بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38159

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: با توجه به این که جمعبت زیادی در پیاده روی اربعین شرکت می کنند دولت از صندوق بازنشستگی و بیت المال هزینه ی زیادی می کنه تا به نحو احسن برگزار بشه این در حالی ست که عده ی زیادی اعتراض دارند و واضح و بلند اعلام می کنند که ما راضی نیستیم حقمون در این مراسم نمایشی خرج بشه و حرامه من دلم می خواد شرکت کنم ولی از حق الناس واهمه دارم چکار کنم تشخیص درست و نادرست برام خیلی سخته لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جایی که افراد مطلع می‌گویند، جریان درست برعکس آن است و اتفاقاً پولی که از زائر در این مورد گرفته می‌شود منافع زیادی برای مراکز مربوطه دارد که بنا نیست بنده نام ببرم. 

38143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حقیقتا این بشر درگیری شدیدی با خودش داره. گاهی خودم با یه آتئیست راحت تر رفت و آمد می‌کنم تا با یک فرد مذهبی. آتئیست در ایران معمای اروپاییشو نداره! در ایران شخصی که تمام توصیفات معنوی گذشته را در ذهنش خاموش کرده و به یک واقع گرایی رسیده به خودش میگه آتئیست. گاهی اوقات میبینم نوجوانان ما با روحانیون و بسیجیان در ارتباطند خیلی نگران میشم چون می‌دانم این افراد مذهبی هرگز به اندازه ادعایی که دارند رشد نکردند! این نوجوان برعکس نوجوانان عادی دیگر، دچار خطرات بسیار بدی خواهد شد مثل اعتیاد، خودارضایی های شدید، خودخوریهای روانی، پوچیهایی که در ذهنش همراه با بار گناه تشدید میشه در حالی که متوجه نیست مسئله چیز دیگریست که دشمنی های بیشتر با معنویت های مورد نیاز تاریخیش را بدنبال خواهد داشت. ما به طلبه های حاضر در تاریخ توحیدی انقلاب اسلامی نیاز داریم اما تا کنون من به چشم حتی یک نفر ندیدم، امیدوار هستم و می‌دانم متولد خواهند شد، اما اکنون که هنوز ندیدم. در زمانی که پارادوکسیکال ها شدیدند خود را درگیر جنگ ها نکنید و آرام باشید زیرا احتمال موفقیت فرد آرام در این تنش ها بسیار بیشتر از افراد بی مهابای کم آگاه هست. خواهش می‌کنم بجای آغاز هر حرکتی به کسب و جستجوی معرفت و معنای انسانی باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هنر درک زمان و زمانه و قرارگرفتن در قسمت درست تاریخ، قضیه چنین است که در فضایی که یزیدیان فکر می‌کردند، حکمت و بصیرت تاریخی مرده است، امام و یاران حضرت صحنه کربلا را طور دیگری می‌دیدند. در گمان یزیدیان در آینده همه چیز در دست حاکمی است که امروز در صحنه سیاست ظاهر است و در نتیجه همه در نزدیکی به سوی یزید سبقت می‌گرفتند، چه عمر سعد باشد و چه شمر، آن‌ها از سنت جاری در متن زمانه غافل بودند در حالی‌که در چشم‌انداز تاریخی حضرت امام حسین «علیه‌السلام» و حسینیان درست قضیه برعکس است و آن‌ها از ظواهرِ موقت نظر به سنت ثابت و پایدار الهی داشتند. و تفاوت این دو جبهه تا قیام قیامت به همان معنایی است که جناب مولوی متذکر می‌شود: «رگ رگ است این آب شیرین و آب شور /  در خلایق می‌‌رود تا نفخ صور». و در همین رابطه باید متوجه باشیم افقی در پیش است تا به انسانیت انسان‌ها فکر شود. موفق باشید          

37942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و آرزوی سلامتی برای استاد بزرگوار: مدتی است که عنایت حق شامل حال این حقیر شده و دروازه های حقیقت برویم گشوده شده و حقانیت وحدت وجود برایم اثبات گردیده است و صد البته شنیدن فایل های صوتی بسیار عالی حضرتعالی در توضیح مسائل مختلف را عنایت حضرت حق به حساب می آورم در باب مسائل اعتقادی گاهی سئوالاتی پیش میاید که بعضا با گذشت زمان و مطالعه و یا از طریق اساتید مختلف به جواب می‌رسم ولی این سئوال را نتوانستم حل کنم از آنجایی که به این اصل اعتقاد دارم که یکی خدا نیست و یکی «من» و خدا در جایی مستقر و من در جایی مستقر، ودر وجود دوئیتی وجود ندارد سئوال من این است: در وقت دعا چگونه دعا کنیم و چگونه خدا را در نظر بگیریم که دوئیت بوجود نیاید آیا باید نفس را در نظر گرفت؟ و چگونه خدا را خواند که در خارج قرار نگیرد در نوشتار بیشتر قادر به توضیح نیستم. در پناه حق مستدام باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح سوره اخلاص https://lobolmizan.ir/sound/962?mark=%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5 می‌یابید که ما در دعا، حجاب بین خود و خدا را کم و کمتر می‌کنیم و بیشتر متوجه حضور بیکرانه او می‌گردیم. موفق باشید

