بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: به دنبال نسخه ای شفا بخش برای بیماری های باطنی هستم. متاسفانه هجوم نفس بر من چیره شده و طبیبی نیافتم که دردم را با او مطرح کنم. نزد شما آمدم تا بلکه دارویی برای درد من داشته باشید. درگیر کار علمی هستم منتها این بیماری که وجودم را درگیر کرده مدام مرا از کار باز می دارد. شرط لازم برای تعلم را ندارم که فرمود:« واتقو الله و یعلمکم الله». مانده ام چه کنم. ۶-۷ سال است که دارم دست و پنجه نرم می کنم و فرجی نمی شود. ناامیدی هم که خودش عامل سقوط است؛ خیر، نا امید نیستم. ولی می‌خواهم این دوران پست خاتمه یابد چون فکر می‌کنم انقلاب اسلامی ایران بالاخره به اشخاص علمی نیاز دارد همانگونه که شخصیت های علمی به انقلاب اسلامی نیاز دارند. ولی این قضیه که مدام نمی شود و نمی شود... حال انسان را به شدت می گیرد. به دنبال ادعیه قرآنی و دعاهای وارده نیز رفتم ولی چیزی نیافتم که نتیجه اش درمان درد های نفسانی باشد. خلاصه که از ته دلم اشتیاق به بازگشت به خود و خدا را دارم ولی موانع خیلی زیاد است مخصوصا در این وانفسای آخرالزمان. نمی‌دانم چه کنم. یعنی می‌دانم ولی توفیق عمل را پیدا نمی کنم. در اصل این دانش ناچیز هم سبب عذاب شده است زیرا نمی توانم عمل کنم. ۴_۵ سال یادگیری که نتوانم به هیچ‌یک عمل کنم چه فایده دارد؟ ولی عجیب است که دلم چقدر آماده است! کافی است یک ساعت در گلستان شهدا بگذرانم یا دقایقی به مسجد بروم، از فرط ذوق دلگرم می شوم ولی باز روز از نو و... عاجزانه از شما خواستار راهنمایی ام. با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همین مأیوس‌نشدن و بر باورهای الهی پایداری‌کردن و در رشددادن معارفی مانند معرفت نفس، تلاش‌نمودن موجب می‌شود تا نتیجه‌ای که به دنبال آن هستید را به‌دست آورید زیرا رحمت حضرت ربّ‌العالمین وسیع‌تر از آن است که ما گمان می‌کنیم. پس «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش!». موفق باشید

35021

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب: برای جستجوی موضوع «مدیریت اجتماعی» در قرآن و آیاتی که در این حوزه هستند، آیا کتاب خاصی را معرفی می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به طور خاص کتابی را نمی‌شناسم. ولی می‌توانید با توجه به چنین رویکردی به تفسیر «المیزان» رجوع فرمایید و مطالب فراوانی به‌دست آوردید. موفق باشید

34989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام‌علیکم: آیا سید بودن فضیلت است؟ آیا مسیر سلوک الی‌الله برای کسی که سید است بازتر و هموارتر است؟ و آیا ما وظیفه داریم به هر فرد سیدی حتی اگر در مسیری صحیح نباشد احترامی خاص و ویژه فائل شویم؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت اتصال به نسل پیامبر، آمادگی هایی در شخص به وجود آورد. ولی اگر خودش آن آمادگی ها را از بین برد، می شود برادر امام رضا علیه السلام که از او برائت می‌کند. بنابراین آری! ساداتی که نماد سیره پیامبر باشند برای ما بسی محترم و محترم ترند. موفق باشید

39860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: بنده چند وقتی است سوالی ذهنم را مشغول کرده و آن اینکه خدا برای چه انسان را خلق کرده؟ هدف از خلقت انسان چه بوده؟ ممنون میشم از اینکه بتوانم پاسخی دریافت کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، با همین عنوان مطرح شده است. خوب است که به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید

39843
متن پرسش

سلام علیکم: بر اساس وحدت شخصی وجود آیا ظاهر و مظهر یکی است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند موج و دریا که در واقع موج، همان دریاست با این توجه که موج را ظهور دریا می‌یابیم و نه عین دریا. عرایضی در این رابطه تحت عنوان «در موضوع «وحدت وجود» در منظر عرفا و در حکمت ملاصدرا»https://eitaa.com/matalebevijeh/19118  شده است. خوب است به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید

39329

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد بزرگوار: بنده بارها در صحبت های شما مطلبی را شنیده ام تحت این موضوع که همسران هر کدام جهان های متفاوتی دارن و ما نمیتونیم همدیگر رو توی جهان خودمون بیاریم ولی میشه که هرکس تو جهان خودش ولی ذیل یه جهان مشترک ادامه بدیم. استاد بنده هرچی فکر کردم درست متوجه نشدم که چطور ما میتونیم به این شکل عمل کنیم. آخرش آدما میخوان طرف مقابلشون اونطوری که اونا دوست دارن رفتار کنه در غیر اینصورت بهش منتقد میشن. همچنین اصلا چطور میشه به این ساحت تفکر وارد شد و به نوعی از همسر عبور کرد؟ تقاضای من از شما معرفی صوت یا کتبی است که بتونه گره ذهنی بنده رو باز کنه و من شفاف تر متوجه این موضوع بشم. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نکتۀ مهمی است. هرکس می‌خواهد طرف مقابلش آن‌طور که او دوست دارد عمل کند. ولی دوست‌داشتن‌های او باید بر چه مبنایی باشد؟ بر مبنای اسلام و سیرۀ انسان‌های معصوم و یا بر مبنای امیال خودش؟ با توجه به این امر، حال باید همسر خود را در تاریخی که در آن هستیم درک کنیم که بحث آن مفصل است. پیشنهاد می‌شود کتاب «بشر جدید و آیندۀ قدسی پیشِ رو» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

