بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36918

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ما پنج جوهر داریم. عقل، نفس، جسم، هیولای اولی، صورت. سوال آیا حرکت جوهری در جسم است یا در هیولی اولی؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری، حرکتی است در جوهر در مقابل عرض، که ربطی به تقسیم‌بندی‌های فوق که فرموده اید ندارد. موفق باشید

36917

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: ببخشید راهیان نور با کاروان خودتون امسال هم هست؟ و اینکه شرایطش چجوریه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بر آن است که ان شاءالله آن سفر برقرار شود. هنوز زمان آن دقیقاً مشخص نشده است. موفق باشید

36881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ۱. حاج آقا نسبت شهدای ما (به خصوص شهدای شاخص) با معرفت نفس چگونه تصور می‌شود؟ اساسا این نوع حضوری که آنها درک کردند به جز شناخت نفس ممکن است؟ رجوعی در این زمینه دارید تا توجه کامل حاصل شود؟ ۲. امام خمینی فرمودند؛ تبلیغات از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است. امام خامنه ای فرمودند: (نقل به مضمون) بیان هنری از همه بیان ها شیوا تر مستحکم‌تر و نافذ تر است. به نظر بنده اگر بخواهیم معارف ناب اسلام را انتشار بدهیم، احتیاج جدی به نگاه حقیقی به جایگاه تبلیغات و هنر داریم؛ سیر معرفت نفسی که شما تدوین کرده اید تا آنجایی که به سمت فصوص برسد احتیاج دارد تا برای شیوع در جامعه علمی دانشگاهی و حوزوی با تبلیغ صحیح و شیوا همراه شود. اگر منت بگذارید کتابی نیز در زمینه نظر به تبلیغ و هنر برای آموزش در مجامع عمومی‌ تدوین نمایید، امید است ان شاءالله بتوانیم بهتر و سریعتر جامعه ایمانی را ذیل سایه مولی الموحدین جامه عمل بپوشانیم، ان شاءالله تشکر صمیمانه بنده که از جان و روحم به سمت شما ساطع می‌شود را بپذیرید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به ملت ایران متذکر شدند همین بود که همگان فهمیدند ماورای این بدن، حضوری دارند بسی بالاتر و اینجا بود که شهادت برایشان روشن گشت و حضوری شد که از حضور در دنیا بسی بالاتر است. پشتوانه آن سخنان و آن عمل‌ها، همان معرفت نفس بود به معنای حقیقی آن و امروز ما برای بازخوانی آن حضور، نیاز داریم معرفت نفس را با تبیین بیشتر با این نسل به گفتگو بگذاریم 2- آری! اگر مبانی معرفتی ما حضوری و وجودی شود، خود به خود رجوع به هنر برای ارائه آن‌ها پیش می‌آید مانند مسیری که شهید آوینی طی کرد. مباحث «جهان بین دو جهان» می‌تواند متکفّل این امر باشد. موفق باشید

36807

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

و اما سوال من: اینکه آهویی در حال چرا در علفزار شکم عقل، صید شیری می‌شود که نمی‌داند از کجا بر او استیلا یافته جرم آهوست یا جرم شی؟ اما همه مرا مجرم می‌دانند، آری چون بجز او نیست! انا من المجرمین منتقما! انتقام ما به این است که می‌گوییم چنگال عشقت را بیشتر در جسم و جانمان و آنچه نمی‌دانیم و نباید بدانیم فرو کن! و باز از خود انتقام می‌گیریم. بیشتر زخم بزن بر تن آهوهایت. شیرِ لفظ است هر آن شیر که شیری نکند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا این آهو است که با آهوبودنِ خود، شیر را برای دریدنش، شیر کرده است تا معلوم شود نباید از زیبایی‌های فوق‌العاده چشم پوشید. راستی! اگر آهو، آهو نبود با آن دل‌رُبایی‌هایش؛ شیر آن سلطان جنگل، اینهمه تلاش برای شکار آن آهو می‌کرد؟! این داستان عجیبی است. به این حدیث قدسی فکر کنید که حضرت حق چگونه شیفته بنده‌اش می‌شود و تا کشتن او جلو می‌رود تا خودش دیه او شود. فرمود: «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی‌، و مَن عَشَقَنی‌ عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه‌؛ ‌ آن‌کس که مرا طلب کند، مرا می‌یابد و آن‌کس که مرا یافت، مرا می‌شناسد و آن‌کس که مرا شناخت، مرا دوست می‌دارد و آن‌کس که مرا دوست داشت، به من عشق می‌ورزد و آن‌کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم و آن‌کس که من به او عشق ورزیدم، او را می‌کشم و آن‌کس را که من بکشم، خون‌بهای او بر من واجب است و آن‌کس که خون‌بهایش بر من واجب شد، پس خود من خون‌بهای او می‌باشم. موفق باشید

