سلام استاد وقت شما بخیر: مگر گفته می شود جسم روحانی کعبه (بیت المعمور) در آسمان قرار دارد؟ آیا کربلا نیز به همین صورت است؟ (با توجه به روایاتی که خلقت کربلا را قبل از کعبه می داند) اگر بلی چرا انبیاء و اوصیا برای زیارت کربلا به زمین می آیند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مطابق روایات، منشأ ظهور زمین از مکه و از باطن آن یعنی بیت المعمور است هرچند تعین روشن زمینی که ما را به بیت المعمور و انوار باطنی آن منتقل میکند؛ در کربلا راحتتر محقق میشود ولی این حضور هم مبتنی بر نظر به همان کعبه و بیت المعمور پیش میآید و به همین جهت انکار جایگاه کعبه، عملاً ما را نسبت به برکات دیگر مظاهر، محروم میکند. موفق باشید
با سلام: اینکه گفته میشود که اولین چیزی که در قیامت سوال میشود نماز است و... آیا این روایت صحیح است. این چگونه با عدالت خدا سازگار است؟ کسی یک عمر کار خوب بکند و بعد بخاطر نماز هیچ شود؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در نسبتی است که انسان در ذات خود به حکم عبودیت با خدا دارد و نماز، صحنه تعیّنِ چنین حضوری است و انسان می تواند از طریق نماز که صورت اصلی و اصیل عبودیت است آن را در خود شکل دهد. و بدین لحاظ پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودند: «أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ اَلْعَبْدُ اَلصَّلاَةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا.». موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: دقیقاً چرا استکبار درّنده و رژیم هار صهیونیستی دست از این جنایت ها بر نمی دارند؟ چرا آمریکا و اروپا با اینکه هزاران کیلومتر آن طرف دنیا هستند باز هم این همه اصرار دارند در منطقه ما دخالت و خیانت کنند؟ حقیقتاً این حجم از استکبار و وحشی گری و درّندگی و نفاق از جانب تمدنی که شعار آزادی و دموکراسی و حقوق بشر سر می دهد حیرت آور است. چقدر کیف کردم وقتی رهبر معظم انقلاب (روحی فداه) در روز معلم، ذات فوقالعاده خبیث و منافق آمریکا را برملا کردند و اشاره کردند که حتی دلسوزی های آمریکا برای غزه هم کاملا منافقانه و دروغین هست: «...آمریکا شریک جرم است. یک حرفی هم ممکن است یک وقتی بزنند به عنوان مثلاً دلسوزی و مانند اینها، [امّا] دروغ است، خلاف واقع است. آنچه انسان مشاهده میکند در عمل، نشاندهندهی همراهی و همدستی آمریکا در این جرم بزرگ، در این گناه نابخشودنی با رژیم صهیونیستی است؛ اینها شریک جرمند.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله بیش از پیش روشن شد معنای شیطان بزرگبودنِ آمریکا به چه معناست. و لازمه «ابی واستکبر» بودنِ شیطان جز همین نیست که ملاحظه میفرمایید که برای هیچ ملتی جز خود، جایی و ارزشی قائل نیست و زیبایی زندگی جز مقابل با آمریکا و عقبه حرامزاده آن یعنی رژیم صهیونیستی نیست که وعده پیروزی حقیقی در مقابله با استکبار پیش خواهد آمد. موفق باشید
سلام: درمان بدبینی و سوء ظن و همین طور حسادت رو میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید به انسانیتِ انسانها نظر کرد و تا میتوانیم متوجه انگیزههای اصیل آنها باشیم تا آنجایی که رهبر معظم انقلاب حتی اکثر آنهایی که کشف حجاب کردهاند را مغرض نمیدانند. ناآگاهانی هستند که باید آگاهشان کرد.
