بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۵. وقتی عقل انسان رشد می‌کند و عقلانی برخی کارها و رسالت‌های بسیج‌ را انجام می‌دهد، متوجه می‌شود که بسیاری از این کارها پوچ است. اگر عقلانی تصمیم نگیرد و خود را به دست جریانات بسپارد، عمر و وقتش تلف می‌شود. چاره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید کارها و فعالیت‌های ما مطابق عقل و شرع و سیره عقلا و علما باشد و به بقیه نیز باید کمک کرد تا فعالیت‌های خود را در این مسیر شکل دهند تا پس از مدتی به نتایج مربوطه برسند. موفق باشید

37372

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: طاعات و عباداتتان ان شاالله مقبول و مستدام، یک متنی برایتان ارسال می‌کنم اگر برایتان امکان داشت نگاه کنید که ادامه بدهم یا لازم نیست؟ و اینکه اصلا بفرمایید به نظرتان در کل وقتی برای نوشتن بگذارم یا سراغ امر دیگری بروم؟ https://s8.uupload.ir/filelink/GoYZ8SUmmdSA_01122f7b87/آخرین_نگاه_aite.docx

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی شد مطابق آدرسی که فرمودید، متن دانلود شود ولی موفق نشدم. لطفاً اصل متن را ارسال فرمایید. موفق باشید

37279

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: طاعات و عبادات قبول. ببخشید میشه لطف کنید چند راه برای کوچک کردن قوه ی واهمه و قوی کردن قوه ی عاقله بگید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتواند راه‌هایی را جهت فهم واهمه و عبور از آن به میان آورد و پس از آن خوب است که به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیة الله بهجت (رحمة الله علیه)  رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA&tab=posts&inner_tab=leaflet

37138
متن پرسش

سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر. برای ما هم دعا بفرمایید عاقبت بخیر شویم. برای کسی که مباحث شما را کار کرده ولی باز هم احساس پوچی دارد چه پیشنهادی دارید؟ کسی که این حس را دارد می‌گوید گویا دارم خفه می‌شوم از دوری خدا‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تقدیر تاریخی بشر آخرالزمان با حضور هرچه بیشتر در تاریخ توحیدیِ جهانی که در آن هستیم که از میدان دفاع مقدسِ دیروزین تا حضور تاریخی مردم غزه می‌باشد و با جدّی‌گرفتن نیهیلیسمی که فعالانه در میدان است؛ می‌توان به آینده‌ای نظر کرد که انسان برای حضور بیشتر در آن تاریخ و عبور جدّی‌تر از نیهیلیسم در وسعت انسانیت خود که آن را درک می‌کند, حاضر می‌شود و با این رویکرد به قرآن با نظر به کوره راهی که پیش می‌آید، می‌توان متوجه روشنی‌گاهی بود که در پیش است. موفق باشید

37087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام و ارادت فراوان خدمت پدری مهربان استاد طاهرزاده عزیز: علت سه بار بر پای راست زدن در انتهای دعای عهد چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک نوع اظهار اضطرار است نسبت به غیبت آن حضرت. موفق باشید

36933

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به جامعه و انسان ها که برخورد می‌کنیم، می‌بینیم که انسان ها، قوه واهمه شان مدیر است. آنها را وهم اداره می‌کند. به تبع جامعه را نیز وهم اداره می‌کند. می‌بینیم که این جامعه پر هیاهو را که سرشار از پیشرفت است، وهم دارد پیش می‌برد و چقدر هم پیشرفت دارد! نشان از چه می‌دهد این؟ نشان می‌دهد که قوای انسانی چقدر وسعت دارند! خب حالا این انسان بی نهایت طلب که به کم هم راضی نیست، چرا قوه عاقله را مدیر نکند؟ چرا میدان را بدست قوه عاقله ندهد؟ ما می‌بینیم که وهم چه ها کرده و می‌کند. خب این انسان بی نهایت طلب ببیند که اگر جامعه به دست عقلا بود چه عظمتی شکل می‌گرفت! چه کار ها انجام می‌شد! عقل قدرت بیشتری دارد‌ وسعت بیشتری دارد. خب انسانی که به کم راضی نمی‌شود چرا عقل را حاکم نکند که بهره اش بیشتر است؟ کارهایی که جامعه عاقل پیش می‌برد اصلا قابل مقایسه با اینها نیست. آنقدر عظیم است! آنقدر رفیع است! پس انسان منفعت طلب چرا آن را حاکم نکند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و همان عقل، متذکر این امر مهم می‌گردد که تنها با حاضرشدن در راهی که شریعت الهی مقابل انسان می‌گذارد، می‌توان به عاقلانه‌ترین راه قدم گذارد و از توهّمات رهایی یافت. و در همین فضا جناب مولوی می‌فرمایند:
 «خلق اطفالند جُز مست خدا                       نیست بالغ جز رهیده از هوا
گفت دنیا لعب و لَهوست و شما                  کودکیت و راست فرماید خدا                       
از لَعِب بیرون نرفتی کودکی                        بی ذکاتِ روح کی باشد ذَکی  
موفق باشید
 

