بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3435
متن پرسش
باسلام شخصی میگفت که آقای طاهرزاده اوایل چپی بوده بعد تغییر موضع داده اند یا در باراه ی موضع شما نسبت به آیت الله طاهری بحث می کردند حقیر چند سالیست با مباحث شما آشنایی دارم و کار می کنم خواستم نظر حضرت عالی را درباره ی این سوالات بپرسم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در آن قسمت از سایت که زندگی‌نامه‌ی خود را در جواب سؤالات عرض کرده‌ام می‌توانید جواب سؤال خود را بیابید. موفق باشید
2986

نذری‌دادنبازدید:

متن پرسش
در محل ما گاهی بدون اینکه مراسمی برای امام حسین برگزار شود در ایام محرم و صفر به جمعیت انبوهی نذری میدهند خواهشمندم جایگاه این گونه نذرها را مشخص نمایید 2 جایگاه نذر برای امام حسین کجاست 3 در صورت امکان اکر امکان دارد سوالات و جوابها را به صورت پیامک دریافت و ارسال نمایید تا همگان بتوانند به راحتی با جنابعای نماس داشته باشند 4در صورت داشتن چنین پایگاهی اطلاع رسانی شود با کمال تشکر موبایل 09139073695
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1 و 2- این ها هم در حدّ نذری‌دادن می‌توانند نسبت به حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» ابراز اراده کنند إن‌شاءالله همین زمینه می‌شود تا نسبت به حضرت معرفت بیشتر پیدا کنند. 3- دریافت و ارسال سوالات و جوابهای آن به صورت پیامک باتوجه به حجم بالای متن میسر نمیباشد.موفق باشید.
2045
متن پرسش
سلام علیکم و افاضاته و علمه و حکمته وجمیع برکاته. استاد عزیزم در حدیث قدسی داریم انا عند ظن عبدی المومن بی فلیظن بی ماشاء. یا انا عند ظن عبدی بی ان خیرا فخیر و ان شر فشر یا ان ظن بی خیرا فله و ان ظن شرا فله. علم ثابت کرده انسان در وجودش چیزی به نام ضمیر ناخودآگاه است که راست و دروغ برایش معنا ندارد و منعکس کننده ی هردو است یعنی اگر به خود تلقین کنی که من ثروتمندترین انسانم به زودی ثروتمند ترین میشود و ازهمه طرف ثروت به سویش میجهد یا اگر سرطانی باشد و به خود تلقین کند من سالمم و هرروز این جمله راتکرار کند و بر آن متمرکز شود بسیار زود علائم بیماری از وجودش محو میشود و انسنی سالم میشود آیا میشود این موضوع را با حدیث قدسی بالا تطبیق داد و گفت اگر انسان هر اندیشه ای را در سر بپروراند در جهان بیرون ایجاد میشود چون انسان بالقوه قدرت خلق و ایجاد همه چیز رادر جان بیرون یا ماده دارد و حتی میتواند بگوید بشو و بشود. آیا منظور حدیث این میباشد و با علم امروز هم مطابقت دارد باتوجه به گفته ی دانشمندی که انسان بپذیرد فقیر است فقیر میشود واگر بپذیرد ثروتمند ثروتمند میشود. یا در حدیثی داریم اگر باورشان بیشتر بود روی هوا هم راه میرفتند آیا اینها با این موضوع که انسان هرچه را به ضمیر ناخودآگاه تلقین کند در جهان بیرون خلق میشود. ایا دعلت اینکه خیلیها فقیرند اینست که اندیشه ی فقر تمام ضمیر ناخوداگاهشان را احاطه کرده البته طبق حدیث انا عند ظن عبدی...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- همین‌طور که ملاحظه می‌فرمایید در حدیث می‌فرماید: من در گمان بنده‌ی مؤمن به خودم هستم. در این حدیث بر نگاه انسان مؤمن توجه شده چون انسان مومن نظر به سنت‌های الهی دارد و در راستای حکمت الهی از خداوند انتظاراتی را دنبال می‌کند. خداوند می‌فرماید اگر در راستای ایمانی که به من داری، گمان تو به من آن بود که من به تو در اموراتت کمک می‌کنم، من نیز به تو کمک می‌کنم و اگر گمان تو آن بود که من تو را یاری نمی‌کنم من نیز تو را یاری نخواهم کرد. 2- موضوع تلقینی که انسان جهت رفع بیماری‌اش می‌توان به خود بکند و خود را درمان کند مربوط به قدرت نفس ناطقه است که می‌تواند با عالم عقل مرتبط شود و مطابق عالم عقل بدن خود را تدبیر کند و درمان نماید. 3- در مورد فقیر و ثروتمندشدن افراد در عین آن‌که انسان همواره باید نسبت به پروردگار خود گمان نیک داشته باشد و مطمئن باشد خداوند انسان را از رزق مورد نیازش محروم نمی‌کند متوجه باشد گاهی مصلحت او در آن است که رزق او وسیع نباشد و سعی کند به همان راضی باشد زیرا از این طریق رضوان الهی را برای خود شکل می‌دهد. قرآن می فرماید« اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ مَتاع‏» خدا روزى را براى هر کس بخواهد(و شایسته بداند) وسیع، براى هر کس بخواهد(و مصلحت بداند،) تنگ قرار مى‏دهد؛ ولى آنها[ کافران‏] به زندگى دنیا، شاد(و خوشحال) شدند؛ در حالى که زندگى دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزى است!. موفق باشید
274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت حضرت استاد طاهرزاده دامت برکاته با توجه به وضع کنونی حجاب در کشور و همچنین رسانه ها مثل اینترنت و ... برای جوانانی که فعلا شرایط ازدواج ندارند و میخواهند پاکدامنی و دین خود را حفظ کنند و از طرفی مجبورند با اجتماع در رابطه باشند چه توصیه و نصیحتی دارید تا ایشان شهوت را در خود به طور کامل بمیرانند ؟ اگر کتاب خوبی نیز سراغ دارید خواشمندم معرفی کنید . امیدوارم مانند همیشه نصایح حضرتعالی چراغی برای راه باشد . والسلام علی عبادالله الصالحین
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام همچنان که می‌فرمایید وضع بسیار مشکل است و فقط بر اساس دستورات الهی می‌توان از این جهنم عبور کرد، وگرنه در آن سقوط می‌کنیم. دستورات الهی از یک طرف به ما توصیه می‌کند نگاه‌های خود را کنترل کنید و از طرف دیگر می‌فرماید دل خود را با عبادات متوجه عالم معنویت نمایید. به عبارت دیگر ما را از یک طرف توصیه به انصراف از پلیدی‌ و از طرف دیگر توجه به پاکی‌ها می‌کند. اگر به جدّ خود را در این دو وادی قرار دادید، انواع بهشت‌ها به‌سوی قلب شما گشوده می‌شود به طوری که اهل فسق جذبه‌ای برای جذب شما نخواهند داشت. موفق باشید