39296

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: می‌خواستم بدونم آیا آیات و روایاتی داریم که صراحتا از تشکیل حکومت در زمان غیبت بگویند و اینکه امام خمینی (ره) نظریه ای دارند که میشه با تعابیری مثل انقلاب جهانی، صدور انقلاب، ایجاد یک حزب مستضعفین جهانی و ‌.... استفاده می‌شد مثلا ایشان در جایی فرمودند به جوانان مسلمان که علیه حاکمانشان قیام کنند و حکومت اسلامی جهانی رو ایجاد کنند و این انقلاب جهانی اسلامی رو شروع انقلاب جهانی امام زمان (عج) دونستند. اما ما در روایاتمون داریم که اوضاع اخرالزمان اوضاع خوبی نیست، دین داری بسیار کمه، بر سر شیعیان بلاهای زیادی می آید، اینکه باید تقیه انجام بشه، اینکه باید در خانه ماند و متتظر قیام سفیانی بود و کاری نکرد و... این دو چطور با هم جمع میشن؟ لطفا از قرآن و روایات استفاده کنید چون من علم فقه را نمی‌توانم احادیث را تفسیر کنم به مشکل برخوردم اینکه نمی‌فهمم چطور روایاتی داریم که می‌گوید شیعیان بلاهای بسیاری سرشان می آید و از طرفی هر قیام شیعیان شکست می‌خورد و ... و چطور با این حال باید قیام کرد و حزب مستضعفین جهاتی تشکیل داد، تمدن ساخت و.... خیلی ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد علاوه بر مطالعۀ کتاب «ولایت فقیه» حضرت امام، عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان «حکومت ولایی» شده است، کتاب روی سایت هست می‌توانید به آن کتاب رجوع کنید. موفق باشید 

38628

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: با توجه به اینکه احدی از انسان ها دسترسی به ذات احدیِ خدای متعال ندارند، پس در واقع هیچ کس نتوانسته تاکنون خدای متعال را بپرستد. پس آن عباداتی که انجام گرفته، عبادت چه کسی است؟ معبود کیست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: از رسول خدا «صلوات الله علیه وآله» داریم: «ما عرفناک حق معرفتک، و ما عبدناک حق عبادتک» ما تو را چنانکه حق معرفتت مى باشد نشناختیم ، و ما تو را آن گونه که حق عبادت تو است پرستش ‍ نکردیم. بنابراین به همان اندازه که به خداوند معرفت داریم او را پرستش می کنیم، نه در اندازه ای که حق عبادت اوست. موفق باشید

38032

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده هرچه جست و جو کردم نتوانستم ملاک کارآمدی و توانایی انجام کار را در جناب جلیلی بر اساس تعاریف کارآمدی و توانایی در بیانات ولی امر احراز کنم. حتی افراد و کارشناسان متعهد و در سطح ملی که توانایی صحت سنجی برنامه های ایشان را داشته باشند رو هم پیدا نکردم. در استدلال های شما هم تطبیق دو ویژگی که رهبری فرمودند بر ایشان را ندیدم. ۱. آیا ممکن است ما در روش تحلیل با وجود علاقه به رهبری دچار نوعی تحجر از جنس فهم خوارج از دین و خودمحوری در تشخیص حق بشویم؟ ۲. با توجه به قاعده لطف که همیشه امکان تحقق لطف الهی وجود دارد اگر ما دچار تحجر شده باشیم این ظلمی که با توصیه و انتخاب جناب جلیلی به رهبری و آینده نظام اسلامی کرده ایم را چه در سال ۹۲ چه در این دوره چطور می‌توان جبران کرد؟ ۳. حتی فکر می‌کنم در سال ۸۴ نیز هم دچار همین اشتباه در انتخاب احمدی نژاد شدیم. ملاک های خودمان و فهم خودمان را مقدم بر ولی دانستیم. این انتخاب ها قابل جبران هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه می‌باشید که بحث در این مورد بسیار است و در کارآمدی آقای دکتر قالیباف در ساختن یک تهران حرفی نیست، ولی شهری که به گفته بعضی برای اشراف و سرمایه داران شهرِ خوبی است، نه برای مردمی که دیگر امکان زندگی در آن برایشان سخت شده است. با توجه به نگاهی که آقای دکتر جلیلی در راستای نگاه شهید رئیسی نسبت به هرچه مردمی‌ ترکردنِ نظام داشتند و دارند؛ تصور بنده آن است که با آقای دکتر جلیلی ما بیشتر به اهداف اصلی نظام اسلامی نزدیک می‌شدیم. البته در تعهد و دلسوزی آقای دکتر قالیباف بحثی نیست. موفق باشید

37946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من یک سوالی از شما داشتم و اون این بود که متاسفانه من دوشنبه هفته گذشته دچار اشتباه شده و گناه کبیره ای را انجام دادم با توجه به اینکه چند روز مانده به روز انتخابات این گناه را انجام دادم دچار این فکر شدم که شاید با این گناه من شیاطین قدرت بیشتری گرفته اند و بیشتر مردم را برای انتخاب گزینه غلط در انتخابات وسوسه کرده اند و به فکر افتاده ام که شاید این گناه من در پازل خداوند اثر وحشتناک داشته باشه و حق ناس بزرگی به گردن من باشه و من ممکنه که از مسیر کمال باز بمانم، آیا همچنین فکری واقعا درست است؟ آیا واقعا شیاطین با گناه ما قدرت بیشتری پیدا می‌کنند و ما دچار حق ناس می‌شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید این‌طور فکر کرد. آری! هرکس با گناهان خود شیطان را امیدوار می‌کند و با توبه، او را مأیوس می‌نماید. ولی برای ادامه کارِ او همان محدوده میدانی که ما برای او پیش آورده‌ایم، مطرح است و ربطی به دیگر انسان‌ها ندارد. موفق باشید

