بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33253

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام دو سوال داشتم: ۱. در فصول الحکم جناب ابن عربی صلوات به صورت، صل الله علیه وآله وسلم است یا صلی الله علیه و سلم است؟ ۲- آیا می توان گفت که شالوده انقلاب اسلامی ایران، بر اساس تعلیمات جناب ابن عربی و ملاصدرا است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید تفاوتی در میان نباشد البته حضور ذهن در این مورد ندارم. ۲. مسلّم شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که شخصیتی عرفانی است و با آن شخصیت به صحنه سیاست قدم گذاشتند، بی‌ارتباط با با آموزه‌های ابن عربی و جناب صدرا نمی‌باشد. موفق باشید

38892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خسته نباشید: می‌خواستم نظر استاد را در مورد کتاب حضرت حجت (مجموعه بیانات آیت‌اللّٰه بهجت پیرامون حضرت ولی ‌عصر عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) بدانم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را مطالعه نکرده‌ام. موفق باشید

37769
متن پرسش

با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرانقدر: خوشبختانه از نگاه بسیاری از مردم انقلابی به‌تبعیت از اساتید بزرگواری همچون حضرتعالی، دکتر جلیلی، فردی بیش از دیگران آگاه به مبانی اصیل و جهان‌بینی انقلاب اسلامی و در مسیر ساخت تمدن اسلامی است. با این حال، استاد محترم جناب آقای سید مهدی موسوی از اساتید جوان حوزه علمیه قم و فعالان علوم انسانی اسلامی، در این صوت: https://eitaa.com/usul121/1236 مدعی هستند که آثار به‌دست آمده از مباحث گفتمانی و معرفتی آقای جلیلی، مویدی بر امتیاز و برتری گفتمانی و فکری ایشان نسبت به دیگر نامزدهای محترم نبوده، و نظریه و ابداع خاصی را در این زمینه از سوی ایشان اثبات نمی‌کند. ضمن اینکه معتقدند مسیر آقای جلیلی از آقای قالیباف توان کمتری در تمدن‌سازی دارد. با توجه به آگاهی جناب استاد از مباحث دکتر جلیلی در زمینه‌های معرفتی و نگاه بلند حضرتعالی به ایشان، از استاد گرامی خواهشمندم درصورت صلاحدید و وجود فرصت، نگاهی به صحبت‌های آقای موسوی داشته و نظر شریف‌تان را بیان فرمایید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر تدبّر قرآنیِ خاصی که جناب آقای دکتر جلیلی نسبت به سیاست در قرآن دارند و پایان‌نامه ایشان نیز در همین راستا می‌باشد و همچنان‌که قبلاً عرض شد بحث، در هوشیاریِ ایشان است نسبت به وضع امروزین جهان و آینده‌ای که به جهت شرایط جدید برای ما پیش آمده است. و آقای دکتر جلیلی بحمدالله متوجه چنین حضوری برای انقلاب اسلامی نسبت به آینده می‌باشند که این انقلاب اسلامی را به سوی اهدافِ جهانی خود باید سوق داد و بر همین اساس شعار انتخاباتی خود را «یک جهان فرصت، یک ایران جهش» قرار دادند و در این رابطه عرض شد «اگر می‌دانیم در هر شرایطی هر کاری ممکن نیست، به کدام آینده باید نظر کرد که شرایط حضور در آن تاریخ برای ما فراهم است؟ آیا آن آینده آینده‌ای نیست که مردان معتقد به انقلاب اسلامی از آن آغاز تاریخ سخن می‌گویند؟ مردانی همچون دکتر سعید جلیلی. این یعنی حضور در سیاستی که از جان ما بیگانه نیست.» موفق باشید            

36714
متن پرسش

با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: درد دلی چند پس از استماع جلسه آخر جهان بین دو جهان خدمتتان تقدیم می‌گردد. انقلاب اسلامی ظهور عشق الهی در این تاریخ است شاید جهان بین دو جهان، جهان غیر از دو جهان است. همان گونه که ما از مدرنیته و غرب باید عبور کنیم از دین غیر از عاشقی هم باید عبور کنیم. آری! چه زیبا در روایت داریم «الدین هو الحب و الحب هو الدین» «زانكه عاشق در دم نقد است مست / لاجرم از كفر و ايمان برتر است.  كفر و ايمان هر دو خود دربان اوست / كاوست مغز و «كفر» و «دين» او را دو پوست» 
در آخر جمله ای از عین القضات همدانی بنویسم و ببخشید اطاله کلام شد: ای عزیز! شمه ای از کفر گفتن ضرورت است: بدانکه کفرها بر اقسام است و خلق همه کفرها یکی دانسته اند... دریغا اینجا هنوز سخنِ هوشیاران بباید گفت! گروهی دیگر از سالکان حضرت ربوبیت و روندگان به عالم قدس هوشیاری اختیار کرده اند و گفتند عصمت شریعت برای قلب شرطست روزی چند صبر کردند تا به مقصود رسیدند، دریغا باش تا به این مقصود برسی. گفتم که کفرها بر اقسام است. گوش دار کفر ظاهر است و کفر نفس و کفر قلب. کفر نفس نسبت به ابلیس دارد کفر قلب نسبت با محمد دارد وکفر حقیقت نسبت با خدا بعد از این جمله خود ایمان باشد دریغا از گستاخی خود از گفتن این سخنان که نه در این جهان و نه در آن جهان گنجد ولی می‌گویم هرچه بادا باد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب فرموده‌اید. آری! در جهانی هستیم که طلبِ حقیقی ما همان شیداییِ دیروزین است که نام امروزین آن نسبت به حضور در این جهان و در این تاریخ ذیل اراده الهی، اگزیستانس انسان می‌باشد که به تعبیر ما «حضور در اکنون بیکرانه انسان» است در خود انسان. و این امری است که در این زمانه می‌تواند برای انسان پیش آید و معلوم است که با نوعی از سکرات که نه کفر و نه ایمان، روبه‌رو خواهیم شد. حال نام آن را هرچه می‌خواهید بگذارید. مهم آن است که حضور در جهانی است که جهان انسانیت است به وسعت حضور انسانیتِ انسان‌ها به آن صورتی که در حاج قاسم سلیمانی طلوع کرد و ملاحظه کردید که چگونه مردم توانستند نسبت خودِ متعالی‌شان را در آن مرد احساس کنند. موفق باشید          