15792
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد معظم جناب آقای طاهرزاده: ببخشید آقای طاهرزاده با عرض پوزش ولی جواب شما ابهام را برایم نزدود و به طور کامل قانع نکرد. 1. اگر می گویید سالک الی الله همواره آرزوی کمال بالاتر را دارد، این سخن شما مناسب سالکی است که در حال سیر است و به کمال مطلق نرسیده نه کسی که فناء ذاتی که بالاتر از ان قادر به تصور نیست و نهایت آرزو و کمال و رستگاری انسان است و همچنین نه مناسب عارفی کامل بلکه به قول شما کامل مکمل و هیچ بنده ندیدم که عارفی کامل مکمل تاسف استفاده نکردن از استادی را بخورد زیرا معمولا سالکین رحل اقامت خود را برآستان کامل ترین و برترین استاد موجود می افکنند و به طوری که از آن استاد هم بعد ها کمال مدح و ستایش را دارند و خیلی او را می ستایند همانند قضیه علامه طهرانی با آقای حداد و مقداری دور از ذهن است که آقای خمینی بداند عظمت مرحوم ملکی تبریزی را بعد برود سراغ کسی دیگر که بعدا باعث تاسف استفاده نکردن از او بشود. بعد کامل مکمل یعنی اسفار اربعه را تمام کردن در صورتی که کامل مکمل شدن یعنی رسیدن به تمام درجات عالم بقاء و رسیدن به بقاء اتم و تمکن در عالم بقاء در صورتیکه این درجه به ندرت برای اولیا الهی و کملین عرفا حاصل می شود و همچنین از سید الطائفتین علامه طهرانی (ره) نقل است که انسان کامل به معنای کسی که اسفار اربعه اش تمام شده در هر قرن شاید یک یا دو نفر پیدا شود شاید هم نه. که البته مصداق حقیقی آن در این قرن امثال حضرت سید الطائفتین علامه طهرانی (ره) و حضرت سید هاشم حداد و علامه طباطبایی 2. یک اصل واضحی است که هر عارف کامل استادی کامل باید داشته باشد مگر مجذوبین سالک. پس اگر ممکن است بفرمایید استاد آقای خمینی کیست؟ زیرا مرحوم ملکی تبریزی نبوده و پیش آقای شاه آبادی هم که عرفان نظری میخوندند پس ایشون از کدام استاد کاملی استفاده کرده که معلوم نیست و جایی گفته نشده. 3. حرف شما مبنی بر سخن شریف امام علی (ع) به آن شخص، جواب سوال مرا نداد و سوالم بی جواب ماند. شما می گویید انسان کامل که معصوم نیست. ما هم مگر غیر این را می گوییم منتهی بنابر مطالب راقی و عالی گفته شده توسط پسر علامه طهرانی انسان کامل در سه جا معصوم و بدون خطاست و این سه مورد را قبلا عرض کردم که یکی از آن ها مربوط به مسایل اجتماعی است. و قطعا اگر آقای خمینی انسان کامل بودند مورد فریب و اغفال بعضی افراد افراد وافع نمی شدند پس دیگر در اینصورت طبق صحبت شما که ایشان کامل بودند پس اگر قرار است انسان کامل در این موضوعات خطا کند و فرق بین وفادار و متعهد و متعهد نما را تشخیص ندهد دیگر چه فرقی بین او و انسان های عادی است؟ تازه سخن صریح ایشان است که من گول ظاهر بعضی افراد را خوردم و تمجید هایی کردم که بعدا آن اشخاص حقیقتشان را آشکار کردند. و قطعا از آن جایی که انسان کامل اشراف تام و کامل بر نفوس اشخاص دارد ایشان هم باطن آن شخص را بر خلاف ظاهری که داشت تشخیص می داد و به دنبال آن هیچ وقت آن شخص از مرتبطین صمیمی و مورد وثوق و اعتماد ایشان نمی شد. اگر ایشان کامل بود پس باید اشراف بر وجود این شخص داشت و روابط حسنه ای با آن شخص نداشت مگر اینکه باز هم توجیهاتی بکنیم و بگوییم ان وقت شخص خوبی بوده و نیت خیر داشته در صورتی که از صحبت خود آقای خمینی در وصیت نامهشان نتیجه بدست می آید که آن وقتی که ایشان از آن کس تمجید نموده آن شخص باز هم انسان درستی نبوده چون خود آقای خمینی تقریبا اینطور میگه که به اشتباه تمجیداتی کردم یعنی انسان های خوبی نبودند و من به ظاهرشان نظر دادم و تمجید کردم. وگر نه اگر مثلا بنی صدر قبلا انسان خوبی بود و نیت خیر داشت اگر آقای خمینی تمجید هم می کرد خوب اشکال ندارد زیرا آن وقت خوب بوده و بعد نیتش عوض شده ولی از وصیت نامه امام این مطلب نتیجه گرفته نمی شود. و زیرا اگر گفته شود که انسان کامل که معصوم نیست و اشتباه می کند که در اینصورت دیگر باید گفت همه افراد جامعه کامل مکملند و دیگر هیچ تمایزی بین عرفا حقیقی و دیگران وجود ندارد. البته باز هم به نظرم سخنانم تاثیری در نظرات شما ندارد و شما باز هم توجیهات و تأویلاتی می کنید تا کمال ایشان را ثابت کنید. البته خدایی نکرده از ارزش ایشان کم نشود و بحث من در مورد کمال ایشون است وگرنه به قول علامه طهرانی اگر تا قیامت از نقاط مثبت و فضایل ایشان گفته شود تمام نمی شود. حال نظر شما چیست و خواهشا با دیده انصاف بنگرید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه دهید در این موارد بنده با جنابعالی هم‌نظر نباشم. بنده طبق آیه‌ی «کلّ یوم هو فی شأن» ظهور حق را در هر تاریخی، متفاوت می‌بینم و حضرت حق در این تاریخ، به نور حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با ما سخن می‌گوید و ما را به فنایِ فی اللّه دعوت می‌کند و شهیدان را آینه‌ی تمام‌نمایِ این سبک و سلوک به صحنه آورد. حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این تاریخ، ارتباط واقعی عرفانی با خدا را در مقابل ما گشودند – وگرنه ارتباط فکری و فلسفی که همیشه بود - همان‌طور که وقتی پیامبری به تاریخ وارد شد و متجلی به نور اسم خاص آن تاریخ گردید، نباید به دین پیامبر قبلی بود و در عین احترام به پیامبر قبلی، باید راهِ انس با خدا را در آخرین پیامبر پیدا کرد؛ امروز عرفانی که ما را با خدا مأنوس می‌کند تنها و تنها راهِ گشوده‌شده‌ای است که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گشوده‌اند و بقیه‌ی راه‌ها در عینِ محترم‌بودن، ما را در فضایِ خدایِ غائب و انتزاعی می‌برند و از این جهت بنده نگرانم که بعضی از عزیزان با خدای گذشته زندگی کنند و بعد به دنبال حالاتِ عرفانیِ عرفای گذشته ‌باشند که در زمان خود با خدایِ حیّ و حاضر زمان خود به‌سر می‌بردند. موفق باشید