37867
متن پرسش

«یا لثارات الحسین (ع)» سلام: ببخشید یکی از دغدغه کسانی که به پزشکیان رای میدن اینه که میگن دخترامون رو گشت ارشاد می گیره می بره زندان اگه به جلیلی رای بدیم. اصلا برای این طرح ارشاد اگه سوال شد چی باید بگیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که توصیه های آقای دکتر جلیلی به خواندن کتاب های «مصباح الهدایه» و «شرح دعای سحر» و «سرّ الصلوات» و «اربعین حدیث» و «شرح جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی بوده است و تا این اندازه نسبت به مبانی عرفانی و حِکمی آگاه است. از آن جایی که ایمانِ عرفانی منجر به گشودگی انسان نسبت به عالم و آدم می‌شود؛ باید متوجه بود که ابداً شخصیت آقای جلیلی شخصیتی نیست که متأسفانه جبهه رقیبِ ایشان تحت عنوان «طالبانیسم» به ایشان نسبت می‌دهند و البته همان طور که نباید قاطعیت مولای مان علی«علیه السلام» را در مقابل انحرافاتی چون حکمیّت، بسته بودنِ آن حضرت قلمداد کرد؛ قاطعیت های دکتر جلیلی در مقابل لیبرالهای وطن فروش را نباید بسته بودنِ ایشان به حساب آورد. موفق باشید  

37668

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: بنده گه‌گاهی دچار حالت خاصی در دلم میشم. نمیتونم اسمش رو اضطراب بذارم شاید بگیم شبیه اضطرابه. درست وسط دلم هست. یجوری هست. فقط هم با رفتن به بهشت زهرا آروم میشم. اگر قطعه شهدا برم که کلی حال خوب و انرژی مثبت می‌گیرم یک‌حال وصف‌ناپذیر از مزار شهدا می‌گیرم سبک میشم. تا حالا ترسیدم با مشاوری در میون بذارم و بگن افسرده هستی و کلی انگ بهم بزنن میشه خواهش کنم بفرمایید چی هست این حالت و من باید چه کنم؟سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که مکرر عرض شده این قصه بشر جدید است و طلب ابعاد متعالی آخرالزمانی او. پیشنهاد می‌شود مباحث «راز نیست‌انگاری دوران و راه عبور از آن» https://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C را دنبال فرمایید. موفق باشید

37589

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز و ارجمند: دو سوال دارم که خیلی ها سرزنشم میکنن خواستم از محضرتون کسب تکلیف کنم . ۱. آیا گریه بیش از حد برای اموات بخصوص اطفال باعث عذاب و رنجش آنها می‌شود؟ ۲. چگونه با احساس گناه و عذاب وجدان کنار بیایم؟ چون در تصادف منجر به فوت مقصر بودم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.بی‌قراری لازم نیست. بالاخره شخصی که فوت کرده، زندگی دیگری را شروع می‌کند. آری! تقاضای رحمت واسعه برای او خوب است ولی بی‌قراری نه ۲. مرگ و زندگی افراد در دست ما نیست، در همان حدّی که سهل‌انگاری شده است باید خود را ملامت کرد و نه آن‌که گمان کنیم مرگ آن‌ها به دست ما انجام شده. در حالی‌که این امور مربوط به مقدّرات الهی می‌باشد. موفق باشید 

37502

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد عزیز روز معلم برشما مبارک باد. براستی زمان چه جایگاهی دارد که شیخ شبستری گفت زندیقی اگر حفظ مراتب نکنی؟ زمان در ارتباط با وجود در مسیر توحید چه جایگاهی دارد؟ مسیرِ شدن چرا دفعی نیست؟ اهمیت زمان در هویت بخشی چیست؟ رابطه نفس با زمان چیست؟ چگونه نفس که امر مجرد است و زمان مند نیست، در گذر زمان رشد می یابد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً آن کس که زمان و زمانه را نشناسد، عملاً از عمر خود  و علم خود بهره‌ای نخواهد برد. در این رابطه در جلسه شنبه، متنی تحت عنوان «زمان شناسی حضرت امام صادق علیه السلام و حضوری دیگر» و شرح صوتی آن خدمت دوستان عرضه شد که می‌توانید آن را در کانال «مطالب ویژه» دنبال بفرمایید تا از عظمت سیره و روش انقلاب که راهِ امام صادق «علیه‌السلام» را در این موارد طی می‌کند، حیرت نمایید. موفق باشید

37119

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام! پاسخ شبهه زیر چیست؟ تفسیر علم به حضور معلوم نزد عالم، غلطه. چون ما به معدومات هم عالم هستیم. همانطور که خداوند هم به معدومات مثل شریک باری عالم است، با اینکه حضور معلوم در مورد معدومات نادرسته، پس تفسیر علم به حضور معلوم نادرست شد. با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم معدومات و علمِ به مفهوم آن‌ها، غیر از علم به حضور معلوم است نزد عالِم. و این دو نباید خلط شود. موفق باشید

37043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: یک کلمه؛ کربلا کجاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرجا ما باشیم و انقلاب اسلامی و شهداء. موفق باشید