36429

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: اگر کسی برای جبران حقوق الناس خدا را به حضرت رضا علیه السلام که مظهر اسم رضای الهی هستند قسم بدهد و از حضرت رضا سلام الله علیه که منوّر به اسم اعظم هستند، بخواهد که قلوب تمام انسان هایی که خواسته یا ناخواسته از ما رنجیده اند و حقی به گردن ما دارند را از ما راضی کند، آیا چنین دعایی منطقی و درست است؟ یا آلوده به توهم است و این خود انسان است که باید دانه دانه طلب حلالیت کند و جبران کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! اگر خود ما نیز در چنین عزمی باشیم و حقوق مادی آن افراد را جبران کنیم حتماً و حتماً به نور اولیای الهی با قلبی پاک و ضمیری امیدوار در محضر حضرت حق قرار می گیریم. موفق باشید

35881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: مگر نمی‌گویید روح که به تکامل خودش رسید، از ابزار بدن دست می‌کشد. پس سکته چیست؟ آیا اگر یکی مثلا از حادثه ای یا صدای بلندی، ترسید و سکته کرد اینکه یک اتفاق است!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» در بحث «یأس روح» از ادامه تدبیر بدن به این نکات پرداخته شد. آری! آن‌گاه که نفس در تکوین خود متوجه عدم امکان تدبیر آن بدن شد، عکس العمل بیرونی انصرافِ نفس، همان مسائلی مثل سکته و یا دیگر مرگها می باشد. موفق باشید

35840

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام. سه سوال دارم. ۱. منظور از انسان ناسپاس چیست که خداوند هیچ انسان ناسپاس و گناهکاری را دوست ندارد؟ بقره ۲۷۶. ۲. آیا گیاهان احساس تشنگی را حس می‌کنند؟ ۳. آیا راسته که تفکر مثبت باعث جذب چیزای خوب میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسانی که نسبت به الطاف الهی مانند شریعت اسلام و قرآن مبین و اولیای معصوم بی‌تفاوت باشد، انسانِ ناسپاسی است. ۲. باید این‌طور باشد. زیرا گیاهان نیز دارای نفس نباتی هستند. ۳. این واژه‌ها بیشتر، روانشناسانه است برای آن‌که انسان حال خوبی پیدا کند. در حالی‌که معارفی مانند «معرفت نفس» ما را به حضوری غیر قابل تردید می‌رساند. موفق باشید 

35786

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

آیا برای میراندن نفس امّاره (که اعدی عدو مای الهی ماست و به کمک شیاطین نخواهد گذاشت ما خدا (این گنج مخفی) را بشناسیم) و شناخت دشمنی هایش که از راه رفتن مورچه‌ای سیاه بر سنگ سیاه در شب سیاه پنهان تر است راه میانبر و سهل الوصولی هست؟ چون این راه اگر بخواهد طی کند بسیار بسیار سخت می‌نماید و محاااال! آیا می‌شود یک‌شبه ره صد ساله را رفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حضور در تاریخی که تاریخ توحیدی عبور از استکبار است و بی‌حساب نیست که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند:  شهدا یک‌شبه ره صد ساله را پیمودند و آنچه عارفان و شاعران عارف پیشه در سالیان دراز آرزوی آن را می کردند، اینان ناگهان به دست آوردند و عشق به لقاء اللَّه را از حد شعار به عمل رسانده و آرزوی شهادت را با کردار در جبهه های دفاع از اسلام عزیز به ثبت رساندند و این تحول عظیم معنوی با این سرعت بی سابقه را جز به عنایت پروردگار مهربان و عاشق پرور نتوان توجیه کرد. (صحیفه ج ۱۷، ص۳۰۵). موفق باشید