11476
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید مجدد وقت شریف حضرتعالی رو می گیرم در ادامه دو سوال 11425 و 11454 در مورد آیت الله خویی و سخن امام فرمودید سخن امام در مورد حوادث سال 42 بوده. حرف شما درست. اما امام این حرف را در سال 60 گفتند. یعنی 20 سال بعد: در آن وقتی که اول نهضت بود، یک شخص سرشناس از این اشخاص گفته بود که ایرانیها دیوانه شده‏اند! قیام در مقابل محمدرضا را و ایستادگی در مقابل ظلم را، با تعبیر دیوانگی، یکی از اشخاص سرشناس معرفی کردند. آن کاسب یا تاجری که در منزل او بود و از او شنید این را، گفته بود که آقا، بعضی از اینها مردم کذا و کذا هستند و اینها بعضیشان هم شهید شده‏اند. آن آقای سرشناس گفته بود: این از خریّتشان بوده است! آدم که نمی‏رود در توی خیابان مقابل مسلسل بایستد! و همان آقای سرشناس پرونده‏اش از ساواک بیرون آمده و آن وقتی که جوانهای ما در خیابانها کشته می‏شدند، انگشتر برای سلامت محمدرضا فرستاده بود. یک دسته این طورند که حضرت امیر ـ سلام اللّه‏ علیه ـ از اینها تعبیر می‏کند که اینها همّشان علفشان است[5]؛ مثل حیواناتی که همّشان این است که شکمشان سیر بشود، شهواتشان را بر همه چیز مقدم می‏دارند؛ نماز هم می‏خوانند و روزه هم می‏گیرند و عبادات شرعی را هم بجا می‏آورند، لکن این طور است وضع تفکر که انسان نباید خودش را در معرض یک خطری، در معرض یک چیزی قرار بدهد و این کاری که این ملت شریف اسلام کردند، این کار یک کار جنون‏آمیز بوده است! ملاحظه می کنید که امام ایشان را با عرض معذرت با حیوانات مقایسه می کنند. در مورد آقای بروجردی سوال من این است که چرا هر موقع ما جوانها از سستی و بی موضعی علما در گذشته سوال می کنیم با این پاسخ مواجه می شویم که زمانه مناسب اقدام نبوده و شرایط زمانه اقتضا نمی کرده یا آنها مشغول زمینه سازی برای بعد بودند. نکته این است که اگر این منطق را بپذیریم پس باید بگوییم شبیه حرف آیت الله خویی، کاری که شیخ فضل الله نوری کرد نعوذ بالله خریت بود. چون در نامناسب ترین زمانه این کار را کرد که منجر به اعدامش شد. ضمنا تذکر شعر مولوی خیلی خوب بود... اما آیا وقتی سوالی علمی دارم باید با چنین هشداری مواجه شوم و ذهنم و دهانم را ببندم؟ ممنون از پاسخی که خواهید داد. باز هم به دلیل گرفتن وقت شما معذرت می خواهم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان فرمایش حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بودم و در همین رابطه عرض کردم آیت اللّه خویی متوجه عمق نهضتی که توسط حضرت امام در حال وقوع بود نبودند و این ضعف ایشان نباید موجب نادیده‌گرفتن خدمات ایشان باشد. در مورد آیت اللّه بروجردی متأسفانه اطلاعات کاملی ندارید از این جهت عرض کردم مواظب باشید قیامت خود را به خطر نیندازید. برای به‌دست‌آوردن نظریات صحیح نباید به دنبال نتایج سریع بود. به نظرم خیلی زود قضاوت می‌کنید. موفق باشید

11440
متن پرسش
سلام علیکم: سی دی های شرح نهج البلاغه و تفسیر قرآن یا چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی و آن‌گاه كه فعاليت‌هاي فرهنگي پوچ مي‌شود، رو در تهران چطور میشه تهیه کرد؟ آیا این مواردی که عرض شد برای دانلود روی سایت قرار می گیره؟ آیا مکتوب دروس شرح نهج البلاغه یا تفسیر قرآن هم هست یا فقط صوتش هست؟ ممنون از زحماتتون، اجرتون با عالم آل محمد (صلی الله علیه و آله)، امام رضا (علیه السلام).
متن پاسخ

