بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: وقت بخیر. من با شرایط مالی و ظاهری و خانوادگی خوب برای خدا با طلبه ای که از هر نظر شرایط نامناسبی داشت ازدواج کردم. متاسفانه ب..............................  ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع موارد که مربوط به زندگی شخصی افراد است باید با کسانی که طرفین را میشناسند، در میان گذاشته شود به امید آنکه با تذکر آن فرد تغییر روش دهد. و اموری نیست که ما بتوانیم نظر دهیم. موفق باشید

38416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: آیا درست است که بگوییم: «وقتی من دستم را بالا می‌برم قدرت را می‌بینم. وقتی ماشین حرکت می‌کند من قدرت را می‌بینم. وقتی جاذبه زمین را می‌بینم که اشیا را نمی‌گذارد بالا بروند، من قدرت را می‌بینم. الکترون را می‌بینم که مجبور است به گرد هسته دور بزند من قدرت را می‌بینم و...مثال های زیاد دیگر. من در این صحنه ها و مظاهر قدرت را دیدم. قدرت صفت ذاتی خداست. صفات عین ذات هستند. نتیجه آنکه من خدا را در مظاهر دیدم.» آیا مطالب بالا درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از این نوع قدرت‌ها می‌تواند نسبی و اعتباری باشد و آن‌طور که در «برهان صدیقین» روشن شده، قدرت خداوند، ذاتیِ او است. موفق باشید

38395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد شما یه اشاره اي شنبه ي این هفته به کاری که پیامبر (ص) در شب ۱۵ ماه شعبان انجام دادند کردین. میشه بگین چیکار می‌کرده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آدرس رجوع فرمایید. http://erfanvahekmat.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/%D8%B3%D8%AC%D8%AF%D9%87_%D8%B4%D8%A8_%D9%86%DB%8C%D9%85%D9%87_%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 . موفق باشید

38323
متن پرسش

با سلام: استاد گرامی بنده تقریبا دو سال است که به شکلی اتفاقی ولی بر پایه مطالعات چند ساله در زمینه فلسفه متوجه مطلبی شدم ولی مردد بودم با چه کسی آن را مطرح کنم و تنها با شما در چند ماه گذشته به شکلی سربسته سوالاتی پرسیدم. به نظر می رسد حوادث پیرامون من و در جامعه و حتی کلان تر با وجود من نوعی پیوستگی دارد به نحوی که با شواهد متعددی روبرو هستم که نمی‌توانم آن را در فهم خود انکار کنم. ادعای بزرگی است ولی ظاهرا جهان از چشم بنده دیده می شود به نوعی عالم صغیر را در خود می‌بینم. اما نکته اینجاست که نه انسان بی گناهی هستم و نه خود را در جایگاه خاص کسی که می گویند مردمک چشم این عالم است می دانم. در عین حال شواهد زیادی دارم که وجود من در مرکز این عالم است. سوال بنده این است که الف: بر مبنای مقام خلیفه اللهی آیا همه انسانها در مرکز عالم هستند و با درک عمیق در هستی خود به این نتیجه ای که من رسیدم خواهند رسید یا فقط یک تن مردمک چشم این عالم است؟ سوال دوم ب: آیا من در اشتباه هستم و نوعی آشفتگی در من بوجود آمده؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بنده نمی‌توانم نظر بدهم. عنایت داشته باشید این سایت در محدوده سؤالات کاربرانی می‌تواند جوابگو باشد که مباحثِ مطرح در سایت را دنبال کرده‌اند و برایشان سؤالاتی پیش آمده. و لذا این سایت نمی‌تواند جوابگوی این نوع سؤالات برای کاربران محترم باشد. موفق باشید