35394
متن پرسش

سلام علیک و رضوانه و ریحانه. پیشاپیش از همه ی عزیزان خصوصا استاد عزیز بایت تصدیق وو تضییع وقت شریفتان عذرخواهم و طلب عفو و حلالیت دارم.
 بسم الله الرحمن الرحیم: «يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» آنچه در این آیه برای بنده مهم می باشد ذیل آیه و آنجایی که می‌فرماید از روح الله نا امید نشوید و جز کافران و آنانی که چشم بر روح توحیدی تاریخ و زمانه بسته اند نا امید نخواهند شد. سخن از فهم زمانه ای است که با روحی توحیدی به سراغ بشر آمده است و در برابر تکانه های سخت و طوفان خروشان نهیلیسم و بشر خود بنیاد قرار گرفته است و با اشارت به آینده ای نظر دارد که افق تاریخ گشایش انسان است و روز موعود آشتی انسان با خود و خدایی که در بستر تاریخ غرب گمشده بود و حالا این بشر جدید است که در پی گمشده ی خود به هر کوی و برزنی سر می زند تا بلکه آن را بیابد و غافل از آنکه یار در کنار اوست و او در بیراهه ها به دنبال اش می گردد.
آن که عمری در پی او می دویدم کو به کو / ناگهانش یافتم با دل نشسته روبرو
 در المیزان شریف در تفسیر این آیه ی عزیز نیز سخن از طلب روحی است که منسوب به خداوند است که همان فرج بعد از شدتی است که به اذن خداوند و مشیت او صورت می گیرد. آیا در این آیه، بشارت «روح الله» همان نصرتی نیست که در پیش روی انسان قرار داده شده است و انسان به آن بیش از هر روز دیگری محتاج است؟! «قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ» (56 / حجر) و چه کسی جز آنان که راه گم کرده اند و یا آنانی که خود را در تاریخ خود پیدا نکرده اند دچار یاس و سرگردانی می‌شوند؟! سخن از یاس و پوچی، گرچه شاید دارای تفاوت‌هایی معنایی باشد یا تلازمی برقرار نباشد، اما سخن در اینجاست که ریشه‌ی یاس بشر امروز دقیقا از درد پوچی تاریخی است که با آن دم خور شده است. و رنجی است که در دوران مدرن زاییده شده است و انسان امروز خود را دچار آن یافته است و فریاد واحسرتای از دست رفتگی تاریخ‌اش به گوش اندیشمندان رسیده و هر کس به فراخور دردمندی و حس همراهی بشر جدید به این فریاد انسان راهی را و افقی را اندیشیده یا سعی بر آن داشته تا در افق آینده‌ی انسان راهی را که عاری از رنج دیروز و امروزش باشد را در برابرش بگشاید اما تا به امروز در این افق گشایی موفق نبوده است و انسان همچنان در یاس تاریخی فردای پیش روی خود باغ سبزی را که گذر از رنج امروز زمانه اش باشد را نیافته است و این منشا دردهای بی شماری است که تاریخ انسانیت را مبدل به دردهای لاینحل کرده است که یا باید بماند و این درد را تحمل کند و بمیرد و یا باید برای رهایی از رنج طاقت فرسای مناسبات پوچی تاریخ دست به انتحار بزند و خود را راحت کند و یا خود را  به انواع ابتذالات و مشهورات و اباحه‌گری موجود آلوده کند تا کمر درد تاریخی اش را درک کند. اما انسان غافل از آنی است که روحی در تاریخ حاضر است که انسان با حضور در آن روح، این درد تاریخی را در خود هضم می‌کند و از سرگردانی رنج‌های بی‌شمار امروز راحت می‌شود و شدت تعب و سختی دوران را در روح و ریحان و رضوان به آرامش بدل می کند! آری تمام سخن در این است که حضور در روح تاریخی چطور و چگونه؟ انسان و انتقال از ساحتی از تاریخ به ساحت دیگر آن متوقف بر حضور در آن تاریخی است که افق بشارت بخش فردای انسان را و گذر از رنج های بیشمار امروزین را در خود به همراه دارد و این جز با نظر به غایت سعادت و کمال انسان و اتصال انسان به لایه های لذت بخش و فرح بخش و پایدار برای انسان میسر نخواهد بود. بشر امروز لذت زده و لذت پذیر است و این تغییر مزاج از ساحت لذات حسی و مادی جز با افق لذت های پایدار اصیل جاودانه ی انسانی اش امکان پذیر نمی باشد علاوه بر آنکه انسان جدید بیش از هر روز دیگری امروز به تغییر سخت و افق تاریخ نزدیک تر است چرا که احساس پوچی و بیهودگی و سرخوردگی بیش از هر زمان دیگری او را فرا گرفته است! پس کافی است تا افق سیر حضور انسان در عالم هستی را و لذت پایدار و ابدی بودن انسان را و شوق دیدار با خود بودن در عین حقیقت و با خدا بودگی را به روی او بگشاییم. آنگاه آغوش مشتاق انسان را به این حقیقت و مسیر مقدس مشاهده می کنیم. کاری که امام با روح حقیقت جو و حقیقت طلب انسان امروز کرد! امام فهمید بشر، تشنه ی کمال حقیقی است و خسته‌ از تاریخی است که انسان را زنجیر لذات حسی کرده است لذا روح تاریخ بشر با انقلاب اسلامی همراه شد و اینچنین در انسان‌ها اثر گذاشت و خالق اراده ها و رفتارهای اختیاری جدیدی در انسان شد که سابقه اش در انقلاب نبوی مشهود بود. نه آنکه انقلاب اسلامی ما بر آمده از فقر و رنج و گرسنکی باشد!! کدام انقلاب با درد و رنج گرسنگی پیروز شده است که انقلاب اسلامی بشود؟ انقلاب اسلامی انقلاب معنایی بود، انقلاب باز گشت روح الله به تاریخ ، انقلاب حضور انسان جدید با نظر به افق حیات قدسی و معنویت و عبور و گذر از عصر مدرن و بشر نهیلیست زده! انقلاب اسلامی درست نقطه ی مقابل روح عالم مدرن ساحتی از روح را مقابل انسان گشود که انسان را انسان تر می کند و این جز با حضور در تاریخ روح الله که نصرت و تایید خداوند را بهمراه دارد و آیِنده ای جز این برای بشر فردایی متصور نیست را به عالم آورد. برای این سخن شواهد فراوانی از آیات قران وجود دارد که تمامی فتح و گشایش‌های انسان در تاریخ به تایید همان رَوح در تاریخ است و تایید رَوح بوده است. سحن در این است که باید و باز باید و دوباره وباز دوباره باید با بشر امروز از تاریخی که در آن حاضر است و روح ناکامی های امروزین‌اش سخن گفت و فراخنای گشوده ی فردای تاریخ روح الله را در پیش چشم او حاضر کرد تا در تاریخ دچار خود گمگشتگی و پوچی و سردی و بن بست نشوو و فردایی که در انتظار اوست تا در آن تنفس کند را این رُوح عالم مدرن از او نرباید تا صبح طلوع رَوح الله را ادراک کند. باید مصادیق طلوع و ظهور نور تاریخ روح الله را در عرصه‌های مختلف پیش روی چشم انسان پر رنگ کرد باید صحنه های حضور فرح بخش و فرخ بخش انسان فردایی را به او نشان داد (حاج قاسم ها، حججی ها، صدرزاده ها، همدانی‌ها و باکری‌ها و همت‌ها و.....) باید تلالو جمیل تاریخی که او را در بر می‌گیرد و از چنگال لذت سرد و ناپایدار علم حسی نجات می دهد را به او متذکر شد (فریاد ظلم ها و ستم هایی مردم جهان، ستم استکبار جهانی، قدرت جبهه ی مقاومت، شکست غایت و اهداف استکبار در منطقه، حضور جهانی شیعی، اربعین، و هزاران جلوه ی حضور منطقه ای و بشری انسان) سخن از طلوع همین روح الله است که جز آنانی که حاضر نیستند این روح الله را ببینند به آن کافر و از آن حضور ناامید می باشند.
این سخن مقدمه ای بود برای تفصیل سخنان بعدی و راهی برای گشودگی‌هایی پیش رو باشد که متذکر شویم و هم کلام و هم سخن شویم تا فردای بشر را پیش چشم او حاضر کنیم تا انسان‌ها در آن حاضر شوند و روح الله آنان را در برگیرد. والسلام  