باسمه تعالی. با سلام: آن دسته از فایل های صوتی که  هم متقاضی داشته باشد و هم دارای کیفیت مناسب باشد به مرور زمان روی سایت قرار خواهد گرفت، ولی بهتراست که با شماره تلفن«09136032342»(پخش آثار استاد) جهت تهیه و ارسال آن تماس بگیرید. بعضی از دروس شرح نهج البلاغه یا تفسیر قرآن نیز بصورت کتاب با عناوینی مثل فرزندم و... چاپ شده است. «مدیریت سایت»

11432
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: مشیتی که در جامعه است و شما در کتاب آخریتان گفته‌اید چه نسبتی با روحِ زمانه که هگل می‌گوید دارد؟ این همان است یا متفاوت از آن؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان گفت هگل بنا به سوابق علمی و آشنایی که با اسلام دارد بحث سریان روح در تاریخ را تحت تأثیر همین بحث مشیت الهی می‌گوید، ولی در نگاه هگلی کاملاً موضوع با آن چه در روایات ما هست فرق می‌کند زیرا او معتقد است آن روح همواره به کمال می‌رسد و کمال آن روح در انقلاب فرانسه ظهور کرد، در حالی‌که در آموزه‌های دینی «مشیت الهی» مناسب طلب جامعه و امت‌ها ظهور می‌کند و این‌طور نیست که یک مشیت ثابت باشد و منقطع از حضرت حق همواره در مسیر کمال خود قرار داشته باشد. موفق باشید

10165
متن پرسش
سلام: استاد گرانقدر ممکن است ما به جایی نرسیده باشیم که مثل عارفان از هر چیز منتقل به جنبه الهی آن شویم آیا نرسیدن به این مرحله به معنی کفران آیات الهی است یا اینکه نداشتن مرتبه کمال بالاتر است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین که می‌فهمیم هر چیز مخلوق خداست، پس خالقیت حضرت حق را در همه چیز می‌یابیم. هر اندازه خود را از جنبه‌ی کثرت یا ماهیت شیء آزاد کنیم و نظر به جنبه ی وجودی آن بیاندازیم بیشتر به کمال توحیدی می‌رسیم و این نیاز به خود سازی دارد. موفق باشید
7523