حسادت یعنی انسانها نسبت به امکاناتی که خداوند به دیگران داده، حساس باشند. غافل از آنکه اگر او مصلحت آنها را در داشتن آن امکانات میدید به آنان نیز میداد. باید راضی باشند به آنچه خداوند برایشان مقدّر و مقرر کرده است در عین تلاش مناسب. موفق باشید
با سلام: بنده دو پسر دارم و الان میخاهم مجدد بچه دار شوم ولی دختر میخاهم و میخاهم از روش آی یو آی پزشکی استفاده کنم. میخاهم بدانم این کار یعنی دخالت در کار خدا یا نه استفاده از علم پزشکی است؟ و اینکه چون در این روش توسط پزشک نطفه وارد رحم میشود و تشکیل نطفه با شهوت و شرایط و زوابط خاص نیست آیا در روح جنین تاثیری دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. ولی به هر حال بعید است مشکلی به وجود آید. موفق باشید
با عرض سلام خدمت شما! با توجه به آنکه مدرکات حصولی به مدرکات مابلذات که حضوری انسان است، برمیگردد. آیا میشود گفت که انسان همیشه دارد خودش را درک میکند. بعبارت دیگرانسان همیشه از دریچه وجود خودش با بیرون از خودش ارتباط دارد. شاید بتوان گفت که ادراک حضوری یعنی عالم درون یعنی ذات من. عالم خواب یعنی درون ذات انسان. من وقتی که در خواب هستم با خودم روبرو هستم. مطالب بالادرست است یا نه؟ اگر نادرست است کدام بخش نادرست است؟ با تشکر از وقتی که برای پاسخ گویی به سوالات میگذارید. دوستدار شما!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال 37375 عرض شد به هر حال در خواب، قوه خیال انسان در میان است و اگر انسان در بیداری، نفس ناطقه خود را با معارف الهیه تربیت نکرده باشد، قوه خیال او میدان ظهور توهّمات میشود هرچند آن توهّمات زیبا هم که باشند حکایت دروغینی را مقابل ما شکل میدهند. موفق باشید
با عرض سلام: لطفا بفرمایید آیا منابع دینی وجود نیمه گمشده (soulmate) را تایید میکنند؟ نظریه ای که میگوید برای هر شخصی، یک شخص دیگر وجود دارد که تطابق کامل روحی و تشابه کامل اخلاقی با وی دارد. این عقیده منطبق است با نظریه منسوب به افلاطون که معتقد است هر روح در ابتدای خلقتش به دو نیمه میشود و هر یک به کالبدی تعلق میگیرد. آیا آیاتی در قران که میفرماید خداوند همه چیز را زوج آفریده مثل شریفه ۴۹ مبارکه ذاریات : «وَمِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون» میتواند یکی از معانی آنها تاییدی بر سخن افلاطون باشد؟ درباره آفرینش انسان در شریفه ۱ مبارکه نساء آمده: «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا» ایضاً در شریفه ۶ مبارکه زمر میخوانیم: «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا». بسیاری از مفسرین در اینجا گفته اند منظور نوع و جنس است یعنی مراد این است که حوا از همان سنخ آدم آفریده شده است. گرچه در اینجا هم میتوان روح را در نظر گرفت هم جسم ولی بنده در اینجا به خلقت کالبد انسان کاری ندارم و آنچه مد نظرم است آفرینش روح (نفس) انسان است یعنی آنچه که هویت و وجود انسان بدان مربوط است. سوال بنده این است که با توجه صرفاً به ظاهر آیات آیا میتوان این معنا را هم در نظر گرفت که نوعی انقسام روح در روح حضرت آدم صورت گرفته و روح حضرت حوا در واقع آن بخش منقسم از روح آدم است؟ اگر پاسخ مثبت است آیا میتوان این امر را منحصر به آدم و حوا ندانست بلکه آن را به همه انسانها تعمیم داد با توجه به شریفه ۳۶ مبارکه یس که میفرماید: «سُبْحانَ الَّذي خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ» با احترام و تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید واژه «نیمه گمشده» در مورد انسان امری است همراه با توهّم و به افلاطون هم نمیتوان این نگاه را نسبت داد. میماند توجه به ابعاد متفاوتی که انسان در نزد خود دارد که همان فجور و تقوایی میباشد که به نفسِ انسانی الهام شده و یا تفاوت بین فطرت و غریزه که هر دو در انسان هست. ولی این نکات، نکاتی نیست که بتوان با واژه «نیمه پنهان» توجیه کرد و یا به آیاتی که مطرح فرمودهاید منطبق نمود. موفق باشید