36529

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد عزیز اگر کتب شما مطالعه شود آیا باز هم نیاز به مطالعه اسفار و فصوص هست؟ اگر آری ممنون میشم بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به برنامه‌ای دارد که از نظر معرفتی برای خود تنظیم کرده‌اید. مسلّماً کتاب شریف «اسفار اربعه» و «فصوص الحکم» میدان معرفتیِ ارزشمندی را در مقابل ما می‌گشاید که برای هرچه بیشتر حاضرشدن در این دوران، مفید خواهد بود. موفق باشید

36490

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا هرمنوتیک فلسفی همان قلوب یعقلون بهاست که در انوار متجلیه انقلاب اسلامی ظهور کرده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با رویکردی که آیه ۴۶ سوره حج با ما در میان می‌گذارد که حضور در تاریخ است ولی در صحنه‌های جغرافیایی زمین و نظر به سرنوشت ملت‌ها؛ آری! می‌توان امروز در آینه انقلاب اسلامی حضور اراده الهی را احساس نمود. موفق باشید

36399

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«یا قاضی الحاجات» سلام استاد بزرگوار: چند وقت پیش با یک واسطه از یکی از شاگردان حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه شنیدم که نقل به مضمون گفتند: اگر در مکانی عبادت کردید و احساس کردید سیر قلبی و صعود روحانی ندارید، احتمال دارد در آن مکان گناهانی صورت گرفته باشد و آثار آن گناهان مانع شده است. مسائل حقیر این هست که: اثر گناهان در مکدر کردن مکان ها تا چه حد هست و تا چه مدت باقی است؟ و چگونه اگر در یک مکانی گناهانی صورت گرفته باشد آن مکان از اثرات آن گناه تطهیر می شود؟ و آیا خودِ خدای متعال هم مکان های آلوده را تطهیر می کند؟ با تشکر از الطاف شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با یک استغفار و با همتی توحیدی، مکان، سیطره منفی خود را از دست می‌دهد زیرا بالاخره به ما فرموده‌اند: «شرف المکان بالمکین» ارزش هر جایگاه به کسی است که در آن قرار گرفته است. به عبارت دیگر، انسان است که به یک جایگاه ارزش می‌دهد. موفق باشید

35714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: سوالی داشتم، چرا شما سالهای گذشته فقط ده روز اول محرم رو مشکلی می‌پوشیدید ولی امسال بعد از عاشورا هم میپوشین؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! هنوز هم بنده فکر می‌کنم همان ده روز اول محرم پوشیدن لباس مشکی کافی است. می‌ماند که این امر مصادف شد با رحلت خواهرم و یا این‌که در جلساتی که صرفاً در راستای عزاداری برای حضرت است؛ از لباس مشکی استفاده می‌شود. موفق باشید