شهید بهشتیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. شهید بهشتی نسبت به طلبه های دیگر زندگی نسبتا اشرافی داشتند. چطور با وجود مبارزه طلبی ایشون چنین زندگی مرفهی داشتند و در محله ثروت مند نشین زندگی میکردند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در زندگی شخصی همان سادگی را داشتند که همه‌ی طلبه‌ها داشتنتد ولی چون قبل از انقلاب موقعیت خاصی داشتند و مدتی نماینده‌ی آیت‌الله بروجردی در هامبورک بودند به اقتضای آن موقیعت زندگی خاصی باید می‌داشتند؛ رفقای ما قبل از انقلاب خدمت ایشان رسیده بودند می‌گفتند یک اتاق داشتند با مبل و صندلی و یک اتاق هم داشتند با فرش‌هایی که حتی کرک مناسب نداشت و فرموده بودند در هر کدام از اتاق‌ها که می‌خواهید بفرمایید آن اتاق مخصوص میهمان‌های خارجی است و این هم مخصوص رفقا. موفق باشید
5762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام جمع بین این دوجمله چگونه است: 1.علامه حسن زاده:انقلاب اسلامی ظهورصغری امام زمان است 2.علامه طهرانی:امام زمان ظهور صغری ندارد ظهور اصغر دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: گویا کاری نداری که در واژه‌ها گیر کرده‌ای! این واژه‌های این‌چنینی نسبی است، آنچه از جهتی صغری است از جهتی اصغر است. موفق باشید
5116
متن پرسش
سلام جناب استاد در مورد رسالت وبلاگ های ولائی در این زمانه و در پیچ حساس تاریخی لطفاً توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار مهم و لازمی است تا بفهمیم در کجای تاریخ قرارداریم و موانع تاریخی ما برای رسیدن به اهدافی که انقلاب اسلامی در مقابل ما قرارداده‌است کدام است و غفلت از نگاه صحیح به عالم و آدم چه تبعاتی دارد و اخلاق فروکاسته شده چگونه ما را گرفتار خود بینی و گروه گرایی می‌کند. پیشنهاد می‌کنم کتاب «جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن» را با دقت مطالعه فرمایید تا معلوم شود برای رسیدن به اهداف بزرگ فرهنگی چگونه باید قدم برداشت. موفق باشید
4502
متن پرسش
باسلام:ایاشما کتب روانشناسی غربی راقبول داریداگرندارید پس معنای سخن حضرت علی (ع) که می فرماید حکمت را بگیر ولو از کافر یعنی چه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرجا حکمت باشد باید ما اَخذ کنیم، چه در غرب و چه در شرق، می‌ماند که با ملاک‌های صحیح و دینی باید بین حکمت و غیر حکمت فرق بگذاریم. در روانشناسی بین خود صاحب‌نظران روانشناس بحث است. چند سال پیش رئیس دانشکده‌ی علوم تربیتی که دکترای روانشناسی دارند فرمودند آقای دکتر باقری که ایشان هم دکترای روانشناسی دارند، آمدند و طی چندین جلسه زیرآب روانشناسی را زدند و رفتند. منظور عرضم آن است که نمی‌توان روانشناسی را یک علم حِکمی دانست، هرچند در کارهای بالینی و تجربی‌اش قابل استفاده است. موفق باشید
4308
متن پرسش
سلام علیکم استادعزیز جسارتا چگونه برزخی شدید؟!آیا روزه گیری سه ماه رجب وشعبان و رمضان بود با افطارنکردنهای چندروزه؟!یا از آن نظرهای خاص اولیا خدا بهرمند شدید مثل نظرخاص آیت ال.. قاضی (ره) به آِیت ا.. طباطبایی (ره)؟! بالاخره من که از دست خودم خسته شدم با بیست سال شرکت در جلسات تفسیر شمااستاد عزیز و خواندن و تدبر کردن بر روی تقریبا تمام کتابها و جزوات حضرت عالی،روزه های ماهای عزیز هنوز در گل مانده ام!!اللهم غیر سوء حالنا به حسن حالک.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا شما پدری‌اش را ثابت کن تا بعداً بر سر ارث بحث کنیم. این حرف‌ها چیست که در مورد بنده می‌گویید؟ بنده به امید آن‌که در قیامت تحت رحمت حضرت پروردگارم باشم وظایفی را انجام می‌دهم و خسته هم نشده‌ام چون زندگی اصلی را قیامت می‌دانم و امیدوار به وعده‌ی الهی هستم. حضور در جلسات معارف دینی و انجام عبادات باید با این نیّت باشد که زمینه‌ی لطف الهی را فراهم کنیم تا طوری در این دنیا راه برویم که در قیامت از الطاف عالیه‌ی حضرت رب العالمین محروم نباشیم. با این امید دینداری کنید و خسته هم نشوید که خداوند وعده فرموده: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُون‏» هیچ کس نمى‏داند چه پاداش‌هاى مهمّى که مایه روشنى چشم‌هاست براى آنها نهفته شده، این پاداش کارهایى است که انجام میدادند. موفق باشید
4003
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جناب استاد و آرزوی توفیقات فراوان الهی 1 - بنده وبلاگی در باب دلایل پیام ریاست جمهوری در مرگ آقای چاوز آماده کردم. با توجه به اینکه تفکرات شما برای بنده اهمیت فراوانی دارند و از نظرگاه های سیاسی شما در باب دولت دهم همیشه استفاده برده ام . تقاضا دارم در صورتی که صلاح می دانید نگاهی به وبلاگ حقیر بیندازید. http://fekrenazer.blogfa.com/ 2 - دوست دارم نظر شما را در باب این مطلبم بدونم . آیا می شود نظریه ولایت فقیه را برای اجرای در ممالک غیر اسلامی تئوریزه کرد؟ fekrenazer.blogfa.com/post/15 (بزرگواری در صحبت های خویش به این نکته اشاره کردند : مراقب باشید حرف های غلط نگویند، نیایند بگویند از حکومت صالحان حرف می‌زنیم و رئیس‌جمهور ونزوئلا را مطرح کنند. ما در یک کلام قائل به اسلام، احکام اسلامی و در عمل به نایب امام زمان(عج) که همان ولی‌فقیه است، هستیم. {فکر ناظر : این بزرگواران برای مملکت عراق با داشتن جمعیت چند میلیونی شیعه ، برای مردم انقلابی و مظلوم بحرین که اکثریت را باز شیعیان تشکیل می دهند ، برای جنوب لبنان و حزب الله و ... هیچ وقت از نظریه ی گرانقدر ولایت فقیه با این جزمیت یاد نمی کنند اما برای پیام تسلیت و برای مردم ونزویلا با این جزمیت از نظریه ی عظیم ولایت فقیه حرف می زنند . این اعاظم در عراق بحث مرجعیت را مطرح می کنند اما برای ونزوئلا نظریه ی ولایت فقیه را اراده می نمایند و ... کاری نکنیم که دنیای غیر شیعی نتواند راهی برای همراهی با نظریه ی الهی ولایت فقیه پیدا کند. بیایید این نظریه ی عظیم را جوری تئوریزه کنیم که بشود ذره ای از آن را در ممالک غیر اسلامی نظاره گر باشیم. مگر نه این است که وجود شدت و ضعف دارد و مگر نه این است که ولایت الهی یک وجود است پس بیاییم مراتب ضعیف ولایت الهیه را برای اجرای در ممالک غیر اسلامی تئوریزه کنیم تا بتوان غلظت کفر در صحنه ی سیاسی و اجرایی جهان را کاهش داد و شدت حق را در صحنه ی سیاسی و اجرایی جهان افزایش. آیا همین مقدار که مردم ونزویلا با این دید به حکومت خود نگاه کنند که زمینه ساز عدالت جهانی در زیر سایه ی حضرت مسیح و انسان کامل می باشد اجرای ذره ای از حکومت الهی معصومین در مملکتی غیر اسلامی نیست؟؟ فکرناظر از همه ی عزیزانی که در این زمینه صاحب نظرند یا دارای اطلاعات و حتی خلاقیت های شخصی هستند با تمام وجود و عاجزانه خواهش می نماید، وی را مطلع نمایند تا در صورت اشتباه عقیدتی ، آن را جبران نماید که مومن آینه ی مومن است و او را در اصلاح عیوب نفسانی و اعتقادیش یاری می دهد. } ****فکر ناظر به خاطر احترام فراوانی که به این بزرگواران دارد « در عین این که با گوشه ای از تفکراتشان مخالف است» از آوردن نام های این عزیزان معذور است و برای این کار عذر اخلاقی دارد. اگر بازدید کننده ای مایل به پیدا کردن نام این عزیزان می باشد ، راه مشکلی در پیش نخواهد داشت.)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده وبلاگ حضرتعالی را دیدم بحمدالله موضوع را به بحث علمی گذاشته‌اید تا جامعه‌ی ما را از سیاست‌زدگی به تفکر بکشانند. موفق باشید
3445
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد. . .بارها این سوال اذیتم کرده،که حضرت آقا بارها فرمودن که جوانان این دوره زمونه که منظورشون نسل سوم و ما هستیم،از شهدا چیزی کم ندارند و همون روحیه در اینا هم هست. . .بخدا قسم نمیخوام بگم اون چشم نورانی این بزرگ مرد اشتباه میبینه،اما به خودم نگاه میکنم،اگر امثال بنده بخوایم اون جوونا باشیم که بخدا قسم سنگریزه ای هم خودمون رو در برابر کوه عظمت شهدا نمیبینیم،اونم چه شهدایی. . .چه سنخیتی بین ما و این عزیزان رهبری میبینن که میفرمان اینا کم ندارند. . . دوست داشتم این سوال رو پر کنم از کارنامه سیاهم ولی روم نمیشه،نمیدونم با این همه گناه چه شباهتی بین ما و شهیدان عزیز هست؟. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بحمدالله جوانان ما در فهم رهبر خود و جهت‌گیری‌های اصلی، فوق‌العاده خوب هستند و همین‌که گناهان را از خود نمی‌دانند، آن گناهان چون مهمان ناخوانده رفتنی است، بیچاره شیطان که به این امید بسته که جوانان ما را مأیوس کند. موفق باشید
3099

