سلام و احترام خدمت شما عزیز و بزرگوار: این روشن ضمیری و دید باطنی کسی هست که با اتخاذ سیاستهای غلط ما و دین ما و کشور ما را به این روز سیاه انداخته است. به گفته شهاب الدین حایری نویسنده پیچ تاریخی موعود رسید اما ما به چپ پیچیدیم و پیچ به راست دقیقا یکسال پیش در یک تیر ۱۴۰۱ وقتی پوتین پس از حمله به اوکراین با رهبر ایران دیدار کرد، رهبری ضمن استقبال گرم از وی در زمانی که فضای بین المللی این تجاوز را محکوم مینمود، آنرا حمله پیش دستانه و در مسیر حفظ امنیت ملی روسیه خواند! چندی بعد با توجه به شدت گرفتن انتقادها از مواضع حمایتگرانه حاکمیت ایران از روسیه واخبار ارسال پهباد به آنجا، این بار رهبری طی نطقی به توجیه مواضع ایران پرداخت و آن را ناشی از پیش بینی یک پیچ تاریخی دانست که منتهی به تغییر ساختار قدرت جهانی میشود. دقیقا بخاطر همین پیش بینی و در راستای مواضع حمایتگرانه از روسیه، ایران در تابستان گذشته علی رغم استقبال امریکا و اروپا از بازگشتش به برجام، با این استدلال که زمستان سرد اروپا در پیش است حاضر به احیاءبرجام نشد که قرار بود گاز ایران را جایگزین گاز روسیهای نماید که با آغاز جنگ با اوکراین به اروپا و ناتو اعلان جنگ داده بود. جنگ آغاز شد اما پیچ تاریخی آن به عکس پیش بینی رهبری به چپ نپیچید بلکه به راست پیچید. امروز که روسیه گرفتار جنگ داخلی شده و گروه شبه نظامی روسی مهم واگنر، کودتا نموده و رسما در حال خلع نمودن پوتین از قدرت است این سوال مطرح میشود چرا منافع ملیما به پای روسیه متجاوز به قربانگاه رفت؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این موارد، ابعاد بسیار عمیقتری دارد، نمیتوان در محدوده سؤال و جواب بدان پرداخت. خوب است در این مورد به بحث «منافع و فرصتهای رابطه اقتصادی با روسیه در نظم جدید جهانی چیست؟» که صحبت آقای علیزاده با آقای احمد صالحی است، رجوع فرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/10865 موفق باشید
سلام علیکم و رحمته الله: استاد اول میخواستم تشکر فراوان کنم از شما بابت اینکه با گوش دادن صوت های شما به خیلی از سوالات ذهنی ام پاسخ قانع کننده و نورانی دادم و بعد اینکه استاد کتابی که ملاقات های حضرت شمس و حضرت مولانا را توضیح داده باشد با چه عنوانی هست که ما آن را تهیه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً آنچه در رُمان «ملت عشق» آمده است پر از ابهام و خطا میباشد ولی از آن طرف هم به یاد ندارم کتاب شسته و رفتهای در این رابطه تدوین شده باشد. آری! در «فیه ما فیه» و در کتاب «مناقب العارفین» نکات خوبی را میتوانید به دست آورید. موفق باشید
سلام استاد: چند روزی است بحث دکتر چاوشی درباره جناب صدرا ذهنم را مشغول کرده بخشی از سخنان ایشون دربارع تفکر صدرا: انسان در حرکت جوهری حکمت متعالیه جمع بین ذات و فعل می شود و در نهایت ذات و فعل یکی می شود و بحث شفاعت به غایت دشوار می شود. وقتی میگویید عینیت بین ذات و صفات است این بزرگترین شناخت است و دیگر تعالی نمی ماند. اگر تعالی از معرفت وجود نداشته باشد، سوبژکتیویته ظهور می کند. سوبژکتیویته به معنای خودبنیادی انسان است و خودبنیادی یعنی اینکه همه امور عالم دائر مدار آگاهی انسان می چرخد. ابن عربی بر خلاف صدرا، ذات و فعل را جدا می داند. ذات انسان در نگاه ابن عربی حق است و فعل او می تواند خبیث باشد. بین ذات و صفات از منظر صدرا عینیت و از منظر عرفان تباین است. در تفکر صدرا تعالی و غیب وجود ندارد بلکه همه آن شهادت و حضور است و سوبژکتیویته در آن وجود دارد و به همین میزان نیهیلسم و اومانیسم در آن موجود است. اما این سوبژکتیویته هنوز تحقق خود را بصورت کامل در نظام صدرا پیدا نکرده. در صورت نقد یا تایید سخنان ایشان درباره صدرا خواهشمندم ما را آگاه بفرمایید و نظرتان را بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید که فهم ایشان از موضوعات با تصورات خودشان همراه است و آن طور که لازم است از اساتید فن استفاده نکردهاند. مگر میشود در نظر به «وجود»، ذات و صفات جدا باشند. به گفته اهل فن بخصوص با تأکید آیت الله جوادی در درس «اسفار»، آری! مفهوم ذات غیر از صفات است همان طور که مفهوم علم، غیر حیات است ولی در واقعیت، ذات، مصداق همه این مفاهیم میباشد. موفق باشید
