با سلام وقتتون بخیر من حدودا سه سالی میشه که کابوس های وحشتناکی میبینم و ناخودآگاه بدنم کسل میشه وقتی کنار جمع میخابم کابوسام قطع میشن . خواب های آشوب میبینم و با وحشت سر یک ساعت خاص قبل از اذان از خواب میپرم . اصلا آدم استرسی نبودم اما طی این سه سال فوق العاده استرسی شدم و اینکه یک مرتبه خواب دیدم موجودی شکل جنین بمن چسپیده و وقتی نزدیک دیگران میشم گریه میکنه و عصبی میشه و بار دیگه هم که درک کردم چیزهایی از ماورا حس میکنم حدود یک ماه پیش بود که از خواب پریدم و بدنم بی حس شده بود و گردنم درد میکرد و جیغ هایی میزدم که کنترلش انگار دست خودم نبود و فقط گریه میکردم انگار داخل بدن حبس شده بودم و فشار بم وارد میشد نمیتونم درست توصیفش کنم و پیش شخص مطمئنی سرکتاب باز کردم و حدود یک ماه بعد بهم گفتن شخصی از فامیل با دسترسی به موها یا نخ لباسم برام طلسمی گرفته که خیلی قدیمیه و از نوع یهودیه میخاسم ببینم برای باطل کردنش چه اقدامی باید بکنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید این سایت در محدوده سؤالات کاربرانی میتواند جوابگو باشد که مباحثِ مطرح در سایت را دنبال کردهاند و برایشان سؤالاتی پیش آمده. و لذا این سایت نمیتواند جوابگوی این نوع سؤالات برای کاربران محترم باشد. موفق باشید
پیرو پاسخ جنابتان به سوال 38245 همان اسماء الله علیهم السلام زبانی داشتند در ظاهر همسو با ادبیات قرآن و نه ظاهرا خلاف قرآن که عقلا و نقلا اثبات میشود که آن زبان (عربی مبین) کاملترین زبان یعنی نمود کاملترین عقل بشریست و اگر مدعی هستید بشرِ توحیدی به سمت اکمال عقل پیش میرود نمیتوانید همزمان ادعا کنید زبان دیگری برای دین لازمست. ثانیا همان اسماء الله علیهم السلام در بحث ابلیس فرمودند «اول من قاس ابلیس»، ابلیس بین چه چیز قیاس کرد؟ میان خود و آدم، اگر بگویید ابلیس جرمش آن بود که در آینه روی تو ندید و عدم سجده، به خودی خود چیز بزرگی نبوده، نتیجتا باید بگویید جرمش به خلاف فرموده ی قرآن و احادیث تمرد تبعیت از فرمان الهی نبوده بلکه جرمش این بوده که نتوانسته نورانیتِ بیشتر گوهر انسانی را در مقابل گوهر خویش ببیند، چراکه: عن الصادق عليه السلام : أنّ إبليس قاس نفسه بآدم فقال خَلَقْتَنِي مِنْ نٰارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ فلو قاس الجوهر الذي خلق اللّٰه منه آدم بالنّار كان ذٰلك أكثر نوراً و ضياءً من النار. پس به آن منطقی که راه حل مشکل دانسته اید (محی الدین الهی قمشه ای)، گناه آدم این بود که توان قیاس نداشت و به بیان دیگر، توان رویت نورانیتِ جوهر آدم را نداشت، و الا ترک سجده و ترک اطاعت از امر خداوند گناهی نبود که مستحق این لعن و طرد باشد. با این فرض، ابلیس توان رویت آن نورانیت را داشته و بر اساس آن عمل نکرده؟ اگر نداشته که مختار نبوده و مجبور شده پس طرد و لعن و عذاب و... برای او خارج از عدالت الهی است. چنانکه برخی همچون ابن عربی عذاب را حتی به شیرینی و گوارایی تاویل برده اند. اگر داشته و عملی خلاف آن انجام داده \، وجهی نداشته که ائمه برای نهی از قیاس در احکام، از این موضوع (قیاس ابلیس) یاد کنند و در ادامه هم احکامی را با مدافعین قیاس مطرحکنند و جهل آن ها به مناط حکم را به رخشان بکشند. همانگونه که اسم الله الاعظم فرمودند: و لَو أرادَ اللّه ُ أنْ يَخلُقَ آدَم مِن نورٍ يَخطِفُ الأبْصارَ ضِياؤهُ لَفعَلَ ، و لَو فَعلَ لَظلَّتْ لَهُ الأعْناقُ خاضِعةً ، و لَخَفَّتِ البَلوى فيهِ على الملائكةِ ، و لكنَّ اللّه َ سبحانه