آینده غرببازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام بنده کتاب علل تزلزل تمدن غرب را مطالعه کرده ام در مقابل کتاب حق وباطل از مرحوم شهید مطهری را هم خوانده ام. به نظر می رسد تناقضی بین این دو کتاب در مورد زوال تمدن غرب وجود دارد.با توجه به آیه 17 سوره مبارکه رعد و تفسیر استاد مطهری علت ماندگاری تمدن غرب راستی و درستی اکثریت مردمان غرب است به استثنای حاکمان آنها.لذا اگر غرب با همین شرایط به حیات خود ادامه بدهد طبق سنت خداوند زوالی برای آن نخواهد بود. بر عکس این زوال طبق سنت خداوند در کشورهای اسلامی رخ می دهد که به قول استاد و مفسر بزرگ قرآن آیت الله جوادی آملی هنوز در الفبای دین که همان حلال و حرام است مانده اند و رعایت نمی کنند. نظر جنابعالی در این باره چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عنایت داشته باشید جهان غرب که شهید مطهری«رحمة‌الله‌علیه» در نظر داشتند هنوز به آن حرصی نرسیده بود که جریان نود و نه درصدی ظهور کند و کار به جایی برسد که فاصله‌ی طبقاتی در آن فرهنگ این‌چنین زیاد باشد که جنبش وال استریت شکل بگیرد. از طرفی قبل از انقلاب اسلامی غرب با ظاهری آراسته خود را مدافع حقوق بشر نشان می‌داد ولی در مقابله با انقلاب اسلامی چهره‌ی اصلی خود را نشان داد و لذا اگر امروز شهید مطهری«رحمة‌الله‌علیه» بود همان نگاهی را به غرب داشت که امثال مقام معظم رهبری دارند و در بجنورد برای دانشجویان غرب را تحلیل کردند. مسلّم غرب امروز در آنچنان بحرانی گرفتار است که استراتژیست‌های غربی امیدی برای ادامه‌ی آن ندارند. در ضمن عنایت داشته باشید منبع اصلی کتاب مربوط به جناب اقای رنه گنون است که یکی از متفکران غرب است که غرب را به خوبی می شناسد.موفق باشید
3035
متن پرسش
با سلام و خسته نباشد خدمت شما استاد گرانقدر......بنده تمام کتاب های شما رو از طریق سایت لب المیزان به صورت pdf گرفتم و از شما خواستم کمکی بگیرم که بتونم کتاب های شما رو به ترتیب بخونم..منظورم چون بحث های مختلفی در کتاب گفتین بگین که از کدام کتاب شروع کنم تاثیر بهتر تو مطالعاتم داشته باشه...اگه لطف کنین ترتیبه کتاب رو بگین خیلی ممنون میشم....با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم می‌توانید از همان سیر مطالعاتی که در سایت هست استفاده کنید. موفق باشید
1911
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد گرامی ضمن عرض تبریک اعیاد رجب و شعبان و توفیقات روز افزون در این ایام سوال و یا شاید درد دلی با جنابعالی داشتم که عاجزانه از حضورتان کسب راهنمایی می کنم. اگر کسی در زندگی بسیار احساس پوچی و ناامیدی کند چه باید کرد؟ ما دو سال است که زندگی مشترک خود را به یاری خداوند آغاز نمود ه ایم و الحمدلله همسر بنده فردی بسیار متدین و مذهبی و تحصیل کرده و از ارادتمندان جنابعالی هستندو خودم طلبه هستم ودر حد توان هر چند شاید کم باشد تلاش کرده ایم که نگاه توحیدی به زندگی داشته باشیم. مطالعه در زندگی برای همسرم بسیار نقش اساسی دارد و به قول خودشان تفریحشان کتاب و کتابخوانی است. منتهی صحبتهایی از ایشان شنیده می شود که روح وروان و نشاطی که یک زن باید در زندگی داشته باشد و کانون خانواده را گرم نماید از من ساقط کرده چرا که مرتب گفتار مأیوس کننده بر زبان می آورد بعنوان نمونه می گویند: (عمرمان رفت و کاری نکردیم؟کاش وقتی بخواب می رفتم دیگر بیدار نمی شدم؟کاش می توانستم خودکشی کنم؟وقتی این همه کتاب را در کتابخانه خود می بینم آتش می گیرم که کی آنها را بخوانم؟(با توجه به اینکه وقت هم برای مطالعه می گذارند و بقول خودشان بسیاری از آنها را خوانده اند. )در زندگی ام هیچ چیزی وجود ندارد؟و مواردی از این قبیل. لازم به ذکر است که ایشان علاقه وافری به تدریس داشته اند اما موفق به آن نشده اند.و در حال حاضر در ارگان دیگری مشغول کار می باشند اما همیشه احساس بی میلی و ناامیدی می کنند و می گویند عمرم دارد تلف می شود .خلاصه از شما خواهشمندم که مرا راهنمایی بفرمایید که در این شرایط چه کنم از طرفی بسیار زندگی و همسر عزیزم را دوست دارم و از طرفی نمی دانم چه کنم با این همه ناامیدی در ایشان.و پاسخی هم خطاب به ایشان داشته باشید چرا که فرمایشات شما برایشان بسیار محترم است. بسیار از جنابعالی متشکرم التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به ایشان بفرمایید اولا: به آن‌چه خداوند در رابطه با شغل برای شما مقدر کرده همان مصلحت ایشان است و با راضی شدن به آن کار راه بهشت در مقابلشان گشوده می‌شود. ثانیا: بفرمایید: «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود .... رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». انشاءالله با یک برنامه‌ی دراز مدت جهت کسب معارف الهی، خداوند آن‌چه را مصحلت بداند بر قلب ایشان اشراق می‌کند به شرطی که طوری سخن نگوید که همسر او احساس یأس کند. هر دوی شما خدا را شکر کنید که خداوند شما را به همدیگر رسانده و در کنار همدیگر با نشاط کامل تمرین کنید چگونه در حق همدیگر ایثار نمائید. موفق باشید.
1894
متن پرسش
با عرض سلام به نظر شما مطرح کردن مباحث غربشناسی برای نوجوانان دبیرستانی که شاکله فکریشان در حال شکل گیری است چقدر ضرورت دارد؟ و راه و شیوه انتقال این مباحث به آنان چگونه است و از کجا باید شروع کرد؟ اگر کتاب و فیلم و سی دی سراغ دارید که مناسب فهم این گروه سنی باشد هم لطفا معرفی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مسلّم برای این گروه سنّی مباحث غرب‌شناسی ضروری است تا قبل از آن‌که شیفته‌ی مظاهر غرب شوند متوجه روح غیر قدسی آن گردند. به نظرم مباحث کتاب «گزینش تکنولوژی» مفید است. موفق باشید
1804

