سلام علیکم حاج آقا: ما شنیده ایم که امام زمان سلام الله علیه با سرعتی مافوق نور در حال پرواز و سیر و صعود به درگاه قرب الهی هستند. از طرفی ما هم بسیار افتاده و ناتوان و ضعیف هستیم و از عبادات مفتضح خود بسیار شرمساریم. اگر از ایشان تقاضا کنیم که ما را هم با خودش ببرد، آیا چنین تقاضایی غیرمنطقی و گزاف است؟ منظورم این نیست که ترک عبادت و عبودیت کنیم. منظورم این هست که با همین عبادات ناچیز، آیا می توان تقاضای همراهی از ایشان کرد، به همان معنایی که مرحوم علامه فرمودند: من خس بی سر و پایم که به سیل افتادم/ او که می رفت مرا هم به دل دریا برد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در فهمِ نسبتی که با حضرت صاحب الامر «عجلاللهتعالیفرجه» داریم، به لطف الهی میتوانیم راههای مهمی را طی کنیم مانند آنچه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب در آن مسیر قرار گرفتهاند. اخیراً عرایضی تحت عنوان «نظر به حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» و درک حضور نهایی امروزین خود» شده است. خوب است که به آنجا رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/16112 موفق باشید
الله اسم است الله اسم ذات است ذات تجلی و ظهور میکند که به این تجلی الله میگویند و از تجلی الله سایر اسما ظهور میکنند و از تجلی اسما، فرشتگان، من، شما، درخت، کوه و... ظهور می یابد. این موجوداتی که در اطراف خود حس میکنیم، مظاهر آن اسما الله و الله مظهر ذات. و هیچ موجودی به معرفت ذات را دسترسی نیست. حد اکثر معرفت انسان اسما الله هستند. و معرفت الله و اسما شهودی، وجودی، چشیدنی است. مثلا شما وقتی مظهر اسم حی شدی، همانند عیسی مسیح (ع) مردگان را به اذن خدا زنده میکنی. برای همین گفته اند اسمای الهی وجودی هستند. یعنی کسی که صاحب اسم حی میشود خدا ظهور کرده در جلوه حی. اسم حی یک لفظ و مفهوم نیست. بلکه امری وجودی است. نظر شما درباره مطالب بالا چیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در سؤال شماره 37227 مطرح شد، حقیقتاً همینطور است. موفق باشید
سلام استاد گرامی خسته نباشید: ایمیل برای جواب پرسش گذاشتم خدمتتان بنده مبحث معرفت نفس و بقیه سیر مطالعاتی که روی سایت بود را گوش دادم و به این نتیجه رسیدم که طبق آیه ۱۵ از سوره فاطر قرآن «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺷﻤﺎﻳﻴﺪ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ، ﻭ ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻭ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.(١٥)» هرچه داریم از خداست حتی نشستن و برخاستن و خوردن و آشامیدن و نفس کشیدن و... «کل یوم هو فی شأن» استاد سوالی که دارم اینه که آیا بنده به روح رسیده ام؟ یا اینکه میشه یه تمرین برای رسیدن به روح به من بدهید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی: «اندر این ره میتراش و میخراش ** تا دم آخر دمی فارغ مباش» و باید شاکر بود که در بستر دین اسلام ذیل رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» به انسانهایی چون حضرت علی «علیهالسلام» در صدر اسلام تا آخرین دوران و به حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در این دوران نظر داریم و در انسانیت قدسی آنها خود را جلو میبریم. موفق باشید