36880

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا می‌شود مثال موج و دریا را که در عرفان است. در برهان صدیقین مثال بزنیم و بگوییم هستی دریا باشد و ماهیت همان موج باشد. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با این نگاه که ماهیات، محل ظهور وجودند و اصالتی  و استقلالی در خود ندارند. موفق باشید

36849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: استاد از بستگان نزدیک بنده چند سالی است که دچار بیماری آلزایمر شده و متأسفانه با گذشت زمان بیماری او پیشرفت کرده و احتمالا حادتر هم خواهد شد؛ به طوری که اخیرا شناخت و ادراک او از اطرافش و از اطرافیانش و از حرف هایی که می‌شنود بسیار کم شده و بیان مطلب و حرف زدن هم برای او دشوار گردیده. به همین علت با اینکه به حمد الله هنوز از برکت وجودش بهره مندیم ولی حضورش برای ما کمرنگ شده. چیزی که برای بنده در این باره بسیار تفکر برانگیز شده و شاید راه پی بردن به آن برای ما بسته است این نکته است که آیا این عدم ادراک و شناخت او از اطراف خود و از گفت و شنودهای اطرافیان، حضور خود او را نیز برای خودش کمرنگ کرده است یا نه!؟ آیا نفس ناطقه که از تجلیات حضور حضرت حق می باشد با کاهش ادراک عقلی و شناختی کاهش میابد و کمرنگ می‌شود؟ آیا کسی که دیگر قادر به تفکر و تعقل نباشد و درک او از اطرافش و از سخنان اطرافیانش بسیار کم شده باشد خود را کمتر خود حس می‌کند؟ آیا در این صورت او خودش هم کمتر بودن خود و حضور خود را حس می‌کند؟ اگر چنین نیست آیا پس مبنای فلسفه دکارت که گفت من فکر می‌کنم پس من هستم با همین مثال عینی زیر سوال نمی‌رود؟ چراکه اگر چنین بود پس باید می‌گفتیم من چون کمتر قادر به تفکر و تعقل هستم پس لذا کمتر هستم و اگر کلا قدرت تفکر را از دست دادم انگار که نیستم. ولی به نظر بنده انسان هر اندازه که قوه تعقل و تفکر و ادراک خود را از دست داده باشد باز حضور خود را نزد خود حس می‌کند و می‌داند که هست گرچه حتی دیگر مفهومی از بودن یا نبودن را نتواند درک کند! خواستم در این باره جویای نظر استاد گرامی شوم. با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه و نظر خود جنابعالی کاملاً درست است زیرا در این موارد انسان بیشتر در نزد خود حاضر می‌شود و در جهانِ وجودی خود آزاد از کثرت‌های بیرونی، خود را تجربه می‌کند و آنچه جناب دکارت می‌فرماید در حالت معمولی است و تفکراتی که بیشتر تفکرات نسبت به کمّیت‌ها می‌باشد مثل تفکر در علم ریاضی. موفق باشید

36804

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: سوالی در این مورد دارم که چرا شخصیت بزرگی همچون آقای دکتر رضا داوری اردکانی هیچگونه موضعی در مورد شهادت و شخصیت شهید سلیمانی (که مقام معظم رهبری از او به مکتب سلیمانی تعبیر می‌کند) ندارد؟ آیا ایشان مصلحتی را در نظر دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان در این مورد نظر داد. به نظر می‌آید ایشان احساس کرده‌اند کسی نیستند که از نظر اجتماعی بخواهند در این مورد اظهار نظر کنند. وگرنه تعلّق ایشان به انقلاب اسلامی کاملاً مشخص است. موفق باشید

36716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد محترم: استاد این فیلم رو ببینید عالیست مدت بسیار زیادی با آثارتان آشنایی نسبی دارم، حدسم اینه این فیلم را بسیار می پسنیدن (یک فیلم ضد آمریکایی اصیل به معنای واقعی کلمه است) در حدود بیست دقیقه اول متوجه می شوید از فیلم خوشتان می آید یا نه فضاش با کتاب جایگاه رزق انسان در هستی همسویی داشت Perfect Days 2023 https://www.uptvs.com/contents/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C-perfect-days-2023.html

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر. نیاز به فرصتی دارد که امید است پیش بیاید. موفق باشید. 

36702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: سوال بنده در مورد ضابطه گرايش های افراد به شخصیت های مختلف و نحوه مدیریت این گرايش ها می باشد. به طور خاص می‌خواهم بدانم برای این که علاقه و ارتباط با شخصیت با ویژگی های خاص داشته باشیم باید چه کنیم؟ ویژگی های ما باید مکمل باشند یا مشابه؟ و در مورد نفس و تقویت آن (درمان جبن) اگر ممکن است راهکار بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به انسان‌های بزرگی مانند حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فکر کنید و این‌که می‌فرمایند: «والله، من تا حال نترسیده‌ام» زیرا توحید الهی را با تمام وجود باور کرده‌‌اند که خداوند در همه امور حاضر است. حال این نوع رجوع چه به صورت مکمل باشد و چه به صورت مشابه، در هر حال جواب می‌دهد در صورتی که در مسیر هرچه بیشتر فهم توحید، معرفت خود را رشد دهیم.  موفق باشید