36583

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام خدمت استاد بزرگوار و تشکر فروان: استاد چه طور از انسان های جاهل اعراض کنیم تا خود و خانواده دچار آسیب نشویم؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با برخوردی وارسته به همان معنایی که خداوند می‌فرماید: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»؛ عبادالرّحمان كسانى ‏اند كه بر روى زمين متواضعانه قدم مى‌‏زنند و چون افراد جاهل آن‏ها را مورد خطاب قرار دهند، در مقابلِ برخورد جاهلانه‏ آن‏ها، برخورد سالم و همراه با سلامت خواهند داشت. موفق باشید

36231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ر زیارت عاشورا در بعضی فرازها با اسئل الله یا اسئله آمده در بعضی فرازها با آن یرزقنی آمده هردو درخواست هست ولی فرق بین سؤال و طلب رزق در زیارت عاشورا چیست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت در معنا، یکی هستند ولی از واژه‌های مختلف استفاده می‌شود تا حالت تکراری به خود نگیرد. موفق باشید

35359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه‌الله: خانمی ۲۵ ساله هستم، سابقا علاقه و پیگیر مباحث فلسفی و... بودم ولی از جایی به بعد اشتیاقی نداشتم و در حال حاضر حتی فهمش هم واسم دشواره... مسئله اینه که تقریبا در تمام دروس به همچین حالتی رسیدم. هیچ بحثی جذابیتی نداره و به نوعی تکرار برخوردم. بیشتر تمایل دارم جای دانستن، بیابم! از توصیفات دیگران خسته و دنبال پیمودن راه خودم هستم. از شما تقاضا دارم راهنمایی بفرمایید اولا این حالت بد یا نقص است و باید فکر رفعش باشم؟ و دوما چطور باید محقق بشه؟ انگار سدی بین خودم و مناجات می‌بینم که نمیدونم چیه. اشتیاقی به چیزی ندارم، در راهی هم که ادعای طلبس رو دارم سستم. پ.ن: غرب شناسی، خویشتن پنهان، برخی کتب ائمه شناسی، هدف حیات، ادب خیال، مقداری از از برهان تا عرفان و.... رو از شما مطالعه و مباحثه کردم. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در دو جلسه اخیر در رابطه با «راز نیست‌انگاری»  شده استhttps://eitaa.com/matalebevijeh/13805.
آری! به حضوری دیگر باید فکر کرد. بررسی کنید به نظر می‌آید خوب است به ۱۲ جلسه اخیر مباحث  «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» نظری بیندازید زیرا با نظر به همین روحیه‌ای که برای رفقا پیش آمده، عرایضی مطرح شده. https://eitaa.com/soha_sima/1871. در ضمن مباحثی که اخیراً در رابطه با سوره‌های «اللیل و الضحی و انشراح» شده است رویهمرفته مخاطب جلسات، امثال حضرتعالی می‌باشند. موفق باشید

 

35305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا ذکر یا دعایی می‌دانید که سبب ایجاد توحید مد نظر جنابعالی بشود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از سوره قل هو الله احد و ۶  آیه اول سوره حدید و آیة الکرسی غفلت نشود. موفق باشید