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «جانا سخن از زبان ما می‌گویی» و حقیقتاً «وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» و منظور از کافر، تنها منکر خداوندبودن نیست، منظور کسی است که حقیقت را در جلوه‌های مختلف آن انکار می‌کند و در نتیجه از آن مددهای لطیف الهی یعنی «رَوح الله» که بنا است به سوی او آید، محروم می‌شود و این همان یأسِ تاریخی است که به خوبی بدان اشاره کردید و گرفتارشدن در انواع رنج‌ها و بن‌بست‌ها. تنها کافی است به وعده الهی امیدوار شویم که خداوند نتیجه کار شهدا را به جامعه و تاریخ برمی‌گرداند و این مهم‌ترین نکته‌ای است که باید بدان فکر کرد زیرا بعد از آن‌که فرمود شهدا، حیاتی غیر از حیات دنیایی و حیات برزخی دارند و بشارت می‌دهند به آیندگان که نگرانِ تنگناهایی که با آغاز تاریخی دیگر به ظهور می‌آید؛ فرمود: «وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ» (آل‌عمران/۱۷۱) و این یعنی پاداش سلحشوران جبهه مقابله با استکبار را که نفی استکبار و احیای حیات دینی بود را، خداوند برای آن‌ها در تاریخی که شروع کرده‌اند خواهند داد. و این است آن بشارت اصیلی که می‌توان حکیمانه بدان نظر کرد و آینده‌ای را مدّ نظر داشت غیر از آنچه که امروز با آن دست به گریبان هستیم. موفق باشید 

35174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: این همه دولت آمدند با اینکه برخی زوایایی داشتند و بعضا غربزده بودند ولی چرا در دولت جناب رئیسی شاهد کشف حجاب هستیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد مراحل متفاوت دشمنیِ دشمنان اسلام و انقلاب است و ظهور توانایی‌های انقلاب اسلامی در مراحل مختلف آن نوع دشمنی‌ها و خنثی‌کردنِ فتنه‌ها. و مطمئن باشید از آن جهت که این نوع کشف حجاب، رویهمرفته امری است سیاسی؛ به خوبی خنثی می‌شود البته در این مورد و دیگر موارد نباید کوتاهی‌های خود را نادیده گرفت هرچند ذات انقلاب اسلامی در مسیر معنابخشیدن به بشری است که در بی‌معنایی رنج می‌برد. موفق باشید

35101

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام حضور استاد گرامی: ببخشید مبحث دعای سحر مربوط به حق مطلق است؟ حق مقید که نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است به این معنا که با هر اسمی که روبرو می‌شوید متوجه حضور مطلق آن اسم در همه مظاهر می‌گردید. در این مورد عرایضی در کتاب «شرح اسماء دریچه های نظر به حق» شده است. موفق باشید

34818

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم‌الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد گرامی: ببخشید چه طور میشه که وقتی قرآن رو باز می‌کنیم دقیقا جواب سوال مون را پیدا می‌کنیم از بین این همه آیه ها دقیقا آیه و آیاتی مشاهده میشه که منظور بوده؟ استاد در این موضوع چه سری هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت الفاظ قرآن، ریشه در ملکوت دارد با ظرفیت‌های وسیعی که ملکوت، دارا می‌باشد. از این جهت ما با روبه‌روشدن با الفاظ آیات الهی به ملکوتی منتقل می‌شویم که وسعت حضور ما نیز در آن‌جا حاضر است و از این جهت، خود را در اشارات آن آیات احساس می‌کنیم. موفق باشید

34555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام آنکه نام آوران نام و جان می دهند تا در طریق عشقش نامی از آنها در میان نباشد. عرض سلام و رضوان خداوند بر شما باد. یوم اللّه ۲۲ بهمن رو به شما تبریک عرض می‌کنم جسارتا بنده کلیپ شرح سوره ی حمد شما رو از شرح امام خمینی (ره) مشاهده کردم. فرمودید هیچ کس قادر به درک ذات اقدس الهی نیست حتی حضرت محمد (ص) مقصود سخن شما همین دنیا بوده است؟ یا اینکه پس از مرگ وصال تمام رخ نمی دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی هم که وصال، تماماً رخ دهد باز ما همچنان بنده اوییم و او ربّ ما، و از این جهت خدای خود را که همه مقصد و مقصود ما است، درک می‌کنیم. و این غیر از درک ذات اقدس الهی است به معنای این‌که بر خداوند احاطه پیدا کنیم. موفق باشید

40368
متن پرسش

سلام: بنده این حرفا رو خصوصی دارم با شما مطرح می‌کنم. صحبت ها و کارهای شما را در جریانم و می‌دانم دارید به وظایف تحقق دستاوردهای جنگ می‌پردازید و خب بنده هم که بیگانه نیستم. اما با همه جوانبی از جنگ و مذاکره که این روزها بیان میشه بنده نکته ای دارم مثل اینکه تا هجوم نظامی علیه اسرائیل نشه مردم غزه آزاد نمیشن، نمی‌گم این هجوم توسط کشور ایران حتما صورت بگیره شاید اجماع حزب های مقاوم و کشور یمن با پشتوانه نظامی و اطلاعاتی ایران یک راه باشه ولی به این فکر کنید هرچند تا اربعین بخاطر پیاده روی خودمان که آسیبی نبینیم صبر کنیم این یعنی کشته شدن فلسطینیان. بطوری این موضوع رو می‌فهمم که اگر به این خاطر اتفاقی نیفته بگونه ای خودخواهی از ما رقم می‌خورد در حالیست که همان برکات اربعین را خداوند در جنگیدن به ما توان عطایش را دارند. باز بنده هیچ کاره ام و عمیقاً این مدت خود را یک آدم معمولی بیش نمی‌دانم. و باز در کار خدا دخالت نکردم فقط موضوعی مهم را مطرح کردم که بنظرم اولویتی داشت. یک نکته مهم تر اینکه اگر منتظر ایجاد ابزار نظامی برتر هستیم عملا این کار حداقل بطور فوری چند سال زمان بر است و اینکه سلاح های خوبی شاید داشته باشیم که رونمایی نشده با این حال قدرت ما به اتکای ایمان است و سلاح های ما مناسب ظهور پیروزی است. آقای قالیباف گفتند اگر بدانیم دشمن آماده حمله می‌شود ما حمله پیش دوستانه می‌کنیم، یا آقای عراقچی تازه گفتند حذف اسرائیل از نقشه هرگز بخشی از سیاست ایران نبوده است! این دو نمونه صحبت یکیش نمایشی و از سر ترس است و آن یکی حرف معقول. با این حال متوجهم آمادگی اجتماعی لازم است اما چیزی که با امکانات ناقصم می‌فهمم خداوند آن لطایفش را به ما عطا فرموده. با مردم غزه چه کنیم در حالی که هیچ چاره و یکساعت دیرکرد باعث تحقق ظلم بزرگ است. می‌دانم حکمت الهی اینها را بنا کرده و باز معتقدم کارش را کرد و به سرانجام رساند و می‌دانم وظایف ما اکنون چیست ولی غزه اهمیتش بالاتر از همه این موارد می‌باشد. لطفاً مرا قانع کنید زیرا بنده به اندازه شما نمی‌فهمم و نیاز به دانستن دارم. متچکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بشریت در جای حساسی قرار گرفته و موضوع محاصره باریکۀ غزه و عدم امکان کمک‌رسانی به مردم مظلوم آن خطه از یک طرف، و جنایات اسرائیل از طرف دیگر کار را و حساسیت آن را بسیار پیچیده کرده است و همگان و بخصوص ایران منتظر فرصتی هستند که راهی گشوده شود تا از سر حکمت بتوانیم حدّاقل از مشکلات مردم غزه بکاهیم که البته این با دخالت مستقیم کشور ایران عملی نخواهد بود زیرا عملاً جنایات رژیم اسرائیل به حاشیه می‌رود و مسیری که با حرکات نرم رسانه‌ای برای نابودی اسرائیل در حال شکل‌گرفتن است، مورد غفلت قرار می‌گیرد و از این جهت عرض شد حساسیت قضیه بسیار بیش از آن است که صرفاً با یک درگیری مستقیم از طرف ما مشکل حل شود. موفق باشید