39739
متن پرسش

با سلام: با توجه به سؤال شمارۀ 39730 که می‌فرمایید برنامه محفل و فضای آن در مقایسه با استودیو، حضور در «جهان بین دو جهان» است؛ آیا منظورتان آن است که ما همه آنچه در آن برنامه می گذرد را قبول کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که مکرر عرض شده، مهم نگاه تاریخی به جریان‌ها و رخدادها می‌باشد و این‌که ملاحظه کنیم جهت رخدادها به چه سویی در حرکت است و از این جهت بنده برنامه محفل را مدّ نظر قرار می‌دهم که با حضور خاصی که نسبت به قرآن در آن برنامه هست، قرآن، تنها در محدودۀ خواندن متوقف نیست و بحمدالله کارشناسان صحنه بخصوص حاج آقای قاسمیان نشان داده‌اند که چه اندازه می‌شود به کمک قرآن فکر کرد. و البته همۀ کارشناسان برنامه هر کدام ارزش خود را دارند. زیبایی کار در آن‌جا است که ملاحظه می‌کنید اقشار مختلف حتی افرادی که چندان با فضاهای دینی مؤنوس نبوده‌اند، نسبت به آن برنامه احساس خوبی دارند. و این یعنی حضور در «جهان بین دو جهان». بدین معنا که می‌توان در عین متجددبودن، از حضور معنوی و قرآنی محروم نبود. موفق باشید

38965
متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد گرامی: در نکات ریز و لطيفی که در کتاب انسان و باز انسان به میان آورده اید با توجه به مقام عین الربطی انسان که تاکید فراوان فرمودید بنظرم به عزل ۱۳۸۷شمس می‌شود اشاره کرد که جناب مولانا در مقام عین الربط خویش] با آب /از آب [که هر روز مقابل چشمان ما است وجه «آیه» به مثابه باب ورود به ملکوت از ملک میابد که جسارتا بشرح ذیل جهت ایرادی یابی به حضور حضرت عالی می‌فرستم. سوال: آیا تا به حال به این فکر کردید که هیچ کس نمی‌تواند آب را گاز بگیرید؟ واقعا همین چیز خیلی ساده محل ورود مولانا به عالم ملکوت است. چیزی که بار ها و بارها دیده ایم و بی توجه از کنارش گذشته ایم چرا نمی‌شود آب را گاز گرفت و زخمی کرد؟ (یعنی چرا آب را نمی‌شود به دندان گرفت؟) «چون آب باش و بی‌گره / از زخم دندان‌ها بجه / من تا گره دارم یقین / می کوبی و می ساییم. جواب: اگر ما در زندگی خود بارها و بارها توسط زخم دندان‌ها و زخم رفتارهای دیگران احساس زخمی شدن و درد کرده ایم به این دلیل است که مثل آب بی گره نبوده ایم! یعنی وقتی در مقابل موضوعی حس شخص و موضع شخصی می‌گیریم بلافاصله همان موضوع ما را در کنترل خود می آورد و به راحتی می‌تواند باعث زخمی شدن اعصاب و روان ما گردد. وقتی به شخصی ایرادی از منظر دیدگاه شخصی بگیریم همان رفتار شخص ما را در کنترل خود خواهد در آورد. مولانا می‌فرماید در مقابل موضوعات پیش رو بی پا و بی سر باشید /یعنی قضاوت شخصی در موردش نداشته باشید «بسیار گفتم ای پدر دانم که دانی این قدرکه چون نیم` بی‌پا و سر در پنجه آن ناییم نیم نیستم منبع؛غزل۱۳۸۷ دیوان شمس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و متوجه شده‌اید. چه اندازه خوب است که انسان ذات خود را که عین ربط به حقیقت یعنی توحید است؛ همواره مدّ نظر داشته باشد. در این مورد باید بسیار گفت تا معلوم شود هیچ نگفته‌ایم و «آن‌که عمری در پی او می‌دویدم کو به کو /  ناگهانش یافتم با دل نشسته روبه‌رو» و دارم با نظر به او با خودم، آری! با خودم به‌سر می‌برم که هیچ نیستم جز ربط به او. و زندگی در این رابطه در ک و تکرار چنین بودنی است. امری که اولیای الهی با سیره و سخن خود با ما در میان گذاشته‌اند به همان معنایی که با عبادات خود، عصمتِ خود را که عالیترین نحوه بودن بود، محفوظ می‌داشتند. موفق باشید      