39270

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد طاهرزاده عزیز و خدا قوت: استاد امروز تفسیر و توضیحات شما رو درباره آیه «تجری من تحت الانهار» رو در یکی از جلسات شرح کتاب معاد خودتون گوش می‌کردم که یک نتیجه گیری کردم میخاستم ببینم درسته یا نه. آب یعنی تجلی توحید و وحدت و درخت تجلی کثرت و تعینات. جاری شدن آب زیر درخت به معنای زیر مکانی نیست بلکه منظور زیربنای آن است مثل یک ستونی که زیر بنا و ماده اصلی آن بتون است و می‌گوییم این ستون با بتون ساخته شده. مخلص کلام اینکه انسان های مومن چون موحد بوده اند عقیده توحیدی آنها به نهر جاری تعبیر شده که ماده اصلی مخلوقات کثیر بهشتی است. یعنی مؤمنین در بهشت تمام کثرات آن عالم را چیزی غیر از جلوه خدا نمی‌بینند هم خودشان را هم دیگر مؤمنین و هم فرشتگان و درختان و تمام نعمتهای بهشتی را جلوه خدا و بصورت یگانگی و وحدت توحیدی می‌بینند. هرچه می‌بینند و می‌شنوند و حس می‌کنند اسما خداست. همان وحدت در کثرت و کثرت در وحدت. استاد ممنون میشم راهنمایی کنید. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله متوجۀ نکتۀ خوبی شده‌اید بخصوص به این نکته که جان انسان در بهشت در اوج یگانگی با خود می‌باشد و این‌که هرچه می‌بیند می‌شنود. سعی بفرمایید بحث معاد را تا آخر جلو ببرید تا ان شاءالله خودتان در نزد خود متوجه جواب این پرسش‌ها باشید. موفق باشید

39161

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام استاد بزرگوار: وقت بخیر. با عرض معذرت وقت شریفتان را گرفتیم. سوالم اینست: طبق قانون اتحادیه رستوران ها، گرفتن ۱۰ درصد مالیات از مشتری، قانونی است. صاحب رستوران مختار است که از مشتری بگیرد یا نگیرد. بنده بعنوان کارگر هم کباب می زنم و هم کباب ها را به مشتری می فروشم، صاحب رستوران به‌ من می گوید که طبق قانون می توانم از مشتری مالیات بگیرم اما ما نمی گیریم ولی در عوض مثلا کباب ۲۰۰ گرمی را ۱۸۰ گرم بزن. معمولا صاحب رستوران، در رستوران نیست و بیرون است و من خودم مشتری ها را تحویل می گیرم مثلا مشتری می گوید برایم یک کباب ۲۰۰ گرمی بزن، منم طبق دستور صاحبکار باید ۱۸۰ گرم بزنم. سوالم اینست که بنده بعنوان فروشنده تکلیف ام پیش خداوند چیست؟ آیا در این شغل بنده معصیت الهی می کنم؟ آیا شغلم حرام است؟ آیا این شغلم ظلمت و تاریکی برای قلبم می آورد؟ سوال دوم: آیا این شغل مصداق کم فروشی است!؟ سوال سوم ام ایسنت که: من یقین دارم که گوشت یخ زده برزیلی است. صاحبکار می گوید که اگر مشتری پرسید نگو یخ زده است بگو گوشت گرم است تکلیفم چیست؟ به مشتری چه بگویم؟ آیا می توانم در پاسخ بگویم که: طبق فرموده رئیس رستوران، گوشت گرم است؟! آیا این گفته ام نیز دروغ نیست برایم ظلمت نمی آورد؟! در جواب به مشتری چه بگویم؟ در ضمن مواردی که در بالا گفتیم اکثریت کبابی ها و چلو کبابی ها را شامل می شود. با تشکر استاد بزرگوار خدا خیرتان دهد خدا حفطتان فزماید خدا پسر عزیزتان را مورد رحمت و مغفرت عنایت کند. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه از ظاهر قضیه‌ای که می‌فرمایید بر می‌آید این کارها شبهه‌ناک است و حدّاقل باید وظیفۀ خود را از مرجع تقلیدتان جویا شوید. موفق باشید