اثرات زیارتبازدید:

متن پرسش
با سلام احادیث بسیار مطرح می نمایند که با زیارت قبر امام حسین علیه السلام تمام گناهان شما بخشوده می شود و . . . به نحوی که در ذهن غالب مردم جا گرفته است که فتح الفتوح ایمان زیارت رفتن و پاک کردن لوح اعمال از بدی ها می باشد. حال در این باب چند سوال دارم: 1- برای من شکی در نورانی بودن و دارای انرژی بودن قبور ائمه نیست ولی وقتی هدف آن بزرگواران انسان سازی می باشد چرا تا این میزان تبلیغ برای رفتن به زیارت می باشد؟(درجایی که آنچنان درگیر گناه از کوچک و بزرگ آن هستیم) 2- بهتر نیست به جای تبلیغ بیش از اندازه ای که برای زیارت رفتن وجود دارد بر مبحث انسان سازی و پیروی از گفتار این بزرگواران تاکید گردد. 3- ائمه از ما طلب انسان پاک بودن ، بدون دروغ و غیبت و . . . دارند، آیا نفس این زیارتها در این مهم ما را یاری می کند؟ 4- اگر زیارت تا این اندازه انسان ساز و مهم می باشد چرا در بسیار از زائرین چندین بار در سال ائمه خصلتهای پاک و مطهر ائمه دیده نمی شود؟ 5- بسیاری از دوستان (بخصوص مذهبی) پس از سفر به اکثر کشورهای خارجی از خوب بودن آدمهای خارجی می گویند ولی در جامعه خودمان باید دنبال چنین انسانهایی بگردیم؟ 6- بسیاری از دوستان به من می گویند چرا اهتمام به رفتن و زیارت کربلا نداری(تا این حد که می گویند حتی اگر پول رفتن را هم نداری قرض کن) و من بیش از مسائل مادی و سختی های سفر بدنبال این میگردم که این رفتن و زیارت کردن چه تاثیر روحی و انسان سازی برای من دارد.(چرا که بسیاری از معتادین به زیارت را دیده ام که در کوچکترین مسائل دینی حق مطلب را ادا نمی کنند) لطفا راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- مسلّم کسی بیشترین نتیجه را از زیارت امام معصوم می‌برد که بنا داشته باشد قلب خود را در ذیل پرتو انوار آن ها قرار دهد و به نور عصمت امام منور شود و به بهترین شکل خود را بسازد و شما بر این اساس از زیارت ائمه‌»علیهم‌السلام» خود را محروم مگردانید. 2- در مورد تأثیر زیارتی که افراد معمولی دارند که به قول شما گرفتار گناهان کوچک و بزرگ هستند، همین اندازه بس که حقیقت انسانیت را امام معصوم می‌دانند و در جان خود راضی به گناهانی نیستند که مرتکب آن می‌باشند و همین امر موجب می‌شود که بالاخره از آن گناهان فاصله بگیرند. موفق باشید
449

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بنده کتاب آداب الصلاه را طی دو سال { همراه دوستانی با شرح شما } کار کردم ولی با وجود تاکیدات زیاد امام برای حجاب نشدن آن، بنده دچار حجاب آن شدم ، میخواستم بدانم چه کنم تا از این گرفتاری رها شوم ؟
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی حجاب‌شدن دستورات به این معنی است که ذهن و فکر انسان مشغول خودِ آن دستورات شود، ولی اگر همه‌چیز اعم از دستورات دینی و تبیین‌کردن‌های عرفانی ،وسیله باشند تا قلب توجه بیشتری به معبود خود بیندازد، دیگر حجاب محسوب نمی‌شوند، کمی طول می‌کشد که تبیین‌کردن‌‌های عرفانی موجب توجه قلب به سوی معبود شود، عمده آن است که سعی شما آن باشد که در هر حال قلبتان متوجه معبود باشد. موفق باشید
394

