بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37404

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

۳. ما اگه اهل سلوک بشیم، درسته که آسمانی‌ها آرامش و سکونت و طمانینه بهمون می‌دهند ولی زمینی‌ها را چه کنیم؟ آخه نسبت بهشون بیگانه و منزوی میشیم. این نگرانی چطور قابل حل هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که اگر دلْ را با یار داری، دست‌مان در کار و در کنار مردم باشد. جناب مولوی چه زیبا در این رابطه رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» را ترسیم کرده است. آن‌جا که می‌گوید: 
  اين يكى نقشش نشسته در جهان            و آن دگر نقشش چو مه در آسمان‏
اين دهانش نكته گويان با جليس            و آن دگر با حق به گفتار و انيس‏
گوش ظاهر اين سخن را ضبط كن            گوش جانش جاذب اسرار كن‏
پاى ظاهر در صف مسجد صواف            پاى معنى فوق گردون در طواف‏
موفق باشید
 

37302

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

الف: سلام استاد گرامی: طاعات قبول. ببخشید استاد نظرتون در مورد حفظ قرآن چیه؟ البته میدونم هرکسی بتونه حفظ کنه خوب خیلی خوبه ولی میخوام بدونم با توجه به اینکه زمان زیادی باید برای حفظ بذاریم و ممکنه به کلاسها و کتابهای دیگه مثل معارف نرسیم کدوم را تو اولویت قرار بدیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما مأمور تدبّر در قرآن هستیم آن‌گونه که تفسیر قیّم «المیزان» و یا شرح سوره «حمد» حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در مقابل ما گشوده شد. حال اگر انسان استعداد حفظ قرآن را در کنار تدبّر در آن داشته باشد، چه خوب است. موفق باشید

37121

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عنوان : بحث شناسی با سلام و ادب. لطفا راهنمایی بفرمایید: ۱. بحث توحید را از کدام گفتار شما منسجم تر گوش کنم؟ ۲. بحث چرا انقلاب را از کدام گفتار یا نوشتارتون ، منسجم تردنبال کنم؟ ۳. گفتار معاد را به شکر خدا گوش کردم. کتاب ده نکته را قبلا ۳ بار خواندم. حر کت جوهری و برهان علیین را یک بار خواندم. در ادامه چه می فرمایید؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان «برهان صدیقین» در رابطه با توحید، گفتگوهای اصیلی دارد و پس از آن، نگاه قرآنی در میان می‌آید با سوره «قل هو الله احد» و آیات اول سوره حدید. که حضرت امام در شرح سوره «حمد» متذکر آن شدند. ۲. سخن در این مورد بسیار است. علاوه بر کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» می‌توانید به جزوه «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» https://lobolmizan.ir/leaflet/1041?mark=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C  نیز رجوع فرمایید. ۳. «علیکم بالقرآن». عرایضی در شرح سوره نساء و آل‌عمران شد. خوب است به صوت آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید

37009

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: وقتتون بخیر. چند سال به واسطه نقل گفتار یکی از اقوام اسباب ناراحتی شما رو فراهم کردم، ازتون طلب حلالیت می کنم، قضاوت ایشون درست نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه بوده، قصد جنابعالی خیر بوده است و مسلّم بر شما هیچ حَرَجی نیست و بنده برایتان آرزوی موفقیت دارم. موفق باشید

36964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا فلسفه و عرفان «خلق لا من شی» را قبول دارند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنان به هستی که عین بودن است، نظر کردند. امری که مباحث «ابطال دور و تسلسل» آن را روشن می‌کند و می‌توانید آن را در بحث «برهان امکان و وجوب» که در جزوه «معارف ۱» روی سایت هست، دنبال کنید. موفق باشید

36816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا چاکراهای هفتگانه که در طب وعرفان مطرح شده در قران و برنا مه های اسلامی هم هست و تا چه حدی می تواند مورد قبول باشد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعی از چاکرای هفتگانه ندارم. موفق باشید

36695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد لطفا این سوال را در معرض دید عموم نگذارید. ادرس ایمیل نداره اید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کار خوبی است و مسلماً اشکالی ندارد. موفق باشید

36622
متن پرسش

رهگذر! ای رهگذر! ای رهگذر! می شنوم، می شنوم، دور دور همهمه تق تقِ پای تو را، گر تو نمی‌دانی جای مرا، در ته این چاهم و با اژدها، راه سوی من کن و دستم بگیر، می شنوی گر که صدای مرا.
 