سلام و عرض ارادت: متن زیر را یکی از دوستان بنده برایم ارسال کرده، لطفا نظر خود در مورد این متن بفرمایید و منابعی که این ماجرا را به درستی و دقیق روایت کرده را معرفی کنید. مخالفت آیتالله خمینی با رژیم شاه از زمان لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع شد. خمینی با حق رأی زنان و حقوقی که در انتخابات به اقلیتهای مذهبی داده شده بود مخالفت کرد. عقبنشینی دولت در برابر این مخالفت باعث شد که خمینی پیشروی کند و در موضوع قرارداد کاپیتولاسیون در سخنرانیاش به شخص شاه حمله کند. متعاقب این سخنرانی، رژیم شاه وی را دستگیر و از قم به تهران برد و زندانی کرد. طبق قانون اساسی مشروطه مجتهدین و مراجع تقلید مصونیت از محاکمه داشتند و آیتالله خمینی در آن زمان مرجع تقلید نبود. برای نجات جان آیتالله خمینی، آیتالله شریعتمداری به تهران رفت و خمینی را به عنوان مرجع تقلید معرفی کرد. آیتالله سید محمد کاظم شریعتمداری در این زمینه گفته بود: «ما همان موقع به تهران آمدیم و در شاه عبدالعظیم تمام علمای شهرستانها را جمع کردیم و چون در آن موقع راجع به آیتالله خمینی نظر محاکمه و شدّت عمل داشتند و حتّی روزنامههای آن موقع صحبت از اعدام میکردند، از آن نظر لازم دیدیم که پیشگیری بشود.» آیتالله حسینعلی منتظری هم در این باره خاطرهای را نقل میکند: «من متن تلگرافی را که تهیّه کرده بودم خواندم که از آقای خمینی به عنوان آیتالله و مرجع عالیقدر تقلید نام برده بودم، یکی از آقایان گفت: ایشان که مرجع تقلید نیست، چه کسی از ایشان تقلید میکند؟! گفتم من از ایشان تقلید میکنم، پس ایشان مرجع تقلید است!» پس از انقلاب بین آیتالله خمینی و آیتالله شریعتمداری اختلافاتی به وجود آمد. در اولین فرصت، اتهام همراهی در کودتای صادق قطبزاده به شریعتمداری زده شد. پس از آن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (نهاد حکومتی اعلام مراجع رسمی) در اقدامی بیسابقه در تاریخ شیعه، آیتالله شریعتمداری را از مرجعیّت خلع کرد. سپس آیتالله شریعتمداری محصور شد و تا پایان عمر در حصر خانگی ماند. چند سال بعد، شبیه همین سناریو برای آیتالله حسینعلی منتظری اجرا شد. بنابراین دو نفری که حامی و پشتوانهی اصلی مرجعیت آیتالله خمینی بودند پس از انقلاب، هم از مرجعیت خلع شدند، هم مورد اهانت شدید قرار گرفتند و هم سالها در حصر خانگی به سر بردند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی است بسیار آشفته، ترکیبی از حق و باطل. پیشنهاد میشود حداقل سری به جزوه «انقلاب اسلامی و ریشههای آن» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark=%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87%20%D9%87%D8%A7
با سلام: شما در صوت شرح تفسیر حمد امام خمینی (ره) فرمودید که: ممکن الوجود بالذات ممکن و واجب الوجود بالغیر میباشد. واین واجب الوجود است که در این ممکنات تجلی کرده است. حال سوال این است که اگر سخنان بالا درست باشد، میتوان نتیجه گرفت که انسان هرچه که شدیت در وجود بگیرد، همیشه با ممکناتی روبروست که واجب الوجود درانها تجلی کرده است. بنابراین انسان هیچ گاه به واجب الوجود نخواهد رسید. چون اگر برسد، این بدان معناست که ممکن بالذات واجب بالذات شود و این محال است. آیا نتیجه گیری من درست است؟ لطفاً توضیح مختصری بفرمایید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینطور است. اوست که در ذات خود واجبالوجودِ بالذات است و ما در نسبت با او احساسِ بودن میکنیم، بودنی که عین ربط است. موفق باشید
با سلام: من وحدت ذاتی خودم را احساس میکنم. حال من چگونه این احساس وحدت ذاتی خودم را تبدیل به احساس وحدت مطلق کنم؟ (منظورم از وحدت مطلق، خداوند است.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: درک وحدت ذاتی خود، در عین ربط به عین الوجود، معنا دارد. بنابراین حضرت حق به اعتبار عین وجود، عین علم و قدرت و حیات و غیره است. موفق باشید