سلام استاد: عید نوروز بر شما مبارک. بعضی وقتها با سر زمین میخوریم! باورمان نمیشود که دوباره بر میگردیم به اعقاب خویشتن! استاد ماه رمضان که جلسات شما نیست انگار دنیا برایمان تمام شده! فقط با جلسات شما زنده ایم بخدا قسم. کاش میشد جلسات شنبه در ماه مبارک برگزار شوند. ممنونم که هستید استاد گرانقدر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در بستر افق عید معنویت، ظهور عید طبیعت را که ما را به ادامه حیات و باز هم حیات میخواند به جنابعالی تبریک میگویم. این حالی که میفرمایید، قصه ایمان است نسبت به افقی که بحمدالله در مقابل این نسل در حال گشودهشدن است. زیباییِ موضوع در اینجا است که نه میتوانیم از آن بگذریم و نه میتوانیم به راحتی آن را از آنِ خود کنیم. قصه نالهها و امیدهای حضرت سجاد «علیهالسلام» در دعای «ابوحمزه ثمالی» است که به یک معنا قصه سرود ایمان است، و آنچه جنابعالی در سرودههای خود بعضاً پیش آوردهاید و در همین حالت است که خوب است باز اشعار خود را بسرایید. عرایضی در جواب سؤال شماره 37216 شد. موفق باشید
با سلام به استاد عزیز حاج آقا طاهر زاده دامت البرکاته: حلول هشتم ماه مبارک رمضان را به شما تبریک عرض می نمایم. چند سوال از حضرتعالی داشتم: ۱. برای بهره ی بیشتر از این ماه عزیز چه کارهای انجام دهیم؟؟ بنده نماز شبها که وارد شده سعی کردم بخونم و دعا بعد از نماز می خوانم ولی نمازهایم را در مسجد نمی توانم بخوانم نماز صبح و ظهر عصر را در خانه می خوانم و مغرب وعشا را در مسجد صبح نمی توانم چون عیال تنها هست و می ترسد چون من در مدرسه زندگی می کنم ظهر نمی توانم الان اسکان شده و توفیق ندارم نمی دانم چه کنم؟ برای به دست آوردن معنویت این ماه عزیز چه دستوری دارید که به قرب خدا برسیم و خدا را ببینیم؟ ۲. سوال در مورد حجاب هست که استاد خیلی وضعیت حجاب بد هست خیلی خانم ها بی حیا بی عفت شده اند و اینها نشان بی دینی خانمها و بی غیرت آقایان آیا نیست؟ دیروز رفتم در چند فروشگاه لباس برای عیال بگیریم خیلی وضعیت بد بود حتی تو خیابان احمد آباد خیلی زننده بود و در خیابان چهارباغ که دیگه تگزاس شده خیلی بد شده استاد وظیفه ما چیست؟ آیا وظیفه داریم امر به معروف کنیم؟ می ترسم اگر بگویم یک کتک سیر بخورم ولی اگر نگاهمان به اینها به خورد آیا گناه کردیم و نمی دانم چه کنیم. خیلی دینداری سخت شده. من سعی کردم اصلا نگاه نکنم در خیابان وغیره ولی یک دفعه چشم بر اینها می افتد و کشف حجاب علنی شده و مسولین به فکر نیستند، نه نیروهای امنیتی، نه مردم عادی و در این شرایط ما چه کنیم و من در این شرایط فقط در مدرسه هستم برگه برای حجاب زده ام و به عیالم گفتم فقط تذکر یکبار بدهد و تمام و درگیر با اینها نشوم چون اینها مسافر هستند آمدند در مدرسه و همین از دستم بر می آید و آیا در خیابان وظیفه داریم یا خیر ولی در تهران خانم جنگرودی خیلی فعال است. اگر می شد در اصفهان هم امثال خانم جنگرودی فعال شوند شاید وضع بهتر می شد. نظر حضرتعالی را می خواستم با تشکر فراوان از شما و التماس دعا داریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مهم کیفیتدادن به روزه و اعمال ماه رمضان است به همان معنای تقوا و خودنگهبانی. ۲. آری! ممکن است ما وقتی چشممان به این افراد میافتد چون نگاه را ادامه نمیدهیم، گناه محسوب نشود؛ ولی به هر حال ابتدا باید از طریق کار فرهنگی و قانونگذاری، قبح کشف حجاب روشن شود وگرنه در این فضا معلوم نیست اینگونه امر به معروفهای عادی نتیجه اساسی بدهد هرچند اگر شرایط آن فراهم باشد، نباید کوتاهی کرد از آن جهت که حدّاقل این افراد متوجه باشند جامعه نسبت به حرکت آنها نگاه مثبتی ندارد. موفق باشید