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ناله بشر جدید است که به قله‌ها نظر داشت ولی گرفتار سیطره کمیّت و روح سکولاریته شد، با اینهمه در انتظار افقی است که در صحنه غزه در روبه‌روی بشر قرار گرفته تا وجدان خود را بازیابد. صحنه‌هایی که حکایت بشری است که از همه ابعاد انسانی‌اش سقوط کرده، و حکایت بشری که بنا دارد در نهایی‌ترین حضور، خود را تجربه کند. و این نیاز به قلمی دارد که بتواند آن صحنه‌ها را گزارش دهد. «ای کاش قلمی به فریاد این صحنه برسد.» در نگاه فلسفه به انسان، انسانْ حیوان ناطق است و همه انسان‌ها در چنین تعریفی جای می‌گیرند. در حالی‌که در این نگاه از «رازگونگیِ» انسان‌ها غفلت می‌شود، امری که ما در عزم مردم غزه می‌توانیم «فهم» کنیم. موفق باشید    

36548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

از او برای من دو چشم خیس می‌ماند. این گریه‌ مثل چشمه‌ پردیس می‌ماند. گفتم: خدایا رفته‌ام از یاد خوبانت. گفتا: نگو دیگر، فقط بنویس، می‌ماند. یک روز اگر پیغمبران ما را رها کردند. از بین آن‌ها پیش ما جرجیس می‌ماند. یاران حق‌جویم مرا از پیش خود راندند. تنها برایم حضرت ابلیس می‌ماند. فریاد کفرم مسجد و میخانه را پر کرد. ناگاه در گوشم صدا زد: هیس، می‌ماند. 
ابلیس خود رانده شده است و مطرود و رجیم و لعین! اما خوشا به معرفتش که هیچوقت رهایم نکرد حتی زمانی که کافر شدم، فقط یک رانده شده حال رانده شده را می‌داند! ابلیس ای بهترین دوست من بگذار سرم را بر روی شانه‌ات بگذارم و یک عمر تنهاییم را گریه کنم. هیچوقت تنهایم نگذاشتی! چقدر پشت سرت حرف در آورده اند، بخدا قسم تو بهترین دوست منی! در احادیث داریم که الوحده خیر من جلیس السوء! از کجا معلوم جلیس سوء تویی؟ از کجا که آن مدعیان دین و مذهب و می‌پرستی جلیس سوء نباشند. پس ای ابلیس رانده شده که حالم را خوب می‌فهمی امشب مرا تنگ در آغوش بگیر... نگذار برای نماز شب و نماز صبح بیدار شوم! فقط می‌خواهم با تو مست باشم، نمی‌خواهم مثل می‌پرست نماها برای نماز شب دروغین بیدار شوم. ای صداقت محض من به تو پناه می‌آورم از شر حق طلب ها. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در مورد ابلیس این‌طور گفته‌اند: «عیب‌اش این بود که در آینه روی تو ندید / ورنه بر بوالبشری ترکِ سجود، این‌همه نیست». موحدبودن هم حدّی دارد. این‌که گفت می‌خواهد تنها خدا را سجده کند و از مظهری که آینه نمایش همه اسمای الهی بود، غفلت کرد؛ موجب شد تا تنهای تنها گردد و خدا را هم از دست داد. مانند متحجرین و ظاهرگرایان که جناب حافظ از دست آن‌ها کلافه است. آن‌جا که فرمود: «مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب / چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند». همچنان‌که باز گلایه سر می‌دهد: « بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است /  ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست». 
آن کس که خود را تنها در محدوده باورهای ذهنی متوقف کرده است باید بداند از همان آغاز در موقفی قرار دارد که به نیستی و پوچی ختم می‌شود، زیرا به گرمیِ زندگی در دل باورهای متعالی فکرنکرده، به گرمی حضوری که بسیجیان دیروز با دیدن حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فریاد زدند: «ما همه سرباز توایم خمینی» و امروز با دیدن رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» فریاد زدند: «گوش به فرمان توایم خامنه‌ای».موفق باشید
 