يَبْتَلي خَلقَهُ بِبَعضِ ما يَجْهلونَ أصْلَهُ ، تَمييزا بالاخْتِبارِ لَهُم و نَفْيا للاسْتِكبارِ عنهُم « اگر خدا مى خواست آدم را از نورى خيره كننده بيافريند بى گمان مى توانست چنين كند و اگر چنين مى كرد، گردنها در برابر او فرود مى آمد و كار آزمايش بر فرشتگان آسان مى شد، ليك خداوند سبحان، آفريدگان خود را به چيزهايى كه اصل آن را نمى دانند مى آزمايد، تا با امتحان ايشان را جدا سازد و خصلتِ خودْ بزرگ بينى را از آنان بزدايد و تكبّر را از ايشان دور سازد.» پس نتیجتا امتحان ابلیس در همین عدم اطلاع کامل از جوهر ها بوده و الا قیاس در احکام ممنوع نبود. چرا که اصل قیاس با علمِ کامل اشکالی ندارد، اشکال اینجاست که ناقص العلم را چه به قیاس و یکه به دو کردن و بهانه تراشی و تکبر مقابل مولایی که به مولاییاش یقین دارد. حال سوال اینست که بر مبنای شما، ممنوعیتِ قیاس در احکام چگونه در زبان اسماء الله الحسنی مکررا آمده اما در منطق باطنی ها و صوفیان مکررا به قیاس در احکام و تاویل به رای عمل شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی را مطرح میفرمایید. عنایت داشته باشید که قیاس در روایات که مقایسه دو امر جزئی است غیر از قیاس در منطق است. در مورد ابن عربی خوب است به نکتهای توجه شود که حضرت امام خمینی در نامه خود به گورباچف متذکر شدند و فرمودند: « .. و از کتب عرفا و بخصوص محییالدین ابن عربی نام نمیبرم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در اینگونه مسائل قویا دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.». موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چگونه بنده میتوانم از فایلها و صوت های داخل تلگرام تون حالا که تلگرام فیلتره استفاده کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه حفظ شده است در سایت هست و آنچه در تلگرام از طریق مطالب ویژه عرضه میشود به طور کامل در کانال «مطالب ویژه» در پیام رسان ایتا موجود است. موفق باشید
سلام: بعد از سالها همراهی با این انقلاب دلم میخواد زندگی کنم! شما نمیدونید چقدر عاشق زندگیام. دوست دارم معمولی مثل همه مردم دنیا زندگی کنم ولی خب نشده تاحالا چون شرایطش نبوده. هر چیزی حتی ساده ترینها ممکن نیستند. زمانی که انسان جانانه نزد خودش زندگی نکنه و هر عمل بزرگی ممکن خواهد بود برای انسان خودیافته ای که انسانیت در او راه یافته باشد. فرق خواسته من از زندگی کردن، با آلبرکامو یا نیچه زیاده! من نه زمین گیری و جوشش احساسات از سر ناچاری را پذیرام و نه تسلیم پوچی شدن را و نه تکذیب واقعیت ها را. برای من زیستن قبل از حضور زندگی حقیقی شبیه یک شهربازیه که باید در آن تفریح کنم، تا زمانی که « زندگی» پیداش شه. و شما نمیدانی چقدر از ضعف و ترحم بدم میاد ... اینقدر ناراحتم که مردم امام حسین علیه السلام رو به ضعف یاد میکنند در حالی که ای مردم نامرد، او را مردم کشتند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند خودش ما را برای زندگیکردن خلق کرده و راه آن را مقدّر میکند. باید خودِ ما همت کنیم در تقدیرات الهی حاضر شویم. کتاب «جایگاه رزق در هستی» نکاتی در این مورد دارد به آن کتاب که روی سایت هست، میتوانید رجوع کنید. موفق باشید
سلام استاد: با اینکه میدونم سوالم پیش پا افتادست اما دست به دامان استادم هستم. فرزند یک سال و نیمه دارم، تقریبا وقت کمی برای خودم دارم، مادری کردن سخت ترین کار دنیاست، در نظر دارم نهایتا ۴ فرزند داشته باشم، به نظر شما ۴ تا خوبه؟ من واقعا کشش بیشتر از این رو ندارم، چون برای ۴ تا هم به سختی راضی شدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مربوط به خود فرد است. ان شاءالله که برکت لازم پیش خواهد آمد. موفق باشید