38304

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم عزیزتر از جان: در پاسخ به سوال ۳۸۲۵۷ که به نظرم مقدمات عقلی و صغرا و کبرای کاملی داشت به نظر آقای جوادی آملی ارجاع داده اید، درباره ی هاشمی رفسنجانی نیز حاضرید نظرات علامه جوادی آملی را بپذیرید و به آن ارجاع دهید؟ استدلالتان برای جناب عطار را نیز اگر بپذیریم باید امید دانا را نیز انقلابی و نفوذی انقلاب بدانید چون آنطرفی ها بعضا او را به همین اتهام طرد کردند. استدلالتان در نقل کتاب روح مجرد اگر پذیرفته شود، نقل همین کتاب در عدم تشیع و انکار ولایت امیرالمومنین توسط ابن عربی در مکاشفه و نظر صریح علامه طباطبایی را هم باید بپذیرید. این همه تناقض؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه به نظر می‌آید باید در این موارد دقت کرد، ظرایف خاصی است که در این امور باید مدّ نظر باشد و بی‌حساب نیست که حضرت امام خمینی در نامه‌ای که به آقای گورباچف می‌نویسند در مورد نکات مطرح شده توسط ابن عربی می‌فرمایند: « .. و از کتب عرفا و بخصوص محیی‌الدین ابن‌ عربی نام نمی‌برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این‌گونه مسائل قویا دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.». موفق باشید

38176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: با توجه به سوال ۳۸۱۷۴ ، پس چرا ما موجود اتی که در خواب می‌بینیم احساسم این است که این موجودات قائم به ذات خودشان و مستقل از وجود من هستند. چرا با آنها احساس یگانگی و اتحاد ندارم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دنیا هم صورت‌هایی که در ذهن هست، ابداع نفس می‌باشد و آنچه در خارج هست، علت معدّه است و نه علت حقیقی. بنابراین ما همیشه در نفس خود با صورت‌هایی که ذاتیِ آن نفس می‌باشند به‌سر می‌بریم. موفق باشید

38068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام جناب نظری عزیز یه شبهه برام پیش آمده: رهبری برای جلوگیری از هر تفرقه اجتمالی از جناب دکتر پزشکیان حمایت کردن اما من در کانال های زیاد و امروز در کانال «مطالب ویژه» از طرف استاد نکته‌ای بود  که ایشون ابراز نگرانی کردند https://eitaa.com/matalebevijeh/17235 این حرفها باعت ایجاد مشکل درجامعه نمیشه؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه ملاحظه شود بحث در رابطه با کسانی است که می‌خواهند برای کابینه تصمیم بگیرند و خودشان چنین ادعایی دارند آیا آقای پزشکیان نیز چنین امری را پذیرفته‌اند؟ و اساساً این افراد را و سوابق و افکار چنین افرادی را بخصوص فردی مثل آقای رنانی را می‌شناسند؟ فردی که عملاً منکر شریعت و عبودیت برای انسانِ امروز است! کافی است کمی با دقت به صحبت ایشان در همان آدرسی که داده شد نظر شود تا معلوم گردد ایشان را چه عقاید و مبناهای خطرناکی در برگرفته https://eitaa.com/MOSES313STAFF/48068 . موفق باشید

37995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در پیام منسوب به استاد داوری آمده است مردم ایران مسلماً کم و بیش به این نکات توجه دارند و کاری نمی‌کنند که خدای ناکرده فردا در تاریخ بنویسند ایرانیان در سال ۱۴۰۳ چنان به دشمنی با خود و کشور خود برخاستند که گویی رسم و راه دوستی را از یاد برده و گم کرده‌اند. ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا ایرانیان در تنگناها به کشور خود پشت نمی‌کنند. آنجا که می گویند ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد و واقعا هم ایرانیان به جناب پزشکیان رای می دهند آیا در این فراز استاد پیشگویی کردند یا شناخت عمیق خویش را از ایرانیان نشان دادند یا ... خلاصه داستان چیست که استاد اینقدر قاطعانه از آینده می گویند و همان می شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. شاید حالت تشویق داشته باشد. چون فیلسوف اهل تفکر است و نه پیشگویی! موفق باشید

37924

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب: در خصوص امثال دکتر داوری می‌خواستم خدمتتان عرض کنم مهم تصمیم گیری درست در بزنگاه های تاریخی است والا کثرت علم چه سودی دارد وقتی در مواقع حساس نتوانیم درست تصمیم بگیریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال‌های شماره 37882 و 37884 شد . امید است مفید افتد. موفق باشید