36344

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: آیا می توان وارستگی را منطبق بر تقوی دانست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است ولی به شرطی که تقوا را نوعی حضور در بستر توحید احساس کنیم و نگهبانی خود در آن حضور نسبت به هرگونه گناهی که بخواهد ما را جذب خود کند و از آن حضور توحیدی محروممان نماید. موفق باشید

36329
متن پرسش

سلام استاد: با توجه به صحبت های شما برای اینکه گرفتار پوچی و نیهیلیسم نشویم، باید در انقلاب اسلامی حضور خود را پیدا کنیم و حاضر شویم؛ سوال اولم از خدمت شما: آیا این حضور همان افقی است که شهدا آن را دیدند و بسویش رفتند؟ سوال دوم: آیا شهدا همان قدر که شوق شهادت و انس با ملکوت داشتند همان قدر هم شوق زندگی در دنیای مادی و امورات مادی را داشتند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:آری! همچنان‌که در جلسه ۲۸ «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» https://eitaa.com/matalebevijeh/15214 عرض شد در افق توحیدی در دل انقلاب اسلامی و با نظر به آینده‌ای که باید در انتظار آن بود، می‌توان نسبت به نیست‌انگاریِ دوران تأمّل کرد و حقیقتاً شهدا با درک چنین تاریخی توانستند به راحتی تا مرز آن نوع فداکاری‌ها قدم در میدان بگذارند. موفق باشید      

36272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: ببخشید بنده خودم به ذکر لا اله الا الله گویا انس و میل زیادی دارم که خواندن سوره توحید ولی وقتی میرم سجده طولانی بعد که بلند میشم از خستگی خوابم میبره چند ساعت می‌خوابم، مشکلم کجاست، دلم میخواد سکوت طولانی داشته باشم به محض حرف زدن احساس دور شدن می‌کنم، به ویژه وقتی از منزل بیرون میرم دلم یه دنیا میگیره استاد، دنیا و آدمهاش خیلی خفه کننده اند حتی خیلی از خودم می‌ترسم استاد، از نفسم سرکشی هاش، طغیان کردنهاش، دلم میخواد صبح تا شب فقط ذکر بگم و با کسی حرف نزنم. استاد چکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعمق نسبت به معارف الهی مثل «معرفت نفس» و «تدبّر در قرآن» فکر کنید. موفق باشید

36111

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: ببخشید استاد یه مشکلی هست که می‌خواستم ازتون کمک بگیرم. من یه چند وقتی هست که مثلا توی ذهنم میگم (ببین من چقد سرما که می‌خورم خیلی حالم بد میشه ولی مثلا دوستم چقد سلامته سرما هم که می‌خوره زیاد حالش بد نمیشه) خیلی بدم میاد از این فکرا. بعد احساس می‌کنم چشمش می‌زنم با این فکرا و خیلی اذیت میشم. کاش بشه کمکم کنید. خیلی اعصابم خورد میشه که این فکرا میاد تو ذهنم لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  به هر حال ‌ طبع ها و طبیعت‌ها با هم متفاوت است و هر کس باید در همان موقعیتی که قرار دارد خود را از آنجا شروع کند و به سوی کمالاتش پیش برود اگر کسی امکانات بیشتری  از نظر بدنی دارد به همان اندازه نیز مسئولیت‌های بیشتری به عهده او هست. یعنی هرکه داراتر است مسئول‌تر است. بنابراین در این موارد جایی برای چشم‌زخم و یا نفی کمالات افرادی که در کنار ما می‌باشند، نمی‌ماند. موفق باشید