با سلام: خداوند اول است، ظاهر است، آخر است و باطن است. آیا اسما بالا به جامعیت درخداست؟ سوال دوم: آیا اسما بالا مانند علم، جزو صفات ذات هستند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! او در عین آنکه اول است، آخر میباشد. ۲. هر اسمی که رفع آن موجب نقص ذات حضرت حق باشد، از اسماء ذاتیِ حضرت ربّ العالمین است. موفق باشید
سلام علیکم: از خداوند سلامتی و عمر طولانی با برکت برایتان مسئلت دارم. ۵۴ سال سن دارم. از نوجوانی دنبال معرفت الهی بوده ام و سعی در انجام وظایف داشته ام. برنامه های عبادی شخصی روزانه دارم اما بدلیل فقر فرهنگی منطقه، استاد راهنما جهت سیر و سلوک و طهارت نفس نداشته ام. استاد عزیز، فرصت عمرم بسیار اندک است. استدعا دارم از باب من احیا نفسا مرا برای هدایت و طهارت کامل نفسم ارشاد فرمائید. ضمنا بدلیل سکونت در استان دیگر اگر امکان دارد اجازه بدهید مکاتبات را ادامه بدهم و تحت نظر حضرتعالی به ادب قلبی و ان شاءالله رضوان الهی نائل شوم. اجرکم عندالله تعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله ذیل حضور در انقلاب اسلامی و با نظر به شخصیت حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» این شمایید و قرآنِ کریمِ مجید. پیشنهاد میشود با شرح صوتی سوره «زمر» شروع بفرمایید و سپس با نظر به سوره «آلعمران» ادامه دهید و دیگر سورهها را نیز پس از آن دنبال فرمایید https://lobolmizan.ir/sound/695?mark=%D8%B2%D9%85%D8%B1. موفق باشید
استاد گرامی سلام: در خصوص آیه امن یجیب و شکی که نسبت به آن پیدا کرده ام سوال دارم. فردی را دیدم که همسر جوانش به طور ناگهانی بیهوش شده بود و عوامل اورژانس در حال عملیات احیا بودند و آن فرد در حال اضطرار خدا را به همه آنچه محبوب خدا می دانست و به اسمائش قسم می داد که همسرش زنده بماند ولی همسرش فوت نمود و الان آن فرد در حال جنون است ازین بلا که بر سرش نازل شد و ما هم که از نزدیکان آن فردیم ازین اتفاق در حالت شوک هستیم. یا همین مثالی که خود خدا در قرآن زده که مردم در دریا هنگام طوفان فقط خدا را صدا می زنند. ولی می دانیم که بسیاری از کشتی ها غرق شده و افرادش مرده اند در حالی که بی شک در حال اضطرار خدا را برای نجات صدا می زده اند. بیچاره آنهایی که این آیه را در حالت عادی تکرار می کنند و امید اجابت دارند در حالی که در حالت اضطرار هم دعا اجابت نمی شود. لطفا توضیح مبسوطی بیان فرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خواندن خداوند بخصوص در حال اضطرار، بهترین خواندن است و مسلّماً اگر مصلحت باشد، بهترین شرایط اجابت در همین حالت میباشد ولی هزار نکته باریکتر از مو اینجا است که متوجه باشیم رازِ عدم اجابتها که مصلحت بندگان است را خدا بهتر از ما میداند. موفق باشید
با سلام: وقت بخیر. ببخشید به چه دلیل توی خیلی از نمازهایی که میخونم توجهی به این ندارم که دارم با خدا حرف میزنم و همینطور خدایی توی اون نماز من حضور نداره؟ یجورایی واسه اینکه فقط رفع تکلیف کنم نماز میخونم. لطفا راهنمایی کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود رهنمودهای کتاب «آداب الصلواه» از حضرت امام خمینی را دنبال بفرمایید. شرح صوتی آن کتاب روی سایت هست. https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8 موفق باشید
سلام: بنده برای خودم این رسالت رو تعریف کردم که زیر سایه انقلاب اسلامی و طبق فرمایشات رهبری در رابطه با رسالت هنر در این زمینه سربازی انقلاب رو بکنم با آثارشما هم مرتبطم آیا این فعالیت سربازی انقلاب رو نصیبم میکنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله. مسلّماً این یکی از راههای مهم برای احیای ابعاد متعالی شما میباشد. موفق باشید