40367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: خواستم بگویم که انگار هر راهی که خداوند پیش روی انسان گذاشته است خالی از چالش و آزمون نیست. در بحث روابط انسانی، جایی که بحث ازدواج را مطرح می‌کنند برای آنهایی که به هر دلیلی قادر به ازدواج نیستند، راهکاری ارائه می‌کنند: «عفاف». پیمودن مسیر عفاف چالش های جانبی ای دارد که طی این راه ها را دشوارتر می‌کنند. یکی از این چالش‌ها، نیاز به انس و احساسات عاطفی است. جایی که فرد چنان از نداشتن انس، احساس پوچی می‌گیرد که تمامی اعتماد به نفسش را از دست می‌دهد. ناگهان میل به انزوا و تاریکی و افکار فسرده به انسان هجوم می آورند و او را به عقب می‌رانند. تا جایی که دیده‌ام، انس و رفاقت بین دو نفر چنان موجب انگیزش و حس پر بودن می‌شود که هردو را به سمت اهداف شان با سرعت سوق می‌دهد. گویی دوست داشتن و دوست داشته شدنِ همزمان، گوهری‌ست که مال این دنیا پشیزی دربرابر آن ارزش ندارد. چنانچه پوچی در این دوران امری شایع است، نبودِ انس در این افراد مزید بر علت شده و پوچی مضاعفی را به ایشان داده است. فرد در بحث عفاف همانگونه که با مسائل جنسی دست و پنجه نرم می کند، باید با چنین مواردی هم مواجهه مطلوبی داشته باشد. راهرویِ این طریق، چه راه چاره‌ای برای گذرانِ این دوران باید پیشه کند؟ با تشکر🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ خوب و درستی است. در این رابطه باید به انسانیت انسان‌ها نظر کرد و در این رابطه فرهنگ مقاومت به عنوان یگانگی بین «زندگی» و «مقاومت» می‌تواند راه را تا انس با همۀ انسان‌های عالم بگشاید زیرا «زندگی» جز «مقاومت»، زندگی نیست و در این راستا برای هر معبری جلای حقیقتی در پیش است و از این جهت، کوچه به کوچه و محله به محله و شهر به شهر از مقاومت و از انسانیت، یعنی از حقیقتی باید گفت که معنای انسانیتِ این تاریخ است. به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در پیام خود در همایش صد سالگی حوزه علمیه قم فرمودند: «تمدّن اسلامی، مبتنی بر توحید و ابعاد اجتماعی و فردی و معنوی آن است؛ مبتنی بر تکریم انسان از جهت انسانیّت ــ و نه از جهت جنس و رنگ و زبان و قومیّت و جغرافیا- است؛ متّکی بر عدالت و ابعاد و مصادیق آن است؛ متّکی بر آزادی انسان در عرصه‌های گوناگون است؛ متّکی بر مجاهدت عمومی در همه‌ میدان‌هایی است که در آنها نیاز به حضور جهادی هست.» موفق باشید

39755
متن پرسش

سلام استاد: حالتون خوبه؟ لطفا راجع به شعار امسال راهنمایی بفرمایید چه کارهایی از دستمون بر میاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد نیاز به جلسات متعددی دارد از آن جهت که مردم متوجه شوند برای عبور از مشکلات اقتصادی باید به عنوان یک جهاد، نسبتی بین سرمایه‌گذاری برای تولید برقرار کنند و دائماً در حدّ توان برای تولید، سرمایه‌های خود را ولو اندک، به کار گیرند و دولت نیز در این راستا زمینه‌ها را فراهم نماید. بنابراین سخنان رهبر معظم انقلاب در این رابطه را به عنوان یک راهکار اساسی که در مورد آن به خوبی فکر شده است، باید در نظر گرفت. در این مورد خوب است نظری به فیلم سَر انگُشتِ فاطمی https://eitaa.com/soha_sima/4786 بیندازید. موفق باشید