37831

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: یکی از حجت های من در روز حساب حضرتعالی هستین، امروز که صحنه انتخابات تشخیص دو مرحله ای بودن رو داره و احتمال رای آوری قالیباف رو بیش‌از جلیلی می‌داند، چه دلیلی داریم که باعث رای آوری پزشکیان بشویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مواردی این‌چنین بسیار است. خوب است خودتان بیندیشید. آقای ثابتی نکاتی فرموده‌اند، بد نیست به آن نکات نیز توجه شود. https://eitaa.com/sabeti/3879 موفق باشید

37817

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت جنابعالی و اسلام و جامعه نگران در امر خانواده. پاسخ شما را در گفتگوی موضوع #ارتباط_مرد_و_زن_در_بشر_جدید_و_معنای_وجودی_آنها به دقت مطالعه کردم. و نکات آن کاربر نگران را که فرمودند نیز مطالعه کردم البته پیش از آن، آن مطالب را می‌دانستم و جایگاه بنده دقیقا گفتگو با چنین جامعه ای است تا نه دچار گروهک های تندرویی شویم که می‌خواهند با تشدید فساد یک توهم برای ظهور زود رس ایجاد کنند و نه مسئله رها شده بماند تا جامعه از دست برود بلکه هم اکنون راهی باز شود بسوی آن قله که آن قله مدرنیته متوهم غیر انسانی نیست. و البته جایگاه محترم جنابعالی بطور کلی تذکر به بنیان انسانیت در هستی و تعقل و پروش می‌باشد. آنچه بنده عرض کردم که مسلم ناقص و پیش پا افتاده بود و بنا بر شروعی برای گفتگو. پیش تر عرض شد نتوانستیم از روابط غیر متعارف و روان پریشان و توهمات و شهوات بی رویه جلو گیری کنیم و نمی‌توان احساسات و نیازهای انسان را نادیده گرفت و دیدیم که آسیب ها خورده‌ایم. ما بنا نداشتیم زنان غیر متعارف و کاسبان این امر را میدان دهیم و یک جامعه بیمار تر بسازیم! خیر بنای ما بر این بود آن دختر پسری که هم سن هستند و فردی معمولی‌اند با صیغه پیش روند تا در کنار یکدیگر پروشی سالم یابند نه آنکه در خانه جلوی پدر مادر مذهبی سکوت کنند و در خفا رابطه جنسی برقرار کنند تا اتفاقا دچار این مسائل روانی بد که گفته می‌شود شوند. بنا به شواهد شخصی و آمارهای مستدرک ارگان های رسمی و علمی کشور بسیاری از نسل جدید رابطه جنسی مخفی دارند و دیگر باکره نیستند و میزان سقط جنین بسیار بالاست، دقیقا مثل آن دختر مسئول فرهنگی پایگاه بسیج، که با گفتگو با بنده این مسئله را شرح داد و از خودش گفت که شهوتش بی اندازه زیاد است و رابطه جنسی با مردی میانسال و دیگران داشته و تقریبا هر شب خود ارضایی می‌کند و او یک بیمار نبود بلکه به خاطر حاضر نشدن ما و‌ حضور دشمن یک بیمار شده (بنا ندارم بیش از این مثال بزنم با این که دارم اما مجبورا به خاطر درک موضوع گفتم). می‌بینیم که از ورود نکردن ما این مشکلات بیشتر شده نه آنکه ما متهم به بیشتر کردنش بشویم!. متوجه باشید ما نخواستیم به شهوت دامن زنیم، ما می‌خواستیم جامعه شهوت ران را در چهارچوبی انسانی کمک کنیم تا به سخن شما برسیم زیرا در تنگناها قرار داریم و باید آرام آرام راه را باز کنیم و از خطرات بیشتر به کنترل خطرات و سوق به آن قله برسانیم. و اما چیزی که لازم دانستم عرض کنم در باب سخن صحیح شما از تاریخ صیغه اول اسلام است؛ آری ولی اکنون در جنگی باطنی تاریخی هستیم! و بنا نیست مسئله‌ی صیغه به منظور عرف‌ش تشدید شود. شماها خانواده هایی که جوانانتان تصمیم گرفتند مخفی کاری کنند بهتر است به فکر برقراری ارتباط با آنها باشید زیرا اگر شما با درک و محبت و تشرع و تعقل دل جوانان را جذب نکنید و راهکاری ملموس و عملی و موقت برای رسیدن به آن قله ندهید، دشمن منتظر اوست با جوابها و روش ها و لذت های زیبا که در جامعه شما حاضر کرده «ما بنا به توقف و انجماد نداریم ما بنایمان حرکت محکم است که پذیرای جوانان است و نخواستیم با بهانه این سخنان آنها را گمراه تر کنیم». جناب استاد بنده به وضوح سخنان شما را فهم کردم‌ و بلطف خدا ورود کردم حال منتظرم ببینم چه پیش می‌آید و چه ساخته می‌شود ان شاءالله. نفسم را فدای دینی کردم که به آن امیدوارم و آبرویم فدای انسانهایی کردم که خود ارزش خود را نمی‌دانند و گمگشته و حیران و آسب دیده و منتظرند. هر شروعی مسلم پرورشی دارد مهم آن صراطی است که در آنیم. باز مرا به اموری متذکر شوید که بیش از کتب شماست و تا اینجای کار حرکت کردم و نیازشان دارم و منتظرم پیش تر روم. برای بنده تفکر برانگیز بود که شما «زن» را محور این مسئله دانسته‌اند و براستی زن محوریت غالب را دارد. من عابرو به کف گرفته و از چیزی هراس ندارم و تکیه ام بر عقل و حکمت و امر حی الهی است الحمدالله و شما را در این راستا مشاهده می‌کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار ارزشمندی را به میان آورده اید مبنی بر آنکه ما نمی توانیم در این شرایط تاریخی نسبت به مسائل جنسی جوانان با موقعیت هایی که پیش آمده، ساده انگاری کنیم. آری! به هر حال بحثِ انکار ازدواج موقت در میان نیست، بحث در آن است که چرا در مسئله ازدواج مطابق این زمان فکر نکنیم؟ مگر نشنیده اید که پیامبر خدا «صلوات الله علیه و آله» در مسجد چگونه به راحتی برنامه ازدواج چند جوان را فی المجلس پیش می آوردند؟ ما مجبوریم اگر بنا بر آن است که از خطرات بزرگ انحرافات جنسی عبور کنیم، نسبت به این امر جنسی جوانان مان و ساده کردن ازدواج بیندیشیم و به بهانه خطرات توهّمی و یا احتمالی از ساده کردن ازدواج نباید غفلت کرد. وگرنه ملاحظه می کنید که علاوه بر مشکلاتی که فرمودید با درصد زیادی از دختران و پسرانی روبرو هستیم که در سن ۴۰ سالگی هنوز منتظر تشکیل خانواده و ازدواج هستند و پشیمان از سخت گیری هایی که انجام دادند. موفق باشید