38815
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: همینطور که مطلع هستید مدتی است پویش کمک به مردم مظلوم لبنان وغزه راه افتاده وهرکسی به نوبه خود درآن شرکت میکنه، می‌خواستم بپرسم ما زنان خانه دار چه نقشی میتونیم داشته باشیم و وظیفه ما چیست؟ و ما که طلا نداریم یا اگر داریم اجازه نداریم اهدا کنیم و فقط افسوس می‌خوریم، چه تکلیفی داریم؟ آیا اصلا اهدا طلا که از خودمون هست به اجاره همسر نیاز داره؟ تشکر از پاسخگویی شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توجه به حضوری است که در این تاریخ با طلوع جبهه مقاومت در مقابل جبهه استکبار که نماد آن باندِ جنایتکار صهیون می‌باشد؛ به نور هدایت حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به میان آمد. حال هر کاری که حکایتی باشد برای حضور در جبهه مقاومت، ما را از بلای بی تاریخی و پوچی که انسان‌های بی‌تفاوت نسبت به این جبهه گرفتار آن هستند، نجات می‌دهد. و این لطف بزرگ خداوند است که ما در چنین تاریخی گرفتار روزمرّه‌گی‌های اهل دنیا نباشیم. البته اموالی که یا مربوط به خودتان است و یا از طریقی مانند همسرتان به شما هدیه داده شده است؛ در اختیار خودتان می‌باشد و اذن همسر نیاز نیست. موفق باشید

38397

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد میشه جریان قطعنامه ای که توسط امام خمینی امضا شد و امام خمینی در موردش گفتند با امضا کردن این قطعنامه انگار سم را به من خوراندند را به بنده بگین؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه خوب است به پیام امام خمینی در این رابطه رجوع شود که روی سایت هست. https://lobolmizan.ir/leaflet/462?mark=%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87. و در جزوه «انقلاب اسلامی و ریشه‌ها» https://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark=%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87%20%D9%87%D8%A7  از صفحات 59 به بعد نکاتی در رابطه با مبنای قبول قطعنامه مطرح شده است که می‌توانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید

38368
متن پرسش

سلام استاد: میدونم با این متن نظرتون راجع به من عوض میشه و ناراحت میشین اما بزارید حرفم رو بزنم و بگن کافره! من دیگه حالم از خودم و خدا و مردم و دنیا و آخرت و همچی بهم میخوره امروزم کلی کفر گفتم و حرف زشت و چرت و پرت زدم به هرچی که مقدسه، دیگه بریدم، کاش خلاص میشدم ازین دنیای لعنتی و آخرت و هرچی که هست، کاش نبودم اعصابم ریخته بهم. نمدونم صورت برزخیم سگه خوکه آدم عوضی هستم یا نه و عرفا در موردم چی فکر میکنن. اما بدم میاد از هرچی که هست، از شما به عنوان کسی که حس پدری بهتون پیدا کردم و خیلی دوستتون دارم میخام دعا کنید بمیرم خستم. لعنت به این دنیا که هیچکس آدم رو دوست نداره و همه پی منافعشون و عشق رو کشتن، خدا هم که هیچی، ببخشید این کفریات رو گفتم میدونم پشیمون میشم اما خیلی حالم بده الان که می‌نویسم. میدونم ازم قطع امید می‌کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که این حالت، حالت و قصه شما نیست؛ حکایت انسانی است که می‌خواهد خود را آزاد از دیروزش بیابد. در همین رابطه شب گذشته بود که این متن در حین بحث خوانده شد.
آیا این توقف‌گاه‌ها در مسیر ایمان، دریچه‌هایی نیست تا نسبت به آنچه هستیم و می‌دانیم، بازخوانی کنیم تا نسبت دیگری با آنچه از ایمانِ دیروزین می‌دانیم، بیابیم؟ که مربوط به امروز و فردای ما است، نه مربوط به دیروز و اکنون‌مان؟ آیا باید سوگوار آن‌چه باشیم که از دست دادیم؟ و یا منتظر تولد اندیشه‌ای که در امروز و فردای ما زندگی‌ساز است؟
ملاحظه می‌کنید که پس تنها قصه شما نیست و هنر ما آن است که این موقعیت را در خود بشناسیم. فکر می کنم همین آخرین غزل از رهبر معظم انقلاب نیز در درون چنین دغدغه‌ای مطرح شده است که می‌فرمایند:
دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی        رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم
نه می‌توانند ناامید باشند زیرا انتظارِ حضوری دیگر در میان است؛ و نه این حضور، بدونِ سنگلاخ هزاران سؤال و شبهه جلو می‌رود. و از این جهت بدون شکیبایی و در عین بی‌قراری، این راه را طی می‌کنند و این، زیباترین شکل پیمودنِ راه است در این زمانه. موفق باشید          
 