38916

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جناب طاهرزاده آنچه در پاسخ به پرسش ۳۸۹۰۶ فرمودید خلاف است، چرا که اجماع همه ی فرق اسلامی ما قبل از ابن عربی (اجماع شیعه و مذاهب اربعه اهل سنت، مالکی، حنبلی، شافعی، حنفی) با آنچه ابن عربی گفته متفاوت است، اما اولین بار جناب ابن عربی درباره همه ی واجبات چنین بدعتی نهاد که «فان الفرائض عندنا المقيدة بالأوقات فاذا ذهب وقتها بتعمد من الواجبة عليه لا يقضيها أبدا مطلقا» و بعد از او ابن تیمیه و ابن عثیمین چنین نظری در فضای فقهی دادند و سپس در بین وهابیون و برخی اهل سنت فعلی رایج شد. پس آنچه فرمودید علت این حکم شاذ که حضرت محی الدین فرموده بخاطر عقیده ی فقهی او منطبق با اهل سنت بوده است، اشتباه است. همچنین ادعای تقیه نیز باطل است، چون وجهی ندارد، لذا پاسخی دیگر باید داده‌ شود، نظر مبارکتان چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه عرض شد به عنوان یک احتمال بود. آنچه از ابن عربی از نظر اساتیدی مانند علامه طباطبایی و حضرت امام مدّ نظر است؛ کتاب «فصوص الحکم» و «فتوحات مکّیه» است که حضرت امام در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند آن‌طور توصیف و تجلیل کردند که می دانید. موفق باشید 

38858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض درود و سلام خدمت استاد عزیزم: در قرآن آمده است که خداوند با صوت بر موسی علیه السلام تجلی کرد. شما در تفسیر سوره واقعه در بحث حوری بهشتی می‌فرمایید که تمام کمالات و صفات حق به جامعیت بصورت حوری بر سابقون تجلی می‌کند. ما در احادیث اهل سنت داریم که خدا را در قیامت می‌بینیم. اگر این حدیث را به معنای همین تجلی حق به جامعیت صفات بگیریم، حدیث اهل تسنن درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا دیدن ذات خداوند معنا ندارد مگر لقای او در آینه‌های جامع اسماء حسنایش. موفق باشید

38847

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: متن زیر چقدرش صحیح است؟: علت سجده نکردن شیطان به آدم بخاطر این بود که متوقع ظهور مقام نورانیت اهل بیت در جنیان بوده است و منظورش از اینکه ما از آتشیم و آنها از گل اشاره به این موضوع بوده است که ما از لحاظ ساختاری و جنسی لایق تر بودیم برای تجلی این نور در خودمان، جنیان هم اختیار دارند و هم در عالم طبیعت بسر می‌برند از جن باید نبی و ولی انتخاب می‌شد و آدمیان از آنها تبعیت می‌کردند نه برعکس و کبرش هم برای این درخواست بوده است. و بهترین راه انحراف بنی آدم هم در این می‌بیند که از مقام نورانیت اهل بیت دورمان کند تا نشان دهد بنی آدم قدر این مقام را نداشتند و لایق ارتباط با این مقام نبوده اند و نعوذبالله خداوند اشتباه کرد این مقام را در ساحت آدم تجلی کرد. و اینگونه بنی آدمیان را بدرد خودش یعنی نداشتن هیچگونه ارتباطی با مقام نورانیت اهل بیت دچار کند و در شبیه ترین حالت و اشتراک با شیطان که تهی بودن از این ارتباط است دچار شویم. بنی آدم بفهمیم چه گنجی خداوند به ما عطا کرده «ظرفیت پذیرش ارتباط با این نور» که این نور فقط و فقط تنها شرط فرودش طهارت است پس باید صیقل دهیم خویشتن را تا مهیا شویم برای دریافت این ارتباط و علت اینکه شیعه گرداگرد ۱۴ معصوم می‌گردد این امر است که این عزیزان ظرف وجود و عمر مبارکشان سراسر و یکپارچه لبریز از ارتباط با این مقام بوده است و ما بوسیله تبعیت و محبت به این عزیزان می‌خواهیم شبیه ترین شویم به آنها که این بالاترین درجه بفعلیت رساندن بالقوه گیمان است و باید توسل واقعی پیدا کنیم به ائمه برای همجواری به این مقام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما با اُنس با اولیای معصوم، انسانیت خود را وسعت می‌دهیم و بر هویت قدسی خود می‌افزائیم. ولی آن مقدماتی که فرمودید با آیات قرآن، چندان منطبق نیست. پیشنهاد می‌شود کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