39024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: با عرض پوزش، حقیر چون چند سالی در حوزه تحصیل کرده ام، بعضاً مردم به دید طلبه به بنده نگاه می کنند. لذا گاهی کسانی که با آخوندها مشکل دارند به بنده می گویند ای کاش همه آخوندها مثل تو می شدند!! بنده در عین اینکه از این سخنان در درون خودم بسیار شرمنده می شوم، دچار تأسف هم می شوم. چون حقیقتاً حقیرتر و گرفتارتر از خودم در عالم سراغ ندارم. حال شما حساب کنید اگر مردم ما با چهره‌های اصیل و درخشان روحانیت مواجه می شدند چه می کردند و چگونه تمام نقشه های ضدانقلاب نقش بر آب می شد. همه این ها را گفتم که بپرسم به نظر حضرتعالی مردم چگونه می توانند ماوراء دروغ ها و تبلیغات ضدانقلاب با چهره های اصلی حوزه و روحانیت مواجه شوند؟ چون چشمه زلال کجا و آبی که از کانال ها عبور کرده کجا!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! یکی از موارد دشمن‌شناسی در همین‌جاها می‌باشد که بفهمیم هر جریانی که بیشتر از طریق دشمن نفی می‌شود، به همان اندازه نقش ارزشمندتری دارد با کم‌ترین انصاف می‌توانیم درک کنیم پاک‌ترین و دلسوزترین قشر، همیشه روحانیت بوده‌اند. در این مورد خوب است به سخنان آقای دکتر شریعتی در مورد روحانیت، نظر کنیم.
۱. علماي شيعه پاكترين گروه يا طبقة روحاني از ميان همة اديان و مذاهب عالم در گذشته و حال به شمار مي‌روند. (4)
۳. از خصوصيات علماي شيعه يكي درگير بودن مداوم آنها با نظام حاكم در طول تاريخ بوده است و يكي تقواي بارز و آشكارشان كه هنوز هم اين چهره را حفظ كرده‌اند. (5)
۳. علماي شيعه در طول هزار سال تاريخ اسلام همواره مشعلدار قيام عليه ظلم و پاسدار جنبش عدالتخواهي و آزادي اجتماعي و فكري و رهبري علم و تقوا در حكومت و مبارزة مستمر عليه نظام‌هاي استبدادي و اشرافي خلافت و حكومت‌هاي دست‌نشانده يا وارث خلافت ظلم و غصب بوده‌اند و پيشاپيش همة نهضت‌هاي توده‌هاي محروم و تسليم‌ناپذير؛ نمونه‌اش: سربداران در قرن هشتم هجري. (6)
۴. پيشاپيش هر نهضت مترقي ضد استعماري در اين كشورها همواره بدون استثنا قيافة يك يا چند عالم راستين اسلامي و به خصوص شيعي وجود دارد. (7)
۵. اولين رستاخيز، تنباكو است؛ و اولين چهره‌اي كه در برابرش ايستاد ميرزا حسين شيرازي، از توي همين‌هاست. و اولين ردپاي استعماري كه وارد ايران شد، بانك بود؛ و اولين كسي كه طرح كرد كه بانك را بگذاريد بيايد، يك روشنفكر متجدد ضدمذهبي فرنگي‌‌مآب بود ـ ميرزا ملكم خان ـ و اولين كسي كه در برابر همين پديده ايستاد، سيدجمال بود؛ كه از همين جامعه است. (8)
۶. من به عنوان كسي كه رشتة كارش تاريخ و مسايل اجتماعي است ادعا مي‌كنم كه در تمام اين دو قرن گذشته در زير هيچ قرارداد استعماري امضاي يك آخوند نجف‌رفته نيست؛ در حالي كه در زير همة اين قراردادهاي استعماري امضاي آقاي دكتر و آقاي مهندس فرنگ رفته هست. (باعث خجالت بنده و سركار). (9)
۷. كمتر كسي است كه در اين سال‌ها به شدت و با تكيه‌اي كه من دارم از «روحانيت» به عنوان «تنها پايگاه فرهنگي و معنوي ما كه در برابر هجوم استعمار فرهنگي غرب مصون و مستقل مانده» و «تنها جايي است كه چهره‌هاي علي‌واري اگر باشد باز در ميان همين‌ها هست»، دفاع كرده باشد و آنهم به تكرار و با استدلال. (10) https://rasekhoon.net/article/show/157827/%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AA . 
وظیفه ما در آن است که سعی کنیم روحانیت متعهد و دلسوز را به مردم معرفی کنیم تا توطئه‌های دشمن خنثی شود زیرا همان‌طور که ملاحظه می‌کنید عموماً استعمار از روحانیت ضربه خورده است و نباید با مطرح‌کردنِ کسانی که به گفته آیت الله بروجردی گرگ‌هایی هستند در لباس میش؛ که مسلّماً بسیار اندک‌اند، فریب نقشه دشمنان را بخوریم. موفق باشید
 

37319
متن پرسش

سلام: اگه میگیم که شهادت و شهادت یعنی شاهد و یک شهید شاهد است، شاهد چه است؟ و چگونه دیده است؟ بنظرم این چشم ها را باید بدست آورد، آن هم در محضر مولا علی «ع» که خود بزرگترین شهید تاریخ بشر است. حاج قاسم این چشم ها را با سال ها برای خدا جهد کردن و خالص کردن خودش برای خدا به دست آورده بود. آخرین کلام این است که در بر این باتلاق ژرف ناک و فروکش «من» چشمی و بالی برای پرواز در آسمان بر نمی تابد و غیر از این همه خیال است که دارد تو را با خود مُحتوا ای می سازد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه که قصه شاهد و شهید است، بیشتر باید فکر کرد که می‌فرماید: «مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَال صَدَقُواْ مَا عَهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبدِيلا ۲۳/ احزاب. به این معنا که اگر عده‌ای از مردان دیانت که روحیه مقابله با استکبار را در خود پروراندند، رفتند؛ این راهْ بی رهرو نماند همچنان عده‌ای به سوی آن افق و آن حیات تاریخی نظر دارند در آن حدّ که هرگز این مسیر ترک و تعطیل نمی‌شود تا تاریخِ جدید که تاریخ عبور از جاهلیت دیروز و امروز است یعنی تاریخ توحیدیِ امروزینِ ما، به فتح نهایی خود برسد. این‌جا است که رژیم صهیونیستی در اوج استیصال، چاره‌ای جز حمله به سفارت جمهوری اسلامی ندارد و گمان می‌کند می‌تواند راهی که شهدایی چون حاج قاسم سلیمانی گشوده‌اند را با شهدایی همچون محمد رضای زاهدی ببندند؛ غافل از این‌که اینان مصداق « وَمِنهُم مَّن يَنتَظِرُ» بودند و به حکم «وَمَا بَدَّلُواْ تَبدِيلا» این راه تا نابودی اسرائیل ادامه خواهد داشت. موفق باشید    