35958
متن پرسش

«بسم ربّ اُمّ اَبیها» «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ» نون؛ به قلم قسم و به آنچه می‌نویسند، هفته‌ای از اربعین نگذشته است و ما اربعینان، به دنبال قصه خود پیاده به هجرت زدیم تا بازیگر قصه گمشده خود باشیم. و هفته ای ست به شهر بازگشته‌ایم در شهر و امان از روزمرگی و بی قصه‌گی‌اش و درد از غربت شهر آشوبان در شهر که خاک غربت بر سر می‌زنند و درد غربت را کوله بار خویش کرده اند تا شاید دوباره، در صحرایی دیگر قصه خود را بیابند؛ حال خواه این صحرای ۱۴۰۰سال پیش، پس از هجرت پسر رسول خدا در کربلا میان کوفه و مدینه باشد، خواه میان هورها و بیابان های خوزستان شلمچه و چزابه و خواه رمل های فکه و یا هم اوج و فرود کوه های سرد کردستان، شایدم دشت ها و صحرا‌های سوریه، حلب و ادلب و لاذقیه... و ما چه کنیم که زادگان شهرهای شلوغ و پر ازدحامیم؟! شهرهای بی وقت و بی امان شب و روز ما اهالی خانه های سرد و پوچ شهریم که خود را در آشفتگی و پریشانی شهرسازان و مهندسان و پزشکان و مدیران پیدا کردیم و به دنبال راهیم و کوله بار بر دوش در انتظاریم، در انتظار حادثه یا که هم خبر تا در بی نظمیِ نظمِ شهر کوره راه بگشاییم. آخر کوچه های شهر تنگ تر از جان های منتظر ماست که خراب کنیم و دوباره بسازیم. میدانی از پس ماهی کم تر به شهر که برگشتم فقط یک چیز در درونم نجوا می‌کرد و موریانه وار وجودم را می‌جوید: «از شهر بیزارم» از انتظارِ در صف های شلوغ فلان باجه و فلان دکان و اداره، از نامه های بی روح از این اداره و سازمان به آن سازمان دیگری. بیزارم از ترافیک ها و شلوغی های هر روزی شهر بیزارم، از زیبایی زشت مصنوعی شهر بیزارم، از خاک و درخت و چمن پارک های مصنوعی شهر بیزارم، از پاهای خسته ای که مرکبش مرده است و اسبی برای انس و تاختن در بیابان ها و دشت ها و کوه ها ندارد، روحم خسته است، از بازی های هر روزگی‌مان آخر ما بازیگران شکست خورده بازی مناسبات بی روح و جان شهریم؛ ما بیزار خواب های خوش و آسوده مسافرخانه های شهریم. آری! بیزاریم و تن و جانمان بی رمغِ سرما خوردِگی های سَرمای شهر است و آه اگر تو نبودی تو، آری تو را خطاب می‌کنم ای شهر آشوب شهرهای ما که با فریادت و نجوای شبانه نماز شب هایت؛ خاک بیداری بر ما خواب زدگان زدی و ما را مهاجر و غریب و نا آشنای شهرها کردی و مقصدمان را نا آشناتر و در انتظار وعده و ایمان و امید تو، می‌سوزیم. ای امام ای متصل غروب شهر جدید به طلوع مدینة النبی چه کنیم امیدی هست بر میز های موریانه خورده شهر یا هم ابزار زنگ زده مهندسان شهر؟ یا اصلا به جوانه‌های نوظهور شهر؟ کاش میلاد آن ادبار کرده بر ظاهر دینداران کعبه پرست، همان مولود شهرهای خاک خورده ما باز می‌آمد و ما به امید آمدنش خرابه شهر را دوباره می‌ساختیم و مهیای حضورش می‌کردیم. کاش در انتظار تو ای مولای ما ابزارها را نو و قلم ها را آغشته به جان و دل‌ها را مشتاق و در پیش چشمانت می‌ساختیم و فریاد تو سر می‌دادیم. ای مولای من قلمم در این غروب غربت وفات جدّت همان بعثت آخرین رسول رسالت حق بر کره ارض سخت به گردش می‌آید و پر لکنت و اشاره است تو را یاد کردیم، در جان و تن بر سینی زیارت و خدمت جدّت ابا عبدالله گذاشتن و امروز به شهر برگشته ایم و خواستار عزمی نو و شهر آشوبی ایم برای دوباره گرد حیات بر ممات شهر زدن. بَر شُکر خدای اگر، شب روز و ماه و سال بجنگیم و داد برآوریم که شُکر تو را که ما را در این زمان عشق انقلابِ امام و وصی و شهدایش دادی، تو خوب می‌دانی که حقا حقش بجا نیاورده‌ایم. پس تو یاد کن ما را و پیشش بخوان به نامِ بچه بسیجی‌های خمینی ندیده و سید علی دیده و قوت ایستادگی و جنگیدن و خسته نشدن در این راه را بر ما صد افزون کن. ای مولای غریب و نا آشنای محبوب ما تو خوب می‌دانی که تو را با آل یاسین های رهبرمان یاد کردیم و خواندیم و یافتیم و اگر تو را یاد می‌کنیم در یاد او تو را یاد کرده ایم. به امید عزم و امیدی نو، برای ساختن دوباره، به قول حاج قاسم قرارگاه جدّت حسین بن علی، انقلاب اسلامی ایران.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قصه ما همین است که می‌فرمایید. در جستجوی چه چیزی باید بود که این سرگردانی به حضوری بس گسترده تبدیل شود؟
همان‌طور که در آخرین کلمات خود می‌فرمایید؛ وقتی می‌توان به مردان بزرگی نظر کرد که نمونه برتر ما می‌باشند، جایی برای ناامیدی و سرگردانی نمی‌ماند. مهم آن است که با تماشای آنان، کارِ خود را در راهی که مقابل‌مان گشوده شده است، ادامه دهیم. باید بدانیم ما در نزد خود تنها با «توحید» آرام می‌گیریم و مردان بزرگ، نمونه‌های حضورِ توحیدی ما نزد ما می باشند. آیا در این راه می‌توان به مولایمان علی «علیه‌السلام» نظر کرد؟  
اگر نیاز امروزین خود را با واقعی‌ترین انسان‌ها جواب ندهیم، و در این زمانه متوجه رهبر معظم انقلاب که به گفته حاج قاسم؛ توجه به ایشان رمز عاقبت بخیری است نشویم؛ جواب نیاز خود را اشخاصی قرار می‌دهیم که در نهایت توهّم جواب توهّم نهاییِ ما را خواهند داد. مانند توجهی که به شخصیت‌هایِ بزرگ‌شده توسط رسانه‌ها می‌شود و باز سرگردانی و باز پوچی. زیرا تفاوت بسیاری است بین واقعیت و شخصیت‌هایی که متذکر واقعیت‌اند و توهّمات و شخصیت‌هایی که توهّم برانگیزند. موفق باشید  