38738

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده در مواجه با تصاویر بعضی از اموات (حتی اموات کشورهای دیگه که تصاویرشون در فضای مجازی پخش میشه) چهره هاشون بشدت برام آشناست، حتی برنامه زندگی پس از زندگی (تجربه گران نزدبک مرگ) که پخش می‌شد، چهره بعضی از افراد برام خیلی آشنا بود. چند روزی هست که تصویری از شهدای غزه پخش شده عکس یکی از جوونا بشدت برام آشناست، حس خوبی ندارم مدام ذهنم درگیره، چهره این شخص از جلو چشام کنار نمیره. بشدت برام آشناست. این درکیری ذهنی رهام نمی‌کنه. طریقه شهادتشون. چرا برام آشناست؟ همه تو ذهنم میچرخه. 😭😭😭😭😭

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره نفس ناطقه انسان در ذات خود مجرد است و ماورای زمان در گذشته و آینده حاضر می‌باشد. با توجه به این امر می‌توان به آن حالتی که می‌توانید فکر کرد. البته چیز مهمی نیست و نباید خود را مشغول این امور نمود. موفق باشید

38680

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خداشناسی که در فطرت انسان می‌باشد. در این فطرت شناخت اسم جامع الله است یا شناخت ذات خدا؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً فطرت همان طور که درآیه ۱۷۲ سوره اعراف متذکر می شود ما با ربوبیت او در عهد الست که عهد فطری ما است؛ روبرو بوده ایم. موفق باشید

38613

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در صوت رویت فطری (تفسیر سوره اعراف) می فرمایید که: فطرت، کلی سعی است. لطفاً اگر امکان دارد کلی سعی را توضیح دهید؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در رابطه با «کلّی سعی» مفصل است به عنوان حضوری جامع با وسعتی خاص، بر عکسِ مفهوم کلی مثل مفهوم آب که مصداق آن، آب جوی و آب دریا و آب چاه می باشد. موفق باشید

38501

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: ۱. استاد از وقتی مصباح الانس را با شرح صوتی علامه حسن زاده میخونم خیلی خواب ایشون رو می‌بینم. اوایل کتاب بودم که در خواب برای من حلوای خرما تهیه می‌کردند و سه چهارتایی خواب دیگه. آیا می‌توان گفت روح شریف علامه دارند به روح من کمک می‌کنند؟ ۲. استاد در معامله ای مبلغ کمی سر من کلاه گذاشتند دوست دارم پیگیری دادگاهی نکنم چونکه تمرکز حواسم به هم می‌خورد البته مدرکی هم از او ندارم و در نهایت با یک دروغ ساده احتمالا حق را به او می‌دهند فقط برای کمک به نظام اسلامی فکر می‌کنم نباید رهایش کنم. در این موارد کدام راه بهتر است؟ روز و شب عربده با خلق جهان نتوان کرد. ۳. استاد آیا شما هرظهر و شب در همان مسجد سه راه سیمین نماز می‌خوانید که من هفته ی آینده در مسیرم از شیراز به تهران شما رو زیارت کنم؟ خیلی دوست دارم شما رو ببینم. ۴. استاد من در ارتش می‌توانم شما رو دعوت کنم حتی برای پادگان هایی که هر دو ماه چندین هزار نفر سرباز می آیند و می‌روند در سمنان کرمان تهران و... آیا شما با این کار موافق هستید؟ سایه تان مستدام التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این موارد، مواردی نیست که بنده بتوانم ورود کنم. ۲. در این موارد دلایل محکمه پسند نداشته باشیم می‌فرمایند به خدا واگذارید که او بهترین محکمه است. ۳. بنده بیشتر صبح‌ها بعد از نماز در مسجد حضرت جدیجه کبری (س) می‌توانم خدمت رفقا باشم به جز صبح یکشنبه ۴. متأسفانه شرایط بنده طوری نیست که بتوانم جهت سخنرانی خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