36874

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: با توجه به صحبت تون در مورد ماه رجب که فرمودید با ادعیه ماه رجب باید انس گرفت. من در حین مطالعه، ضعف خاصی در درک مفاهیم دعا حس می کنم. آیا برای امثال من که دروس حوزوی نخواندیم و عربی نمی دانیم، لازم هست که وقت بگذاریم و عربی یاد بگیریم برای درک امثال ادعیه، و یا به همین ترجمه ها که بعضاً خیلی هم گیرا نیستند بسنده کنیم. در صورتی که یادگیری زبان عربی لازم است چطور وارد بشیم که از عربی صرفا برای همین منظور بهتر بهره ببریم و زودتر به نتیجه برسیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آموزش زبان عربی برای امثال مائی که به دنبال درک بهتر فهم قرآن و روایات و ادعیه هستیم، کار خوبی است و بحمدالله سایت‌هایی نیز در جهت آموزش زبان عربی هستند که بتوان از آن‌ها کمک گرفت. از طرفی در مورد ادعیه ماه رجب، عرایضی در شرح آن ادعیه‌ها شده است که می‌توانید به شرح صوتی آن‌ها رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/649#sound-row-433 و https://lobolmizan.ir/sound/649#sound-row-3983  و https://eitaa.com/matalebevijeh/15818 . موفق باشید

36795
متن پرسش

سلام حاج آقا: به لطف خدا کتاب «سوخته» که در شرح احوالات آیت الله انصاری همدانی هست را از نظر گذراندم. حقیقتاً غوغا و حیرت انگیز بود. از این جهت که چگونه نور وجود این عارف سوخته و شیدا، با عبور از حجاب این کتاب و عبور از حجاب دیوارهای ضخیم باطنی بنده، باز هم این همه بنده حقیر را تحت تأثیر قرار داد. و تا حدودی که حجاب های ضخیم و ظلمانیِ درونم اجازه می داد متذکر شدم جهان اولیای الهی چه اندازه زیبا و شگفت‌انگیز است. حال اینکه خودشان در چه احوالاتی هستند خدا داند! استاد در قسمتی از این کتاب نقل شده:« آیت الله انصاری با حافظ مأنوس بود، وقتی حافظ خوانده می‌شد، چهره‌اش سرخ و زیبا می شد و گاهی آرام و بی صدا اشک می ریخت. وقتی تو حال خودش می رفت، حالت عجیبی داشت و دیگر نمی توانستیم به چشمانش نگاه کنیم.» استاد واقعاً چنین انسان هایی چه چیزهایی در مواجهه با غزل های جناب حافظ مشاهده می کنند که اینگونه بی تاب می شوند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهان حافظ، جهانِ آخرالزمانی است و امثال آیت الله انصاری آن عارف سوخته جان، که در وسط انسانیتی وسیع تا آخرالزمان که زمان حضور ابعاد متعالی انسان‌ها است؛ خود را حاضر کرده‌اند، متوجه اشارات حافظ می‌شوند که چگونه جناب حافظ یافته‌اند دینداری حقیقی تا کجاها وسعت دارد. تا آنجایی که به گفته ایشان: «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». که البته فهم این نوع حضور، بسیار مهم و آخرالزمانی می‌باشد. موفق باشید

36613
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. یا مادر مدد. سلام استاد. خدا قوت. استاد من الان حدود یکسال پیش برای شما یه پرسشی ارسال کردم و شما فرمودین این قصه روح بشر جدیده و مژده از عالم دیگری است. ولی استاد تا الان که یکسال گذشته من هر روز و هر روز دارم بدتر میشم و خودم دارم خودم رو می‌بینم که داره میره و واقعا نمی‌دونم که این دیگه برمی‌گرده یا نه؟ هر روز انگار کافر تر میشم. هر روز پوچ تر و بی هدف و بی معنی. فقط دنبال خوش گذرونی و لذت دنیا افتادم. نکته بدش اینجاس که خودمم نخواستم که اینجوری بشم ولی شدم و از طرف دیگه خودمم میدونم که تو چه وضعی هستم ولی نه میدونم باید چیکار کنم نه میتونم. نمیدونم باید جلوی خودم رو بگیرم یا نه. من دیگه اون حس و حال و شور قبلی رو در برابر فعالیت های فرهنگی و دینی و ... ندارم اصلا. و هر روز دارم خالی تر و پوچ تر میشم. با این حال شب یلدا یه فال حافظ گرفتیم و این غزل اومد که: نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد / عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد ! خودمم تعجب کردم گفتم یعنی هنوز راهی هست؟ یا وقتایی که تفال می‌زدم به قرآن هم معمولا ایاتی مثل همین غزل میومد. ولی واقعا خودم احساس می‌کنم دارم کافر میشم! حتی جلسات شما و سها رو هم خیلی وقته دیگه نیومدم و از طرفی هم درگیر کنکور شدم که توی اون هم بشدت احساس پوچی می‌کنم و الانم دلم گرفته و دنبال رفیق بازی و این چیزام. الان می‌خواستم بگم دیگه خسته شدم از دست خودم ولی نمیتونم، انگار از همین هم یکمی لذت می‌برم ولی عقلم میگه نباید اینجوری باشه. آره همه اینارو عقلم میگه وگرنه خودم که اصلا کاری به این کارا ندارم و غرق شدم! منی که عاشق حاج قاسم بودم الان هفته دیگه سالگردشه ولی هیچ احساسی ندارد. کلا هیچ چیزی دیگه برام اهمیت نداره. همه چیز پوچه. حتی با طوفان الاقصی هم هیچ ارتباطی نگرفتم. واقعا نمیدونم چرا ولی با یک اتفاق به این بزرگی من هیچ ارتباط نگرفتم و شاید بگم از ته دلم اصلا برام مهم نبود. و نمیدونم چرا هم نسلی های خودمم که مثل همیم نمیتونیم دور هم جمع بشیم. الان یه جمعی از رفقام بودیم که چند سال با هم بودیم و توی فعالیت های فرهنگی و ... با هم میرفتیم جلو ولی دیگه این جمع هم از هم پاشید و هر کاری هم کردم نتونستم دوباره این جمع رو دور هم بیارمشون .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همین است که می بینید!! فهمِ این برهوت، نوعی به خودآمدن را پیش می‌آورد و در این رابطه قرآن فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ...».
ملاحظه می‌کنید که این برهوت، منحصر به شما نیست. نمونه‌اش سؤال کننده دیروز است به سؤال شماره 36605  و عرایضی که آن‌جا شد. پیشنهاد بنده آن است که به آن عرایض رجوع فرمایید و به طور جدّی در مورد این موضوع فکر کنید. آری! برهوتی در پیش است که باید نسبت به آن تأمّل کرد. موفق باشید
 