 

35917
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: برای کسانی که حضور اربعینی را چشیده اند و از سفر اربعینی برگشته‌اند چه توصیه ای دارید؟ چگونه آن انس را حفظ کنند و نگه بدارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نسبت انسان‌ها در جهان درونیِ آن‌ها به آن‌ها فکر کنید. آن‌ها می‌دانند جایی باید باشند که بسی اصیل‌تر از جهانی است که اهل دنیا برای بشر ترسیم کرده‌اند. ۲. در جواب کاربر محترمی که چهل نکته از اربعین را به خوبی متذکر شده بودند (https://lobolmizan.ir/login) عرض شد باید به تاریخی فکر کرد که خداوند از طریق مردم در اربعینِ این سال‌ها در حال شکل‌دادن است و باید آن را «فهم» کرد و وارستگی را با حضور در این تاریخ دنبال نمود. زیرا وارستگی در محدوده دیروزین، کافی نیست؛ اربعین و وارستگیِ پس‌فردایی در میان است و باید به آن فکر کرد. موفق باشید     

35820

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد گرامی: ببخشید امکان داره یک نفس و روحی اونقدر قوی بشه که وقتی مغز و جسم، مخصوصاً قوای فکری او مشکل پیدا کنه مسیر درست را پیدا کنه تا اینکه مغز ترمیم بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نفس، چنین توانایی‌هایی را در ذات خود دارد. همان طور که در بهشت بدن خود را خلق می کند. موفق باشید

35817

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام حضرت دوست. سلام و درود بی پایان: بنده خدایی حاج آقا ازم سوال کرد حَضرت حجت روحی و ارواحنا له الفداء اگر ظهور کنند ظلم برچیده میشه و بعد خودشون هم در نهایت به شهادت می‌رسند آیا شهادت ایشون خودش ظلم نیست؟ این تناقض رو چطوری باید حل کرد؟ آیا ایشون شهید نمیشه یا ظلم تموم نمیشه یا وجود هردوشون با هم تناقض نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست با حاکمیت حضرت حجت «علیه‌السلام» اختیار و انتخاب انسان‌ها متوقف شود. آری! حاکمیت از آنِ حق خواهد بود و ظالم و ظالمان نمی‌توانند میدان‌داری کنند و باطل را حق، و حق را باطل جلوه دهند. موفق باشید