سلام: قابل توجه شما و آن کسی که نفسش از جای خوش میاید و تهدید میکند. آقای خامنه ای و رییسی لطفا برای پسرم خواستگاری بروید. جناب آقای رهبر و رئیس جمهور ضمن تشکر از شما بابت دغدغه ای که نسبت به جوانان دارید و تاکید کردید به فکر ازدواج جوانان باشند این دستور در جای خود ارزش دارد اما در وانفسای مردافکن اقتصادی امروزه دستور شما بیشتر شبیه یک تراژدیست. آقای طاهر زاده، در یک حکایت آمده یک قاضی یک مجرم را به هزار ضربه شلاق محکوم میکند مجرم به او میگوید آقای قاضی یا نمیدانی هزار ضربه چند تاست یا نمیدانی شلاق چیست. حال شما یا نمیدانید ازدواج چیست یا نمیدانید ازدواج چه مخارجی دارد! با این اوضاع وخیم اقتصادی ازدواج دل شیر و گُرده ای پیل وَش میخواهد. بفرمایید برای جوان عذب مملکت که گناهش برگردن شما و امثال شما و دولتهای گذشته تا به امروز است چه کردید که آنها را به سفره عقد فرا میخوانید؟ جوانان ما پیر پسر شدند با کدام شغل؟ با کدام مسکن؟با کدام رفاه؟ با کدام ارزانی؟ با کدام درآمد؟ با کدام امید جوانان سَرخورده را به ازدواج دعوت میکنید؟ «مرد زن میخواهد و زن در ابتدا نان را میخواهد سپس مرد را» کوچکترین منزل در دور افتاده ترین شهرایران با کمترین متراژ، بین ۲ تا ۲/۵ میلیارد تومان قیمت دارد تا سرپناه دختر و پسر مورد نظرتان باشد که شما برای شعار آنان را به ازدواج دعوت کردید. اگر یک کارگر طبق اِشِل اداره کارماهانه ۸ میلیون تومان دریافت کند و تورم حتی یک درصد هم رشد نکند و کل حقوق خود را پس انداز کند، مریض هم نشود، لباس نخرد، غذا نخورد، مهمانی ندهد، بیمار نشودعیادت نرود، فاتحه و عروسی نرود، صله ارحام به جا نیاورد، لباس و کیف و کفش نخرد، شیرخشک و پوشک نخرد، پول آب و برق و گاز ندهد و همه حقوق را پس انداز کند و فقط با باد هوا زندگی کند، تشک او زمین و لحافش آسمان باشد بعد از ۲۷ سال میتواند یک منزل محقر در پایینترین نقطه شهر البته به قیمت امروز بخرد نه قیمت ۲۷ سال آینده که از صدقه سر مدیران بی سواد و بی کفایت بعد از ۲۷سال قیمت مریخی خواهد شد و جوان معذب مملکت ۲۷ سال دیگر با این پول فقط باید به فکرخرید قبربرای خانه ابدی خود باشد. ازدواج سنت اسلامی و انسانی است اما اجرای این سنت پول میخواهد نه اسلامیت و نه انسانیت، مشقت سر راه ازدواج را بر طرف سازید و حلاوت آن را به مذاق و مزاج جوانان برسانید. کدام پسر با جیب خالی و بدون درآمد فقط به صِرف اینکه مرد است جرآت دارد خواستگاری برود؟ مذکر بودن تنها ملاک مردی نیست، نان درآوردن نشانه مردیست هر کسی با جیب خالی، عقیمِ سفره خویش است و از مردی افتاده. با وامِ ازدواج مشکل زندگی حل نمیشود، گره کور زندگی بعد از وام آغازمیشود وام ازدواج سراب فرداهاست. گذشت آن زمان که مرد از زیر سنگ نان میآورد. امروزه سنگ دولتها روی دست مردم است و مردم را از نان خوردن انداخته، آیا شما یا دولتمردانتان به یک جوان بیکار بی درآمد دختر داده اید یا میدهید؟ (البته ازدواج های سیاسی و رانتی مسولان بماند که نتیجه اش تولید و تولد آقازاده است) اگر شما صادق الوعد هستید من جوان سالم و شاغل عَذَب مجرد دارم! بسم الله پسر از بنده، دختر از دولتمردان و شما هم کار انسانی و اسلامی انجام دهی دبرای پسرم خواستگاری بروید. امکانات را فراهم کنید همه ازدواج خواهند کرد و برای وطن و انقلاب سرباز تولید خواهند کرد! ازدواج جوانان دغدغه و توصیه دیرینه رهبری و دلسوران است که سالهاست بر آن تاکید دارند اما تهیه امکاناتش در دست شما دولتمردان است که کیاست و سیاست وکفایتی در این راه نمی بینیم. گناه جوانان بیکار و معذب برگردن شماست. برای پاسخ دادن به ناتوانی خود نگوئید بانیان وضع موجود مقصرند. شما بانی وضع موجود امروز و آینده اید امروز هم مقصرید وای به حال آینده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه این سخنان درست. ملتهای بزرگ در رویارویی با مشکلات، به جای اینکه خود را ببازند به فکر میافتند که خداوند چگونه در دلِ این مشکلات راهی را برای زندگی در مقابلشان قرار داده و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد فرمودند: «مشکلات نباید امید را تضعیف کند. ما اگر مشکلات را مشاهده می کنیم، باید انگیزهمان تقویت بشود برای پیدا کردن راههای رفع مشکل و کمک به آنهایی که در میدان، در مقابل این مشکلات ایستادهاند و برای رفع آنها دارند تلاش میکنند.» موفق باشید