بسم رب مهدی صلواتاللهعلیه هر جا سستی پیش میآید؛ و هر کجا به بنبست میشویم؛ هر موقع که بیثمریمان نفسمان را میگیرد و گویا مقصد و افق از پیش چشممان میرود، گفتهاند و شنیدهایم و گاه خود نیاز در اندیشهمان آن را یافتهایم که باید به سرآغاز رجوع کرد. سرآغاز را مجدد به فکر نشست. سرآغاز چگونه است؟ آیا همان است که این شور را در دل ما انداخت که کار و تلاش و مطالعه بیوقفه و جهادی ادامه دادنمان است. اینکه شبها را هم نباید خوابید و باید تلاش کرد. اینها سرآغازمان بود؟ به خویش که رجوع میکنم، میبینم که چنین شوری نگهام میداشت. اما خوب که به خود و گذشتهام رجوع میکنم، آن حالت جهادی کار کردن و تدبیر و طی راه و مطالعه و حضوری که سیدعلیها و حاجقاسمها در آن مستقر بودند نداشتم و تمام همتم را دست و پا زدنی آنهم بیهوده و حتی گاه بر ضد تمام حضوری که دنبالش بودم میبینم. حال به گل نشستهام. به من بگویید منی که گاه در خلوت به حداقل اینکه طلب چنین حضوری دارم دلخوش بودم، بگویید اینها طلب بود یا هوسی بیش نبود؟ حا به سرآغاز چگونه بیندیشم که در طی راهی که در طلبش بودم، در عین نرسیدن حتی اندیشهام برای اندیشیدن به سرآغازی_اگر سرآغاز بتوانیم بنامیم آن را_ که از آن سخن گفتهام را نیز از دست دادهام... به من بگویید چگونه خویش را به بازخوانی بنشینم...
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نباید گمان کنیم آن حالات صرفاً توهّم بوده، بلکه نفحاتی است که میآید و انسان را در بر میگیرد و افقی میگشاید و سپس برای حضوری دیگر، خود را عقب میکشد. در این مورد خوب است غزل شماره 131 https://eitaa.com/matalebevijeh/16106 را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
سلام استاد: خدا قوت. خیلی وقت ها من شرایطش رو دارم که مطالب معرفت النفس رو به مخاطبین بگم در راستای خدمت به نظام و رشد و تعالی خودم، ولی می ترسم که شرایط کلاس، من رو به هم بریزه و هرچی نرم سر کلاس و درس ندم خیلی راحت ترم، نمیدونم برم کلاس یا نرم. چه ملاکی باید مد نظر قرار بدم برای اتخاذ این تصمیم؟ البته یادمه که فرمودید با سلوک این حل میشه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید وارد شد، با همان روحیه «دل با یار و دست در کار»، تا «کاری ما را از کاری باز ندارد». موفق باشید
سلام علیکم: ۱. چرا انقدر که از گناه ناراحت میشویم از ثواب خوشحال نمیشویم؟ (اگر بخواهیم بگوییم که مثلا نمازمان نماز واقعی نیست. خب از آنطرف هم گناهمان گناه واقعی نیست!) ۲. در توجه به انسانیت خود و با در نظر گرفتن امام معصوم و به ظهوری که هرکدام از آن معصومین داشتند، چگونه باید خود را بشناسیم که با کدام حقیقتی که امامان به ظهور رساندند، میتوانیم به مقصد عبودیت برسیم؟ (همانگونه که امام صادق علیه السلام فرمودند که کشتی حسین بن علی علیهما السلام بزرگتر است و در جمهوری اسلامی هم مشهود است که شهادت برای خیل عظیمی راه است و اینان با مسیر امام حسین همراه شدند.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً در ارتکاب گناه، احساس محرومیت از فیض الهی که ما را فرا گرفته بود، بیشتر احساس میشود تا انجام کارهای معنوی، که در واقع ادامه حضور در همان فیض الهی میباشد. ۲. مهم آن است که در عبادات، عزم عبور از حاکمیت شیطان و استکبار با نظر به عزم حسینی «علیهالسلام» مدّ نظر باشد. موفق باشید