(11663 4) عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبی عبدالله، عن القاسم بن عروة، عن عبدالله ابن بکیر، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عن قول الله عزوجل: یوم تبدل الارض غیر الارض قال: تبدل خبزة نقیة یأکل منها الناس حتى یفرغوا من الحساب، فقال له قائل: إنهم لفی شغل یومئذ عن الاکل والشرب فقال: إن الله عزوجل خلق ابن آدم أجوف ولا بدله من الطعام والشراب، أهم أشد شغلا یومئذ أم من فی النار؟ فقد استغاثوا والله عزوجل یقول: وإن یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب. الکافی بابا الاکل مع الضیف با سلام خدمت استاد عزیز در رابطه با این حدیث: ۱. مفهوم «خلق ابن آدم اجوف» چیست؟ اجوف در این حدیث به چه معنا است؟ ۲. معنای طعام و شراب اخروی چیست؟ ۳. وجه و دلیل نیاز انسان به غذا و شراب اخروی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: «اجوف» به معنای خالی بودن و نیازمندبودن است و لذا از این جهت همواره انسان در ذات خود اجوف و نیازمند به غیر است حتی در قیامت، جهت رفع نیاز خود نیازمند انس با انوار الهی میباشد. موفق باشید
سلام استاد گرانقدر: با خود میاندیشیدم شاید خطری که انقلاب اسلامی ما را بیش از همه تهدید میکند خطر «اتو کشیدگی» است. نا آشنا بودن مسولان با فرش خاک باعث میشود که دوستی با عرش وجود را نتوانند به صحنه بیاورند، از فزونی در آمده و در کمی میشوند و مردم را هم به کمی عادت میدهند لذا در حضور وجودی انتخابات کنونی باید گزینه نورانی تر را به صحنه بیاوریم تا در به گستردگی بیشتر رسانیدن مردم موثر باشد. «من تواضع رفعه الله» فقط برای پیش از انتخابات نیست و رفعت هم فقط پست و مقام نیست. رفعت حضوری بعد از حضور است در آینه تمام نمای قلوب مردم مثل امام خمینی (ره)
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. حقیقتاً نمایندگان این ملت باید به تمام معنا مردمی باشند که مصداق همان نکتهای باشند که در آن روایت مییابیم. آری! هر آن کس که بیشتر اهل تواضع و به اصطلاح خاکی باشد، خداوند او را برتر قرار میدهد و توفیق خدمت به مردم را راحتتر برایش فراهم میکند. و این به آن معنا نیست که از نظر فکری هم صاف و ساده و حالت عوام داشته باشد. موفق باشید
آوای دلسوختگان این گونه است که اگه بهش شک کردم؛ ولی اون کور سوی امید ته دل یک الواته، لالایی شب هایش نوازشی است که آسایش به او می بخشد و راحت تر بخوابد. خسته باید بخوابه و اما کسی که روزش به صبح را شب کردن سپری شده است چاره ای ندارد که بی خوابی و بی خانمانی شب را با خود حمل کند. یک دل سوخته همیشه افتخارش مقاومت اوست و شب هایش عبادت است از درگاه خداوند، و روزهایش دریادلان صف شکنی هستند، آنها بعد از خواند دعای فَرَج و توسل به حضرت زهرای مرضیه (س)، به آب زدند و خط را گشودند و آنگاه خیل قایقها و شناورها به آن سوی اروند روان شدند. صف طویل رزمندگان تازه نفس، با آرامش و اطمینانی که حاصل ایمان است، وسعت جبهۀ فتح را به سوی فتوحات آینده طی میکنند و خود را به خّط مقّدم میرسانند. در آن غروب ها حضرت زهرا برای آنها مادری می کرد. جوی های کوچکی از خون بچه بسیجی ها به سمت اروند روانه بود و حضرت زهرا (س) برای آنها مادری میکرد. دلسوخته دلش را سوزانده در برابر ناپاکی ها و زشتی ها، درست است، آری! کربلا این فرصت را فراهم میکند. ای حسین تو را دوست دارم که مرا می خری برای خود، دوست دارم که میبینم موج عظیمی از راه گم کردگان میخواهند به ضریح تو نزدیکتر باشند و شما من را هم مَحرم خود قرار میدهید تا نشانش داده باشید و من حسین را از خودم بشناسم، تا من بدانم که حتی من هم می توانم در نامحرم ها دنبال چگونگی آنجا بنگرنم. هیچ وقت یادم نمیرود که شام دوشنبه 30 / 5 / 1402 بود که داشتم می مُردم که میخوام برم کربلا اما چرا نباید برم الان