38268

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظرتون در باره ی مکاشفه ی علامه طباطبایی از محی الدین ابن عربی که هنوز نسبت به ولایت امیرالمومنین پذیرش ندارد چیست؟ همچنین نظر خود علامه درباره ی مستضعف نبودن او

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در جریان هستم این است که جناب علامه به تبع استادشان جناب قاضی، جایگاه بلندی برای ابن عربی قائل بوده‌اند در عین تفاوت نظرهایی که با ایشان داشته‌اند. موفق باشید

38266

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی: استاد عزیز ببخشید اگر وقت ارزشمندتان گرفته می شود اما راهی دیگه ندارم جز سوال از شما، چون بحث هایی که اواخر فرمودید احساس می کنم در پیدا کردن خودم راهگشاتر باشد و حقیقت اینکه در فضایی زندگی می کنم که خیلی از این مباحث بیگانه هستند. سعی می کنم خلاصه عرض کنم که قبل از سال نود پرت در عالمی غیر دینی بودم، توفیق تحصیل ازم گرفته شد و به خدمت در محل دشواری اعزام شدم که الان احساس می کنم تنبیهی بود برایم. در اواسط خدمت روزی در تنهایی هر چند که قبلا هم به ترک گناهان فکر می کردم اما نمیدونم چه شد که در اون برجک نگهبانی این سری اراده ام فرق کرد و تصمیمم گرفت ودرونم پررنگ تر شد وسرآغازی شد برای برگشتم. با ترک هر گناه، رذایل بعدی هم نمیدونم چگونه در درونم کم رنگ می‌شد طوری که راحت می توانستم انجام ندم و تا جایی که از آن متنفر می شدم. الان اگر نادانسته گناهی کنم احساس می کنم از درونم چیزی بیرون کشیده میشه. ممنون میشم اگر امکان داشت به سوالاتم پاسخ فرمایید. حال ۱. سوال اول؛ در مورد نسبتم با رهبری است که قبلها احساسی نسبت به ایشان نداشتم ولی فی الحال نمی‌دانم چگونه و می دانم که من خودم تصمیم نگرفتم ولی نسبت به ایشان مثل ناموسم غیرت پیدا کردم، استاد نمی دانم که این جمله را از شما شنیدم یا شاگردانتان که انسان زمانی که تقوی پیشه کند از رذایل هر قدر پاک شود آینه می شود. داستان این علاقه چیست؟ ۲. حال و احوالم الان طوری شده که فقط در مسجد و مزار شهدا و قبرستان و اماکن مذهبی آرامش دارم در زندگی روزمره غیر از اینجاها لذتی ندارم. استاد حال شما هم اینگونه هست باید چه کار کنم؟ آیا باید تقویتش کنم؟ ۳. استاد شرح حال افرادی که تقوی دارند ولی نسبت به انقلاب و رهبری حساس نیستند چیست؟ ۴. استاد در مورد شرح حالم اول اینکه نمی‌دانم چرا نسبت به افراد کمتر گشوده و دارای سعه صدرم باید چه کنم؟ ۵. استاد سوال آخرم اینکه تکه شعری شما چند بار فرمودید که خود راه بگویدت که چه باید کرد؛ استاد عزیز راستیتش به گذشته خودم که نگاه می‌کنم می‌فهمم که خداوند علاقه و راه کشیده شدن به راه دینی را برایم گشوده و منتهی در بیرون فضا و شرایط متفاوت می بینم به نظر شما چکار کنم؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلاً عرض شد در این موارد باید در همان راهی که مقابل ما گشوده شده، خود را ادامه دهیم و بدانیم به گفته جناب مولوی: «گر نپرسی، زودتر کشفت شود». با حضور در هرچه بیشتر ذیل تذکرات قرآنی. توصیه می‌شود مباحثی که در رابطه با سوره «آل‌عمران» شده است را دنبال فرمایید. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/sound/644?mark=%D8%A2%D9%84%20%D8%B9%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86