37811

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: آیا واقعا اخلاق انقلابی کافیه برای ریاست جمهوری؟ بنده کاملا مناظرها رو تا این لحظه نگاه کردم و آقای جلیلی در اینکه متانت و مهربانی خاصی دارن و انگار که میشه به صداقت و پاک بودنش ایمان داشت شکی نیست ولی آیا کافیه؟ واقعا ایشون نسبت به تمامی سوال ها در مناظره فقط خود سوال رو با مثال شرح می‌دادند و هیچ برنامه ای اراعه نمی‌کردند در صورتی که آقای قاضی زاده هاشمی و حتی آقای قالیباف و یا حتی آقای پزشکیان که شخصا من فقط بخاطر حامیانشون بهشون رای نمیدم والا بسیار پخته و با برنامه بودن. من احساس می‌کنم بعضی مردم بدون هیچ دقتی و فقط با دید مذهبی و غیر مذهبی بودن دارن شخص شبیه به اعتقاداتشون رو انتخاب میکنن.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تصور بنده همانطور که عرض شد جایگاه آقای دکتر جلیلی نسبت به جهانِ پیش رو و مشکلاتی که داریم، جدی تر استhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17011. موفق باشید

37708

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت شما بخیر: مگر گفته می شود جسم روحانی کعبه (بیت المعمور) در آسمان قرار دارد؟ آیا کربلا نیز به همین صورت است؟ (با توجه به روایاتی که خلقت کربلا را قبل از کعبه می داند) اگر بلی چرا انبیاء و اوصیا برای زیارت کربلا به زمین می آیند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مطابق روایات، منشأ ظهور زمین از مکه و از باطن آن یعنی بیت المعمور است هرچند تعین روشن زمینی که ما را به بیت المعمور و انوار باطنی آن منتقل می‌کند؛ در کربلا راحت‌تر محقق می‌شود ولی این حضور هم مبتنی بر نظر به همان کعبه و بیت المعمور پیش می‌آید و به همین جهت انکار جایگاه کعبه، عملاً ما را نسبت به برکات دیگر مظاهر، محروم می‌کند. موفق باشید

37678

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام، وقتتون بخیر، خدا قوت. من سالهاست درگیر یکسری مسائل جسمی و روحی هستم که با اساتیدی مشورت داشتم همه متفق القول می‌فرمایند که نفس بسیار بسیار قوی دارم که داره من رو بازی میده چون خودش تحت فرمان شیاطین هست و من دائم و شبانه روز با خودم در جنگم و از دست خودم خستم و اساتید میگن تا نفسم ادب نشه و نتونم روش سوار بشم این شرایط همچنان ادامه داره، بفرمایید چه کنم که از دست خودم رها بشم، ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود ابتدا مباحث معرفت نفس در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و سپس دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را دنبال و مطالعه بفرمایید. همه مطالب روی سایت هست. موفق باشید

37651

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اول این که یک مرض تو وجودم هست خیلی خیلی پول دوستم. نه از راه حرام از راه حلال. نمی دونم بده یا خوبه؟ سیری نداره این را چطوری درمانش کنم؟ بعضاً ۳ تا چهار روز پشت سر هم کار می کنم طوری که صدا همسرم درامده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرصِ مال با انس بیشتر با غنی مطلق رفع می‌شود. موفق باشید

37629

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: ۱. استاد برام سوال شده که روان شناسان چرا نتونستن محبت را به معنای واقعی بشناسند و در حد طبیعیات آن را پایین آورده اند. اگر کسی کمی بیش از مقدار طبیعی داشته باشد نسبت افراطی به آن می دهند؟ در صورتی که این محبت یک رابطه وجودیست که از خودی خدای متعال جاری و ساریست. محبت افراطی تر از خدا هم مگه داریم که فرمود «خلقت جميع العالم لكم وخلقتكم لي» و یا فرمود «خلقت الأشياء كلّها لأجلك وخلقتك لأجلي وأنت تفرّ منّي» خدا می‌فرماد که حواست فقط به من باشد هیچ الاهی جز من نگیر و من اینطور می‌فهمم که خدا از بس بنده را دوست دارد و مراقب اوست، در لطیف ترین حالت ممکن با بنده است خیلی زود اگر بنده کمی حواس جمع نباشد، خدا ناراحت میشه. خب خود خدا ظاهرا نشانه هایی از محبتی دارد که روانشناسان به تعبیر افراط می‌کنند. به گونه ای بحث را مطرح کردم که شاید بچگانه باشد، اما منظورم اینست که تنها بندگان خاص خدا آنهایی اند که دارای محبت سرشارند و این محبت را به سمت اله خود نشانه گیری می‌کنند. ۲. براستی چه رازی در عبد بودن نهفته است که انسان با این دریای وجودی بهترین حالت را برای خود عبد بودن می یابد و بهترین انسان را در تشهد، اول به عبد بودن و بعد به رسالتش یاد می‌کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در صدرا می‌یابیم که ما نسبتی با خداوند با امکان ذاتیِ خودمان داریم که آن امکانِ انسان‌بودن و انسانیت ما است و در نتیجه نسبت ما با خداوند در نسبتی است که او ما را در انسانیت‌مان خلق کرده و در نسبت با دیگر انسان‌ها، تنها با وجه انسانیت آن‌ها ما رابطه خدایی با آن‌ها داریم. ۲. این انسانیت در نسبت با خدا تنها در عبودیت متعیّن می‌شود وگرنه توهّم است. موفق باشید