سلام استاد: بنده در ضرورت وجود بلا و سختی برای رسیدن به کمالات بی اطلاع نیستم. منتها اگر بلاها و سختی ها، زمینه ها و بسترهای سیر به سوی کمالات را سلب کرده باشند و به اصطلاح تکامل سوز باشند، اینجا چه باید کرد و چگونه می توان گفت خدا جز خیر ما را نمی خواهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». با کریمی روبرو هستیم که سراسر وجودش رحمت است به همان معنایی که فرمودهاند: مهر خدا به بنده، هفتاد برابر مهر مادر به فرزند است. موفق باشید
سلام: من همیشه پیرو ولایت بودم و هستم جانم فدای راه انقلابی که کردند به راه امام رحمهالله ولی چرا چرا باید به یکسری کوته فکر که فقط کارشون چپاول کردنه به اموال مردم و بارها بارها رای دادیم و دیدیم بازم انتخابمون اشتباه بوده پس چرا به منافقین رای بدیم؟ مگر جایگاه منافقین پست تر از کفار نیست؟ چرا حمایت کنیم؟ به خدا ما نباید از ترس اینکه دشمن بیاد و کشورداری رو دست بگیره بترسیم ما مامور به وظیفه ایم نه نتیجه. ما وظیفه داریم جلوی دشمن بایستیم و رای دادن ما به یه مشت منافق فقط خیانته. ببخشید ولی از کجا بدونیم این حمایت کردن دولت ما از حمایت از عمرو ابوبکر و امثال اینها نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً اینطور نیست که همه را با یک چوب برانیم!! هنر ما این است که با ملاکهای عقلانی و شرعی، سره را از ناسره جدا کنیم و با انتخاب خوبان، عملاً به غیر خوبان پشت کنیم؛ این است قصه زندگی از آن جهت که به گفته جناب ملک الشعرای بهار:
زندگی جنگست جانا بهرجنگ آماده شو
نیست هنگام تامل بی درنگ آماده شو
بهرکام دوستان و بهر طبع دشمنان
در مقام خویش، چون شهد و شرنگ آماده شو
همچو شیر سخت دندان یا عقاب تیز چنگ
تا مراد خویش را آری به چنگ، آماده شو
موفق باشید
با سلام: ما پنج جوهر داریم. عقل، نفس، جسم، هیولای اولی، صورت. سوال آیا حرکت جوهری در جسم است یا در هیولی اولی؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری، حرکتی است در جوهر در مقابل عرض، که ربطی به تقسیمبندیهای فوق که فرموده اید ندارد. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: خدا قوت! محب، منتظر عنایت، دلتنگ و ملتمس دعایتان هستیم. در تحیرم که منی که اهم و مهم نمیکنم امورم را، منی که گاهی بجای اتیان واجبات و ترک محرمات، اتیان مستحاب و ترک واجبات میکنم و کور کور و پر مدعی میرم جلو، آیا میتوانم اولین سرباز آقا باشم!؟ آیا میتوانم خودم رو در زمان مناسب و مطلوب حضرت اصلاح کنم؟ آیا بخاطر تاخیرم تابحال و علم داشتن و عمل نکردن و غفلات و غیره آقا مرا پس میزند؟ به دردش نمیخورم دیگر؟ چه کنیم از خودمان و خودمان و خودمان، اخیرا دو باری نیت کردم خدمت برسم ولی باز چه کنیم از خودمان؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتاش نه به کوشش دهند». به هر حال با همین افتادنها و بلندشدنها است که انسان به راه میافتد و گذشتهاش چراغ راه آیندهاش میگردد. «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». موفق باشید
با سلام: فرق الله ذاتی و الله وصفی چیست؟ آیا استفاده الله هم در ذات به عنوان ذات و هم در اسم بودن تناقض نیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! «اللّه» در مقام ذات، همان احد است و در مقام وصف، مستجمع به جمیع اسماء میباشد. حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در کتاب شریف «مصباح الهدایه» در این مورد نکات ظریفی را به میان آوردهاند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: استاد این روزا حس میکنم خدا من رو فراموش کرده و سپرده به قضا و قدر و سنت های خودش. و هرچی فریاد میزنم انگار پاسخ گو نیست. متوسل میشم به ائمه و چهارده معصوم. اونها هم توجهی نمیکنن به من. دارم کم کم توی دام غربی ها میفتم که به نظریه ساعت ساز اعتقاد دارن و میگن خدا دنیا رو خلق کرده و دیگه به کسی کاری نداره. ناگفته نماند