38498

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باسمه تعالی: استاد طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض می‌رسانم بنده طوماری بشرح ذیل جهت محاکمه آقای محمدجواد ظریف و دست اندرکاران برجام نوشته ام و درحال گرفتن امضا جهت تقدیم به رئیس قوه قضائیه جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا غلامحسین محسنی اژه ای هستم لطفا بفرمائید کارمن صحیح هست یا نه؟ قبلا از بذل عنایت شما کمال قدردانی و تشکر را بعمل می آورم. بسم الله الرحمن الرحیم رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای سلام علیکم: شنیده شده که در نماز جمعه به وزیر خارجه اسبق جمهوری اسلامی ایران، آقای دکتر محمد جواد ظریف، توهین شده است، ما توهین به شخص ایشان رامحکوم می کنیم و از شما درخواست جدی و عاجل داریم که ایشان و تمام تیم مذاکره کننده را طبق عدالت اسلامی محاکمه کنید. طبق فرمایش مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنه ای مدظله العالی، که فرمودند برجام خسارت محض بود و دولت های حجت الاسلام دکتر حسن روحانی که بعضی موارد هشدار رهبری در مورد مذاکره را رعایت نکردند، رهبری فرمودند دولت های ایشان عبرت بود، را محاکمه کنید و اگر محکوم شدند، مجازات کنید و سکه ها را به بیت المال برگردانید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که محکمه و شخص قاضی بتواند مطابق موارد قانونی کسی را محاکمه کند. بیشتر با وجدان عمومی باید مسئله در میان گذاشته شود تا خطر نفوذ چنین افکاری در مراکز فکری و فرهنگی و اداری تقلیل یابد. موفق باشید

38397

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد میشه جریان قطعنامه ای که توسط امام خمینی امضا شد و امام خمینی در موردش گفتند با امضا کردن این قطعنامه انگار سم را به من خوراندند را به بنده بگین؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه خوب است به پیام امام خمینی در این رابطه رجوع شود که روی سایت هست. https://lobolmizan.ir/leaflet/462?mark=%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87. و در جزوه «انقلاب اسلامی و ریشه‌ها» https://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark=%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87%20%D9%87%D8%A7  از صفحات 59 به بعد نکاتی در رابطه با مبنای قبول قطعنامه مطرح شده است که می‌توانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید

38270

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام! در برهان صدیقین داریم که علم کمال است. عین کمال عین علم است. قدرت کمال است. عین کمال عین قدرت است. حالا آیا این درست است که رزاقیت کمال است. عین کمال عین رزاقیت است. قابض کمال است. عین کمال عین قابض است؟ نمی‌دانم منظورم را درست منتقل کردم یا نه. توضیح بیشتر اینکه منظورم آن است که: آیا کمالاتی مانند رزاقیت، قابض، ممیت، باسط، ضار، نافع، ظاهر، باطن و...، عین کمال هستند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در بحث «برهان صدیقین» مطرح شد صفاتی مانند رازقیت که در نسبت با مخلوق پیش می‌آید، ذاتیِ خداوند نیست تا شامل آن قاعده‌ای باشد که می‌فرمایید. موفق باشید

38249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چگونه می‌توان انسانی را که تمام ویژگی‌های یک انسان منافق در درون او است را شناخت؟ و چگونه می‌توان او را به دیگران معرفی کرد تا مردم ارتباطشان را با این فرد قطع کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما را چه به این حرف‌ها. ماییم و وظیفه حمل بر صحت نسبت به گفتار و رفتار افراد. حتی اگر خلافی واقع شد در همان حدّ تذکر می‌دهیم. مهم سبک و سلوکی است که حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب پیش آوردند تا هر آن کس را که روحانیت لازم در او نبود، خود به خود به حاشیه می‌رود چه طلحه و زبیر باشند و چه رزمندگان دیروز که امروز اهل رانت و آقازاده بازی شده‌اند. «از همه محروم‌تر خفاش بود / که عدوی آفتابِ فاش بود». خوشا به حال شهدا، خوشا به حال مادران شهدا که از مسیر فرزندانشان جدا نشدند. و بدا به حال سیاست‌زدگان که گمان کردند این نظام الهی جایگاه چپاول اموال ملت است!! اینان خود به خود رسوا و رسواترند. مهم سبک و سلوک ما می‌باشد. موفق باشید