37589

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز و ارجمند: دو سوال دارم که خیلی ها سرزنشم میکنن خواستم از محضرتون کسب تکلیف کنم . ۱. آیا گریه بیش از حد برای اموات بخصوص اطفال باعث عذاب و رنجش آنها می‌شود؟ ۲. چگونه با احساس گناه و عذاب وجدان کنار بیایم؟ چون در تصادف منجر به فوت مقصر بودم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.بی‌قراری لازم نیست. بالاخره شخصی که فوت کرده، زندگی دیگری را شروع می‌کند. آری! تقاضای رحمت واسعه برای او خوب است ولی بی‌قراری نه ۲. مرگ و زندگی افراد در دست ما نیست، در همان حدّی که سهل‌انگاری شده است باید خود را ملامت کرد و نه آن‌که گمان کنیم مرگ آن‌ها به دست ما انجام شده. در حالی‌که این امور مربوط به مقدّرات الهی می‌باشد. موفق باشید 

37485

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: در مواجهه با نسل جوان که بسیاری از مطالب دینی برای آنها سطحی و مضحک و بی‌فایده و کلیشه است، چه بگوییم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر باید با زبانی لطیف، خودشان را نسبت به خودشان آگاه کرد تحت عنوان «معرفت نفس». ولی با زبانی خاص که بیشتر حالت اشاره داشته باشد و نه تعلیم. امید است کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» در این امر راه‌گشا باشد. موفق باشید

37351

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: یک سوالی برام پیش آمده. اگر ممکنه بیشتر دربارش توضیح بدید. چند روز پیش داشتم کتاب سیاحت غرب را می‌خواندم. داخل کتاب نوشته بود آقای قوچانی به همه سوال های نکیر و منکر جواب داده بود در آخر. از او پرسیده بودن. این جواب ها رو از کجا میگی؟ منظور؟ (این دین خودت بهش رسیدی یا از پدرت؟ خواستم بپرسم من هم مثل پدرم و همینطور پدرم مثل پدرش و.... دین اسلام را اینطور. پذیرفتیم. چگونه می‌توانم خودم با استدلال به دین اسلام برسم نه از روی تقلید؟ با معرفت نفس امکانش هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که با عقل و دل خود آن مطالب را از پدران خود پذیرفته‌ایم، عملاً آن مطالب در حکم عقاید ما قرار گرفته است و دیگر حالت تقلید ندارد. البته معرفت نفس ارزش خود را دارد. موفق باشید