که ذکر لااله الاالله آرام بخش این روز و شب های من شده، اما میخام خدا به من توجه داشته باشه و به حال خودم رها نکنه. همچنین میخام چهارده معصوم هم نظری داشته باشن بهم. واقعا زندگی ای که خدا و چهارده معصوم بهش نظری نداشته باشن هیچ ارزشی نداره. کمکم کنید استاد، کمی بهم امید بدید و راهکار برای اینکه بر این حس و تفکر که خدا و ائمه من رو رها کردن غلبه کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این قصه یعنی نیستانگاری قصه بشر امروز است و با هرچه بیشتر حاضرشدن در نزد خود با معرفت نفس و حاضرشدن در تاریخ قدسی با فهم انقلاب اسلامی، زمینه عبور از این حالت فراهم میشود. عرایضی در رابطه با نیستانگاری در ۲ جلسه شده است که میتوانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
https://eitaa.com/matalebevijeh/13805
با سلام: المتضادان لا یجتمعان پس چگونه خدا ظاهر و باطن و اول و آخر است و این آیه طبق وحدت وجود در خدا جمع است که این خلاف عقل است. لطفاً توضیح مختصری بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در ساحت مفهوم، متضادان جمع نمیشود ولی در حوزه حضور وجود، همانی که ظاهر است در عین حال، باطن میباشد. در مثال، دریا و موج را مثال میزنند که دریا در موج، ظاهر است و در عین حال آن موج، همان دریا است به عنوان باطن موج. موفق باشید
با سلام: چرا ما زمانی که خطایی میکنیم هراسانیم که دیگران نفهمند. اما از اینکه خدا میداند هراسان نمیشویم؟ به نظر شما مشکل کجاست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با نظر به رحمت الهی و اینکه او بیشتر از مردم ما را درک میکند؛ هراسان نیستیم. وگرنه اگر آن خطا به عنوان تمرّد باشد که سخت باید هراسان بود، هر چند که خداوند بالاخره غفار است. موفق باشید
سلام استاد گرامی: یک سوال: چرا به کاربران گوشزد نمیکنید که سؤالهای خود را مختصر بنویسند؟ متن بعضي از پرسشها خیلی طولانیه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید ولی بعضاً کاربران محترم، موضوعی را به میان میآورند که از طولانیبودن آن موضوع گریزی نیست. موفق باشید
سلام استاد: مریض بد حال دارم، ممنون اگر دعا بکنید، خراب کردم آقاجان، وقتی ذی القربای من در مضیقه ی مال بود من دلمشغول خریدن و خوردن مارکها و مدرن ها! بودم به خیال خودم، و هیچ خبر از حال خلوتِ خانه آنان نداشتم، وقتی گرفتار غم دنیا بودند و هستند من گرفتار غم آخرت خودم و دنیای آنان نبودم، بلکه من فقط گرفتار غم خودم می خواستم باشم و به کسی جز خودم فکر نمی کردم؛ همین خودی که اینقدر بیچاره و ذلیلم کرده!! از آنطرف خودم باعث غم و مشکل بیشتر آنان هم بودم بعضی وقتها، و اندوه یا مشکلات بزرگی برایشان درست کردم، دلم به کجای دینداری ام خوش باشد دیگر؟ باید اصلا شرم کنم که یا جابر بگویم! شده ام مصداق عینی الذین ضل سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون ان یحسنون صنعا! دیگر چه جای جبرانی؟ واقعا دیگر چه جای جبرانی؟ چه برای من چه برای آنها.. شدم طلبکار اطرافیانم و طلبکار یکسری آدم دیگر؛ از آنطرف به فرموده امام جواد عزت مومن در بی نیازی اش از مردم است... باور کنید اگر حواسم به این کارهای زشتم باشد و در حضورم بماند اینطور کارهایم؛ آنوقت اگر خدا هم باز ببخشد و به بهشتش بخواندم دلم نمی خواهد بروم؛ جهنم بعضی وقتها طعم شیرینی دارد؛ باید نوش جان کرد تا حال آدم سر جایش بیاید. دعا کنید حالا که من کار مفیدی برای اطرافیانم نکردم و آنها هم گرفتارند خدا گرفتاری دنیاشان را رفع کند که دغدغه شان آخرتشان بشود؛ دعا کنید خدا بیشتر و دائما حال مرا بگیرد؛ من جهنملازمم فعلا تا بعد ببینیم چه می شود، خلاصه اینکه خیلی از این بی خبری احوال ذوی الحقوقم شرمنده ام و افسوس که این شرمندگی خانه در جانم ندارد و شرب مدامم نیست؛ گاهی مست توبه می شوم ولی این مستی افسوس که دوام ندارد و مدام نیست، خودم را دارم بازی می دهم و باکم نیست، وای بر من این من اصلا به درک آقاجان؛ برای رفع اندوه اطرافیانم دعا کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله خداوند راهی برای جبران کوتاهیها مقابلتان میگشاید با تواضع و ایثاری که پیشه میکنید. موفق باشید