بنی امیه در چهار فاز با اسلام جنگیدند. فاز اول فاز ابوسفیان: در این مرحله بنی امیه تلاش کردند اسلام را در نطفه خفه کنند و از پاگرفتن آن جلوگیری کنند. در این فاز مخالفت آنها با ظاهر و باطن اسلام بود. برخورد اردوگاه اسلامی در این فاز مقابله آشکار تا پیروزی بود (پیامبر ص). فاز دوم فاز عثمانی: در این فاز تلاش شد اسلام بگونه ای تاویل شود تا با اشرافیت بسازد و طبقه اشرافی که بنی امیه خود را از آن میدانست احیا شود. خاصه خواری و باندبازی از ضروریات و خصوصیات این دوره بود. برخورد مرکزیت حقیقی اردوگاه اسلام در این فاز نصیحت و عدم تأیید بود تا مردم به آگاهی برسند (امیرالمؤمنین ع). فاز سوم فاز معاویه: در این فاز دیکتاتوری اشراف به اوج رسید و اسلام به کلی از محتوا تهی شد. اما ظواهر اسلام حفظ شد. برخورد مرکزیت حقیقی اردوگاه اسلام در این فاز مماشات و صبر استراتژیک بود (امام حسن ع). فاز چهارم فاز یزید: بنی امیه به تقابل آشکار با باطن و ظاهر اسلام برخواست و چون ظواهر دین نیز در معرض خطر افتاد مرکزیت اردوگاه اسلام نیز به تقابل آشکار پرداخت تا امت بیدار شود (امام حسین ع). فاز اول را میتوان معادل انقلاب سال ۵۷ دانست. فاز دوم معادل دولت هاشمی رفسنجانی، فاز سوم معادل دولت روحانی و فاز چهارم مقابله آشکار با ظواهر اسلامی مانند حجاب و تئوریزه کردن مماشات با آن است. در فاز چهارم امام حسین علیه السلام به بهای بقای ظاهری خود از ظواهر دین عبور نمیکند. ما امروز در فاز یزیدی هستیم. استاد بزرگوار لطف بفرمایید و نظرتان را راجع به این نوع تفکر در جامعه امروز بفرمایید. سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه تاریخی به رخدادها، نگاهِ متفکرانه است و نگاهی که مدّ نظر آوردهاید مخاطب را به ساحتی از تفکر دعوت میکند. آری! در حال حاضر جبهه یزیدی میخواهد همه آنچه در جامعیت انقلاب اسلامی به ظهور آمده است را نفی کند و جبهه حسینی انقلاب اسلامی که نمادی همچون حاج قاسم سلیمانی به میان آورده، طوری در این مرحله از تاریخ به ظهور آمده که میتواند ما را دعوت کند تا در همه ابعاد انقلاب اسلامی، بازاندیشی کنیم و در این راستا جهانِ اموی را بهکلی نفی نماییم. این است معجزه انقلابی که شهدا پشتوانه آن میباشند. آنانی که با شهادتشان نشان دادند فردایی را مدّ نظر دارند بسی گستردهتر و گشودهتر از امروز؛ که البته بحث آن مفصل است و باید بیش از این از آن سخن گفت. موفق باشید
سلام علیکم: عازم سفر معنوی کربلا برای زیارت آقا جانم در روز عرفه هستم. لطفا دعا بفرمائید و نصیحت و تذکری
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راهی است بسی گشوده به سوی نهایتی که هر انسان در خود به دنبال آن است تا خود را در جهانی که امامِ شهیدان برای ما گشودهاند، بیابیم. بد نیست سری به جزوه «همراه با زائر عتبات» https://lobolmizan.ir/leaflet/179?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA که روی سایت هست بزنید. موفق باشید
سلام وقت بخیر: ممنون از سخنرانی ها و مطالب ارزشمند. شما در سخنرانی خود بنام زمان در برزخ گفته بودید که این مسئله رو در شرح خطبه ۱۸۳ نهج البلاغه فرموده اید بنده این شرح خطبه ۱۸۳ رو پیدا نکردم اگه ممکنه آدرس دانلود آن را برای بنده بفرستید. تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه هنوز روی سایت قرار نگرفته. توصیه شد در اسرع وقت این کار بشود. البته میتوانید با تماس با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 از ایشان بخواهید تا سیدیِ آن را برایتان ارسال کنند. موفق باشید
با سلام: شباهت «نیستِ هست نما و غرب زدگی»
دیربازی است که انسان به مسئله «حقّ _ باطل» توجه دارد، و در ایجاد مرز ميانشان سخت در تفکر و تعقل و تفلسف و تذکر بوده و است، اگر دقتی بر سیر اندیشه بزرگان جهان غرب داشته باشیم بسادگی متوجه میشویم که «غرب زدگی» پدیده و بیماریی نیست که از حق گرایان و تحقیق پیشگان غربی بوجود آمده باشد بلکه برعکس جبهه مقابل آنان بوده است، لذا بنظر میآید که خلط مفهوم میان بزرگان غرب با مفهوم غـــرب زدگی، اجحافی بس بزرگ است در حق بشریت، ارباب لغت در باب معنی حقّ و باطل گفته اند حق عبارتست از چیزی که بواقع هست، و باطل چیزی است که بواقع وجود ندارد، اندکی تأمل بوضوح روشن میکند که باطل چیزی هست، هرچند که واقعیت ندارد، ما در تشخیص میان حق و باطل با وجه حقی آن مشکل و مسأله نداریم بلکه مشکل اساسی انسان اینجاست که باطل را در لباس حق میانگارد و میپذیرد، سوال اساسی اینست که اگر باطل یعنی نکته مقابل واقع و بعبارت دیگر اگر باطل یعنی چیزی که نیست! پس از کجا میتواند بر انسان نفوذ و ظهور داشته باشد؟ اگر باطل نیست، (بحسب معنی اش) پس از کجا میتواند در مقابل حق ابراز وجود کند و مقابل اش برخیزد؟ راز این نکته در تئوری هستِ نیست نما نهفته است، یعنی در ساحت انسان عالمی وجود دارد که در آنجا چیزی که نیست، لباس هست میپوشد! و عین هست میشود! عنایت داشته باشیم که آنجا که «پدیده ایی که «نیست» در جایگاه «هست» نشسته باشد، چه بلایی گریبانگیر انسان است! یعنی انسان اسیر یک پدیده خود دروغین است و در زندانی زندانی است که آنجا حقیقتا زندان نیست! فریبی از این بزرگتر قابل تصور نمی باشد. غرب زدگی چنین پدیده ایست، در اثبات این ادعا کافی است به این نکته توجه کنیم که، غرب زده گی تنها گریبان جوامع مشرق زمین را نگرفته است، بلکه جوامع واقع در غرب نیز، غرب زده شدند،! اکنون زمان آنست که انقلابیون اسلامی رویکرد خود را به جانب تمام بشریت گرفته و آنان را از خطرات غرب زدگی آگاه کنند، یعنی بفهمانند که سودای غرب زدگی تصاحب انرژی و خاک و آب و کوه در و دشت نیست، بلکه صحبت تصاحب تمام انسانهاست، و تلاش برای کسب منابع زمینی، تنها برای ارجحیت بخشی به همان «نیست» است، سوال اینست، چگونه این «نیست» امکانِ «هست» یافته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه شدهاید غربزدگی منحصر به شرق نیست. امروز، غرب، غربزدهترین اقوام روزگار است زیرا با اصالتدادن به توهّمات، نوعی قدرت برای توهّمات در مقابل حق در نزد خود بهوجود آورده و این است راز باطلی که «نیست» ولی قدرت مقابله با حق را داراست ولی نه از آن جهت که باطل، در مقابل ذات حق و «وجود» اصالت پیدا کرده، بلکه همانطور که متذکر هستید باطل، در نسبت با انسان و توهّمات انسانی قدرت دارد و میتواند عنان شخصیت انسان را در اختیار بگیرد و به گفته جنابعالی انسان گرفتار زندانی شود که در واقع زندان نیست ولی در همان حال انسان را تصاحب کرده. چاره کار را باید با نظر به «وجود» از نگاه فلسفی و به حقیقت، در نگاهِ دینی و الهیاتی دانست که البته بحث آن مفصل است و عرایضی در جلسات «انقلاب اسلامی، انتظار و وارستگی» در این مورد شده است. موفق باشید
سلام: در اختلاف بین بزرگان تکلیف نوآموزان چیست؟ مثلا بزرگی راه صدرا را مثلا مختوم بداند به سوبژیکتیویته و پوچ گرایی و سوزاننده عرفان حضرتعالی به شدت صدرا را قبول دارید و برای فهم عرفان مفید و شاید لازم می دانید. بنده سرآغاز دوراهی هستم یکی می گوید صدرا سر از دره در می آورد دیگر رو به قله می داند. قاعدتا از شما بپرسم توصیه به راه صدرا می کنید ولی یک لحظه خودتان را به جای ما قرار دهید برای ما راه صدرا روشن نیست و نمی دانیم ما را به نیستی می رساند یا هستی و پنجاه پنجاه است بزرگان را نیز نمی دانیم کدام منطبق بر واقع می گویند یا لااقل مرجحی بر انتخاب یکی از آنها نداریم. البته صدرا را برای مثال آوردم و کلا می خواهم بدانم در مسائل اختلافی چه باید کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، اندیشه خودتان است و نظر به سیره شخصیتهای قابل قبولتان. آیا با ورود در مباحثی مانند آنچه در کتاب «آشتی با خدا» و یا در کتاب «از برهان تا عرفان» برایتان پیش میآید؛ احساس میکنید به اصالتهای خود و در جهانی گستردهتر حاضر شدهاید، یا نه؟ اخیراً استاد یزدانپناه نکاتی در رابطه با «حکمت متعالیه و جهان امروز» مطرح فرمودند که میتواند در این مورد کمککننده باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/13933 موفق باشید