وقتشه که برم، یا وایمیسادم و میرفتم امتحانات شهریور رو میدادم که انتخاب رشته کنم یا دریا دل صف شکنی میشدم. خیلی سخت بود دوستانم در کربلا بودند و من باید خودم را به آنها میرساندم، از خداوند خواستم که کمکم کند؛ قرآن را باز کردم و در آن لحظات سخت چشم من به کلامی افتاد که میفرماید: توکل خود را به خدا کنید که او برای همه چیز کافی است. تصمیمم قطعی شده بود. میروم و از دست نمی دهم. آخر شب بود کلیپی دیدم از رفقا در کانال سها، نمی دونی چه خبره کربلا ... داشتم بال و پر میزدم که بالاخره حسین مرا هم خرید برای خودش. چون تا لحظاتی قبل داشتم با اراجیفی خودم رو بدبخت میکردم. صبح راهی سفر شدیم و داشتم ریش خند میزدم به مسخره بازی های آموزش و پرورش در این مدت، آهی کشیدم و سرم رو از پنجره ماشین دادم بیرون. در آنجا از یاد برده بودم فشارها و تنگناهای روزمرگی ام را. اونجا حسین (ع) تا بی نهایت من را به حرم خود خواند تا به من بگوید که راه مردن را، و نشان دهد که حتی من هم میتوانم به حرم او بروم. آه چه خوب است یاد روزهای فتح را، و افتخار یک دلسوخته همان است به عالم. این رو هم بگم که در آنجا خیلی زود بخواطر قلب نا پاکی که داشت به توهم درسم افتادم و برگشتم. حرف از حرم زدم؛ از قول قاسم سلیمانی انقلاب اسلامی حرم است. منقلب شدن مثل شب 30/ 5/ 1402 حرم است و جز دلسوختگان و آتش گرفته ها برای مَحرَم بودن را راهی برای آن نیست و ندارد. از خودم خواهش میکنم که منیّتش کنار گذاشته شود تا به دست فراموشی سپرده نشود. یا حقّ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسانها با انسانها زندگی میکنند، این قامت بلند سیدالشهدا «علیهالسلام» است که معنای زندگی انسان با انسانها را به فعلیت میآورند آنگاه که انسانیت را به معنای واقعی آن به ما عطا میکنند تا متذکر خود شویم که آیا امام حسین «علیهالسلام» از خود به عنوان انسان چه درکی داشتند که در چنین قلهای از انسانیت خود را حاضر نمودند؟ آیا حضور در کربلا و زیارت آن حضرت، حکایت حضور انسان در آغوش کاملترین نحوه بودن انسانی نیست؟ و آیا همین حضور را نمیتوان در زیارت شهدا مدّ نظر آورد؟ موفق باشید
با سلام: علت سفارش بسیار و ثواب زیاد صلوات بر پیامبر (ص) چیست؟ به خصوص در ماه شعبان... با سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «صلوات بر پیامبر (ص) عامل قدسی شدن روح» https://lobolmizan.ir/book/72?mark=%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و ادب: با آرزوی قبولی طاعات و تبریک اعیاد شعبانیه. بنده مسئول حجرات یکی از مدارس اصفهان هستم. اکنون بعد از مدت مدیدی که قوانینی وضع شده بود اما با گذشت زمان بسیاری از آنها منسوخ شده و عملا رعایت نمیشدند. چگونه قوانینی وضع گردد که مرور زمان باعث کهنگی آنها نگردیده و برای رشد و تعالی طلاب مطلوب باشد؟ آیا وضع قوانین جزئی مفید است یا کلیاتی وضع شود و مسئول هر خوابگاه خودش فرع را به اصل برگرداند؟ لطفاً نکات مهمی که باید مد نظر قرار دهیم را بیان فرمایید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به افقهای بلند و متعالی، همان قوانین جزیی معنای خود را پیدا میکنند و قابل اجرا میشوند. مانند دستورات شریعت الهی که با نظر به روح توحید و قرب الهی قابل عمل و ادامه است. در این رابطه از معرفت نفس غفلت نشود زیرا در معرفت نفس، انسان مییابد که چگونه برای حضورِ بیکرانه خود باید انسانِ منظمی باشد. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد یه سوال داشتم چه موقع هایی گوش دادن موسیقی حرام میشه؟ الان مثلا موسیقی که هم خوانندش ایرانی بی حاشیه باشه منظورم اینکه توهین به مقدسات و نظام و اینا نکرده باشه اشکال داره گوش دادنش؟ ولی خب ریتم تندی داشته باشه در کل من نمیفهمم منظور مجالس لهو و لعب و فاسد دقیقا چی میتونه باشه واقعا گیج شدم میشه بهم توضیح بدین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به فتوای مقام معظم رهبری توجه کنید که میفرمایند موسیقی اگر موجب لهو و لعب شود حرام است. یعنی آن نوع موسیقی که موجب گرایش به فساد در ما گردد و یا زندگی ما را گرفتار بیمعنایی خود کند. حال چه تند باشد و چه تند نباشد. موفق باشید
کاربر محترم سلام: پاسخی به پیام شما در وب سایت گروه فرهنگی المیزان ثبت شد: پیام شما: سلام استاد من سوال «نسبت ما با انتخابات در عین اینهمه مشکلات» را مطرح کرده بودم می خواستم تشکر کنم از پاسخ تان. بسیار به دل من نشست. مخصوصا آنجایی که از زندگی خودتان گفتید. صادقانه از درون شرمنده شدم و به فکر فرو رفتم. برای من دعا کنید تا در مسیر انقلاب و شهدا باشم. چه انسان های سختی کشیده و سختی کشیده ای که در نهایت از راه انقلاب جدا شدند. برای انسان های ضعیف النفسی مثل بنده دعا کنید تا مثل شهدا با وجود سختی ها و نیش خوردن ها و هزاران مسئله ی دیگر بتوانیم در راه انقلاب بمانیم. پاسخ پیام: با سلام. جهت رویت استاد، این پیام را در قسمت سوال و جوابهای سایت ارسال فرمایید. با تشکر موفق و سلامت باشید. گروه فرهنگی لب المیزان
باسمه تعالی: سلام علیکم: آخر ای برادر! به گفته جناب حافظ:
ما بدین در نه پِیِ حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه این جا به پناه آمدهایم
رهروِ منزلِ عشقیم و ز سرحدِّ عَدَم
تا به اقلیمِ وجود این همه راه آمدهایم
و آنقدر این راه خطیر است که نسبت به حضوری که باید به دست آوریم، عملاً خود را غرق گناه مییابیم «که به دیوان عمل، غرق گناه آمدهایم». بیچاره آنهایی که با خودخواهیهای خود، از همه آنچه جنابعالی در عطش حضور آن در سوز و گدازید؛ محرومند. بالاخره «از همه محرومتر خفاش بود / که عدوی آفتاب فاش بود». موفق باشید
ترسیدن از خدا یعنی چی؟ و از خدایی که رحمت غلبه داره چگونه باید ترسید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوف از خدا به معنای آن است که انسان باید نگران باشد کاری نکند که از رحمت او محروم گردد. زیرا به گفته جناب حافظ: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟» . موفق باشید
ممنون میشم این سوال را با دقت پاسخ بدهید. برای کسی که تا الان در هیچ مراسمی از حاج قاسم شرکت نکرده ولی چون به دست ترامپ شهید شده به شهادت ایشون ایمان داره، اگه فقط و فقط برای شهید شدن در سالگرد حاج قاسم شرکت کنه نه به هیچ هدف دیگه ای مثل عزاداری و نظام و.... یعنی برای عزاداری برای حاج قاسم، در مراسم شرکت نکنه. اگه فقط برای شهید شدن در مراسم حاج قاسم شرکت کنه و در بمب گذاری کشته بشه، شهید محسوب میشه؟ یا خودکشی محسوب میشه؟ لطفا با دقت سوالم رو ببینید، پای مرگ و زندگی. و یه شبهه ای مطرح میکنن که تقصیر جمهوری اسلامیه که امنیت مراسم رو تامین نمیکنه. آیا در شهید حساب شدن فرقی ایجاد میشه؟ دعا کنید شهید بشیم. ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان متوجه شخصیت حاج قاسم باشد، شخصیتی که نگران مردم مظلوم بود و ظالمترین انسانِ دوران او را شهید کرد؛ کافی است که حاج قاسم را دوست بداریم و برای تجلیل از شخصیت او در سالگرد شهادت چنین انسان فرزانهای شرکت کردند و مسلّماً چنین افرادی اگر در این راه کشته شوند، شهیدند و در کنار آن شهید بزرگوار قرار می گیرند. بیچاره آنهایی که این نکات دقیق را نمیفهمند و آن حرفهایی که میفرمایید را میزنند!! در مورد انتخاب شهدا به وسیله خداوند؛ عرایضی در سؤال و جواب شماره 36666 شده است. خوب است به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام: بنده با سایت شما تازه آشنا شدم. فرهنگی بازنشسته هستم. هر روز مقداری از وقتم را به گوش دادن سخنرانی می گذرانم اما سوال من: در نماز برای حضور بیشتر کلمات و اذکار نماز که ضمیر غایب بیان می شوند در ذهن بصورت حاضر با خدا بیان می کنم مثل این که با کسی رودر رو صحبت می کنی گفتم پرسم که ایرادی به نماز وارد نمی کند؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «شرح آداب الصلواة» حضرت امام خمینی شروع خوبی است برای به ظهورآمدن افق اصیلی که ما در نماز نیاز به آن داریم. https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8 . موفق باشید
سلام علیکم: بنده بعد از سه سال طلبگی به این نتیجه رسیدم که نیاز هست که مدتی فراغتی داشته باشم تا خودم را بیابم با وجود اینکه از پیش از زمان طلبگی مطالعاتی داشته ام بعضی کتب شما و آقای دکتر داوری و همچنین شهید سید مرتضی و آثار شهید مطهری و مقداری فلسفه غرب. اما امروز سخت پریشان هستم فکر میکردم ممکن است طلبگی راهگشا باشد اما هنوز نتوانسته ام خودم را پیدا کنم از سر اضطرار و اینکه نمیدانستم چگونه میتوانم به مقصود برسم این پیام را برای شما نوشتم تا راهی باز شود. ان شاءالله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید پیش آمدنِ چنین احوالاتی در این زمانه که زمانه نیستانگاری است، طبیعی باشد. آیا بهتر نیست در همین مسیرِ طلبگی به خودیابی بپردازید و همچنان جلو و جلوتر روید؟ موفق باشید
سلام استاد عزیز: در مورد سوال ۳۶۶۳۳ فرمودید منظور از سماوات و زمینهای هفتگانه منظور مراتب معنوی است، پس ماه و خورشید چی میشه؟ آنها هم به امورات معنوی اشاره داره؟ یعنی اینها مجازه؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه اینها حتی آسمانِ اول هم که محل پایینترین فرشتگان است، به حساب نمیآیند. همه اینها زمین هستند. آسمانِ اول، باطن و ملکوت همین زمین و آسمان میباشد و بدین لحاظ خداوند میخواهد که انسانها همت کنند و به ملکوت آسمانها و زمین نظر اندازند و لذا میفرماید: «أَوَلَمْ يَنظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...» آیا در ملکوت آسمانها و زمین و آنچه خدا آفریده است، نظر نیفکندند؟! موفق باشید
سلام استاد جان: وقتتون بخیر. استاد بنده طلبه هستم و از آنجایی که تبلیغ یکی از مهم ترین وظایف طلاب هست و ان شاءالله دوست دارم اون رو به شکل تخصصی دنبال کنم و ادامه بدم سوالی برایم پبش آمده که تبلیغ در چه جایی بهترین و بیشترین اثر رو داره آیا در دانشگاه یا مساجد یا یا مدرسه ها و..... چون هم از طرفی خیلی علاقه دارم مشکلات عقیدتی جوانان و نوجوانان رو حل کنم هم میخواهم دامنه و گستره اش زیاد باشد و دوم اینکه استاد اگر میشه با توجه به تجاربتون به نظرتون برای طلاب، در عصر حاضر و برای جامعه تبلیغ در چه مباحث و زمینه هایی بهتر هست؟ ببخشید وقتتون گرفته شد ما رو هم دعا کنین استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روحیه خودتان دارد و راهی که پیش میآید. به نظر میآید در این مورد خوب است با رفقای امیر بیان اصفهان، که آدرس کانالشان https://eitaa.com/amirebayanesf است؛ تماس بگیرید. موفق باشید