36327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بحث‌های «راز نیست انگاری دوران و راه عبور از آن» را گوش دادم. من این رو فهمیدم و به این نتیجه رسیدم که بشر جدید، عرفانِ امام خمینی «رضوان‌الله‌علیه» را می‌خواهد. همچنین یاد سخنی از شما افتادم که وقتی مطرح فرمودید، عده‌ای از علما با شما مخالفت کردند و صداشون در اومد وقتی فرمودید: «اسلامِ بدونِ عرفان، اسلام نیست!» و در جواب اون‌ها فرمودید این حرف من نیست، بلکه حرف حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌علیه» است. البته نتیجه‌گیری از بحث شما سخته و به این راحتی‌ها نمیشه متوجه‌اش شد و بحث پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:آری! ما هر اندازه بیشتر متوجه ظرفیت بشر آخرالزمانی شویم، بیشتر و بیشتر متوجه عظمت اسلام در لایه‌های عمیقتر آن می‌گردیم که همان عرفان حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌باشد. آیا از خود پرسیده‌ایم چرا آن مرد الهی در آن سال‌های دور و در جوانی خود، آنهمه تلاش کردند در تألیف و تدوین آن کتاب‌های عرفانی آن هم در زمانی که کمتر کسی به آن کتاب‌ها نظر داشت؟ ولی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آینده و ظرفیت بشر جدید را به خوبی یافته بود و می‌دانست همین‌که بشر جدید متوجه دامِ نیست‌انگاری خود شود، نیاز به آن کتاب‌ها دارد با رویکرد عبور از نیست‌انگاری  و نه با رویکرد آن‌که بخواهد آن کتاب‌ها را تبدیل به متون صرفاً آموختنی نماید. موفق باشید

36175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام خدایی که جز نام نشانی از او ندارم. حاج آقا امیدوارم بتونم حالم را شرح بدم، به شدت نیاز به مداوا دارم. مضطربم، از خواندن نماز و گرفتن روزه و رعایت حرام و حلال از آن جهت که نوری دیده نمی‌شود، دل زده کرده مرا. دایم در ناملایمات روزگار درگیرم. درد می‌کشم از این که خود را در مسیر نمی یابم، درد می کشم که نمازم جز دولا راست شدن چیزی نیست، درد می‌کشم از کثرت گناه که دست و پایم را بسته. به دنبال ذکری، دستور عملی هستم که خالی شوم از همه ظلمات و کثرات. خسته ام که اطرافیانم پی همه چیز هستند الا خودشان الا خدایشان. بگویید ۴۰ روز روزه بگیر، یک سال نماز جعفر طیار بخوان بگویید یک کاری بکنم تا در مسیر رشد خودم قرار بگیرم من از این آورده های حاضر ناراضی ام. می‌خواهم پاک شوم و از هر عمل فقهی که انجام می‌دهم نور بگیرم، احساس کنم نزدیک تر شدم، و هر روز به کاری و هر دم به دمی نباشم. اگر نتوانستم شرایط را برای یک معالجه قطعی روشن کنم، بفرمایید تا توضیح بیشتری دهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معرفت خود به حقایق را عمیق‌تر کنیم، برکات عبادات ما بیشتر می‌شود. در این رابطه خوب است خود را به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن به شرح کتاب «آداب الصلواۀ» از حضرت امام خمینی بپردازید. که صوت همه مباحث مذکور روی سایت هست. موفق باشید

36149
متن پرسش

سلام استاد: وقت شما بخیر. درباره مسئله فلسطین پیامی را دیدم از یکی از هموطنان که آیه قرآن را ذکر کرده بود که هیچ کس نمی‌تواند سرنوشت قومی را تغییر دهد مگر آنکه خود اون قوم درون خود را تغییر دهند. با این تفاسیر نبرد طوفان الاقصی یک تغییر جمعی در مردم غزه می باشد، یعنی از حالت ظلم پذیری به حالت ظلم ناپذیری و یورش به ظالم تغییر کرد و حتما هم آگاه بودند که این تغییر هزینه داره و اون هم جان اونهاست. و مسلما این جریان جدید عاقبتش پیروزیست به بهای خون. همانطور که ابوعبیده گفت به جای اینکه هر روز بمیریم یکبار می‌میریم. آیا این همان حضور روح آخرالزمانی است که در تمام بشریت دمیده شده است و تکلیف هر انسانی را با این جریان روشن خواهد نمود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در نگاه تاریخیِ خود این‌طور رخداد طوفان الاقصی را متوجه می‌شوم. آری! اگر دیروز، «آن ها به عنوان قهرمانان آزادی‌بخش در مقابل رژیم صهیونیستی مبارزه می‌کردند، امروز با حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در فضای آن مبارزه مجاهدان فلسطینی، کربلایی مبارزه می‌کنند. گویا مردم غزه متوجه شده‌اند که رسالت گشوده تفصیلی تاریخی را به عهده دارند که با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دفاع از حرم شروع شد. به همین جهت ملاحظه کرده‌اید که در دیوارهای تونل‌های غزه نوشته‌اند: «نحن قاسم». و این یعنی کربلایی‌شدنِ غزه و شروع افول اسرائیل و آمریکا و اروپا و روشنفکرانی که سرنوشت خود را به اسرائیل گره زده‌اند. موفق باشید  