37268
متن پرسش

در میخانه گشایید به رویم شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم. استاد مگر نه اینکه «ادعونی استجب لکم» صحیح است «و اذا مرضت فهو یشفین» صریح؟ مکر نه اینکه عشق در یک لحظه اتفاق می‌فتد؟ مگرنه اینکه خیلی ها کم طاقتند و دل نازک و شکستنی ترند؟ مگر نه اینکه از فصوص و منازل و نماز و طاعت کاری نمی‌آید و او با ندایی در باز می‌کند و باب خانه معشوق باز است؟ مگر نه اینکه از همه بریده ایم؟ مگرنه اینکه عشق صورت می‌خواهد؟ استاد من نمی‌توانم با شعر رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته زندگی کنم! استاد از خودم بیزارم، مگرنه اینکه خوب و بد را اینجا باهم می‌خرند؟ آه که چه سخت است غطائی که چشمانم را کور کرده است. می‌دانم مشکل از من است اما بنظرم کار معشوق هدایت امثال من که بد هستم است! خوب ها که خوبند! مگرنه اینکه جدشان با جذامی‌ها می‌نشست، جذام ایمان من هم نمی‌تواند مانع رویتش شود! مگرنه اینکه ... مگرنه اینکه... استاد من گله دارم از این سردرگمی! از این بی کسی! از بی معشوقی و بی امامی! او که هست می‌دانم ولی استاد مگرنه اینکه هرجا گلی هست خار و خاشاکی هم هست! آه که ان الله لا یعجل لعجله الناس! اما من از فردا بیمناکم که نکند وقتی در خودم غوطه‌ورم سر برسد! می‌دانم که به درد همان گردو بازی می‌خورم! ما را چه به کوچه لیلی! اما مگرنه اینکه او هیچ صدایی را بی پاسخ نمی‌گذارد و همین آه لبیک پیشاپیش اوست؟ آه که چه زمانه سختیست! متی احار فیک یا مولای! می‌گویند وقتی می‌بینی اش که دیدن و ندیدن برایت فرقی نکند وای خدا نکند که به این حال برسم که دیدن و ندیدن معشوق با هر توجیهی برایم فرق نکند! من خاک بر سر گمراه نبینمش چه کنم! حالا نمی‌دانم اسمش می‌شود اوبژه یا سوبژه! استاد من دارم از بی مونسی قابل رویت می‌میرم دعایی بکنید برایمان! دعای استاد در حق شاگرد مستجاب است! بخدا پیگیر مباحث عرفانی هستم می‌دانم این حرفهایم کلی ایراد دارد و صحیح نیست و بی مبنا هستند! اما کم آوردم، رویت او در انقلاب و رهبری و امام و... درست جای خود اما رویت متعینه شخصیه او خودتان هم می‌دانید چیز دیگریست که به همه حصولمان آتش می‌زند! آه از کوری و دوری و صبوری! نوری کاش می‌تابید به این خیال آشفته تا از موقنین شوم! و کذلک نری ابراهیم ملکوت السماوات و الارض! ابراهیم نیستم اما کذلک ای می‌شود برایم پیش بیاورند! آه از این خودخواهی های من! امام را هم برای تسلی دل خود و هوس می‌خواهم چه کنم که نمی‌فهمم و با نفهمی انس دارم! خاک بر سر من که جذام ایمانم را خورده! و باز خاک بر سر من. ای حجت خدا این دیوانه را ببخش یا صاحب الزمان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمود: « ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» سپس شما را به جای گذشتگان در میان آوردیم تا بنگریم شما چه می‌کنید. حال مائیم و تجربه ایمانی که از یک طرف دلْ به دلبر دادن است و ناز او را کشیدن، و از طرف دیگر با خالِ لب او روبه‌روشدن و هزار سرگردانی. این یعنی ما را و رسیدن به لب یار کجا، که محل تجلیات ذاتیه انوار الهی است. مائیم و لب یار و بیماری از همان نوعی که در نوشته شما به چشم می‌خورد. و این قصه این زمانه است که زمانه سرگردانی است در بیابانی که انسان‌ها لیلایِ دیروزین خود را که در دفاع مقدس با آن مأنوس بودند از کف داده‌اند تا در ساحتی دیگر او را بیابند. و این قصه سرگردانیِ امروزین ما می‌باشد. لیلا را باید در ساحتی دیگر پیدا کرد، ساحتی که با «وجود» می‌توان سر و کار پیدا کرد. وجودی که هیچ چیز نیست، ولی هست. و این یعنی «دوست دارد یار این آشفتگی». زیرا سر به سامانِ دیروزین نهادن کافی نیست. موفق باشید        