37757
متن پرسش

سلام آقای طاهر زاده عزیز: بنده یک جوون ۱۸ سالم که وظیفه خودم دونستم در حکایت از انتخاب اصلح آقای دکتر جلیلی اقداماتی انجام دهم و قصدم این بوده که معیار حضرت اقا رو برای انتخاب اصلح در آقای جلیلی که نمود داره رو آشکار سازی کنم و از شما خواهشمندم به من در این کار کمک کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی کم و بیش در این مورد شده است که در همین قسمت پرسش و پاسخ‌ها می‌توانید آن را دنبال بفرمایید. مهم آن است که متوجه شویم در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده، دولت آیت الله رئیسی آغاز دیگری بود بسی متعالی‌تر از آنچه دیگر دولت‌های گذشته در انقلاب اسلامی دنبال کردند و در راستای حضور تاریخیِ خاصی که با دولت شهید رئیسی پیش آمد، شخصیت سیاسی – قرآنی دکتر جلیلی را می‌توان ادامه آن آغاز دانست که امید به آینده‌ای ماورای آینده‌ای که جهان مدرن مقابل بشر قرار داده، را به میان می‌آورد که در دل آن آینده همان‌طور که رهبر معظم انقلاب متذکر شدند تاریخ، ورق خورده است و ما باید در تاریخی که رسوایی جهان استکبار بیش از پیش به ظهور آمده، آینده خود را معنا کنیم و این غیر از آینده‌ای است که بعضی از نامزدها سعی می‌کنند ما را ذیل جهان مدرن قرار دهند. به هر حال همان‌طور که خودتان متوجه شده‌اید این نوع آشکارسازی کار ساده‌ای نیست و بیشتر باید به روحانیتی فکر کرد که سیاست و دیانت در هم تنیده شده است که بحث آن بسی گسترده است. موفق باشید      

37323

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر طاعات و عبادات قبول: آیا جمهوری اسلامی واژه متناقض نیست؟ چطور ما دنباله رو غدیر هستیم و در نظام اسلامی خود مانند سقیفه عمل می‌کنیم؟ رای گیری وقتی مردم چشم خود را روی واقعیت ها ببندند و ضربه به نظام اسلامی بزنند چه سودی دارد؟ آیا یک حکومت اسلامی که در جمیع شرایط و کوچکترین بخش ها توسط حاکم با توجه به تخصص ها انجام پذیرد راه را برای وصل به حکومت حقه امام زمان هموارتر نمی کند. تشکر از استاد عزیز

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حاکمیت جامعه باید مردم شرکت داشته باشند. زیرا امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» به مردم می‌فرمایند: ای مردم! حکومت از آنِ شما است به هرکس که می‌خواهید بدهید. لذا یک روز بیعت با حاکم، نظر عمومی لحاظ می‌شده و امروز با انتخابات. در هر صورت باید نظر مردم در صحنه باشد. حضرت امام (ره) دردیدارسال ۵۸ با اعضای مجلس خبرگان می‌فرمایند: «من سفارش می‌کنم به آنهایی که خدایی نخواسته یک آرایی دارند برخلاف مسیر ملت، من سفارش می‌کنم به آنها طرحشان را  وآرایشان را برای وقت دیگری بگذارند و وقت‌های دیگر این کار را بکنند. حالا وقت آن نیست که آرایی که خلافِ مسیر ملت است اظهار بکنند». بعد می‌فرمایند: «اکثریت هرچه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف و به ضرر خودشان باشد». چرا امام این را می‌گویند؟ امام که یک مرد سنتی است! اینجا می‌خواهد بگوید به خلاف! یعنی بگذارید که مردم انتخاب کنند. جای دیگر می‌فرمایند: «این بلوغی که این مردم دارند در حدی است که انتخاب سالم باشد» موفق باشید

37179

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: ملال و تنهایی و پوچی که هیچ، کینه، زودرنجی و ناراحتی و دلخوری شدید از همه کس و کوچکترین مسائل زندگی را جهنم کرده، یا گرفتاری به بی معنایی و پوچی، یا غوطه وری پر جهنم کینه و حالاتی وسواس گونه ریشه این حالات کجاست؟ چکار باید کرد؟ هیچ مفری نمی بینم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره برای هرکس این موارد پیش می‌آید . مهم آن است که با عمیق‌شدن در معارف الهی بخصوص «معرفت نفس» می‌توان از این مرحله نیز عبور کرد. مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، به عنوان مقدمه خوب است. موفق باشید