36147
متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد در مورد شهید آوینی عزیز، بنده از سن نوجوانی تا به امروز که ۴۲ سالم هست بدون اینکه خیلی از ایشان شناختی داشته باشم جز در حد مختصر، اما حب خاصی از ایشان در دلم هست با اینکه شهدای دیگری مثل خرازی و حتی حاج قاسم هستند ولی نمی‌دانم چه خصوصیت روحی از ایشان هست که علاقه و کشش خاصی به سمت ایشان دارم و همیشه یادشان در ذهن و دلم هست و بسیار عاشق صدای ملکوتی ایشان هم هستم. آیا ایشان نسبت به دیگر شهدا چه خصوصیت وجودی بارزی دارند که اینگونه هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با آن شهید بزرگوار و گفتارِ ملکوتی‌اش، افقی از فهم حقیقت این انقلاب و این تاریخ در مقابل ما گشوده می‌شود که حتی معنای حقیقی سایر شهدا در آن کلمات، برایمان ظاهر می‌شود و از این جهت نه‌تنها آن شهید بزرگوار یعنی شهید آوینی مربوط به دیروزِ ما، بلکه مربوط به فردا و فرداهای ما خواهد بود. موفق باشید                 

36051

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: استاد حال که فصوص و منازل را به اتمام رسانیده ایم و در جلسه ی پایانی منازل فرمودید خداوند می‌خواهد به یک معنا حس خودش را در مقام احدیت به ما نیز بچشاند .از وقتی این مطلب را دانسته ام شخصیتم عوض شده همسرم می‌گوید جدی شده ام و دیگه شوخی نمی‌کنم. استاد سوال ما این است حال که رویکرد من رسیدن به این مقام است و وجه قلب من به این سمت است ان شاءالله در عوالم بعدی به این منزل می‌رسم؟ شاید در دنیا نتوانم و کوتاهی هایی از من سر بزند ولی در عوالم بعدی بالاخره پس از گذراندن عذابها و مقام های لازمه در پایان به این توفیق موفق می‌شوم؟ خدا حفظتان کند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله مورد رحمت الهی قرار می‌گیرید. عرایضی در شنبه آینده در رابطه با سوره قدر خواهد شد، امید است که راه‌گشا باشد. موفق باشید

36012

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: خدا قوت. منظور این روایت چیست؟ «عنه عليه السلام القَرابَةُ إلى المَودَّةِ أحْوَجُ مِن المَودَّةِ إلى القَرابَةِ»; امام على عليه السلام: خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى» ; نهج البلاغة : الحكمة 308 .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه مهم است دوستی است و حتی در دل خویشاوندی آنچه مهم است آن نوع دوستیهایی است که بین ارحام پیش می‌آید. حال چه آن دوستی در بین خویشان باشد و چه بین غیر ارحام. مهم، دوستی است و دوست‌داشتن، و دوست‌داشتن را دوست‌داشتن.https://eitaa.com/dastanak_ir/13862.  موفق باشید 

35998

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت شما بخیر و نور: سوالی در حیطه ی جبر و اختیار در انتخاب همسر داشتم اصل مسئله این است، نظر به مبحث اعیان ثابته، همسر را من انتخاب می‌کنم یا خداوند مقدر فرموده؟ اگر من به کسی نه بگویم، نه گفتن من ، به اراده ی خداوند است، یا به اختیار خودم؟ اگر مهر شخصی در دل من قرار گیرد، خداوند این مهر را در دل قرار داده یا خیر؟ آیا خدایی که این عالم و آدم را خلق کرده، در مسئله ی انتخاب همسر، که گفته شده نصف دین را شامل می‌شود، موضوع به این مهمی را به اختیار و عقل محدود بشر واگذار کرده؟ یا خیر، خداوند با توجه به درجات و درونیات و قوا و استعداد رشد هر کس، همسری برای او مقدر فرموده که رشد آن دو، با بودن در کنار یکدیگر رقم خورده سوال دوم اینجاست اگر شخص، تغییر کند، و رتبه وجودی اش بالاتر رود، همسر مقدر شده ی وی تغییر می‌کند؟ پیشاپیش تشکر از پاسخ گویی شما🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در آيات ۱۷۳ و ۱۷۳ سوره اعراف خبر از تعهد فطري انسان در مقابل خدا مي‌دهد كه انسان ذاتاً حق را مي‌شناسد و ربوبيت او را پذيرفته، و از ابتدا والدین هرکدام مشخص بوده است. لذا می‌فرماید:  
« وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ،  أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ »
     يعني آنگاه كه از فرزندان آدم، از پشت نسل‌هايشان، تعهد گرفتيم، خودشان را گواه خودشان گرفتيم، كه آيا من ربّ شما نيستم؟ گفتند: آري شهادت مي‌دهيم. اين كار را كردم تا روز قيامت نگويند ما نسبت به ربوبيت تو غافل بوديم، يا بگويند كه پدران ما مشرك بودند و ما هم فرزندان آنها بوديم و از خود اطلاعي نداشتيم، آيا ما را هلاك مي‌كني به جهت كاري كه آن باطلان كردند؟
          نتايج آيه :
    الف – ذات همة انسان‌ها با پروردگار خود روبرو شده‌است.
    ب – همه بدون استثناء ذاتاً به رب بودن خداوند شهادت داده‌اند.
    ج – همه با يك علم ذاتي و حضوري پروردگارشان را مي‌شناسند.
      د – در قيامت بدكاران نمي‌توانند بگويند ما از ربوبيت خداوند بي‌اطلاع بوديم، چون جانشان چنين تصديقي را همواره داشته و آنها با مشغول كردن خود به دنيا، آن صدا را در خود خاموش كرده و در نتيجه نشنيدند.
    ه – با توجه به اين ذات و فطرتِ آشنايِ به پروردگار هستي، نمي‌توانند بگويند چون پدران ما مشرك بودند ما هم مشرك شديم و محيط و تربيت خانوادگي را بهانه‌اي براي بدبودن خود بگيرند. لذا ريشه اصلي بد بودن و خوب بودن هر كس، خود فرد است و محيط و خانواده و پدر و مادر و جامعه و ژن، همه‌شان علت مُعِدِّه يا شرايط هستند و علت اصلي خود انسان است كه در مقابل نداي فطرت چه موضع و انتخابي بكند. و چه بسا از والدين غير صالح و در محيطي فاسد، انسان‌هايي متعالي سربرآورند، چرا كه اين انسان‌ها نگذاشتند صداي فطرت‌ در جانشان خاموش شود.
با توجه به موارد فوق می توان گفت از همان ابتدا والدین انسانها مشخص بوده، و خداوند ربوبیت خود را با آنها در میان گذارده. پس باید همسر هرکس در نسبت به فرزندی که مربوط به این همسر است، از قبل معلوم بوده باشد. موفق باشید