سلام استاد: نظرتون درباره روش ورود به عالم اهلالبیت علیهمالسلام در کتاب نهر عظیم چیست؟ و چطور و در چه مراحلی و با چه ادب و آدابی خوب است وارد عالم روایات و عالم نورانی اولیای معصوم صلواتاللهعلیهماجمعین شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نمیشناسم ولی در هر حال اُنس با روایات اهل البیت بخصوص آنچه در کتاب شریف «تحف العقول» و «اصول کافی» مییابید بسیار کارساز است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیر: استاد در مورد راز آیه «و واعدنا موسی ثلاثیین لیله» در نماز شب های این توضیحی بفرمایید تا بتوانیم با ارتباط حقیقی با حقیقت این نماز و این ماه بهترین و بیشترین بهره را ببریم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نماز دهه اول ذی الحجّه نظر به یکی از زیباترین حضور و تکمیل آن حضور تا چهل شب در میقات الهی است که حضرت موسی «علیهالسلام» در آن حاضر بودند و نمازگزار با تذکر به آن حضور و میقات، در نماز خود، خود را در آن فضا وارد میکند. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز متاسفانه با تهدید چند نفر افراطی و خوارج زمان حضرتعالی از ارایه پرسش های انتقادی و پاسخ به آن ها پرهیز فرمودین. ننگ و نفرین برای صاحبان تفکر تهدید و ارعاب بادکه حتی استاد اخلاق را هم میترسانند با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! اینطور نیست. بعضاً این سؤال کاربران است که با توهین به افراد و شخصیتها همراه میباشد و از این جهت و به حکم خودداری از تشییع فحشاء، نباید در معرض دید عموم قرار گیرد و یا جهت عبور از جدال، از جوابگویی به آن نوع مطالب، خود را معذور میداریم. موفق باشید
با سلام استاد: بزرگواری کنید راهنمایی کنید قبلا سوال خصوصی خیلی پرسیده ام و گفتید با ورزش و ارجاع به فرد دارای حکمت رجوع کنید. حدود ۱۰سال پیش با استاد حوزه که تو بحث عرفان آشنا و دکتر طب سنتی و انرژی درمانی تجربه داشتن ارتباط یک بار بر اساس این که من علاقه به عرفان و کلاس های شما هم می آمدم و کتابها را می خواندم. ایشان گفت تو این راه باید یک استاد داشته باشی یک بار روی چادر یک ضربه زد پشت کتفم و سوزش و داغی عجیب داشت. بعد رفتم دیدم بدون این لباس ها پاره سه دایره تورفته به صورت مثلث حک شد و بعد دردهای خاص، نورهای آبی بوی عطر خاص. خیلی اصرار که این چی است گفت یک امانتی و می تواند فکرها را بخواند. این کار ایشان جادو که نیست مربوط به پزشکی است یا هیپنوتیزم یا عرفان؟ من مامور شده ام جاهای که گناه است ایشان از این طریق متوجه می شود؟ و این درد مربوط به گناه من است یا طرف؟ در کل تا کی است خوب است یا بد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید ما نباید در این میدانها که احتمال حضور شیاطین و یا تقویت نفس امّاره است، ورود کنیم. موفق باشید
سلام علیکم: خدا قوت. ببخشید سوال دارم. ملاک تعیین اصول و فروع دین چیست؟ بر چه اساسی از ضروری دین جدا شدند. سوال اصلی اینه که اگر حجاب اینقدر اهمیت دارد چرا جزء فروع دین نیامده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که هر عملی باید بر مبنای اندیشه و تعقل باشد، اصول دین، مبنای اعمال دینی و شرعی میباشد و حجاب نیز یکی از اعمال شرعی است و مسلّم کسی که مبنای دین و شریعت الهی را درک کرده باشد، مییابد که چگونه با انجام وظایف دینی راهِ قلب خود را به سوی جهان حقایق بگشاید و با عدم رعایت دستورات دینی، خود را از آن جهان محروم نکند که به گفته جناب مولوی: «آن جهان و راهش ار پیدا بُدی/ کم کسی یک لحظه در اینجا بُدی». موفق باشید
سلام: آیا ربات ها به هر درجه ای از پیشرفت برسند محروم از دمیده شدن روحند؟ یا همانطور که جسم آدمی در چند ماهگی مهیای دمیده شدن روح می شود ممکن است ربات های پیشرفته نیز این زمینه را مهیا کنند و به نظر می رسد خداوند هیچ جا نگفته باشد الا و لابد من روح را در جسم آدمی خواهم دمید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه زمینه دمیدن روح را فراهم میکند، تدبیر الهی است به همان معنای «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي». موفق باشید