36989
متن پرسش

سلام استاد گرانقدر: نسیمی وزیدن گرفت و گفت روز جمعه را دست کم نگیر که روز ظهور است، اندیشیدم شاید اینکه ظهور امام زمان در روز است و نه در شب یعنی خلوت و عزلتت را داشته باش ولی در مردم و نه حتی با مردم: «کن فی الناس و لا تکن معهم» در درون قلبهای مردم باش و آنجا سیر و سلوک کن و حتی به بودن کنارشان بسنده نکن، امام ما امام روز است و ظهورش هم در روز و اجتماع است. و جمعه چونکه سید الایام است و مقام جمع تمام ایام هفته است و نه فرد است و نه زوج، هم فرد است و هم زوج! اجمالی است که کل هفته تفصیلش است. عید توحید بندگی. جمعه روز جمع است، تفکر مکتبی امام زمان هم در روز- سلوک اجتماعی- و در جمعه اتفاق می‌افتد و نه آن امام زمان ذهنی! ما به نور حقانی امام در روز جمعه باید مقام جمع الجمعی خود را ظهور بدهیم با حضور تاریخی‌مان در دعای ندبه در نماز جمعه و تمدن سازی کنیم با نور معنویت و عقلانیت، صدرایی و محی الدینی ذیل شخصیت نورانی امام خمینی (ره) که همان نور امام زمان است به نازله ولی نازله ای که دارد عالم را می‌گیرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد میقات و وعده‌گاه ظهور انسان کامل، نکته همانی است که مطرح فرمودید که آن میقاتِ جمعه است که میقات مقام جمع‌الجمعیِ حضرت صاحب الامر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» می‌باشد و آن‌هایی که جمعه دارند در نسبت با آن حضرت قرار می‌گیرند. یعنی آن‌هایی که از کثرت‌ها به سوی وحدت حاضرند و خود را در «وجود» احساس می‌کنند و نسبت وجود خود را با حقیقت درک کرده‌اند و در این حضور و وارستگی وارد وادی «انتظار» شده‌اند. موفق باشید.

36738

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: استاد در بحث رسیدن به کمال نفس به واسطه به کارگیری تن آیا صرف به کارگیری تن کمال در نفس ایجاد می‌کند؟ یعنی مثلا انسان مدام از بدنش استفاده کند و آن را به حرکت وادارد آیا کمال ایجاد می‌شود؟ و سوال دومم اینکه اگر در نفس کمالی ایجاد شد آیا این کمال از بین میره؟ یا اینکه نفس در اون کمال اسقرار پیدا میکنه؟ استاد وادی عجیبیه. آدمی میتونست چی بشه و چی شد!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به شرطی که جهت او و نیّت او عبور از رذائل و حضور در فضائل اخلاقی باشد. ۲. عموماً آن کمالات می‌ماند، هرچند با حضورِ کمال بعدی، کمالات قبلی به حاشیه می‌روند ولی در اواخر و بخصوص در قیامت همه کمالات ظهور خود را دارند. موفق باشید 

36727

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: یه وضعیتی برام پیش اومده که اصلا نمیشه هیچ کار کرد. یه وضعیت بدی که درس خوندن هم شده برام مساله. نمیتونم مگه من نمی دونم که امتحاناتم کی هست. مگه من نیمده بودم اون طوری که برنامه ریخته بودم. و واقعا نمیشه ها. چرا من این قده گند میزنم. این چه افتضاحیه. امروز مثل روز های جمعه وقت بسیار خوبی هستش برای این که به کارام برسم. انگار خودم رو مسخره کردم این قدر تعادل ندارم و خرفت هستم که بدون اراده دست به هرچی کثافت کاری هست می‌زنم. ولی من بازم نمی تونم. حتی بعد الان هم قرار هست که برم بشینم سر کارا قبلیم . چیکار کنم همیشه مسله من همین بوده. چرا نمیتونم کاری بکنم انگار که پا هام توی گل گیر کرده در حالی که قله ای پیش رومه که من فقط باید برم ولی من همیشه پای خودم رو می‌بینم مسئله من هم نیست، همه همین طور هستن. حضرت آقا ۴۰ ساله که هی وایساده داره هی اون قله رو نشون میده خدا ان شاالله که سلامتی شون بده. آسون بودن کار اجی مجی لا ترجی نیست باید خدا بخاد. به گفته ی شهید حججی ما پامیشیم میرم کربلا یا مزار حاج قاسم از خونه دوریم ولی به خدا نزدیک تریم. اما اگه بتونیم توی خونه خدا رو هم داشته باشیم بیشترین جهاد رو کردیم. چجوری؟ همون اول هم گفتم. دوباره گند می‌زنم به درسام آخرش هم نمی دونم. بقیه هم میگن نَشستی بخونی هرچی میگم بابا بخدا نشد هرچی خواستم. حالا با این اوصاف باید بگم که همه ی وقتم رو دارم تلف می‌کنم؟ خب معلومه. چیکار کنم؟ نمیدونم . شاید باید سِحر بشم، یا زهر هلاهل بخورم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم‌ترین کار همان‌طور که انسان‌های بزرگ خود را در آن قرار دادند؛ برنامه‌ریزی برای هر روز و هر هفته و هر سال است. در دلِ آن برنامه، نه‌تنها جای دروس و مطالعه و کارهای دینی و کارهای جدّی را مشخص می‌کنید، حتی جای بازی و تفریح و ورزش را نیز معلوم می‌نمایید. در نظر داشته باشید که یکی از ابعاد شخصیتیِ حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» برنامه داشتنِ ایشان بود. موفق باشید