سلام بر استاد ارجمند و گرامی: استاد نتیجه این انتخابات بنده را نیز مثل خیلی از افراد متعلق به جبهه انقلاب عمیقاً در فکر و بهت فرو برده و اینکه آیا جبهه انقلاب در مورد این سبک برگزاری انتخابات و این نوع مناظره ها نباید یک نوع بازنگری اساسی به عمل آورد. آیا کشوری که مدعی احیاگر تمدن نوین اسلامی ست نباید به جای کپی برداری این نوع انتخابات و مناظره ها از غرب به فکر ساز و کاری باشد که با روح اسلام همخوانی داشته باشد؟ آیا از جامعهای که هنوز به بلوغ معنوی و فکری خود نرسیده و در آن جامعه به اندازه کافی تبیین صورت نگرفته است میتوان انتظار داشت که اکثریت مردم آن با بصیرت تصمیم بگیرند؟ آیا برگزاری مناظره هایی به سبک رایج در آمریکا فقط به صرف بالابردن میزان مشارکت واقعا به نفع مردم و کشور تمام میشود؟ آیا نباید بپذیریم که در این نوع مناظره ها این ترامپ ها هستند که برنده میدانند و موفق به جلب اکثریت آراء مردم می شوند؟ آیا در مناظراتی به این سبک اینطور نیست که هر کاندیدایی بتواند بیشتر روی احساسات مردم تأثیر بگذارد و طرف مقابل را تخریب و تمسخر کند موفق به جلب آراء اکثریت مردم میشود و هر کاندیدایی که تقوای بیشتری داشته باشد و تواضع و فروتنی و خویشتن داری به خرج دهد در عمل بازنده میدان خواهد بود؟ آیا اصلاً این نوع مناظرات اسلامی ست؟ به یاد دارم که می گفتید مناظره به خودی خود بد نیست و در سیره اهل بیت هم مناظره به قصد آشکار شدن حقیقت به کار میرفته، ولی آیا این نوع مناظرات انتخاباتی در عمل به آشکار شدن حقیقت کمک میکند یا اینکه به قصد جلب رأی اکثریت مردم عوام و یا بالا بردن میزان مشارکت بوسیله دوقطبی سازیها؟ آیا نباید بپذیریم که متأسفانه تصمیمات اغلب مردم از روی احساسات است تا بصیرت و تفکر و در چنین انتخابات و مناظراتی هر کسی که بتواند ترامپ وار عمل کند و روی احساسات مردم و روی نارضایتی مردم سوار بشود موفق به جلب آراء اکثریت مردم میشود؟ آیا نباید بپذیریم در جامعهای که بسیاری از مردم بخاطر تشدید مشکلات معیشتی و فاصله طبقاتی در سالهای اخیر از وضع موجود ناراضی هستند و با صندوق رأی قهر کرده اند، تأیید صلاحیت کاندیدایی از طرف شورای نگهبان که به جای پرداختن به مسائل اصلی کشور و ارائه راه حل، فقط به منظور جلب آراء و عوام فریبی مسائل کاذبی چون حجاب و محدودیت های قومیتی را مطرح میکند به ضرر کشور و منافع ملی ما تمام میشود و دوباره به چهار یا هشت سال خون دل خوردن جبهه انقلاب و هدر رفتن نیروهای انقلابی برای مقابله با برجام ها و عوام فریبی های غربگرایان داخلی می انجامد؟ آیا واقعاً آنچه رخ داد برای شورای نگهبان قابل پیش بینی نبود؟ آیا تکرار این پدیده ها به ما که در جبهه انقلابیم هشدار نمیدهد که در خواب غفلتیم و باید چاره ای و ساز و کاری برای انتخابات بیاندیشیم که برازنده تمدن نوین اسلامی باشد؟ با تشکر از لطف جنابعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید بحث در این مورد بسیار است و بخواهیم و یا نخواهیم جریان اصلاحات از طریق ضایعکردنِ رقیب خود حتی به قیمت سیاهنماییهایی که اصل نظام را هدف قرار میدهد؛ پیروزِ صحنه میگردند. دیروز با اتهام دیوارکشیدن در پیادهرو و امروز با اتهام چماقبه دستِ خشک مغز و طالبانی نشاندادنِ جبهه مقابل. که مسلّم شأن آیت الله رئیسی و آقای دکتر جلیلی چنین نیست که با آن نوع ادبیات، به مقابله برخیزند. و راهکار ما همان سلوک و سیرهای است که منجر شد آقای دکتر جلیلی حدود ۱۴ میلیون رأی بیاورند. باید در نشاندادنِ هرچه اخلاقیتربودن و هرچه دلسوزِ مردمبودن، مسیر انتخابات را متعالی کرد. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد میشه ظاهر و باطن بیعت صلح امام حسن (ع) با معاویه رو به بنده بگین؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب صلح امام حسن؛ پرشکوهترین نرمش قهرمانانهی تاریخ» رجوع فرمایید. اصل این کتاب با عنوان «صلح الحسن» تألیف عالم جلیلالقدر «شیخ راضی آلیاسین» از علمای حوزهی نجف بوده است که در سال ۱۳۴۸ شمسی توسط حضرت آیتالله خامنهای در سن سی سالگی ترجمه شده است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: ببخشید منظور از عدد حشر و نفس و بعث زیاد است چیست؟ درود بر شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: به معنای حضور در سیری است که تا ابدیت همچنان ما حشرها و بعثها داریم مثل حشر در جمع مؤمنین در روز عاشورا و بعث و برانگیختگی جان انسانها در آن صحنهها. موفق باشید
با سلام، استاد گرامی ضمن تشکر از زحمات شما برای دفاع از حق و جبهه حق، نکته ای به نظرم رسید که فکر میکنم بولد کردن آن دفاع از حق که در این زمان در ساحت آقای دکتر جلیلی تجلی پیدا کرده را آسان تر میگرداند، و آن نکته این است که با توجه به اطلاعاتی که من دارم جناب جلیلی جانباز و احتمالا با درصد بالایی از جانبازی هستند و یک پای خود را در راه دفاع از حق از دست داده اند ولی به دلیل خلوصشان از این نکته نه خودشون و نه حامیانشان جهت تبلیغ و روشن تر شدن شخصیت فداکار ایشان استفاده نکردند، در حالی که پر واضح است که ایشان در راه دفاع از میهن اسلامیشان جانباز شده اند و مسلما سختی های زیادی را در این مدت متحمل شده اند ولی دست از تلاش و کوشش برنداشته اند، به نظرم توجه دادن مردم به این مسئله خود به خود حق واقعی را برای فطرت های خداطلب ایشان واضح میکند، و من الله توفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه قبلاً عرض شد بنده وقتی در سالهای گذشته با آقای دکتر جلیلی گفتگویی چند ساعته داشتم، ایشان را گوهری یافتم که جامعِ سیاست و دیانتِ توحیدی بود و از آن جهت عرض شد نباید ایشان تحت عنوان «اجماع» از صحنه حضور کنار بروند از آن جهت که نظر به ایشان به یک معنا نظر به سیاستِ توحیدی انقلاب است. البته بدون آنکه بخواهیم شخصیت ایشان را شخصیتی ماورایی قلمداد کنیم. موفق باشید
سلام استاد: تعریف شما از خانواده چیست و در چه صورت می گویید وضعیت خانواده در کشوری بدتر یا بهتر شده؟ مثلا اسکلت پدر و مادر و فرزندان با وجود روابط گسسته و از هم گسیخته یا با وجود ترس فرزندان از پدر یا بی مهری مادر و امثالهم، آیا عنوان خانواده رو دارن؟ اگر بله، با چه منطقی؟ اگر خیر، پس چگونه میتوان معیار خارجی و بیرونی برای سنجش وضعیت خانواده داشت؟ آیا راهی برای اطلاع از حال و روز خانواده های ایرانی وجود داره تا بگیم آمار داریم و خانواده واقعی محقق شده؟ یا فقط به اسکلت اکتفا میکنید و همجنس گرایی و خانواده های تک والد را دلیلی بر بی خانمانی می دانید؟ نمیشود یک خانواده ی تک والد، از خانواده ی دو والدی، به حقیقت خانواده ی اصیل نزدیک تر باشه؟ زن ایرانی که با وجود خیانت دیدن یا با هوو سر میکنه از نظر خودش خانواده و آرامش و زندگی نداره. از نظر شما چطور؟ سوالاتم واقعیه و می خوام بدونم بر چه اساسی چنین فرمایشاتی دارید. لطفا دیدگاه خودتون بفرمایید نه دیگر صاحب نظران.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً میدانید که بحث در موضوع خانواده و زن به عنوان محور خانواده، هم از نظر فرهنگی و هم از نظر دینی عرض عریضی دارد. پیشنهاد اولیه بنده مطالعه عرایضی که در این رابطه شده است، إن شاءالله منشأ اندیشیدن به این موضوع باشد. مثل کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» و جزوات «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده امروز» و «زنِ دیندار در نسبتی جدید با عالَم و آدم» و «زن و حضور تمدنی» و «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» که نوشته شد و باز هم باید نوشت و باز هم باید فکر کرد. موفق باشید
سلام خدا قوت استاد: استاد در شرح فص فاطمیه استاد معماریان فرمودند که نورانیت وحدت وجود در حضرت زهرا (س) است. میشه این رو کمی توضیح بدید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار مفصلتر از آن است که در سؤال و جواب بگنجد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: ۱. فلسفه و حکمت خلقت انسان چیست؟ چرا خداوند انسان رو بدین شکل خلق کرد که باید همراه با رنج باشد زندگی انسان؟ آیا خدا نمیتوانست نهایت درجه ای که برای هر انسانی از طریق سیر و سلوک میسر هستش را به تمام انسان ها بدهد؟ پس حکمت و دلیل اینکه چنین نکرد چیست؟ اگر نهایت درجه قرب به خدا را تصور کنیم که عده محدودی به این درجه رسیده اند، چه اشکالی داشت که به تمامی انسان ها از همان ابتدای خلقت این درجه قرب داده می شد؟ چرا حتما باید از مسیری سخت و از راه عالم ماده این راه طی شود؟ ۲. در مقام تمثیل انگار ما را جبرا وارد یک چاه کردند که عالم ماده است و از چاه طنابی آویزان کرده اند و گفته اند میتوانی با اراده خودت انتخاب کنی که در چاه بمانی و هلاک شوی یا طناب را بگیری بالا بیای و نجات پیدا کنی و این طناب همان ملتزم شدن به دین و واجبات و محرمات است؛ اما سوال اصلی اینجاست که آیا واقعا ما را جبرا وارد چاه کرده اند؟ اگر جبرا نیست با استناد به چه منبعی می توان گفت که جبرا نبوده است؟ پیشاپیش ممنون بابت پاسخگویی
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در رابطه با این موضوعات، مباحث مهمی توسط اساتید محترم مطرح شده است از جمله کتاب «عدل الهی» که مرحوم شهید مطهری تألیف نمودهاند. پیشنهاد میشود به کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: استاد، با شهادت شهید زاهدی سوالی ذهنم را درگیر کرده. اینکه با شهادت ایشان تمام معادلات جهان بهم ریخت. کل جبهه استکبار خوار شد. آن هم خواری ای که در تاریخ بی سابقه بود. چه کسی فکرش را میکرد ایران، ایران ۴۰ سال تحریم، ایرانی که ۴۰ سال پیش سگ آمریکایی بر شهروند ایرانی شرف داشت، حالا همان ایران تو دهان امریکا، اسراییل و کل جبهه باطل و استکبار زد و هیچ غلطی، حتی به اندازه حرف زدن هم نتوانستند بکنند و هر کدام جداگانه پیغام میدادند که غلط کردیم. حس میکنم شهید زاهدی صرفا طلب شهادت نمیکردند، چون در شهادت حضور داشتند ولی در نوع شهادت خودشان و بعد از آن طلبی خاص داشتند. حس میکنم بعد شهید زاهدی طلب شهادت تنها، خسرالدنیا و آخرت است و دیگر باید نوع و تاریخ سازی شهادت طلب شود. خیلی فکرم درگیر طلب شهید زاهدی است. اینکه در لحظه اجابت دعا از خدا چی خواست و چگونه خداست که این چنین اجابت شد؟ سر قبر حاج احمد و حاج حسین چی خواست و چطور خواست که این چنین اجابت شد؟ حس میکنم اصلا شهادت شهید زاهدی یک جور دیگر عالم را تکان داد. شاید هم اشتباه میکنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه شهیدان طالب چنین حضوری هستند و با هوشیاری تاریخی که دارند میخواهند با شهادتشان میدان تأثیر تاریخیشان بیشتر شود و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب فرمودند بعد از شهادت، دست آنها گشودهتر است. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: ۱. استاد برام سوال شده که روان شناسان چرا نتونستن محبت را به معنای واقعی بشناسند و در حد طبیعیات آن را پایین آورده اند. اگر کسی کمی بیش از مقدار طبیعی داشته باشد نسبت افراطی به آن می دهند؟ در صورتی که این محبت یک رابطه وجودیست که از خودی خدای متعال جاری و ساریست. محبت افراطی تر از خدا هم مگه داریم که فرمود «خلقت جميع العالم لكم وخلقتكم لي» و یا فرمود «خلقت الأشياء كلّها لأجلك وخلقتك لأجلي وأنت تفرّ منّي» خدا میفرماد که حواست فقط به من باشد هیچ الاهی جز من نگیر و من اینطور میفهمم که خدا از بس بنده را دوست دارد و مراقب اوست، در لطیف ترین حالت ممکن با بنده است خیلی زود اگر بنده کمی حواس جمع نباشد، خدا ناراحت میشه. خب خود خدا ظاهرا نشانه هایی از محبتی دارد که روانشناسان به تعبیر افراط میکنند. به گونه ای بحث را مطرح کردم که شاید بچگانه باشد، اما منظورم اینست که تنها بندگان خاص خدا آنهایی اند که دارای محبت سرشارند و این محبت را به سمت اله خود نشانه گیری میکنند. ۲. براستی چه رازی در عبد بودن نهفته است که انسان با این دریای وجودی بهترین حالت را برای خود عبد بودن می یابد و بهترین انسان را در تشهد، اول به عبد بودن و بعد به رسالتش یاد میکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در صدرا مییابیم که ما نسبتی با خداوند با امکان ذاتیِ خودمان داریم که آن امکانِ انسانبودن و انسانیت ما است و در نتیجه نسبت ما با خداوند در نسبتی است که او ما را در انسانیتمان خلق کرده و در نسبت با دیگر انسانها، تنها با وجه انسانیت آنها ما رابطه خدایی با آنها داریم. ۲. این انسانیت در نسبت با خدا تنها در عبودیت متعیّن میشود وگرنه توهّم است. موفق باشید
سلام علیکم استاد: بنده طلبه پایه اول هستم و جدیدا مباحث دینی رو بدون استدلال عقلی نمیتونم بپذیرم، در این حال آیا تعبُّدا دیندار باشم یا مباحث عقلی و فلسفی رو دنبال کنم؟ (از طرفی نهی میکنن که این مباحث برای ما زوده و از طرفی نیازه)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال طلبه ابتدا در هر میدان وظیفه دارد آموزههای رسمی حوزوی خود را رشد دهد آموزههایی اولیه مانند ادبیات عرب. آری! این خاصیت نسلی است که بنا دارد با جوانان گفتگو کند و دلیل داشته باشد، ولی این مربوط به ابتدای کار نیست. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: برای این که خیلی در فضای فقه و احکام شرعی نمانم و به وقت به آنها رجوع کنم چکار باید بکنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همان روحیه تفقّهی که علمای ما به حکم وظیفه، نظر به احکام کردند میتوان به معارف قرآنی نظر کرد. مانند کاری که شهید مطهری انجام دادند و همانگونه که عرض شد https://eitaa.com/matalebevijeh/16701 شهید مطهری را همان فضای فقه، در عین زمانشناسی، شهید مطهری کرد. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: گاهی حس میکنم عمرم تمام شده است و هیچ حس معنوی برای خود و دیگران نداشتهام. این حس منجر به استرس شده. چاره چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این منحصر به جنابعالی نیست. این مربوط به بشر این دوران است و ظرفیت های بیشتری که در خود دارد و نیاز است که به آنها جواب دهد. در این مورد خوب است که به مباحث «نیستانگاری» رجوع شود https://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C موفق باشید