 

35874

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام: آیا علم ذوقی همان علم حضوری است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! می‌توان به همین صورت که می‌فرمایید، موضوع را دنبال کنیم به شرطی که تازه، علم حضوری را به صورت علم حصولی در نیاوریم بلکه به عنوان حضوری که در نزد خود برایمان پیش می‌آید، قلمداد کنیم. موفق باشید

35697

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

صلوات بر پیامبر و سلام و درود به شما.  سوال کردن که شما محبوبیت ندارید میخام بگم که مردان الهی همواره در راه تبلیغ دین مورد نیش و کنایه دشمنان بوده اند و مادامی که حضرتعالی پشتیبان و حامی حاکم ستمگر و ویرانگر کشور و ملت نباشید در دل ما جای دارید و کتابهای شما زینت دهنده کتابخانه ما و مطالعه آن باعث نورانیت دل و روح ماست. اما در استانه هفته دولت مطلبی از امام عزیزمان را دیدم که خطاب به حاکم فعلی فرمودن ولی متاسفانه گوش نکردن و الان رسیدیم به وضعیت فعلی که فساد و بی عدالتی جامعه اسلامی را فراگرفته و به جایی رسیدیم که پول نفتمان با اجازه آمریکا در عمان بلوکه شده و باید با اجازه شیطان جهانخوار!!! خرج کنیم. بیانات امام خمینی در دیدار با هفته دول 1362 یکی از انگیزه هایی که دیکتاتوری پیش می آورد این است که دیکتاتورها می بینند ملت همراهشان نیست، اعمال دیکتاتوری می کنند. یکی از انگیزه هاست البته، انگیزه های دیگر هم دارد. چنانچه ملت ها همراه دولت باشند، وجهی پیدا نمی کند که دیکتاتوری بکنند با ملت خودشان، مجهز می شوند برای کسانی که به آنها حمله می کنند. وقتی که ملت جدا باشد از دولت و دولت هم بخواهد از ملت استفاده کند و بدوشد ملت را، دیکتاتوری پیش می آید. به مناسبت هفته دولت، صبح روز هفتم شهریور 1362 اعضای هیئت دولت به همراه رئیس جمهور و نخست وزیر وقت با حضرت امام در جماران دیدار کردند. امام در این دیدار با تشریح انگیزه حضور مردم در انقلاب، لزوم خدمت مسئولان به مردم را یادآور شدند. متن کامل سخنان امام و توصیه های ایشان در ذیل آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم موقعیت جمهوری اسلامی در دنیا در این «هفته دولت»، ما تلخی ها و شیرینی ها داشتیم. تلخی ها از دست دادن چند نفر اشخاص متعهد که قبل از هفته، مرحوم «عراقی» بود که من مرحوم عراقی را از آن اولی که نهضت شروع شد و تماس با ما داشتند، می شناختم و انصافاً مردی بود که عمرش را صرف خدمت به اسلام کرد. و در این هفته هم که مرحوم آقای «رجایی» که همه می دانید چقدر مرد متعهدی و خدمتگزاری بود، و واقعاً معلم اخلاق بود به اعمال خودش. و همین طور آقای «باهنر» که مرد دانشمند متعهد و معلمی بود. این اسباب تأسف و تأثر ماست و شما. و این تلخی است که خوب، غیر از این هم ما در این طول مدت داشتیم. و شیرینی و شیرینی ها آنچه بحمد الله در این هفته که «هفته دولت» است و واقعاً باید هفته دولت حساب کرد. دولت و هر چه وابسته به اوست و ارتش و سپاه و همه اینها جای خودشان را در دنیا باز کرده اند. یعنی، دنیا امروز روی این جمهوری و روی دولت جمهوری و روی رئیس جمهور این کشور و روی مجلس و همه ارگان های دیگر حساب باز کرده است. آنهایی که تا کنون در کمین بودند که این دولت در بین خودشان یک چیزهایی واقع می شود و مردم هم اینها را قبول ندارند و بعد از یکی دو ماه قضیه تمام است، و صدام هم روی همین زمینه بازی اش دادند، الآن چند سال است گذشته است و آنها باز در خارج نشسته اند و منتظرند به اینکه کسانی برایشان کار بکنند و آنها بیایند بهره برداری کنند. و بحمد الله الآن دولت استقرار پیدا کرده است و کشور ما یک کشور مستقر مستقلی، آزادی است. و من امیدوارم که بیشتر از این، رو به استقلال و آزادی و جهات دیگر برود. اسلامیت انقلاب، انگیزه حضور مردم در صحنه ها و مهم همین معناست که کراراً من عرض کرده ام، این است که جمهوری چون اسلامی است و ملت اسلامی هستند، مسلم هستند، مادامی که دولت و رئیس جمهور و رئیس مجلس و مجلس و قوای قضائیه و ارتش و پاسدار و همه، رو به اسلام باشند این کشور اسلامی رو به آنهاست، و اساس همین است که برای خاطر اسلامی بودن از اول پیروزی حاصل شد. شما گمان نکنید که اگر یک انگیزه دیگری عرضه شده بود به این ملت، ملت مجتمع می شدند. برای اینکه ملت، ملت مسلمان است. وقتی که اسلام عرضه شد، خوب، تمام روحانیون، اکثر روحانیون، اکثر کسانی که در کار بودند تبلیغ کردند و مردم را به صحنه آوردند، و مردم هم خودشان با روی گشاده آمدند، و تا امروز هم تمام این فداکاریها، فداکاریهای روی اسلام است نه اینکه حساب دیگری دارد. مسأله ملیت هست، اما نه آن طوری که آقایان خیال می کنند که ما ملیت را بگیریم و کاری به اسلام نداشته باشیم، اول ملی باشیم و بعد اسلامی باشیم، نخیر، مسئله اسلامی بودن است که مردم را وادار کرد به اینکه جوان هایشان را بدهند و فریاد بزنند باز جنگ، این غیر از این چیزی نیست. همراه نبودن مردم با حکومتهای دیکتاتور و من کراراً به آقایان عرض کرده ام و حالا هم باز تکرار می کنم که خدمتگزار باشید به این ملتی که آن دست های خیانتکار را قطع کرد و این امانت را به شما سپرد. شما الآن امانت بزرگی از دست این ملت تحویل گرفتید و مقتضای امانتداری این است که آن را به طور شایسته حفظ کنید