35662

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرانقدر: با توجه به جریانات اخیر و هجمه های وارده به هیئت ها و آمرین به معروف، و بیان این مسئله که «جلوی بی‌حجاب ها را نگیرید و بگذارید در هیئت ها بیایند» و اینکه «نمی‌شود به زور مردم را دین دار کرد»، توسط افراد و واعظین بزرگ. سوال بنده این است که در این زمان حساس، طریقه ی صحیح برخورد چیست؟ اینگونه افراد با این بیان و طرز تفکر که بالا ذکر شد، چه جایگاهی دارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلاً عرض شد شأن جلسات عزاداریِ حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» باید حفظ شود و طوری خانم‌ها نباید در این جلسات شرکت کنند که ظاهر آن‌ها هیچ شأنیتی با آن جلسه نداشته باشد. وظیفه دیگر خواهران است که خودشان ورود کنند و به نحوی متذکر این امر به آن افراد باشند و بالاخره یا باید خانم‌های کشف حجاب کرده، حجاب مناسب جلسه را بپذیرند و یا توسط خود خانم‌ها به نحوی عذرشان خوانده شود. زیرا رعایت شئونات جلسه عزاداری، لازم است و نباید کاری کنیم که موجب وهنِ آن جلسات شود. جذب حداکثری هرگز نباید به کوتاه آمدن از مبانی و مناسک بیانجامد و هرگز نباید احکام خدا را کمرنگ کند.  موفق باشید

35597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: خدا قوت. «چه شد که کار به قتل حسین علیه السلام رسید» این عنوان رو نه داخل سایت نه جای دیگه پیدا نکردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای کتاب «راز شادي امام حسين (علیه‌السلام) در قتلگاه» می‌توانید آن بحث را دنبال فرمایید. موفق باشید

35449

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من قریب ۱۰ سال با ی گناه درگیرم و هنوز نتونستم توبه کنم. تصمیم گرفتم برای غلبه بر قوه ی شهویه تمام سال بغیر ازروزهای حرام روزه بگیرم می‌خواستم ببینم این ریاضت کمکم میکنه ترک گناه کنم و مقرب درگاه حضرت حق بشم؟یا با مخاطراتی همراهه؟ بقولی از چاله در نیام بیوفتم تو چاه. ممنونتم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! می‌توانید از روزه‌داری در روزهای خاص مثل پنجشنبه اول ماه و آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه، بهره‌مند شوید و از آن مهم‌تر سعی در تعمق در معارفی مثل «معرفت نفس» و قرآن را مدّ نظر داشته باشید. موفق باشید

35379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: میشه معنای اجل معلق رو توضیح بدید؟ (استادی دارم که می‌فرمایند معنایی که عموم از اجل معلق در ذهن دارند اشتباه است و همه اجل هایی که اتفاق می افتد حتمی ست، این حرف درست است؟) و اینکه وقتی جوانی را به طور ناگهانی از دست می‌دهیم از کجا بفهمیم اجل حتمی بوده یا معلق؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که فرموده‌اند. خداوند در قرآن می‌فرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» (حدید/۲۲) هر رنج و مصیبتی که در زمین یا در نفس خویش به شما رسد همه در کتاب پیش از آنکه همه را ایجاد کنیم ثبت است و البته این کار بر خدا آسان است. موفق باشید

35345

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا می‌توان با به زیارت قبر امام رضا علیه السلام رفتن، اسما حسنی را چشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به ظرفیت و آمادگی خود فرد دارد. البته آن امام رئوف هیچکس را بی‌بهره نمی‌کند ولی درک آن بهره‌ها هنر ما است. موفق باشید

35027

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام: پیرامون همیشگی و جریانی بودن تقابل حق و باطل توضیحاتی را بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه ۱۷ سوره رعد باطل به کف روی سیلاب تشبیه کرده است:
انزل من السماء ماء فسالت اودیة بقدرها فاحتمل السیل زبدا رابیـا و مما یوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیة او متـع زبد مثله کذلک یضرب الله الحق و البـطـل فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذلک یضرب الله الامثال. « (همو که) از آسمان آبی فرو فرستاد پس رودخانه‌هایی به اندازه گنجایش خودشان روان شدند و سیل کفی بلند روی خود برداشت و از آنچه برای به دست آوردن زینتی یا کالایی در آتش می‌گدازند هم نظیر آن کفی برمی آید خداوند حق و باطل را چنین مثل می‌زند اما کف بیرون افتاده از میان می‌رود ولی آنچه به مردم سود می‌رساند در زمین (باقی) می‌ماند خداوند مثلها را چنین می‌زند.»