37264

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد برادرم می‌گوید هر چی میخاهیم باید مستقیم از خدا بخواهیم و نیازی نیست کسی واسطه بشه البته منظورش از اون زاویه که قدرت مطلق خداست رو قبول دارم ولی اخه بدون واسطه خشک و خالی استاد نگاه من این است من نظرم اینه که: مگر پیغمبر (ص) نگفت قران و اهل بیت را به یادگار می‌گذارم توسط این ها به درگاه خدا توسل و تمسک کنید ایا برای حوائج نباید با واسطه اهل بیت (س) رفت در خونه خدا؟ صحبت اینه که حتی اهل بیت هم به اذن خدا حاجت میدن منتها چون پیش خدا عزیز هستند دعایشان رد نمی‌شود و بخاطر مقامشان نزد خدا حوائج داده میشه یا مثلا امام زمان (عج) را واسطه قرار دهیم و چون ایشون لنگرگاه زمین و زمان هستند بواسطه ایشون خدا روشون رو زمین نمی‌اندازه و حاجت ما رو میده اگر قرار بود مستقیم بدون واسطه از خدا بخواهیم چرا پس زیارت امام رضا (ع) میریم آیا جز اینه که این امام رئوف رو واسطه کنیم بین خودمون و خدا یا حتی شهدا یا پدر و مادر رو واسطه کنیم در خونه اهل بیت تا اهل بیت واسطه بشن در خونه خدا. به راستی دین چگونه گفته حوائج را طلب کنین طریقه درست مطرح کردن حوائج چگونه است؟ بلاخره وقتی دعا کردن آدابی دارد مثلا شروع با یاد خدا و حمد خدا گفتن صلوات فرستادن و اقرار به گناه امید به اجابت دعا اصرار و پافشاری در دعا و.... چطور طلب حاجت کنیم در خونه خدا بدون واسطه؟ خواستم بدونم نگاه من چگونه است و آیا ایرادی دارد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در قرآن می‌فرماید: «ابتغوا الیه الوسیله» برای رجوع به حضرت حق، وسیله‌ها را مدّ نظر آورید و ائمه «علیهم‌السلام» متذکر می‌شوند که آن‌هایند آن وسیله‌هایی که آینه‌هایی و راه‌هایی هستند به سوی خداوند. آری! تنها و تنها منشأ همه خیرات و کمالات، خداوند است ولی واسطه‌ها، میدان رجوع به حضرت حق می‌باشند تا راه رجوع به حضرت حق تنها در فکر و ذهن نباشد. مانند همان نکته‌ای که در مورد حضرت رضا «علیه‌السلام» فرمودید. موفق باشید

37261
متن پرسش

ربّ أين الطّريق اليك؟ پروردگارا! راه به سوى تو كدام است؟ خطاب رسيد: دع نفسك و تعال يعنى نفس خويش را رها كن و بيا شاید وقتی در تاریخ کنونی صحبت از وجود می‌شود بتوان نگرشی نو را به صحنه آورد، شاید بتوان گفت وجود در تاریخ ما عبارت است از سکونی که عین الحرکت است، مانند پله نربانی که در نهایت استحکام در نقطه‌ای ساکن است تا با زیر پا گذاشته‌شدن توسط بالاروندگان حرکتمند، خود را در حرکت آنان پیدا کند و اینگونه است که وجود پیدا می‌کند و بودن خود را در بودن صعود تاریخی انقلاب درونی اش پیدا می‌کند. اگر هر کدام از پله‌های نردبان بخواهند جداگانه حرکتمند باشند در بالارفتن از نردبان و به بام معرفت برسند جدای از تاریخشان، ذات پلکانی نردبان از بین می‌رود و دیگر نردبانی نخواهد ماند و این شروع بی‌تاریخی ماست، گویا نور ایثار اینجا متجلی می‌شود و می‌گوید: این نقطه صفری است که همه بی‌نهایت‌ها باید پیش او زانو بزنند و این است ایمان و امیدی که رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آن تاکید دارند. و این است پای انقلاب ماندن!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار مهم است آن‌گاه که متوجه باشیم در عین حضور در میدان گسترده «وجود» و ثبات، در حرکت بودن و شدن و وجودِ خود را شدت‌بخشیدن؛ امری که اگر با حضور در تاریخ واقع نشود آن‌طور که متن شماره 37269 متذکر می‌شود، امکان تحقق آن نیست. آری! برای حضور در چنین بستری، حقیقتاً ایثار به هر معنایی که امکان داشته باشد موجب می‌شود تا در میدانی که نسبت به همدیگر پیدا می‌کنیم، آن حرکت و آن حضور، شکل بگیرد وگرنه گرفتار فردگرایی خواهیم بود به جای آن‌که قطره‌هایی باشیم که به دریا متصل‌اند. موفق باشید 