36554

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: «غضوا ابصارکم» در محشر برای همه است یا کسانی که با فاطمه (س) هیچ نسبتی ندارند؟ واگر برای همه نیست شدت و ضعف دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید برای اولیای الهی و ائمه معصومین «علیهم‌السلام» آن موانع در میان نباشد، بلکه نظر آن روایت به اهل محشر است به عنوان مردم و مؤمنین معمولی. و موضوع حضوری که با شدت و ضعف همراه باشد؛ در آن مقام نیز نکته مهمی است زیرا حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» علاوه بر آن‌که یک شخص‌اند، یک شخصیت نورانی می‌باشند. موفق باشید

36339

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به مبنای المیزان لطفا مبحث ترک اولی یا سهو النبی بعضی پیامبران مثل حضرت یونس یا یوسف را توضیح دهید. چطور با عصمت قابل جمع است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفسیر قیّم «المیزان» به خوبی روشن می‌کند که نه در این موارد سهو النبی در کار بوده و نه ترک اولی. که در هر دو مورد علاوه بر رجوع به المیزان ، می‌توانید به عرایضی که در شرح سوره انبیاء و یا سوره یوسف شد، رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/776?mark=%D8%A7%D9%86%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%A1
 https://lobolmizan.ir/sound/746?mark=%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81. موفق باشید

 

36249
متن پرسش

سلام و ادب: متنی نوشته بودم می‌خواستم با جنابعالی در میان بگذارم تشکر.

به نام خدای مظلومان، مظلوم واژه ی عجیبی است؟ به چه کسانی می‌گویند مظلوم؟ شاید تا به حال گروه ها، ملت ها و قشرهای مختلفی از مردم دنیا را مظلوم دانسته ایم. مردم یمن، مردم سوریه، مردم فلسطین و ... ولی آیا واقعا اینها مظلوم اند؟ پرسش مهم این است که مظلومیت را در چه می‌بینیم؟ در خانه نداشتن؟! در آسایش نداشتن؟! در هزار زیور و زینت نداشتن؟! حال ما با داشتن اینها چه کردیه ایم؟ گاهی فکر می‌کنم که واژه ی مظلوم بیش تر در حق ما صادق است. مظلومیت در نبودن بودن یا نبودن مسئله این است!!! کمی فکر کنیم ببین کجاییم؟ اصلا چه حضوری داریم؟ خودم هم نمی‌فهمم چه می‌گویم ولی بی وجودی چیزی غیر از این است که ما دچارش شده ایم؟ حال با نگاه به این مردم سراسر ایمان می‌توان بودن را تعریف کرد. براستی چه گذشته است بر این مردم که اینچنین صبر و مقاومتی نه تنها موجب خستگی نمی‌شود بلکه دعوتیست به آینده ای روشن از جنس انسانیت. تازه می‌توان مادر بودن را دید و پدر بودن را فهمید. انگار سخن گفتن از نسبت ها سخن گفتن از غزه ی عزیز است. نسبتی دوباره با خود. پیدا شدن معنای انسان حقیقتا بودن یا نبودن مسئله این است. {هر چه ایم آلوده ایم، آلوده ایم ای مرد آه میفهمی چه می‌گویم ما به هست آلوده ایم!!} «اخوان ثالث» براستی چرا کودک فلسطینی از این مصیبت سخت خدا را شکر می‌کند؟ «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم» کربلای دیگری را شاهد هستیم. این حسین است که سر سلسله ی عشاق و همراهان را هدایت می‌کند به سوی حق حقیقتی از جنس پیکار. حال می‌فهمم که راز غربت، قربت است. به قول شهید آوینی: «راز قربت را، یاران، در قربانگاه بر سرهای بریده فاش می‌كنند و میان ما و حسین همین خون فاصله است.» حال مظلوم کیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! فرق است بین آن‌که خود را به دست خود، گرفتار انواع روزمرّه‌گی‌ها کرده و بدون نظر به هیچ آینده بزرگی، خود را تهی نموده؛ با آن کس که متوجه توحید است، به عنوان حقیقتی گشوده که در هر حالی در مقابل ما با وسعت رحمانی‌‌اش گشوده است، چه در سختی‌ها و چه در راحتی‌ها. این‌جا است که حتی انسان حیران است که «لطف او خوش‌تر بود یا قهر او». و این امری بود که ما پس از دفاع مقدس مدت‌ها باید منتظر آن بودیم تا معلوم شود ایمان به معنای توحید حضرت حق در صحنه، چه اندازه کارساز است. و این‌جا است که آن کودک فلسطینی نشان می‌دهد چه اندازه در ایمان خود زندگی را فراسوی سختی و آسانی درک کرده است، آنهم به عالی‌ترین شکل. گویا بنا بر آن است که از طریق تقابل حق و باطلی که در غزه به ظهور آمده، ما تکلیف خود را با خودمان در نسبت با حق و یا باطل روشن کنیم. موفق باشید      

36206

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدا قوت: ببخشید سوالی داشتم که مهم ترین دغدغه زندگیمه. چه طوری خودم رو برای آقا امام زمان قوی کنم روی چه مسائلی باید کار کنم؟ توی چه مسائل علمی کار کنم یا چهله نشینی؟ ببخشید در کل یه سیری میخوام که تا یه سال من بشم یه ابزار برای آقا امام زمان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» نماد کامل انسانی هستند که سراسر وجودشان رعایت ابعاد مختلف شریعت الهی است. حال هرکس در همه ابعاد وجودی خود اعم از اعمال و معارف الهیه به شریعت الهیه نزدیک شود و مقیّد به آن‌ها باشد، عملاً به امام حیّ و حاضر خود نزدیک شده است. موفق باشید

نمایش چاپی