36337
متن پرسش

با سلام و درود خدمت استاد گرامی: استاد مرتبط با سخنان اخیرتون در مورد این پدیده و این موج بی سابقه تظاهرات های ضد استکباری در خود کشورهای غربی خواستم نظر جنابعالی را جویا شوم. بنده به عنوان کسی که ساکن در غرب هستم و بازتاب وقایع اخیر را در جامعه غرب دارم بی واسطه ادراک می‌کنم، حس می‌کنم بعد از به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان فلسطینی و بمباران فجیع بیمارستان ها که به معنای واقعی کلمه، بشریت یک نسل کشی تمام عیار را بر علیه یک ملت مظلوم بی دفاع جلوی چشمان خود تجربه می کند، ما شاهد یک بیداری وجدان عمومی در جوامع غربی هستیم که نقش خود دشمن صهیونیستی در این بیداری فطرت ها هم در خور اهمیت است! یعنی امپراطوری رسانه ای صهیونیستی در غرب به قدری در دروغگویی و تحریف واقعیات بی شرمی کرد و ظالم را جای مظلوم نشاند که باعث رسوایی خود شد و اعتماد عمومی جامعه غرب نسبت به رسانه ها به شکل وسیعی خدشه دار شد. یعنی فطرت بیدار هر انسانی به او گواهی می‌دهد که بمباران بیمارستان ها و مدارس را به هیچ وجه من الوجوح و با هیچ دلیلی نمی‌توان توجیه کرد، حال آنکه باز رسانه های وابسته به صهیونیسم بعد از انکار اولیه به سعی در توجیه کردن این نسل کشی برآمدند. بنده فکر می‌کنم حتی بی اعتمادیی که در اثر این وقایع در بین مردم کشورهای غربی نسبت به رسانه های رسمی خودشان ایجاد شد بی سابقه بود و به بهترین تعبیر که تعبیر رهبری باشد ترمیم ناپذیر هم خواهد بود. استاد آیا می توانیم با یک فهم تاریخی این رخدادها را اینگونه بنگریم که گویی ما مواجه هستیم با آغاز تاریخ بیداری فطرت انسان ها که این در آینده به پس زدن تمدن مادی غرب از طرف فطرت انسان ها در خود غرب منجر می شود؟ آیا بیداری فطرت ها و بیزاری فطرت ها از تمدن غربی را می توان ذیل برطرف شدن موانع ظهور فهمید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که به خوبی از فضای آنچه در وجدان عمومی مردم کشورهای غربی می‌گذرد، به طور مستقیم گزارش می‌دهید، و خود جنابعالی حقیقتاً ناظر صحنه‌اید؛ واقعیت آن است که به دلایل مختلف ما با آغاز تاریخ دیگری  روبه‌رو هستیم. زیرا از یک طرف فرهنگ مدرنیته به گفته خود متفکران غرب، نتوانست به وعده هایی که بیشتر فروختن آرمان‌های کاذب بود، عمل کند و عملاً مردم، خود را در آن فضا در دام نیهیلیسم و نیست‌انگاری یافتند و از طرف دیگر با پشتیبانیِ سران جهان استکباری از جنایات رژیم صهیونیستی متوجه شدند ذیل چه حکومت‌هایی زندگی می‌کنند. این است که به طور شگفت‌آوری ملاحظه می‌کنید مردم جهان غرب در بستر اعتراض به کودک‌کشیِ رژیم صهیونیستی در واقع متوجه فردای دیگری در وجدان خود هستند و این، هنر و هوشیاری ما را می‌طلبد که متوجه این امر باشیم و حضور تاریخی خود را که جدا از حضور تاریخ جهان نیست، مدّ نظر قرار دهیم، به همان معنایی که به گفته جناب گادامر، «تفکر، تاریخی است». یعنی کسانی امروز، مردان واقعی تفکرند که متوجه روح تاریخی باشند که در حال طلوع است و غزه، آینه آن حضور و آن تفکر است تا معلوم شود متفکر واقعی در این زمانه چه کسی است. موفق باشید       

36274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام خدمت شما: استاد راجع به این سخنان امام خامنه ای که در ادامه آورده می‌شود می‌خواستم بپرسم اینکه، در فلسفه اسلامی که ایشان بیان فرمودند، چگونه می‌توان امتداد عملی آن را استخراج کرد؟ یعنی چگونه می‌توان امتداد عملی آن را، که ایشان به عنوان حکمت عملی بیان فرمودند استخراج کرد؟ _ بخشی از بیانات در دیدار اعضای موسسه عالی فقه و علوم اسلامی : این [نظام] باید اداره بشود با اسلام، با فکر اسلامی. فکر اسلامی در جنبه‌ی عملی، همان فقه اسلام است؛ البتّه بنده با فلسفه‌ خواندن، نه فقط مخالف نیستم بلکه کاملاً تأیید می‌کنم، فلسفه هم لازم است؛ حالا چه‌ جوری داخل برنامه‌های شما بشود، آنها به برنامه‌ریزی مدیران محترم آنجا بستگی دارد؛ لکن فلسفه خوب است، لازم است، نه اینکه فقط خوب است؛ لازم است؛ در این تردیدی نیست؛ لکن آنچه زندگی را اداره می‌کند، عملاً فقه ما است؛ علّت هم این است که فلسفه‌ی اسلامی در طول زمان امتداد عملی نداشته؛ یعنی این حکمت نظری ما به حکمت عملی امتداد پیدا نکرده؛ در حالی که فلسفه‌های غربی که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی کم محتواتر و ضعیف‌تر از فلسفه‌ی اسلامی هستند، امتداد عملیّاتی دارند؛ یعنی اگر چنانچه شماها مثلاً فرض کنید که فلسفه‌ی کانت یا هگل یا مارکس را معتقد باشید، در مورد حکومت نظر دارید، در مورد فرد نظر دارید، در مورد ارتباطات اجتماعی نظر دارید؛ امّا [اینکه] اقتضای فلسفه‌ی ملّاصدرا یا فلسفه‌ی فرض بفرمایید که ابن‌سینا یا دیگری در حکومت یا در فلان [مسئله] چیست، چیزی برای ما روشن نشده؛ نه اینکه ندارد،‌ قطعاً دارد؛ سفارش من به متفلسفین و فعّالان فلسفه همیشه این بوده که این امتداد را پیدا کنند؛ چون معتقدم اثر دارد؛ این امتداد وجود دارد امّا خب روی آن کار نشده؛ بنابراین فعلاً آنچه می‌تواند جامعه را اداره کند، فقه ما است؛ خب پس این اقتضای بیرونی و نیاز بیرونی، این هم حوزه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه فلسفه اسلامی بخصوص در اسلوب صدرایی، صرفاً به موضوعی خواندنی تبدیل شده است تا بخوانیم و بدانیم، نه آن‌که با نگاه صدرایی به انسان و به سیاست متوجه توحیدی شویم که امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در آن وارد شدند تا در نتیجه مبنای علوم انسانی و حتی علوم تکنیکیِ ما، اصالت وجود باشد به جای داده‌هایی که فلسفه کانت و هگل به میان آوردند که در جای خود قابل تأمّل است ولی برجستگی اصالت وجودی که صدارا مدّ نظر می‌آورد، چیز دیگری است. حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تا آن‌جا برای تفکر صدرایی نقش قائل بودند که در جواب دکتر حسنین هیکل که پرسید مبنای انقلاب شما چه بوده است؟ فرمودند: در روایت، «کافی» و در فقه، «جواهر» و در فلسفه، «ملاصدرا». و یا در آخر عمر در نامه به گورباچف متذکر مکتب ملاصدرا شدند. موفق باشید