37159

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در خصوص سوال 37139 فرمودید: پیشنهاد اصلی تون اینه که به نور قرآن و تدبّری جدّی در سوره‌های آن، بتوانم در افکار و اطراف خود جمع‌بندیِ خوبی داشته باشم و پیشنهاد دادین نسبت به سوره  اعراف که روی سایت هست با حوصله مباحث را جلو ببرم. چشم ان شاء الله برنامه ریزی می‌کنم حتما از اول ماه مبارک سوره اعراف رو شروع می‌کنم ففط در مورد کنترل خیالات چه کنم این مرغ خیال از بس این شاخه اون شاخه میکنه نفسم پخش شده نمیزاره به اتحاد برسه. چون خیالی آمد و در تو نِشست / هر کجا که می‌گریزی با تو هست / تو نَتانی زان خیالت وارهی / یا بِخُسبی تا از آن بیرون جَهی. ذکر خاصی هست که بشه خیالات رو کنترل کرد تا بتونم مباحث سوره اعراف رو با تمرکز پیش ببرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که حضرت آیت الله حسن‌زاده «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»فرمودند به ذهن و عقل و قلب خودشان برنامه دادند تا خیالات و توهّمات به ایشان برنامه ندهد و آن توهمات، ایشان را در بر بگیرد. و در این راستا قرآن کریم با نور توحیدی که مقابل انسان می‌گذارد، انسان را متوجه حضور توحید و رحمت بیکرانه الهی می‌کند. موفق باشید 

36979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: بنده بعنوان یک مادری که در این شرایط کنونی جامعه برای انتخاب مدرسه برای فرزندم بسیار مستأصل شده ام، فقط تنها راه امید برای رسیدن به پاسخ و روزنه ی امیدم برای راهنمایی، پرسش از شما استاد گرانقدر بود. (پیشاپیش از تعدد سوال ها عذرخواهی می‌کنم) اولأ آیا اصلا امر تربیت چقدر به محیط مدرسه بستگی دارد؟ دومأ آیا هفت سال دوم زندگی، مهمترین سن برای تربیت است؟ سومأ، آیا اینکه درحال حاضر مدارس دولتی، هم از نظر محیط مدرسه (تربیتی و فرهنگی) و هم آموزش درسي، بسیار ضعیف کار می‌کنند و خانواده های دغدغه مند مجبور هستند، بار سنگین هزینه های مدارس خصوصی را تحمل کنند، از نظر شما صحیح هست؟ و در آخر آیا مدارس تحول خواه چقدر به هدف اصلی تربیتی نزدیک هستند؟ و جنابعالی برای دبستان پسرانه چه مدرسه ایی را پیشنهاد می‌دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره در این تاریخ نمی‌توان نقش تربیتی مدرسه را نادیده گرفت. ۲. هفت سال دوم، مقدمه تشکیل ساختار اجتماعی نوجوان است و مهم می‌باشد. ۳. به طور کلی همان‌طور که رهبر معظم انقلاب مکرر تذکر دادند نظام آموزشی ما اعم از دولتی و غیر دولتی مشکل دارد، مگر آن‌که بعضاً معلمان دلسوزی در آن مدارس اعم از دولتی و غیر دولتی هستند که می‌توانند کمک‌کننده دانش‌آموزان در امور شخصیتی‌شان باشند. ۴. این مدارس، قدمی به جلو هستند. ۵. مدرسه خاصی را نمی‌شناسم. موفق باشید

36966

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خسته نباشید. در مباحث شما چند واژه برایم دقیق روشن نیست می‌خواستم توضیحی بفرمایید؟ یک: کلمه افق دو: اکنون بی کران سه: انتظار چهار: وارستگی پنج: تاریخ (مثل تفکر تاریخی هست) ششم: گشودگی البته این طور نیست که کلا چیزی متوجه نباشم بلکه می‌خواهم دقیق تر مدنظر داشته باشم. خیلی ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام از این واژه‌ها ریشه در مقدماتی دارد که پیشنهاد می‌شود با رجوع به سیر مطالعاتی که در سایت هست؛ کار را شروع کنید. موفق باشید

36880

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا می‌شود مثال موج و دریا را که در عرفان است. در برهان صدیقین مثال بزنیم و بگوییم هستی دریا باشد و ماهیت همان موج باشد. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با این نگاه که ماهیات، محل ظهور وجودند و اصالتی  و استقلالی در خود ندارند. موفق باشید

36698

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: وجود اعتباری و وجود حقیقی در عرفان به چه معناست ؟ با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد اعتباریات ابتدا لازم است فصل ششم اصول فلسفه علامه را با شرح استادی توانا دنبال بفرمایید و حقیقتاً مسئله بسیار مهمی است که چگونه هر اعتباری ریشه در نفس الأمر دارد. موفق باشید

نمایش چاپی