از اینکه خاک پای خلق الله هستم خیلی خوشحالم از اینکه می بینم هیچ نیستم یعنی انانیت خاصی در خود نمیبینم که خدا نتوانند آن را تسلیم خودش نیابد از اینکه مسلمانم و مومنم از اینکه اگر چه خوب نیستم اما خدای خوبی را یافتم که همان خدای خمینی رضوان الله تعالی علیه است در خودم، خوشحالی است که با غمی دفع و فراموش نمی شود و بقای غالب دارد؛ جاودان و شکست ناپذیر. آیا این همان گمشده متعمقون آخرالزمانی یا کمال گرایان بشری نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده همیشه در جواب عزیزانی مانند جنابعالی که چنین رویکردی برایشان پیش میآید این غزل جناب مولوی را به میان میآورم که میفرماید:
عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد... از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد
از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور.... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد
ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی.... ای زاهد فردایی فردات مبارک باد
کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد.... حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد
در خانقه سینه غوغاست فقیران را.... ای سینه بیکینه غوغات مبارک باد
این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد.... دریاش همی گوید دریات مبارک باد
ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد.... ای طالب بالایی بالات مبارک باد
ای جان پسندیده جوییده و کوشیده.... پرهات بروییده پرهات مبارک باد
خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی.... کالای عجب بردی کالات مبارک باد
موفق باشید
سلام: استاد توی یکی از کتاب هاتون آورده بودید که محمد بن ابوبکر بر سر قبر ابوبکر می رفت و با لگد به قبر او می زد و از او بیزار بود لطف می کنید آدرس اون روایت رو بفرستید؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده یقیناً چنین چیزی نگفتهام. زیرا ابداً چنین چیزی را معتقد نیستم. آری! جناب محمد ابابکر ارادت زیادی به مولایمان علی «علیهالسلام» داشتهاند ولی تربیت ذیل شخصیت آن حضرت، هرگز اجازه چنین برخوردهایی با پدرش را به او نمیدهد. موفق باشید
استاد عزیز سلام: دیدم در جایی فرمودید که چون در خواب حالت وجودی بوده پس خواب در ذهن نمی ماند، سوال اینکه آن بخش از خواب که در ذهن می ماند به چه صورت بوده؟ دوم اینکه می گویند در خواب حقیقت و وهم با هم آمیخته شده و حجت نیست. حال اگر بخواهیم درست بودن بعضی قسمتش را که حقیقت دارد بفهمیم آیا فقط باید منتظر باشیم تا اتفاق بیفتد یا اینکه راهی و تذکری وجود دارد که بتوان عمیق تر رویش فکر کرد؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن نوع خوابها که از جهتی در ذهن میماند، وجه حصولی آن نیز در میان بوده و مربوط به امور روزمرّه است. ۲. آنهایی که علم تعبیر خواب داده شدهاند میتوانند، ولی نه هر مدعی. موفق باشید
هر جهانی افرادی داره که آدمارو به خودشون گوشزد میکنه تا به آرمان های جهانشون بازگردند و فرو نپاشند جهان مدرن روانشاس داره. طبق معمول خودم رو در حرفام میگم نه به این خاطر که وقت کسی رو بگیرم یا داستان سرایی کنم و حرفام به درد کسی نخوره، به این دلیل که هنوز دیگران رو آنطور که لازمه مثل خودشون گشودگی ندارم تا حرفایی بزنم به وسعت توانایی درک اجتماعی بزرگ، پس با احترام خودم رو میگم که در نوجوانی با اولین سئوال جدی از خود که (کیستم) به این نتیجه رسیدم خودم رو گول نزنم با حرفای بزرگترا چون دیگران رو در حالی یافتم که مسائلشون رو بی جواب گذاشتند و از بی جوابی به خواب رفتند پس خودشون رو با گول زدن