38247

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوارم: خدا قوت. استاد جان با توجه به اینکه در تاریخ نیست انگاری هستیم چطور نماز با حضور قلب بخوانیم؟ خدا از ما همچون اقوامی که در چنین تاریخی زندگی نکردند توقع دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و صد آری! همین‌که متوجه شدیم ظرفیتی بیش از ایمان دیروزین داریم، این شمایید که به دنبال آن ایمان، راهِ حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» مدّ نظر می‌آید. و در این مورد خوب است به سؤال و جواب شماره 20694 تحت عنوان «اربعین؛ چشم‌اندازِ عبور از نیهیلیسم دوران» رجوع فرمایید. موفق باشید

38235

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب و آرزوی سلامتی برای استاد بزرگوار: ۱۰ سالی می‌شود که در حال ابتلا و امتحانی هستم، در طول این ۱۰ سال بسیار تغییر کرده و ان‌شاءالله رشد کرده‌ام. این رنجِ امتحان، با تمام سختی‌ای که داشت، پر از نور بود و رشد الحمدلله. اما هنوز به سرانجام نرسیده و مشکل برطرف نشده‌ است. احساس خستگی و بی رمقی دارم. کورسویی از امید مانده اما دلسرد شده‌ام. حس گدایی را دارم که ۱۰ سال درب خانه‌ی کریمی را زد، ۱۰ سال صدا زد، اما درب باز نشد، التماس کرد، اما باز نشد، فریاد زد، اما باز نشد. فرمان صبر آمد، از آن به بعد صبورانه نشست تا صاحبخانه به وقتش در را باز کند اما هنوز باز نشده. دعایی نیست نخوانده باشم، نمازی نیست نخوانده باشم، به هر نحوی که بلد بودم صدایش زدم و نشد. اما مشکل، حالِ الانِ من است. آن گدای ۱۰ ساله، اکنون از پشت درب رفته و سر کوچه نشسته. بلاتکلیف و خاموش! چشمش هنوز به در آن خانه است. دلش می‌خواهد برکد پشت در و درب بزند اما نمی‌تواند. دلش می‌خواهد خواهش کند اما نمی‌تواند. دیگر صدایی نمانده. دست و دل به دعا کردن دیگر نمی‌رود. مگر نه اینکه اگر بخواهد، خودش می‌دهد؟ او که می‌داند چه کسی در کوچه منتظر است. سرد و خاموش شده ام. از آن تشویش و سوز و گدازی که بود خبری نیست. به تبع آن، آن حلاوت در نماز و دعا هم نیست. فقط به انجام واجبات اکتفا می‌کنم. و ناراحتم از این کم شدن ارتباطم با خدا. چرا این نفس تمکین نمی‌کند؟ این بی میلی به مستحبات از کجاست؟ از این دوری ناراحتم اما انگار همه‌ی وجود من یخ زده. نمی‌دانم اسمش قبض روح است یا چه. اما خیلی بد است. بسط چگونه حاصل می‌شود؟چطور رها شوم؟ حس خاکستری را دارم که آتشش خاموش شده، اما آماده‌ی شعله‌ور شدن است. بسیار ملتمس دعا هستم. هم برای به سرانجام رسیدن این امتحان ۱۰ ساله، هم برای برطرف شدن این مشکل روحم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که نباید بر آن موضوعی که تحقق آن حتی با اصرار انجام نمی‌شود، بیش از اندازه تأکید کرد. گویا مصلحت ما را در جای دیگری دیده‌اند. موفق باشید

38204

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: حقیقتا برای بنده سوال شده بود که تفاوت های وجود نزد جناب ملاصدرا و وجود نزد هایدگر چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم است که مفصلاً اندیشه این دو اندیشمند را در این مورد دنبال بفرمایید. امری نیست که در محدوده سؤال و جواب بگنجد. موفق باشید