سلام: همانطور که فرمودند ادل دلیل علی امکان شیء وقوعه اگر فریب های هوش مصنوعی را شاهد نبودیم می توانستیم بگوییم سنن الهی مانع فریب خوردن ما می شود ولی وقتی ویدئویی مشابه اصل می سازد وقتی در همین ایران اخیرا در اخبار آمده است که مجری برنامه ای هوش مصنوعی است دیگر به نظر می رسد جایی برای استناد به سنن باقی نماند. همانطور که شاهدیم حدود هفت و نیم میلیارد در اتخاذ دین به اشتباه رفته اند و فقط چند صد میلیون آن هم اکثرا به صورت ارثی و شانسی فرقه بر حق را متخذ شدند وقتی چند نفر بعد از حضرت رسول توانستند میلیارد ها نفر را تا امروز و بعد از این گمراه کنند چرا هوش مصنوعی نتواند موجب گمراهی ما شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که اگر خودمان را در اختیار تکنیک قرار دهیم بر ما مسلط میشود؛ در مورد کامپیوتر و هوش مصنوعی نیز قضیه از همین قرار است. البته نمیدانم این اطلاعات را شما از کجا آوردهاید؟ البته که از هوش مصنوعی نپرسیدهاید؟!! در آینده عرایضی در مورد جایگاه اموری مثل هوش مصنوعی خواهد شد إن شاءالله. موفق باشید
سلام و خدا قوت خدمت استاد: استاد بنده در سنین نوجوانی شور و نشاط بسیار زیادی داشتم و با خدا واقعا دوست بودم و خدا هم لذت عبادتشون را در دل من قرار داده بودن و هر روز به معنویتم می افزودند، خلاصه نعمت ها و ارزاق بسیار خوبی داشتم که به قول یکی از علما نه گوشی آن نعمت ها را شنیده و نه چشمی دیده. زندگیم سراسر رحمت و عشق خدا بود. اهل بیت علیهم السلام هم که مکررا عنایاتشون را در زندگیم میدیدم خلاصه وضعیت بسیار خوب و مطلوبی بود که فقط خدا میداند. آن زمان مثلا آرزوی شهادت میکردم از ته دلم بود و از روی پاکی البته حالا هم همین دعا ها را میکنم ولی ان زمان کجا و حالا کجا. تا اینکه متاسفانه از روی نادانی، غفلت ..... دم لای تله شیطان رجیم دادیم و مرتکب گناهانی شدم. البته از انجام گناه اصلا خوشم نمی آمد و حال بسیار بدی داشتم، ولی متاسفانه چند روزی آن گناه را انجام نمیدادم ولی دوباره پس از چند روز آلوده به گناه میشدم در آن زمان و همین حالا حال خوبی نداشتم و ندارم چون از آن حال معنوی آن پاکی آن قرب الهی و آن نمازهای موثر و رسیدم به وضعیت ناپاک و گناه آلودی متاسفانه مکررا گناه را انجام میدادم و حرمت شکنی کرده ام، البته چندین بار توبه کردم ولی باز مرتکب گناه. البته توبه هایم هم در سنین نوجوانی و حالا تفاوت داشت آن زمان حتی پس از توبه تاثیر خوب توبه و بخشش الهی را از درون حس میکردم ولی حالا هر چه توبه میکنم اصلا حس میکنم قبول نمیشود ولی بالا خره آن گناه را کنار گذاشتم و تلاش کردم دوباره به آن معنویت برسم و دو باره تا خط پایان رفتم ولی موفق نشدم یک بار ماه رمضان بود تصمیم گرفتم در طول ماه رمضان و با انجام واجبات به آن احوالات برسم که بعد از شب های دوم شب قدر که تولدم مصادف شده بود با شهادت امام علی علیه السلام، حال معنوی عجیبی درونم حس کردم و از درورن متنفر شده بودم باز گناه، و در اخر در روز عید فطر و هنگام خواندن نماز عید خدا به بنده هدایای معنوی خوبی عطا کردند. ولی بعد از مدتی کمی دوباره خراب کردم و آن هدایا سلب شد. یکبار هم حدودا ۳ ۴ ماه بعد از رمضان ۱۴۰۱ بود که اتفاقی با زندگی نامه شهید عارف احمد علی نیری آشنا شدم و دوباره تحولی درونم ایجاد و تصمیم گرفتم چهله ای بگیرم. چهله ای گرفتم که اوایل هر چهله عنایاتی میشود، من آن ها را حس کردم خلاصه موفق بودم در چهله تا اینکه روزهای پایانی چهله با القا افکار ناامید کننده شیطان بی صفت محروم شدم از به ثمر رسیدن چهله و از آن زمان هر چه میکنم که از این وضعیت خارج شوم و عمر بر باد رفته را جبران و از باقی مانده استفاده کنم نمیشود. حس میکنم در دستانم و پاهایم در غل و زنجیر فرو رفته نمیدانم باید چکار کنم. دیگه فقط از خدا و اهل بیت کمک میخوام راهی به من نشان دهند. حال با توجه به روایتی که گفته شده که اگر مدام و پشت سر هم گناه انجام دهید قلبتان تیره و تار میشود و دیگر فایده ندارد. چگونه هدایت شوم؟ چگونه فضایل قبل و بهترش را کسب کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در معارف الهیه مانند «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن» به کمک تفاسیر وارد شوید تا آن معارف، قلب را در عالَم و ساحتِ دیگری حاضر کند و انسان را از جهان آلوده گناه خارج نماید. موفق باشید