  ترسیم منظره حق و باطل
از آنجا که روش قرآن، به عنوان یک کتاب تعلیم و تربیت، متکی به مسائل عینی است، برای نزدیک ساختن مفاهیم پیچیده به ذهن انگشت روی مثلهای حسی جالب و زیبا در زندگی روزمره مردم می‌گذارد، در اینجا نیز برای مجسم ساختن حقایقی که در آیات گذشته پیرامون توحید و شرک، ایمان و کفر و حق و باطل گذشت، مثل بسیار رسایی بیان می‌کند. نخست می‌گوید: «خداوند از آسمان آبی را فرو فرستاده است.» (انزل من السماء ماء).
آبی حیاتبخش و زندگی آفرین، و سرچشمه نمو و حرکت:
«و در این هنگام دره‌ها و گودالها و نهرهای روی زمین هر کدام به اندازه گنجایش و وسعت خود بخشی از این آب را پذیرا می‌شوند.» (فسالت اودیة بقدرها).
جویبارهای کوچک دست به دست هم می‌دهند و نهرهایی به وجود می‌آورند، نهرها به هم می‌پیوندند و سیلاب عظیمی از دامنه کوهسار سرازیر می‌گردد، آبها از سر و دوش هم بالا می‌روند و هر چه را بر سر راه خود ببینند برمی دارند و مرتبا بر یکدیگر کوبیده می‌شوند، در این هنگام کفها از لابلای امواج ظاهر می‌شوند، آن چنان که قرآن می‌گوید «سیلاب، کفهایی را بر بالای خود حمل می‌کند.» (فاحتمل السیل زبدا رابیا).
«رابی» از ماده «ربو» (بر وزن غلو) به معنی بلندی و برتری است و ربا که به معنی سود یا پول اضافی یا جنس دیگر است نیز از همین ماده و به همین معنی است، چون اضافه و زیادی را می‌رساند.

پیدایش کفها
پیدایش کفها منحصر به نزول باران نیست بلکه «در فلزاتی که بوسیله آتش ذوب می‌شوند تا از آن زینت آلات یا وسائل زندگی بسازند آنها نیز کفهایی همانند کفهای آب دارند.» (و مما یوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیة او متاع زبد مثله) (ترجمه تحت اللفظی جمله فوق چنین است: «از آنچه آتش بر روی آن روشن می‌کنند برای بدست آوردن زینت یا متاع کفهایی همانند کفهای آب حاصل می‌شود» و این تعبیر اشاره به کورهایی است برای ذوب فلزات که هم آتش در زیر مواد فلزی وجود دارد و هم در روی آن، به این معنی که یک طبقه آتش در زیر است و سپس روی آن سنگهایی را که مواد کافی دارد می‌ریزند و مجددا روی آن آتش می‌ریزند: و این بهترین نوع کوره است که از هر طرف آتش، مواد قابل ذوب را احاطه کرده است.

 نتیجه
بعد از بیان این مثال که به صورت وسیع و گسترده، نه تنها در مورد آب، که در مورد همه فلزات، چه آنها که زینتی هستند و چه آنها که وسائل زندگی را از آن می‌سازند، بیان می‌کند به سراغ نتیجه گیری می‌رود، و چنین می‌فرماید:
«اینگونه خداوند برای حق و باطل، مثال می‌زند» (کذلک یضرب الله الحق و الباطل).
سپس به شرح آن می‌پردازد و می‌گوید: «اما کفها به کنار می‌روند و اما آبی که برای مردم مفید و سودمند است در زمین می‌ماند.» (فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض).
کفهای بیهوده و بلند آواز و میان تهی که همیشه بالانشین هستند اما هنری ندارند باید به کناری ریخته شوند و اما آب خاموش و بی سر و صدای متواضع و مفید و سودمند می‌ماند و اگر روی زمین هم نماند در اعماق زمین نفوذ می‌کند و چیزی نمی‌گذرد که به صورت چشمه سارها و قناتها و چاهها سر از زمین برمی دارد، تشنه کامان را سیراب می‌کند، درختان را بارور، و گلها را شکفته و میوه‌ها را رسیده، و به همه چیز سر و سامان می‌دهد.
و در پایان آیه برای تاکید بیشتر و دعوت به مطالعه دقیقتر روی این مثال می‌فرماید: «این چنین خداوند مثالهایی می‌زند.» (کذلک یضرب الله الامثال). موفق باشید