36211
متن پرسش

سلام علیکم: بسم الله الرحمن الرحیم. امیرالمومنین علیه السلام «رأس الاستبصار الفكرة» اساس بينايي فكر كردن و تأمّل است چه زیبا فرمود مولای متقیان و امیر بیان که اساس و بنیاد و ریشه ی بینایی و بصیرت تامل و فکر است، و مگر جز این است که آنانی که امروز از درک و فهم حماسه ی طوفان الاقصی درکی ندارند به دلیل عدم تامل در درک زمان و تاریخی است که به میان آمده است؟! بصیرت، مسأله ی فهم زمانه ایست که انسان ها می خواهند با درک آن تاریخ خودشان را بسازند و اگر این فهم صورت نگیرد از انباشت علم های متراکم و مدرک و مقالات روی هم فقط ثروت اطلاعات حاصل می شود و نه درک و فهم تاریخی که زیست انسانی بشر را تغییر دهد! امروز غزه موضوع تفکر اندیشمندان شده است تا آنکه بتوانیم برای فردای تاریخ و انسانی که به شدت از پوچی و افسردگی خسته شده است و توهم و خیالات روزمره ی زندگی دنیا جای تامل و تفکر را از او ربوده است و جامعه ای که از تفکر روی بگرداند گریزی از پریشانی ندارد و ریشه ی احوال پریشان روزگار تاریخ بشر هم جز این نیست که بیش از آنی که پیرامون خود و زندگی و نسبت اش با تاریخ امروز فکر کند خود را مشغول پرنده ی خیالی کرده است که برای فرار از روزمرگی ها از این شاخه به آن شاخه می پرد بی آنکه بداند فردای زندگی اش چه ربطی با تفکر در وضعیت امروزینش دارد! ما در تاریخ انقلاب اسلامی با ایام گوناگونی روبرو شدیم که بابی و فتحی برای گشودگی تفکر در میان انسان ها شد از دفاع مقدس، از جریان های گوناگون از مشکلات و مصایب مختلف در ادوار و اطوار این انقلاب و از فتنه ها و از شکوه ایام اللهی که بر ما رو کردند از تشیعع شهدا و... امروز با حماسه ی غزه باز هم بابی از تفکر و تأمل بر ما گشوده شد تا بیش از پیش خود را در آینده ی قلمرو اسلام حاضر ببینیم و تفکر را بستر حضور در حقیقت بدانیم نه صرفا حرکت از مسأله ی مجهول برای کشف معلوم که البته آن هم از مصادیق تفکر است اما حضور در واقعیت و حقیقت تفکر در عالی ترین نحوه ی بودنی است که انسان می تواند در زمانه ی خود حاضر باشد. اساسا انسان هایی که خود را از اندیشیدن پیرامون آنچه با غزه پیش آمده است روبرو نمی‌کنند و با آن مواجه نمی شوند و طلبی که باید را از پیش آمد تاریخی امروز ندارند جز پریشانی و سردرگمی حاصلی نخواهد بود ولو اندیشمند ترین انسان ها باشند یا با فضیلت ترین و اخلاقی ترین آدم های عصر خود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به گفته هایدگر: «تاریخ، اعصار وجود است» و ما وجود را که همان حقیقت است در عین هویت قدسی در هر مقطعی از تاریخ وجهی از آن را ملاحظه می‌کنیم و او خود را در دل تاریخ با جلوات و اسماء حسنای خاصی می‌نمایاند تا انسان‌ها با نور توحیدی که در تاریخ‌شان ظهور کرده، نسبت خود را با خدا در آن تاریخ بیابند؛ آری! اگر تاریخ اعصار وجود است و ما در انقلاب اسلامی حضور خدا را تجربه کردیم ولی پس از مدتی با روزمرّه‌گی‌ها از روح انقلاب فاصله گرفتیم و عملاً از او که معنای ما بود، فاصله گرفتیم؛ در همان راستا انقلاب با حاضرشدن در تاریخی که با غزه به ظهور آمده، حضور بیشتری را به میان آورد و ما در واقع وجه متعالی انقلاب اسلامی را که از آن غفلت کرده بودیم، در منظر خود می‌یابیم. غفلت از حقیقتی که به سوی ما آمده تا ما را در معنایی بسی اصیل‌تر وارد کند. این است آنچه ما در غزه می‌یابیم و این اندازه احساس یگانگی با آن داریم. موفق باشید.