قانع کردند و من رو به روانشاناسان ارجاع میدادند!. من عمر خودم رو با تکذیب جهان مدرن و مخالفت خود از سمت و سوی مردم دنیا بسوی پوچی مصرف کردم تا آنجا که اجازه اشتغال رو ازم گرفتن، نذاشتن جایی بین مردم داشته باشم و حتی نذاشتند ازدواج کنم و امروز موجودی ام ۶۰ هزار تومان است با سنی نزدیک به ۳۰ سال در حالی که تنها انتظاری که داشتم این بود بگذارند در خلقت آزاد خداوند وجود خود را آزادانه و بی آزار فقط بیابم. امروز حس میکنم چرا باید افرادی که واقعا پوچند این اندازه مغرورانه در باطل خود در چشمان من بنگرند و بگویند یا جای توست یا جای ما پس به نفی و تکذیب بپردازند. بخدا باطل چنان میرود که گویی هرگز نبوده و حق چنان غالب خواهد شد که تمام بهشت های عالم در اوج مستیشان به ظهور خواهند آمد. من آن روز نزدیک را تنها به خود مشغولم و اما میپرسند از کجا این حرف ها را میگی و چرا عمر خود را چنان کردی؟ من از پشت کردن جهان به خویش و سرکشی روزگار با خود و رو آوردن آخرت به من چیزی دریافته ام که مرا از یاد کرد هرکس جز خود و توجه به ماورای خویش بازمیدارد اما چون دغدغه کار خود مرا از اهتمام به کار مردم باز میداشت این دغدغه اندیشه مرا از خواهش نفس خویش بازداشت و حقیقت کارم را به من نشان داد و مرا به کاری جدی که در آن بازیچه ای نبود و به صداقتی که در آن دروغی وجود نداشت واداشت. با غدر خواهی از شما جناب ظاهرزاده که سخنان بنده ساختار سایت محترم شما را ممکن است بهم بریزد ولی گاهی حرف های دلی بر من غلبه می کنند و سالها صبرم فشاری به قلبم میاره که جز این راهی بلد نیستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه حرف در آن است که نباید به هر دلیلی زندگی را ترک کرد به همان معنایی که پیامبران چنین نکردند حتی اگر آنچه از زندگی در مقابل ما قرار میگیرد، در محدوده شاگردیِ یک مغازه در یک کوچه باشد؛ باز هم زندگی است و معنادارشدن در آن نهفته است. به یاد دارم مردمانی که با داشتن زندگیهای ساده، چه اندازه احساس بودن و زندگیکردن داشتند. آری! باید خودمان زندگی را شروع کنیم. موفق باشید
سلام استاد: بنده قیام عالم را به خویش میبینم، البته نه خودی به اسم و فامیل و اینها، بلکه خودی که نور محمد (ص) است، نور امام زمان و رهبری و امام خمینی است، این خود حقیقی که در درون حسش میکنم را حجت میدانم که «لو لا الحجه لساخت الارض باهلها»، حتی امام زمانی که در خارج می خواهد ظهور کند را هم مظهر یک نور حقیقی امام زمانی میبینم که در درون من است، اصالت را به آن نور و حقیقت درونی وجودی حضوری خودم میدهم نه امام زمان خارجی! حتی طوفان الاقصی را حس میکنم بخاطر اتفاقی است که در وجود من افتاده فقط من، من اگر بلند شدم و مطالعه و کسب معرفت و عبودیتی داشتم مظهر خارجی اش میشود طوفان الاقصی. حس میکنم فقط منم که هستم حضورا، حتی این جسم من هم فقط یک مجاز است. نمیدانم بعضی وقتها از بقیه میخواهم بپرسم شما هم هستید و حس بودن دارید یا نه؟ من نمیتوانم بود آنها را تایید کنم و آنها را فقط وسیله کمال خود میدانم به این طریق که مقابلشان خاکساری کنم و خودم را هیچ بدانم پیششان بگذار فحشم بدهند. خودم هستم که به خودم فحش میدهم یک مظهر من است آن فحش دهندا هم. حتی در جلسات شما هم شما را یک جنبه و خود عالی خودم میدانم که ظهور کرده است! استاد راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه انسان در جهان خود حاضر شود؛ در جای خود قابل قبول است بخصوص که در قیامت این حالت به صورت کامل برای هرکس ظهور میکند. ولی در دنیا ما در عین حضور در جهان خود، نیاز داریم نسبت به جهان دیگرانسانها نیز بسط داشته باشیم تا جهان ما گستردهتر شود. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: گاهی یک صفت رذیله بر انسان غالب می شود و اعمالی متناسب با آن صفت رذیله از انسان سر می زند. سوال بنده این هست که از کجا بفهمیم این صفت، شاکله و ملکه وجودی ماست یا عارضی و موقتی است؟ (مثلاً به لطف الهی چند روزی یا چند هفتهای از گرفتاری در گناهان فاصله می گیریم ولی ناگهان وسوسه ای می آید و انسان را زمین می زند و آلوده می کند. الان این وسوسه ظهور همان شاکله و ملکه وجودی ماست یا عارضی است؟) پرسش دوم: آیا راه دیگری به غیر از «گرفتاری در گناه» و «بلا و مصیبت» برای رهایی از عُجب و رسیدن به تضرع و انکسار و خضوع و خشوع وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر صورت فطرت انسان که به گفته حضرت صادق «علیهالسلام» مبتنی بر توحید است شاکلهای است که انسان را از آلودهشدن به گناه باز میدارد بدین معنا که شاکله هرکس، عدمِ دستزدن به گناه است و به همین جهت هر اندازه از گناه فاصله بگیریم، بیشتر احساس نزدیکی به خود میکنیم. ۲. همینکه متوجه باشیم در مقابل عظمت پروردگار هیچ هستیم، خود به خود هر آنچه داریم را از او میدانیم و این، حقیقتی است جهت آزادشدن از عجب. آری! در جای خود آن روایت نیز قابل توجه است که بعضاً برای رهاییِ انسان از عجب، او را به گناهی گرفتار میکنند. ولی در هر حال اصل قضیه همان است که انسان متوجه فقر وجودی خود در مقابل حضرت غنیّ مطلق بشود. موفق باشید
سلام استاد: من واقعا باورم نمیشه که اینی هستم که الان هستم. اصلا نمیفهمم چطور شد که این همه گناه از من سر میزنه. خواستم ازدواج کنم که به گناه کشیده نشم، اما گناهانم چند برابر شد. یه بار مشکلم رو براتون گفتم و شما گفتید باید در روح خودم جستجو کنم و به نتیجه برسم. هر طور حساب کردم باید جدا میشدم از همسرم اما یکی شاگردانتون حرف شما رو یه جور دیگه برام تفسیر کرد و منصرف شدم از جدایی. حالا به نسبت قبلاً بیشتر در باتلاق فرو رفتم. الان دیگه دارم بچه دار میشم ان شاءالله. اما ای کاش یه راهی بود نجات پیدا میکردم چون روز به روز وضعم داره بدتر میشه. میتونید راهنماییم کنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال راه چاره، همان فرمایش علامه حسنزاده«رحمتاللهعلیه» است که فرمودند: «خود را با معارف حقّه مشغول کردم تا ذهنم مرا مشغول نکند». محبت و تواضع و ایثار و صله رحم نیز روح انسان را در جهانی گشودهتر از جهان سیطره وهمیّات حاضر میکند. موفق باشید
سلام استاد: بنده شروع کردم به نوشتن شرح آداب الصلاه کتاب مرحوم امام توسط شما، خواستم ببینم با نظارت شما امکان خروجی صوت ها در قالب کتاب توسط انتشارات لب المیزان وجود دارد یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این کار منجر به چندین و چند جلد کتاب میشود؛ امکان آن برای ما فراهم نیست. ولی همینکه مطالب مهم آن را یادداشت میفرمایید، تمرکز خوبی برایتان پیش میآورد و ممکن است بقیه از یادداشتهای شما چنانچه تایپ شود بتوانند استفاده کنند. موفق باشید
با سلام: نفس من در دنیا با این بدن وحدت انضمامی دارد. آیا من در برزخ و قیامت، با این دو عالم وحدت حقیقی دارم؟بعبارت دیگر الان من با این بدن دنیایی احساس یگانگی و من بودن را دارم، حال آیا پس از مرگ من با کل عالم برزخ یا کل عالم قیامت احساس من بودن و یگانگی خواهم داشت؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان در آنجا در جهان خودش حاضر است و همه آن جهان، جهان خود او میباشد. موفق باشید