سلام علیکم استاد: با جمعی از دوستان هر هفته سیر مطالعاتی شما رو دنبال می کنیم. جزوه کربلا و رازی که شهدا رو همراه با صوت به اتمام میرسانیم. مابقی نکات رو توضیح نفرمودید! دوم اینکه پیشنهاد شما بعد از جزوه کربلا و رازی ... چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال به اندازهای که شرایط آن عرایض فراهم شده، آن مطالب، عرضه گشته. إن شاءالله که مفید افتاده باشد. ۲. سعی بفرمایید متوجه سورههایی شوید که بحث شده. پیشنهاد میشود نسبت به انس با سوره آل عمران فکری بکنید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: با توجه به جلسات راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه سها ضرورتی در جمعی از بانوان در این بابت ایجاد شد و به تازگی جلسات تفسیر ملاصدرا توسط سرکار خانم ملاباشی در موسسه پُرسا برگزار میشود. خواستیم به اطلاع شما برسانیم که در صورت صلاحدید به اطلاع علاقمندان برسانید. این کلاس ها در این کانال ایتا اطلاع رسانی میشود: https://eitaa.com/porsa_andishe
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است. امید است علاقهمندان به آن مباحث که در واقع با نظر به «اصالت وجود»، اندیشه انسان مفتخر به فتحالفتوح میگردد؛ بتوانند استفاده نمایند. موفق باشید
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته: در مواجه با خودم سوالی برایم پیش آمد. با توجه به نکته ۱۹ بحث راز طلوع بشر جدید که وجود هر شخص در فرایندی با آن در میان گذاشته میشود اینجا دوری برایم پیش آمد شاید هم دورش باطل نباشد ما برای اینکه در فرایندها حاضر شویم باید نزد خودمان حاضر شویم و برای اینکه نزد خودمان حاضر شویم باید در فرایند ها حاضر شویم؟ خیلی ها نمیتوانند در فرایندها حاضر شوند بعضی ها هم که در فرایندها هستند نزد خود حاضر نمیشوند شاید چیزی عقب تر از این ها باشد؟ (آشنا با مباحث ده نکته و برهان صدیقین هستم.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیری که انسان در خود و با خود باشد، متوجه حضوری از خود میشود که حضوری است گشوده به عالم، و به حکمت وسعتی که در ذات خود دارد این دوگانگی که مفهوماً دوگانه میباشند؛ در ذات انسان به عنوان یک حضور، قابل درک است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: برای خواندن و فهم کردن سیر تفکر غرب؛ بنده انشاءالله میخواهم یک دوره فلسفه غرب را به صورت کامل اما خودخوان بگذرانم. به دنبال یک استاد یا مسیر درستی هستم که این کار را شروع کنم و پیش بروم انشاءالله. در فلسفه و عرفان اسلامی چند وقتی ست با استادی همراه شدم و از بدایه شروع کردیم. چون دغدغه نهایی ام این است که گامی در جهت تمدن سازی نوین اسلامی که از رهگذر اسلامی شدن علوم انسانی میگذرد بردارم ان شاءالله. آثار و مباحث شما را نیز دنبال میکنم؛ اما برای فهم فلسفه غرب و دال مرکزی تفکر آن، که از یونان باستان تا به امروز امتداد یافته؛ نیاز به راه نمایی استادی در ابتدای مسیر دارم و مشورت شما میتواند راه را بنماید. انشاءالله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر با جزوات «تاریخ فلسفه غرب» که روی سایت هست، شروع فرمایید شروعِ خوبی باشد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. زمانی که هوای نفس غلبه میکند و انسان در آستانه معصیت است چه بکند که بتواند بر این هوا پیروز شود؟ بارها شده که تصمیم گرفته شده که وقتی هوا فشار میآورد مبارزه کند چون بارها لمس کرده و میدانسته که بعد از انجام معصیت نابودی و پشیمانی است اما موقع فشار هوای نفس همیشه هوای نفس برنده میشود و انسان بیچاره نمیداند چه کند؟ بارها هم توبه میکند اما گویا توبهها واقعی نبوده با اینکه با آه و ناله و گریه همراه است. نمیداند چه کند؟ لطفا کمک کنید جواب این سؤال برای من حیاتی است بطوری که سرنوشت من به آن گره خورده. خواهش میکنم کمکم کنید. 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! همان توبهها که میفرمایید واقعی نبوده، حقیقتاً واقعی بوده به عنوان تذکرات معنوی نسبت به آثار آن گناهان و به خودآمدنی نسبت به افقی که در اثر آن گناهان بسته میشود. میماند که برای عبور از میدان گناه، باید به میدان توحید نظر کرد و افقی که میدان رحمت الهی به نور ایمان در مقابل انسان گشوده میشود تا هرچه بیشتر معلوم گردد چه اندازه گناه، موجب تاریکی رابطه انسان با توحید و ایمان میشود. مباحث «معرفت نفس» برای درک توحید مؤثر است. موفق باشید
سلام استاد: آیا دخانیات از جمله سیگار معدّی میتوانند باشند در سیر به عالم خیال؟ چرا اکثر عرفا را دیدیم که سیگار میکشیدند؟ توصیه شما خارج از بحث های سلامتی چیست؟ آیا واقعا حالت خاصی که با سیگار پیش میآید را میتوان یک حالت خلسه جهت ورود به عالم خیال دانست؟ یا اینکه سیگار کمکی به بیدار ماندن و افزایش تمرکز هنگام مطالعه میکند؟ ببخشید که سوالی اینچنین نا امید کننده میپرسم ولی بنظرم سوال خیلی ها باشد. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید ما در شرایط تاریخی دیگری هستیم که در این شرایط تاریخی و فرهنگی این نوع ورودها، سلوک و سیر توحیدی ما را اگر عقب نیندازد، متوقف میکند زیرا عمل به این اعمال، در روانِ ما تداعی طبقهای را میکند که سالک در این زمانه در آن سبک و طبقه نیست. و به همین جهت رهبر معظم انقلاب نیز ترک کردند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: سوالی دارم در خصوص معاد جسمانی. میدانیم که لذت های دنیا از آخرت منفک و غیر قابل قیاس اند و نیازهای دنیوی مثل خوردن و آشامیدن و... در قیامت وجود ندارد. پس اینکه گفته میشود بهشتیان از میوه های بهشت میخورند و هر میوه از میوه دیگر مزه بهتر دارد یا امثال لذائذ دیگری که به لذائذ بدن مادی دنیوی شباهت دارد، چه معنایی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آن ظهورات، حکایت از بهرهمندی از عقاید و اخلاق و اعمال ما دارد که حقیقتاً صورت پیدا میکنند و جان ما را بهرهمند مینمایند به همان صورتهایی که قرآن از آنها خبر داده. عرایضی در این مورد در شرح سوره واقعه شده است. خوب است به آن رجوع شود.https://lobolmizan.ir/sound/689?mark=%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87 موفق باشید
بسم ربّ الشّهدا سلام و عرض اردت استاد: مثل همیشه محتاج دعاتونم، از این شهید به اون شهید، هر توسلی که بگین کردم، شما دعا کنید خدا حاجتم را بده به خیر، بنده کسی نیستم شما را دعا کنم، اما عاقبتتون بخیر ان شاءالله ، برای عاقبت بخیری ما هم دعا کنید🍃
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بهترین دعا همین است که چگونه انسان در دل طوفان زندگی متوجه افقی باشد که در پیش است. موفق باشید