 

36028

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: یک نکته ای که جدیدا متوجه شدم، این است که، اگر بین خواب و خواندن نماز و انجام عبادت مخیر شوم، خواب را ترجیح می‌دهم. اگر در جایگاه امام حسین (ع) بودم، و بین یک روز شهادت زودتر و یک روز عبادت مخیر می‌شدم، تعجیل بنده در شهادت بود. سخت است در این دنیا بودن، و هرچند عبادت شیرینش می‌کند، ولی شاید چون حین عبادت من را می‌بینم ولی حین خواب هیچ نمی‌بینم. بعضا وقت سحر و برای نماز صبح، بیدار می‌شوم، به شکلی که خوابم نمی‌برد، ولی دوست دارم بخوابم. هرچند دوست دارم بیدار شوم و حس و حال سحر را درک کنم ولی ترجیحم خواب است. بیشتر بخاطر اینکه، خواب برادر مرگ است، با خواب خودم را فراموش می‌کنم، ولی در نماز من حضور دارم. در حالیکه حین عبادت لذت می‌برم، ولی با توجه به شرایط فعلی بنده خواب خوشایند تر از نماز است. باید چه کنم که از این فرصتها استفاده کنم و با این حال از دست ندهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان چه در خواب و چه در بیداری نزد خود حاضر است منتها در خواب، تنها در اختیار ملکات خود می‌باشد بدون آن‌که بتواند اراده جدیدی داشته باشد. ولی در بیداری همواره می‌تواند راه‌های نرفته را در مسیر سلوک الی الله طی کند و از این جهت، بیداری و زندگی در دنیا فرصتی است تا بر تعالی خود بیفزاید تا در خواب و مرگ از آن اراده‌ها به صورت ملکاتِ برتر بهره‌مند شود. موفق باشید

35985

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: منظور جناب مولوی از این بیت رو بفرمائین «جمله بی قراریت از طلب قرار توست / طالب بی قرار شو تا که قرار آیدت» ممنون

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این‌که به هر دری می‌زنیم تا آرامشی پیدا کنیم؛ خودش منشأ بی‌قراری و بی‌آرامشی ما می‌شود. در حالی‌که اگر خود را زیر سایه حضرت حق که عین بقاء است، قرار دهیم به قرار می‌رسیم که این را شما در شخصیت‌هایی بزرگی همچون حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و حضرت نایب الامام رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» می‌توانید به صورت معجزه‌آسایی احساس کنید. موفق باشید

35928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد شاید یه ازفقه مسایل آن و مباحثی معرفتی و غیره گمانم هوا و اب خیلی روی لطافت روح موثره و شاید برخی ریزش ها و آسیب ها به دلیل نادیده گرفتن این نوع لطافت هست یه جایی خوندم هوای صبح گاهی و سحر لطافت داره حالا فرض کنیم این لطافت هوا بعضی شهرها و کوهستانها در غیر اوقات سحر هم هست سوای زمان موقعیت شرعی اون شاید نوع هوای آن موقع هم مدنظرهست؟ و در تربیت خیلی موثر وقتی هوای تمیز اینقدر آدم را سبک میکنه ایا در سیر انسانها موثر نیست و یا همان آب؟ گاه فکرمیکنن بعضی این افراد که واقعا بخش زیادی از هزینه هاشون صرف تفریح میشه و یا بعضا به خاطر وضعیت مادی دارای تفریح و طبیعت گردی زیادن رشدشون بیشتر است کاش بعضی گروههای فرهنگی حالت طبیعت گردی داشت تا همه میتونستن از طبیعت استفاده کنن و فقط مخصوص بالا شهرنشین های تهران و بعضی شهرها نبود. متاسفانه شهرداری تو بعضی شهرها مناطق خوش آب و هوا حتی دست. اقلیت های مذهبی بیشتره تا شیعه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً شرایط آب و هوایی در رابطه با روح و روحیه، مؤثر است ولی به گفته متفکران، در حدّ زمینه و نه در حدّ علت حقیقی. و از این جهت ملاحظه کرده‌اید اگر اراده انسانها محکم باشد، سیطره شرایط آنچنان نیست که اصل قضیه را که تعالی روح است در راستای اراده انسان به مشکل بیندازد و از آن طرف اگر انسان زندگی خود را مشغول امور تفریحی کرد، از مهمّ خود که همان درک حقیقی جایگاه خودش در هستی و در ابدیت است؛ باز می‌ماند. موفق باشید

35844

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: اول مطلب بگم که دلتنگ شما هستم. استاد یک مسأله ای برایم پیش اومده، من نه اهل فلسفه هستم نه عرفان و نه از این علوم بهره ای نصیب من شده است، اما از کتب شما بسیار بهره ها برده ام و عشقی عجیب به مباحث عرفانی دارم! چند مدتی است علاقه ای عجیب به جناب ابن عربی پیدا کرده ام، وقتی به ایشون فکر می کنم، احساس می کنم همه وجودم می‌خواد به سمت ایشون حرکت کنه! می‌خواستم بفهمم علت این مسأله چی می‌تونه باشه! و الان چه کاری باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این لطف شما است به بنده، وگرنه بنده قابل نیستم. ۲. در مورد تعلق خاطر نسبت به جناب ابن عربی، شاید بتوان گفت با توجه به مطالبی که مطالعه کرده‌اید و در آن مطالب، روحِ علمی و عرفانی جناب ابن عربی حاضر بوده، این علاقه پیش آمده. می‌ماند با مباحث کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» و شرح صوتی آن که صدرا تحت تأثیر ابن عربی سخن گفته، به جناب ابن عربی نزدیک شوید. موفق باشید

نمایش چاپی