35023

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: امثال شما  که اعتبار و ارزشی دارید و صاحب تریبون هستید به این قرآنی که تفسیر می‌کنید قسم!! فردای قیامت باید جوابگوی سکوتی باشید که در مقابل ظلم به مردم صورت انجام میدین و فریاد نمی‌زنید یا بیان نمی‌کنید. امروز بدلیل سوء مدیریت حاکمان، بنیاد خانواده ها متزلزل شده و به علت تورم شدید اصلا امکان تشکیل خانواده ای وجود ندارد. جوانان هیچ امیدی به آینده ندارند شغلی برای آن ها وجود ندارد. شما که فریادتان به بیت رهبر می‌رسد خواهشا اقدامی انجام بدید. والا بنده شخصا در قیامت جلو شما را خواهم گرفت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بنده جایگاه خاصی و مسئولیت مشخصی در این نظام ندارم. ولی بر اساس تجربه سال‌های مسئولیت، معتقدم همه اشکال در غفلت از معارف عالیه‌ای است که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» برای بشریت آوردند و امثال حضرت امام خمینی «رضوان‌الله تعالی‌علیه» با کتاب‌های خودشان بر آن تأکید کردند و با فعالیت‌های فرهنگی و اصلاح جامعه و حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد؛ باید امیدوار بود مشکلاتی که می‌فرمایید برطرف شود، إن‌شاءالله. موفق باشید

39872
متن پرسش

سلام علیکم: اوقاتتون بخیر! ۱. استاد برای مطالعات آزاد و دینی از علماء، مطالعه طولی) یعنی یک کتاب تموم بشه و بعد سراغ کتاب بعدی رفته بشه (رو پیشنهاد میدید یا مطالعات در عرض هم باشن (یعنی مثلا ۵ تا کتاب در عرض هم مطالعه بشه)؟ ۲. وظیفه ما الان نسبت به جبهه مقاومت، تحولات منطقه، مذاکرات و... به عنوان طلبه پایه های مقدماتی چیه؟ التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مهم، دنبال‌کردنِ اندیشۀ شخصیت‌های اصیلی است که مورد عنایت پروردگار بوده‌اند تا وسیلۀ بصیرت و معرفت دیگر انسان‌ها باشند و از این جهت می‌توان مقدمات را شروع کرد تا به میدان اندیشۀ آنان وارد شد و بنده «معرفت نفس» را مقدمۀ خوبی در این رابطه می‌دانم. پس آن‌گه علیکم به شهید مطهری و علامه طباطبایی، تا رسیدن به دروازۀ معارف عرفانی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه». البته در کنار این حضور، امثال شهید آوینی ارزش و جایگاه خود را دارند. ۲. مهم توجه به نکاتی است که رهبر معظم انقلاب متذکر آن می‌باشند مبنی بر این‌که مقاومت، به عنوان توجه به حضوری است در این تاریخ برای عبور از جبهۀ استکبار و خود را همواره در آن آینده حاضردیدن، به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب اخیراً در دیدار جمعی از فرماندهان نیروهای مسلح فرمودند آنچه فرمودند، بخصوص آن‌جایی که فرمودند: «آنها مطالبی را که جزو آرزوهایشان است به عنوان خبر و واقعیت بیان می‌کنند که باید برای این القائات و تبلیغات طراحی و با آنها مقابله کرد.» کمی به این جمله باید فکر کرد تا معلوم شود ما در جبهۀ مقاومت در کجا حاضریم؟ موفق باشید    

نمایش چاپی