با سلام و احترام: لطفا در موارد زیر راهنمایی بفرمایید: (سوالات از سخنرانی فردی که ادعای شاگردی اساتید را می کرد، ایجاد شده) ۱. همان طور که معاویه باید در مقابل حضرت علی ع باشد، پس امام زمان عج الله هم مقابلی مثل خودشان دارند که هزار سال و چه بسا بیشتر عمر دارند و او هم کارهایی را برای پیروزی خود می کند که صهیونیست کنونی همان است!؟. حقیقت دارد؟ و اینکه یوگی های ۳ هزار ساله الان هستند که برای آمدن یا نیامدن ابرها از کشاورزان پول می گیرند؟! ۲. بیماری نتیجه ی بهم ریختن مزاج است و دردهایی که می کشد یعنی نفس او هم در عذاب است یعنی برزخ او شروع شده و عذاب ها شروع شده و فرد بیمار اگر با بیماری فوت شود، مسلما وارد همین فضای درد و بدار از آن خواهد شد. و گفتند کسی که در اثر غلبه سودا، که اصل بدبینی است مریض شده؛ در اصل اولین بدبینی و نا امیدی را به خدا داشته که در جسم اثر کرده؛ پس همین را بعد از مرگ دریافت می کنه؟! جدا استاد این عقیده ها درست است؟ ما آموختیم که مریضی کفاره گناهان است و صبر بر بیماری؛ عاقبت خوش دارد، نه اینکه بیماری....
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این نوع حرفهایی که بدون دلیل و توهّمی است، توجه داشت. در حالیکه خداوند با شریعت محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» و کلام الله مجید، راهی بسی روشن را در مقابل ما قرار داده است. موفق باشید
«السلام علیک یا قتیل العبرات». سلام استاد بزرگوار: در رابطه با «راز» اسب تازاندن دشمن بر پیکر چاک چاک و عریان و خونین و بی سرِ سیدالشهداء علیهالسلام داشتم فکر می کردم. البته حضرتعالی در جایی در این رابطه مطالبی را مطرح فرموده اید. اما واقعاً قاتلین حضرت چه چیزی در این پیکر بی سر و مطهّر مشاهده می کردند که منجر شد تصمیم بگیرند دوباره اسب بتازند؟! شاید تصورش هم برای ما محال باشد که پس از شهادت حضرت، ناگهان چه چیزی در آن پیکر خونین تجلی کرد که آن تصمیم عجیب را گرفتند؟! آیا می توان گفت که این ها تمام شکوهِ تاریخیِ آیندۀ حرکت امام حسین تا قیامت را، که در این پیکر متجلی شده بود را مشاهده می کردند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همینطور باید باشد و به همین جهت امویان در درون خود مییافتند که قصه حضور حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» نهتنها قصه نفیِ جریان آنها است، بلکه قصه حضوری از انسانیت است که تا قیام قیامت در مقابل هر جاهلیتی ایستادگی میکند. ملاحظه نمیکنید چه اندازه انسانها در همین تاریخ، خود را نسبت به حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» نزدیک مییابند؟ موفق باشید
سلام علیکم: عرض ادب و احترام. سوال: احساس انزجار و عدم میل به گناه به خاطر علم به اثر آن که تضعیف ارتباط با حق و تضعیف احساس حضور محضر حضرت حق است اشکال دارد؟ توی ذهن حقیر این میاد که نکنه این نفس منه که خوشش میاد بزرگ و معنوی باشه و برای همین انزجار از فلان گناه مثلا پیدا میکنه، و خالصا برای خداوند متعال نیست؛ این مطلب درسته استاد؟ ممنون میشم حقیر را راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب است و همین است آن خلوص که انسان را تا میهمانیِ خدا جلو میبرد و جهانی معنوی را مقابلش میگشاید. موفق باشید