر کرد تا نیمه شب فرا رسید، و آنگاه که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام گرم عبادت شد، و مدهوش بر زمین افتاد، طبیب با عملیّات جرّاحی لازم، تیر را از پایِ حضرت بیرون کشید، وقتی امام علی علیه السلام به حال عادّی بازگشت پرسید: این خون ها در اطراف سجّاده برای چیست؟ پاسخ دادند: در حالِ نماز تیر را از پای شما بیرون کشیدیم. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: گاهی حس میکنم عمرم تمام شده است و هیچ حس معنوی برای خود و دیگران نداشتهام. این حس منجر به استرس شده. چاره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این منحصر به جنابعالی نیست. این مربوط به بشر این دوران است و ظرفیت های بیشتری که در خود دارد و نیاز است که به آنها جواب دهد. در این مورد خوب است که به مباحث «نیستانگاری» رجوع شود https://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C موفق باشید
سلام و عرض ادب پرسش: چه فرقی بین واقعیت ذهنی و حقیقت وجود است؟ البته که فرق بین این دو غیر قابل انکار به نظر میرسد. ولی در جنجال بودن، انسان گاهی به نظر خودش میرسد که به حقیقت وجودی و هستی مطلبی، نزدیک شده است، ولی از کجا میتوان تشخیص داد که این واقعیتی ذهنی همان حقیقت آن مطلب است؟ من در وجود خود حقیقتی را میدانم که هست فراتر از ماده، اما همین دانستن، در ذهن من واقعی است و فاصله دارد با وجود من در حقیقت خود. حقیقت را باید فراتر از آن چه در ذهن، واقعیت میگیرد، باید جست. اما کجای ذهن؟ با چه وسیله ای؟ چگونه میتوان با ذهن دنبال حقیقتی گشت که فراتر از هر آن چه در ذهن قرار میگیرد، وجود دارد؟ چگونه میتوان در این دنیا به دنبال حقیقتی گشت که فراتر از این عالم است؟ من از دنیایی آمده ام که انتهایش را دیده و چشیده ام و میدانم حقیقتی در این عالم نیست. به پوچی هم نرسیده ام و باور به حقیقتی دارم که فقط میدانم از جنس این عالم نیست. من درگیری شدید در این جنجال دارم و از فرط نا امیدی از ذهن خود، و این که با تمام وجودم از موضوعاتی تراوش شده از ذهنم فراری هستم، تا جایی که تقریبا کنج عزلت گزیده و از دنیا، فرار کرده ام، و به سختی میتوانم در دنیا زندگی عادی کنم. و فقط در این غرق شده ام که دنیا وهم و خیالی بیش نیست. ولی حقیقت وجودم را نیز پیدا نمیکنم و در برزخی قرار گرفته ام که نه در این زندگی قرار میگیرم و نه جای دیگری را برای آرامش پیدا میکنم. خواهشا راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله مهمی است و بشر جدید با چنین مسئله مهمی روبهرو شده است تا به حضور آخرالزمانیاش برسد. عرایضی در ۶ جلسه تحت عنوان «نسبت تبیین دین با تاریخ جدید و انسان جدید» شده است که میتوانید در کانال «سدید» آن را دنبال فرمایید. امید است افقی در راستای موضوعی که دنبال میفرمایید؛ بگشاید. موفق باشید https://eitaa.com/ghoftemansadid/11
سلام: برای اینکه در عالم علمایی مثل امام خمینی وارد شویم باب ورود، مطالعه آثارشان است که ارتباط روحی برقرار شود؟ چه سیری برای مطالعه آثار ایشان پیشنهاد میکنید؟ برای مطالعه غرب و تفکر غرب کتب خودتان را مطالعه کردیم آثار دیگه از دیگران هم پیشنهاد بدید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! این نکته بسیار مهمی است که در فضای توحیدیِ حضرت امام خمینی میتوان در عالَمی حاضر شد که عالَم خاص ایشان است. و در این رابطه آثار عرفانی ایشان مانند کتابهای شریف «مصباح الهدایه» و «چهل حدیث» بسیار کمککننده است. ۲. بعد از مطالعه جزوات «فلسفه غرب» که روی سایت هست؛ کتاب «تاریخ فلسفه غرب» اثر کاپلستون خوب است. موفق باشید