38118

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: اخیراً کتابی درباره امام عصر مطالعه کردم که یکی از برهان‌های اثبات وجود امام زمان (عج) را قانون مرکزیت دانسته بود و توضیح آن این است: همانگونه که زمین به دور خورشید می‌گردد و خورشید هم بدور مرکز خاص خود که از دید ما پنهان است می‌چرخد و و همه الکترون‌های موجود در مولکول‌های اجسام به دور هسته واحد می‌چرخند، انسان نیز نیاز به یک مرکزی دارد که ضامن ثبات و بقای اوست که او امام است. سوال بنده این است که آیا این برهان همان برهان عین الانسان است یا فرق دارد؟ گویا در این برهان صرفاً بقای مادی اجسام و موجودات مورد نظر است. نکته دیگر این است که در روایات وجود امام عصر علیه السلام باعث ثبات آسمان و زمین می‌شود: بوجوده ثبتت الارض و السما اما در این برهان امام عصر تنها مرکز انسان دانسته شده؟ کتاب از آیت الله سید طیب جزایری است به نام «البراهین الاثنا عشر فی وجود امام الثانی عشر»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آنچه در آن کتاب می‌فرمایید که گفته شده؛ تذکر خوبی است و کمک می‌کند به این که به حضرت صاحب الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به عنوان محور هستی نظر شود. موفق باشید

38114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: اگه امکانش هست خواستم بپرسم تفاوت نظریه خلق مدام اشاعره و حرکت جوهری ملاصدرا در چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً خلقِ مدام نکته‌ای است قرآنی که می‌فرماید: «بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ» و این با حرکت جوهری به خوبی قابل اثبات است و اساساً اشاعره متوجه این‌چنین معارفی نمی‌باشند. آنها با نفی نظام علّی و معلولی به گمان خودشان خدا را همه کاره عالم می‌دانند. در حالی‌که به گفته شهید مطهری بزرگ آری! خدا همه کاره عالم است ولی در دل همین اسباب و مسببات. موفق باشید

38106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و آرزوی سلامتی شما: استاد عزیز بنده پانزده سال هست که از مطالب شما استفاده می کنم و یک نکته ایی که بنظر بنده مغفول مانده ظاهر شدن فاطیما (احتمالا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها) بر دو دختر و یک پسر چوپان در کشور پرتقال است. که ایشان مردم و سیاسیون اروپا را انذار دادند و و بلای جنگ جهانی دوم را هشدار دادند ولی متاسفانه توسط کلیسا تحریف و بایکوت شد ولی ما مسلمان ها هم در تحلیل های خودمان از این قضیه استفاده نمی کنیم. مردم ما که جذب فرهنگ غرب شده اند اگر این اتفاق درست برای شان باز شود بهتر متوجه باطن غرب خواهند شد و کمتر گول ظواهر شان را خواهند خورد. و بهتر می فهمیم که خدا و اهل بیت برای کل کره زمین برنامه دارند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست نکته مهمی در این موضوع در میان است و حقیقتاً نیاز به تحقیق بیشتری دارد. و همین‌طور که می‌‌فرمایید می‌توان از این طریق متوجه امری فوق آنچه غرب گرفتار آن است، شد. موفق باشید

38074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد گرانقدر: استاد جان، بنده یک برداشتی دارم از آموزه های دینی، ارائه می‌کنم ببینید درست است یا اشتباه. من فکر می‌کنم آغاز امامت و این که حجت الهی، مقام امامت را هم داشته باشد، از زمان حضرت ابراهیم بوده و قبل از آن حجج الهی بوده اند اما امام نبوده اند. اما بعد از حضرت ابراهیم حجت الهی، امام هم هستند. این درست است؟ سوال دوم اینکه در کجای قرآن ذکر شده که رسول اکرم صلی الله علیه وآله و اولاد طیبین و طاهرینشان امام هستند؟ ممنون از حوصله شما. مأجور باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی در قرآن و روایات در این مورد مطرح شده است خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست،https://lobolmizan.ir/book/252?mark=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C بخصوص به فصل سوم آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید

38018

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوارم: ایام سوگواری مولا اباعبدالله رو تسلیت عرض می‌کنم. از باب درد دل دارم خدمتتون عرض می‌کنم آقای پزشکیان جای اینکه تمام وقتشان را بگذارند برای انتخاب وزرا هرشب هیآت مختلف در حال رفت و آمد هستند، همه کار را هم سپردند به آقای ظریفی که در زمان وزارت خودش هم نتوانست خدمتی صورت دهد، حالا در مورد تمام وزارت خانه ها زیر نظر ایشان دارند روند بررسی وزرا را انجام می‌دهند، البته ظاهرا همه هم با تفکر غرب گرا و امید به آمریکا، اصلا به ادامه این روند خوش بین نیستم، شما بسیار بهتر از بنده می‌دانید سرانجام این نگاه ها به ناکجاست، راز امید شما و مقام رهبری در نگاه به کجاست؟ اگر بگویید افق انقلاب که همین انقلاب هم در زمان روحانی به جایی رسید که مردم از صندوق رای گریزان شدند و کمترین میزان مشارکت را بعد از دوره روحانی رقم زدند. اون تفکر دوباره میخواد چه بلایی سر اقتصاد بیاره؟ به چه چیز امید داشته باشیم استادم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این نگرانی احساس می‌شود. امید است خود آقای پزشکیان به خود آیند که نباید با گفتار خود، نقش اپوزوسیون را داشته باشند و بیشتر احساس مسئولیت کنند نسبت به مشکلاتی که خودشان از آن سخن گفته و می‌گویند. ولی همان‌طور که مکرراً عرض شده بالاخره ما در یک حرکت تاریخی حتماً با موانعی روبه رو هستیم، ولی افق به سوی آینده روشن است. مهم آن است که متوجه حضور در تاریخی باشیم که با انقلاب اسلامی آغاز شده است. مباحث اخیر ان شاءالله متذکر این امر می‌باشد. https://lobolmizan.ir/sound/1520 . موفق باشید

37857

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ببخشید من چند وقتی هست در ارتباط با خدا ناتوان شده ام نمیدونم بخاطر عظمت خدا و یا موضوعات دیگری هست انگار خدا از دسترس من خارج شده است. اشکالی دارد بیشتر با امام زمان ارتباط بگیرم وقتی فکر می کنم این حس به دو دلیل هست یکی نا محدود بدون خدا و دور از دسترس بودنش در ذهن من بوده و دیگر اینکه انگار با امام زمان راحت تر می‌شود صحبت کرد. پیش خودم میگم افرادی مثل آیت الله بهجت و غیره ایشون را دیده اند و قابل دسترس هستند تا خداوند نامحدود نمیدونم علت این حالت چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نظر به اولیای الهی که آینه انوار حضرت حق می‌باشند، در واقع نظر به کسانی است که اشاره به اسمای الهی دارند و از این جهت اگر آن انس در بستر نظر به توحید بیکرانه حضرت ربّ العالمین باشد، راهِ خوب و ارزشمندی است. موفق باشید

37848
متن پرسش

با سلام، استاد گرامی ضمن تشکر از زحمات شما برای دفاع از حق و جبهه حق، نکته ای به نظرم رسید که فکر می‌کنم بولد کردن آن دفاع از حق که در این زمان در ساحت آقای دکتر جلیلی تجلی پیدا کرده را آسان تر می‌گرداند، و آن نکته این است که با توجه به اطلاعاتی که من دارم جناب جلیلی جانباز و احتمالا با درصد بالایی از جانبازی هستند و یک پای خود را در راه دفاع از حق از دست داده اند ولی به دلیل خلوصشان از این نکته نه خودشون و نه حامیانشان جهت تبلیغ و روشن تر شدن شخصیت فداکار ایشان استفاده نکردند، در حالی که پر واضح است که ایشان در راه دفاع از میهن اسلامیشان جانباز شده اند و مسلما سختی های زیادی را در این مدت متحمل شده اند ولی دست از تلاش و کوشش برنداشته اند، به نظرم توجه دادن مردم به این مسئله خود به خود حق واقعی را برای فطرت های خداطلب ایشان واضح می‌کند، و من الله توفیق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شد بنده وقتی در سال‌های گذشته با آقای دکتر جلیلی گفتگویی چند ساعته داشتم، ایشان را گوهری یافتم که جامعِ سیاست و دیانتِ توحیدی بود و از آن جهت عرض شد نباید ایشان تحت عنوان «اجماع» از صحنه حضور کنار بروند از آن جهت که نظر به ایشان به یک معنا نظر به سیاستِ توحیدی انقلاب است. البته بدون آن‌که بخواهیم شخصیت ایشان را شخصیتی ماورایی قلمداد کنیم. موفق باشید        

نمایش چاپی