و به طور شایسته به نسل آینده و دولت های آینده تحویل بدهید، و مادامی که این طور باشید ملت پشت شماست، و مادامی که ملت همراه شما باشد هیچ آسیبی به شما و به کشور نمی رسد. یکی از انگیزه هایی که دیکتاتوری پیش می آورد این است که دیکتاتورها می بینند ملت همراهشان نیست، اعمال دیکتاتوری می کنند. یکی از انگیزه هاست البته، انگیزه های دیگر هم دارد. چنانچه ملت ها همراه دولت باشند، وجهی پیدا نمی کند که دیکتاتوری بکنند با ملت خودشان، مجهز می شوند برای کسانی که به آنها حمله می کنند. وقتی که ملت جدا باشد از دولت و دولت هم بخواهد از ملت استفاده کند و بدوشد ملت را، دیکتاتوری پیش می آید. در این رژیم های سابق شاهنشاهی وضع این طور بود که مردم حال گریز داشتند، و اینها می خواستند آنها را با فشار نگه دارند و از آنها بدوشند، از این جهت دیکتاتوری پیدا می شد. شاهش دیکتاتور بود و- عرض می کنم که- استاندارهایشان هم همین طور، و فرماندارهایش هم همین طور، و شهربانی اش هم همین طور، و همه شان، ارتش هم همین معنا بود. برای اینکه، اینها می دیدند که مردم با آنها همراه نیستند، آنها هم که می خواهند استفاده بکنند، مسأله هم استفاده بود، نه مسأله برای انگیزه انسانی بود، برای استفاده بود، از این جهت، این انگیزه دیکتاتوری می شد، تو سر مردم زدن می شد. آن روزی که شما احساس کردید که می خواهید فشار به مردم بیاورید بدانید که دیکتاتور دارید می شوید. بدانید که مردم معلوم می شود از شما رو برگردانده اند. مادامی که مردم هستند و کمک دارند به شما می کنند، شما اگر مردم نبودند نمی توانستید این جنگ را اداره بکنید، این شک ندارد. مردم اداره کردند، یعنی این سپاه مردمند، این بسیجی ها مردمند، ارتش هم امروز مردم است. اگر ارتش سابق بود همان طوری که خیال کرده بود صدام، خیالش به واقعیت می پیوست. برای اینکه، یک ارتشی بود که انگیزه اسلامی نداشت و انگیزه منافع شخصی داشت و به مجرد اینکه وارد می شدند آنها هم دست بر می داشتند. خوب، ما سابق دیدیم که وقتی که جنگ عمومی پیش آمد بدون اینکه با ما کار داشته باشند، آنها می خواستند از اینجا عبور کنند، هیچ هم کار به ما نداشتند، به مجرد اینکه اینها در سرحد وارد شدند، تمام ارتشی ها و ژاندارمری همه فرار کردند. و در تهران هم من خودم شاهد بودم که تهران هم چمدان ها را همین ارتشبدها و امثال اینها می بستند و از تهران فرار می کردند. کجا می خواستند بروند نمی دانم. و من دیدم که این سربازهایی که از توی سربازخانه ها آمده اند بیرون می گردند دنبال اینکه یک چیزی پیدا کنند بخورند. این برای این بود که، مردم همراه نبودند. مردم شکر می کردند که آمدند اینجا و رضا خان رفت. این یک واقعیت بود که ما شاهد بودیم این معنا را که شکر می کردند که خدا به آنها یک منتی گذاشته است که اجنبی ها، آنی که اجنبی بودند، از روسیه بود، از امریکا بود، از انگلستان بود، اینها آمدند و «پهلوی» رفت. وضع این طوری بود، چنانچه دیدید وقتی که محمد رضا هم رفت مردم ریختند و آن طور جشن بپا کردند، گویی که الآن سلطنت طلب ها در خارج همین دیشب هم می گفتند که همه ایران سلطنت طلبند، و اعلیحضرت رضای دوم «1» الآن محبوبیتی دارد که مردم همه با او هستند! خوب، اینها بگویند. و من اعتقادم این است که این رندها جمع شده اند دنبال این بچه که پول هایش را از جیبش درآورند. اینها می خواهند این را، پول هایی که پدر کذایش از مردم گرفته و حالا در بانک ها دست این است با این بهانه ها از او در آورند و بعد هم رهایش کنند برود سراغ کارش. و من صلاحش را می دانم برود سراغ تحصیل و برود سراغ یک کاسبی. بداند که دیگر این کارها گذشته است. مردم اگر چنانچه جمهوری اسلامی هم نباشد، دیگر سلطنت طلب نیستند، این شکی در کار نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به این نکته فکر کنید که به هر حال انقلاب اسلامی فرصتی است تاریخی، حال باید از خود بپرسیم چه نسبتی  بین عملکرد ما و این فرصت تاریخی هست تا جدّی‌تر از آنچه هستیم باشیم؟
متفکران جهان مدرن مانند ویل دورانت خود را در احساس تاریخی خود جستجو می‌کردند، در آن حدّ که در تلاش‌های خود روز و شب نداشتند. حال مائیم و اتفاقی که از طریق انقلاب اسلامی پیش روی ما قرار گرفته و ما را دعوت می‌کند تا متفکرانه نسبت به آن فکر کنیم، از آن جهت که وظیفه متفکر، درک زمان و توجه به ظرفیت‌های پیش آمده است، در عین توجه به دردهای انباشته قرن‌ها و دهه‌هایی که به ارث برده‌ایم و البته برای عبور از آن‌ها باید روحی دیگر به میان آید، روحی که چراغی باشد برافروخته‌شده از روحِ خلوت‌نشینی به نام حضرت روح‌الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تا در نتیجه تغییری در بنیان جان انسان‌ها شکل بگیرد  و تاریخ دیگری آغاز شود و آینده دیگری به میان آید، غیر از آینده‌ای که جهان مدرن مدّ نظر انسان‌ها قرار داده بود، آینده‌ای که با آزادی و تفکر محقق می‌شود و انسان‌ها با انتخاب خود متوجه زمان قدسی‌شان در تاریخ باشند، با خودآگاهی نسبت به بی‌نظمی‌ها و پریشانی‌ها و پراکنده‌کاری‌هایی که ما را در بر گرفته و در عین حال با حضور در قلمرو تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده می‌توان به خردی رسید که اشاره به آینده دیگری دارد، در عین ایمان و امید. موفق باشید