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام 1-چگونه می توان عالمی را که در ان زندگی می کنم را عوض کنم 2_از خود بیگانگی چگونه رخ می دهد- علل و ریشه ها 3-فطرت چیست و چگونه بر مدار فطرت زندگی کنیم
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام سؤالات جنابعالی نیازمند مقدمات طولانی است. پس از کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» پیشنهاد می‌کنم کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را مطالعه فرمایید. إن‌شاءالله در فضایی قرار می‌گیرید که می‌توانید جواب سؤال‌تان را بیابید. موفق باشید
327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام . من وقتی میخواهم جوارح را از اشتغال به دنیا تا حد ممکن و نه افراطی باز بدارم تا بلکه از سرکردگی و هر گونه فلاکت و هلاکت که فکرش را کنید به آغوش خداوند پناه ببرم مسائل زیادی پیش میاند از جمله: همه میگویند چقدر ساکت و غیر عادی هستی ! پدر و مادرم دیگر از من راضی نیستند خصوصا مادر چون نمیخواهم زیاد بخورم . به صحبت ها ی رهبری هم که نمیتوانم گوش کنم چون خانواده شدیدا تعصب دارند که ایشان به حق نیستند. من مجبور میشوم به میهمانی هایی بروم که نمیخواهم. به کلاس های معرفتی نمیتوانم بروم چون آن ها ناراحت میشوند. نشست های دانشجویی ( مثلا وابسته به جنبش عدالتخواه) هم که به نوعی وابسته به دولت باشد از نظر آنان "مخ زنی" است. در کنار همه ی این مسائل و مسائل دیگر که راه هر گونه رشد را بر من میبندد عمق فاجعه این جاست که من آنقدر سستم که هر آنچه در ماه مبارک رمضان بدست آوردم با یک روز آمدن به دانشگاه و مخلوط شدن با مردم از دست میدهم و با یک روز غفلت از یاد حق برای مثلا انتخاب واحد چنان هدفم را فراموش میکنم که اصلا نمیدانم برای چه زنده ام و نمازی که بعضا با آن عشق هم میکردم جز در حالت سرکردگی و پوچی نمیخوانم. در اوج این اوضاع نامطلوب مشکل این جاست که دعا کردن هم فایده ندارد چرا که صدای مردم عادی اصلا شنیده نمیشود که خدا خدا کنند . تا به حال مطالب زیادی از سی دی های شما را هم گوش کرده ام و همینطور اساتید عزیز دیگری که در این زمینه کار کردند. ببخشید صحبتم طولانی شد 1)میخواهم بدانم در این شرایط وخیم باید چه خاکی به سرم بریزم؟(با عرض معضرت) 2)و این که نشستن سر سفره ای که زن و مرد با هم حظور دارند چه حکمی دارد؟ وقتی حجاب حفظ نمیشود ؟ وقتی سر سفره نامحرمان میخندند ؟ 3)اگر به رهبری توهین شود ما باید چه کار کنیم؟ 4)آیا تذکر زبانی و امر به معروف و نهی از منکر زبانی جایز و مطلوب است یا این که ما خودمان را بسازیم دور و بری ها یمان ساخته میشوند؟ 5)آیا پیشنهاد میکنید که بحث های "زن" یا "معاد" را برای والدین بگذاریم گوش دهند ؟ یا این که اوضا از اینی که هست وخیم تر میشود؟ ( چون ما هر کاری که میکنیم میگویند آدم های خودشون( منظور دولتی ها) این کار ها را توی گوش شما کردند و بچه های مردم را از بین بردند ) 6)در بحث معاد گفتین آب در خواب نشان علم و آب گلالود نشان ریا در آن است. من خواب میدیدم که در آب غرق شده بودم و آّب آنقدر "زیاد" بود همچون مردابی بود که داشتم در آن تقریبا خفه میشدم و شاید به سختی نفس میکشیدم. ازین جهت ترسیدم. به نظرتان چه کار کنم؟ بی نهایت از این که سوالم را جواب میدهید ممنونم.التماس دعای خاص.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام ای عزیز! داستان زندگی با آشنایانی که غریبه‌اند، داستان دوستان خدا است که باید در عین طعنه‌هایی که می‌شنوند دلسوزانه آن‌ها را نصیحت کنند، بدون آن‌که با آن‌ها کله بگیرندو بدون آن‌که از دست آن‌ها عصبانی شوند و به آن‌ها خشم کنند؛ تذکرشان دهند. می‌گویی با حضور در دانشگاه و مخلوط‌شدن با مردم احساس حضورتان از محضر حق به حجاب رفته و قیل و قال مردم بر قلب و فکر شما غلبه کرد، راه چاره آن است که انسان بتواند قدرت جمع پیدا کند تا در عینی که در کثرات قرار دارد از وحدت غافل نباشد و این با تجلی هرچه بیشتر نور توحید محقق می‌شود و نور توحید با رعایت دستورات شرعی شدت می‌یابد و خداوند دوست دارد بنده‌اش با او درد و دل کند و او از سر رحمت بر ما می‌نگرد و کاری به گناهکاری ما ندارد. وظیفه‌ی ‌ما صبر بر بندگی است و دائماً منتظر گشایش‌هایی از طرف خداوند باشیم. اگر سر سفره نامحرمان رعایت حجاب را نمی‌کنند باید به آن‌ها تذکر داد و دوستانه بگوییم این کارها حرام است، درست است که می‌گویند طرف ساده است ولی اگر از سر دلسوزی و به صورت منطقی تذکر دهیم خداوند گشایشی که به کار ما می‌آید را فراهم می‌کند و نهایتاً اگر خیلی بی‌پروا باشند بر سر آن سفره حاضر نشوید ولی نه از سر خشم و قهر، بگویید ببخشید من این‌طوری راحت‌ترم. در هر حال؛ در حدّی که شرایط ظرفیت دارد باید امر به معروف کرد، آری اگر خود را بسازیم امر به معروف ما تأثیر بیشتر دارد. باید آمادگی والدین خود را در نظر بگیرید، اگر آماده هستند مباحث را به آن‌ها پیشنهاد کنید. در مورد خواب؛ غرق در موضوعات علمی و معنوی هستید که هنوز به طور جامع نتوانسته‌اید جایگاه هر علمی را درست تعیین کنید، بدون عجله و احساسات جلو بروید انشاء الله مشگلات بر طرف می شود و در دروس دانشگاهی نیز دقت لازم را به خرج دهید. موفق باشید
184

بدون عنوان**بازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید. این جمله را توضیح دهید:مرگ برتجربه آغاز خلاقیت ونوشوندگی است.
متن پاسخ

بسمه تعالی علیک السلام جمله را نتوانستم بخوانم

نمایش چاپی