38195

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: عرض ادب محضر استاد عزیز. به لطف خدا حقیر از سال ۸۸ با قرآن آشنا شدم و شروع کردم به انس و تلاوت قرآن. خب قبلش دانشجو بودم و مغازه ای هم داشتم و متاهل شدم. با آنکه از آیات چیزی هم نمی‌فهمیدم ولی خیلی حال و هوای طلبگی در بنده زنده شده بود و گفتگوهای با شما و شنیدن حرفای شما هم خیلی در حقیر موثر بود، طوری که سال ۹۰ همه کار و دانشگاه رو رها کردم و طلبه شدم. جوری عاشق قرآن بودم که فکر می‌کردم در حوزه همه چیز خوانده می‌شود برای قرآن و آنجا تمام طلاب دور هم هستند و شبانه روز قرآن می‌خوانند و خلاصه وقتی با حوزه با تمام زیباییهایش روبرو شدم، دیدم که نه، انگار فضا متفاوت است از آنچه در سر می‌پروراندم! ولی باز همان قرآن بود که انگار نسبت من را با حوزه نگه می‌داشت و چندین سال است که با استماع قرآن زنده ام. درسها را که رغبتی خاص ندارم و البته بعضی از کتابهای شما و برخی اساتید رو خیلی دوست دارم مطالعه کنم ولی تا حدی گاهی ورود پیدا می‌کنم ولی نمیتونم به جایی برسونمشون! البته جدیدا یه مقداری حال و هوای مطالعاتی پیدا کردم، از طرفی نوع نسبتی که با قرآن دارم، زیاد نمیتونم ترجمه ها رو باهاش ارتباط بگیرم، خلاصه یه حس بسیار خوبی تو نسبت با قرآن دارم ولی در بحث ارتباطات اجتماعی و مسائل طلبگی، خب این سبک زندگی طلبگی بنده، قابل پذیرش برای جامعه نیست و به نحوی با سرکوفت برخی رفقا و اعضای خانواده روبرو هستم. البته صوت تفاسیر شما رو الحمدلله باهاش زندگی می‌کنم. نوع نسبتی که حضرتعالی و برخی اساتید با مباحث مطالعاتی دارین واقعا از آرزوهای بنده هست ولی هنوز تو این قضیه راهی واسه حقیر باز نشده و شاید بی همتی خود بنده بوده! نمیدونم! بعد از این اطاله، دوست داشتم اگر صلاح میدونین، به حقیر تو این مساله کمکی بفرمایین. ممنون از محبتتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا در مسیر طلبگی به همان صورتی که علمای سلف راه را گشودند، طلاب عزیز طیّ مسیر نکنند؟ با همان حضور در حوزه و درس و بحث و حضور در مساجد به عنوان امام جماعت و منبر و وعظ و تبلیغ برای رشد فرهنگ جامعه آن هم در اصیل‌ترین طبقه مردمی. موفق باشید

38065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ۱. در آیه ۲۹ سوره بقره خداوند می فرماید ابتدا زمین را خلق کردیم بعد آسمان و در آیه ۲۹ و ۳۰ نازعات می‌فرماید ابتدا به آسمان پرداختیم و بعد زمین را گسترش دادیم. آیا منظور از گسترش دادیم همان خلقت است که اگر رعیت چرا در دو جای قرآن متفاوت گفته شده؟ اگر منظور گسترش است تفاوت را بیان کنید لطفا؟ ۲. چرا در پایان نماز سلام می دهیم؟ در صورتی که سلام را اول هر کاری اعلام می کنیم ولی در نماز متفاوت است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه ۲۹ سوره بقره می‌فرماید: «هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ» خداوند برای شما آنچه که در زمین است، خلق کرده، سپس به آسمان پرداخت. و این به معنای این نیست که سپس به خلقت آسمان پرداخته باشد، همان‌طور که در ابتدای آیه نفرمود ابتدا زمین را خلق کرد؛ بلکه می‌فرماید آنچه در زمین است را برای شما انسان‌ها خلق نمود. و در آیات ۲۹ و ۳۰ سوره نازعات می‌فرماید: «وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها، وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها» یعنی  و شب زمین را تاريك و روزش را آشكار نمود! و زمين را بعد از آن گسترش داد. به این معنا که ابعادی از استعدادهای زمین ظاهر شد. بنابراین اساساً بحث تقدم و تأخر خلقت در زمین و آسمان مطرح نیست به همان معنایی که فرمود: «فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‏» او با یک اراده از کنهِ عدم، زمین و آسمان را به ظهور آورد. موفق باشید  

نمایش چاپی