 

35680

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد طاهرزاده: مدتی هست که با خودم و عبادت‌ها و نمازهایم دچار تعارض و خستگی شده‌ام. با خودم می‌گویم: بیش از بیست سال نماز خواندن و ثابت ماندن آیا کافی نیست؟ من نمی‌توانم این وضع را به همین منوال تاب بیاورم. از خود شما این معنا را درک کردم که اگر راهی را می‌روی و در وجود تو چیزی حاصل نمی‌شود پس داری اشتباه می‌روی. چطور باید راه و روش دیگری در پیش بگیرم؟ چطور باید در نماز حاضر شد؟ چطور (طبق بیانات خودتان) باید در پیش خودمان حاضر شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در مسیر دینداری، بحث در حضور نسبت به صراط مستقیمی است که همچنان رو به جلو می‌باشد در راستای حقیقتی که در افق حضور ما به ظهور آمده. در این رابطه خوب است به سؤال و جواب شماره‌های 34142 و 34733 رجوع فرمایید. موفق باشید

35676

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا در رحم مادر، نفس است که جسم را می‌سازد؟ ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته حکیم بزرگ جناب صدرالمتألهین، در دوره جنینی در ابتدای امر، این نفس ناطقه مادر است که نطفه را تدبیر می‌کند تا آن نطفه، آماده پذیرش نفس ناطقه خود شود. موفق باشید

نمایش چاپی